□ يادداشت ميهمان اوین نامه کیهان"گفت وگو در خليج فارس!"


اوین نامه کیهان  4 شنبه 5 دی ماه سال 1397
يادداشت ميهمان  اوین نامه کیهان"گفت وگو در خليج فارس!"
1- با ورود ناو آمريكايي به خليج فارس، رزمايش سپاه با اين قدرت و حجم از تجهيزات بومي تهاجمي و به اين گستردگي در حقيقت رو شدن يك برگ بازدارندگي از قدرت جمهوري اسلامي بود كه آمريكايي ها را به نوعي آچمز كرد و آنها را با موقعيت جديدي روبه رو ساخت كه مجبور شدند اعلام حضور اين ناو در خليج فارس را محدود به دو ماه كنند. لذا اين قدرت نمايي تهاجمي نيروهاي سپاه در پهنه آب هاي خليج فارس پيامي آشكار و غيرمنتظره به آمريكايي ها داد كه نه تنها فضاسازي هاي رسانه اي با هدف ايجاد هراس در ايران ، در باره ورود ناو يو اس اس جان استينس جواب نداد، بلكه آمريكايي ها دريافتند كه سياست راهبردي جمهوري اسلامي از حالت دفاعي به وضعيت دفاعي- هجومي ارتقا يافته و ايران اين آمادگي را دارد براي مقابله با هرگونه تهديد احتمالي از «قدرت پيش دستانه» خود استفاده كند، چراكه بهترين وسيله براي دفاع، حمله است.
2- آنچه علني در فضاي ديپلماتيك ميان ايران و آمريكا گفته نمي شود، در قلب آب هاي خليج فارس گفته شد، آن هم با زباني كه نيروهاي سپاه به خوبي به كار بردند و آمريكايي ها هم به خوبي آن را فهميدند. امروز ديگر آب هاي خليج فارس همان آب هايي نيست كه اين ناو هواپيمابر در سال 2001 در آن حضور داشت. ناو هواپيمابر يو اس اس جان استينس در مقابل ديدگان گشتي هاي سپاه و در تيررس موشك هاي سپاه، وارد آب هاي خليج فارس شد. در حالي كه پنتاگون هدف از اعزام ناو هواپيمابرش به خليج فارس را نشان دادن توان خود اعلام كرده بود اما به اذعان خبرگزاري آسوشيتدپرس «اين ايران بود كه توان خود را به رخ آمريكا كشيد و شكستي ديگر براي ابهت كشوري بود كه ادعاي ابرقدرتي داشته است.» شبكه تلويزيوني الجزيره عربي هم تاكيد مي كند «ايران در عمق سواحل خليج فارس يكي از قوي ترين رزمايش هاي زميني و دريايي خود را به اجرا در آورد و هنگامي كه نيروهاي ايراني از خاك دشمن سخن مي گويند، منظورشان هر جايي است كه ممكن است امنيت ملي ايران را هدف قرار دهد». و اين سخن يعني اينكه ايران به هر جايي كه به عنوان سكوي تجاوز به ايران محسوب شود، توان حمله پيشگيرانه خواهد داشت.
3- فضاسازي هاي آمريكا در باره ورود ناو خود به خليج فارس را بايد صرفا يك جنگ رواني و پوششي براي شكست هاي اين كشور در منطقه و براي اينكه فقط بگويند ما در منطقه حاضريم، ارزيابي كرد، چراكه اين اولين بار نيست ناوهاي آمريكايي وارد خليج فارس مي شوند و آمريكا چند پايگاه نظامي در منطقه دارد و بدون اعزام اين ناو نيز مي توانست از شعارها و ادعاهاي خود در منطقه القاي حمايت كند.
4- از سوي ديگر، قبلا ترامپ در واكنش به تحقير سربازان آمريكايي و رديابي ناوهاي اين كشور از سوي نيروهاي ايراني ادعا كرده بود «من ديگر اجازه اين كار را نمي دهم و ما اخطار نمي دهيم و به كسي اعلام نمي كنيم...!»، اما قدرت نمايي مجدد نيروهاي سپاه با آزمايش موشك هاي ميان برد در نزديكي اين ناو هواپيمابر هسته اي و پرواز پهپادهاي شناسايي و عكسبرداري بر فراز آن نشان داد ترامپ ديوانه هم علي رغم رجزخواني هايش جرات عملي كردن ادعاي توخالي خود را ندارد و به خوبي سابقه دستگيري ملوانان متجاوز آمريكايي در آب هاي جمهوري اسلامي ايران را در حافظه خود حفظ كرده است. لذا رئيس جمهور آمريكا هرچند كه ديوانه مي نماياند اما براساس اطلاعات كارشناسان و تحليلگران نظامي و امنيتي خود به خوبي درك كرده است كه ديروز فرود «موشك هاي كوتاه برد» ايران بغل گوش آمريكايي ها در عراق و امروز فرود «موشك هاي ميان برد» ايران بغل گوش آنها در خليج فارس، نويد دهنده اين است كه فردا در صورت لزوم «موشك هاي بلندبرد» ايران در سواحل آمريكا ممكن است فرود آيد.
5- رزمايش سپاه نشان داد تهديد ايران به بستن تنگه هرمز، يك بلوف نظامي نيست و حضور ناو آمريكايي هم نمي تواند بر قدرت و گستره دفاعي و سياست جمهوري اسلامي در منطقه ايران تاثيري بگذارد و قدرت ابتكار عمل نظامي در خليج فارس علي رغم ادعاي آمريكايي ها در داشتن تجهيزات پيشرفته، همچنان در دست ايران است. خبرگزاري الجزيره با پخش همزمان رزمايش سپاه اذعان مي كند «اين رزمايش نمايشي از عمليات هجومي، نفوذ و تسلط بر اهدافي راهبردي در خاك دشمن بود كه پنتاگون پيام آن را بيشتر متوجه شده است و ايران اين پيام را ارسال كرد كه مي تواند به تهديد خود براي بستن تنگه هرمز جامه عمل بپوشاند و اگر به نفت ايران اجازه صادر شدن داده نشود هيچ كشوري نخواهد توانست نفت خود را از منطقه خليج فارس صادر كند
6- رسانه هاي غربي در تناقضي خودساخته از يك طرف ادعا مي كنند قدرت ايران در مقابل تجهيزات آمريكا ناچيز است اما از سوي ديگر قدرت دفاعي و نظامي ما را تهديدي جدي براي خود تلقي و با اين توجيه حضور خود را القا مي كنند. لذا اقداماتي همچون اعزام ناو به خليج فارس آن گونه كه راندي پك فرمانده ناو هواپيمابر استينس گفته و تلويزيون بي بي سي فارسي نيز بر آن تاكيد كرده براي روحيه دادن به متحدان خود است.
7- اما درخصوص فضاسازي هاي رسانه اي غيرمعمول در باره اعزام ناو استينس به خليج فارس بايد در نظر داشت كه اين اقدام در حقيقت بخشي از اقدامات آمريكايي ها براي تحت الشعاع قرار دادن اعلام خروج تاكتيكي از سوريه و شكست در اين كشور مي باشد. به نظر مي رسد اعلام خروج آمريكا از سوريه طرحي فريبكارانه براي القاي ضرورت دخالت آمريكا با فضاسازي هاي سياسي - رسانه اي و با برانگيختن اعلام مواضع برخي ها در داخل و خارج آمريكاست. با توجه به شكست داعش آن هم به دست نيروهاي مقاومت، اكنون هيچ گونه عذري براي ادامه حضور آمريكايي ها در سوريه وجود ندارد و آمريكا به شدت تحت فشار افكار عمومي براي خروج از سوريه قرار دارد اما براي اينكه اين فضا شكسته شود و آمريكا از زير فشار افكار عمومي رهايي يابد اقدام به اعلام تاكتيكي خروج از سوريه كرده است. آمريكايي ها به خوبي دريافته اند كه قافيه را در سوريه باخته اند و اهداف آنها از طريق حضور مستقيم نظامي در سوريه تامين نخواهد شد لذا به دنبال اجراي سياست هاي محور مقاومت، مجبور شدند خروج خود را از سوريه اعلام كنند، هرچند قبلا ادعا كرده بودند تا زماني كه ايران در سوريه حضور داشته باشد، ما هم حضور داريم! اما اين خروج به معني رها كردن سوريه از سوي آمريكايي ها نيست و آنها همچنان در حال سناريو سازي هاي امنيتي - اقتصادي و سياسي در آينده هستند، چراكه اولا هرچند ترامپ خروج نيروهاي آمريكا از سوريه را اعلام كرده اما وي متعاقبا اعلام كرد «خارج شدن نيروهاي آمريكايي از سوريه طي چند مرحله صورت مي گيرد.» مقامات آمريكايي هم در تفسير اين سخن ترامپ ادعا كردند «اين خروج در يك جدول زماني واقع بينانه تر چهار تا شش ماه خواهد بود و طي اين دوره زماني، سوريه شاهد تحولات زيادي خواهد بود و ممكن است واشنگتن در برنامه هاي خود تجديدنظر كند»! ثانيا با توجه به اينكه خبرهايي از ايجاد يك پايگاه جديد در مرز عراق و سوريه از سوي آمريكا وجود دارد، به نظر مي رسد آمريكا شماري از نيروها خود را در اين پايگاه نظامي در منطقه حرير در شهر شقلاوه استان اربيل حفظ خواهد كرد. ثالثا اگر خروج نيروهاي آمريكايي از سوريه حقيقت داشته باشد، تعداد آنها حدود دو هزار نفر است در حالي كه نيروهاي نظامي حاضر در ناو هسته اي و هواپيمابر وارد شده به خليج فارس بيش از شش هزار نفر است! يك هفته قبل مقامات آمريكايي گزارش هايي به ترامپ داده بودند كه چگونه ادامه حضور نامعلوم نيروهاي آمريكايي در سوريه خطرات بيشتري را متوجه اين نيروها خواهد كرد. لذا سياست خارج كردن نيروهاي آمريكايي از تيررس مستقيم محور مقاومت در سوريه براساس اين سخن سم گيبون عضو جمهوري خواه مجلس نمايندگان آمريكا در دهه 1980 صورت گرفته كه «اگر ما براي جنگيدن به آنجا رفته ايم، تعداد ما بسيار اندك است و اگر براي مردن به آنجا رفته ايم، تعداد ما بسيار زياد است»! بايد توجه داشت هرچند اعلام خروج آمريكا از سوريه يك پيروزي بزرگ براي منطقه و مقاومت است، اما ممكن است يك جابه جايي نيروها با هدف فريب باشد.
8- حقيقت اين است كه به اذعان خود آمريكايي ها قدرت و اهرم آمريكا نه تنها در منطقه غرب آسيا بلكه در جهان به سبب آنكه توازن قدرت در حال تغيير است، از بين رفته است. اعترافات نماينده ويژه آمريكا در امور سوريه در كنفرانس شوراي ناتو در واقع علت العلل شكست ها و عقب نشيني هاي آمريكا در منطقه است. جيمز جفري اذعان مي كند «زماني كه آمريكا قدرت برتر دنيا بود، به پايان رسيده است و آمريكا بايد دنيا را همان گونه كه براساس موازنه هاي قدرت شكل گرفته، بپذيرد.» يكي از اين موازنه هاي نامحسوس قدرت، «سلاح ليزري جامد» است كه سايت كريستين ساينس و روزنامه واشنگتن اگزايماينر وابسته به سازمان اطلاعات مركزي آمريكا اخيرا اعتراف كرده اند «يك ماهواره جاسوسي پيشرفته آمريكا كه بر فراز ايران جاسوسي مي كرده در ارتفاع 15 كيلومتري از جو زمين هدف سلاح ليزري هوافضاي ايران قرار گرفته و از بين رفته است و اين تكنولوژي قادر است هر موشك بالستيك با هر سرعتي را قبل از ورود به فضاي ايران، در خارج از جو زمين منهدم كند.» لذا حضور آمريكا در منطقه، از اين به بعد يك حضور تاكتيكي است كه هر روز كم رنگ تر مي شود و نمي تواند يك حضور استراتژيك باشد، چون «مي دانند ما چه قدرتي داريم»! نويسنده: دكتر محمدحسين محترم