ظريف: هدف برجام اقتصادي نبود/برنامه هسته اي كشور تقويت شد!


ظريف: هدف برجام اقتصادي نبود/برنامه هسته اي كشور تقويت شد!  5 دی - 97
نويسنده: روزنامه اوین نامه  كيهان
 درادامه سیاست مخالفت با دولت روحانی و برجام که از سوی اوین نامه کیهان  دنبال می شود  مچ گیری کردن از ظریف هم ضمیمه شده است.
وزير امور خارجه در حالي مدعي است كه «برجام از همان ابتدا به دنبال اهداف اقتصادي نبوده» كه ظاهرا فراموش كرده شعار اصلي رئيس جمهور در انتخابات چرخيدن چرخ كارخانه ها و چرخ سانتريفيوژها بوده است و روحاني برجام را قراردادي معرفي مي كرد كه با پيروزي آن همه مشكلات كشور از تحريم بانك ها تا آب خوردن مردم و مشكلات محيط زيست حل مي شد.
محمدجواد ظريف اين اواخر جملات قصار كم نمي گويد. كرده هاي خودش را به پاي ديگران مي نويسد و دلواپسان را توصيه به انقلابي بودن و عدم غرب باوري مي كند! ظريف در جديدترين ورژن جملات قصارش، گفته است هدف برجام اقتصادي نبوده است.
 وي در مصاحبه اي كه اخيرا با روزنامه خراسان انجام داده جملات جالبي را به زبان آورده است. او گفته:«در اينكه غربي ها در انجام تعهدات خود كوتاهي كردند شكي نيست، اما اين واقعيت به اين معني نيست كه هدف از برجام اقتصادي بود. اصلا اين طور نيست. مذاكرات ما درباره برجام تا فروردين 94 (يعني سه ماه قبل از توافق نهايي برجام) صرفا هسته اي و امنيتي بود... بحث هاي هسته اي، امنيتي و خارج شدن از شوراي امنيت بحث هاي اصلي ما بود و اينكه كسي بگويد هدف برجام اقتصادي بود با واقعيات و خطوط قرمزي كه براي ما ترسيم شده بود، نمي سازد. بنابراين اين دو موضوع را بايد از هم جدا كنيم. اهداف برجام استراتژيك بود آن اهداف به دست آمده و قابل بازگشت هم نيست. اجماع جهاني عليه ايران شكسته و قطعنامه هاي شوراي امنيت هم لغو شده است. درست است كه قطعنامه ها مي توانند برگردند اما ما هم مي توانيم برنامه هسته اي خود را به شكل قوي تري شروع كنيم
ظاهرا آقاي ظريف فراموش كرده اند كه شعار اصلي روحاني در انتخابات چرخيدن چرخ كارخانه ها و چرخ سانتريفيوژها بوده است. روحاني برجام را قراردادي معرفي مي كرد كه با پيروزي آن همه مشكلات كشور از تحريم بانك ها تا آب خوردن مردم و مشكلات محيط زيست حل مي شد.
گويا توهين به شعور مردم به يك بخش لاينفك در اظهارات برخي دولتمردان بدل شده است. ظريف مدعي شده است كه هدف از برجام اقتصادي نبود و قرار نبود كه برجام به رفع تحريم ها منجر شود!
برخلاف ادعاي ظريف، مذاكره و توافق يك توجيه بيشتر نداشت. چه آنها كه غيرت فناوري ملي در عرصه هسته اي را داشتند و چه آنها كه به اين سرمايه بزرگ ملي بهاي لازم را نمي دادند، در يك نكته مشترك بودند و آن اينكه در پس همه امتياز هايي كه واگذار مي شود، بايد تحريم ها لغو شود.
روحاني-23 تير 94- گفته بود:«به ملت شريف ايران اعلام مي كنم كه طبق اين توافق (برجام)، در روز اجراي توافق (دي ماه 94) تمامي تحريم ها، حتي تحريم هاي تسليحاتي، موشكي هم به صورتي كه در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحريم هاي اقتصادي شامل مالي، بانكي، بيمه، حمل ونقل، پتروشيمي و فلزات گرانبها به طور كامل لغو خواهد شد و نه تعليق».
روحاني همچنين-16 اسفند 94- گفته بود:«امروز تحريم ها، حتي تحريم هايي كه مربوط به موضوع هسته اي نبوده، برداشته شده و اين مسئله نيز اعلام شده است».
رئيس جمهور- 17 خرداد 94 - گفته بود: «تحريم هاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد و مشكل محيط زيست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبي زياد شده و بانك ها احيا شوند».
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه نيز-فروردين 94- در بيانيه اي مشترك با فدريكا موگريني گفته بود: تمام تحريم ها لغو خواهد شد.
ظريف همچنين- شهريور 94 در كميسيون برجام- گفته بود: كل تحريم هاي اقتصادي، مالي و پولي اتحاديه اروپا، كل تحريم هاي ايالات متحده كه بر شخصيت هاي غيرآمريكايي اعمال مي شود از روز اجرا لغو خواهد شد، علاوه بر آن تحريم 35 ساله هواپيمايي نيز لغو مي شود.
وزير امور خارجه علاوه بر اين -26 دي 94- گفته بود: تحريم ها امروز لغو خواهد شد. محمدباقر نوبخت، معاون رئيس جمهور - بهمن 94- گفته بود: 100 ميليارد دلار از دارايي هاي ايران آزاد شد... اين دارايي ها به طور كلي آزاد شده است و ما مي توانيم از آن استفاده كنيم.
متاسفانه دولت روحاني در موضوع برجام به قدري منفعلانه و ضعيف عمل كرد كه راديو فرانسه در وصف دولت گفت: «ارزيابي غرب از دولت روحاني، تعامل با فروشنده بدهكار و مشتاقي است كه خود را ناگزير از فروش حقوق ملي مي بيند. بر پايه اين جمع بندي اگر خريدار صبور باشد، شرايط فروشنده را دشوارتر مي كند و در همان حال قيمت فروش را كمتر خواهد كرد»!
بنابر اين طرح اين بحث كه اصلا ما به دنبال بهبود وضع اقتصادي در برجام نبوديم يك سخن غيرقابل باور و مضحك است.
تعريف و تمجيد از جاسوس هسته اي!
وزير امور خارجه در بخشي از مصاحبه خود با روزنامه خراسان گفت: «آقاي دري اصفهاني كه واقعا هم خدمات شاياني به برجام كرد در فروردين 94 در لوزان وارد مذاكرات شد».
ظريف پيش از اين نيز در اظهارنظري عجيب، دري اصفهاني را يك وطن پرست معرفي كرده بود!
عبدالرسول دري اصفهاني نماينده بانك مركزي و مسئول امور بانكي تيم مذاكره كننده هسته اي ايران با گروه 5 و يكي از كاركنان ستاد اجراي برجام بوده است. وي قبل از انقلاب با كميته خزانه داري آمريكا كار مي كرد و مسئوليت كميته بخش مربوط به انگليس را برعهده داشته است و پس از انقلاب در وزارت دفاع استخدام مي شود و مسئوليت بخش مطالبات ايران از آمريكا را بر عهده مي گيرد. پس از مدتي وزارت دفاع دريافت كه با وجود مستندات قوي در محاكم بين المللي آراي صادره به نفع ايران نيست. همين موضوع موجبات اخراج او را از وزارت دفاع فراهم مي آورد. وي پس از اخراج به كانادا رفت. در دور جديد بازگشت دري اصفهاني به ايران كه همزمان با روي كار آمدن دولت يازدهم بود به عنوان مشاور سيف، رئيس سابق بانك مركزي مشغول به كار مي شود و در جريان مذاكرات برجام، زيرمجموعه تيم حميد بعيدي نژاد در بخش امور مالي برجام فعاليتش را آغاز كرد.
اول مرداد 1395 رسانه ها خبر دستگيري عبدالرسول دري اصفهاني به اتهام جاسوسي را منتشر كردند. با اينكه دولت و شخص وزير اطلاعات سعي در طفره رفتن از موضوع جاسوسي دري اصفهاني داشتند، ديوان عالي كشور، سازمان اطلاعات سپاه و مجلس شوراي اسلامي بر جاسوسي وي صحه گذاشتند و سخنگوي قوه قضائيه نيز به عنوان چهارمين نهاد قانوني كشور، جاسوس بودن اين دوتابعيتي عضو تيم مذاكره كننده را تاييد كرد.
لازم به ذكر است كه دري اصفهاني، اطلاعات محرمانه مذاكرات را به سرويس هاي جاسوسي انگليسي و آمريكايي ارائه مي كرده است و براي اين خدمات خود ماهانه 7500 پوند حقوق دريافت مي كرده است.
دري اصفهاني در مهرماه 96 به 5 سال حبس قطعي محكوم شد.
چه كساني از آمريكا  اسطوره شكست ناپذيري ساختند؟
محمدجواد ظريف وزير امور خارجه در مصاحبه با روزنامه خراسان گفت: «دوستان ما در داخل كه ادعاي ضديت با آمريكا دارند به جاي اينكه از آمريكا يك اسطوره شكست ناپذير بسازند، شكست هاي آمريكا را كه يكي بعد از ديگري اتفاق مي افتد، نشان دهند
برخلاف ادعاي آقاي ظريف، منتقدان سياست خارجي دولت هيچ گاه از آمريكا يك اسطوره شكست ناپذير نساختند.
اتفاقا اين دولتمردان بودند كه از آمريكا يك اسطوره شكست ناپذير ساختند. ظريف- آذر 92- در اظهارنظري تامل برانگيز گفته بود: «آيا فكر كرديد آمريكا كه مي تواند با يك بمب تمام سيستم دفاعي ما را از كار بيندازد از سيستم دفاعي ما مي ترسد؟ آيا واقعا به خاطر قدرت نظامي، آمريكا جلو نمي آيد؟»! روحاني نيز در سال 92 در اظهارنظري قابل تامل گفته بود:«آمريكايي ها كدخدا هستند»! روحاني همچنين- مرداد 95- گفته بود: «نبايد مقابل قدرت هاي بزرگ ايستاد، آن هم با شعارهايي كه بعضا توخالي است»! و البته اظهارات تامل برانگيز دولتمردان در بزرگنمايي دشمن به همين موارد ختم نمي شود.
اهداف استراتژيك برجام!
ظريف در بخش ديگري از مصاحبه گفت:«اهداف برجام استراتژيك بود آن اهداف به دست آمده و قابل بازگشت هم نيست. اجماع جهاني عليه ايران شكسته و قطعنامه هاي شوراي امنيت هم لغو شده است. درست است كه قطعنامه ها مي توانند برگردند اما ما هم مي توانيم برنامه هسته اي خود را به شكل قوي تري شروع كنيم. برنامه هسته اي ايران حفظ و تقويت شد. مدت زيادي روي تحقيق و توسعه سانتريفيوژها و آب سنگين و... بحث كرديم. آمريكايي ها مي خواستند روي راكتور اراك بولدوزر بيندازند و در  فردو را گل بگيرند. مي خواستند فقط روي IR1 تحقيق و توسعه انجام شود. ما مي خواستيم همه امكانات را حفظ كنيم و تحقيق و توسعه روي بالاترين سانتريفيوژمان انجام شود. اين ها اهداف راهبردي ما بود و در همه اين اهداف به نتيجه رسيديم. همه قطعنامه ها هم لغو شد».
به اين موارد دقت كنيد:
- خروج 9700 كيلوگرم اورانيوم غني شده (از مجموع 10 هزار كيلوگرم) از كشور كه معادل 97 درصد كل اورانيوم غني شده در 10 سال مي شود.
- اوراق كردن 15 هزار سانتريفيوژ از مجموع 19 هزار سانتريفيوژ (78 درصد كل سانتريفيوژها)
- تغيير ماهيت رآكتور آب سنگين اراك و خارج كردن و از كار انداختن قلب رآكتور
- از هم پاشاندن بخش عمده اي از ظرفيت متشكل متخصصان فعال در بخش هسته اي
- توقف پيشرفت شتابان برنامه هسته اي براي حداقل 8 سال و محدوديت هاي گسترده در بخش تحقيق و توسعه و... همگي از نتايج برجام است.
گفتني است نه تنها در متن برجام تعبير «به رسميت شناخته شدن حق غني سازي ايران» به كار نرفته، بلكه كاملا برخلاف معاهده NPT ايران با برجام در جهان براي اولين بار به يك «استثنا» تبديل شده و علي رغم فعاليت هاي صلح آميز هسته اي، حق غني سازي بالاتر از 3/5% را ندارد. در حالي كه اگر حق غني سازي ايران به رسميت شناخته شده بود، ايران بدون هيچ محدوديتي مي توانست مثل بسياري از ديگر كشورها ميزان غني سازي اش را بنا به نياز و توان خود انجام دهد.
برخلاف ادعاي دولتمردان مبني بر لغو قطعنامه هاي شوراي امنيت، تمامي مفاد قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت در قطعنامه جديد-2231- «تجميع» شده است و صرفا با ادعاي يك كشور از 1 به عدم اجراي تعهدات ايران در برجام، در فاصله حداكثر 60 روز، با طي كردن رجوع به كميسيون هاي كارشناسان، وزراي خارجه، مشورتي و سرانجام رجوع به شوراي امنيت، تمام مفاد قطعنامه هاي گذشته عليه ايران بازمي گردد.
گره زدن معيشت با برجام!
ظريف در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: «اشكال اين است كه در داخل دولت، برجام را با اقتصاد و معيشت مردم گره زديم. شايد به دليل فشارهاي برخي محافل داخلي كه مي خواستند فرايند برجام طي شود دولت مجبور شد كه سرنوشت برجام را با  اوضاع اقتصادي مردم گره بزند تا مطالبات را براي انعقاد توافق بالا ببرد».ظريف صراحتا اعلام كرده است كه دولت به اين دليل سرنوشت برجام را با اوضاع اقتصادي مردم گره زد تا مطالبات را براي انعقاد توافق بالا ببرد! اين يعني ناديده گرفتن منافع ملي و عزت مردم! اين اظهارنظر ظريف يعني اينكه ما مي خواستيم يك توافق را به هر قيمت امضا كنيم و براي اينكه مسير هموار شود، به دروغ معيشت مردم را به توافق گره زديم!
لازم به ذكر است كه ظريف در شهريور 93 و در مقطعي كه مذاكرات هسته اي دولت يازدهم با 1 در وين و نيويورك به واسطه زياده خواهي هاي طرف مقابل با محوريت آمريكا بدون نتيجه مانده بود، در مصاحبه با راديو «ان پي آر» آمريكا در اظهارنظري عجيب گفته بود:«رسيدن به هر نوع توافقي، بهتر از عدم توافق است».
هواپيماهاي كاغذي!
وزير امور خارجه در بخش ديگري از مصاحبه با روزنامه خراسان گفت: «ما در زمينه نقدها نمي دانيم با چه كسي بحث كنيم. يك روز مي نويسند «پرواز هواپيماهاي كاغذي بر فراز آسمان انتخابات «وقتي هواپيماي واقعي به كشور مي آيد مي گويند نياز مردم هواپيما نيست. يك روز مي گفتند كدام آدم عاقلي بعد از برجام در ايران سرمايه گذاري مي كند؟ بعد كه آمريكا تحريم ها را شروع كرد هر روز تيتر مي زنند كه فلان شركت رفت. يك جور حرف بزنيد يا برجام هيچ دستاورد اقتصادي نداشته پس چرا امروز مي گوييد شركت ها مي روند؟ يا برجام دستاورد اقتصادي داشته كه بايد بگوييد داشته است؟ ممكن است همان روزنامه را به شكل هواپيماي كاغذي درآورده باشند چون فايده ديگري نداشته».
متاسفانه مقامات ارشد دستگاه ديپلماسي در رويكردي خسارت بار، در مقابل گستاخي و عهدشكني آمريكا و اروپا با حسن ظن و اغماض و لاپوشاني و در يك كلام با «ديپلماسي انفعالي» مواجه مي شود. وزارت خارجه دولت روحاني همزمان با اين رويكرد حقارت بار، در داخل با منتقدان و صاحبنظران به صورت توهين آميز و با پرخاشگري و تندي برخورد مي كند.
اين چندمين بار است كه ظريف به موضوع هواپيماهاي كاغذي اشاره كرده است. در پاسخ به اين اظهارنظر بايد گفت، قرار بود با اجرائي شدن برجام، صدها ميليارد دلار از دارايي هاي كشورمان كه بلوكه شده است، آزاد شود، تمامي تحريم ها آن گونه كه روحاني و ديگر دولتمردان به صراحت اعلام كرده بودند، لغو شود، فروش هواپيما و قطعات آن از تحريم خارج شود، گشايش اقتصادي ايجاد شود، روابط تجاري كه لازمه آن گشايش «ال سي» در بانك هاي خارجي است از بن بست خارج شود، چرخ معيشت مردم همراه با سانتريفيوژها به چرخش درآيد، سرمايه گذاري خارجي صورت پذيرد، تورم از ميان برداشته شود و توليد از ركود خارج شود ولي طرف مقابل ما يعني 6 كشور 1 و مخصوصا آمريكا به هيچ يك از اين تعهدات خود عمل نكرد. اعتراض ما اين است كه چرا بايد آمريكا و ساير كشورهاي طرف مذاكره آن همه تعهدي كه در برجام پذيرفته اند را با فروش چند فروند ايرباس، تمام شده اعلام كنند؟! و چرا برخي از دولتمردان نيز بدون توجه به كلاه گشادي كه سر ملت رفته است، اين چند فروند ايرباس را دستاورد برجام معرفي كرده و با آن عكس يادگاري هم بگيرند؟! گفتني است در پايان سال 94 خالص حساب سرمايه 2/3 ميليارد دلار گزارش شد؛ اما اين نرخ در سال هاي 95 و 96 به شدت نزولي شد و در اين دو سال مجموعا منفي 15 ميليارد دلار شد. يكي از علل منفي شدن خالص حساب سرمايه، خروج سرمايه (ارز) از كشور.
علاوه بر اين، آنكتاد (كنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) كه مرجع رسمي آمار جذب سرمايه خارجي در دنيا است در اوايل سال 96 در گزارشي اعلام كرد كه ايران از سال 92 تاكنون در جذب منابع نزولي عمل كرده و در سال 95 (پسابرجام)نسبت به 94 به منفي 51درصد رسيده است.