کدام انتخابشان اصلح بوده است؟

کدام انتخاب شان اصلح بوده است؟ 11 تیر-98


 محال است بشود نمایشات  مضحکم هندسی شده انتصابات دررژیم ولایت فقیه انتخابات جازده شود .مسخره تر اینکه  مهره های بی ترمز ودنده عقب کنده شده واز صافی شورای نگهبان ۀلت دست خامنه ای رمال عبور کرده را اصلح نامید. ادعای فوق مسخره وارتجاعی که آخوند فرصت طلب و تملق گو  خامنه ای ر مال وچشم به کانون قدرت دوخته  مصباح یزدی مطرح می کند.
عباس سلیمی‌نمین در نقد عملکرد جبهه پایداری گفته است: بررسی کارنامه سیاسی جبهه پایداری در انتخاب‌های گذشته نشان داده که کاندیدای اصلح نداشتند؛ به طوری که هم در شاخص‌ها و هم مصادیق خطاهای فاحش داشتند.

به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «جبهه پایداری در حالی دوباره ساز خود را به بهانه «انتخاب اصلح» برای انتخابات مجلس کوک کرده است که عباس سلیمی‌نمین اصولگرا درباره‌شان می‌گوید انتخاب‌هایی که به آن می‌بالند چندان هم اصلح نبوده‌اند.
محمود احمدی‌نژاد، کامران باقری لنکرانی و سعید جلیلی؛ اینها گزینه‌های اصلح جبهه پایداری برای ریاست‌جمهوری تاکنون بوده‌اند. گزینه‌هایی که از میانشان تنها یک نفر و آن هم محمود احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری رسیده است. جبهه پایداری که تقریباً هفت ماه پیش از انتخابات مجلس نهم وارد فضای سیاسی کشور شد، در نخستین گام، اتحاد اصولگرایان در جبهه متحد را نشانه گرفت و از سوی جبهه متحد دو نماینده برای آنها به‌منظور حضور در ترکیب ٨+٧ تعیین شده بود اما جبهه پایداری حضور در این ترکیب را نپذیرفت و لیست جداگانه‌ای برای انتخابات مجلس نهم در دور اول و دوم ارائه داد. آنها ۱۶ نماینده در مجلس نهم داشتند. احمد نبویان، بیژن نوباوه، مهدی کوچک‌زاده، اسماعیل کوثری، حسین طلا، زهره طبیب‌زاده‌نوری، روح‌الله حسینیان، حمید رسایی و… همه اینها جز چهره‌های تندرو مجلس گذشته‌اند.
جبهه پایداری به‌تازگی اعلام کرده بود ۲۵ معیار برای انتخاب اصلح دارد و پایبندی به اسلام، عدم قدرت‌طلبی، ساده‌زیستی، پایبندی به عدالت، پایبندی به منافع ملی، مرزبندی با دشمن و مردم‌محوری از جمله این معیارها هستند اما به نظر می‌رسد این ظاهر ماجراست؛ چراکه آنها سال ۹۴ که با دیگر اصولگرایان ائتلاف کردند، کل فهرست از مجلس جا ماند. اکنون دبیر کل جبهه پایداری با اشاره به تجربه سال ۹۰ گفته است: «ما با هیچ‌کسی از قبل نمی‌بندیم، فقط نگاه می‌کنیم که چه کسی اصلح است، چه از پایداری باشد، چه نباشد؛ چرا‌که تجربه ائتلاف را داریم و نتیجه آن را هم دیده‌ایم که حتی یک نفر از لیست وارد مجلس نشد
یک عضو دیگر شورای مرکزی جبهه پایداری هم گفته است: «برای انتخابات مجلس یازدهم در تهران فعلاً بنای ما بر لیست مستقل است، چون از سوی جریان‌های دیگر شرایط نامشخص است و روند شفافی نمی‌بینیم
پس مشخص است که از قضا نگاه آنها به انتخاب اصلح نیست، بلکه به امکان رأی‌آوری و سهم‌گیری می‌اندیشند تا جایی که زهره طبیب‌زاده نوری، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، سال ۹۱ گفته بود: «در انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخاب اصلح اولویت جبهه پایداری است که ممکن است این فرد از خود جبهه باشد یا کسی که خود را کاندیدا کرده اما هنوز درباره آن بحثی نشده است
چگونه به سعید جلیلی اصلح رسیدند؟
قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، درباره چگونگی انتخاب سعید جلیلی به‌عنوان کاندیدای اصلح آنها برای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم گفته بود: دو بار پایان‌نامه جلیلی را خواندیم و در نهایت او را به‌عنوان گزینه اصلح انتخاب کردیم.
آقای علم‌الهدی استاد راهنمای ایشان بودند و با ایشان نیز صحبت شد. هم پایان‌نامه فوق لیسانس و هم پایان‌نامه دکترا! تا بالاخره از کسی که می‌خواهیم حمایت کنیم، کسی نباشد که محل تأمل باشد. در جمع‌بندی نهایی جبهه به این جمع‌بندی رسید. او با تأکید بر این که جبهه پایداری دنبال این بود که فردی بیاید که هم انقلابی باشد و هم جوان و هم ولایت‌پذیر باشد؛ به صرف شعار نباشد، گفته بود: به یاد دارم آن زمان که یکی از نامزدها ادعای اصولگرایی داشت، در جلسه‌ای پرسیدیم اگر بین شما و حضرت آقا اختلاف شود چه می‌کنید؟ گفت من چند جلسه با آقا صحبت می‌کنم و سعی می‌کنم قانعش کنم و اگر قانع نشد، از باب ولایتی که دارد می‌پذیرم. همان‌جا بچه‌ها گفتند این ولایت بر آقا دارد ولی در جلسه‌ای دانشجویان از آقای لنکرانی سوال کردند ایشان فرمودند این سوال اصلاً غلط است. در کرج بود. گفتند: چرا غلط است؟ گفت: برای این که اصلاً معنا ندارد، رئیس‌جمهور مجری سیاست‌های کلی ولی فقیه است. اختلاف معنا ندارد. این چقدر تفاوت بود و لذا ما آقای لنکرانی را انتخاب کردیم. بعد ایشان انصراف داد، بنا بر دلایلی که داشت.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی هم در دیدار اخیر خود گفتهاست: اگر من می‌دانم فردی از یک گروه دیگر اصلح است، به او رأی ندهم، بلکه به هم‌گروهی خود رأی بدهم، اما چرا او را انتخاب نکنم؟ فردا که خودم بخواهم رأی بدهم، اگر به او رأی ندهم چه حجتی پیش خدا دارم؟ رهبر معنوی جریان پایداری، ائتلاف را مفید تلقی کرده و گفته اگر ائتلاف برای این باشد که بنشینند و واقعاً اصلح‌ها را انتخاب کنند، مفید است. بسیاری از مشکلات کشور ناشی از عدم انتخاب اصلح بوده است.
عباس سلیمی‌نمین در نقد عملکرد جبهه پایداری گفته است: بررسی کارنامه سیاسی جبهه پایداری در انتخاب‌های گذشته نشان داده که کاندیدای اصلح نداشتند؛ به طوری که هم در شاخص‌ها و هم مصادیق خطاهای فاحش داشتند. در یک کار جمعی همه باید ادله خود را ارائه دهند حتی اگر گروه‌ها نتوانستند همدیگر را در انتخاب اصلح قانع کنند، باید به رأی اکثریت مراجعه کنند؛ یعنی نظر اکثریت را مبنای کار خودشان قرار دهند. جبهه پایداری نمی‌تواند از یک سو سخن از ائتلاف و کار مشترک با سایر گرایش‌ها در جریان اصولگرا به میان آورد اما از سوی دیگر به ابتدایی‌ترین اصول کار مشترک پایبند نباشد؛ ابتدایی‌ترین اصول کار مشترک این است که گرایش‌های مختلف در جریان اصولگرا افراد اصلح مورد نظر خود را در اجتماعی که نمایندگان آنها حضور دارند، مطرح و البته دلایل خود را در دفاع از کاندیداهای مورد نظر اقامه کنند اما در نهایت افرادی را در لیست قرار دهند که رأی اکثریت نمایندگان جریان‌های مختلف طیف اصولگرا به آنها باشد.
آیت‌الله مصباح یزدی و مبدع تئوری انتخاب اصلح زمانی درباره احمدی‌نژاد گفته بود: «آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولی عصر (عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که ایننفخه‌ الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشه‌های اسلامی ظهور یافته، مرتبه‌ای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام (صتحقق پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولی‌عصر (عج) تحقق خواهد یافت
اما او به‌تازگی درباره او گفته است: «اعمال و رفتار امروز احمدی‌نژاد را تأیید نمی‌کنم، چون اکنون یک حالت انحرافی در او می‌بینم
اگر عده‌ای مانند عباس سلیمی‌نمین بگویند انتخاب‌های جبهه پایداری و نزدیکان آیت‌الله مصباح‌یزدی چندان هم اصلح نبوده است، بی‌راه نگفته‌اند