کتاب‌سازی استادان دانشگاه



کتاب‌سازی استادان دانشگاه11 دی - 98
 موردهای مشابه  نه زیاد قبل از انقلاب هم در برخی از رشته های دانشگاهی وجودداشت.
برخی از استادان دانشگاه نمره‌های پایان ترم دانشجویان را به تهیه مقاله‌ها و ترجمه‌هایی وابسته می‌کنند که بعد آن را به‌عنوان کتاب به نام خودشان به چاپ می رسانند.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «کتابسازی» چند سالی است که در دانشگاه‌های کشور به رویه‌ای عادی تبدیل شده است و نتیجه آن انتشار صدها کتاب ترجمه و حتی تالیفی به نام بخشی از استادانی است که به‌عنوان کار کلاسی به دانشجویانشان ترجمه مقالات و انجام تحقیقاتی را پیشنهاد می‌دهند و در نهایت حاصل را به نام خود منتشر می‌کنند. اما سهم دانشجو در این میان تنها چند نمره برای امتحان پایان ترم است و در نهایت کتاب به نام استاد روی پیشخوان کتابفروشی‌ها قرار می‌گیرد و در این بین حداکثر زحمت استاد روخوانی نوشته‌های دانشجویان و نوشتن یک مقدمه است.
یحیی، دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد روانشناسی است وی که مدرک زبان انگلیسی را از یکی از آموزشگاه‌های مطرح کشور گرفته، طی سال‌های تحصیلش چندین و چند بار به اساتیدش در ترجمه کتاب کمک کرده است. او می‌گوید: «ترم اول کارشناسی ارشد در کلاس زبان عمومی، استاد از دانشجویان خواست تا به‌عنوان کار کلاسی هر کدام یک مقاله را انتخاب و ترجمه کنند، دانشجویان طبق معمول اعتراض کردند که پیدا کردن مقاله سخت است و به‌علت شاغل بودن نمی‌توانند این کار را بکنند و... سرانجام استاد پیشنهاد داد که به هر دانشجویی که نمی‌تواند از اینترنت مقاله مرتبط با رشته روانشناسی پیدا کند –که تا‌کنون ترجمه نشده باشد – می‌تواند ۱۰صفحه مقاله بدهد تا ترجمه کند
وی ادامه داد: «استاد گفت در ازای ترجمه این ۱۰صفحه ۳نمره آخر ترم برای دانشجویان منظور می‌شود، همین حرف وسوسه‌برانگیز باعث شد تا بسیاری از بچه‌ها که از قضا از درس زبان انگلیسی فراری بودند، بلافاصله پیشنهاد استاد را قبول کنند و البته چند نفر از آنها هم بعد اقرار کردند که برای ترجمه متون به دفاتر ترجمه رسمی مراجعه کرده بودند
به گفته یحیی، در اواخر ترم استاد به او و یک نفر دیگر از دانشجویان که ترجمه بهتری نسبت به دیگر دانشجویان داشتند، صفحات ترجمه شده دیگر دانشجویان را داده است تا حاصل نهایی کار را یکدست کنند و در نهایت مقاله ترجمه شده به‌صورت کتاب عمومی به نام خود استاد به چاپ رسید. این دانشجو در پاسخ به این سؤال که آیا استادش نامی از او هم به‌عنوان مترجم برده است و آیا پولی هم به او پرداخت کرده است با خنده می‌گوید: «در مقدمه کتاب استاد از من و دانشجوی دیگری که بخش مهمی از کار را انجام داده بودیم برای کمک در ویرایش تشکر کرده بود. اما حتی بعد از چاپ نسخه‌ای هم به‌عنوان هدیه به ما نداد، پول که جای خود دارد
نمره در گرو مقاله
محسن، دانشجوی ترم سوم مطالعات فرهنگی و رسانه و پدر ۲پسر ۸و ۳ساله است. مجتبی پسر محسن امروز همراه پدر به دانشگاه آمده و سرش گرم نقاشی کردن کتابی است که از خانه آورده است. او می‌گوید:‌ ترم دوم استاد مدیریت‌مان بعد از ۲هفته که از ترم گذشت ۲کار کلاسی به دانشجویان اعلام کرد، ‌اول این که هر کدام از بچه‌ها باید یک موضوع از موضوعاتی که استاد اعلام کرده بود را انتخاب و در کلاس کنفرانس می‌دادند که در ازای این کنفرانس یک نمره به امتحان پایان ترم بچه‌ها اضافه می‌شد و پیشنهاد دوم هم ترجمه بخشی از یک کتاب بود
این دانشجو ادامه می‌دهد: «استاد به دانشجویان گفت کتابی را در دست ترجمه دارم که تاکنون به فارسی ترجمه نشده و در حال کار روی آن هستم اما چون مشغله زیادی دارم کار کند پیش می‌رود اما هرکدام از دانشجویان می‌تواند صفحاتی از کتاب را ترجمه کند و در نهایت در ازای ۲۰صفحه ترجمه به هر دانشجو ۵نمره به پایان ترم اضافه می‌شود
محسن ادامه داد: «‌۵نمره برای دانشجویانی که حس و حال درس خواندن ندارند اینقدر وسوسه‌انگیز هست که همه ۱۸دانشجوی کلاس برای ترجمه اعلام آمادگی کردند و در نهایت استاد با کپی گرفتن از کتاب اصلی، ترجمه بخش‌های مختلف را به دانشجویان سپرد و در نهایت در پایان ترم کتابی را که می‌گفت فرصت ندارد روی آن کار کند، تحویل گرفت
این دانشجو در پاسخ به این سؤال که آیا زبانش خوب است یا نه، می‌گوید: «روبه‌روی میدان انقلاب پر از دارالترجمه‌هایی است که با دریافت پول همین کارها را برای دانشجویان انجام می‌دهند
ترجمه از دانشجو، کتاب به نام استاد
فرناز روی نیمکت میان راهرو نشسته و مشغول وارسی مدارکی است که در پوشه سبز رنگش قرار دارد. او ۲هفته قبل از پایان‌نامه‌اش در رشته علوم اجتماعی دفاع کرده و حالا برای کارهای اداری گرفتن مدرکش به دانشگاه آماده است. او می‌گوید:‌ «هم در دوران کارشناسی و هم در کارشناسی ارشد، چندین‌ بار به تعدادی از استادانش برای ترجمه کتاب، نوشتن مقاله و حتی تالیف کتاب کمک کرده است اما در هیچ‌کدام از این کتاب‌ها، مقاله‌ها و تالیف‌ها نامی از او و دیگر دوستانش ذکر نشده است و حتی استادانش به او و دیگر دانشجویان هیچ توضیحی در این‌باره نداده‌اند و او بعدا در کتابفروشی دانشگاه متوجه این کتاب‌ها شده است
فرناز می‌گوید: «در دوره کارشناسی، استاد روانشناسی به ما پیشنهاد داد تا در ازای ۲نمره پایان ترم چندین متن انگلیسی را بدون غلط برایش ترجمه کنیم، البته تأکید کرد که اگر تعداد غلط‌های ترجمه زیاد باشد نباید به نمره پایان ترم امیدوار باشیم. ما هم که تازه از دبیرستان آمده بودیم فکر می‌کردیم می‌توانیم با این کار خودی نشان دهیم و نمره بگیریم اما نشان به آن نشان که من و ۲نفر از دوستانم متن‌ها را به دفتر ترجمه رسمی بردیم و برای ترجمه‌اش هزینه کردیم اما هیچ اثری از ۲نمره پایان ترممان نشد که نشد، در حالی‌ که می‌دانستیم غلط‌های ترجمه نباید خیلی زیاد باشد
فرناز لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید: «کتابی که ما دانشجویان حداقل هرکدام ۱۰صفحه‌اش را ترجمه کرده بودیم، ۲ترم بعد در انتشارات دانشگاه به نام استاد و بدون نام بردن از دانشجویان به فروش می‌رسید و استاد هم برای تمام کلاس‌هایش خرید این کتاب را برای دانشجویان تکلیف می‌کرد و الان ۴سال است که کلی پول از آن کتاب به‌دست آورده
فرناز می‌گوید: «بیشتر دانشجویان به‌خاطر این که پیش استاد چهره خوبی از خود نشان دهند و در نمره پایان ترمشان مشکلی وجود نداشته باشد و حتی بعدها در پذیرش مقاطع بالاتر از حمایت استادها برخوردار شوند، حاضر می‌شوند به کتاب‌سازی‌ استادان و سوءاستفاده از ترجمه‌ها و تحقیق‌های آنها تن بدهند
مقاله ترجمه کن، نمره بگیر
هادی هم شاعر است و هم کارمند دفتر ریاست کل دانشگاه و حالا در تکاپوی برگزاری برنامه پیش دفاعیه‌اش است. او با خنده درباره کتاب‌سازی‌ استادان می‌گوید: «اینهایی که شما می‌گویی برای همه ما خاطره است. فکر می‌کنید تمام کتاب‌هایی که به نام اساتید دانشگاه است، ترجمه یا تالیف خودشان است؟‌ بگذریم از برخی اساتید که واقعا با تلاش و پشتکار و مطالعه کتاب تالیف یا ترجمه می‌کنند اما کافی است سری به مراکز دارالترجمه بزنید و ببینید چقدر مقالات بی‌سر و ته را دانشجویان به این مراکز می‌برند تا برایشان ترجمه شود، مقالاتی که ابتدا و انتهایش معلوم نیست، چراکه هرچند صفحه آن به یک دانشجو برای ترجمه داده شده و در نهایت با کنار هم قرار دادن صفحات این مقاله‌ها کتابی از انتشارات دانشگاه‌ها سر در می‌آورد که حاصل تلاش دانشجویان است نه استادشان اما تنها نام استاد در پایین کتاب می‌درخشد
هادی می‌گوید:‌ «پیشنهاد نمره برای هر دانشجویی وسوسه‌برانگیز است، خاصه این که دانشجو شاغل هم باشد. بنابراین استادان برای نوشتن مقاله‌های شخصی و افزایش رتبه علمی خود از این شرایط دانشجویان سوءاستفاده می‌کنند. البته این موضوع یک چرخه معیوب است؛ زیرا بخش مهمی از دانشجویان هم کار را خودشان انجام نمی‌دهند و در نهایت همین مراکزی که تبلیغ نوشتن مقاله، پایان‌نامه و... را می‌کنند، زحمت کار را می‌کشند؛ همان‌هایی که همه، آنها را به سرقت علمی و... محکوم می‌کنند اما به‌نظر من که این خانه از پای‌بست ویران است