گزیده ها 7 اسفند -98
بهبود معیشت طبقات پایین
باید اولویت مجلس جدید باشد
منتخبان مجلس یازدهم باید سراغ طبقات
پایین و حاشیهنشینها بروند و
به چارهاندیشی برای حل مشکلات آنها اولویت بدهند.
روزنامه وطن امروز ضمن طرح این موضوع نوشت؛ شاید مهمترین درس انتخابات و نتیجه آن، حرکت به سمت حاشیه باشد. لیست پیروز، رفتن به حاشیه، شنیدن دغدغهها و مشکلات آنها و ارائه راهکارها و ایدههای خود را برای حل مشکلات آنها در دستور کار قرار دهد تا این طبقه لطمهدیده از ناکارآمدیهای موجود دولت و مجلس بفهمد این «تغییر» جدی است و میتواند به تغییر در زندگی مردم به سمت بهبود شرایط پیش رود. لیست پیروز وحدت باید ایدههای خود را به جامعه عرضه کند و از هر ایدهای که منجر به تغییر شرایط مردم و بهبود وضعیت آنها میشود استقبال کند. باید سیاستگذاریها به نفع مردم مستضعف جامعه تغییر جهت دهد و چند ایده کلان و بزرگ که به تغییری شگرف در زندگی طبقات محروم و مستضعف میانجامد، به اولویت اول این جریان بدل شود.
«مالیات بر خانههای خالی»، «اصلاح نظام مالیات به نفع محرومان»، «اصلاح سیاستهای بنزینی دولت»، «افزایش قدرت خرید حقوقبگیران»، «اصلاح نظام بودجهریزی»، «افزایش پوشش بیمههای حمایتی و اجتماعی» و «تغییر جهتدهی امکاناتی و زیرساختی از متن به حاشیه» میتواند برای حاشیهنشینها پیامهای مثبتی از تغییر شرایط به نفعشان داشته باشد و امید را در دل آنها زنده کند.
این روزنامه همچنین مینویسد: اصلاحطلبان از پیش خود را بازنده این انتخابات میدانستند و عدم اقبال عمومی به آنها و عدم فعال شدن پایگاه رأی آنها برایشان مسجل بود. آنها بهخوبی میدانستند شرایط موجود محصول عملکرد آنهاست و نمیتوانند از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند. خوب است به همین چند گزاره توجه کنیم تا متوجه شویم برای آنها این باخت قطعی بوده است.
صادق زیباکلام دیماه 98 گفت: «اصلاحطلبان به دلیل انتقادات جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم رد صلاحیت نشوند، باز هم شانسی برای حتی به دست آوردن یک پیروزی خفیف در انتخابات اسفندماه را نخواهند داشت. با توجه به عملکرد اصلاحطلبان در مجلس دهم، هیچ امیدی برای موفقیت آنها در انتخابات مجلس آینده وجود ندارد». محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی نیز در پروسه تبلیغات گفت: «دولت تحت تاثیر ناکارآمدیهاست و تمام تبعات اجتماعی منفی بر دوش اصلاحطلبان است و استعداد و همراهی جامعه با مخاطبان خود که اصلاحطلبان بودند، امروز وجود ندارد».
حتی مجید انصاری، مهمترین عنصر اصلاحات حاضر در پروسه انتخابات گفت: «رئیس دولت اصلاحات و مشاورانش در جمعبندی آنها تصریح کرده بودند بهطور مشخص 110 نفر از فعالان اصلاحطلب در انتخابات ثبتنام کنند ولی بهرغم تاکید خاتمی از جمع ۱۱۰ نفری مورد اشاره، تنها 5 نفر ثبتنام کردند!»
ناکارآمدی دولت از 3 سال قبل ناامیدی فزایندهای را برای مردم بهوجود آورده است که در این مسیر اتفاقات دیماه 96 و یک سال پرفشار اقتصادی با نقطه عطف گران شدن بنزین و اتفاقات آبان 98 را نیز باید مدنظر قرار دهیم. برای عموم حاشیه این معادله 2 وجه دارد؛ دولتی که ناکارآمد بوده است و مجلسی که رأس امور نبوده و در مواجهه با ناکارآمدی دولت فشل بوده است.
به چارهاندیشی برای حل مشکلات آنها اولویت بدهند.
روزنامه وطن امروز ضمن طرح این موضوع نوشت؛ شاید مهمترین درس انتخابات و نتیجه آن، حرکت به سمت حاشیه باشد. لیست پیروز، رفتن به حاشیه، شنیدن دغدغهها و مشکلات آنها و ارائه راهکارها و ایدههای خود را برای حل مشکلات آنها در دستور کار قرار دهد تا این طبقه لطمهدیده از ناکارآمدیهای موجود دولت و مجلس بفهمد این «تغییر» جدی است و میتواند به تغییر در زندگی مردم به سمت بهبود شرایط پیش رود. لیست پیروز وحدت باید ایدههای خود را به جامعه عرضه کند و از هر ایدهای که منجر به تغییر شرایط مردم و بهبود وضعیت آنها میشود استقبال کند. باید سیاستگذاریها به نفع مردم مستضعف جامعه تغییر جهت دهد و چند ایده کلان و بزرگ که به تغییری شگرف در زندگی طبقات محروم و مستضعف میانجامد، به اولویت اول این جریان بدل شود.
«مالیات بر خانههای خالی»، «اصلاح نظام مالیات به نفع محرومان»، «اصلاح سیاستهای بنزینی دولت»، «افزایش قدرت خرید حقوقبگیران»، «اصلاح نظام بودجهریزی»، «افزایش پوشش بیمههای حمایتی و اجتماعی» و «تغییر جهتدهی امکاناتی و زیرساختی از متن به حاشیه» میتواند برای حاشیهنشینها پیامهای مثبتی از تغییر شرایط به نفعشان داشته باشد و امید را در دل آنها زنده کند.
این روزنامه همچنین مینویسد: اصلاحطلبان از پیش خود را بازنده این انتخابات میدانستند و عدم اقبال عمومی به آنها و عدم فعال شدن پایگاه رأی آنها برایشان مسجل بود. آنها بهخوبی میدانستند شرایط موجود محصول عملکرد آنهاست و نمیتوانند از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند. خوب است به همین چند گزاره توجه کنیم تا متوجه شویم برای آنها این باخت قطعی بوده است.
صادق زیباکلام دیماه 98 گفت: «اصلاحطلبان به دلیل انتقادات جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم رد صلاحیت نشوند، باز هم شانسی برای حتی به دست آوردن یک پیروزی خفیف در انتخابات اسفندماه را نخواهند داشت. با توجه به عملکرد اصلاحطلبان در مجلس دهم، هیچ امیدی برای موفقیت آنها در انتخابات مجلس آینده وجود ندارد». محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی نیز در پروسه تبلیغات گفت: «دولت تحت تاثیر ناکارآمدیهاست و تمام تبعات اجتماعی منفی بر دوش اصلاحطلبان است و استعداد و همراهی جامعه با مخاطبان خود که اصلاحطلبان بودند، امروز وجود ندارد».
حتی مجید انصاری، مهمترین عنصر اصلاحات حاضر در پروسه انتخابات گفت: «رئیس دولت اصلاحات و مشاورانش در جمعبندی آنها تصریح کرده بودند بهطور مشخص 110 نفر از فعالان اصلاحطلب در انتخابات ثبتنام کنند ولی بهرغم تاکید خاتمی از جمع ۱۱۰ نفری مورد اشاره، تنها 5 نفر ثبتنام کردند!»
ناکارآمدی دولت از 3 سال قبل ناامیدی فزایندهای را برای مردم بهوجود آورده است که در این مسیر اتفاقات دیماه 96 و یک سال پرفشار اقتصادی با نقطه عطف گران شدن بنزین و اتفاقات آبان 98 را نیز باید مدنظر قرار دهیم. برای عموم حاشیه این معادله 2 وجه دارد؛ دولتی که ناکارآمد بوده است و مجلسی که رأس امور نبوده و در مواجهه با ناکارآمدی دولت فشل بوده است.
ادامه همکاری با
FATF و
اجرای 41 تعهد دیگر معنا ندارد
ایران با وجود همه همکاریاش، هرگز از
لیست تحریمی FATF تعلیق نشده بود که حال بخواهد به لیست برگردد.
روزنامه وطن امروز با اشاره به فضاسازی اخیر FATF مبنی بر گذاشتن ایران در لیست سیاه نوشت: در هیچکدام از اسناد رسمی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) عبارتی به نام «لیست سیاه» وجود ندارد، بلکه این نهاد برخی از کشورها را بهعنوان کشورهای پرریسک و غیرهمکار مشخص میکند و از کشورهای دیگر میخواهد علیه آنان «اقدامات مقابلهای» انجام دهند. «اقدامات مقابلهای» به مجموعهای از اقدامات احتیاطی گفته میشود که در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد ذکر شده است.
FATF و مسئولان محترم دولت ادعا میکنند ایران از تیر 95 و پس از پذیرش تعهداتی تحت عنوان «برنامه اقدام»، از لیست اقدامات مقابلهای تعلیق شده بود. اما در این 3 سال، مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای هیچگاه علیه ایران تعلیق نشده بود. مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای، اولین اقدام است که تحت عنوان EDD یا شناسایی مشتری بهصورت تقویتشده شناخته میشود. FATF در همه بیانیههای 3 سال گذشته، از کشورهای دیگر درخواست کرده است علیه ایران EDD را اعمال کنند، بنابراین تعلیق از لیست، اسمی بود و نه واقعی.
با وجود همه اقداماتی که FATF در این مدت علیه ایران داشته است اما اعمال یا عدم اعمال «اقدامات مقابلهای» علیه ایران تقریبا اثر خاصی نخواهد داشت.
شدیدترین تحریمهای بانکی فراسرزمینی از سوی آمریکا علیه ایران اعمال میشود و بازیگران اقتصادی خارجی بیش از اینکه به اقدامات مقابلهای FATF توجه کنند، به تحریمهای آمریکا توجه میکنند.
وضعیت قبلی (تعلیق اقدامات مقابلهای) به دلیل پذیرش تعهد 41 بندی «برنامه اقدام» از سوی ایران به وجود آمده بود. یعنی یک توافقی شکل گرفت و در ازای اجرای تعهدات از سوی ایران، اقدامات مقابلهای از سوی FATF تعلیق شد. بخش زیادی از «برنامه اقدام» در حال اجراست که برخی از بندهای آن (بهویژه در حوزه همکاریهای خارجی) برای شرایط تحریمی کشور بسیار خطرناک است. در حال حاضر که اقدامات مقابلهای FATF بازگشته، دولت باید اجرای تعهدات ذیل «برنامه اقدام» را لغو کند. این اقدام هم جلوی لو رفتن اطلاعات مالی (مشابه آنچه در زمستان 96 رخ داد) را خواهد گرفت و هم این پیام را به طرف مقابل مخابره میکند که «ایران آنقدر ضعیف نیست که تعهدات را یکطرفه اجرا کند».
از سوی دیگر بهدلیل تحریمهای آمریکا، عمده تعاملات ایران به اشکال غیررسمی انجام میشود، بنابراین شرکای ایران از ترس تحریم و لو رفتن اطلاعات اقتصادی، موافق همکاری کامل ایران با FATF نبودند و کاهش همکاری ایران با این نهاد میتواند این اطمینان را به شرکای ما بدهد که اطلاعات اقتصادی لو نخواهد رفت و آنها میتوانند با خیال راحت
با ایران همکاری کنند.
روزنامه وطن امروز با اشاره به فضاسازی اخیر FATF مبنی بر گذاشتن ایران در لیست سیاه نوشت: در هیچکدام از اسناد رسمی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) عبارتی به نام «لیست سیاه» وجود ندارد، بلکه این نهاد برخی از کشورها را بهعنوان کشورهای پرریسک و غیرهمکار مشخص میکند و از کشورهای دیگر میخواهد علیه آنان «اقدامات مقابلهای» انجام دهند. «اقدامات مقابلهای» به مجموعهای از اقدامات احتیاطی گفته میشود که در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد ذکر شده است.
FATF و مسئولان محترم دولت ادعا میکنند ایران از تیر 95 و پس از پذیرش تعهداتی تحت عنوان «برنامه اقدام»، از لیست اقدامات مقابلهای تعلیق شده بود. اما در این 3 سال، مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای هیچگاه علیه ایران تعلیق نشده بود. مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای، اولین اقدام است که تحت عنوان EDD یا شناسایی مشتری بهصورت تقویتشده شناخته میشود. FATF در همه بیانیههای 3 سال گذشته، از کشورهای دیگر درخواست کرده است علیه ایران EDD را اعمال کنند، بنابراین تعلیق از لیست، اسمی بود و نه واقعی.
با وجود همه اقداماتی که FATF در این مدت علیه ایران داشته است اما اعمال یا عدم اعمال «اقدامات مقابلهای» علیه ایران تقریبا اثر خاصی نخواهد داشت.
شدیدترین تحریمهای بانکی فراسرزمینی از سوی آمریکا علیه ایران اعمال میشود و بازیگران اقتصادی خارجی بیش از اینکه به اقدامات مقابلهای FATF توجه کنند، به تحریمهای آمریکا توجه میکنند.
وضعیت قبلی (تعلیق اقدامات مقابلهای) به دلیل پذیرش تعهد 41 بندی «برنامه اقدام» از سوی ایران به وجود آمده بود. یعنی یک توافقی شکل گرفت و در ازای اجرای تعهدات از سوی ایران، اقدامات مقابلهای از سوی FATF تعلیق شد. بخش زیادی از «برنامه اقدام» در حال اجراست که برخی از بندهای آن (بهویژه در حوزه همکاریهای خارجی) برای شرایط تحریمی کشور بسیار خطرناک است. در حال حاضر که اقدامات مقابلهای FATF بازگشته، دولت باید اجرای تعهدات ذیل «برنامه اقدام» را لغو کند. این اقدام هم جلوی لو رفتن اطلاعات مالی (مشابه آنچه در زمستان 96 رخ داد) را خواهد گرفت و هم این پیام را به طرف مقابل مخابره میکند که «ایران آنقدر ضعیف نیست که تعهدات را یکطرفه اجرا کند».
از سوی دیگر بهدلیل تحریمهای آمریکا، عمده تعاملات ایران به اشکال غیررسمی انجام میشود، بنابراین شرکای ایران از ترس تحریم و لو رفتن اطلاعات اقتصادی، موافق همکاری کامل ایران با FATF نبودند و کاهش همکاری ایران با این نهاد میتواند این اطمینان را به شرکای ما بدهد که اطلاعات اقتصادی لو نخواهد رفت و آنها میتوانند با خیال راحت
با ایران همکاری کنند.
معلقبازی پیش قاضی؟!
بودید و از مردم شکست خوردید
مدعیان اصلاحات و اعتدال، برخلاف ادعایی
که مطرح میکنند حضور کامل در انتخابات داشتند و از مردم شکست خوردند.
روزنامه فرهیختگان با مرور واقعیتهای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نوشت: برخی چهرههای نزدیک به دولت همچون حسامالدین آشنا، مشاور روحانی تا برخی چهرههای رادیکال اصلاحطلبی همچون جریان اتحاد ملت و شورای عالی اصلاحطلبان در روزهای اخیر سعی کردهاند بازی را در میدان بیرقیب تعریف کنند و عدم مشارکتها را ناشی از حذف رقیبان بخوانند!
برخلاف ادعاهای مطرحشده، اصلاحطلبان توانستند در این دوره از رقابتها لیست بدهند. اگر تکثر لیستهای اصلاحطلبان را در نظر نگیریم که آنها درنهایت با چهار لیست و حمایتهای آشکار و نهان رئیس دولت اصلاحات وارد میدان رقابت شدند، نگاهی به این فهرستهای انتخاباتی نشان میدهد ترکیبی از چهرههای باسابقه و سرشناس این جریان در لیستهای ارائهشده حضور داشتند. مجید انصاری در حالی بهعنوان سرلیست اصلاحطلبان بود که وی چهره سرشناس و باسابقهای است. عضویت در مجمع روحانیون مبارز و مجمع تشخیص مصلحت نظام، و معاونت پارلمانی روحانی ازجمله سوابق اوست.
از سوی دیگر لیست این دوره اصلاحطلبان نسبت به دوره قبل در سال ۹۴ لیستی ارتقاء یافته از چهرههای اصلاحطلبی بود. لیست ارائهشده با عنوان لیست امید در سال ۹۴ لیستی تقریبا گمنام و ناشناخته بود که اکثریت آنها، تقریبا هیچ کنش سیاسی در طول عمرشان نداشته و فقط ۱۰ نفر سابقه قابل طرحی داشتند.
اما نشانههای زیادی حتی از پیش از آغاز پروسه رد و تایید صلاحیتها وجود داشت که نشان میداد شکست اصلاحطلبان قطعی است و از همین جهت بود که چهرههای شاخصتر به گفته مجید انصاری حاضر نشدند در انتخابات ثبتنام کنند. انصاری این موضوع را اینطور توضیح میدهد که رئیس دولت اصلاحات و مشاورانش در جمعبندی آنها تصریح کرده بودند بهطور مشخص ۱۱۰ نفر از فعالان اصلاحطلب در انتخابات ثبتنام کنند، ولی بهرغم تاکید خاتمی از جمع ۱۱۰ نفری مورد اشاره، تنها پنج نفر ثبتنام کردند!
برخی دیگر از اعضای این جریان به شکل صریحتری شکست در این دوره را بیربط با مساله شورای نگهبان دانسته بودند. صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در دیماه گفته بود: «اصلاحطلبان بهدلیل انتقادهای جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم ردصلاحیت نشوند، بازهم شانسی برای حتی به دست آوردن یک پیروزی خفیف را در انتخابات اسفندماه نخواهند داشت.»
برخلاف این ادعا که گفته میشود میدان رقابت، میدانی بیرقیب بود اما بررسی آماری نشان میدهد چهرههای شاخص اصلاحطلب، با حداقل دارای سابقه نمایندگی مجلس در حوزههای انتخابیه غیرتهران و حتی در برخی شهرهای کوچک حضور داشته و نتوانستند رای مردم را کسب کنند. بگذریم از اینکه برخی دیگر از چهرههای شاخص همچون محمدعلی افشانی از اعضای حزب اعتماد ملی و شهردار سابق تهران بعد از تایید صلاحیتشان انصراف دادند.
در این دوره از انتخابات محمدرضا خباز فعال اصلاحطلب، نماینده چهار دوره مجلس و استاندار استانهای خراسانشمالی و سمنان در دولت حسن روحانی، احمد مازنی و فاطمه ذوالقدر از فعالان اصلاحطلب و نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس دهم بهعلاوه برخی دیگر از اعضای فراکسیون امید تایید صلاحیت شدند و درحالیکه گمان میرفت از حوزه تهران وارد رقابتها شوند اما ترجیح دادند حوزه انتخابیه خود را تغییر داده و از دیگر شهرها رقابت کنند، با این حال نتوانستند حداقل رای لازم را کسب کنند و متحمل شکست سنگینی شدند.
در اصفهان و لامرد نیز اتفاق مشابهی برای ناهید تاجالدین و سید محمد علوی پدید آمد.
اصلاحطلبان به خاطر بیعملی و ناکارآمدی و چسبندگی به دولت، با سقوط پایگاه اجتماعی روبهرو شدند.
روزنامه فرهیختگان با مرور واقعیتهای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نوشت: برخی چهرههای نزدیک به دولت همچون حسامالدین آشنا، مشاور روحانی تا برخی چهرههای رادیکال اصلاحطلبی همچون جریان اتحاد ملت و شورای عالی اصلاحطلبان در روزهای اخیر سعی کردهاند بازی را در میدان بیرقیب تعریف کنند و عدم مشارکتها را ناشی از حذف رقیبان بخوانند!
برخلاف ادعاهای مطرحشده، اصلاحطلبان توانستند در این دوره از رقابتها لیست بدهند. اگر تکثر لیستهای اصلاحطلبان را در نظر نگیریم که آنها درنهایت با چهار لیست و حمایتهای آشکار و نهان رئیس دولت اصلاحات وارد میدان رقابت شدند، نگاهی به این فهرستهای انتخاباتی نشان میدهد ترکیبی از چهرههای باسابقه و سرشناس این جریان در لیستهای ارائهشده حضور داشتند. مجید انصاری در حالی بهعنوان سرلیست اصلاحطلبان بود که وی چهره سرشناس و باسابقهای است. عضویت در مجمع روحانیون مبارز و مجمع تشخیص مصلحت نظام، و معاونت پارلمانی روحانی ازجمله سوابق اوست.
از سوی دیگر لیست این دوره اصلاحطلبان نسبت به دوره قبل در سال ۹۴ لیستی ارتقاء یافته از چهرههای اصلاحطلبی بود. لیست ارائهشده با عنوان لیست امید در سال ۹۴ لیستی تقریبا گمنام و ناشناخته بود که اکثریت آنها، تقریبا هیچ کنش سیاسی در طول عمرشان نداشته و فقط ۱۰ نفر سابقه قابل طرحی داشتند.
اما نشانههای زیادی حتی از پیش از آغاز پروسه رد و تایید صلاحیتها وجود داشت که نشان میداد شکست اصلاحطلبان قطعی است و از همین جهت بود که چهرههای شاخصتر به گفته مجید انصاری حاضر نشدند در انتخابات ثبتنام کنند. انصاری این موضوع را اینطور توضیح میدهد که رئیس دولت اصلاحات و مشاورانش در جمعبندی آنها تصریح کرده بودند بهطور مشخص ۱۱۰ نفر از فعالان اصلاحطلب در انتخابات ثبتنام کنند، ولی بهرغم تاکید خاتمی از جمع ۱۱۰ نفری مورد اشاره، تنها پنج نفر ثبتنام کردند!
برخی دیگر از اعضای این جریان به شکل صریحتری شکست در این دوره را بیربط با مساله شورای نگهبان دانسته بودند. صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در دیماه گفته بود: «اصلاحطلبان بهدلیل انتقادهای جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم ردصلاحیت نشوند، بازهم شانسی برای حتی به دست آوردن یک پیروزی خفیف را در انتخابات اسفندماه نخواهند داشت.»
برخلاف این ادعا که گفته میشود میدان رقابت، میدانی بیرقیب بود اما بررسی آماری نشان میدهد چهرههای شاخص اصلاحطلب، با حداقل دارای سابقه نمایندگی مجلس در حوزههای انتخابیه غیرتهران و حتی در برخی شهرهای کوچک حضور داشته و نتوانستند رای مردم را کسب کنند. بگذریم از اینکه برخی دیگر از چهرههای شاخص همچون محمدعلی افشانی از اعضای حزب اعتماد ملی و شهردار سابق تهران بعد از تایید صلاحیتشان انصراف دادند.
در این دوره از انتخابات محمدرضا خباز فعال اصلاحطلب، نماینده چهار دوره مجلس و استاندار استانهای خراسانشمالی و سمنان در دولت حسن روحانی، احمد مازنی و فاطمه ذوالقدر از فعالان اصلاحطلب و نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس دهم بهعلاوه برخی دیگر از اعضای فراکسیون امید تایید صلاحیت شدند و درحالیکه گمان میرفت از حوزه تهران وارد رقابتها شوند اما ترجیح دادند حوزه انتخابیه خود را تغییر داده و از دیگر شهرها رقابت کنند، با این حال نتوانستند حداقل رای لازم را کسب کنند و متحمل شکست سنگینی شدند.
در اصفهان و لامرد نیز اتفاق مشابهی برای ناهید تاجالدین و سید محمد علوی پدید آمد.
اصلاحطلبان به خاطر بیعملی و ناکارآمدی و چسبندگی به دولت، با سقوط پایگاه اجتماعی روبهرو شدند.
پنج نفر در شهرهای ساوه، همدان، نیشابور و کرج بر اثر ابتلا به بیماری
کرونا جان خود را از دست دادند.
رئیس دانشکده علوم پزشکی ساوه گفت: دو
خانم سالمند مبتلا به کروناویروس در بیمارستانهای این شهر جان خود را از دست
دادند.
عباس نیکروش به ایرنا، گفت: کهولت سن، داشتن زمینه بیماریهای قلبی و کلیوی و علائم حاد تنفسی و تب را وجه مشترک هر دو شخص فوت شده بر اثر کرونا ویروس در ساوه اعلام کرد.
نیکروش گفت: یکی از این بیماران خانمی ۸۷ ساله با سوابق بیماریهای قلبی، ریوی، کبدی و کلیوی بود که پس از دو روز بستری شدن در بیمارستان شهید چمران در برابر ویروس کرونا تاب مقاومت را از دست داد و درگذشت.
وی اظهار داشت: دومین فرد فوت شده نیز خانمی ۸۲ ساله بود که دارای بیماری زمینهای قلبی، کلیوی و مزمن خونی بود و پس از یک روز بستری شدن در بیمارستان شهید مدرس جان خود را از دست داد.
وی افزود: اکنون یک بانوی ۷۸ ساله اهل کشور افغانستان نیز با ابتلا به کرونا در بیمارستان شهید مدرس تحت مراقبتهای ویژه است.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان نیز گفت: یک نفر در همدان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد.
منوچهر کرمی افزود: نخستین فرد مشکوک به کرونا روز چهارشنبه هفته گذشته شناسایی شد با این وجود بیشتر مبتلایان به کرونا ویروس بهبود کامل پیدا میکنند و شهروندان نگران نباشند چراکه سطح مراقبت در استان در بالاترین درجه است.
گفتنی است مدارس و دانشگاههای همدان از روز یکشنبه هفته جاری به منظور مقابله با کنترل کرونا تا پایان هفته تعطیل اعلام شد.
همچنین هیئت رئیسه دانشگاه بوعلی سینای همدان با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا کلاسهای درس این دانشگاه را تا پایان سال تعطیل کرده است.
رئیس دانشکده علوم پزشکی نیشابور نیز طی بیانیهای از فوت یک بیمار هفتاد ساله مبتلا به کرونا در این شهر خبر داد.
محسن عظیمینژاد، اعلام کرد: از ۲۰ بیمار دارای علائم بیماری دستگاه تنفسی فوقانی که طی هفته گذشته در بیمارستان ۲۲ بهمن نیشابور بستری شده بودند نمونهگیری شد و ۱۰ نفر از آنان با بهبود وضعیت و به دست آوردن سلامتی از بیمارستان مرخص شدند.
وی افزود: یک نفر از این بیماران که دارای سن بیش از هفتاد سال بود فوت کرد که آزمایشات اولیه شواهدی مبنی بر ابتلای وی به کرونا را نشان میدهد.
وی گفت: سایر بیماران بستری در بیمارستان تحت نظر بوده و علائم بالینی آنها روند بهبودشان را نشان میدهد.
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان البرز هم اعلام کرد که اولین مورد فوتی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در این استان ثبت شد.
سید حسن اینانلو، اظهار داشت: این بیمار طی چند روز اخیر تحت مراقبتهای پزشکی ویژه قرار داشت که جان خود را از دست داد.
وی بدون اشاره به هویت این فرد فوت شده گفت: طبق گزارشهای رسمی سه نفر در استان البرز بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در مراکز درمانی این استان بستری شدند که یکی از آنان جان باخت.
سن این بیماران به ترتیب یک نفر ۴۹ ساله و ۲ نفر ۵۹ ساله اعلام شده است.
مدارس و دانشگاههای استان تا آخر هفته جاری تعطیل اعلام شده است.
تاکید مسئولان بهداشتی استان البرز بر عدم حضور مردم در سطح شهر و اماکن عمومی است.
عباس نیکروش به ایرنا، گفت: کهولت سن، داشتن زمینه بیماریهای قلبی و کلیوی و علائم حاد تنفسی و تب را وجه مشترک هر دو شخص فوت شده بر اثر کرونا ویروس در ساوه اعلام کرد.
نیکروش گفت: یکی از این بیماران خانمی ۸۷ ساله با سوابق بیماریهای قلبی، ریوی، کبدی و کلیوی بود که پس از دو روز بستری شدن در بیمارستان شهید چمران در برابر ویروس کرونا تاب مقاومت را از دست داد و درگذشت.
وی اظهار داشت: دومین فرد فوت شده نیز خانمی ۸۲ ساله بود که دارای بیماری زمینهای قلبی، کلیوی و مزمن خونی بود و پس از یک روز بستری شدن در بیمارستان شهید مدرس جان خود را از دست داد.
وی افزود: اکنون یک بانوی ۷۸ ساله اهل کشور افغانستان نیز با ابتلا به کرونا در بیمارستان شهید مدرس تحت مراقبتهای ویژه است.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان نیز گفت: یک نفر در همدان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد.
منوچهر کرمی افزود: نخستین فرد مشکوک به کرونا روز چهارشنبه هفته گذشته شناسایی شد با این وجود بیشتر مبتلایان به کرونا ویروس بهبود کامل پیدا میکنند و شهروندان نگران نباشند چراکه سطح مراقبت در استان در بالاترین درجه است.
گفتنی است مدارس و دانشگاههای همدان از روز یکشنبه هفته جاری به منظور مقابله با کنترل کرونا تا پایان هفته تعطیل اعلام شد.
همچنین هیئت رئیسه دانشگاه بوعلی سینای همدان با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا کلاسهای درس این دانشگاه را تا پایان سال تعطیل کرده است.
رئیس دانشکده علوم پزشکی نیشابور نیز طی بیانیهای از فوت یک بیمار هفتاد ساله مبتلا به کرونا در این شهر خبر داد.
محسن عظیمینژاد، اعلام کرد: از ۲۰ بیمار دارای علائم بیماری دستگاه تنفسی فوقانی که طی هفته گذشته در بیمارستان ۲۲ بهمن نیشابور بستری شده بودند نمونهگیری شد و ۱۰ نفر از آنان با بهبود وضعیت و به دست آوردن سلامتی از بیمارستان مرخص شدند.
وی افزود: یک نفر از این بیماران که دارای سن بیش از هفتاد سال بود فوت کرد که آزمایشات اولیه شواهدی مبنی بر ابتلای وی به کرونا را نشان میدهد.
وی گفت: سایر بیماران بستری در بیمارستان تحت نظر بوده و علائم بالینی آنها روند بهبودشان را نشان میدهد.
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان البرز هم اعلام کرد که اولین مورد فوتی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در این استان ثبت شد.
سید حسن اینانلو، اظهار داشت: این بیمار طی چند روز اخیر تحت مراقبتهای پزشکی ویژه قرار داشت که جان خود را از دست داد.
وی بدون اشاره به هویت این فرد فوت شده گفت: طبق گزارشهای رسمی سه نفر در استان البرز بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در مراکز درمانی این استان بستری شدند که یکی از آنان جان باخت.
سن این بیماران به ترتیب یک نفر ۴۹ ساله و ۲ نفر ۵۹ ساله اعلام شده است.
مدارس و دانشگاههای استان تا آخر هفته جاری تعطیل اعلام شده است.
تاکید مسئولان بهداشتی استان البرز بر عدم حضور مردم در سطح شهر و اماکن عمومی است.