شبکه ملی امیرکبیر برای مبارزه با رشوه‌خواری


شبکه ملی امیرکبیر برای مبارزه با رشوه‌خواری 9 تیر-99

مگر امکان دارد با فساد ورشوه ودزدی و غارتگری 41 ساله نهادینه شده در همه سطوح حکومتی مبارزه کرد؟

میرزاتقی‌خان چگونه سراسر کشور را برای رشوه‌گیران ناامن کرده بود؟
به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: «بلای رشوه‌خواری، مانند موریانه، ساختارهای اداره جامعه را از بین می‌برد و محرومان و رنج‌دیدگان را نسبت به احقاق حق خود، ناامید می‌کند. رشوه، آشکارا به قانون و مقررات هجوم می‌آورد و آنها را از حیّز انتفاع، ساقط می‌کند. در یک کلام، رشوه سدی مستحکم در برابر پیشرفت، آبادانی و رفاه مردم یک کشور است و زمامداران، باید در مسیر نابودی این پدیده مذموم، گام‌های استوار بردارند. میرزاتقی‌خان امیرکبیر، چهره درخشان تاریخ معاصر ایران که کمتر از چهار سال سکان هدایت کشور را در اختیار داشت، با آگاهی از این مسئله، دست به اقدامی اساسی برای از بین‌بردن پدیده زشت ارتشا زد. بررسی شواهد و مستندات تاریخی نشان می‌دهد که او، از نخستین روزهای رسیدن به قدرت، نابودی رشوه‌خواری را در دستور کار خود قرار داد و تا آخرین روز زمامداری، لحظه‌ای از تلاش در این عرصه باز نماند.
از خودش آغاز کرد
نخستین سلاح امیرکبیر برای جلوگیری از رشوه‌خواری، پاک‌دستی خودش بود. همه می‌دانستند که او را نمی‌توان به هیچ‌قیمتی خرید و همین مسئله، وی را در برابر تیرهای تهمت مصون نگه می‌داشت. گردش مالی زندگی امیر، بر همگان معلوم بود و نظم کم‌نظیر او در این زمینه، باعث می‌شد که هیچ‌کس نتواند به وی ایراد و نقدی وارد کند. یکی از مأموران سفارت انگلیس، در گزارش خود می‌نویسد: «امیرنظام به‌ کلی مافوق آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد. مصمم شد آن نظام رشوه‌خواری را که از شش جهت احاطه‌اش کرده بود، براندازد. در نظر اطرافیان، فوق‌العاده‌ترین و حتی شگفت‌انگیزترین جنبه اخلاقی امیر، همان فسادناپذیری مطلق وی بود.» شاید این گفته دکتر «پولاک» اتریشی درباره امیرکبیر که «پول‌هایی را که می‌خواستند به او رشوه بدهند و نمی‌گرفت، صرف کشتن او شد»، نشانه‌ای آشکار از این پاک‌دستی مثال‌زدنی باشد.
شبکه امنیتی و ضمانت اجرا
دومین گام میرزاتقی‌خان در این زمینه، توام‌کردن عدالت و سیاست بود. او برای قوانینی که وضع می‌کرد، ضمانت اجرای بسیار قوی قرار می‌داد؛ به طوری که هیچ‌کس نمی‌توانست از زیر بار مجازات سنگین بگریزد. امیر در این زمینه اصلاً اهل مماشات نبود، حتی اگر مجرم در زمره آشنایان نزدیک وی قرار داشت. در همان حال، شبکه مُنهیان (جاسوسان) امیرکبیر، تقریباً در سراسر ایران، به صورت فعالانه، گزارش‌های روزانه را برای وی ارسال می‌کرد. بخش مهمی از فعالیت این سامانه اطلاعاتی، مربوط به جرایم اقتصادی و به‌ویژه، رشوه‌خواری بود که مقامات فاسد از آن با عنوان «مداخل» یاد می‌کردند.
ضرورت آگاهی دادن به مردم و دفاع از حقوق آنها
امیر با درایت خود دریافت که باید آگاهی مردم را هم، در این عرصه افزایش دهد. او در اعلامیه‌ای سراسری که مسئولان شهرها موظف به قرائت آن برای عموم مردم بودند، دادن «سیورسات» یا به عبارت بهتر، رشوه و دست‌لاف به نظامیان و مأموران دولتی را ممنوع کرد و مرتکبان را از مجازات سخت ترساند. شبکه اطلاعاتی امیرکبیر آن‌ قدر قوی بود که حتی رشوه‌خواری‌های مأموران مناطق مرزی و شهرهای دور از پایتخت، مانند کرمانشاه را هم به گوش او می‌رساند و امیر، این چنین حاکم منطقه را توبیخ می‌کرد: «از قراری که مذکور شد سربازان که در قصر شیرین برای حفظ و قراولی آن راه گماشته‌اند عوض صیانت و حراست، اذیت و اهانت می‌کنند و به زوار و مترددین آزار می‌رسانند و پول می‌گیرند. اگر هم بگویم خبر ندارید، چگونه می‌شود که من در این‌جا بشنوم و شما در آن‌جا خبر نداشته باشید[؟!]»
رشوه‌خواری سخت می‌شود
دقت و نظم میرزاتقی‌خانی باعث شد که به ویژه نیروهای نظامی نتوانند مانند قبل در خانه‌های مردم جولان دهند و آنان را غارت کنند. اعتضادالسلطنه، وزیر داخله امیر در این‌ باره می‌نویسد: «[نظامیان] در سفر اصفهان چنان منظم بودند که در کنار راه‌ها زراعت مردم سالم مانده، یک هندوانه از جالیز کسی یک نفر سپاهی نتوانست ببرد.»
بعد از شهادت دردناک وی در حمام فین کاشان، برخی از مخالفان امیر، این رویکرد را به باد انتقاد گرفتند و بر سبیل تخفیف وی، در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشتند: «از حق نوکر دولت کم می‌کرد و به طریق بدعت، بر رعیت می‌افزود!»
امیرکبیر در تنبیه و سیاست رشوه‌خواران، درنگ را جایز نمی‌دانست و پس از اثبات جرم، آنها را به شدت مجازات می‌کرد. این مجازات باعث می‌شد که رشوه‌خواران دیگر، حساب کار دستشان بیاید و دست و پایشان را جمع کنند. باور عمومی این بود که اجنّه، در شبکه اطلاعاتی گسترده امیرکبیر حضور دارند و به وی خبر می‌رسانند!
رضاقلی‌خان هدایت که برای انجام مأموریتی در خوارزم از طرف امیرکبیر برگزیده شده بود، در خاطراتش، ضمن اشاره به این‌ که دو هزار اشرفیِ مورد نیاز سفر، به دستور میرزاتقی‌خان و به وسیله یک مأمور جزء به خانه وی آورده‌ شد، می‌نویسد: «خواستم بیست اشرفی به آورنده بدهم، نپذیرفت و گفت: تا من به درب‌خانه برسم، این دیوارها برای او (امیرکبیر) خبر برده‌اند[!]» فی‌الجمله، با این تمهیدات، سراسر ایران برای رشوه‌خواران ناامن شده بود و این مسئله، نقش مهمی در کاهش ارتشا داشت و رفاه و آسایشی نسبی را برای مردم فراهم کرد؛ رفاهی که البته تا پایان صدارت میرزاتقی‌خان دوام یافت.»