نگاه بازجویانه اوین
نامه کیهان سربازجوشریعت نداری به دیروزنامههای زنجیرهای
جناح مغلوب رقیب . 12 مرداد -99
روزنامه دولتی ایران دیروز از معضلی
انتقاد کرد که خود عامل و مبتلای به آن است. ارگان دولت نوشت: «اگر طرف مقابل در
تحریف موفق شود، آنگاه به راحتی میتواند ثمرات تحریم را دریابد، ولی اگر بتوان آن
را در این جبهه زمینگیر کرد، در این صورت تحریم را هم میتوان به جای تهدید، تبدیل
به فرصت کرد و بیشترین دستاوردها را از آن برای کشور و مردم حاصل نمود.»
سرویس سیاسی-
روزنامه ایران همچنین آورده است: «اقتصاد ایران علیرغم شدیدترین تحریمها توانسته است حداقلهای مورد نیاز جامعه را تامین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه ۲۰۰ کیلوگرمی قدری خم میشود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را میرساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم.»
ارگان دولت افزود: «در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامههای شورای امنیت خارج شود، نشان دهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخهای داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته آمریکایی به مرزهای ایران و سپس موشکباران پایگاه آمریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانهای ایران، یعنی آنجا که باید بازتاب دهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که میگذرد این ضعف نمایانتر میشود. به طوری که قدرت رسانهای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شدهاند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحتالشعاع این وضع قرار گیرند.»
تحریف واقعیات و روایت وارونه از شرایط، از اوصاف روزنامه رسمی دولت است. نگاهی به مطالب منتشر شده در ارگان دولت نشان میدهد، این روزنامه همپای رسانههای دشمن، وضع اقتصادی موجود را پیامد مقاومت جا میزند و اینگونه القا میکند که گشایش اقتصادی در تعامل با دشمن است! انگار نه انگار که برجام سند گویای اعتماد به دشمن است و دستاورد هیچ آن، مورد تأکید مقامات دولت است. علت بزرگنمایی تحریم از سوی روزنامه رسمی دولت نیز همین است که از سویی معضلات را گردن مقاومت بیندازد و از سوی دیگر سوءمدیریت دولت را بپوشاند. این خطا، پیامدهایی نظیر پالس اثرگذاری تحریم به دشمن و گستاختر شدن آنها را در پی داشته است. پس ارگان دولت به طور واضح و آشکار با تردیدافکنی در راهبرد مقاومت برابر مستکبران و زورگویان و حواله دادن مشکلات به آن، واقعیت را تحریف میکند و خود مصداق سوژهای است که درباره آن نوشته و بدان تاخته است. مقاومت برخلاف تحریف و عقدهگشایی ارگان دولت علیه آن، موجب پیشرفت و گشایش است. نمونه آن سفر روحانی به عراق در اسفند 97 و هدفگذاری گسترش مبادلات تجاری ایران و عراق به 20 میلیارد دلار به برکت به زانو در آوردن داعش در این کشور با ایثار و جهاد جریان انقلابی و مجاهدان فیسبیلالله است.
محمدهاشمی نیز در ارگان دولت به تردید افکنی در ضرورت مقاومت اشاره کرد و نوشت: «اولین اثر نبود عامل «وحدت» در کشور برای چنین شرایطی ایجاد شک و تردید در لایههای مختلف نسبت به آینده و همینطور ضرورت مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بر همین اساس نیز رهبری بلافاصله بعد از طرح مسئله مهم «صبر و ثبات»، درباره بروز تزلزل و ایجاد شک و تردید خصوصا در بین مسئولان کشور هشدار دادهاند.»
روزنامه ایران همچنین آورده است: «اقتصاد ایران علیرغم شدیدترین تحریمها توانسته است حداقلهای مورد نیاز جامعه را تامین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه ۲۰۰ کیلوگرمی قدری خم میشود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را میرساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم.»
ارگان دولت افزود: «در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامههای شورای امنیت خارج شود، نشان دهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخهای داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته آمریکایی به مرزهای ایران و سپس موشکباران پایگاه آمریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانهای ایران، یعنی آنجا که باید بازتاب دهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که میگذرد این ضعف نمایانتر میشود. به طوری که قدرت رسانهای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شدهاند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحتالشعاع این وضع قرار گیرند.»
تحریف واقعیات و روایت وارونه از شرایط، از اوصاف روزنامه رسمی دولت است. نگاهی به مطالب منتشر شده در ارگان دولت نشان میدهد، این روزنامه همپای رسانههای دشمن، وضع اقتصادی موجود را پیامد مقاومت جا میزند و اینگونه القا میکند که گشایش اقتصادی در تعامل با دشمن است! انگار نه انگار که برجام سند گویای اعتماد به دشمن است و دستاورد هیچ آن، مورد تأکید مقامات دولت است. علت بزرگنمایی تحریم از سوی روزنامه رسمی دولت نیز همین است که از سویی معضلات را گردن مقاومت بیندازد و از سوی دیگر سوءمدیریت دولت را بپوشاند. این خطا، پیامدهایی نظیر پالس اثرگذاری تحریم به دشمن و گستاختر شدن آنها را در پی داشته است. پس ارگان دولت به طور واضح و آشکار با تردیدافکنی در راهبرد مقاومت برابر مستکبران و زورگویان و حواله دادن مشکلات به آن، واقعیت را تحریف میکند و خود مصداق سوژهای است که درباره آن نوشته و بدان تاخته است. مقاومت برخلاف تحریف و عقدهگشایی ارگان دولت علیه آن، موجب پیشرفت و گشایش است. نمونه آن سفر روحانی به عراق در اسفند 97 و هدفگذاری گسترش مبادلات تجاری ایران و عراق به 20 میلیارد دلار به برکت به زانو در آوردن داعش در این کشور با ایثار و جهاد جریان انقلابی و مجاهدان فیسبیلالله است.
محمدهاشمی نیز در ارگان دولت به تردید افکنی در ضرورت مقاومت اشاره کرد و نوشت: «اولین اثر نبود عامل «وحدت» در کشور برای چنین شرایطی ایجاد شک و تردید در لایههای مختلف نسبت به آینده و همینطور ضرورت مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بر همین اساس نیز رهبری بلافاصله بعد از طرح مسئله مهم «صبر و ثبات»، درباره بروز تزلزل و ایجاد شک و تردید خصوصا در بین مسئولان کشور هشدار دادهاند.»
این آشی است که خودتان پختهاید
روزنامه شرق در شماره دیروز خود نوشت:
«با فراگیرشدن استفاده از فضای مجازی و همه مزایای غیرقابلانکار آن این چرخه
سنتی تولید محتوا دچار اشکال اساسی شده است. نخست آنکه بخش عمدهای از تولید و
توزیع محتوا به فضای مجازی منتقل شده و چرخه همیشگی تولید محتوا را تا حدودی مختل
کرده است. دوم اینکه در فضای مجازی سهم پدیدآورندگان نادیده گرفته شده و انگیزه و
شوق آفرینندگان محتوا افول کرده است.»
این یادداشت در ادامه افزوده است: «کمترین عواقب چنین افولی جایگزینشدن محتوای مبتذل و زرد بهجای محتوای فاخر و منطبق با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی-اسلامی است. به عبارت دیگر چرخه تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی معیوب است و پدیدآورندگان جایی ندارند. اغلب سازوکارهایی که در توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی نقش دارند، اعم از سکوهای توزیع و پخش محتوا (vod)، تلویزیونهای اینترنتی، سایتها و کانالها که از محتوای تولیدشده پدیدآورندگان استفاده میکنند، حقوق معنوی و مادی پدیدآورندگان را در نظر نگرفتهاند. به عبارت سادهتر در زیستبوم تولید و پخش محتوا در فضای مجازی پدیدآورنده بهعنوان مهمترین و مؤثرترین حلقه این زیستبوم حذف شده و سایر عوامل تمام سود حاصل از توزیع و پخش را از آن خود کردهاند.»
در این باره باید متذکر شد که جریان موسوم به اصلاحطلب یا روزنامههای زنجیرهای همیشه حامی هرج و مرج فضای مجازی بودهاند چون از این فضای هرج و مرج بیشترین استفاده را در ایام انتخابات به عمل میآورند.
راهکار تخیلی بانیان وضع موجود!
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمدعلی وکیلی، نماینده سابق مجلس نوشت: «اکنون نابرابری ثروت و فاصله وحشتناک طبقاتی در ایران، به نقطهای بیمناک رسیده است. قطعاً این نشان میدهد که هم امکانات به صورت نابرابر توزیع شده و هم کشور بهطور ناکارآمد اداره میشود.»
وی در ادامه نوشت: «درنتیجه، اگر سیل گرسنگان راه افتاد اولین قربانیان، جامعه متمکن است، بر این اساس پیشنهاد میشود حال که تجویزهای دولت مسئلهای راحل نمیکند، تمام ایرانیانی که مجموعه داراییشان بالای صد میلیارد تومان است، سی درصد آن را جهت کمک به طبقات ندار و بالانس شرایط حادِ کنونی در اختیارِ دولت قرار دهند.»
اعتراف مدعیان اصلاحات به ناکارآمدی مدیریت دولت نکته حائز اهمیتی است چراکه آنها در طول 7 سال گذشته تمام ظرفیتهای خود را صرف حمایت و هواداری از دولت تدبیر و امید کردند و حالا به جای پاسخگویی، کار را بدانجا رساندهاند که میگویند کسانیکه بالای 100 میلیارد تومان دارایی دارند 30 درصد آن (یعنی 30 میلیارد تومان) را در اختیار دولت قرار دهند؛ حتما آنها هم میگویند سمعاً و طاعتهًْ!
نعش اصلاحطلبی روی دستان ماست
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود خلاصهای از صحبتهای محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای جریان موسوم به اصلاحطلب را منتشر کرده است.
تاجیک گفته است: «{پيش از انتخاب ميرحسين به عنوان كانديداي اصلاحطلبان} آقاي خاتمي جلسه گذاشت.
30، 40 نفري بودند. شايد هم همان 30 نفر بودند - من اسم نميآورم- آنها جمع شده بودند. آقاي خاتمي گفت: آقاي ميرحسين اعلام كرده من هم به مردم گفتم كه بايد يا من باشم يا ميرحسين. مردم هم ميخواهند بدانند صداقت ما چطور است. تقريبا ميتوانم بگويم تمام كساني كه بلند شدند و صحبت كردند، در نفي ميرحسين و اينكه ديگر ايشان نبايد بيايد و شما بايد بياييد [صحبت كردند]. بالاخره آقاي خاتمي از اين اخلاق و از اين درايت و هوشياري برخوردار بود كه گفت: بهرغم اينكه تمام كساني را كه صدا كرده بود كه يك جور مشورت بگيرد، ولي آنها در تاييد ايشان و رد آقاي ميرحسين صحبت كرده بودند، ايشان تصميم گرفت كنار بكشد و اعلام كند و روي مسائل اخلاقي پابرجا بماند.»
تاجیک در ادامه از فرصتطلبی اصلاحطلبان نیز روایتی ارائه داده است: «كساني كه مخالف كانديداتوري ميرحسين موسوي بودند، سر از ستادهاي انتخاباتي مهندس موسوي درآوردند. پشت سر آقاي ميرحسين قرار گرفتند و اجازه هم دادند ايشان حركت خود را انجام دهد. ولي برخي ديگر اين شيفت را كردند به طرف اينكه حالا ديگر بهطور حتم آقاي ميرحسين راي ميآورد، ما بايد در فضاي ايشان جايي تعريف شويم، براي اينكه فردا در قدرت در جايي تعريف شويم. اينها هميشه بودند. كما اينكه الان هم در فضاي جريان اصلاحطلبي همينها دارند جريان اصلاحطلبي را بيحيثيت و بيشخصيت ميكنند. كساني كه فقط همانطور كه گفتم از جريان اصطلاحطلبي يك برج بابلي ساختند براي رسيدن به قدرتشان و براي رسيدن به آن قدرت، هر لحظه به رنگ بت عيار درميآيند.»
در انتهای این مطلب آمده است: «من گفتم نعش اين شهيد عزيز {اصلاحطلبي} روي دستان ماست. در يكي از مصاحبههايم گفتم ترسم از اين است كه نعش اين شهيد عزيز زير پاهاي ما قرار بگيرد. هنوز هم كه هنوز است عدهاي هستند كه از تاريخ درس نگرفتند، از شرايط درس نگرفتند.»
اصلاحطلبان تو زرد از آب درآمدند
روزنامه آرمان دیروز نوشت: «جنبش و حرکت اصلاحطلبی به بنبست نرسیده، بلکه مشکل از ما اصلاحطلبان است» به اعتقاد او و بسیاری از سیاسیون، خودانتقادی مسیری برای اصلاح در آینده است و نباید با رویکرد پنهان کردن مشکلات بر حجم آنها افزود. مانند یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران که وقتی از او سؤال شد شکست دوم اسفند تا چه حد محصول رفتار خود اصلاحطلبان بود، سعی در پنهان کردن رویکرد اصلاحطلبان در این انتخابات نکرد، رویکردی که به اعتقاد او اشتباه بود.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «فائزههاشمی میگوید: «قهر اکثریت از صندوقهای رای نتیجه رفتار اصلاحطلبان بود، خود من هم به همین دلیل مخالف حضور در انتخابات بودم. رفتار غیردموکراتیک، انحصارطلبانه و برخلاف شاخصهای توسعه اصولگرایان همیشه بوده، انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات رای به اصلاحطلبان با هدف دیدن رفتاری متفاوت برای محقق شدن مطالباتشان بود.» وی با یادآوری اینکه در چهار انتخابات اخیر اصلاحطلبان پیروزیهای خوبی بهدست آوردند ولی عمدتا توزرد از آب درآمدند»
در ادامه این مطلب آمده: «هم رئیسدولت اصلاحات، هم احزاب اصلاحطلب و تمام ما که مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کردیم، باید پاسخگو باشیم. متاسفانه درون خود شورای عالی اصلاحطلبان و بسیاری از احزاب اصلاحطلب روند دموکراتیکی برای ایجاد تشکیلات و انجام اموراتشان وجود ندارد. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی، ما که در درون خودمان نیز به شاخصهای اصلاحطلبی بیاعتنا یا کماعتنا هستیم، چگونه میخواهیم دیگران را اصلاح یا این مصداقها را در جامعه پیاده کنیم. متاسفانه دیر متوجه مشکلات درونی شدیم، اگر واقعا اصلاحطلب هستیم هر زمان که متوجه اشتباهاتمان شدیم باید شفاف و روشن اعلام کنیم، معذرتخواهی کنیم و پاسخگو باشیم نسبت به عمل غلط خود، و تغییر رفتار بدهیم به سمت اصلاحطلبی واقعی. میتواند مرز ما با اصولگرایان در این پاسخگویی باشد.»
تلاش برای القای دوگانه سلامت و عزای حسینی(ع)
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی به قلم فاضل میبدی روحانی اصلاحطلب نوشت: «ماجراي عاشورا بايد براي تاريخ بشريت درس عبرت بزرگي ميشد تا خط سير زندگي بشر را با آن آباد ميكرد اما متاسفانه از همان سالهاي نخست مسئله عاشورا و امامحسين(ع) دستخوش تحريف حكام اموي و عباسي شد و انسانهاي جاهل هم به عنوان تئوريپردازهاي اين جريان دست به دست هم دادند و داستان عاشورا را تحريف كردند و حقيقت عدالتجويانه و عقلاني را به سمت ديگري بردند... اگر با نگاه عقلاني به عاشورا بنگريم، مسئله امروز ما كه كرونا و محرم است نيز حل ميشود. به اين معنا كه امام حسين(ع) شهيد شد براي اينكه انسان به عدالت، آزادگي و كرامت برسد و در نتيجه آن جامعه انساني به يك سلامت روحي و جسمي دست يابد. اگر به مسئله عاشورا اينگونه نگاه كنيم، در نتيجه وقتي عزاداري براي امام حسين(ع) در تعارض با جسم و جان انسان قرار گرفت و باعث شد آسيبهاي بيشتري به جسم و جان مردم وارد آورد، عقلاني برخورد ميكنيم. كرونا، ويروس بسيار خطرناكي است كه نه امامحسين(ع) نه خدا و نه پيغمبر سرش نميشود. هر جا زمينه ببيند، بروز پيدا ميكند و خودش را نشان ميدهد. چه در جامعه مذهبي و چه در جامعه غيرمذهبي باشيم، ويروس كرونا كار خود را ميكند. اگر ما در محرم و روز عاشورا و محافل عزاداري باعث شويم كه ويروس بيشتر سرايت كند و تلفات بيشتري بدهد، درست در تقابل با امام حسين(ع) قرار گرفتهايم.»
گفتنی است این روحانی اصلاحطلب و عضو تشکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که دوسال گذشته با ادعای آنکه «بيشتر مداحیها از مسير اصلی خارج شده» گفته بود «عزاداریها یک سال تعطیل شوند بهتر است»(!) امسال رسما به موضوع تعطیلی هیئات مذهبی در محرم به بهانه حفظ سلامتی مردم از شیوع ویروس کرونا ورود کرده است. این در حالی است که روزنامه اعتماد در اردیبهشت ماه در مطلبی نوشته بود سینماها را بازگشایی کنید!
این یادداشت در ادامه افزوده است: «کمترین عواقب چنین افولی جایگزینشدن محتوای مبتذل و زرد بهجای محتوای فاخر و منطبق با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی-اسلامی است. به عبارت دیگر چرخه تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی معیوب است و پدیدآورندگان جایی ندارند. اغلب سازوکارهایی که در توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی نقش دارند، اعم از سکوهای توزیع و پخش محتوا (vod)، تلویزیونهای اینترنتی، سایتها و کانالها که از محتوای تولیدشده پدیدآورندگان استفاده میکنند، حقوق معنوی و مادی پدیدآورندگان را در نظر نگرفتهاند. به عبارت سادهتر در زیستبوم تولید و پخش محتوا در فضای مجازی پدیدآورنده بهعنوان مهمترین و مؤثرترین حلقه این زیستبوم حذف شده و سایر عوامل تمام سود حاصل از توزیع و پخش را از آن خود کردهاند.»
در این باره باید متذکر شد که جریان موسوم به اصلاحطلب یا روزنامههای زنجیرهای همیشه حامی هرج و مرج فضای مجازی بودهاند چون از این فضای هرج و مرج بیشترین استفاده را در ایام انتخابات به عمل میآورند.
راهکار تخیلی بانیان وضع موجود!
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمدعلی وکیلی، نماینده سابق مجلس نوشت: «اکنون نابرابری ثروت و فاصله وحشتناک طبقاتی در ایران، به نقطهای بیمناک رسیده است. قطعاً این نشان میدهد که هم امکانات به صورت نابرابر توزیع شده و هم کشور بهطور ناکارآمد اداره میشود.»
وی در ادامه نوشت: «درنتیجه، اگر سیل گرسنگان راه افتاد اولین قربانیان، جامعه متمکن است، بر این اساس پیشنهاد میشود حال که تجویزهای دولت مسئلهای راحل نمیکند، تمام ایرانیانی که مجموعه داراییشان بالای صد میلیارد تومان است، سی درصد آن را جهت کمک به طبقات ندار و بالانس شرایط حادِ کنونی در اختیارِ دولت قرار دهند.»
اعتراف مدعیان اصلاحات به ناکارآمدی مدیریت دولت نکته حائز اهمیتی است چراکه آنها در طول 7 سال گذشته تمام ظرفیتهای خود را صرف حمایت و هواداری از دولت تدبیر و امید کردند و حالا به جای پاسخگویی، کار را بدانجا رساندهاند که میگویند کسانیکه بالای 100 میلیارد تومان دارایی دارند 30 درصد آن (یعنی 30 میلیارد تومان) را در اختیار دولت قرار دهند؛ حتما آنها هم میگویند سمعاً و طاعتهًْ!
نعش اصلاحطلبی روی دستان ماست
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود خلاصهای از صحبتهای محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای جریان موسوم به اصلاحطلب را منتشر کرده است.
تاجیک گفته است: «{پيش از انتخاب ميرحسين به عنوان كانديداي اصلاحطلبان} آقاي خاتمي جلسه گذاشت.
30، 40 نفري بودند. شايد هم همان 30 نفر بودند - من اسم نميآورم- آنها جمع شده بودند. آقاي خاتمي گفت: آقاي ميرحسين اعلام كرده من هم به مردم گفتم كه بايد يا من باشم يا ميرحسين. مردم هم ميخواهند بدانند صداقت ما چطور است. تقريبا ميتوانم بگويم تمام كساني كه بلند شدند و صحبت كردند، در نفي ميرحسين و اينكه ديگر ايشان نبايد بيايد و شما بايد بياييد [صحبت كردند]. بالاخره آقاي خاتمي از اين اخلاق و از اين درايت و هوشياري برخوردار بود كه گفت: بهرغم اينكه تمام كساني را كه صدا كرده بود كه يك جور مشورت بگيرد، ولي آنها در تاييد ايشان و رد آقاي ميرحسين صحبت كرده بودند، ايشان تصميم گرفت كنار بكشد و اعلام كند و روي مسائل اخلاقي پابرجا بماند.»
تاجیک در ادامه از فرصتطلبی اصلاحطلبان نیز روایتی ارائه داده است: «كساني كه مخالف كانديداتوري ميرحسين موسوي بودند، سر از ستادهاي انتخاباتي مهندس موسوي درآوردند. پشت سر آقاي ميرحسين قرار گرفتند و اجازه هم دادند ايشان حركت خود را انجام دهد. ولي برخي ديگر اين شيفت را كردند به طرف اينكه حالا ديگر بهطور حتم آقاي ميرحسين راي ميآورد، ما بايد در فضاي ايشان جايي تعريف شويم، براي اينكه فردا در قدرت در جايي تعريف شويم. اينها هميشه بودند. كما اينكه الان هم در فضاي جريان اصلاحطلبي همينها دارند جريان اصلاحطلبي را بيحيثيت و بيشخصيت ميكنند. كساني كه فقط همانطور كه گفتم از جريان اصطلاحطلبي يك برج بابلي ساختند براي رسيدن به قدرتشان و براي رسيدن به آن قدرت، هر لحظه به رنگ بت عيار درميآيند.»
در انتهای این مطلب آمده است: «من گفتم نعش اين شهيد عزيز {اصلاحطلبي} روي دستان ماست. در يكي از مصاحبههايم گفتم ترسم از اين است كه نعش اين شهيد عزيز زير پاهاي ما قرار بگيرد. هنوز هم كه هنوز است عدهاي هستند كه از تاريخ درس نگرفتند، از شرايط درس نگرفتند.»
اصلاحطلبان تو زرد از آب درآمدند
روزنامه آرمان دیروز نوشت: «جنبش و حرکت اصلاحطلبی به بنبست نرسیده، بلکه مشکل از ما اصلاحطلبان است» به اعتقاد او و بسیاری از سیاسیون، خودانتقادی مسیری برای اصلاح در آینده است و نباید با رویکرد پنهان کردن مشکلات بر حجم آنها افزود. مانند یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران که وقتی از او سؤال شد شکست دوم اسفند تا چه حد محصول رفتار خود اصلاحطلبان بود، سعی در پنهان کردن رویکرد اصلاحطلبان در این انتخابات نکرد، رویکردی که به اعتقاد او اشتباه بود.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «فائزههاشمی میگوید: «قهر اکثریت از صندوقهای رای نتیجه رفتار اصلاحطلبان بود، خود من هم به همین دلیل مخالف حضور در انتخابات بودم. رفتار غیردموکراتیک، انحصارطلبانه و برخلاف شاخصهای توسعه اصولگرایان همیشه بوده، انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات رای به اصلاحطلبان با هدف دیدن رفتاری متفاوت برای محقق شدن مطالباتشان بود.» وی با یادآوری اینکه در چهار انتخابات اخیر اصلاحطلبان پیروزیهای خوبی بهدست آوردند ولی عمدتا توزرد از آب درآمدند»
در ادامه این مطلب آمده: «هم رئیسدولت اصلاحات، هم احزاب اصلاحطلب و تمام ما که مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کردیم، باید پاسخگو باشیم. متاسفانه درون خود شورای عالی اصلاحطلبان و بسیاری از احزاب اصلاحطلب روند دموکراتیکی برای ایجاد تشکیلات و انجام اموراتشان وجود ندارد. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی، ما که در درون خودمان نیز به شاخصهای اصلاحطلبی بیاعتنا یا کماعتنا هستیم، چگونه میخواهیم دیگران را اصلاح یا این مصداقها را در جامعه پیاده کنیم. متاسفانه دیر متوجه مشکلات درونی شدیم، اگر واقعا اصلاحطلب هستیم هر زمان که متوجه اشتباهاتمان شدیم باید شفاف و روشن اعلام کنیم، معذرتخواهی کنیم و پاسخگو باشیم نسبت به عمل غلط خود، و تغییر رفتار بدهیم به سمت اصلاحطلبی واقعی. میتواند مرز ما با اصولگرایان در این پاسخگویی باشد.»
تلاش برای القای دوگانه سلامت و عزای حسینی(ع)
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی به قلم فاضل میبدی روحانی اصلاحطلب نوشت: «ماجراي عاشورا بايد براي تاريخ بشريت درس عبرت بزرگي ميشد تا خط سير زندگي بشر را با آن آباد ميكرد اما متاسفانه از همان سالهاي نخست مسئله عاشورا و امامحسين(ع) دستخوش تحريف حكام اموي و عباسي شد و انسانهاي جاهل هم به عنوان تئوريپردازهاي اين جريان دست به دست هم دادند و داستان عاشورا را تحريف كردند و حقيقت عدالتجويانه و عقلاني را به سمت ديگري بردند... اگر با نگاه عقلاني به عاشورا بنگريم، مسئله امروز ما كه كرونا و محرم است نيز حل ميشود. به اين معنا كه امام حسين(ع) شهيد شد براي اينكه انسان به عدالت، آزادگي و كرامت برسد و در نتيجه آن جامعه انساني به يك سلامت روحي و جسمي دست يابد. اگر به مسئله عاشورا اينگونه نگاه كنيم، در نتيجه وقتي عزاداري براي امام حسين(ع) در تعارض با جسم و جان انسان قرار گرفت و باعث شد آسيبهاي بيشتري به جسم و جان مردم وارد آورد، عقلاني برخورد ميكنيم. كرونا، ويروس بسيار خطرناكي است كه نه امامحسين(ع) نه خدا و نه پيغمبر سرش نميشود. هر جا زمينه ببيند، بروز پيدا ميكند و خودش را نشان ميدهد. چه در جامعه مذهبي و چه در جامعه غيرمذهبي باشيم، ويروس كرونا كار خود را ميكند. اگر ما در محرم و روز عاشورا و محافل عزاداري باعث شويم كه ويروس بيشتر سرايت كند و تلفات بيشتري بدهد، درست در تقابل با امام حسين(ع) قرار گرفتهايم.»
گفتنی است این روحانی اصلاحطلب و عضو تشکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که دوسال گذشته با ادعای آنکه «بيشتر مداحیها از مسير اصلی خارج شده» گفته بود «عزاداریها یک سال تعطیل شوند بهتر است»(!) امسال رسما به موضوع تعطیلی هیئات مذهبی در محرم به بهانه حفظ سلامتی مردم از شیوع ویروس کرونا ورود کرده است. این در حالی است که روزنامه اعتماد در اردیبهشت ماه در مطلبی نوشته بود سینماها را بازگشایی کنید!