اوین نامه کیهان 4 شنبه 7 آبان ماه سال 1399
یادداشت روز اوین نامه کیهان "بازی در اربیل تمام شده است"
قلمزن و تحلیل گر عضو فعال سپاه قدس که پس از کشته شدن پاسدار تروریست قاسم سلیمانی موضع ضدآمریکایی اش تند ترشده است .چون به شدت شاکی از تضعیف سپاه قدس و سیاست تروریستی اش در عراق است . چونکه اهداف تروریستی از سوی گروه های تروریستی مسلح عراقی وابسته به سپاه قدس در عراق دنبال می شود . به خصوص نه خوشحال از نخست وزیرشدن مصطفی کاظمی نیست که منتقدش هست . برای اینکه وی نهه مچون مزدور دست نشانده نوری مالکی نیست تلاش می کند از سیاست ایجاد تعادل رابطه با آمریکا وکشورهای عربی حمایت کند که به وضوح در جهت مخالف خواست سیاست رژیم ولایت فقیه وسپاه قدس است . برای همین درراستای سفر وی به اروپا و 3 دیداری که با 3 رهبر مهم اروپایی داشت و مورد استقبال واقع شد . بنابراین این قلم بردست عضو سپاه قدس از موضع برآشفتگی تحلیل سپاه قدس پسند داده که بازی دراربیل تمام شده است.
همزمان با سفر اخیر «مصطفی الکاظمی» به سه کشور اروپایی، دبیرکل ناتو از توافق اعضای این پیمان با گسترش مأموریت نیروهای ناتو در عراق خبر داد و در عین حال گفت تصمیمگیری درباره کم و کیف این توافق به جلسه فوریه (نیمه دوم بهمنماه) وزرای عضو این پیمان محول شده است. در همان حال مصطفی کاظمی در جریان سفر به اروپا و پس از دیدار با مقامات ارشد انگلیس، در مصاحبه با رسانههای این کشور اعلام کرد عراق نیازی به حضور نیروهای نظامی در خاک خود ندارد. درخصوص این موضوع نکتههایی وجود دارد:
1- در حال حاضر تعداد محدودی نیروی نظامی ناتو و غیرناتو،تحت عنوان «ائتلاف بینالمللی ضدداعش» در عراق حضور دارند که با احتساب نیروهای نظامی آمریکا جمعاً به حدود 6000 نفر بالغ میشوند. کشورهای عضو این ائتلاف مدعیاند مأموریت این نیروها آموزشی است اما با توجه به عملیاتهای نظامی این نیروها علیه مکانهایی در عراق -که یک نمونه بارز آن حمله دی ماه گذشته به فرودگاه مدنی بغداد و به شهادت رساندن سردار شهید سلیمانی و شهید ابومهدیالمهندس فرمانده نیروهای ضدتروریستی حشدالشعبی است- باید گفت این نیروها برای کنترل عراق و زمینهسازی ایجاد ساختارهای مورد دلخواه و وابسته به خود گسیل شدهاند. کما اینکه عبور کاروانهای نظامی آمریکایی و اروپایی از نقطهای به نقطه دیگر در عراق که گاه و بیگاه مورد حمله عواملی در عراق هم قرار میگیرند، بیانگر آن است که مأموریت این نیروها به هیچ وجه آموزشی نبوده است. نیروهای آموزشی در یک نقطه قرار دارند و نیازی به جابجایی و گسیل کاروانی ندارند. علاوهبر اینها «کنترل عراق» مأموریت افشاشدهای است و خود غربیها هم به آن اذعان کردهاند.
همچنان که دو سال پیش که دونالد ترامپ با یک هواپیمای نظامی در پایگاه عینالاسد واقع در غرب عراق فرود آمد، اعلام کرد نیروهای نظامی ما برای مهار مخالفین آمریکا در اینجا هستند. بر این اساس نمیتوان کمترین تردیدی در مأموریت نظامی غیرمشروع آمریکا و ائتلاف غربی در عراق داشت.
اگر سلسله حوادث امنیتی 13-14 ماه اخیر عراق را هم مرور کنیم به چیزی غیر از «مأموریتهای ویژه» نمیرسیم. آمریکا به عراق به عنوان نقطه مرکزی «عملیاتهای ویژه در منطقه» نگاه میکند کما اینکه در فاصله سالهای 2003 تا امروز اینطور هم بوده است اما البته تا بتواند.
2- عبارت «عراق نیازی به حضور نیروهای نظامی خارجی در خاک خود ندارد» که کاظمی پس از جلسات با جانسون و سایر مقامات ارشد انگلیسی بیان کرد میتواند تعابیر مختلفی داشته باشد. این عبارت میتواند به معنای سرپوش بر توافقات نظامی میان کاظمی در مقام فرمانده کل قوای عراق با سرفرماندهی ناتو باشد که البته برای آن نیاز به شواهد و قرائن است و نیز میتواند به معنای شکست مأموریت الکاظمی در جریان سفر به اروپا و بنبست در مذاکرات تلقی شود. اظهارنظر «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو یک روز پس از ملاقات کاظمی با مقامات ارشد فرانسه، آلمان و انگلیس و تأکید بر روی مأموریت آموزشی این نیروها میتواند بیانگر این معنا باشد که میان دولتهای غربی و دولت عراق در مورد اهداف و مأموریتهای نیروهای نظامی موسوم به «ائتلاف نظامی بینالمللی ضدداعش» شکاف جدی پدید آمده است.
برای اینکه بین این گمانهزنیها ترجیحی برقرار نماییم، نیاز به قرائن و شواهد داریم اما در عین حال یک نکته را میتوانیم قطعی تلقی کنیم. در روند حضور نظامی غرب در عراق اعم از نیروهای نظامی آمریکا و اروپا
گره افتاده و وحدتنظر میان آنان از بین رفته است.
حادثه روز چهارشنبه نهم مهر ماه در فرودگاه اربیل و در 500 متری
مقر نیروهای موسوم به ائتلاف ضدداعش، آنان را به شدت دچار وحشت کرده است. شلیک شش موشک جدید که به قول یکی از مقامات پنتاگون، پیش از این استفاده از آن علیه نیروهای نظامی آمریکا و... در جنوب و مرکز عراق سابقه نداشته، حداقل یک هشدار جدی بهحساب میآید و نمیتوان آن را نادیده گرفت. عملیات موشکی علیه اربیل درست در زمانی روی داد که مایک پمپئو گفته بود به دلیل شرایط عراق، احیاناً سفارت آمریکا در بغداد را میبندد و علیه نیروهای شبهنظامی عراقی به عملیات تهاجمی دست میزند. واقعه چهارشنبه اربیل نشان داد که موضوع مخالفین آمریکا در عراق، سفارت این کشور نیست؛ بلکه پایگاههای نظامی آنان است. مورد حمله قرار گرفتن این پایگاه از نقطهای در روستای «شیخ امیر» در حومه «برتله» از توابع استان نینوا و همزمانی شلیک شش موشک از یک خودرو نشان میدهد هیچ نقطه امنی در عراق برای آمریکا وجود ندارد و اشتیاق مقامات اقلیم کردستان در حفظ نیروهای نظامی آمریکا در عراق و پایگاه دادن به آن، کمکی به آمریکا نمیکند؛ چرا که آنان نمیتوانند عراق را کنترل کنند. شاید به همین دلیل بود که پس از این حمله، سفیر آمریکا به جای آنکه به لزوم حمایت کردها از پایگاه نظامی خود اشاره کند گفت، آمریکا آمادگی دارد تا به کردها برای دفاع از خود کمک نماید.
3- سفر مصطفی الکاظمی به اروپا و اظهارات دبیرکل ناتو، سه هفته پساز وقوع حمله موشکی به نزدیکی پایگاه نیروهای ائتلاف در اربیل، ربط این سفر و اظهارات دو طرف با این واقعه را نشان میدهد. کاظمی در اظهارات رسمی رسانهای اعلام میکند عراق نیازی به حضور نیروهای نظامی بیگانه ندارد و ناتو میگوید سرگرم بحث درباره افزایش نیروهای نظامی خود در عراق است. ناتو بیش از این حدود 500 نیروی نظامی در قالب نیروهای ائتلاف بینالمللی ضدداعش داشت که فعالیت آنان پس از اقدام جنایتکارانه آمریکا در به شهادت رساندن سردار شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس به حالت تعلیق درآمد. این اظهارات که به فاصله یک روز پس از هم بیان شده، متناقض میباشد. لذا در اینجا ابتدائاً دو سؤال وجود دارد؛ آیا واقعاً کاظمی به دنبال خارج کردن نیروهای نظامی بیگانه از عراق و یا به تعلیق درآوردن فعالیتهای عملیاتی آنان است؟ سؤال دیگر این است که آیا واقعاً ناتو به دنبال افزایش تعداد نیروهای نظامی خود در عراق است؟ اگر آری چرا تصمیم در این باره را به بیش از سه ماه بعد موکول کرد؟
شاید این معما را بتوان اینطور حل کرد؛ پس از مورد حمله قرار گرفتن پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف در اربیل نه تنها آمریکاییها که هدف اصلی این حملات بودهاند بلکه نیروهای انگلیسی، آلمانی و فرانسوی هم بهطور جدی درباره باقیماندن در عراق به تردید افتادهاند و این موضعی است که بعضی از عناصر سیاسی عراقی را که قدرت خود را وابسته به بقاء نیروهای نظامی و سیاسی آمریکا و اروپا در عراق میدانند به شدت به وحشت انداخته است. اما در عین حال آنان علیرغم مذاکرات طولانی با مقامات اروپایی نتوانستهاند به فرمول مشترکی برسند و از این رو یک طرف میگوید حضور نظامی در عراق (از نظر کمیت) محدود میشود و طرف دیگر میگوید مأموریت نظامی در عراق (از نظر کیفیت) تغییر خواهد کرد. اگر آنطور که دبیرکل ناتو مدعی شده است، درباره مأموریت این نیروها، نیمه دوم بهمن ماه تصمیمگیری خواهد شد، این به معنای آن است که در حال حاضر و تا آن زمان ناتو رسماً هیچ مسئولیتی را در قبال تحولات عراق نمیپذیرد و تصمیمگیری را به فوریه موکول کرده که تا آن زمان تکلیف آمریکا معلوم شده یعنی دولت جدید سر کار آمده باشد.
پس میتوان احتمال داد که در سفر الکاظمی به اروپا طرفین قبول کردهاند که نیروهای نظامی ائتلاف از منظر و مرآی عموم خارج شده و در واقع شرکت در مأموریتهای قبل را کنار گذارند و عرصه نظامی را بهطور کامل به ارتش عراق واگذار نمایند و این در حالی است که چنین سیاستی به ضرر کسانی است که در صدد کاستن از اقتدار نیروهایی مثل حشدالشعبی هستند.
4- وضعیت اقلیم کردی در این میان در هالهای از ابهام قرار گرفته است. پیش از این مقامات آن بارها اعلام کرده بودند، منطقه کردی و بهخصوص اربیل امنترین مناطق عراق است و آمریکاییها هم گفته بودند هیچ نگرانی بابت پایگاه حریر -واقع در چندکیلومتری اربیل- ندارند. حادثه روز چهارشنبه نهم مهر ماه این انگارهها را به هم ریخت. مقامات اقلیم کردی حضور پایگاه نظامی حریر را پشتوانه مستحکم برای پیگیری سیاست جدایی مناطق کردی از عراق و احیاء رفراندوم مهر 1397 میدانستند. همکاریهای اخیر آمریکاییها و نیز دولت مصطفی الکاظمی با منطقه کردی امید به احیاء طرح جداسازی را بین آنان افزایش داده بود. حزب دموکرات (پارتی) براساس سیاست تضعیف موقعیت نظامی - امنیتی عراق که راه آن گسترش نیروهای نظامی بیگانه در عراق است، از حضور نظامیان آمریکا حمایت کرده است و بر همین اساس هم یک روز پس از این حمله موشکی، هوشیار زیباری از مقامات این حزب گفت کردها از سیاست ترغیب نظامیان آمریکایی به ماندن در عراق دست نمیکشند.
تحولات اخیر و آنچه در سفر کاظمی به اروپا بین دو طرف رد و بدل شد، مقامات اقلیم کردستان را به شدت نگران کرده است. از نظر آنان امنیت اربیل که با شلیک شش موشک به خطر افتاده، با خروج نظامیان آمریکایی و اروپایی از عراق دچار واژگونی اساسی میشود. در پرتو این مسئله نه تنها گروههای عراقی مخالف تجزیه این کشور عملیاتیتر خواهند شد، بلکه بر قدرت دولت مرکزی عراق هم افزوده میشود و ارتش عراق میتواند بدون مانع به توسعه امنیت مناطق مورد ادعای اقلیم کردی نظیر کرکوک، دشت نینوا، آمرلی، توزخورماتو و سنجار بپردازد و موضوع جدایی کردستان از عراق را کاملاً از دور خارج کند.
سعدالله زارعی