ایران و قطر؛ رقیب نفتی، رفیق سیاسی

 ایران و قطر؛ رقیب نفتی، رفیق سیاسی۸-آذر-۱۴۰۱

پس ازپایان جام جهانی فوتبال قطر و تمام شدن تهدیدهای انفجاری- تروریستی قطر از سوی پاسداران جنایتکار ومزدورانش تضاد واختلاف  میان قطر ورژیم تروریستی وفاسدولایت فقیه شروع می شود وبمرور افزایش می یابد.

الیاس صالحی‌نژاد طی یادداشتی در شماره امروز همدلی نوشت: همکاری امنیتی قطری‌ها با جمهوری اسلامی ایران مانند ممانعت از ورود خبرنگاران شبکه ایران اینترنشنال به قطر و عدم اجازه ورود هر پرچمی بجز پرچم رسمی و ممانعت از ورود تماشاگرانی که بر روی لباس یا بدن آن‌ها شعار‌هایی بر خلاف خواست جمهوری اسلامی ایران نوشته شده باشد، موجب شگفتی ناظران و ایرانیان سراسر جهان شد. پیش از این نیز اقداماتی، چون منع مصرف مشروبات الکلی قبل از شروع بازی‌ها و جلوگیری از ورود نماد‌های جنسی و جنسیتی به ورزشگاه موجب اعتراض برخی کشور‌های حاضر در جام جهانی و نهاد‌های حقوق بشری شده است. در این نوشتار به دلایل این هم‌کاری قطر با جمهوری اسلامی از دو زاویه اقتصادی و سیاسی پرداخته شده است.
پس از آن‌که عربستان و شرکای منطقه‌ای مانند امارات متحده عربی، بحرین و مصر در سال ۲۰۱۷ به بهانه اظهارات امیر قطر مبنی بر تمجید از ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و نیز پشتیبانی از گروه‌های تروریستی مانند داعش و القاعده و حماس و اخوان‌المسلمین تصمیم به قطع روابط خود با قطر و تحریم همه‌جانبه زمینی، دریایی و هوایی این کشور گرفتند ایران و ترکیه به حمایت از این کشور کوچک و ثروتمند برخاستند. ایران هم‌گام با ترکیه با ارسال مواد غذایی و برخی کالا‌های ضروری از طریق هوایی و دریایی به قطر، از بروز بحران امنیت غذایی در قطر جلوگیری کرد. همچنین ایران آسمان خود را به روی هواپیما‌های قطر باز گذاشت. این اقدام موجب نزدیکی بیشتر به قطر و کم اثر نمودن اقدامات تحریمی عربستان و متحدانش شد.
روابط بسیار نزدیک با قطر موجب شد ترکیه حمایت‌های اقتصادی و سیاسی خود را با اعزام نیروی نظامی به قطر تکمیل نموده و به متحد استراتژیک قطر در منطقه تبدیل شود.
هم‌سویی دوحه و آنکارا در مسائل منطقه‌ای مانند حمایت از مخالفان بشار اسد و اخوان‌المسلمین عملاً به مانعی برای تعمیق روابط سیاسی قطر با ایران تبدیل شد و رفته رفته ترکیه در صادرات کالا و مواد غذایی به قطر، از ایران پیشی گرفت. مجموع تحریم‌های سیاسی- اقتصادی اتحادیه عرب به رهبری عربستان بر علیه قطر، زنگ هشدار را برای این امیرنشین بسیار ثروتمند که مساحتی به اندازه استان قم دارد به صدا درآورد و قطری‌ها متوجه شدند که برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود باید روابط اقتصادی- سیاسی با همسایگان شمالی و به‌ویژه ایران را عمیق‌تر و مستحکم‌تر نمایند. این تصمیم راه‌بردی هر چند به انعقاد برخی قرارداد‌های اقتصادی با ایران منجر شد، اما به دلیلی که ذکر شد در زمینه سیاسی چندان گسترش نیافت، با این وجود دوری نسبی قطر از اتحادیه عرب و نزدیکی بیشتر با ایران، برای دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی یک برد محسوب می‌شود. شاید هم‌کاری‌های امروز دوحه با تهران در کنترل حاشیه‌های جام جهانی و توجه به بخش زیادی از خواسته‌ها و دغدغه‌های دولت ایران را باید به نوعی پاسخ تشکر قطر به حمایت‌های ایران دانست.
از نظر اقتصاد نفتی روابط ایران و قطر در خلیج‌فارس از ظرافت و پیچیدگی بیشتری برخوردار است. می‌دانیم که ایران و قطر پس از روسیه به ترتیب دارای جایگاه دوم و سوم گاز طبیعی در جهان هستند و این جایگاه به دلیل وجود میدان گازی/نفتی مشترک پارس جنوبی بین ایران و قطر است. این میدان بزرگ‌ترین میدان گازی جهان است که حدود یک سوم کل گاز جهان را در خود جای داده و در قطر به نام گنبد شمالی خوانده می‌شود.
قطر از سال ۱۹۸۹/۱۳۶۷ بهره‌برداری از این میدان بزرگ و مهم را آغاز نموده در حالی که ایران از سال ۱۳۸۱ شروع به بهره‌برداری گاز و میعانات گازی نمود یعنی عملاً قطر بیش از ۱۲ سال زودتر از ما از این میدان مشترک برداشت کرده و به بزرگ‌ترین صادر کننده گاز طبیعی مایع (LNG) جهان تبدیل شده است. ضمن اینکه از سال ۱۳۹۶ به بعد میزان تولید ما با قطر برابر شد (هر کشور حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در روز تولید می‌کند). طبق محاسبات، میزان درآمد قطر از پارس جنوبی در دو دهه اخیر حدود ۵ برابر ایران بوده است. برای درک این میزان اختلاف، لازم است به برداشت نفت خام از لایه نفتی پارس جنوبی اشاره شود. در حال حاضر قطر روزانه حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام از این مخزن تولید می‌کند حال آنکه سهم ایران حدود ۲۵ هزار بشکه است. از دلایلی که برای عقب افتادن ایران ذکر شده تحریم‌های غرب در زمینه سرمایه‌گذاری و انتقال فناوری‌های پیشرفته در حفاری و فرآورش نفت می‌باشد. بی‌شک این تحریم‌ها برای قطر فرصت بی‌نظیری ایجاد نموده تا از این میدان گازی/نفتی مشترک حداکثر سود را کسب کند. پس حمایت قطر از سیاست‌های جمهوری اسلامی و کمک به حفظ وضعیت فعلی کاملاً با منافع ملی آن‌ها مرتبط است. بی‌شک با برداشته شدن تحریم‌های ایران، فرصت‌های قطر برای یکه‌تازی در پارس جنوبی هم بر باد خواهد رفت.