یادداشت روزاوین نامه کیهان "شما چکاره‌اید که نگذارید؟!"

 دروغ نامه کیهان یکشنبه 14 اسفندماه سال 1401

یادداشت روزاوین نامه کیهان "شما چکاره‌اید که نگذارید؟!"

سیکل معادله معکوس ۴۴ ساله که هرچه به مرور  مردم از رژیم تروریستی  وفاسد ولایت فقیه  فاصله گرفته وناراضی ومعترض شده ومقابلش ایستاده اند رهبران وکارگزاران وارونه گوی ورسانه های سانسورچی دروغ گوی رژیم ضدمردمی ونامشروع ولایت فقیه بیشتر سنگ نمایندگی مردم رابرسینه زده اند واهداف پلید ضدمردمی شان را پیگیری کرده اند ؟ یا اینکه هر قدر شیب مسیر رشد روند صعودی تورم وافزایش قیمت ارز ودلار وگرانی کالاها تندتر شده که همراه با بحران اقتصادی شتاب گرفته وعلنی شده است .بیشتر ادعای  شکوفایی وتوسعه اقتصادی وافزایش تولیدات  داخلی شده است .همین طور هرچه بیشتر رژیم تروریستی ولایت فقیه  مقابل سرکوب ضدانسانی وحشیانه مردم معترض ناتوان شده وروی به جنایت وآدمکشی آشکارد رخیابان وزندها آورده وموازی آن درمنطقه وجهان درانزوا قرارگرفته است ازموضع فراربه جلوادعای قدرت نمایی پوشالی بیشتر کرده ومانور تبلیغاتی پیرامون برنامه های بسیار پرهزینه هسته ای وموشکی ضدمردمی وضدمنافع ملی داده شده است . به خصوص درشرایط کنونی که بحران اقتصادی وارزی به جایی رسیده است که پاسداران جنایتکار اخطار اعتراضات درپیش روی اقتصادی داده  اندبنابراین دولت ورشکسته دژخیم رئیسی ازطریق واسطه کردن عراق وعمان برای انتقال پیام به آمریکا گرواسی راهی تهران شد تاموجب مقطعی مانع ازشتاب افزایش قیمت ارز ودلارشود. ولی معرکه گیر وارونه گوی همکار اوین نامه  سربازجوشریعت  نداری برای ربط دادن نارضایتی واعتراضات مردم  به  آمریکایی‌ها که در جنگ ترکیبی خود تلاش وافری کردندتا روابط  رژیم تروریستی ولایت فقیه  به‌خصوص در حوزه اقتصادی- تجاری با دیگر کشورها را دستخوش تنش کنند اما با دیپلماسی هوشمندانه دولت  دژخیم رئیسی ۶ کلاسه در عملیاتی کردن قراردادهای مهم اقتصادی، شریان‌های اقتصادی کشور فعال شد. درادامه برای خنده افزوده  اوج عصبانیت کنونی آمریکایی‌ها را باید در سفر  دژخیم  رئیسی به پکن و تبعات و گشایش‌های اقتصادی کوتاه و بلندمدت ناشی از این سفر دانست که دست ازپادرازتر ازپکن برگشت  و حضوررئیس غول نفتی گازپروم و همچنین کلید اسرار اقتصادی روسیه در تهران  تلقی کرد زیرا هدف این سفر درخواست تحویل دادن بیشتر پهبادبه روسیه بوده است. اما همزمان  با زد و بندهای پشت پرده که گرواسی به تهران کشانیده شد .از موضع دفاع از کاسبان تحریم ها ومخالفت پاسداران جنایتکار با برجام وهمگام باسربازجوشریعت نداری که مخالف سفر گرواسی به تهران بوده  ادعا کرده است ابراز نگرانی‌های هر روزه دشمنان از پیشرفت‌های هسته‌ای  رژیم تروریستی ولایت فقیه  هم نشان می‌دهد در این حوزه نیز قافیه را خیلی وقت است که باخته‌اند تا جایی که مجبور شدند این‌بار مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی را به دیدار  دژخیم رئیسی بفرستند و مستقیما از وی درخواست گفت‌وگو کنند. در حوزه تحریم‌ها هم، همین که برخی ازکشته های غارتگر و کسانی را در لیست تحریمی خود قرار دادند که در قید حیات نیستند، نشان می‌دهد که صدای خوردن کفگیر تحریمی‌شان به ته دیگ چنان بلند شده که نمی‌توانند آن را انکار کنند....

این روزها باز خبرهای برجامی و رفت‌وآمدهای دیپلماتیک رسمی و غیررسمی برای احیای این توافق به‌ظاهر مرده داغ شده و کشورهای مختلف پادرمیانی و پیام‌ها را رد و بدل می‌کنند تا شاید تنفسی هرچند مصنوعی حاصل شود. اینکه آمریکا علی‌رغم این همه خصومت ورزیدن علیه ملت ایران به‌خصوص که با اغتشاشات و جنگ ارزی و تشدید تحریم‌ها و فضا‌سازی‌های فریبکارانه پیرامون قدرت جمهوری اسلامی به‌دنبال «باج‌گیری» از جمهوری اسلامی بود، آیا حاضر است دست از سیاست‌های خبیثانه و مخرب خود بردارد و به احقاق حقوق ملت ایران و رفع همه تحریم‌ها تن بدهد یا نه، موضوعی است که بررسی آن نیاز به وقت دیگری دارد. اما نکته مهم این است که نظام جمهوری اسلامی در شرایط کنونی با به‌دست گرفتن توازن قدرت در منطقه و رعایت اصل موازنه درروابط بین‌المللی توانسته در این مسیر بدون دادن هیچ‌گونه باجی درست حرکت و از تمام مؤلفه‌های قدرت خود به خوبی استفاده کند. در این خصوص چند نکته مهم وجود دارد:۱- آمریکایی‌ها با علم به اینکه نظام جمهوری اسلامی ساقط‌شدنی نیست و حنای چند سلبریتی و منافق و سلطنت‌طلبِ روسیاه پیش ملت ایران رنگی ندارد، تلاش کردند با بازی دادن آنها و راه‌اندازی آشوب‌ها و اغتشاشات، نظام را از یک‌سو دچار اختلال محاسباتی نمایند و از سوی دیگر از پشتوانه قدرتمند مردمی خود را القا و نهایتا سر میز مذاکره باج‌خواهی کنند‌، اما نه‌تنها نظام دچار اختلال و خطای محاسباتی نشد و مردم پشت نظام را خالی نکردند‌، بلکه باز هم خودشان دچار خطای محاسباتی شدند. لذا دشمنان مجبور شدند دلقک‌های رسانه‌ای خود را پس بزنند و با اذعان به نقش بی‌بدیل جمهوری اسلامی در حل مشکلات منطقه و معادلات جهانی‌، سرشکسته‌تر از پیش‌، نخست‌وزیران‌شان خواستار تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ایران شوند و سفرای خود را راهی تهران کنند و وزرای خارجه‌شان را که برخی از آنها در همراهی با آشوب‌ها‌، گیسو قیچی کردند، به دیدار وزیر خارجه جمهوری اسلامی بفرستند و مسئول سیاست خارجی‌شان را هم وادار کنند مدام با امیرعبداللهیان در تماس باشد. اینها همه در حالی است که جمهوری اسلامی در پاسخ به اقدامات مداخله‌جویانه و زیاده‌خواهی‌های آنها، مقتدرانه دیپلمات‌های آنها را هم به‌عنوان عنصر نامطلوب از ایران اخراج می‌کند. آمریکا نیز که با عجز خواستار نشستن سر میز مذاکره است همچنان مجبور است از پشت دربِ بسته پیام‌های خود را ارسال کند. حالا نظام و به تبع آن دولت سیزدهم به پشتوانه عظیم ۲۲ بهمنِ امسال در مسیر هرگونه گفت‌وگویی حرکت می‌کند و برخلاف دولت گذشته خود را ملزم به باج دادن نمی‌داند. علاوه‌بر این آمریکایی‌ها که نتوانستند وحدت بین قوای کشور را خدشه‌دار کنند حالا مجلس را نیز پشت دولت می‌بینند تا جایی که مسئول دیپلماسی کشور به آمریکایی‌ها هشدار می‌دهد «اگر مجلس ایران قانون جدیدی تصویب بکند ما قانون پارلمان‌مان را اجرا می‌کنیم».۲- آمریکایی‌ها در جنگ ترکیبی خود تلاش وافری کردندتا روابط ایران به‌خصوص در حوزه اقتصادی- تجاری با دیگر کشورها را دستخوش تنش کنند اما با دیپلماسی هوشمندانه دولت در عملیاتی کردن قراردادهای مهم اقتصادی، شریان‌های اقتصادی کشور فعال شد. اوج عصبانیت کنونی آمریکایی‌ها را باید در سفر آقای رئیسی به پکن و تبعات و گشایش‌های اقتصادی کوتاه و بلندمدت ناشی از این سفر و حضوررئیس غول نفتی گازپروم و همچنین کلید اسرار اقتصادی روسیه در تهران تلقی کرد. بعد از توافقات مهم الکسی میلر با وزیر و مقامات نفتی کشورمان، رئیس بانک مرکزی روسیه هم قرار است در تهران تجربه خود را بارئیس بانک مرکزی ایران به اشتراک بگذارد که تحقیقا نتایجی به‌دنبال خواهد داشت که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها از آن خشنود نخواهد بود. چراکه خانم نابیولینا در جریان جنگ اوکراین نه‌تنها توانست ارزش پول روسیه را حفظ کند بلکه توانست ارزش پول کشورش را در مقابل اعمال بی‌سابقه‌‌ترین تحریم‌های آمریکا علیه مسکو افزایش هم دهد. لذا دشمن با ناامیدی از متوقف کردن اجرای توافقات مهم جمهوری اسلامی با دیگر کشورها و انزوای اقتصاد ایران، فهمید که در جنگ ارزی هم نمی‌تواندپای میز مذاکره از جمهوری اسلامی باجی بگیرد و نظام در این حوزه نیزبا دست پُر در مسیر هرگونه گفت‌وگویی حرکت خواهد کرد.۳- ابراز نگرانی‌های هر روزه دشمنان از پیشرفت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی هم نشان می‌دهد در این حوزه نیز قافیه را خیلی وقت است که باخته‌اند تا جایی که مجبور شدند این‌بار مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی را به دیدار رئیس‌جمهور ایران بفرستند و مستقیما از وی درخواست گفت‌وگو کنند. در حوزه تحریم‌ها هم، همین که برخی شهدا و کسانی را در لیست تحریمی خود قرار دادند که در قید حیات نیستند، نشان می‌دهد که صدای خوردن کفگیر تحریمی‌شان به ته دیگ چنان بلند شده که نمی‌توانند آن را انکار کنند.۴- اما توان و دانش دفاعی جمهوری اسلامی بدانجا رسیده که مسئولانش می‌گویند دیگر کار از مهندسی معکوس گذشته، عکس بده، پهپاد و موشک و ماهواره تحویل بگیر! فرمانده هوافضا اولین شلیک سامانه سوم خرداد در ارتفاع ۵۵۰۰۰ پایی برای ساقط کردن پیشرفته‌‌ترین پهپاد آمریکایی یعنی گلوبال ‌هاوک را آزمایشی و دستگرمی عنوان و تاکید می‌کند «آمریکایی‌ها در روز حادثه منتظر رونمایی موشک ‌هایپرسونیک با اصابت به اهداف واقعی باشند!» بعد از خارج شدن سامانه‌های لایه پنهان پدافند هوایی از تونل‌های زیرزمینی، رویترز مهم‌‌ترین خبرگزاری انگلیسی عکس موشک خیبرشکن را به‌عنوان تیتر خود انتخاب می‌کند و خواسته یا ناخواسته به خوبی هم پیام اقتدار جمهوری اسلامی را به دوستان آمریکایی‌اش نشان و هم به صهیونیست‌ها هشدار می‌دهد که پهنای خیبرشکن رو ببینید و بعد پارس کنید! خبرگزاری مهم آمریکایی نیز با انتخاب تیتر «ایران در بین شش کشور تولید‌کننده سلاح‌های لیزری»،به ناتو هشدار می‌دهد که «پهپادهای ایران چگونه تسلیحات ناتو را بی‌اعتبار کرده است!» حالا آمریکایی‌ها مانده‌اند که دستاورد بعدی ایران چیست که فرمانده هوافضا ترس در دل آنها انداخته که «بعد از مسئله هسته‌ای و موشک‌های نقطه‌زن و پهپادها، به‌زودی موضوع جدیدی رونمایی می‌شود که تبدیل به اولویت اول دشمن می‌شود و برای آمریکایی‌ها خطرناک‌تر و نگران‌کننده‌تر از مسائل قبلی است»! این را بگذارید کنار عمق استراتژیک سیاست ایران در آن سوی مرزها که کاخ سفید را نگران کرده است که «ایران با حضور ناوگروه‌های نظامی‌اش در سواحل برزیل، قادر شده جای پای خود را در قاره آمریکا محکم کند»! لذا ناگزیر همان‌گونه که علنا دشمنی می‌کنند‌، علنا هم به قدرت جمهوری اسلامی اذعان می‌کنند که «پیشرفت‌های دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی عملا جدید‌ترین تحول در سراسر جهان به‌شمار می‌رود و سازمان‌های اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی هم از این توانمندی‌های ایران به خوبی آگاه هستند»!۵- حالا آقایانی مثل بلینکن و رابرت مالی و جوزپ بورل و انریکه مورا با دست خالی‌شان در این حوزه‌ها باید حد خودشان را بدانند و پای‌شان را فراتر از گلیم خود درازتر نکنند چون پاسخ‌های جمهوری اسلامی نقطه‌زن هستند و هر دستی که بیش از اندازه‌اش دراز شود، قطع خواهند کرد! وقتی رئیس دستگاه جاسوسی آمریکا آن هم در رسانه‌ها اذعان می‌کند «اعتقادی ندارم که سران ایران تصمیمی برای ساخت بمب اتمی داشته باشند»، ادعای اینکه «ایران اکنون در دل طوفان است و مجبور به بازگشت به توافق هسته‌ای است»، در فرهنگ ایرانیان از آن به فضولی یک بچه تعبیر می‌شود. این حضرات باید به خوبی فهم کرده باشد که نمی‌توانند فریبکارانه با بسته‌های تحریمی بی‌خاصیت و نمادین برجام مرده را احیا کنند که شدنی نیست! لذا دوست و دشمن به خوبی می‌دانند که ایران قوی و مستقل چگونه از دل طوفان‌ها و بحران‌ها عبور کرده و می‌کند و چگونه با تمام مؤلفه‌های قدرتش در مسیر هر گفت‌وگویی گام برمی‌دارد. آقایان تروریست جلتنمنِ مدعی میز مذاکره که با سلاح‌های هسته‌ای خود هزاران نفر را در یک روز قتل‌عام کردند، تا این سیاست استراتژیک رهبرمعظم انقلاب اسلامی را فهم نکنند همواره باید شاهد شکست‌های پی‌در‌پی باشند و آن اینکه «مرتب ادعا می‌کنند ما نمی‌گذاریم!، ما اگر تصمیم داشتیم شما و بزرگ‌تر از شما هم نمی‌توانستید مانع بشوید‌، شما کی و چه کاره هستید؟... ما به سلاح هسته‌ای اصلا فکر نمی‌کنیم و فتوای عقلی ما این است که امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم. شعار ما انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح هسته‌ای برای هیچ کس است». لذا اولا فضا‌سازی‌های اخیر درباره سفر یک مقام صهیونیستی به آمریکا و یک مقام آمریکایی به اسرائیل با اعای این که ایران محور گفت‌وگوی ماست، خود از نقاط قوت جمهوری اسلامی است که نشان می‌دهد ایران قوی و مستقل چقدر آنها را به وحشت انداخته که موضوع اولویت اول آنها شده است. ثانیا یکی از تهدیداتی که در اغتشاشات اخیر به خوبی به فرصت تبدیل شد، این بود که ملت ایران از دل بحران پروپاگاندای آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها هم عبور کردند و نسبت به فضا‌سازی‌های رسانه‌ای آنها نیز واکسینه شدند و نظام جمهوری اسلامی به مؤلفه دیگری برای اقتدار دست یافت و دیگر هر آدم بی‌سر و پایی مثل حضرات جلتنمن تروریست نمی‌تواند افکارعمومی ایرانیان را فریب دهد و از آن به‌عنوان اهرم فشاری علیه مسئولان استفاده کند.۶- امیدواریم آقای رافائل گروسی این تحلیل را بعداز ترک تهران در مواضع و گزارش‌هایش مدنظر داشته باشد، البته اگر در نشست آتی شورای حکام قصد فریبکاری و سیاسی‌کاری ندارد!دکتر محمدحسین محترم