انتقاد تند روزنامه جمهوری اسلامی از رحیم صفوی: درجه نظامی شخصیت نمیآورد۳۰-مهر-۱۴۰۴
مقاله تند وانتقادی بازتاب داده شده درورق پاره جمهوری اسلامی به پاسدار رانت خوار رحیم صفوی که پس ازآتش بس جنگ ۸ ساله باعراق جزو لیست چند پاسدارهمقطارانش بود که قراربود به اتهام خیانت درجنگ ۸ساله دستگیر ومحاکمه واعدام می شدند وازسوی رفسنجانی این لیست تهیه شده بود. ولی با مرگ خمینی شیاد وجایگزین شدن خامنه ای با عنوان رهبر انتصابی ولی فقیه که باحمایت طرح مشترک رفسنجانی واحمد خمینی بود. موجب شد تا پیگیری این پرونده پاسداران متهم به خیانت درجنگ ۸ ساله به حاشیه برود. وفرصت برای خامنه ای رمال فرصت طلب وکینه جوآماده گردد تا برای تقویت موقعیت خود ومیدان دادن به پاسداران متهم به خیانت جنگی وهمقطارانش، با پاسداران جنایتکار نزدیک ووابسته شود.تابتواند به اتکای جریان راست وارتجاعی ترسپاه پاسداران برای حذف حامیان موسوی ورفسنجانی درون سپاه اقدام کند. لذا دریک طرح مهندسی برنامه ریزی شده هواپیمای کوچک نظامی پاسداران که حامل ۳۰ فرماندهان سپاه پاسداران حامی رفسنجانی وموسوی بودندرا ازطریق سقوط این هواپیما درروستایی در۵ کیلومتری ارومیه حذف کند وجعبه سیاه هواپیما هم کشف نگردید.تا بعد میدان مانور ویکه تازی برای پاسداران فاسد ورانت خوار همچون پاسدار رضایی ورحیم صفوی وشمخانی وذوالقدر و... همراه با کاسبان تحریم هافراهم گردد. درادامه خامنه ای رمال پس ازحذف احمدخمینی ودرمحاصره نگهداشتن منتظری وهمراهانش همراه با توطئه وتهدید بود، سپس رفسنجانی هم حذف نمود. تاآنکه پاسدار رحیم صفوی برای انتقام گرفتن ازرفسنجانی حذف شده ازسوی خامنه ای رمال گفته است دوست ندارد درخواب یا استخر، بلکه درمیدان نبرد بمیرد که موجب شده است تا ورق پاره جمهوری گرچه زیر کنترل خامنه ای رمال است. ولی مدیر مسئولش که یک آخوند با پسوند جانبازواقع ۷ تیراست و سمپاتی به رفسنجانی داشت.پس مقابل پاسدار رحیم صفوی که رانت خوار وفرصت طلب ومجیز وتملق گوی خامنه ای رمال است واکنش تند وانتقادی نشان دهد که این انتقادافشاگرانه به خوبی بیانگرعملکرد بیش از۴۶ سال اعمال سیاست سنگ بستن وسگ رهاکردن ساختار فاسد وباندباز رژیم عوامفریب وجنگ افروزولایت فقیه است که ترسیم وبرجسته شده است. چون درابتدامقاله نویس هشدار داده است متولیان نظام جمهوری اسلامی بپذیرند که نهتنها نتوانستهاند عدالت را در این جامعه جاری کنند، بلکه در زمینه حاکم کردن اخلاق در جامعه انقلابی و اسلامی نمره زیر صفر دارند وافزوده راستی تا چه زمانی باید در فراق اخلاق در این جامعه اسلامی سوگوار باشیم؟ ودربخشی دیگرازمقاله اذعان شده است :اگر به برخوردهای فردی، جناحی، حزبی و حتی در سطوح کسانی که برای خود جایگاه بالائی در نظام حکمرانی و جامعه موسوم به اسلامی امروز ما متصورند بنگریم، به این واقعیت بسیار تلخ خواهیم رسید که این بخش از جامعه ما نهتنها از اخلاق بهرهای ندارد، بلکه دچار بدترین نوع بداخلاقی است. آنکس که فضیلتها را نادیده میگیرد و خردهگیری را پیشه میکند، در هر سطحی از علم و عنوان حکومتی و نظامی و سیاسی هم که باشد باید بپذیرد که بهرهای از اخلاق نبرده است. یال و کوپال داشتن و از مقامات بودن و درجههای روی شانه و بالا نشستن، برای کسی شخصیت نمیآورد. گرچه مقاله نویس بطور مستقیم نام نبرده است .ولی بدون کم وکاست یابی چون وچرا شامل رهبرام الفساد همه کاره ومسئول همه بحران ها وتهدیدها وشاخه وشانه کشیدن ها برای این وآن درداخل وخارج...می شود.

متولیان نظام جمهوری اسلامی بپذیرند که نهتنها نتوانستهاند عدالت را در این جامعه جاری کنند، بلکه در زمینه حاکم کردن اخلاق در جامعه انقلابی و اسلامی نمره زیر صفر دارند. راستی تا چه زمانی باید در فراق اخلاق در این جامعه اسلامی سوگوار باشیم؟روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود اشارهای تلویحی به رحیم صفوی و اظهارات او در مورد هاشمی رفسنجانی دارد. در بخشی از این یادداشت آمده است: اگر به برخوردهای فردی، جناحی، حزبی و حتی در سطوح کسانی که برای خود جایگاه بالائی در نظام حکمرانی و جامعه موسوم به اسلامی امروز ما متصورند بنگریم، به این واقعیت بسیار تلخ خواهیم رسید که این بخش از جامعه ما نهتنها از اخلاق بهرهای ندارد بلکه دچار بدترین نوع بداخلاقی است. آنکس که فضیلتها را نادیده میگیرد و خردهگیری را پیشه میکند، در هر سطحی از علم و عنوان حکومتی و نظامی و سیاسی هم که باشد باید بپذیرد که بهرهای از اخلاق نبرده است. یال و کوپال داشتن و از مقامات بودن و درجههای روی شانه و بالا نشستن، برای کسی شخصیت نمیآورد. شخصیت افراد به تواضع، اعتراف به بزرگی انسانهای خدوم و خود را در برابر اصحاب خیر و خدمت و مجاهده به حساب نیاوردن است. کسانی که تلاش میکنند خود را با طعنه زدن به مجاهدان فیسبیلالله مطرح کنند تا دیده شوند، باید بپذیرند که حتی کمترین بوئی از اخلاق به مشامشان نرسیده است و در باتلاق فقر اخلاقی دست و پا میزنند. آنکس که برای نفی مخالفان فکری خودش آنها را بیسواد یا وابسته به بیگانگان میپندارد باید بپذیرد که حتی در پیشدبستانی کلاس اخلاق هم رفوزه شده است. اینکه چنین افرادی را رسانه ملی جمهوری اسلامی صاحبنظر و کارشناس میداند و به آنها مجال میدهد وقت مردم و بودجه کشور را با بدزبانیها و بداخلاقیهای خود هدر بدهند جداً مایه تأسف شدید است. متولیان نظام جمهوری اسلامی بپذیرند که نهتنها نتوانستهاند عدالت را در این جامعه جاری کنند، بلکه در زمینه حاکم کردن اخلاق در جامعه انقلابی و اسلامی نمره زیر صفر دارند. راستی تا چه زمانی باید در فراق اخلاق در این جامعه اسلامی سوگوار باشیم؟