زیدآبادی خطاب به پزشکیان: این همه سردی، بیحسی و بیتفاوتی نسبت به حق مردم از کجا سر چشمه میگیرد؟۲۳-آبان-۱۴۰۴
گویا احمد زیدآبادی که تجربه ۴۷ ساله عملکرد ضد مردمی رژیم فاسد قرون وسطایی ولایت فقیه دزد وغارتگر وعوامفریب و جنگ افروز دارد که بطور مستمر نه حق وحقوق مردم ایران را نادیده و پایمال کرده است که هر صدای معترضی را باسرکوب وحشیانه وگلوله و دستگیری وشکنجه ودار وزندان پاسخ داده است . موازی آن به دلیل اعمال سیاست های غلط ضدمردمی وضدمنافع ملی، عامل سرعت رشدتورم بدون وقفه شده است و شرایط طاقت فرسایی به شهروندان تحمیل کرده است که همراه با واکنش های اعتراضی مرگبار خودکشی وخودسوزی بوده است .نمونه خودسوزی اعتراضی اخیر جوان ۲۰ ساله اهوازی است که ادامه اش درسنندج رخ داده است. از طرف دیگر زیدآبادی می داند که با نقش وقدرت واختیارعمل نامحدودی بدون پرسسش گری که رهبر انتصابی ولی فقیه مطلقه دارد. به ویژه نهادها وکانون های قدرتی که زیر کنترل خود دارد موجب شده است تا جایگاه رئیس جمهور شبیه مترسک یا عروسک خیمه شب بازی صحنه گردان پشت پرده شود. برای همین پزشکیان چپ وراست درحال اجرای همین نقش است . عجیب است با وجود آنکه احمدزیدآبادی زیر وبم همه چیزرا به خوبی می داند.اما به جای آنکه خامنه ای رمال وکانون های قدرت زیر کنترلش را مورد حطاب خود قراردهد. ولی سراغ عروسک خیمه شب بازی شان پزشکیان رفته ومورد سئوال انتقادی قرارداده است که چطور وی فریاد تظلمخواهی جوانی که کارگزاران خود حکومت، زندگی فامیل آنها را مصادره میکنند، نه میشنود و نه به روی خود میآورد؟!آخرمگر پزشکیان اعتراف کننده ذوب شده درولایت که مجاز به استغفادادن نیست کاره ای است وقدرت واختیاری دارد تاواکنش عملی دراین مورد نشان دهد که مورد خطاب قرارگرفته است؟

حال چطور آقای رئیسجمهور فریاد تظلمخواهی جوانی که کارگزاران خود حکومت، زندگی فامیل آنها را مصادره میکنند، نه میشنود و نه به روی خود میآورد!احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب خطاب به رئیسجمهور نوشت: این همه سردی و بیحسی و بیتفاوتی نسبت به حق مردم از کجا سرچشمه میگیرد؟ آن کدام نهجالبلاغه بود آقای پزشکیان؟مردم درمانده پس به کجا باید پناه ببرند و رنج خود را به که باید بگویند؟ زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: «بعد از انتشار نامهٔ تظلمخواهی یک مهندس جوان صنعتگر در این کانال که زندگی تمام فامیلشان در حال مصادره است، تنها تماسی که با خانوادهٔ او گرفته شده از طرف بازرسی ستاد فرمان امام در پاسخ به درخواستشان از آقای فتاح برای رسیدگی به ماجرا بوده است. در اين تماس تأکید شده که ستاد چارهای جز اجرای کامل و فوری حکم مصادره ندارد و هیچ مهلتی هم در کار نیست!احتمال میرفت که آقای محسنی اژهای به عنوان مخاطب آن نامه، حداقل دستوری برای شنیدن درددل این خانوادهها صادر میکرد، اما تا این لحظه خبری نشده است.از مجلسیان هم که انتظار عدالتجویی نمیتوان داشت!در این میان اما چطور از طرف قوهٔ مجریه هیچ تماسی با این جوان گرفته نشده که لااقل بپرسند خرت به چند؟مردم درمانده پس به کجا باید پناه ببرند و رنج خود را به که باید بگویند؟آقای پزشکیان در آن اوایل کارش مرتب به نهجالبلاغه استناد میکرد ولی مدتی است گویی آن را هم رها کرده است!ما در نهجالبلاغه خواندهایم که وقتی سپاهیان شام به منزل خانوادهای یهودی در قلمرو حکومت علی یورش بردند و خلخالی از پای دختر آنها ربودند، مولاعلی از شدت حزن و خشم در ملأعام به گونهٔ خود سیلی زد و فریاد برآورد که اگر کسی از این درد بمیرد، قابل ملامت نیست.حال چطور آقای رئیسجمهور فریاد تظلمخواهی جوانی که کارگزاران خود حکومت، زندگی فامیل آنها را مصادره میکنند، نه میشنود و نه به روی خود میآورد!این همه سردی و بیحسی و بیتفاوتی نسبت به حق مردم از کجا سرچشمه میگیرد؟ یعنی نمیشود به بازرسی ریاستجمهوری گفت که ببینند حرف این جوان چیست؟ خیلی سخت است؟ این هم مسئلهٔ امنیتی است که از دخالت در آن فراری باشند؟»