دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 13 دی ماه سال 1388

نقدو بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " از شما بعيد بود ... ! "

" یک دیوانه یک سنگی را بر توی چاه می اندازد که 100 تا عاقل هم نمی توانند بیرونش آورند"

گاهی مواقع سربازجو حسین شریعتمداری با همه تجربه ی جنایت و خیانت و خباثت و بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و تحریف گری و تواب و سناریو وپرونده سازی و هذیان و وارونه گوئی و کیفرخواست تنظیم کردن که دارد ولی آنچنان بدلیل مصرف مواد مخدر مواد دار و کار زیاد و بی خوابی و فشار های روحی و روانی دچار می شود که ناشی از فعالیت های پرونده سازی ها مداوم با غصه و حرص خوری زیاد همراه با عصبیت و بر آشفتگی و بر هم ریختگی اعصاب است که متوجه نمی شود چگونه گاف می دهد و قاطی می کند . آنگونه که تبدیل به مصداق عینی این ضرب المثل می شود که گفته می شود یک دیوانه یک سنگی را بر توی چاه می اندازد که 100 تا عاقل هم نمی توانند بیرونش آورند. یا اینکه مثل گاو 9 من شیرده می شود که آخرش با یک لگد زیر ظرف شیر می زند و شیر رامی ریزد . برای اینکه اکنون از موضع بر سر شاخ نشستن وبن بریدن پاچه و یقه ی پاسدار سبز علی خان رضائی را سخت گرفته است که چرا نامه به لوطی جماران نوشته و توصیه نموده است تا دیر نشده و شیرازه ی همه چیز از هم نپاشیده دست بکار شود وافسار بی ترمز ودنده عقب کنده شدگان کودتاگر همچون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری و عاملان و آمران قتل های زنجیره ای حاکم شده را بگیردزیرا که عامل اصلی بحران کنونی شده اند. غافل از آنکه خود لوطی جماران توی چنگ پاسداران کودتاگر است و آقازاده اش مجتبی جزو نفرات اصلی ستاد کودتاگر می باشد .

اما در اینگونه نامه پراکنی ها وواکنش ها موضوع جالب فاش شدن جنگ عمیق قدرت و ثروت است. چون که سربازجو حسین شریعتمداری بموازات سناریو وپرونده سازی ها با اهرم فشار تهدید همه جانبه خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس علیه ی موسوی و بیانیه ی شماره 17 اخیر وی را در دستور کار قرار خود داده است وی نیز در یادداشت روز دروغ نامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری و مدافع کودتا گران پاسدار کیهان به جنگ پاسدار سبزعلی خان رضائی مجهز شده است و بدون در نظر گرفتن این واقعیت که این پاسدار فرمانده ی سپاه پاسداران در دوران جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق بود که خمینی شیاد آن را نعمت الهی نامید و پارامتر اصلی بقای رژیم ضد بشری فاشیستی مذهبی تروریستی کودتائی تا کنون بوده است . همینطور پس از آن دبیر مجمع مصلحت نظام بوده است.همینطور چند بار نامزد نمایش خیمه شب بازی انتخابات انتصابات تقباتی تشریفاتی ریاست جمهوری بوده است که صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان دست نشانده ی لوطی جماران تأئید شده است . مشروط بر اینکه در دوره ی رقابت ریاست جمهوری دوره ی نهم زمانیکه پاسدار سبزعلی رضائی استعفاداد و کنار کشید همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در همین دروغ نامه ی کیهان کلی برایش هورا کشید . اما با وجود اینکه پاسدار سبز علی خان رضائی دکترای اقتصادی مکاتبه ای از دانشگاه آزاد کیش متعلق به رفسنجانی مکار بساز و بفروش مکار دارد وخود را صاحب نظر پیرامون مسائل اقتصادی و سیاسی و نظامی و حتی سیاست امور خارجه می داند. ولی اکنون بخاطر نامه نگاری به لوطی جماران برای مهار کردن افسار پاره کرده هائی همچون سر باز جو حسین شریعتمداری اکنون وی کف بر دهان آورده و زنجیره پاره کرده وبرای پاسدار سبز علی خان رضائی عربده کشی نموده و با توهین و اهانت کردن پته اش را برروی آب ریخته و وابسته به رفسنجانی و همسوئی با بیانیه ی موسوی کرده است و از موضع بازجوئی و تنظیم نمودن کیفر خواست این چنین وی را متهم به همگامی رسانه های ضد انقلاب و آمریکا و اسرائیل کرده است :

" خوشبيني حكم مي كند كه نامه سرگشاده آقاي محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب را ناشي از درك سياسي اندك كنيم ولي برخي از شواهد و قرائن موجود و آنچه در متن اين نامه آمده است زمينه چنداني براي خوشبيني باقي نمي گذارد و بيم آن مي رود كه خوشبيني و «حمل به صحت» درباره اقدام ايشان مصداق «حمله به صحت»! باشد.و اما، اگر ماجرا به خود آقاي رضايي ختم مي شد و دنباله ديگري در پشت صحنه نداشت، نوشتن اين يادداشت نيز ضروري نبود، ولي با عرض پوزش از آقاي رضايي بايد گفت نامه سرگشاده ايشان به رهبر معظم انقلاب و بيانيه اخير مهندس موسوي دو روي يك سكه اند كه با دو ادبيات به ظاهر متفاوت نوشته شده اند، به همين علت، اشاره به نكاتي در اين باره ضروري به نظر مي رسد. با توجه به دسترسي آسان و سريع آقاي محسن رضايي به بيت رهبر معظم انقلاب و ارسال مستقيم نامه به محضر ايشان، انتخاب نامه سرگشاده و انتشار عمومي آن، ترديدي باقي نمي گذارد كه مخاطب اصلي آقاي رضايي در اين نامه سرگشاده، رهبر معظم انقلاب نبوده است و نامه ياد شده با هدف ديگري نوشته شده. راستي چرا آقاي رضايي نامه اي را كه ظاهرا خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است، پيشاپيش در رسانه ها منتشر مي كند؟! مگر نامه خطاب به رهبري نبوده است؟!... استقبال گسترده و ذوق زدگي بي حد و حصر مقامات و رسانه هاي آمريكايي و اسرائيلي و به به و چه چه منافقين، بهايي ها، سلطنت طلبان و همه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب براي آقاي محسن رضايي مي تواند، پاسخ گويا و روشني به اين پرسش باشد."

سربازجو حسین شریعتمداری در بند دیگر کیفرخواست اتهامی ومچ گیرانه ی یادداشت روز خود پیرامون نامه ی پاسدارسبزعلی رضائی به لوطی جماران با متهم کردن وابستگی خبر گزاری ایلنابه سران فتنه که چرا همچون خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس و یا خبر گزاری دروغ ساز دولتی ایرنا زیا دروغ نامه ی کیهان علیه ی رقیب مغلوب دوم خردادی هابه ویژه نامه ی پاسدار سبزعلی رضائی گزارش تهیه و بازتاب نمی دهد . اینگونه پاسدار سبز علی رضائی را درتبانی و همگامی پشت پرده با موسوی متهم کرده است :

"يك روز بعد از انتشار اين نامه سرگشاده خبرنگار خبرگزاري ايلنا - خبرگزاري نزديك به سران فتنه- از محسن رضايي مي پرسد؛ «با توجه به صدور نامه شما به مقام معظم رهبري كه بلافاصله پس از صدور بيانيه ميرحسين موسوي بود، آيا شما با معترضين- بخوانيد اهانت كنندگان به ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا- هماهنگي داشته ايد»؟ و آقاي رضايي كه ظاهرا انتظار اين سؤال را نداشته است در پاسخ مي گويد «من نامه به مقام معظم رهبري را از قبل آماده كرده بودم و وقتي بيانيه آقاي موسوي صادر شد، بخش هاي مربوط به آن را در نامه ام اضافه كردم»!اين در حالي است كه نامه آقاي رضايي از شروع تا پايان با استناد به بيانيه منافقانه موسوي نوشته شده است و در آن تقريباً هيچ جمله يا پاراگرافي را نمي توان يافت كه بيرون از اين موضوع و بدون استناد به بيانيه موسوي باشد. بنابراين بايد از آقاي رضايي پرسيد اگر آن گونه كه ادعا مي كنيد نامه سرگشاده شما قبل از بيانيه موسوي و بدون هماهنگي با تهيه كنندگان آن نوشته شده است، چرا در تمامي متن آن به بيانيه منافقانه موسوي استناد كرده ايد؟! و چنانچه - باز هم به قول خودتان- بعد از صدور بيانيه موسوي، بخش هاي مربوط به بيانيه را در نامه خود گنجانده ايد، مشخص بفرماييد كه بخش هاي مورد ادعا در كجاي نامه شما آمده است؟! جز در يك جمله كه به هنگام توصيف حضور حماسي مردم از «صحنه تظاهرات ديروز» ياد مي كنيد كه البته مي تواند نشانه تهيه نامه قبل از بيانيه موسوي باشد، ولي اين توصيف نيز نهايتاً در توجيه بيانيه مهندس موسوي به كار گرفته شده است! "

در بند سوم کیفر خواست اتهامی تنظیم شده سربازجو پاسدار حسین سر بازجو علیه ی پاسدار سبز علی رضائی که استناد به ارائه ی اعداد و ارقام آماری همچون ضرب المثل معروف گنجشک و منار از تظاهرات ده ها میلیون نفری روز چهار شنبه یاد کرده است که دقیقاً اوج زیادی نشئگی و منگی و فرافکنی و خود زنی ادعای تف وتاق وریش وی است که در ابتدای یادداشت روز به بیق بودن پاسدار سبزعلی رضائی اشاره کرد ولی در دنباله این صفت بسوی خودش برگشته است . زیرا که با ادعای کمدی یک کلاغ 100 کلاغ کردن این چنین رژیم نامشروع کودتائی ضد مردم و تظاهرات فرمایشی نمایشی موسوم عاشورائیان ما گزیمم چند صد هزار نفری در سراسر ایران را چند دهم میلیون جا زده و انتقاد از مثبت قلمداد کردن بیانیه موسوی با پرسشگری روش بازجوئی از پاسدار سبزعلی رضائی با وصل کردنش به رادیو اسرائیل یاد کرده است:

" آقاي رضايي توضيح نمي دهد اگر منظور ايشان وحدت ملت مسلمان و عاشقان امام حسين(ع) با يكديگر است كه تحقق اين وحدت به قول خود ايشان در تظاهرات چند ده ميليوني روز چهارشنبه به وضوح ديده شده است و اگر مقصودشان وحدت با اهانت كنندگان به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام است كه بايد به ايشان يادآور شد، اسلام با كفر و نفاق قابل جمع نيست و در همان پيام وحي آمده است . آقاي محسن رضايي بيانيه منافقانه مهندس موسوي را مثبت! ارزيابي كرده و مي نويسد «عقب نشيني آقاي ميرحسين موسوي از انكار دولت احمدي نژاد و پيشنهاد سازنده ايشان به اين كه مجلس و قوه قضائيه به وظايف قانوني خود در قبال پاسخگو كردن دولت عمل كنند، هرچند ديرهنگام بود ولي مي تواند سر آغاز يك حركت وحدت بخش در جبهه معترضين با ديگران باشد»! دراين باره گفتني است كه؛الف: كجاي بيانيه موسوي، مثبت! و به قول آقاي رضايي نشانه عقب نشيني است؟! او اهانت كنندگان به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را «مردم خداجوي» ناميده است! ب: و اما، مي دانيد كه اراذل و اوباش اجاره اي با نقشه قبلي- دستور العمل صريح راديو اسرائيل- و با سوءاستفاده از حضور مردم در مراسم عزاداري و سينه زني به خيابان آمده و دست به آن جنايت زدند و بلافاصله بعد از اطلاع و حضور مردم، پا به فرار گذاشتند. اگر مردم به هنگام اهانت آنها حضور داشتند كه به آنان فرصت اهانت و جسارت نمي دادند. آيا غير از اين است؟ ديديد و ديديم كه چنين بود"

بالاخره سر بازجو حسین شریعتمداری در دنباله بازهم با مانور دادن آمار دروغین و ساختگی همچون حمایت 86 % از رژیم کودتا گران نامشروع و ضد مردمی و ساختن 25 میلیون آرای جعلی کودتای تقلباتی در 22 خرداد برای پاسدار گماشته احمدی نژاد از سوی لوطی جماران در ادامه از اهداف توطئه ی طراحی شده پیگرد و دستگیری و محاکمه رهبران رقیب مغلوب از زبان مردم چنین به رخ پاسدار سبز علی رضائی کشیده ووی را در کنار پاسدار ضرغامی رئیس صدا و سیما که گفته شده از پخش شعار ها خود داری کرده با موسوی متهم و محکوم کرده است:

" معلوم نيست آقاي محسن رضايي در نامه سرگشاده خود با تظاهرات چند ده ميليوني مردم همراهي مي كند و يا - خداي نخواسته- عليه آن موضع مي گيرد ؟! چرا كه همه حرف مردم در راهپيمايي بي نظير روز چهارشنبه، خشم و خروش عليه اهانت كنندگان به عاشوراي حسيني(ع) بود و خواسته آنان، محاكمه و مجازات سران فتنه، از جمله موسوي و كروبي و خاتمي. آقاي رضايي مي نويسد كه خود از ميدان فردوسي تا دانشگاه تهران در جمع راهپيمايان بوده است. بنابراين از خواسته و شعارهاي آنان باخبر است. شعارها و خواسته هايي كه با شور و شعور بر زبان ها جاري و روي پلاكاردها دست نويس شده بود و صداوسيما و رسانه ها از انتشار بسياري از آنها خودداري ورزيدند. خب! آقاي رضايي اگر با مردم همراه هستيد- كه انشاءالله هستيد- چرا برخلاف نظر يكپارچه مردم از موسوي حمايت مي كنيد؟! و بيانيه منافقانه او را كه در آن از اهانت كنندگان به ساحت امام حسين(ع) با عنوان مردم خداجوي! ياد كرده است، مثبت!! ارزيابي مي فرمائيد؟! و اگر خداي نخواسته حامي سران فتنه هستيد! چرا تظاهرات چند ده ميليوني مردم را با شكوه و در ادامه پيروي از امام حسين عليه السلام مي دانيد؟! اين تناقض را چگونه توجيه مي فرمائيد؟! با يك دل كه نمي توان «صد دله» بود!آقاي محسن رضايي براي اين كه بيانيه موسوي را مثبت جلوه دهد! مي نويسد «آقاي ميرحسين موسوي از انكار دولت احمدي نژاد عقب نشيني كرده است» كه اگر خوش بينانه به اين بخش از نامه رضايي نگاه كنيم، بايد از ساده انديشي و كم دانشي ايشان ابراز تأسف كرده و به وي اين مسئله بسيار بديهي را يادآور شد كه اولاً موسوي در جايگاهي نيست كه دولت برخاسته از رأي مردم را بپذيرد يا نپذيرد، وانگهي مگر موضوع فتنه و اهداف فتنه گران، دولت احمدي نژاد بوده است كه اكنون از انكار آن عقب نشيني كرده باشند؟ آيا جناب رضايي اين نكته بديهي را نمي داند كه «انتخابات» و «تقلب در انتخابات» و «دولت احمدي نژاد» و... فقط بهانه فتنه گران بوده است و سران فتنه آشكارا عليه اسلام، امام و نظام به صحنه آمده بودند. مخالفت با احمدي نژاد و فلان معضل اقتصادي و فلان انتقاد به سياست خارجي و... چه ربطي به حمايت از اسرائيل و آمريكا و بهائيان و منافقين و اهانت به امام حسين(ع) و حضرت امام(ره) و... دارد؟ يعني بعد از اينهمه شواهد و قرائن و اسناد و مواضع خصمانه سران فتنه عليه اسلام و امام و رهبري و انقلاب هنوز آقاي رضايي- با آنهمه ادعاي سياستمداري!- نمي داند كه هدف اصلي فتنه، اسلام و انقلاب و امام(ره) و رهبري بوده و هست؟! "

اما جالب اینکه همه جیغ و فغان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پیرامون لو رفتن نقش وی و پاسداران کودتا گر و عاملان و آمران قتل های زنجیره ای همگام با لوطی جماران که وی را عصبی و زنجیر پاره کرده وکف بر دهان آورده و عنان از دست بداده است در جمع بندی پایانی به پاسدار سبز علی رضائی اینگونه توصیه مشفقانه کرده است که مراقب و هشیار از گول خوردن خود از سوی دشمن باشد:

" آقاي رضايي به خيال خود، هوشمندي به خرج داده و مي نويسد «شك ندارم كه افراط گرايان هر دو طرف با رفتارهاي نادرست از يكسو و دشمنان كمين كرده ملت ايران با بغض و عصبانيت از سوي ديگر تلاش خواهند كرد آثار و دستاوردهاي اين حركت عظيم- تظاهرات روز چهارشنبه- را خنثي كنند».سؤال اين است كه چه كساني دست به اين حركت خائنانه زده و مي زنند؟ مگر غير از اين است و مگر آقاي رضايي نمي بيند و نمي داند كه آمريكا، اسرائيل، اروپا، بهايي ها، منافقين، سلطنت طلب ها و همه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب بلافاصله بعد از حماسه عظيم روز چهارشنبه، با بهره گيري از هزاران سايت اينترنتي، صدها شبكه تلويزيوني و خبرگزاري و... براي خنثي كردن اين حضور حماسي دست به كار شده و همان مردمي كه آقاي رضايي از حضور «باشكوه» آنها سخن مي گويد را به دريافت پول و ساندويچ و سانديس براي حضور در راهپيمايي متهم مي كنند؟! آقاي رضايي! برادر عزيز! به كجا مي رويد؟! بالاخره خطاب به برادر محسن- واژه متداول در ميان برادران سپاه براي ناميدن آقاي رضايي- بايد مشفقانه گفت؛ مراقب خود و فريب فتنه گران باشيد و از توده هاي عظيم مردم خدا دوست و عاشورايي فاصله نگيريد. دشمن درپي فريب شماست و متاسفانه و با عرض پوزش در مقصود خود چندان هم ناموفق نبوده است. انتظار از جنابعالي آن است كه «قطع اين مرحله بي همرهي خضر» نكنيد تا مانند توده هاي عظيم ملت- همان ها كه در نامه خود آنان را ستوده ايد- از كيد و فريب دشمنان در امان باشيد. انشاءالله."

در خاتمه اینکه در شرایطی که جنگ قدرت و ثروت آنگونه اوج گرفته است که اکنون پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری بطور عریان تیغ کشی علیه ی پاسدار سبزعلی خان رضائی کرده است که چندین سال فرمانده ی سپاه پاسداران در دوران جنگ خانمان بر اندازانه و ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق بود که اکنون احمق و نا دان و گول خورده و آلت دست دست دشمن خطاب و معرفی شده است که چرا وی از سر دلسوزی یک نامه به لوطی جماران نوشته و به حساب خودش تلاش کرده تا یک راه حل گریزیا عبور از بحران عدم مشروعیت و شتاب گرفتن بسوی فروپاشی رژیم کودتائی ضد مدمی ارائه کند . اما چون در بخشی از این نامه نا پرهیزی کرده و برای درمان به نقش وموضع گیری های عوامل مهارنا پذیر بحران ساز مهره های تابلو وبد نام و منفوری همچون سربازجو حسین شریعتمداری آنهم بدون ذکر نام بطور دربسته اشاره کرده است. بنابراین سربازجوشریعتمداری هر اتهامی که خواسته نثارش کرده است . در صورتیکه زمانی که محور فاش کردن نامه ی خمینی شیاد از سوی رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران قرائت شد و به تأکید پیگیری سلاح لیزری خمینی شیاد و پاسدار سبزعلی خان رضائی اشاره شد. بلافاصله از سوی پاسدار سبز علی خان رضائی برای تبرئه کردن خودش و پاسداران جنایتکار و جنگ افروز کهوانمود شود اینان خواهان ادامه ی جنگ پس از آزاد شدن خرمشهر نبودند رفسنجانی مورد تهاجم واقع شد. اما در جا همین سربازجو حسین شریعتمداری و یاددشت روز دروغ نامه ی کیهان آفرین و احسنت بهش گفته شد واز هوشمندی و مسئولیت پذیری وتیز بینی و پای بندی به خط خمینی شیاد دفاع شد . ولی اکنون در بستر روند جنگ قدرت و ثروت شیپور از در گشادش نواخته است. مشروط بر اینکه این جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی عجیب ماهیت پلید دروغگویان و عوامفریبان تصویر مار کش و مار قالب کن مدعیان وارونه گوی عاشقان خدمت و مخالفان شیفتگان قدرت رو شده است . بهر حال اینگونه روند جنگ ادامه دار و مهار ناپذیر قدرت و ثروت که شکاف اختلافات درونی از رأس تا ذیل رژیم فاسد و نا مشروع کودتائی برجسته شده وهرروز هم گسترده تر می شود با توجه به رسا و بلند تر شدن همه گیر شدن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه که موجبشده راه هرگونه آشتی ملی بسته شود در نهایت چشم انداز وافق آینده بدون شک شتاب دارشدن مسیر بسوی تغییرات دمکراتیک در ایران سوق داده می شود وراه گریزی هم بر آن متصور نیست.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881013/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 13 دی ماه سال 1388