گزیده خبرهای 23 آذر 90 قسمت -3

یادداشت اقتصادی//شب‌زنده‌داری زمستانه پشت درهای بانک ملی.خبرگزاری فارس: زنان خانه‌دار، بازنشستگان، کارمندان دولتی و خصوصی، جوانان بیکار و کهنه‌کاران بازار آزاد ارز و سکه و البته کارگران گماشته از جمله گروه‌هایی هستند که این روزها بعضاً برای خرید سکه پشت درهای بانک ملی صف می‌کشند.

بی ثباتی در سیستم بانکی و عدم تضمین بهره ی ثابت به سپرده های بانکی دادن طوری که معادل رشد نرخ تورم حاکم در بازار باشد که ناشی از انباشت حجم نقدینگی پول های شناور می باشد و مانع از کاهش ارزش پول وضرر وزیان صاحب پول یا سپرده نشده است. از سوی دیگر اختلاس های میلیاردی بانکی بر بی ا عتبار شدن هر چه بیشتر سیستم بانکی افزوده شده است .ورشستگی اقتصادی وافزایش واردات و تورم وگرانی وفقر و بیکاری شده است . مهمتر اینکه بازی که دولت در روش توزیع دلار وسکه و طلا ونوسان بودن قیمت های شان در شرایط ناپایدار برای سرکیسه کردن مردم از سوی دلالان وواسطه های مایه دار حکومتی در آورده است .موجب آنچنان آشفته بازار و اوضاع خرت وخری شده است که صدای اعتراضی گزارشگر خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس را بلند کرده است.فراموش نشود که اینگونه همه اقشار جامعه را سر کار گذاشتن ادامه ی سیاست 33 ساله ی سر کار گذاشتن مردم همراه با بحران آفرینی و منحرف کردن اذهان عمومی می باشد.

برای اولین بار نیست که بازار ارز و طلا ملتهب شده و تب خرید سکه و دلار در بین مردم بالا رفته است؛ این بار هم زمزمه‌های افزایش قیمت در بازار موجب شد تا مردم راهی بازار شوند آنهم با قصد خرید سکه با هدف کسب سود.امسال کاهش نرخ سود سپرده‌های تسهیلات بانکی توجیهی شد برای عده‌ای که بگویند اگر سرمایه‌های ما در بانک‌ها باشد سودی نصیب ما نمی شود به همین خاطر ترجیح می‌دهیم سرمایه‌ها و پول‌های خود را در بازاری به کار گیریم تا سودی عایدمان شود.اول سال جاری بود که افزایش قیمت سکه در بازار آزاد موجب شد تا بانک مرکزی، بانک ملی را موظف به توزیع سکه در برخی شعب منتخب با قیمتی کمتر از بازار نماید.همین اقدام و عرضه سکه با قیمت کمتر از بازار آزاد در وهله اول تشکیل صف‌های طویلی مقابل شعب منتخب بانک ملی را به همراه داشت.از همان روزهای نخست که بانک مرکزی این سیاست را پیاده کرد عده‌ای سودجو و سوداگر در مقابل بانک‌ها صف می‌گرفتند و با خرید سکه بانکی و فروش آن در بازار آزاد سود قابل توجهی به جیب می‌زدند.سنت شب‌زنده‌داری مقابل شعب بانکی از اوایل سال جاری کلید خورد و از آن زمان تا کنون هر بار بازار سکه ملتهب و خرید سکه بانکی سودآور شد مردم زیادی از هر قشری برای کسب سود از مابه‌التفاوت نرخ آزاد و رسمی سکه تریجیح می‌دهند کار و بار خود را تعطیل کرده و سری به شعب منتخب بانک ملی بزنند.اگر فردی آشنا به چرایی تشکیل این صف‌ها نباشد به طور حتم از دیدن صف‌های طولانی مقابل بانک‌ها شوکه می‌شود آنهم به این خاطر که چرا و به چه خاطر جمعیت زیادی پشت و یا داخل شعب بانکی ایستاده‌اند.این بار هم که بانک مرکزی خواست برای کنترل بازار سکه و به قول بهمنی سکاندار این بانک به خاطر ترکاندن حباب 80 هزار تومانی سکه وارد عمل شود عرضه سکه از طرق شعب منتخب بانک ملی را در شعب بیشتری آغاز کرد.شاید اعلام این سیاست بانک مرکزی بود که برخی روانه شعب بانک ملی شدند و هر روز هم تعداد دیگری را با خود برای خرید سکه به این شعب بردند.خانم‌های خانه دار، بازشنستگان، کارمندان ادارات دولتی و خصوصی، جوانان بیکار امروز و کهنه‌کاران بازار آزاد ارز و سکه و البته کارگران گماشته از جمله گروه‌هایی هستند که این روزها برای خرید سکه به شعب بانکی می‌روند.برخی از این گروه‌ها به صورت خانوادگی و برخی دیگر به صورت انفرادی از نخستین ساعات بامداد آنهم در سرمای زمستان به خیابان می‌روند و با خوابیدن پشت درب شعب منتخب توزیع کننده سکه نام خود را در نفرات اول لیست خرید می‌نویسند.این شیوه اما این روزها رویه‌ ناپسندی را ایجاد کرده که افزایش دعواهای زرگری نیز به اثرات نامطلوب آن دامن می‌زند. به نظر نمی رسد در هیچ جای دنیا کشوری باشد که مردم آن برای خرید کالایی به سر و کله یکدیگر بزنند و مسئولان امر هم بی توجه به این وضعیت به کارشان ادامه دهند.ما هر روز صبح شاهد این هستیم که صف‌های زیادی مقابل بانک‌ها تشکیل می‌شود که این مسئله از نظر فرهنگی هم آثار سوئی دارد.؛ به هر حال این رویه اصلا درست نیست که صف های طولانی آنهم با حضور عده‌ای با هویت‌های نامعلوم که رعایت اصول اخلاقی را نمی‌کنند هر روز مقابل بانک‌ها تشکیل شود.نگارنده: فاطمه محمدی

حمله مسلحانه به خودروی زندانیان در کرج

چون ماهیت زندانیان و دیدگاه فکری واتهامی شان مشخص نشده که چیست؟ بعید نیست که درگیری ناشی از اختلاف باندهای مافیایی مواد مخدر منتقل کننده بدرون زندان وتویع آن در میان زندانیان باشد که منجر به چنین در گیری مسلحانه شده است . برای اینکه ضاربان نه دستگیر نشده اند ، بلکه مسلح به سلاح کلاشینکف بوده ومطلع از انتقال زندانیان از ندامتگاه کرج به دادسرای این شهر بودند
افراد مهاجم که با حمله به خودروی حامل زندانیان در کرج ماموری را به شهادت رسانده بودند در اجرای نقشه خود ناکام ماندند. دیروز خودروی حامل 10 زندانی از ندامتگاه مرکزی کرج راهی دادسرا شد که پس از رسیدن به زیرگذر محمد شهر سرنشینان دو خودروی پیکان و زانتیا سد راه آنها شدند. مهاجمان به شلیک گلوله قصد فراری دادن زندانیان را داشتند که با مقاومت ماموران روبرو شدند. در جریان این درگیری مسلحانه یکی از ماموران محافظ زندان هدف گلوله قرار گرفت و بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید مهاجمان نیز که در اجرای نقشه خود ناکام مانده بودند با رها کردن خودرو پیکان در محل از آنجا گریختند. پس از اطلاع ماجرا به بازپرس ویژه قتل کرج و حضور او در محل حادثه تیمی از کارآگاهان اداره مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی استان البرز تحقیقات در این زمینه را آغاز کرد و در نخستین بررسی ها دریافتند افراد مهاجم با یک قبضه کلاشینکف اقدام به تیراندازی کرده بودند. هم اکنون ماموران با ردیابی های ویژه پلیسی و بررسی خودرو پیکان مهاجمان امیدوارند به زودی سه مرد مسلح را شناسایی و دستگیر کنند.

شمار قربانيان حادثه فولاد يزد به 13 تن رسيد

گزارش شده بود که در رژیم فاشیستی مذهبی جان انسان ها به خصوص کارگران محروم وزحمت کش ارزش ندارد. احتمال افزایش آمار کشته های این انفجار فولاد غدیر یزد وجود دارد . بعید نیست که برای فاش نشدن علت انفجار مجروجین باقی مانده این حادثه به مردگان تبدیل شود تا دیگر شاهد زنده ای در این مورد وجود نداشته باشد که مانع از مسدود کردن پرونده وبه بایگانی سپردنش شود..

در ساعات اوليه پس از وقوع اين حادثه هفت كشته و 14 مجروح براي اين حادثه اعلام شده بود كه در چند روز اخير شش نفر از مجروحان نيز به دليل شدت صدمات جان خود را از دست دادند.ایسنا: مديرکل پزشکي قانوني استان يزد آخرين شمار كشته‌شدگان حادثه انفجار كوره فولاد يزد را 13 نفر اعلام كرد.دکتر علي سيلمان‌پور با اعلام اين خبر افزود: در ساعات اوليه پس از وقوع اين حادثه هفت كشته و 14 مجروح براي اين حادثه اعلام شده بود كه در چند روز اخير شش نفر از مجروحان نيز به دليل شدت صدمات جان خود را از دست دادند.به گفته مديرکل پزشکي قانوني استان يزد، هم‌اكنون تعداد كشته‌هاي حادثه انفجار كوره فولاد غدير به 13 نفر رسيده است كه پنج نفر از آنان در صحنه حادثه، دو نفر يك روز بعد، سه نفر در دومين روز بعد از حادثه و سه نفر نيز در روز چهارشنبه جان خود را از دست داده‌اند.سازمان پزشكي قانوني اعلام كرد: شش مجروح اين حادثه همچنان در بيمارستان بستري هستند و دو تن ديگر نيز در همان روزهاي اول مداوا و از بيمارستان ترخيص شده‌اند.به گزارش ايسنا، عدنان عزيزي، عبدالحميد صادقي، مصيبت كريمي‌راد، مراد خالقپور، ايرج مهاجري، ولي محمدي، رحم‌الدين‌نورزهي، خدارحم اوليازهي، محمد ايزدي، هاشم عابديني از كشته‌شدگان در اين حادثه هستند و رضا خالقپور فرزند علي‌داد، رضا خالقپور فرزند چراغ و پويا عزيزي، سه فوت شده امروز اين حادثه هستند

. نقض مستمر حقوق بشر به خصوص در سیاه چال های رژیم فاشیستی مذهبی بصورت قانون نانوشته ای در آمده است که باید بطور سیستماتیک هرروز وشب ادامه داشته باشد .زیرا که بقای منحوس رژیم بربر منش قرون وسطایی غیر متعارف ونا همگنون با دنیای کنونی بستگی به مرتکب شدن جنایات هرچه بیشتر در سیاهچال هایش دارد که می بایست بطور روز مره ادامه یابد . اگر نه چه دلیل دارد که زندانی سیاسی دهه 60 باید دوباره بازداشت و زیر فشارر وحی و روانی وجسمی بلا تکلیف واقع شود؟ یا اینکه برای چه معترضان ومنتقدان خشک شدن در یاچه ی ارومیه که مدافع محیط زیست می باشند باید به جای مجریان مقصر عامل خشک شدن در یاچه ی ارومیه بازداشت ومحاکمه شوند؟ یا اینکه زندانی سیاس بیمار دیگر چرا باید آنقدر شکنجه شود و مورد بی توجهی به درمانش شود که در آستانه ی مرگ قرار گیرد. سئول است که اگر وحشت ز قیام مردم ناراضی نیست .پس اینگونه اعمال ضد بشری ناشی از چیست ؟ کدامین کشور دمکراتیکی اینگونه بطور عریان نقض حقوق بشر می کند ودشمنی با آزادی بیان وعقیده وقلم می ورزد و شیادانه و طلبکارانه مدعی آزاد وامن ترین کشور جهان می شود؟

14 ماه بلاتکلیفی یک زندانی سیاسی در بند مخوف 209 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی هادی اسدالله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 بیش از 14 ماه است که در بند مخوف 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر می برد.زندانی سیاسی هادی اسدالله 53 ساله بیش از 14 ماه است که در بند مخوف 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر می برد.او از آن زمان تاکنون بی نام و نشان و بلاتکلیف در بازداشت بازجویان وزارت اطلاعات بسر می برد.علت دستگیری وی شرکت در اعتراضات سال 88 و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران می باشد. این زندانی سیاسی در طی مدت بازداشتش در بند 209 چند ماه در سلولهای انفرادی بسر برد و در طی این مدت تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته بود هدف از این شکنجه ها وادار کردن وی به شرکت در مصاحبه های تلویزیونی و تکرار گفته های بازجویان وزارت اطلاعات برای اتهام سازی علیه وی بوده است.شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی این زندانی سیاسی توسط آخوندی با نام مستعار علوی و سعید شیخان که از مسئولین و سربازجویان وزارت اطلاعات ولی فقیه علی خامنه ای در شکنجه گاه وزارت اطلاعات می باشند صورت می گرفت. زندانی سیاسی هادی اسدالله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و چند سال در زندان بسر برده بود.علیرغم گذشت 14 ماه همچنان در شکنجه گاه وزارت اطلاعات و در بلاتکلیفی بسر می برد.محاکمه معترضان به خشک شدن دریاچه رضائیه.روز سه شنبه، ۲۲ آذر ماه دادگاه ۱۲۸ نفر از دستگیرشدگان اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه در شعبه ۱۰۴ عمومی تبریز به ریاست قاضی کیانوش شکوه تازه برگزار شد.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تبریز، محاکمه این افراد از ساعت ۳۰: ۸ الی ۱۴ به طول انجامید. به علت کثرت متهمین، قاضی بصورت گروه های ۳۰ نفره اقدام به فراخوانی افراد برای محاکمه به داخل دادگاه می کرد. یوسف مولایی و موسی برزین خلیفه لو وکالت این افراد را بر عهده داشتند. اتهام وارده به این افراد اخلال در نظم عمومی اعلام شده است.لازم به ذکر است، به علت حضور این افراد به همراه خانواده هایشان ازدحام بسیار زیادی در دادگستری تبریز ایجاد شده بود.افراد محاکمه شده در جریان تظاهراتهای مربوط به دریاچه ارومیه در تبریز و چند بازی تیم تراکتورسازی دستگیر شده و با قرار وثیقه آزاد شده بودند.در جریان تظاهرات های مسالمت آمیز مردمی در اعتراض به رد طرح دو فوریتی آبرسانی به دریاچه ارومیه از سوی مجلس صدها تن از شهروندان بازداشت شدند.عدم درمان، باعث در آستانۀ مرگ قرار گرفتن یک زندانی شده است.بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وضعیت بسیار وخیم جسمی زندانی سیاسی حسن تفاح و عدم درمان او باعث در آستانۀ مرگ قرار گرفتن وی شده استزندانی سیاسی حسن تفاح حدودا 84 ساله چند ماهی است که به سرطان خون مبتلا شده است ولی این زندانی سیاسی بدون درمان در زندان به حال خود رها شده است. او از هفته پیش نوک انکشتان دستش روبه سیاه شدن گذاشته است و این سیاهی انگشتانش بسرعت رو به گسترش است و بند انگشتانش و حتی در حال سرایت به کف دست او می باشد.سیاهی انگشتانش باعث ایجاد دردهای شدید و طاقت فرسایی شده است . این زندانی از درد شدید به خود می پیچید.اما از انتقال وی به بیمارستان و درمان او خوداری می کنند.کمسیون پزشکی به دلیل شرایط وخیم جسمی مدتها است که اعلام کرده است که او قادر به تحمل حبس نیست و باید آزاد شود و از طرفی دیگر بهداری زندان به دادستان تهران اعلام کرده است که آنها قادر به درمان وی در بهداری نیستند و باید به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شود.اما عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و از جنایتکاران علیه بشریت مانع درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان است.زندانی سیاسی حسن تفاح به دلیل اعتقادات مارکسیستی اش توسط صلواتی رئیس شعبۀ 15 معروف به قاضی مرگ به اتهام جاسوسی به 15 سال زندان محکوم شده است. آقای حسن تفاح برای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج کلاس عربی برای پر کردن اوقات فراقت آنها دایر کرده بود.