دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 23 آذر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " پايان بسته فشار آغاز بسته پاسخ "

"مگر انکارکردنی است که ضریب فضای سرکوب و سانسور در جامعه چگونه می باشد وبرای چه هرروز فزونی می گیرد و پیگیری مستمر این سیاست سرکوبگرانه ناشی از چیست؟ اگر وحشت از قیام مردم ناراضی وخشمگین نمی باشد پس برای چیست؟"

مگر انکارکردنی است که ضریب فضای سرکوب و سانسور در جامعه چگونه می باشد وبرای چه هرروز فزونی می گیرد و پیگیری مستمر این سیاست سرکوبگرانه ناشی از چیست؟ اگر وحشت از قیام مردم ناراضی وخشمگین نمی باشد پس برای چیست؟ آیا این سیاست که موازی افزایش اعدام ها ومنحرف کردن اذهان عمومی و پاک کردن صورت مسأله می باشد. می تواند برای همیشه ادامه یابد وبدون واکنش باشد؟ در صورتیکه برخی از سایت های حامی دولت پیش بینی کرده اند که زمان 12 اسفند برگزاری نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی دوره ی نهم تداعی کننده ی فضای جنگ 8 ساله و دوران سال 88 خواهد شد .برای اینکه با پاک کردن صورت مسأله نه معضلات بطور ریشه ای حل و بر طرف نمی شود . بلکه تبدیل به آتش پنهان زیر خاکستر می شود ومنتظر ورزیدن نسیم می ماند تا باپس زدن خاکستر شعله های خشم آتش افروز ونمایان شود.به خصوص اینکه هرروز بر عمق نارضایتی وتنفر عمومی بدلایل اقتصادی واجتماعی و خفقان و سرکوب وسانسور افزوده می شود که کاهش یافتنی نمی باشد. بنابراین برای وارونه کردن حقایق و واقعیات مأمور قلم بر دست یادداشت روز نویس می بایست با نادیده گرفتن خشم ونارضایتی مهار شده ی مردم این چنین مدعی خنثی کردن توطئه و فشارهای غرب به ویژه آمریکا شود:

"3پرونده حقوق بشر، هسته اي و تروريسم دقيقا به اين دليل با هم تلفيق شد كه آمريكايي ها نسبت به درستي پيش فرض هاي خود اطمينان داشتند. به لحاظ داخلي دولت آمريكا همچنان تصور مي كند بالاخره زماني قادر خواهد بود فشارهاي سياسي و ديپلماتيك از بيرون را تبديل به پديده هاي اجتماعي و سياسي در داخل ايران بكند. اگر بگوييم هدف غايي همه فشارهاي بيروني عليه ايران فعال كردن مكانيسم هاي اعتراضي درون ايران است بيراه نگفته ايم.حدود 3 ماه پيش برخي كدهاي منتقل شده از داخل به همراه ارزيابي ساده لوحانه و حتي شايد بتوان گفت خيال پردازانه سفارتخانه هاي اروپايي در تهران - بويژه سفارتخانه انگليس- دولت اوباما را به اين نتيجه رساند كه اختلاف هاي داخلي در ايران به بيشترين مقدار خود پس از حوادث سال 88 رسيده و بنابراين وقت آن است كه فشارهاي بيروني بر ايران مجددا از سر گرفته شود به اين اميد كه اين اختلاف ها مجددا تا جايي بالا بگيرد كه بتوان با استفاده از آن تحريكات اجتماعي ايجاد كرد. نتيجه اين است كه آمريكايي ها به شدت به محيط داخلي ايران چشم دوخته اند و «سنجش ميزات تاثير بر محيط داخلي ايران» مهم ترين فاكتوري است كه تعيين مي كند آمريكا هم اكنون از چه گزينه اي عليه ايران استفاده خواهد كرد".

مدعی یادداشت روز نویس عجیب است که دلیل حضور سپاه قدس در عراق وسوریه و به گروگان گرفتن مردم این دو کشور که سپر بلای اهداف هسته ای از سوی حاکمان ایران شده اند . همچنین هدف دفع خطر تهاجم نظامی و کاهش تحریم های و فشار سیاست منزوی کردن رژیم فاشیستی مذهبی در منطقه هم می باشد که در راستای دفاع از اهداف دست یابی سلاح هسته ای است .البته وی پیگیری این اهداف را این چنین از موضع فرار به جلو در پوشش ادعای رهبریت جنبش اسلامی منطقه از سوی ایران تحلیل و تفسیر کرده است :

"اما اين فقط يك جنبه از مسئله است. جنبه ديگر اين است كه آمريكايي ها تصور مي كردند اگر بسته اي پرحجم از فشار با مشاركت تعداد چشم پركني از بازيگران بين المللي و با سر و صداي تبليغاتي فراوان روي ايران فعال شود، آن وقت ايران دچار نوعي «بحران مديريت» خواهد شد و با مشغول شدن به مديريت منفعلانه ضربه هاي پي در پي اي دريافت مي كند، لاجرم در محيط منطقه -كه اكنون مملو از آسيب هاي راهبردي براي امنيت ملي آمريكاست- به انفعال و بي عملي كشيده خواهد شد. در نتيجه تصور آمريكايي ها اين بود كه با فعال كردن اين بسته فشار بر روي ايران مي توانند لااقل اندكي وقت بخرند؛ وقت براي آنكه ببينند آيا در داخل ايران جريان هاي فتنه و انحراف قادر به كليد زدن پروژه هاي مدنظر آنها خواهند بود يا نه (پروژه هايي كه بايد جداگانه درباره آن بحث كرد) و وقت براي اينكه شايد بتوانند اندكي تحولات منطقه را كنترل كنند".

در ادامه ی بیان وتفسیر خنثی کردن طرح های آمریکای دشمن که از سوی رهبران رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلب دنبال می شود.ناخواسته اعتراف شده است که خواسته ی حاکمان بطور وارونه از سوی آمریکا مطرح شده است . زیرا که ادعا شده هدف مقامات آمریکا از فشار های وارده وادار کردن حاکمان ایران به تن دادن مذاکره و سازش بوده است . در صورتیکه اینگونه این توطئه ی فشار همراه با توطئه وتهدید دفع شده است :

"اول، اينكه آمريكايي ها تصور مي كردند تشديد فشارها از بيرون اجماع داخل براي مقاومت در مقابل غرب را در نخبگان ايران بويژه تصميم گيرندگان از بين خواهد برد و بنابراين اتفاق نظري درون ايران براي پاسخ دهي به فشارهاي غرب شكل نخواهد گرفت. به عبارت ديگر، اگر بخواهيم از تعابيري كه خود آمريكايي ها به كار برده اند استفاده كنيم اينطور مي شود گفت كه آمريكا تصور مي كرد ايران دچار نوعي «بحران پاسخ دهي» خواهد بود.دوم، تصور آمريكايي ها اين بود كه ايران پس از مواجه شدن با فشارها به جاي تشديد درگيري با آمريكا تصميم خواهد گرفت با اين كشور وارد مذاكره شود. آدرس هاي غلطي كه دو جريان فتنه و انحراف در ماه هاي گذشته درباره آمادگي براي مذاكره با آمريكا به واشينگتن ارسال كردند در شكل گيري اين محاسبه غلط در ذهن آمريكا نقشي بسيار مهم و جدي داشت. بنابراين از ديد آمريكا قرار بود خروجي فرآيند تشديد فشار نه تشديد درگيري بلكه متمايل شدن ايران به مصالحه باشد"

قلم زن سایت های حزب الله رجا نیوز و دروغ پرداز پاسداران فارس و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان نگفته است که دلیل تهاجم و اشغال سفارت انگلیس در تهران برای عبور از بحران 3 هزار میلیارد تومان اختلاس بانکی ومنحرف کردن اذهان عمومی پیرامون انفجارها در پادگان موشکی مدرس پاسداران کرج و تأسیسات هسته ای در اصفهان بود . همچنین اذعان نکرده است چون عبور از بحران ها با این اقدام اراذل اوباشان بی ترمز ودنده عقب کنده ی بسیجی نه امکان پذیر نبود ، بلکه اشغال سفارت انگلیس تبدیل به بحران دیگری شد. بنابراین تلاش برای دست یابی به هواپیمای جاسوسی آمریکایی از سوی گروه حکمتیار شروع شد تا سپر دفاعی مقابل تشدید فشار های غرب به خصوص آمریکا وعبور از بحران باشد وادعا شد که کار پدافند الکترونیکی پاسداران است.غافل از آنکه وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده است که هواپیما های تجسسی آمریکا همچون گذشته به مأموریت های خود در آسمان افغان و ایران ادامه خواهد داد که معنی اش این است که آمریکا نگرانی از توپ وتشر وگرد وخاک بر پا کردن جنگ روانی تبلیغاتی پاسداران کودتاگر حاکم بر ایران ندارد . بعلاوه آن سوی معادله این است که اگر چنانچه مدعیان کودتا گر پاسدار راست می گویند که از آنگونه تکنولوژی برتر پدافند الکترونیکی بر خور دارند که قادرند هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین آمریکایی را منحرف ودر خاک ایران بر زمین بنشانند. چرا موفق به دفع خطر انفجار موشکی پادگان خود در ملارد کرج نشدند؟ همچنین برای چه پاسدار ترکشی و موجی سعید جلیلی این پیک ویژه ی ولی وقیح منفور ونا مشروع راهی سفر روسیه شد. تا به امید جلب موافقت روس ها برای تحویل دادن امکانات رد یاب ضد هواپیمای تجسسی بدون سر نشین آمریکایی کسب شود .یاا ینکه پیشنهاد ورود به کارشناسان ومتخصصان نظامی روسی به ایران داده شود تا که این هواپیمای جاسوسی را کالبد شکافی کنند تا با دست پر بتوانند مقابل آمریکا مانور تبلیغاتی دهند ودست به باج گیری بزنند . بهر حال بباید گفت همانگونه که مهمان پرست مترسک وزارت ترور و جاسوسی امور خارجه قول داده است که تعداد بیشتری از اینگونه هواپیماهای بدون سرنشین جاسوسی آمریکا به نمایس گذاشته خواهد شد. اگر چنانچه این ادعا واقعیت داشته باشد باید اقدام سقوط هواپیماهای تجسسی بدون سر نشین آمریکایی تکرار شود. آنگاه تبلیغات شان می تواندبردداشته باشد. در غیر اینصورت گند خالی بندی شان بد جوری در می آید وتوطئه ی مانور تبلیغاتی جنگ روانی شان بر سرشان آوار می شود وزیرآب مانور تبلیغاتی این چنینی شان بوضوح زده می شود :

"در گام نخست ايران سعي كرد با يك سيلي محكم شروع كند. به زمين نشاندن هواپيماي بدون سرنشين RQ-170 ضربه اي آنچنان كاري به دولت آمريكاست كه بدون شك سال هاي طولاني طول خواهد كشيد تا حتي سازمان سيا به عمق آن پي ببرد. پس از حدود يك هفته از روز 4 دسامبر كه اپراتورهاي آمريكايي كنترل خود بر اين هواپيما را از دست دادند، واكنش دولتمردان آمريكايي همچنان حاكي از شوك و بهتي علاج ناپذير است. كمترين نتيجه اين عمليات اطلاعاتي بزرگ اين است كه سيا مجبور خواهد بود در تمام روش هاي جمع آوري فني خود در ايران به طور كامل بازنگري كند و اين در يك تخمين كاملا حداقلي يعني دود شدن و به هوا رفتن ميلياردها دلار سرمايه. اما نتايج اصلي فقط زماني آشكار مي شود كه ايران فرايند دمونتاژ (باز كردن قطعات سر هم شده)، كشف رمز اطلاعات و استخراج آنها، تفكيك فناوري ها، و طراحي پدافند اين فناوري ها را آغاز كند. اين فاجعه اي است كه به زودي بر سر آمريكايي ها خواهد آمد بدون آنكه بتوانند حتي يك محاسبه صحيح از ميزان آن داشته باشند"

درخاتمه اینکه در زمان قدیم که سیستم پزشکی و بهداشت در ایران پشرفت نکرده بود .بر حسب سنتی وقتی کودکان پسر را می خواستند ختنه یا مسلمان کنند .یک دلاک با یک کیف وتیغ تیز دلاکی اش با مقداری پنبه و الکل و فکر کنم خاک ذغال برای مداوا وارد خانه ی کودک پسر می شدتا مشغول ختنه ی فردی یا جمعی شود . یعنی چند کودک پسر فامیل یک جا جمع می شدند. بهرحال پس از اجرای مراحل ختنه کردن از پنبه و خاکستر ذغال استفاده می شد. البته چند روز هم می بایست به جای زیر شلواری از لنگ یا زیر شلواری گشاد کودک ختنه شده استفاده می نمود . اما موقع اجرای ختنه یک چراغ گرد سوز کنج اتاق برروی یک میزی روشن نگهداشته می شد تا که دلاک با اشاره انگشت به کودک بگوید آن را نگاه کن. یا اینکه بگوید آن گنجشک در طاقچه یا کنج اتاق را نگاه کن تا باچرخش چشمان کودک یک لحظه حواس پرتی که برای کودک پسر به وجود می آمد. آنگاه دلاک هم با تیغ تیز دلاکی خود کار ختنه را ا نجام می داد وحق الزحمه اش را می گرفت و می رفت. سپس برای پانسمان یا تعویض پنبه وخاک ذغال چند روزی هم سرکی می کشید . ناگفته نماند که ختنه همراه با جشن ختنه سوران همراه بود . همچنین جیب بران حرفه ای هم از شگرد وترفند خاص خودشان در اماکن عمومی و شلوغ همچون محل تجمع نمایشات خیابانی یا مار بازی در زمان قدیم دست به جیب بری می زدند . اما اکنون 33 سال است که نوبت حاکمان عوامفریب و دین فروش غارتگر حاکم بر ایران رسیده است تا که با شیوه های گوناگون مشغول حواس پرتی شوند یا اذهان عمومی را منحرف نمایند تا آنجا که می توانند مردم را برای سرکیسه کنند. بطور مثال 8 سال با جنگ مردم را گول زدند ولخت وبیچاره کردند . همچنین بیش از 3 دهه است که با پوشش مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا سناریوی تکراری سر کار گذاشتن مردم همراه با سیاست فریب دادن مردم را دنبال کرده وجیب های شان زده و سفره های خالی شان را خالی تر نموده اند . همینطور چند سالی هم با پروژه ی هسته ای مردم سرگرم شده اند.اکنون هم ادامه ی این داستان پیوند به در دست داشتن هواپیمای فوق جاسوسی آمریکا زده شده است و مجریان هم از جمله مشابه همین عضو حزب الله وقلم زن دروغ نامه ی کیهان مشغول اجرای شوی باز سازی شده ی آن شغل دلاک ختنه گر و جیب بران ومار بازان سابق شده اند و با شامورتی بازی و ترفند سیاست ایجاد حواس پرت کردن زنجیره ای حوزوی – پاسداری شان اهداف ترسیم شده ی پشت پرده را دنبال وبه پیش می برند.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900923/2.htm#other208

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 23 آذر ماه سال 1390