روزی نامه ی حکومتی کیهان 3 شنبه 27 تیرماه 1391
نقد وبررسی : سرمقاله  (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اقليت رو به فروپاشي عربستان "  
"یادداشت روز نویس وامدار بدون آنکه بگوید اوضاع فساد اقتصادی  در ایران چگونه  است؟ به چه کسانی آقا زاده گفته می شود وچکاره هستند وتعدادشان چه میزان است؟ همچنین چند در صد جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی به سر می برند؟ موضوع فساد اختلاس در کشور به کجا رسیده و ارقام اختلاس شده چقدر است؟ همچنین چند در صد جمعیت کشور اهل تسنن هستند وچه میزان سهمی از قدرت دارند؟ یا با اینان چگونه بر خورد می شود؟ حال بماند که با دراویش وتغییر کیش داده ومسیحی شدگان  یا بهاییان چگونه رفتار می شود؟ مهمتر اینکه با رقبا چگونه رفتار می شود و اکنون کروبی وموسوی کجا هستند تا جایی  که اجازه به کروبی داده نشد تا در مراسم ختم خواهرش حضور داشته باشد ؟ ولی این وامدار وارونه گوی غیر ایرانی از رقابت وفساد در عربستان با اختلافات مذهبی و6 هزار شاهزاده و600 کاخ فساد اخلاقی اینان داد سخن سر داده...."
عجیب  رابطه  ی تنگاتنگ میان  معادله دو جانبه ی بحرانی شدن سوریه و خطری شدن موقعیت بشار اسد رئیس جمهور جنایتکار وخونریز سوریه  با عربستان وجود دارد؟ زیرا که قلم زنان  وامدار و و ابسته به ولی فقیه وپاسدار کودتا گر  از موضع  تندضد آمریکایی به عربستان می تازند . برای این که مرتبط به  سیاست  دیدگاه متضاد حاکمان ایران وعربستان نسبت به سوریه می باشد .  برای همین   این روز ها یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان آنچنان از شرایط انقلابی واوضاع بحرانی وبی ثباتی عربستان یاد و  قلم فرسایی می کنند  و وانمود می کندکه بدلیل اینکه علی خامنه ای ادعای رهبر جنبش بیداری اسلامی منطقه  را  می کند . بنابراین دامنه ی آن نه به عراق وسوریه و ایران که به عربستان رسیده است. طوریکه شرایط عربستان آنگونه مشابه ی فضای 57 درایران شده  است . بهر حال که انگاری  همین روز ها عربستان سقوط می کند وتبدیل به حیاط خلوت دیگر مشابه ی عراق برای حاکمان ایران  خواهد شد . البته قلم زن وامدار غیر ایرانی بدون آنکه بگوید که چگونه سولیوان سفیر آمریکا در ایران پس از انقلاب پیشنهاد عنوان مدل جمهوری اسلامی با رهبریت خمینی را داد سپس خمینی شیاد آن را به مردم ایران تحمیل نمود . همچنین پس از  اشغال سفارت آمریکا زیر چتر مبارزه با آمریکا همه سازمان های انقلابی وسیاسی و منتقدان  وحتی پیروان خمینی شیاد قلع وقمع کنار زده شده اند تا با زد وبند های پنهانی پشت پرده با شیطان بزرگ ولی پوشش ظاهری ضد آمریکایی سیاست مماشات گری دنبال شود. آنگونه که با همکاری هر دو متخاصم هم افغانستان وعراق اشغال نظامی شد هم مجاهدین سازمان متشکل و مسلح  مخالف جدی حاکمان ایران خلع سلاح ونام شان بر توی لیست سیاه تروریست  وزارت امور خارجه ی آمریکا تا حال نگهداشته شده است. ولی قلم بر دست غیر ایرانی وارونه گوی  با خواب شتری دیدن پنبه دانه  لف لف خوری  کردن مدعی شده است که ایران  و عراق وترکیه و پاکستان و  مصر  تبدیل به حکومت های ضد آمریکایی شده اند و اکنون  شرایط دارد به سمتی  می رود که دايره تغيير به عربستان بعنوان آخرين پايگاه قدرت آمريكا رسيده و طول نمی کشد که  عربستان هم  تغییر می  کند و عربستان هم به این کشور های ضد آمریکایی  می  پیوندد تا اسراییل تضعیف شده و تنها برای آمریکا در منطقه بماند . بهرحال یادداشت روز نویس وامدار بدون آنکه بگوید اوضاع فساد اقتصادی  در ایران چگونه  است؟ به چه کسانی آقا زاده گفته می شود وچکاره هستند وتعدادشان چه میزان است؟ همچنین چند در صد جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی به سر می برند؟ موضوع فساد اختلاس در کشور به کجا رسیده و ارقام اختلاس شده چقدر است؟ همچنین چند در صد جمعیت کشور اهل تسنن هستند وچه میزان سهمی از قدرت دارند؟ یا با اینان چگونه بر خورد می شود؟ حال بماند که با دراویش وتغییر کیش داده ومسیحی شدگان  یا بهاییان چگونه رفتار می شود؟ مهمتر اینکه با رقبا چگونه رفتار می شود و اکنون کروبی وموسوی کجا هستند تا جایی  که اجازه به کروبی داده نشد تا در مراسم ختم خواهرش حضور داشته باشد ؟ ولی این وامدار وارونه گوی غیر ایرانی از رقابت وفساد در عربستان با اختلافات مذهبی و6 هزار شاهزاده و600 کاخ فساد اخلاقی اینان داد سخن سر داده و این چنین علیه ی عربستان تحلیل داده و  خبر از سقوط به زودی  عربستان وجایگزین  شدن حکومت ضد آمریکایی وهمچون عراق نزدیک به رژیم فاشیستی مذهبی کوتایی ایران در عربستان داده است :
"تحولات عربستان از آنجا كه ناظر به فروپاشي آخرين ركن قدرت آمريكا در خاورميانه و در جهان اسلام است، داراي تأثير، حساسيت و اهميت ويژه اي مي باشد و از اين رو ممكن است از نظر زماني در مقايسه با آنچه در ايران در سالهاي 56 و 57 رخ داد و يا آنچه در تركيه در فاصله 75 تا 81 روي داد و يا آنچه در عراق در فاصله 81 تا 84 روي داد و نيز آنچه در مصر در فاصله 89 تا 91 اتفاق افتاد، زمان طولاني تري را بخود اختصاص دهد ولي به زودي واقع خواهد شد.ايران اولين كشور از اين مجموعه بود كه با انقلاب اسلامي 1357 از سيطره غرب خارج و به چالش با آمريكا و غرب وارد شد و اين مهمترين ركن قدرت غرب در منطقه بود. پس از ايران روند آزادي در تركيه آغاز شد. غرب براي آنكه اين روند را متوقف گرداند ژنرال هاي ارتش به فرماندهي كنعان اورن را وادار به كودتا كردند اما كودتاي 22 شهريور 59 نتوانست دوام آورد و دو سال بعد از دل آن دولتي علاقه مند به ايران به رياست تورگوت اوزال متولد شد. دولت اوزال اگرچه اسلام گرا نبود اما با گروههاي اسلامي و ايران همكاري فراواني داشت. از دل دولت اوزال احزاب اسلام گرا نظير حزب رفاه متولد شدند و در نهايت سه سال پس از پايان دوره 10 ساله اوزال، اولين نخست وزير اسلام گرا (مرحوم نجم الدين اربكان) دولت را در سال 1375 بدست گرفت. بدين ترتيب دومين پايگاه مهم آمريكا در منطقه هم فرو پاشيد. البته اسلام گرايي در تركيه در دوره رياست 10 ساله اردوغان وحزب عدالت و توسعه- از 24 اسفند 81 تا كنون- دچار انحراف شده ولي تركيه در مضمون اجتماعي در زمره بلوك اسلام در منطقه به حساب مي آيد..سومين پايگاه آمريكا با آغاز دوره يك ساله نخست وزيري ابراهيم جعفري در سال 1383 روند فروپاشي را آغاز كرد، اين روند با روي كارآمدن ائتلاف دوستان ايران در عراق - طالباني، مالكي و مشهداني - تكميل و با خروج كامل نظاميان آمريكايي از عراق در سال گذشته كامل شد و تلاش پي در پي بلوك آمريكا در منطقه براي فروپاشي نظم نوين عراق و ساقط كردن ائتلاف شيعه، سني و كرد به جايي نرسيده است.چهارمين پايگاه استراتژيك آمريكا در منطقه با آغاز انقلاب مصر در روز پنجم بهمن 1389 رو به فروپاشي گذاشت. پيروزي قاطع اسلام گرايان در انتخابات آذر و دي 90 مجلس الشعب مصر، خارج شدن مصر از بلوك غرب با محوريت آمريكا را تداعي كرد و تمكين ساختارهاي سنتي شامل ارتش و احزاب سكولار به رياست جمهوري محمد مرسي كانديداي شناخته شده ترين جريان اسلام گرا در مصر هم نشان داد كه اسلامگرايي در مصر قدرتمند تر از آن است كه بتوان بديلي براي آن در نظر گرفت.از ميان 7 قدرت منطقه اي كه 6 قدرت آن به غرب وابسته بود دو كشور ديگر باقي مانده است؛ رژيم صهيونيستي و عربستان. از آنجا كه رژيم صهيونيستي به خودي خود معنا و مفهوم ندارد و در طول دوره 60 سال اخير همواره به حمايت منطقه اي و بين المللي متكي بوده است به ميزاني كه قدرت هاي اين منطقه راه آزادي و استقلال از غرب را طي مي كنند، امكان تداوم حيات اين رژيم دشوارتر مي شود و از اين رو بايد گفت با رهايي هر قدرت منطقه اي، رژيم تل آويو دچار لرزش شديد و يك گام به سوي نابودي نزديك تر شده است.دايره تغيير اينك به عربستان بعنوان آخرين پايگاه قدرت آمريكا رسيده است. عربستان از جنبه انرژي و در اختيار داشتن يك جريان متشكل و متمركز شبه مذهبي (وهابيت) در بين قدرت هاي ديگر منطقه، موقعيت برجسته تري دارد. براساس بعضي از برآوردهاي شركت آرامكو-شركت آمريكايي سعودي متولي نفت عربستان- اين كشور نزديك به 260 ميليارد بشكه نفت دارد كه البته اخيرا گزارش هاي منابع تخصصي از عدد حداكثر156 ميليارد بشكه نفت حكايت مي كنند، كه هنوز هم رديف اول ذخاير نفت منطقه را براي خود حفظ كرده است. دومين ذخائر نفتي- 143 ميليارد بشكه- به عراق تعلق دارد و ايران با حدود 137 ميليارد بشكه نفت در رديف سوم قرار دارد. با اين وصف خروج عربستان از سيطره غرب تاثير عمده اي بر مهمترين عنصر صنعتي غرب- انرژي- خواهد گذاشت و اين رخداد به يقين قيمت نفت را حداقل به دو برابر قيمت فعلي مي رساند.، كانون شكل گيري جريان تروريستي بين المللي القاعده به حساب مي آيد و بارزترين نقش در خشونت هاي فرقه گرايانه در پاكستان، افغانستان، چچن، عراق، سوريه، ليبي، سومالي و... دارد و مي توان با قاطعيت گفت عامل اصلي درگيري هاي ميان سنيان با سنيان و سنيان با شيعيان به حساب مي آيد.رژيم عربستان سعودي كه از سال 1311 شمسي بر اين سرزمين سيطره پيدا كرده است رژيمي فرقه گرا و در عين حال خانوادگي به حساب مي آيد و جزء معدود كشورهاي دنياست كه دو عنصر فرقه گرايي و دين ستيزي را با خود جمع كرده است. سران رژيم عربستان در دنيا به فساد علني اخلاقي شهره هستند و حدود شش هزار شاهزاده نزديك به 600 كاخ فساد فقط در طائف دارند كه در آن به ميگساري، قمار و فحشاء سرگرم هستند. پادشاه عربستان با وجود آنكه ادعا مي كند مجري احكام شريعت بوده و خادم حرمين شريفين است در جلوي دوربين هاي تلويزيوني هم از نوشيدن شراب ابا ندارد. رژيم عربستان در مسايل مالي نيز فاسدترين رژيم سياسي به حساب مي آيد و شاهزادگان اين كشور در فهرست ثروتمندترين افراد جهان جاي دارند با اين وجود وضع زندگي توده هاي مردم در استان هاي شرقي، جنوبي، غربي و شمالي عربستان رقت بار است به گونه اي كه نرخ مرگ و مير در اين مناطق با نرخ مرگ و مير در كشورهاي نسبتا فقيري مانند سودان و الجزاير برابري مي كند.روي كار آمدن شيعيان در ايران و عراق و خيزش شيعيان بحرين تاثير عمده اي بر منطقه الشرقيه- بزرگترين استان عربستان- برجاي گذاشت و جنبش زيدي ها در يمن بر زيديان دو استان عسير و نجران تاثير داشته است. عربستان بيش از هر نقطه ديگر مستعد يك قيام فراگير است و بدون ترديد طي ماه هاي آينده، عربستان شاهد اين جنبش عميق مردمي و اسلامي خواهد بود."
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی کیهان 3 شنبه 27 تیرماه 1391
اقليت رو به فروپاشي عربستان (يادداشت روز)