(يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " چرا رفوزه مي شوند ؟! "



دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 19 آذر ماه سال 1391
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " چرا رفوزه مي شوند ؟! " 
 " پاسدار سرباز جو شریعتمداری  پس از مانور دادن   تبلیغاتی ضد امپریالیستی با طبری تواب پیام نهایی را عریان کرده و گفته است " امروزه همين جريان شاخك هاي آلوده به وطن فروشي خود را براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم تيز كرده و برخي از شواهد حكايت از آن دارد كه در پس ماجرا، حلقه موسوم انحرافي را نيز به همراهي و همكاري گرفته است. اين جريان اميدي به حضور در انتخابات ندارد زيرا مي داند و بارها تجربه كرده است كه مردم «نقشه راه» را در دست دارند. بيشترين و شايد بتوان گفت؛ تمامي تلاش اين جريان، تفرقه افكني در ميان اصولگرايان و سوار شدن بر موج حاصل از آن است" در خاتمه اینکه آیا پس از 34 سال تجربه اصلاح ناپذیر بودن رژیم فاشیستی مذهبی و آزمون های آزمون شده وشکست خورده به خصوص پس از شکست آزمون کودتای 22 خرداد 88 و با وجود در حصر خانگی بودن دو تن ازر هبران رقیب مغلوب همراه با موجی از اتهامات و اهانت وتوهین و تهدید دیگر که نثار پیروان مدعی خط امام کرده  چه ابهام ونکته ناگفته ای باقی مانده است که به جای تحریم نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری از قبل نتایج  تعیین شده باید بعنوان هیزم آتش تنور انتخابات – انتصابات- تقلبات حماسه ساز  شرکت نمایند و حضور داشته باشند تا بقول سربازجو شریعتمداری بازهم رفوزه شوند  ؟ "
پاسدار شریعتمداری  بدون توجه به اینکه زیر چتر ادعای مبارزه با آمریکا خدمتی که رژیم فاشیستی مذهبی ایران به آمریکا و امپریالیسم در 34 سال گذشته  کرده است که نه مشابه که سابقه تاریخی نداشته است . زیرا که آمریکا و امپریالیسم  چه در منطقه و جهان  پیش از 34 سال پیگیری  می کرد ند و می خواستند که پس از انقلاب 1357 در ایران و پس از اشغال  سفارت آمریکا در 13 آبان 58  در تهران  تا کنون به آن نرسیده اند. زیرا که  پس از انقلاب 57 ابتدا تمام نیروها و سازمان های انقلابی  از سوی  خمینی شیاد سرکوب و از صحنه فعالیت سیاسی در ایران حذف شدند. سپس از طریق حمایت ایران  از مجاهدین افغان و طالبان موجب شکست روس ها از افغانستان شد وبستر ساز فرو ریزی دیوار برلین شرقی در آلمان  و  در ادامه منتهی به فروپاشی  امپرا طوری شوروی شد . همچنین  با اصرار بر ادامه جنگ خانمان سوز ایران و عراق  موجب تضعیف  عراق شد  که در نهایت با همکاری حاکمان ایران عراق اشغال نظامی شد و  عراق  مدافع فلسطین ومخالف آمریکا وسکولار تبدیل به کشور وابسته به آمریکا و حیاط خلوت  حاکمان  ایران با نخست وزیر و دست نشانده نوری مالکی شد . همینطور در ادامه  حاکمان ایران با سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در اموری داخلی کشور های منطقه موجب ناامن وبی ثبات شدن منطقه شد وفضا برای نفوذ درون جنبش آزادیبخش ملی فلسطیین  برای شان آماده شد تا که  حماس تقویت شود . سپس گروه های جهادی فلسطین  وابسته را  بوجود آوردند تاوهمسوی حزب الله لبنان در راستای ا هداف جنگ افروزانه حاکمان ایران شوند که حاصل این اقدام برپایی 3 جنگ 33 و 22 و 8 روزه حزب الله لبنان و حماس وجهاد اسلامی با اسراییل شد .  البته دستآورد دیگر سیاست جنگ افروزانه ی حاکمان ایران  در منطقه موجب اشغال نظامی افغانستان شد وپیآمد های این اشغال افغانستان وعراق  مکمل  کودتای 22 خرداد 88 و وقایع پس از آن  شد که تبدیل به جرقه تغییر و تحولات وبهار عرب در منطقه گردید . در مجموع موجب تغییر حکومت های سکولار و مدل نوعی سوسیالیست عربی باتمایل و گرایشات به شوروی سابق به حکومت های مذهبی  و وابسته به غرب و آمریکا شده است. آخرین کشور باقیمانده سوریه است که با حمایت حاکمان ایران سرنوشت شومی در انتظار دیکتاتور جنایتکار بشار اسد رئیس جمهور سوریه می باشد . حال بماند که همه زیر ساخت های ایران در اثر جنگ  8 ساله ایران و عراق نابود شد و باقیمانده اش بدلیل تحریم های اقتصادی ونفتی ناشی از اهداف نظامی هسته ای دارد بمرور نابود می گردد. حال بماند تسلط آمریکا بر منابع  نفت  و ذخایر گاز منطقه وفروش ارقام نجومی و سرسام آور ده ها میلیاردی تسلیحات نظامی  آمریکا به کشور های منطقه جای خودد ارد. اما پاسدار شر یعتمداری با پاک کردن صورت مسأله و فرار به جلو باا فتخار از بخشی از شیوه بازجویی طبری در زندان اوین کرده است که چگونه وی  مجبور به توبه شد وتواب گشت و لبیک گوی خمینی شیاد امام ضد امپر لیست شد . اکنون با بازتاب این دستآورد بازجویی وتواب سازی طبری  بعنوان سند مبارزه باا مپریالیست و سور زدن به سوسیالیست موجود شوری سابق  یاد نموده ومانور تبلیغاتی داده است . البته پاسدار سربازجو شریعتمداری بازگویی خاطره چگونه تواب سازی طبری را پیش مقدمه رقابت وتضاد و اختلافات باندهای غالب ومغلوب محور بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی یازدهم  کرده است که  علیه ی رقیب مغلوب  به ویژه خط امامی های قبل از دوم خرداد 76  پس ازآن  می باشد . برای همین  مدعی شده حضور چماقداران بی ترمز و دنده عقب کننده شدگان  ساندیس خور  را جريان اصيل انقلاب با صلابت که مدعی شده پیروان اصیل خمینی شاد وجانشین وی هستند  در صحنه  جار زده که مقابل جریان فتنه ایستادند. بهر حال پاسدار سرباز جو شریعتمداری  پس از مانور دادن  تبلیغاتی ضد امپریالیستی با طبری تواب  پیام نهایی را عریان کرده و گفته است  " امروزه همين جريان شاخك هاي آلوده به وطن فروشي خود را براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم تيز كرده و برخي از شواهد حكايت از آن دارد كه در پس ماجرا، حلقه موسوم انحرافي را نيز به همراهي و همكاري گرفته است. اين جريان اميدي به حضور در انتخابات ندارد زيرا مي داند و بارها تجربه كرده است كه مردم «نقشه راه» را در دست دارند. بيشترين و شايد بتوان گفت؛ تمامي تلاش اين جريان، تفرقه افكني در ميان اصولگرايان و سوار شدن بر موج حاصل از آن است" در خاتمه اینکه آیا پس از 34 سال تجربه اصلاح ناپذیر بودن رژیم فاشیستی مذهبی و آزمون های آزمون شده وشکست خورده به خصوص پس از شکست آزمون کودتای 22 خرداد 88 و با وجود در حصر خانگی بودن دو تن ازر هبران رقیب مغلوب همراه با موجی از اتهامات و اهانت وتوهین و تهدید دیگر که نثار پیروان مدعی خط امام کرده  چه ابهام ونکته ناگفته ای باقی مانده است که به جای تحریم نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری از قبل نتایج  تعیین شده باید بعنوان هیزم آتش تنور انتخابات – انتصابات- تقلبات حماسه ساز  شرکت نمایند و حضور داشته باشند تا بقول سربازجو شریعتمداری بازهم رفوزه شوند  ؟ :
"- مرحوم احسان طبري، تئوريسين بلندآوازه ماركسيسم و يكي از 5 نظريه پرداز برجسته آكادمي علوم شوروي سابق كه در جايگاه شوراي مركزي حزب توده بازداشت شده و به اسلام گرويده بود، درباره نقش ضد استكباري انقلاب اسلامي و تحول آفريني آن مي گفت (نقل به مضمون): تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، تابلو و شعار مبارزه با امپرياليسم در انحصار شوروي بود كه به عنوان اردوگاه اصلي ماركسيسم و در قد و قواره يكي از دو ابرقدرت جهان، مقابل اردوگاه امپرياليسم به سركردگي آمريكا ايستاده بود. اما انقلاب اسلامي اين شعار را به نفع خود مصادره كرد و تابلوي ضدامپرياليستي ما- اردوگاه ماركسيسم- را پايين كشيد. مرحوم طبري ديدگاه خود را اينگونه توضيح مي داد: امام خميني تابلوي «نه شرقي نه غربي، جمهوري اسلامي» را برافراشت كه منظورش نفي هر دو اردوگاه ماركسيسم و امپرياليسم بود. تا اينجا اگرچه نفي اردوگاه ماركسيسم از سوي رهبر يك انقلاب بزرگ براي ما ناخوشايند بود ولي بر اين باور بوديم كه اين شعار در عرصه اجرا دوام چنداني ندارد. طبري مي گفت؛ ما- اردوگاه ماركسيسم- در رقابت با شما بر سر تصاحب تابلوي ضدامپرياليستي نه فقط دست برتر را داشتيم بلكه توان تبليغاتي شما براي حفظ اين تابلو با توان و ظرفيت تبليغاتي ما قابل مقايسه هم نبود. چرا كه اردوگاه ماركسيسم از رسانه هاي فراوان و پردامنه اي برخوردار بود و علاوه بر آن، دهها روزنامه و رسانه وابسته به احزاب ماركسيست در اروپا و آمريكا و برخي كشورهاي منطقه نيز در اختيار ما بود. بنابراين طبيعي بود كه در رقابت با شما بر سر تصاحب انحصاري تابلوي ضدامپرياليستي پيروز ميدان باشيم. ولي شكست ما از آنجا آغاز شد كه امام خميني(ره) مبارزه با امپرياليسم را از عرصه «تئوري» به ميدان عمل و اجرا وارد كرد. يعني-اين تعبير از مرحوم طبري است- «در ميدان عمل هل من مبارز طلبيد» و اين در حالي بود كه اردوگاه ماركسيسم با پرچمداري شوروي و به عنوان يكي از دو ابرقدرت جهان در اين ميدان آزمون موفقي نداشت و چند عقب نشيني بزرگ را در كارنامه ضدامپرياليستي خود ثبت كرده بود. مرحوم طبري مي گفت؛ ما در خليج خوك ها وقتي با اولتيماتوم جان.اف.كندي روبرو شديم به ناچار عقب نشستيم و دفتر سياسي حزب كمونيست شوروي -پوليت بورو- اعلام كرد كه خروشچف را نبايد به خاطر اين عقب نشيني سرزنش كرد! در جريان نهضت ميرزا كوچك خان جنگلي نيز به نفع رضاخان وارد عمل شديم و در قيام 15 خرداد همراه آمريكا، ولي با ادبيات ماركسيستي، آن قيام را محكوم كرديم. طبري مي گفت؛ اما، شما با اينكه تازه از يك انقلاب بيرون آمده بوديد، سفارت آمريكا، در تهران را تسخير كرديد و امام خميني از آن با عنوان انقلابي بزرگتر ياد كرد و فرستاده جيمي كارتر را كه براي مذاكره عازم ايران بود، از فراز آسمان تركيه بازگرداند و... خدايش رحمت كند و توبه اش را كه همراه با ده ها مقاله مستند و مصاحبه در نفي ماركسيسم و دفاع از انقلاب اسلامي همراه بود، قبول فرمايد.مرحوم احسان طبري كشف تازه اي نكرده بود بلكه با شجاعت و به صراحت از واقعيتي سخن گفته بود كه بسياري از دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها، سعي در كتمان آن داشتند اين روزها در عرصه داخلي و با نزديك تر شدن زمان انتخابات رياست جمهوري يازدهم شاهد تلاش جريان ورشكسته اي هستيم كه تا قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 1376 تابلوي «خط امامي» را برافراشته بود و حتي پيروان واقعي و از جان گذشته امام راحل(ره) را بيرون از اين دايره معرفي مي كرد اما، بعد از انتخابات 1376 و هنگامي كه بوي قدرت به مشامش رسيد و پاي انتخاب بين منافع شخصي و گروهي از يك سو و حركت در خط اصيل امام(ره) از سوي ديگر به ميان آمد، نشان داد كه مرد اين ميدان نيست. از اين روي تابلوي خط امامي را پائين كشيده و تابلوي «دوم خردادي» را برافراشت! چند ماه بعد وقتي آمريكايي ها بر ضرورت اصلاحات در ايران اسلامي، تاكيد ورزيدند و به صراحت اعلام كردند كه اصلاحات مورد نظر آنها در دو محور پلكاني، «تغيير رفتار» و «تغيير ساختار» جمهوري اسلامي تعريف مي شود، جريان ياد شده تابلوي دوم خردادي را پائين آورد و نام جبهه اصلاحات را برگزيد. در اين دوره، روزنامه هاي تحت مديريت اين جبهه كه به روزنامه هاي زنجيره اي معروف شده بودند، تقريبا تمامي ارزش ها و آموزه هاي اسلامي و انقلابي را زير سؤال كشيده و نفي كردند؛رجوع کردن به  ترفند  گزینه های ده ها بار تکراری بمنزله تنظیم کیفر خواست اتهامی کرده است. . «مظاهر ديني مانند حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است»! «آن دسته از جواناني كه به مساجد روي مي آورند يا كتاب هاي ديني مي خوانند از نظر ساختار فكري و رواني ضعيف هستند»! «بسيج عامل خشونت است»! «تفكر شيعي باعث انحطاط مملكت و مانعي براي دموكراسي است»! «مشكل مملكت ما اين است كه در ايران، هنوز خدا نمرده است»! «عليه خدا هم مي توان تظاهرات كرد»! و... چه كسي باور مي كرد كه اين نمونه ها و صدها -بلكه هزاران- نمونه ديگر از اين دست كه تمامي اسناد مكتوب آن - روزنامه هاي زنجيره اي- موجود است از سوي كساني مطرح شده باشد كه پيش از آن داعيه خط امامي داشتند؟!همين جريان در انتخابات دهم رياست جمهوري پوست انداخته و با تابلوي دموكراسي خواهي! به ميدان آمد ولي باز هم حضور جريان اصيل اسلامي و انقلابي فرصت گندم نمايي و جوفروشي را از جريان ياد شده سلب كرد و جريان مزبور با كنار گذاشتن ادعاي دموكراسي خواهي به ماموريت براي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس تن داد. به يقين اگر جريان اصيل انقلاب با صلابت در صحنه حضور نداشت، رسوايي و طرد اصحاب فتنه به آساني صورت نمي پذيرفت. رسوايي بزرگي كه با حضور حماسي و بي نظير مردم در 9 دي ماه 1388 رقم خورد و در تاريخ ماندگار شد.امروزه همين جريان شاخك هاي آلوده به وطن فروشي خود را براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم تيز كرده و برخي از شواهد حكايت از آن دارد كه در پس ماجرا، حلقه موسوم انحرافي را نيز به همراهي و همكاري گرفته است. اين جريان- چنان كه بعدها به آن خواهيم پرداخت- اميدي به حضور در انتخابات ندارد زيرا مي داند و بارها تجربه كرده است كه مردم «نقشه راه» را در دست دارند. بيشترين و شايد بتوان گفت؛ تمامي تلاش اين جريان، تفرقه افكني در ميان اصولگرايان و سوار شدن بر موج حاصل از آن است"
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 19 آذر ماه سال 1391
چرا رفوزه مي شوند ؟! (يادداشت روز)