به زودي بايد فاضلاب را تصفيه كنيم و بخوريم!

جغرافيدان برجسته ايرانيآب‌ها تمام مي‌شوند و به زودي بايد فاضلاب را تصفيه كنيم و بخوريم!.18 اردیبهشت - 93
وقتی اقتصاد مال خر باشد و 1000 میلیارد دلار هزینه ی جنگ ویرانگر خانمانسور موهبت الهی باشد .وقتی هزینه ی انرژی هسته ای که بیش از هزینه ی جنگ هزینه داشته باشد و  موجب تحریم وورشکستگی و بحران اقتصادی شده  ولی حق مسلم باشد . وقی در دوران احمدی نژاد 600 مییارد دلار سرمایه کشور به برون مرز منتقل می شود .چرا نباید بدلیل عدم مدیریت و بهدر رفتن آب خطر تهدید کم آبی  وجود داشته باشد  بعنوان راه حال   توصیه تصفیه  فاضلآب برای مصرف داده  نشود؟
يك جغرافيدان برجسته ايراني معتقد است كه براي مبارزه با كمبود آب،‌ بايد سراغ آب‌هاي غيرمتعارف رفت. مثل فاضلاب و جمع آوري آب بارانبحران آب، وعده تابستان امسال است. از زمستان گذشته و در اوج بارندگي‌ها وزارت نيرو از مردم مي‌خواهد صرفه جويي كنند، فقط 20 درصد. اين درحالي است كه تا همين الان تهران نسبت به دوره مشابه، 44 درصد كمتر بارندگي داشته است. يعني بحران جدي است. دكتر پرويز كردواني، جغرافيدان برجسته ايراني، مي‌گويد اگر روند مصرف آب به همين منوال ادامه داشته باشد، بايد به فكر تصفيه كردن فاضلاب افتاد؛ ابتدا براي آبياري‌هاي درختان شهري و مصرف در صنايع و در مراحل بالاتر، نوشيدنگفتگوي خبرآنلاين با دكتر كردواني را مي‌خوانيد؛ * آقاي دكتر، از زمستان سال گذشته تاكنون، هشدارها درباره كمبود آب داده شده است. بحران آب تا چقدر جدي است؟ وزارت نيرو تاكنون نمي‌گفت. اما از وقتي كه اين همه كشاورزي تعطيل شد،‌تالاب‌ها خشك شدند، اين همه شهرها آب ندارند، مثل كرمان كه از 64 شهر، 62 تا آب ندارند،‌ هر روز از مردم مي‌خواهند كمتر مصرف كنند و هر روز هم مي‌گويند بايد صرفه جويي كنيد كه اگر نكنيد فشار آب كم مي‌شود، قطع مي‌شود، گران مي‌شود و اينها. اوضاع تهران از همه هم بدتر است. تهران بسياري از استان‌ها و شهرستان‌ها را از لحاظ آب نابود كرد تا مشكل خودش را حل كند، اما هنوز هم تشنه است.
*
چرا؟ 
دو دليل دارد، مصرف زياد آب و آلوده كردن همه آنها* آب تهران از قبل همين قدر مشكل داشت؟ 
اول بايد يك تاريخچه از آب تهران بگويم؛ تهران از قديم از آب قنات استفاده مي‌كرد. همان موقع كه روستا بود و يواش يواش توسعه پيدا مي‌كرد. تهران رود ندارد. يعني آبي سطحي از اول نداشت. از قنات استفاده مي‌كرد. آب جوي‌ها هم آلوده نبود، پس آب جوي را مي‌بستند در آب انبارهايشان. بعد كه جوي‌ها آلوده شد، چاه زدند سر حوض در خانه ها. بعد تلنبه فشاري گذاشتند. از سال 1328 هم شروع كردند به لوله كشي. اما سال 1309 نخستين آب را به تهران انتقال داده بودند؛ آب كرج، همين بلوار كشاورز فعلي. اين آب باعث شد سال 1312 دانشگاه تهران در همان محدوده ساخته شود. بعد كه جمعيت زيادتر شد، سد ساختند. سد لار را ساختند كه آب رودخانه هراز را كه مي‌رفت براي برنج كاري شمال، ‌گرفتند. بعد هم سد لتيان را زدند روي رودخانه جاجرود. پس از كوتاي 28 مرداد، آمريكايي‌ها دشت ورامين را انتخاب كردند براي توسعه كشاورزي. تصميم گرفتند براي آبياري زمين‌هاي كشاورزي 360 پارچه آبادي ورامين، سد بسازند. گفتند يك دهم از اين آب را هم مي‌دهند به تهران. تهران كه بزرگتر شد، يك دهم يك دهم به سهم آب تهران اضافه كردند تا اينكه الان چند سال است يك قطره آب به ورامين نداده‌اند. به همين دليل تصميم گرفتند سد ماملو را بسازند در جنوب دماوند. اين سد هم ساخته شد، اما 70 درصد آب آن براي تهران مي‌برند. 20 درصد براي پرند و 10 درصد هم براي شهرهاي ورامين و پاكدشت. آن به شهر مي‌دهند و نه به كشاورزي. اما من پيش‌بيني مي‌كنم به زودي تمام اين آب را تهران بگيرد. اين را تهران قبلا ثابت كرده. آب سد كرج را هم به تهران مي‌دهند و هيچ آبي براي كرج وجود ندارد. تمام استان البرز همه از آب چاه استفاده مي‌كنند. فاجعه اينجاست كه اين سدها هم كم كم پر مي‌شود و امكان خارج كردن گل و لاي اين سد‌ها را هم ندارند. ضمن اينكه كارهايي كه براي پر نشدن سد لازم است را انجام نداده‌اند. 40 درصد از سد كرج گل و لاي است. بعد رفتند از سرشاخه‌هاي سفيد رود آب آوردند.
بايد فاضلاب را تصفيه كنيم و بخوريم. برخي كشورهاي دنيا خوشحالند كه زباله و فاضلاب زياد دارند، چون منبع درآمدشان است. اما ما فاضلاب را به وزارت نيرو داديم. از زباله هم استفاده نمي‌كنيم. مصرف اول فاضلاب تصفيه شده براي فضاي سبز و مصارف صنعتي، در مرحله بعد و بي‌آبي هم براي خوردن. من پيش‌بيني مي‌كنم در آينده نزديك آب فاضلاب را تصفيه مي‌كنند و مي‌خورند. مثل فضانوردان امروزي كه ادرارشان را تصفيه مي‌كنند و مي‌خورند. يكي از آب‌هاي غيرمتعارف، فاضلاب است. سه تا رود فاضلاب در تهران داريم، برگردانيم تصفيه كنيم و سپس استفاده كنيم، دو تا رود كرج و لتيان آب مي‌شود
* الان طرحي وجود دارد كه از ارتفاعات قله دو هزار و سه هزار براي تهران آب بياورند
اين آب را هم بياورند، ديگر اطراف تهران آب سطحي وجود ندارد. هرچه بود را گرفته است. با اين روند توسعه، مجبور شدند بروند به سمت آب زير زميني. همين الان 40 درصد آب مصرفي تهران از چاه هاست. اين درحالي است كه آب زيرزميني پس انداز آبي هر منطقه است. اين چاه زدن بسيار مضر است. مثلا درياچه اروميه را همين چاه خشك كرد. تعداد چاه‌هاي تهران خيلي زياد شده است. قنات‌ها را خشك كرده است. كشيدن آب چاه‌ها موجب نشست زمين مي‌شود. همين الان مي‌گويند هر سال 36 سانتيمتر و به روايتي تا يك متر تهران نشست مي‌كند. با نشست زمين چند اتفاق بد مي‌افتد؛ احتمال شكستن تاسيسات زيرزمين مثل لوله‌هاي انتقال گاز و آب بالا مي‌رود. اين فاجعه است. ضمن اينكه به دليل فشردگي لايه‌هاي زمين، ذخيره آب در سفره‌هاي زيرزميني هم از بين مي‌رودعلاوه بر اين روز به روز به جمعيت تهران افزوده مي‌شود. خانه‌هاي يك طبقه همه خراب مي‌شوند و حداقل 5 واحدي ساخته مي‌شود. همه اينها آب مي‌خواهند. شهرك‌هاي اطراف تهران هم آب زير زميني پايين دست تهران را كه آلوده است، مصرف مي‌كنند و آب مناسبي ندارند. ضمن اينكه مصرف آب هم بسيار بالاست. مردم در خانه‌ها هم صرفه جويي نمي‌كنند. شهرداري هم بي‌رويه چمن كاري مي‌كند. چمن چند ضرر دارد؛ اول اينكه آب زياد مي‌خواهد. دوم اينكه به گرم شدن زمين كمك مي‌كند. سرطان‌زا هم هست. چون كود شيميايي زيادي براي سبز شدن چمن استفاده مي‌شود و همين موجب افزايش نيترات آب‌هاي زيرزميني مي‌شود. در يك مدت كوتاه هم به زباله بدل مي‌شود. سال به سال نياز آب تهران بيشتر مي‌شود. ضمن اينكه سال به سال امكان ذخيره آب كمتر مي‌شود
* يكي از معضلات تهران،‌ فاضلاب و پسابد است كه به جنوب شهر مي‌رود و اتفاقا با آنها زمين‌هاي كشاورزي هم آبياري مي‌شود. براي كنترل فاضلاب هم كاري نمي‌شود
تهران همه آب‌ها را هم آلوده مي‌كند. چون دشت تهران آلوده است. طبق قانون آب زيرزميني اول دشت همين تجريش، آب كربناته دارد كه خوب است. وسط دشت آب سولفاته است و به درد شرب نمي‌خورد. آخر دشت آب شور شور است. هر دشتي همين است. همين الان سمت بهشت زهرا آب شور است. پساب شهروندان تهراني هم اين شوري را تشديد مي‌كند. از يك طرف ديگر تهران سه تا رود فاضلاب دارد؛ تمام چشمه‌ها كه از باغات شميران و مناطق ديگر شمال شهر بيرون مي‌آيند، تا به جوي خيابان مي‌رسند،‌ آلوده مي‌شود. فاضلاب شهري و خانگي هم كه بماند. عمده اين فاضلاب تصفيه هم نمي‌شود و امكان تصفيه شدن هم ندارد. * براي مقابله با بحران آب چه كار بايد كرد؟ وزارت نيرو فقط مي‌گويد صرفه جويي. اما قبل از آن بايد آب را گران كنند. همين آبي كه در بطري مردم مي‌خرند، ليتري 500 تومان است. يك متر مكعب آب مي‌شود هزار ليتر، يعني 500 هزار تومان. در حالي كه گرانترين آب در ايران هر مترمكعب 3 هزار تومان است. نبايد فقط بگويند صرفه جويي كنيد. بايد مردم را آگاه كنند. بايد به مردم بگويند كه آب نيست و از مردم بخواهند كه همكاري كنند تا آب قطع نشود. كم كردن فشار آب و قطع كردن آب اتفاق خيلي بدي است. قطع كردن آب مهمترين ضرر را براي لوله‌هاي انتقال آب دارد و موجب تركيدگي لوله‌ها مي‌شود و همين موجب هدررفت بيشتر آب مي‌شود. به هرحال بايد مردم را آگاه كرد. آگاه كردن اين نيست كه وزارت نيرو از مردم بخواهد صرفه‌جويي كنند. بايد از طرق رسانه‌ها و حتي خطبه‌هاي نماز جمعه و جماعات و بزرگان ديني مردم را آگاه كنند. ما براي همه چيز آب احتياج داريم. كشاورزي بدون خاك مي‌شود،‌ اما بدون آب امكان پذير نيست. مردم بايد بفهمند هر فرد بايد به صرفه جويي كمك كند. نه اينكه بگويد به من چه، دولت انجام دهد. هر كسي اگر در زندگي خودش درست مصرف كند، جامعه درست مي‌شود
* براي اينكه تهران و شهرهاي بزرگ همه منابع بكر آبي را هدر ندهد، چه راهكاري وجود دارد كه البته طولاني مدت هم بتوان از آن استفاده كرد؟ 
بايد برويم سراغ آب‌هاي غيرمتعارف. درست است كه آب زيرزميني از آب سطحي مهمتر است، اما پس اندازي بود كه تمام شد و رفت. يكسري كشورها آب زيرزميني و سطحي برايشان مهم نيست، چون بارندگي زيادي دارند و يا آب سطحي زيادي دارند و با سدسازي مديريت مي‌كنند. اما در ايران آب زيرزميني مهم است. چون بارندگي در ايران زياد نيست. حتي در شمال هم حساب بكنيد، در تابستان براي برنج بايد آبياري انجام شود. به همين خاطر در شمال هم چاه زياد زده‌اند. آنقدر چاه زده‌اند كه يا آب چاه شور شده و يا سرطان‌زا شده به خاطر مصرف زياد كود شيميايي. مناطق مركزي ايران مثل يزد اوضاع بدتري دارند. نه رود دارند و نه بارندگي. همه مصرف آب در ايران از پس انداز است. پس انداز را غارت كرديم؛ حواسمان نبوده، همينجور آب را از زمين كشيديم و شهرها را توسعه داديم. ضمن اينكه با وجود اين همه توسعه كشاورزي، هنوز هم مواد غذايي را وارد مي‌كنيم. چون سطح كشت را بالا برديم. بهره وري را بالا نبرديم. اين همه سد ساختيم، كه كشاورزي را توسعه بدهيم، عمر سدها تمام شد،‌ اما الان اول تشنگي هستيم. چون درست استفاده نكرديم. آن همه چاه زديم، آب چاه هم تمام شد، باز هم اول تشنگي ماست. با وجود اين همه سازمان و اداره براي محيط زيست و جنگل و مرتع، تالاب‌ها بيشتر خشك شده، جنگل‌ها از بين رفته. الان بايد صنايع را در خيلي شهرها كم كنند. بايد سطح كشت را پايين بياورند
* سدسازي مخالفان بسياري دارد. مي‌شود از سدسازي چشم پوشي كرد؟ 
دولت بايد آب‌هاي سطحي را مديريت كند تا آب هدر نرود. همين سدسازي بخشي از مديريت آب است. علاوه بر اين بايد در انتقال آب هم مديريت داشته باشند. در همين تهران 30 تا 40 درصد آب به دليل فرسودگي لوله‌ها هدر مي‌رود. مديريت در مصرف آب هم بايد در كشاورزي، صنعت، خانه‌ها، شهرداري‌ها و ادارات انجام شود. سدها مشكل نيستند. اگر درست مصرف كنيم، حالا حالاها آب داريم. حتي سمنان و قم و هم آب دارند. گذشت آن روزهايي كه با شيلنگ ماشين مي‌شستيم و يا آنقدر آب به صورت مي‌ريختيم كه تا چند دقيقه آب چكه مي‌كرد. آبهايي كه در اختيار داريم را بايد درست مصرف كنيم. آب را چهار جور مي‌شود مصرف كرد. يكي اسراف در مصرف، بيش از نياز مصرف كردن. يكي ديگر امساك در مصرف، خسيسي كردن. راه سوم مصرف استفاده از بهينه از آب است. نه كم و نه زياد. همه چيز به اندازه. همينجاست كه مي‌گويند اگر 20 درصد كمتر مصرف كنيد، آب جيره بندي نمي‌شود. به نظر من تا 50 درصد هم مي‌شود در مصرف آب صرفه جويي كرد. چهارمين شيوه مصرف آب هم، هدر دادن است؛ اينكه شير آب چكه كند. نوع شستن ظرف و لباس و نظافت شخصي و... 
* براي صرفه جويي بايد وسايلي باشد كه كم مصرف كند. اما همه مردم كه امكان خريد وسايل كم مصرف را ندارند
دولت بايد كمك كند، مثلا شير و دوش كم مصرف به مردم بدهد. در كشاورزي هم بايد دولت سيستم آبياري قطره‌اي را توسعه دهد. اما اين كارها را نمي‌كنند. به كشاورز بگوييم فلان قدر حقابه داري، با همين قدر آب بايد در نصف مساحت قبلي، بيشتر از قبل، محصول داشته باشي. علاوه بر اين بايد كنتورها آب هم مجزا باشد. اما چون هزينه‌اش بالاست، اين كار را نمي‌كنند. نه دولت و نه مردم.
روز به روز به جمعيت تهران افزوده مي‌شود. خانه‌هاي يك طبقه همه خراب مي‌شوند و حداقل 5 واحدي ساخته مي‌شود. همه اينها آب مي‌خواهند. شهرك‌هاي اطراف تهران هم آب زير زميني پايين دست تهران را كه آلوده است، مصرف مي‌كنند و آب مناسبي ندارند. ضمن اينكه مصرف آب هم بسيار بالاست. مردم در خانه‌ها هم صرفه جويي نمي‌كنند. شهرداري هم بي‌رويه چمن كاري مي‌كند
* شما در گفتگوهاي مختلفي كه داشته‌ايد پيشنهاد داده‌ايد دولت بايد برود به سمت استفاده از آب‌هاي غير متعارف. اين آبها چيست؟ 
استفاده از فاضلاب. برخي كشورهاي دنيا خوشحالند كه زباله و فاضلاب زياد دارند، چون منبع درآمدشان است. اما ما فاضلاب را به وزارت نيرو داديم. از زباله هم استفاده نمي‌كنيم. زماني كه من در آلمان درس مي‌خواندم، حتي يك ماهي هم در رود راين آلمان نبود، حيات در آن نبود از بس فاضلاب در آن ريخته مي‌شد. اما 25 سال است كه ريختن فاضلاب به راين ممنوع شده. حيات برگشته. فاضلاب را تصفيه مي‌كنند. مصرف اول فاضلاب تصفيه شده براي فضاي سبز و مصارف صنعتي، در مرحله بعد و بي‌آبي هم براي خوردن. من پيش‌بيني مي‌كنم در آينده نزديك آب فاضلاب را تصفيه مي‌كنند و مي‌خورند. بيچاره آنهايي كه 30 -40 سال بعد به دنيا مي‌آيند؛ نه آب زيرزميني هست و نه آب سطحي. همه سدها را ساخته ايم. مجبورند فاضلاب را تصفيه كنند و بخوردند. مثل فضانوردان امروزي كه ادرارشان را تصفيه مي‌كنند و مي‌خورند. يكي از آب‌هاي غيرمتعارف، فاضلاب است. سه تا رود فاضلاب در تهران داريم، برگردانيم تصفيه كنيم و سپس استفاده كنيم، دو تا رود كرج و لتيان آب مي‌شود
* غير از فاضلاب چه آب‌هايي را مي‌شود استفاده كرد؟ 
آب غيرمتعارف بعدي، جمع آوري از پشت بام خانه‌هاست. اين همه در سطح تهران و شهرهاي ديگر بارندگي مي‌شود، مي‌ريزد روي آسفالت و سنگ فرش، استفاده نمي‌كنيم، آب پاك باران، فاضلاب مي‌شود. در كشورهاي ديگر آب باران را جمع آوري مي‌كنند از پشت بام خانه ها. مي‌گويند هر خانواده‌اي بايد مشكل خودش را خودش حل كند. در همدان كه سالي 300 ميليمتر بارندگي دارد مي‌توانند اين كار را بكنند. هر يك ميليمتر بارندگي مي‌شود يك ليتر آب در مترمربع. يك خانه با 200 متر مربع مساحت در همدان در سال 60 هزار ليتر آب ذخيره مي‌كند، يعني 60 مترمكعب آب. مخزن كوچكي هم مي‌خواهد؛ يعني مخزني با ابعاد 4 متر در 5 متر در 3 متر نياز دارد. در همان پشت بام فقيرانه 200 مترمربعي در همدان، مي‌تواند اينقدر آب ذخيره كند و آب سال را داشته باشد. سومين راه شيرين كردن آب شور است
* اما اين طرح شكست نخورده است؟ 
در گرمسار، قم و سمنان آب شور است، بايد استفاده كنند. بايد بخورند. كارخانه و دستگاه آب شيرين كن بگذارند و استفاده كنند. نه اينكه از كوه‌هاي غرب كشور برايشان آب بياورند. البته نه اينكه آب دريا را بياورند در كوير و شيرين كنند. آب دريا را شيرين كنند و در لوله بياورند براي قم و گرمسار و سمنان، مردم را بد عادت مي‌كنند، چون فكر مي‌كنند آب دارند و بي‌اندازه مصرف مي‌كنند. اوضاع آب آنقدر بد مي‌شود كه در آينده به جاي تانكر نفت و بنزين، تانكر آب بين شهرها حركت مي‌كند. راه چهارم هم جذب رطوبت هواست. در بندرعباس و چابهار مي‌توانند از رطوبت هوا براي تامين آب كشاورزي استفاده كنند. در چابهار، تابستان رطوبت هوا بالاست. رطوبت صد در صد است. كار خيلي ساده‌اي است؛ يك صفحه فلزي به طور عمودي مي‌گذارند، رطوبت را جذب مي‌كند و بعد هم روانه مخزن زيرش مي‌شود. ضمن اينكه بايد كشاورزي منطقه‌اي داشته باشند. هندوانه را در قم نكارند. موز را در شمال نكارند. ضمن اينكه كشاورز نمونه كشاورزي است كه با كمترين آب، بيشترين و بهترين محصول را داشته باشد. به اين مي‌گويند. آب مجازي. گندم كاران ما نبايد چغندر بكارند
* معمولا در سالهاي گذشته براي رفع كم آبي مناطق خشك،‌ آب را انتقال داده‌اند. اين راهكاري خوبي براي مقابله با خشكسالي است؟ 
انتقال آب راهكار آخر براي تامين آب است. اما نه به اين روشي كه الان مطرح است. بايد آب را در زماني كه حوضه‌هاي آبريز، آب سر ريز دارند، انتقال داد. مثلا آب كارون را در دوره‌اي كه سرريز دارد بايد انتقال بدهند و نه در تابستان كه خود منطقه به آب نياز دارد. مردم مناطق خشك را هم بايد آموزش داد در 5-6 ماهي كه آب ندارند، بتوانند خودشان را سرپا نگه دارند. انتقال اشتباه آب در سال‌هاي گذشته موجب شده الان كارون خشك شود و مردم در ان كشاورزي كنند. همين مشكلات دعواهاي قومي و منطقه‌اي را هم در پي دارد.
دكتر كردواني:
*
بايد فاضلاب را تصفيه كنيم و بخوريم.
* برخي كشورهاي دنيا خوشحالند كه زباله و فاضلاب زياد دارند، چون منبع درآمدشان است، اما، ما فاضلاب را به وزارت نيرو داديم و از زباله هم استفاده نمي‌كنيم
* يكي از آب‌هاي غيرمتعارف، فاضلاب است. سه تا رود فاضلاب در تهران داريم، برگردانيم و تصفيه كنيم و سپس استفاده نماييم، دو تا رود كرج و لتيان آب مي‌شود
* روز به روز به جمعيت تهران افزوده مي‌شود. خانه‌هاي يك طبقه همه خراب مي‌شوند و حداقل 5 واحدي ساخته مي‌شود. همه اينها آب مي‌خواهند. شهرك‌هاي اطراف تهران هم آب زيرزميني پايين دست تهران را كه آلوده است، مصرف مي‌كنند و آب مناسبي ندارند.