روزی نامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 12 مهر ماه سال
1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی "این
دو وزیر حقیر "
بالاخره ترکش سیاست 37 ساله ی صدور تروریسم وبحران و
ارتجاع به برون مرز ومداخله گری درامور داخلی کشورهای همسایه ومنطقه اصابت به
مدافعان این سیاست در رژیم وارونه ی ولایت فقیه کرده است . زیرا گذشته از اینکه
رابطه ی رژیم تروریستی ولایت فقیه باعربستان بسیار تنش زا شده است . از طرف دیگر
به دلیل ارسال قایق های حامل موشک و سکوهای پرتاب از سوی پاسداران برای حوثی های
یمنی و حامیان رژیم در یمن منجر به قطع رابطه یمن وبحرین بارژیم وارونه ی ولایت
فقیه به ع نوان اعتراض شده است .از سوی دیگر سخنرانی همراه با ارائه ی شکایت وزاری خارجه ی کشورهای بحرین وامارات عربی درسازمان
ملل به یان کی مون علیه ی مداخله گری رژیم
وارونه ی ولایت فقیه در امور داخلی کشورهای شان را بهمراه داشته است و این بخشی از
هزینه ای است که رژیم تروریستی ولایت فقیه باید به پردازد.
وزیر خارجه امارات در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با متهم ساختن جمهوری اسلامی ایران به دخالت در امور کشورهای عربی سعی کرد دولت امارات را توانمند و با اراده معرفی کند و چنین وانمود سازد که گویا این شیخنشین هم عددی محسوب میشود.
عبدالله بن زاید، ضمن تکرار ادعاهای واهی همیشگی در این زمینه، ایران را عامل بیثباتی در منطقه نامید و مدعی شد ایران در کشورهای همسایه دخالت میکند.نامبرده طی یک لاف زنی دیپلماتیک، حضور نظامی در یمن را برای مبارزه با تروریسم قلمداد کرد و اعلام داشت همه تلاشهایمان را برای بازگرداندن ثبات در یمن بکار خواهیم گرفت و با تلاشها در راه مبارزه با تروریسم سهم بزرگی را ایفا کردهایم و با تمامی وجود با ایران مقابله خواهیم کرد. ضمناً اقدامات ایران در منطقه ثابت کرده ایران صلاحیت انتقاد از عربستان را در حادثه منا ندارد!
وزیر خارجه بحرین نیز قبل از عبدالله بن زاید، ایران را به دخالت در امور داخلی دیگران و دامن زدن به بیثباتی در منطقه متهم کرده بود. بحرین همچنین در یک اقدام نمایشی سفارت خود در تهران را تعطیل و به کاردار جمهوری اسلامی ایران در منامه 3 روز فرصت داده تا خاک این جزیره را ترک نماید. بحرین بطور همزمان از ایران به سازمان ملل شکایت کرده است.
هر دو اقدام این دو شیخ نشین در راستای همسوئی با عربستان معنی و مفهوم واقعی خود را پیدا میکنند ولی جای تعجب است که دقیقاً پس از تغییر نسبی مواضع عربستان و شروع همکاری با جمهوری اسلامی ایران در شناسائی و ارسال پیکر مطهر قربانیان فاجعه منا، این دو شیخ نشین چنین مواضعی را اتخاذ کردهاند. قبل از این سخنان، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان تصریح کرده بود عربستان درسهای خود را از حادثه منا گرفته و در پی شفافیت و تحقیق و بررسی موضوع قربانیان منا است و قطعاً کسانی که قصور کردهاند، مجازات خواهند شد. با مقایسه این موضع با دیدگاههای امارات و بحرین، احتمالاً مقامات ابوظبی و منامه هم غافلگیر شدهاند که چرا در مسیری قرار گرفتهاند که هیچ توجیهی ندارد و در یک موضعگیری شتابزده سعی کردهاند پلهای پشت سر خود را خراب کنند.
ایکاش وزیر خارجه امارات به فجایعی که با همدستی با عربستان در یمن به بار آورده، قدری میاندیشید و به این سئوال پاسخ میداد که چرا خاک یک سرزمین عربی – اسلامی همسایه را شخم زدهاند و با قتل عام هزاران انسان بیگناه و بیدفاع به شرارت و کشتار و جنایت پرداختهاند؟ هلاکت دهها نظامی امارات در یمن که در میان آنها چند فرمانده هم بودهاند، دیگر جائی برای رجزخوانی این شیخ نشین باقی نمیگذارد که خود را عامل ایجاد ثبات و امنیت در یمن و بلکه منطقه معرفی کند و دیگران را به دخالت در امور کشورهای عربی متهم نماید.
زمانی ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان، زمامداران وقت امارات را عناصری نادان و ابله معرفی کرد که جدیترین دشمنانشان، خودشان هستند! گویا این تعبیرات، فقط به آن زمان محدود نمیشود و حتی امروز هم عیناً موضوعیت دارد.
مسئله در مورد بحرین، جدیتر است. شیوخ بحرین گویا فراموش کردهاندکه سرزمین بحرین را به اشغال عربستان در آوردهاند و عملاً فاقد اختیار هستند و به اندازه «لولوی سر خرمن» هم کارآئی ندارند.
اگر امارات و بحرین واقعاً خواستار توقف دخالت دیگران در امور داخلی خود و همسایگان میبودند، خود برای به خاک و خون کشیدن مردم مظلوم یمن وارد عمل نمیشدند و تاوان جنایات خود را با بدرقه اجساد نظامیانی که در یمن به هلاکت رسیدند، نمیپرداختند. بحرین که در اشغال عربستان است و مقر ناوگان پنجم آمریکا مستقر در خلیج فارس شده است، در حد و اندازهای نیست که با فحاشی به کشور مقتدر و بزرگی همچون جمهوری اسلامی ایران، احساس بزرگی کند. خوبست وزرای خارجه این دو شیخ نشین کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس به فهرستی از درخواستهای مکرر قدرتها و ابرقدرتها بنگرند که از ایران اسلامی خواستار همفکری و همکاری در حل و فصل بحرانهای منطقه هستند. ایکاش این دو عنصر حقیر حداقل به اظهارات و مواضع اربابان خود نظری میانداختند تا با اتخاذ این مواضع انحرافی موجب بیاعتباری روزافزون خود نشوند و حداقل، نان را به نرخ روز بخورند! زمانی بود که تکرار سخنان ضد ایرانی شیوخ خلیج فارس به خاطر همراهی با جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران در برخی محافل خریدار داشت ولی امروزه دنیا برای حل و فصل مسائل و مشکلاتی که حکام مرتجع در منطقه ایجاد کردهاند، دست به دامان ایران اسلامی شده و دیگر هیچکس به عربدههای مزدوران منطقهای استکبار اعتنا نمیکند.
وزیر خارجه امارات در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با متهم ساختن جمهوری اسلامی ایران به دخالت در امور کشورهای عربی سعی کرد دولت امارات را توانمند و با اراده معرفی کند و چنین وانمود سازد که گویا این شیخنشین هم عددی محسوب میشود.
عبدالله بن زاید، ضمن تکرار ادعاهای واهی همیشگی در این زمینه، ایران را عامل بیثباتی در منطقه نامید و مدعی شد ایران در کشورهای همسایه دخالت میکند.نامبرده طی یک لاف زنی دیپلماتیک، حضور نظامی در یمن را برای مبارزه با تروریسم قلمداد کرد و اعلام داشت همه تلاشهایمان را برای بازگرداندن ثبات در یمن بکار خواهیم گرفت و با تلاشها در راه مبارزه با تروریسم سهم بزرگی را ایفا کردهایم و با تمامی وجود با ایران مقابله خواهیم کرد. ضمناً اقدامات ایران در منطقه ثابت کرده ایران صلاحیت انتقاد از عربستان را در حادثه منا ندارد!
وزیر خارجه بحرین نیز قبل از عبدالله بن زاید، ایران را به دخالت در امور داخلی دیگران و دامن زدن به بیثباتی در منطقه متهم کرده بود. بحرین همچنین در یک اقدام نمایشی سفارت خود در تهران را تعطیل و به کاردار جمهوری اسلامی ایران در منامه 3 روز فرصت داده تا خاک این جزیره را ترک نماید. بحرین بطور همزمان از ایران به سازمان ملل شکایت کرده است.
هر دو اقدام این دو شیخ نشین در راستای همسوئی با عربستان معنی و مفهوم واقعی خود را پیدا میکنند ولی جای تعجب است که دقیقاً پس از تغییر نسبی مواضع عربستان و شروع همکاری با جمهوری اسلامی ایران در شناسائی و ارسال پیکر مطهر قربانیان فاجعه منا، این دو شیخ نشین چنین مواضعی را اتخاذ کردهاند. قبل از این سخنان، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان تصریح کرده بود عربستان درسهای خود را از حادثه منا گرفته و در پی شفافیت و تحقیق و بررسی موضوع قربانیان منا است و قطعاً کسانی که قصور کردهاند، مجازات خواهند شد. با مقایسه این موضع با دیدگاههای امارات و بحرین، احتمالاً مقامات ابوظبی و منامه هم غافلگیر شدهاند که چرا در مسیری قرار گرفتهاند که هیچ توجیهی ندارد و در یک موضعگیری شتابزده سعی کردهاند پلهای پشت سر خود را خراب کنند.
ایکاش وزیر خارجه امارات به فجایعی که با همدستی با عربستان در یمن به بار آورده، قدری میاندیشید و به این سئوال پاسخ میداد که چرا خاک یک سرزمین عربی – اسلامی همسایه را شخم زدهاند و با قتل عام هزاران انسان بیگناه و بیدفاع به شرارت و کشتار و جنایت پرداختهاند؟ هلاکت دهها نظامی امارات در یمن که در میان آنها چند فرمانده هم بودهاند، دیگر جائی برای رجزخوانی این شیخ نشین باقی نمیگذارد که خود را عامل ایجاد ثبات و امنیت در یمن و بلکه منطقه معرفی کند و دیگران را به دخالت در امور کشورهای عربی متهم نماید.
زمانی ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان، زمامداران وقت امارات را عناصری نادان و ابله معرفی کرد که جدیترین دشمنانشان، خودشان هستند! گویا این تعبیرات، فقط به آن زمان محدود نمیشود و حتی امروز هم عیناً موضوعیت دارد.
مسئله در مورد بحرین، جدیتر است. شیوخ بحرین گویا فراموش کردهاندکه سرزمین بحرین را به اشغال عربستان در آوردهاند و عملاً فاقد اختیار هستند و به اندازه «لولوی سر خرمن» هم کارآئی ندارند.
اگر امارات و بحرین واقعاً خواستار توقف دخالت دیگران در امور داخلی خود و همسایگان میبودند، خود برای به خاک و خون کشیدن مردم مظلوم یمن وارد عمل نمیشدند و تاوان جنایات خود را با بدرقه اجساد نظامیانی که در یمن به هلاکت رسیدند، نمیپرداختند. بحرین که در اشغال عربستان است و مقر ناوگان پنجم آمریکا مستقر در خلیج فارس شده است، در حد و اندازهای نیست که با فحاشی به کشور مقتدر و بزرگی همچون جمهوری اسلامی ایران، احساس بزرگی کند. خوبست وزرای خارجه این دو شیخ نشین کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس به فهرستی از درخواستهای مکرر قدرتها و ابرقدرتها بنگرند که از ایران اسلامی خواستار همفکری و همکاری در حل و فصل بحرانهای منطقه هستند. ایکاش این دو عنصر حقیر حداقل به اظهارات و مواضع اربابان خود نظری میانداختند تا با اتخاذ این مواضع انحرافی موجب بیاعتباری روزافزون خود نشوند و حداقل، نان را به نرخ روز بخورند! زمانی بود که تکرار سخنان ضد ایرانی شیوخ خلیج فارس به خاطر همراهی با جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران در برخی محافل خریدار داشت ولی امروزه دنیا برای حل و فصل مسائل و مشکلاتی که حکام مرتجع در منطقه ایجاد کردهاند، دست به دامان ایران اسلامی شده و دیگر هیچکس به عربدههای مزدوران منطقهای استکبار اعتنا نمیکند.