يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "حالابگو ماشاءالله !"

اوین نامه ی کیهان 13 دو شنبه  مهر ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "حالابگو ماشاءالله !"
 
پس از جنگ خانمانسوز 8 ساله واشغال سفارت آمریکا عامل یا پارامتر مهم دیگری که تا به امروز روز وشب خبرش آنتنی بوده است . برنامه هسته ای می باشد .چون انرژی هسنه ای حق مسلم بوده است .
بنابراین برای دفاع از این حق مسلم سپاه وبسیج با حمایت وچراغ سبز خامنه ای کودتای تقلب انتخاباتی کردند واحمدی را برای 8 سال رئیس جمهور کردند تا درتورسفرهای استانی خود از این شعار انرژی هسته ای حمایت و تبلیغ کند.
در این رابطه  سربازجو شریعتمداری ابتدای یادداشت روز خود را باتمسخر کردن مدافعان توافق هسته شروع است.  درادامه پیرامون برجام افزوده نمونه هاي فراواني از نقاط منفي برجام و قطعنامه 2231 فهرست شده است که در صورت اجرا و عملياتي شدن توافق وين مي تواند براي آينده اقتصادي، امنيتي و علمي کشورمان فاجعه آفرين باشد.
البته سربازجو شریعت نداری بدون آنکه بگوید مگر این طرح هسته ای اقتصادی است که وی اشاره به خطر اقتصادی در آینده کرده است؟
سئوال است  اگر چنانچه برنامه ی هسته ای دارای اهداف اقتصادی بوده است ؟پس چرا این طرح اقتصادی برای سالیان متمادی  بطور پنهانی د نبال؟ چرا پس از فاش شدن بیش از 12 سال مذاکره ی هسته ا یا دامه یافت؟
 چگونه برنامه ی هسته ای  اقتصادی بوده است که اینقدر زمان و سرمایه بر وبس پرهزینه بوده است. در صورتیکه  هنوز به مرحله تولید اقتصادی نرسیده است و هیچ طرح یا چشم انداز ناشی از بازدهی اقتصادی این طرح وجود ندارد؟
 اما اگر طرح امنیتی- نظامی- اطلاعاتی بوده که هست  .برای همین  مصوبات تحریم های شورای امنیت سازان ملل را بهمراه داشته است که در نهایت منجر به سرکشی جام زهر هسته ای از سوی خامنه ای شده است.
 بهرحال سربازجو شریعت نداری  از  نقاط منفي با نگاهي کارشناسانه فهرست شده گفته که دارای  پي آمدهاي فاجعه آفرين است که به وضوح قابل فهم و درک است. از جمله دست اندازي حريف به صنايع موشکي پاسداران  و شماري از واژه هاي چند پهلو و تعريف نشده نياز به بررسي بيشتري داشت. برای همین با پیگیری وفشار پاسداران پیگیربرنامه و اهداف هسته ای به اعضای مجلسا رتجاع  و کميسيون برجام مجلس ارتجاع گزارش ويژه داده است که  نقاط منفی  آسيب پذير و فاجعه آفرين برجام را برشمرده و معرفي کرده است.
- «داش غلام» را خدا رحمت کند، راننده اتوبوس بود، لوطي بود و با معرفت. با اتوبوس بنز 302 خود که اتاق درب و داغوني داشت و موتورش هم چندان تعريفي نداشت در يکي از شرکت هاي مسافربري کار مي کرد. داش غلام روي شيشه عقب اتوبوسش با خط درشت نوشته بود «بگو ماشاءالله» و بر و بچه هاي محل تعجب مي کردند که داش غلام از کدام چشم زخم نگران است؟! چه کسي ممکن است به ماشيني که غير از بوقش، همه جايش صدا مي دهد، چشم زخم بزند؟! داش غلام بعدها پول و پله مختصري دست و پا کرد و اتاق اتوبوسش را رنگ زد و دستي هم به روکش صندلي ها کشيد و بعد، با خط درشت روي شيشه عقب اتوبوس نوشت «حالابگو ماشاءالله»، اتوبوس اما همان اتوبوس قراضه قبلي بود!
    2-
ديروز گزارش کميسيون ويژه بررسي برجام که اعضاي آن را نمايندگان مجلس برگزيده بودند، در صحن علني قرائت شد. اين گزارش همانگونه که در مقدمه آن آمده است و مردم نيز در بسياري از موارد، بي واسطه شاهد بوده اند «طي بيش از 40 روز با برگزاري جلسات متعدد با تيم هاي مذاکره کننده هسته اي، مقام هاي مسئول عالي رتبه کشوري و لشکري، استادان دانشگاه و کارشناسان مختلف ... مسئولان وزارت امور خارجه و سازمان انرژي اتمي، تائيدکنندگان و نقادان مرتبط و متخصصين و انديشمندان ... بازديد ميداني از مراکز هسته اي و...» تهيه شده است. در گزارش کميسيون ويژه ضمن اشاره به برخي از نکات مثبت برجام و قدرداني از تيم مذاکره کننده هسته اي، نمونه هاي فراواني از نقاط منفي برجام و قطعنامه 2231 فهرست شده است که در صورت اجرا و عملياتي شدن توافق وين مي تواند براي آينده اقتصادي، امنيتي و علمي کشورمان فاجعه آفرين باشد. اين نقاط منفي با نگاهي کارشناسانه فهرست شده و پي آمدهاي فاجعه آفرين آن نيز به وضوح قابل فهم و درک است. اگرچه به نظر مي رسد برخي از موارد، از جمله دست اندازي حريف به صنايع موشکي ايران و شماري از واژه هاي چند پهلو و تعريف نشده نياز به بررسي بيشتري داشت. ولي آنچه با قاطعيت مي توان گفت، اين که گزارش کميسيون ويژه تقريبا تمامي نقاط آسيب پذير و فاجعه آفرين برجام را به گونه اي مستند برشمرده و معرفي کرده است.
    3- با توجه به نقاط خطر آفريني که در متن برجام و قطعنامه 2231 آمده است، به وضوح مي توان نتيجه گرفت اجراي توافق وين و ملحقات آن، جمهوري اسلامي ايران را در بسياري از عرصه ها مخصوصا؛ اقتصادي، امنيتي و علمي با فاجعه اي بزرگ روبرو خواهد کرد، بنابراين تنها دو گروه مي توانند با اجراي بي قيدو شرط برجام موافق باشند.
    
اول؛ کساني که براي آينده نظام و مردم و فاجعه اي که در انتظار آنها خواهد بود، ارزش و اهميتي قائل نباشند! بديهي است در ميان جريانات سياسي کشور، غير از اصحاب وطن فروش فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88، گروه ديگري را نمي توان با اين مشخصات آدرس داد.
    
دوم؛ کساني که از محتواي توافق وين و پي آمدهاي خطرآفرين آن برداشت و شناخت دقيقي ندارند و با توجه به چالش 12 ساله هسته اي و هزينه هاي جانبي آن براي کشور که تحريم هاي اقتصادي از با اهميت ترين آنها بوده است، در اين تصور- بخوانيد خيال خام- به سر مي برند که اجراي توافق وين و ملحقات آن مي تواند ضمن پايان دادن به چالش 12 ساله، برداشته شدن تحريم ها و عادي شدن شرايط را نيز به دنبال داشته باشد. انگيزه هاي اين گروه براي موافقت با برجام، مصلحت انديشانه است ولي به دليل کم اطلاعي از ماجرا، به اين واقعيت تلخ توجه ندارند که اجراي برجام آنگونه که تدوين شده است، نه فقط خواسته هاي آنان را تحقق نمي بخشد، بلکه ده ها مشکل فاجعه آميز ديگر هم بر آن مي افزايد.
    
افرادي از اين گروه را مي توان در دولت محترم و برخي از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مشاهده کرد.
    
در اين نوشته با گروه اول يعني اصحاب فتنه آمريکايي - اسرائيلي 88 سخني در ميان نيست، چرا که سابقه وطن فروشي و خيانت آنها - چه به صورت مستقيم و با حضور موثر در فتنه و چه به علت همراهي و حمايت از فتنه گران - جاي کمترين انتظاري از آنان باقي نمي گذارد، اگرچه متاسفانه برخي از اين طيف در دولت کنوني نفوذ کرده و يا از نفوذ بيروني برخوردارند.
    4
- و اما گروه دوم، يعني دولتمردان و برخي از نمايندگان مجلس براي موافقت خود با برجام بايستي ابتدا به اين پرسش منطقي و قانوني پاسخ بدهند که نظر آنان درباره نقاط منفي و خطرآفرين برجام که در گزارش مستند و کارشناسانه کميسيون ويژه آمده است چيست؟ اگر وجود اين نقاط فاجعه آفرين در برجام را تائيد مي کنند، چه توجيه و توضيحي براي موافقت با آن دارند؟ و چنانچه فاجعه آفريني موارد فني و حقوقي تاکيد شده در گزارش کميسيون ويژه را نمي پذيرند، چه دليل قابل قبولي براي اثبات نظر خويش دارند؟ بديهي است که در پاسخ به اين پرسش نمي توان به کليات شعارگونه نظير فتح الفتوح بودن توافق وين، تسليم قدرت هاي بزرگ در مقابل خواست ملت ايران و... امثال آن متوسل شد. بلکه به قول ملاي رومي، «دلايل قوي بايد و منطقي... نه رگ هاي گردن به حجت قوي».
    
البته گفتني است ديروز در صحن علني مجلس روي اين نکته تاکيد شد که هيچيک از نمايندگان با اجراي مطلق برجام موافق نيستند و تقريبا تمامي آنان براين باورند که اين سند بدون شماري از قيدها و شرط ها نبايد پذيرفته شده و به تصويب برسد که دراين باره گفتني است؛ اولا؛ برجام يک معاهده دو جانبه است و براساس قوانين شناخته شده بين المللي - کنوانسيون 1969 وين- معاهده دوجانبه قيد و شرط پذير نيست و فقط مي تواند به طور کامل پذيرفته و يا رد شود. بنابراين چنانچه قيدها و شرط ها، متن سند را تغيير بدهد به معناي رد آن است که با توجه به متن خسارت بار برجام، اميد است چنين باشد. ثانيا؛ قيد و شرط ها نبايد از نوع کليات غيرقابل اندازه گيري و توصيه هاي اخلاقي باشد! بخوانيد.
    5
- ديروز بلافاصله بعد از قرائت گزارش کميسيون ويژه بررسي برجام در صحن علني مجلس، يک طرح دو فوريتي با امضاي 75 تن از نمايندگان مجلس تحت عنوان «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوري اسلامي ايران در اجراي برجام» ارائه شد که هر چند درباره آن گفتني ها و پرسش هاي بي پاسخي هست ولي پرداختن به اين ابهامات بيرون از محدوده نوشته پيش روي است و به فرصتي ديگر مي گذاريم.
    
و اما، براي اين طرح دو فوريتي که در 9 ماده و دو تبصره ارائه شده است هيچ نامي مناسب تر از «کليات ابوالبقاء»! نمي توان يافت و تعجب آور و تاسف بار است که چگونه امضاي 75 تن از نمايندگان مجلس را با خود دارد! مروري گذرا بر مفاد اين طرح نشان مي دهد که «طرح دو فوريتي الزام دولت به اجراي بي قيدوشرط برجام»! نام مناسب تري براي آن است. به چند نمونه از مواد 9 گانه اين طرح توجه کنيد؛
    
در ماده يک آمده است؛ «براساس فتواي رهبر معظم انقلاب اسلامي هيچ دولتي در ايران حق توليد و به کارگيري سلاح کشتار جمعي را ندارد»! اين که از سوي ايران پذيرفته شده است و آرزوي دشمن نيز هست. در ادامه همين ماده تاکيد شده است که ايران بايستي براي ايجاد منطقه عاري از سلاح کشتارجمعي تلاش کند! خب! اين ماده و توصيه اخلاقي چه ربطي به برجام دارد؟! در ماده 2 آمده است: پايه و مبناي برجام به همکاري و احترام متقابل است و هر اقدامي مبتني بر فشار و تهديد موجب تجديدنظر در اين همکاري خواهد شد! که بايد پرسيد؛ مثلااگر 9700 کيلوگرم اورانيوم غني شده را خارج کرديم، سامانه سانتريفيوژها را برهم زديم، راکتور آب سنگين اراک را بتون ريزي کرديم و... اما، طرف مقابل به تعهداتش پايبند نبود، قرار است چه کنيم؟! يعني اين 75 نماينده محترم نمي دانند که چيدمان سانتريفيوژها با چيدمان جعبه هاي ميوه در يک ميوه فروشي فرق دارد و مانند فلان ميوه فروش که هر شب جعبه ها را جمع مي کند و صبح فردا دوباره مي چيند نمي توان سانتريفيوژها را جمع کرده و دوباره چيد؟!
    
در مواد ديگر بر ضرورت برخورد با عدم پايبندي طرف مقابل به تعهدات خود تاکيد شده که بايد گفت؛ اولامگر حريف ديوانه است که برجام را نقض کند؟! و ... بقيه مواد اين طرح نيز حال و هواي مشابهي دارند و در يک کلمه اجراي بي قيدوشرط برجام را توصيه مي کنند.
    6-
نه فقط هيچيک از مواد 9 گانه طرح ياد شده کمترين مغايرتي با متن فاجعه آفرين برجام ندارد و از اين جهت بي ترديد به نفع حريف تدوين شده است بلکه تمامي مصوبات قبلي مجلس براي الزام دولت ها به حفظ دستاوردهاي هسته اي را نيز لغو مي کند! 
     ...
قانون الزام دولت به تعليق اقدامات داوطلبانه مصوب آذرماه 84، قانون الزام دولت به تجديدنظر در همکاري با آژانس مصوب دي ماه 85، قانون صيانت از دستاوردهاي صلح آميز هسته اي مصوب تيرماه 89، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهاي هسته اي مصوب تيرماه 94 همه اين موانع قانوني در طرح پيشنهادي 75 نماينده از پيش پاي دشمن برداشته شده است.
    7- در تمامي 9 ماده طرح مزبور، هيچ اختيار و اجازه تصميم گيري - تاکيد مي شود که هيچ اختياري - به مجلس داده نشده است بلکه در تمامي موارد، بر نظر شوراي عالي امنيت ملي به عنوان محل ارجاع و تصميم گيري تاکيد شده است، و اين بدون کمترين ترديدي به معنا و مفهوم خلع يد مجلس است، آنهم از سوي 75 نماينده مجلس! از اين روي طرح مورد اشاره اولا؛ نقض آشکار قانون اساسي، ثانيا؛ حذف مجلس از چرخه تصميم گيري و... فاعتبروا يا اولي الابصار.
    
و بالاخره بايد گفت، روح مرحوم داش غلام شاد که اتوبوس خودش را بزک مي کرد و نه يک سند ضدملي و فاجعه آفرين براي مردم اين مرز و بوم نظير توافق وين را ... نويسنده: حسين شريعتمداري