گزیده ها قسمت – 2 . 2 دی -94
دشتهای شهرستان میناب بر اثر بیآبی و خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی با هجوم فروچالههای خطرناک مواجه شده است.به گزارش ایسنا، شهرستان میناب که از گذشته به خاطر وجود رودخانههای فراوان و پرآب به این نام خوانده شده است، این روزها در بی آبی به سر می برد و دشتهای حاصلخیزی که زمانی بیشترین محصولات کشاورزی استان را تولید میکردند در حال حاضر رو به نابودی هستند.مشکل بی آبی و حفر چاههای فراوان علاوه بر کاهش شدید ذخایر آب زیرزمینی باعث فشرده شدن لایههای خاک، پایین رفتن سطح ایستایی آبهای زیرزمینی و در نتیجه پیدایش پدیده خطرناک فروچالهها در سطح دشتهای میناب شده است.پدر علم کویر شناسی در خصوص نابودی دشتهای میناب گفت: استفاده بی رویه از آب و ذخایر زیرزمینی سبب شده است که دشتهای میناب بمیرند و خاک این دشتها فرسایش یافته است. این فرسایش خاک یکی از دلایل به وجود آمدن فروچالهها هستند.پروفسور کردوانی با بیان اینکه حفر بیش از ۳۰ چاه در دشت و بستر رودخانه میناب برای تأمین آب بندرعباس منجر به خالی شدن سفرههای زیرزمینی شده است، افزود: یکی دیگر از عوامل بوجود آمدن مخاطراتی مانند فروچالهها در میناب همین امر است. خطهای انتقال آب از دشتها و سد استقلال میناب باید قطع و برداشت آب از دشت میناب متوقف شود زیرا وضعیت دشتهای میناب به شدت بحرانی است.وی تصریح کرد: در سالهای گذشته بیش از 224 حلقه چاه، حفر و به طور غیراصولی و بدون توجه به عواقب آن از منابع آب زیرزمینی میناب برداشت شده است. دشتی که تنها ظرفیت حفر 10 حلقه چاه را داشته با حفر 224 چاه عمیق عملا نابود شده است. بیش از 5 سال، از رویت پدیده فرونشست میناب گذشته است و راهکار جلوگیری از پیشروی این پدیده در میناب پلمب چاههای عمیق، احداث سدهای خاکی، استفاده از آب دریا با راهاندازی آبشیرینکنهای خورشیدی و مهارکردن آبهای جمع شده در پشت بامها است.وی عنوان کرد: به طور کلی حفر چاه چندین معضل اساسی را در کشور ایجاد کرده است که پایین آمدن شدید سطح آب، حذف چاههای آرتزین، جایگزین شدن چاههای معمولی و تبدیل چاههای نیمه عمیق به عمیق از عواقب آن است و اکنون نیز با تداوم این برداشتها با نابودی دشتهای میناب مواجه هستیم.پیشرفت پدیده مخاطره انگیز فروچالهها طی چند ماه اخیر به گونهای بوده است که احتمال جابهجایی مردم روستاهای در معرض خطر را ایجاد کرده است. خسارت منازل و سازههای مردمی و همچنین ترس از افتادن کودکان و احشام اهلی منطقه در این فروچالهها مردم منطقه را با نگرانیهای زیادی مواجه کرده است.علیرضا پاکدامن، معاون استاندار و فرماندار ویژه میناب نیز هرگونه اقدامی در خصوص مقابله با این پدیده را مشروط به نظر کارشناسان اعلام کرد و گفت: دولت پس از بررسی و نظر کارشناسان اقدام عملی انجام میدهد و در این زمینه تصمیم گیری میکند.وی با بیان اینکه احتمال جابهجایی مردم روستاهای در معرض خطر فرونشست وجود دارد، افزود: با توجه به اینکه مردم به سرزمین و محل زندگی خود حساسیت ویژه دارند این موضوع باید با نظرات فنی و کارشناسی تصمیم گیری شود.وی با اشاره به بازدیدهای انجام شده از سوی کارشناسان و مدیران کشوری و استانی از این پدیده، خاطرنشان کرد: قطعا مسئولان نمیتوان نسبت به این مهم بیتفاوت باشند و ما نیز دغدغه رفع این مشکل را داریم و امیدواریم به زودی چارهای اندیشیده شود.به گزارش ایسنا، یکی از راهکارهای خروج از بحران هجوم فروچالهها، احداث آب شیرینکن است تا از این طریق برداشت آب از سفرههای زیرزمینی آن منطقه متوقف شود. از سال 1385 طرح احداث آب شیرینکن در کنار دریا کلید خورده اما هنوز به جایی نرسیده است.علی اصغر رضایی، مدیرعامل شرکت سهامی آب منطقهای هرمزگان در خصوص متوقف شدن این طرح گفت: طرح احداث آب شیرین کن از سال ۱۳۸۵ کلید خورده که متاسفانه به دلیل کمبود اعتبارات هنوز اجرایی نشده است.وی در خصوص برداشت بیرویه آب از دشتهای میناب اظهار کرد: حجم برداشت آب از سفرههای زیر زمینی دشت میناب ۹۶ میلیون مترمکعب است که ۶ میلیون مترمکعب آن برای مصرف شرب مردم انتقال مییابد و نزدیک به ۹۰ میلیون مترمکعب برای مصرف کشاورزان روستاهای میناب اختصاص مییابد.وی افزود: امسال شرکت آب منطقه ای ۱۰ حلقه چاه را از مدار خارج کرده تا کسری مخازن آب زیر زمینی جبران شود ولی مشکل اصلی بارشهای کم و خشکسالی سال های اخیر است که همچنان ادامه دارد. برای تامین آب استان، تنها راه موجود احداث آب شیرین کن در جوار دریا است که طرح آن از سال ۱۳۸۵ کلید خورده ولی به دلیل کمبود اعتبارات هنوز اجرایی نشده است.روستاهای گورزانگ، محمودی، باغگُلان، تم بلوچان، نصیرایی، تالار، تمبانو، چلوگاومیشی، تم بساط، تم گوهر، کناران، میر آباد، کلو، کلیبی، سرباران و کلنتان از جمله روستایی هستند که فروچالهها مشکلاتی را برای مردم این مناطق ایجاد کردهاند و مسئولان امر علاوه بر اینکه باید به فکر چارهای برای جلوگیری از نابودی دشتهای میناب باشند باید خطراتی را که مردم روستاها را تهدید میکند برطرف کنند.
یادداشت دریافتی- محمدرضا قاضی زاهدی؛ ماجرای مجموعه تلویزیونی «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری و توقیفش و سریال تلویزیونی طنز «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت هنوز آنقدر کهنه نشدهاند که فراموش شوند. لااقل در آن برهه زمانی که پخش میشدند، واکنشهایی از سوی برخی مسئولان را در پی داشتند؛ حتی در همان روزها، رئیس کل سازمان نظام پزشکی نسبت به تخریب رابطه پزشک و بیمار! و عواقب هرگونه واکنش احتمالی جامعه پزشکی به نهادهای امنیتی و قضایی! در نامهای به رئیس رسانه ملی هشدارداد! در آن نامه،دکترعلیرضا زالی درباره «در حاشیه»نوشته بود: «پزشکان بیدار و مهربان ایران با هوشیاری تحسینبرانگیز خود به رغم تمام نامهربانیها که در حقشان صورت گرفته هیچگاه مراتب اعتراض خود را طوری بیان نکردهاند که نامحرمان و بدخواهان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند. با عنایت به ناخرسندی آحاد جامعه پزشکی از رویه صداوسیما و همکاری شایستهای که در ارتقای آموزش عمومی مردم در رسانه ملی داشتهاند و همچنین درخواست قبلی مبنی برحداکثر دقت و صلاحاندیشی آن سازمان محترم در خصوص برنامههای مرتبط با نظام سلامت،موکدا با گوشزد نمودن عواقب هرگونه واکنش اجتماعی احتمالی ازدستگاههای امنیتی و قضایی میخواهیم در جریان امر قرار گیرند. قطعا اگر نیاز به هر اقدامی باشد سازمان نظام پزشکی ضمن پیگیری قاطع، با نظرخواهی از جامعه پزشکی کشور و تصمیمگیری در شورای عالی خود از تمامی راهکارها و ظرفیتهای قانونی و مدنی استفاده خواهدکرد»و محتوای طنز این مجموعه تلویزیونی به تریج قبای عدهای برخورد. هنوز خبر ماجرای بچه خمینیشهری و بخیه زخم او به آرشیو روزنامهها نپیوسته بود که خبر تصادف زن جوان در میدان فاطمی و مرگ او به دلیل ترومای شدید، موجبات افسوس و آزردگی خاطر شهروندان را برمیانگیزد. ماجرا از این قرار است که زن جوانی تصادف میکند و به علت ضربه مغزی، دچار خونریزی شدید میشود اما -به هر دلیلی- آمبولانس اورژانس دیر به صحنه تصادف میرسد. در این میان عدهای از شهرواندان به بیمارستانی که دقیقا در همان میدان است مراجعه و درخواست کمک میکنند و بیمارستان با این دلیل که انتقال مصدوم، وظیفه آمبولانس و اورژانس است! در ابتدا از کمک به مصدوم امتناع میکند اما وقتی تأخیر آمبولانس، بیش از حد میشود، بالاخره تصمیم به کمک میگیرند و پس از بیست دقیقه، مصدوم را به بیمارستان منتقل میکنند. فارغ از اتفاقات ناخوشایندی که رسانهای نمیشوند یا شاید هیچگاه کسی از آنها مطلع نشود، یادآوری چند نکته ضروری است:نخست آنکه همه افراد جامعه، در هر موقعیت و صنفی که باشند، بری از خطا نیستند و احتمال ارتکاب خطا -عمدا یا سهوا- وجود دارد، حتی جامعه درمان. اما در یک نگاه کلانتر، باید بپذیریم که متأسفانه، کسب سود، یکی از مهمترین دغدغههای زیستیمان شده و در هر موقعیت یا پُستی که قرار میگیریم، بیشتر به فکر «بیشتر به دست آوردن» هستیم تا «نتیجه مثبت دادن». نمیدانم دلیلش چیست اما بعضی از ما (خودِ ما) به بیتفاوتی نسبت به هم و کلاه گذاشتن سر هم و کوتاهی در کار و بدقولی و ... عادت کردهایم. در این یادداشت اصلا قصد ندارم جامعه درمانی کشور را -خدایناکرده- به «تاجر» تشبیه کنم، اما باید بپذیریم که درمان، پیش و بیش از هر چیز، یک وظیفه اخلاقی و انسانی و حساس است که با جان مردم سر و کار دارد و کوتاهیهای اینچنینی حتی در یک مورد هم قابل چشمپوشی نیست. اما گاهی دیده میشود که برخی افراد خانواده بزرگ درمان، با این فرض که «او (بیمار) به من نیازمند است»، وظایف (وظایفِ مسلّم و بدیهی) خود را به تبصره و پرداخت، گره میزنند. وقتی مردمِ از همهجا بیخبر، به راحتی و به سادگی از آن اشتباههای (عمدی و سهوی) شما میگذرند و پای شما را به دادگاه و پاسگاه نمیکشانند، سزاوار نیست اینگونه با جانشان بازی کنید؛ شمایی که حتی تحمل یک سریال طنز تلویزیونی را ندارید. از کجا معلوم؟ شاید مهران مدیری راست میگفت.
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ از آبدارچی شرکت گلهمند بودم که چرا به احمدینژاد رای داده است اما وقتی برایم توضیح داد که آقای رییس جمهور در دوره قبل برای دخترش جهیزیه جور کرده قانع شدم زیرا میدانستم برای امثال او جور شدن جهیزیه به واقع چه معنایی دارد! ضمن اینکه شیوه گزینشی او را که بیش از شنیدهها بر پایه دیدهها استوار بود بسیار پسندیدهتر از روشنفکران و افراد کلاس بالایی یافتم که در عمل فرموده مولای متقیان را که «فاصله میان حق و باطل چهار انگشت است! حق آنست که بگویی دیدم و باطل آنست که بگویی شنیدم!» را جدی نمیگیرند!شاید خیلیها بر آبدارچی شرکت که منافع فردی را بر مصالح مملکتی ترجیح داده خرده بگیرند و روش گزینش او را نادرست ارزیابی نمایند! به این عزیزان باید توضیح داد که در کل چنین شیوهای اتفاقات بدی را برای کشور رقم نخواهد زد! البته به این شرط که فرد هم قادر به تشخیص درست اولویتهای زندگی خویش و خانواده محترم باشد و هم بتواند بین منافع کوتاه مدت و گذری خود و مصالح درازمدت و ماندگار خویش دست به مقایسهای شایسته زده و این یا آن را انتخاب نماید! در مورد اینکه دیدگاههای فردی که «چه عاید من و خانوادهام میشود!؟» میتواند به انتخاب بدی منجر نشود بد نیست مثالی را پیش رویتان بیاوریم: فرض کنید که کسی میخواهد داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شود و برای پیش خرید رای اهالی بهداشت و درمان، به این «اهالی» وعده میدهد که به مجرد آقای رییس جمهور شدن، تعرفههای بهداشت و درمان را بالا خواهد برد! قطعا در کشور ما چنین وعدههایی به ریاست جمهوری نمیانجامد زیرا که در ازای جذب آرای اهالی بهداشت و درمان، ریزش آرای مردمی را پذیرا خواهد بود که میدانند منبعد نمیتوانند از عهده هزینههای بهداشت و درمانشان پس آمده و به مجرد بیماری باید قبول کنند که میبایست با او بخوبی «تا» و «مدارا» کنند تا بلکه خودش انشاالله خوب بشود! روی این حساب است که داوطلبین ریاست جمهوری کشور ما برای رییس جمهور شدن یا روی چیزهایی حساب میکنند که خیرش به همه میرسد و یا روی موضوعاتی مانور میدهند که اگر برای افرادی سودآور است، ضرر و زیانی را متوجه سایر اقشار جامعه نمیکند!
گویی که آنها هم با مردمانشان هم داستان شده و از صمیم قلب بر نادرستی «پولی که یک آدم خوشبخت پیدا میکند همان پولی است که یک آدم بدبخت گم کرده است» صحه گذاردهاند! به این ترتیب است که «یارانه» که خیرش به همه میرسد و «مسکن مهر» که در حالی که نیازمندان را صاحب خانه میکند، خانههای بینیازان را ازشان نمیگیرد از محبوبیت خاصی در بین وعدههای انتخاباتی داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری کشور ما برخوردار است! جالب اینکه مستمعین چنین وعدههایی علیرغم اینکه میدانند دولت کارخانه پول چاپ کنی ندارد و پول «یارانه» باید یک جورهایی، جور شود چندان نگران راه جور شدن پول نبوده و بد به دلشان نمیآورند! به همین صورت «مسکن مهر» ی که هزینه تمام شدهاش از قیمت فروش بیشتر است کسی را دلواپس اینکه الباقی هزینه مسکن مهر را یا بهداشت و درمان مملکت متقبل میشود و یا وزارتخانههای آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی پرداخت آن را برعهده میگیرند نمیکند (علاقمندان بد نیست تنها بودجه پژوهشی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی را مد نظر قرار دهند)!برهمین اساس کم کسی پیدا میشود که ریاست جمهوری آینده را متهم به این کند که از میان هزار راه نرفته مایل است که در دو تا از بدترینهایش قدم بگذارد! علیرغم همه اینها نمیبایست بر مردمی که از کودکی آموزش دیدهاند که سیلی نقد را شیرینتر از حلوای نسیه بدانند خرده گرفت و آنهایی که نقدا انتخاب سیلی را پذیرفتهاند را از کتکهایی که در آینده نوش جان خواهند فرمود هراساند زیرا که همه اینها از عادات ما ایرانیها بر میخیزد و نیک میدانیم که باید حسابی مریض باشیم که بخواهیم دست به ترک چنین عاداتی بزنیم! نکته حائز اهمیت این است که در کشورهای مترقی و پیشرفته بسیار محتمل است که داوطلب ریاست جمهوری با وعده افزایش تعرفههای بهداشت و درمان رای بیاورد زیرا مردمی که این کار را مترادف با حذف زیرمیزی (اگر وجود داشته باشد!) و افزایش کمیت و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی ارائه شده میبینند در باره وعده، «بد فکری هم نیست!» میگویند. این در حالی است که در کشور ما این وعده اگر هم به رای آوری منجر شود در عمل اتفاقی نیفتاده و آب از آب تکان نمیخورد زیرا آقای رییس جمهور که پیش خود فکر میکند «ما چیزی گفتیم که مردم خوششان آمد و مردم هم رایی دادند که خوشایند ما بود» خودشان را وامدار مردم ندیده و گمان میکنند که اینک که نه از کسی طلبکار و نه به شخصی بدهکارند، میتوانند خودشان را با تمامی مردم، بیحساب به حساب بیاورند!
گویی که آنها هم با مردمانشان هم داستان شده و از صمیم قلب بر نادرستی «پولی که یک آدم خوشبخت پیدا میکند همان پولی است که یک آدم بدبخت گم کرده است» صحه گذاردهاند! به این ترتیب است که «یارانه» که خیرش به همه میرسد و «مسکن مهر» که در حالی که نیازمندان را صاحب خانه میکند، خانههای بینیازان را ازشان نمیگیرد از محبوبیت خاصی در بین وعدههای انتخاباتی داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری کشور ما برخوردار است! جالب اینکه مستمعین چنین وعدههایی علیرغم اینکه میدانند دولت کارخانه پول چاپ کنی ندارد و پول «یارانه» باید یک جورهایی، جور شود چندان نگران راه جور شدن پول نبوده و بد به دلشان نمیآورند! به همین صورت «مسکن مهر» ی که هزینه تمام شدهاش از قیمت فروش بیشتر است کسی را دلواپس اینکه الباقی هزینه مسکن مهر را یا بهداشت و درمان مملکت متقبل میشود و یا وزارتخانههای آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی پرداخت آن را برعهده میگیرند نمیکند (علاقمندان بد نیست تنها بودجه پژوهشی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی را مد نظر قرار دهند)!برهمین اساس کم کسی پیدا میشود که ریاست جمهوری آینده را متهم به این کند که از میان هزار راه نرفته مایل است که در دو تا از بدترینهایش قدم بگذارد! علیرغم همه اینها نمیبایست بر مردمی که از کودکی آموزش دیدهاند که سیلی نقد را شیرینتر از حلوای نسیه بدانند خرده گرفت و آنهایی که نقدا انتخاب سیلی را پذیرفتهاند را از کتکهایی که در آینده نوش جان خواهند فرمود هراساند زیرا که همه اینها از عادات ما ایرانیها بر میخیزد و نیک میدانیم که باید حسابی مریض باشیم که بخواهیم دست به ترک چنین عاداتی بزنیم! نکته حائز اهمیت این است که در کشورهای مترقی و پیشرفته بسیار محتمل است که داوطلب ریاست جمهوری با وعده افزایش تعرفههای بهداشت و درمان رای بیاورد زیرا مردمی که این کار را مترادف با حذف زیرمیزی (اگر وجود داشته باشد!) و افزایش کمیت و کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی ارائه شده میبینند در باره وعده، «بد فکری هم نیست!» میگویند. این در حالی است که در کشور ما این وعده اگر هم به رای آوری منجر شود در عمل اتفاقی نیفتاده و آب از آب تکان نمیخورد زیرا آقای رییس جمهور که پیش خود فکر میکند «ما چیزی گفتیم که مردم خوششان آمد و مردم هم رایی دادند که خوشایند ما بود» خودشان را وامدار مردم ندیده و گمان میکنند که اینک که نه از کسی طلبکار و نه به شخصی بدهکارند، میتوانند خودشان را با تمامی مردم، بیحساب به حساب بیاورند!
محسنیاژهای گفت: در ارتباط با همین پسر آقای هاشمی، اینطور بود که هر چه در هر دستگاهی وجود داشت، یک نسخه در اختیار اینها قرار میگرفت. به عنوان مثال همیشه یک نسخه از اسناد قوه قضائیه و بازرسی کل کشور در دست اینها بود .به گزارش تسنیم، حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای در چهارمین همایش دانشگاه سدی در برابر فتنه که با همت انجمن دانشجویان مستقل دانشگاه تهران و در تالار شیخ انصاری دانشگده حقوق این دانشگاه برگزار شد در پاسخ به سوال یکی دانشجویان که نفوذ از این عملیتر نیست که فائزه هاشمی به 5 سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی دارد به دانشگاه بیاید و سخنرانی کند و هیچ کس هم اعتراضی نکند و برخوردی هم نشود افزود: به طور قطع اگر کسی از اهل فتنه یا غیر از آن بیاید و مطالب خلاف واقعی را مطرح کند، قابل تعقیب و پیگیری است و اگر اطلاع دارید به دادستانی اعلام کنید تا پیگیری شود.وی اضافه کرد: اگر کسی محرومیت داشته باشد دانشگاه نباید اجازه بدهد و اگر اجازه داد شما به قوه قضائیه منعکس کنید تا دستگاه قضایی موضوع را پیگیری کند و حتی اگر لازم است سیستم اطلاعاتی و انتظامی پیگیر موضوع شود. معاون اول قوه قضائیه ادامه داد: اگر کسی محرومیت نداشته و اهل فتنه باشد، خود دانشگاه باید بنشیند و فکر کند که چرا چنین فردی را باید دعوت کند. محسنی اژهای در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان مبنی بر اینکه یکی از سرمایههای نظام اعتماد مردم است، و متاسفانه در برخی از انتخابات گذشته افرادی که سوء سابقه کیفری داشتند وارد مجلس شدند و صلاحیت آنها به رغم اینکه دستگاه قضایی یکی از مراجع صلاحیتدار در تایید صلاحیت نامزدهاست تایید شده است گفت: 4 مرجع در ارتباط با احراز صلاحیت نامزدها با شورای نگهبان همکاری میکنند اما هیچکدام از دستگاهها مراجع تعیین صلاحیت نیستند بلکه چنانچه شورای نگهبان در مورد فردی از این دستگاهها استعلام کند، پاسخ استعلام به هیئت اجرایی یا شورای نگهبان اعلام میشود بنابر این تشخیص صلاحیت برعهده این مراجع نیست بلکه احراز صلاحیت با شورای نگهبان است.وی افزود: اگر احیانا فردی جرمی داشت که در روند احراز صلاحیت این جرم کشف نشد و آن فرد به مجلس راه یافت، مجلس میتواند در صورت وجود مدارک و مستندات اعتبارنامه آن فرد را رد کند. محسنی اژهای در پاسخ به سوال دیگری در خصوص برخورد با مفسدان اقتصادی و دانهدرشتها گفت: در جامعه اینگونه گفته میشود که دستگاه قضایی با دانه درشتها برخورد نمیکند در حالی که باید از خود سوال کنیم در حال حاضر چه کسانی محاکمه میشوند. وی افزود: در ظاهر از آقای هاشمی رفسنجانی بالاتر و قدرتمندتر از نظر جایگاه داریم یا خیر؟ شما فکر میکنید در پروندههایی مثل آنها به دستگاه قضایی فشار نمیآید؟ فوقالعاده هم فشار میآورد. در زمانی دختر و پسر وی در زندان بودند و یکی از دخترهایش هم در رفتآمد بود؛ چرا خودمان قدرت خودمان را تضعیف میکنیم. معاون اول قوه قضائیه گفت: در ارتباط با پسر اقای هاشمی رفسنجانی با اینکه فشار زیادی به دستگاه قضایی وارد میآوردند مسیر محاکمه به صورت قانونی طی شد و الان هم او در زندان است.وی با بیان اینکه در حال حاضر کسانی که تحت تعقیب قرار میگیرند صاحبان قدرت یا ثروت هستند افزود: به عنوان مثال در پرونده سه هزار میلیاردی بسیاری از افراد در داخل و خارج از کشور میگفتند که امکان ندارد که دستگاه قضایی بتواند این پرونده را به پایان برساند. بعد از اینکه مجازات شد، گفتند دروغ است و متهم در یک جایی مخفی است و زمانی هم که حکم اجرا شد، باز هم گفتند واقعیت ندارد. سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: در همین پروندهای که اکنون در حال رسیدگی است، مگر صاحبان ثروت محاکمه نمیشوند؟ البته رسیدگی به پرونده کسانی که صاحب ثروت و قدرت هستند سخت است. وی ادامه داد: در ارتباط با همین پسر آقای هاشمی، وی از سالهای قبل که پرونده داشت تا زمانی که به محاکمه رسید، اینطور بود که هر چه در هر دستگاهی وجود داشت، یک نسخه در اختیار اینها قرار میگرفت. به عنوان مثال همیشه یک نسخه از اسناد قوه قضائیه و بازرسی کل کشور در دست اینها بود و ما هم قبول داریم که رسیدگی به این پروندهها سخت است و ممکن است از طریق افراد مختلف به بسیاری از اسناد دسترسی داشته باشند و ما هم نمیخواهیم بگوییم آنچه که انجام دادهایم کافی و وافی بوده است. محسنی اژهای افزود: یکی از حلقههای مهم در مسائل اقتصادی بانکها هستند و همه قبول دارند که سیستم بانکی ما دچار مشکلات زیادی است و باید اصلاح شود و چنانچه سیستم بانکی اصلاح شود بسیاری از این مفاسد رخ نمیدهد. وی با بیان اینکه اصلاح سیستم بانکی دست قوه قضائیه نیست گفت: دو سال قبل در زمانی که به موضوع معوقات بانکی ورود کردیم بسیاری از بانکها حاضر نبودند وارد میدان شوند. اما ما اصرار کردیم و از آنها خواستیم مشخص کنند معوقات از چه کسانی است. محسنی اژهای تاکید کرد: دستگاه قضایی به رغم همه مشکلاتی که دارد در مبارزه با فساد اقتصادی جدی است. اما باید یک بخشی از امور توسط دولت انجام شود.
وی افزود: در پرونده اختلاص 120 میلیاردی که مسولیت رسیدگی به آن را برعهده داشتم به بانکها گفتیم مشکلاتشان را برطرف کنند اما امروز همان مشکلاتی که قبلا به بانکها گوشزد کرده بودیم وجود دارد.
وی افزود: در پرونده اختلاص 120 میلیاردی که مسولیت رسیدگی به آن را برعهده داشتم به بانکها گفتیم مشکلاتشان را برطرف کنند اما امروز همان مشکلاتی که قبلا به بانکها گوشزد کرده بودیم وجود دارد.