معلم قدر بیند، درصدر نشیند
12 اردیبهشت – 96
در 38 سال گذشته معلمان نه در صدر نبوده وقدر ندیده اند که این قشر
زحمتکش و محروم تبدیل به مرغ عزا وعروسی شده اند . برای اینکه ابتدا مورد پاک سازی
واقع شدند . سپس درکناردانش آموزان با زور اعزام به جبهه جنگ خانمانسوز موهبت الهی
8 ساله ایران وعراق شدند تاکشته ومجروح شوند . همچنین به دلیل روند رشد تورم
وگرانی و حقوق ناچیز مجبور به کارچند شیفته شده اند و.....
مجید زندی
هیچ کس چه مسئول و چه افراد عادی،تا زمانی که خود معلم نبوده و ساعتها با دانش آموزان مواجه نشده باشد، هر قدر که برای او توضیح داده شود؛ نمیتواند با سختی کار معلمان باخبر شود.طبیعی هم هست،نمی توان خرده گرفت.
لحظهای را ترسیم کنید که در فصل پر آب پائیز در روستایی دورافتاده معلم روستا برای رساندن دانش آموزان به کلاس درس در آن سوی رودخانه پر آب دانش آموزان را بر روی دوش خود میگیرد و یکی یکی از آب میگذراند یا در سرمای زمستان معلمی دیگر کاپشن خود را به دانش آموز سرماخوردهای میسپارد تا هنگامی که در کلاس درس نشسته سرمای بیرون را فراموش کند و...
البته عشق معلم به کار خود را هر سال میتوان در دوازدهم اردیبهشت با یاد و خاطره معلم شهید انقلاب اسلامی فرزند معنوی و حاصل عمر امام خمینی (ره) شهید آیتالله مرتضی مطهری و بسیاری از معلمان شهیدی هم دید که برای تقویت درخت تنومند معرفت الهی و ارزشهای والای انسانی، جان خود را نیز تقدیم کردند.
این عشق را در وجود معلمان کشورمان فراوان سراغ داریم که دوست دارند بهترین یافتههای علمی و آنچه که شیرازه جانشان هست را در اختیار دانش آموزان قرار دهند، اما واقعیت دیگر را هم باید پذیرفت که شان و مقام معلم در کشور ما تنها به روز معلم خلاصه میشود و عشق بسیاری از معلمان به کار خود تحت الشعاع بیتوجهی ساختاری و فرهنگی به مقام و جایگاه معلم قرار گرفته که دهههای متمادی در جان جامعه نفوذ دارد.
هفته بزرگداشت مقام معلم از فردا سهشنبه 12 اردیبهشت در کشور ما آغاز میشود و تا دوشنبه 18 این ماه ادامه مییابد .یقیناً طی این هفته درباره کارهایی که انجام میشود فراوان گفته میشود،اما باید پذیرفت هیچگاه نمیتوان با کاری که معلمان شریف جامعه ما انجام میدهند،مقایسه کرد.فقط میتوان به یاد آورد که میلیونها دانش آموز سازنده آینده کشور را برای سالها به معلمان میسپاریم تا هرگونه که میخواهند دانش آموزان را با هویت خود و وظایف امروز و فردایشان آگاه سازند و اگر نتوانیم شان و مقام معلم را آنچه که هست رعایت کنیم، یقینا خود اعتراف خواهیم کرد که برای آینده کشور، شان و مقامی قایل نیستیم.
امروز اگر میخواهیم شان و مقام معلم را در کشور به درستی بررسی کنیم باید آن را در نگاه مسئولان کشور، دانش آموزان و اولیا آنها جستجو کنیم زیرا چون جایگاه معلمان در کشور درست تعریف نشده این نگاه در همه مجاری قانونگذاری، اجرایی، تبلیغی،تربیتی و... رد پای خود را نشان میدهدو دولتها تنها میتوانند بخشی از همه رویکرها به ما نشان دهند.چرا که ارزش مقام معلم فقط در حقوق مادی خلاصه نمیشود و اگر جوانی میخواهد به شغل معلمی روی آورد باید رگههایی از عشق و علاقه را در او دید.عشق و علاقه به وطن،کار،فرهنگ و... چرا که هم اوست که میتواند چنین مفاهیم ارزشمندی را به دانش آموزان منتقل سازد.پس وقتی میخواهیم به طور دقیق جایگاه معلم را به جامعه نشان دهیم همه کارها باید با همین رویکرد و بدون منت باشد،چرا که اگر او در صدر باشد فرهنگ، ادب، اقتصاد و سیاست ما هم اصلاح میشود.
به هر حال فرصت روز معلم هرسال سبب میشود ما بخشی از خواستههای معلمان و مسئولان را در این زمینه منتقل نمائیم تا مردم و مسئولان کشور به نوعی با این مشکلات بیشتر آشنا شوند.
در این باره آقای سید محمود طباطبایی معلم یک مدرسه در منطقه 12 تهران در گفت وگو با گزارشگر ما میگوید: معلم و هر فردی که وظیفه آموزش وپرورش آیندگان را در اختیار دارد سرنوشت آینده ملتها را نیز در دست دارد زیرا تجربه ثابت کرده که آندسته از کشورهایی که به مقام معلم و کار تدریس اهمیت دادهاند در آینده در عرصه زندگی بشری به جایگاه ولایی در عرصه جهانی دست یافتند.
وی میافزاید: امروز نیز تقریبا همه کشورهای پیشرفته همان کشورهایی هستند که در گذشته به مقام و منزلت معلم اهمیت فراوان میدادند و اکنون دولتهای مترقی چشم امید به کسانی دارند که اندیشمندان فردای آنها در دست با درایت آنها آموزش میبینند و علم میآموزند.
آقای طباطبایی میافزاید: در علم مدیریت یک تئوری معروف در سطح جهان داریم که تئوری برابری خوانده میشود براساس این تئوری هرکسی که دانستههای علمی، فرهنگی و حتی وقت خودش را به مرکزی ارائه میکند یا حتی در اختیار آموزش وپرورش میگذارد بعد آن را با سطح علمی و داشتههای کارکنان دیگر دستگاهها مقایسه میکند اگر احساس غبن یا ضرر کند از کارایی خود کم میکند.
خانم فهیمه دولتیاری یکی دیگر از فرهنگیان منطقه 14 نیز مهمترین مشکل فرهنگیان را کمی درآمد میداند و میگوید: از طرفی رهبر معظم انقلاب با اشاره به افق چشم انداز کشور در سال 1404 معتقدند که ایران باید مقام اول کشورهای منطقه با ایجاد جنبش نرم افزاری شود جنبش نرم افزاری هم تربیت مغزهای نابغه است در حالیکه تربیت مغزهای نابغه ابتدا باید از آموزش وپرورش شروع شود و دانشگاهها نظام تکمیلی محسوب میشوند.
وی میافزاید: براساس قانون معلم باید 24 ساعت در هفته به تدریس اشتغال داشته باشد و بقیه فرصت خود را به مطالعه و تحقیق بپردازد تا همیشه با اطلاعات و یافتههای جدید در کلاس درس حاضر شود؛اما در کشور ما دریافتی معلم آنقدر کم است که در خارج از ساعت موظفی خود باید به دنبال کارهای غیرفکری بدود در حالیکه او چارهای جز این برای گذران خود ندارد.
این دبیر باسابقه ادامه میدهد: تا بهای شایسته و حقیقی به معلمان داده نشود، تا عنصر اصلی تعلیم و تربیت مورد توجه ویژه مقامات مسئول در کشور قرار نگیرد، قطعا اهداف کلان ملی غیرقابل دسترس میشود و توسعه کشور به جای یک آرمان دست یافتنی به یک آرزوی دست نیافتنی میشود.
دکتر حسین عبداللهی کارشناس امورتربیتی هم ضمن گرامیداشت مقام معلم میگوید: حل مشکلات یک جامعه منوط به داشتن آموزش و پرورش با کیفیت است و لازمه کارآمد بودن نظام تعلیم و تربیت، نیز داشتن نیروی متخصص است تا مهارتهای زندگی را به دانش آموزان بیاموزد.و اگر بخواهیم کشور در مسیر توسعه گام بردارد، باید در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنیم و این سرمایهگذاری نیز باید بیشتر در دوران ابتدایی و قبل ازآن صورت گیرد زیرا میزان تاثیر پذیری افراد از آموزشهای ارائه شده در سنین پایین، بیشتر است.
وی با اشاره به اهمیت موضوع تربیت در سند تحول بنیادین میافزاید: در سند تحول به جای لفظ معلم ازکلمه مربی استفاده شده است زیرا معلم در کلاس درس باید مهارتهایی را که شامل مهارت تفکر، مهارت غلبه بر مشکلات، مهارت روبرو شدن با بحران و مهارت اعتماد به نفس میشود را به دانش آموزان بیاموزد.اعتماد به نفس، نسبت به سایرمهارتها، نقش موثرتری درآینده دانش آموزان دارد لذا افرادی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند احساس ناتوانی میکنند و ممکن است دچار ناهنجاری شوند. معلم در کلاس، مهارت تفکر، غلبه بر مشکلات و اعتماد به نفس را به دانش آموزان یاد میدهد زیرا دانشآموزانی که با اعتماد به نفس ترهستند کمتر دچار اختلالات روحی و روانی میشوند.
عبداللهی با اشاره به این مطلب که تمام معلمان، مسئول تربیت دانش آموزان هستند، تاکید میکند: هنر معلم این است که مسائل و موضوعات اجتماعی را در قالب ماده مورد تدریس خود به دانش آموز آموزش دهد، به طور مثال یک معلم ریاضی باید در قالب اعداد و ارقام، موضوعات اجتماعی را به دانش آموزان خود آموزش دهد که اگر این اتفاق رخ دهد، یادگیری عمقی ایجاد خواهد شد.
وی آموزش و پرورش را بنا و مدار توسعه همه جانبه کشور توصیف میکند و میافزاید: هرگونه سرمایهگذاری برای مدرسه، معلم و دانشآموز، سرمایهگذاری بلندمدت برای توسعه و پیشرفت کشور و بهبود و اصلاح همه جامعه است. ما معتقدیم مبدا و محل همه تحولات اساسی کشور، نظام آموزش و پرورش است و این محدود به یک دستگاه اجرایی نیست، بلکه مسئله آموزش وپرورش، مسئله محوری جامعه، نظام و دولت است که هر گشایشی در آن، گشایش در سایر بخشها و هر تنگنایی در آن، تاثیرگذار در همه زمینهها است. اگر به توسعه کشور فکر میکنیم، باید در آموزش وپرورش سرمایهگذاری کنیم، زیرا مهمترین عامل، نیروی انسانی است و این نیرو، در آموزش و پرورش تربیت میشود.
علیرضا کمرئی مدیرکل آموزش و پرورش شهرتهران هم ضمن گرامیداشت هفته معلم و با قدردانی از تلاشهای بیشائبه معلمان میافزاید: جایگاه مدیریت آموزشی و نقش معلم در موفقیت مدرسه و مدیریت استراتژیک در مدرسه بسیار موثر است. اولین معلم خود خداست و دومین معلم انسانها پیامبران اسلام هستند.کار معلم منصوب به کار پیامبر (ص) است. ارزش و اهمیت مطالبی که در کلاس درس به دانش آموزان آموخته میشود بسیار بالاست که ارزش آن را هم معلم و هم خود دانش آموز حس میکند.
وی در خصوص نقش معلم توسعه یک کشور و تقویت ملت میگوید: نقش معلم در مدرسه و جامعه چه دیگران به آن اشاره کنند و چه نکنند بسیار مهم و اساسی است. ارزش و اعتباری که جامعه به آن نقش میدهد ودر جامعه معنوی باید نقشهای معنوی مثل معلم را مورد توجه قرار دهند و باید این نقشهای اجتماعی با شاخصهای اقتصادی سنجیده نشود اما وقتی این تعارض در جامعه دیده میشود معلمین ناراحت میشوند زیرا از یک طرف شغل معلم را به انبیا نسبت میدهند و شغل او را شغل انبیا میدانند؛ ولی معلمی پایگاه اجتماعی خوبی ندارد.
وی میافزاید: امسال 10 درصد حقوق اضافه شد ولی آیا معلمان رضایت شغلی دارند.بالاترین درجه اعتماد مردم به مشاغل مربوط به معلمان است که معلم بالاترین درجه اعتماد عمومی را دارا میباشد.من معتقدم در گذشته معلم میتوانست جای کدخدا را بگیرد و معلم از معدود افراد باسواد بود و کارکردهای معلمی بسیار بالا و مفید بود و هم ردیف با بسیاری از نقشهای مفید و برتر جامعه بود. ولی به مرور زمان با تغییرات فرهنگی جدید، رابطهها تغییر کرد و نیازهای جدید تولید شد. تصورات بچههای روستایی و شهری با استفاده از اینترنت به هم نزدیک شدند و الان که دهکده جهانی مطرح است و در حال حاضر علوم، لحظهای تغییر میکند، در وضعیت فعلی، کارآمدی معلم، مدرسه و نظام آموزشی در تمام دنیا زیر سوال رفته است. نظام آموزشی قادر به پاسخگویی به نیاز جامعه نیست و باید کارکردهای آموزش و پرورش و نقش معلم تغییر کند.
مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در ادامه پیرامون نظام آموزشی میگوید: نظام آموزشی ما به شدت در معرض ناکارآمدی قرار گرفته است. توسعه حرفهای نیاز امروز کشور ما در نظام آموزشی است. در حال حاضر معلمی حرفه تلقی نمیشود حرفهای شدن، فاصله ما را از جایگاه اصلی کم میکند و موجب تقویت جایگاه اجتماعی معلم میشود و باید بگویند معلم فقط چند روز در هفته میرود و تابستان هم تعطیل است بلکه باید حرفهای ببینند.
***
اگر چه در تامین معیشت معلمان قدرت وزارت آموزش و پرورش برای اقناع مجلس و دولت وحتی نویسندگان برنامههای اسناد توسعه و چشم انداز نقش بسیار موثری دارد، اما ضمن احترام به تفکیک مقام و منزلت معلم از سطح کارمندی آنها باید گفت که تامین و بهبود وضع معیشتی معلمان وظیفه همه مسئولان کشور است.در صورت تامین این نیازهاست که میتوان مدعی بود معلمان تمام تلاش و فعالیت خود را معطوف به تعلیم و تربیت و رفع مشکلات دانش آموزان کنند.
معلمی بالاترین مقام آدمی است و باید به گونهای رفتار کنیم که در آینده، معلمان دغدغهای جز تعلیم و تربیت نداشته باشد چرا که آنها آینده سازان کشور را پرورش میدهند. بدون تردید جامعهای به سعادت و توسعه همه جانبه خواهد رفت که اولویت نخست آن معلمان و آموزش و پرورش باشد.
راه حل اساسی برای عزت و کرامت مقام معلم این است که با نگاه کارمندی دیده نشوند که حقوق بگیر دولت هستند. چرا که او عالم و تربیتکننده است که نقش اساسی را در پیشرفت و توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور دارد.این نگاه در مجلس و دولت هنگام تخصیص بودجه و به ویژه لایحه رتبه بندی و نظام پرداخت معلمان هم تمام و کمال مورد توجه باشد.
به هرحال علیرغم تلاش دولت برای ارتقای سطح معیشت فرهنگیان، همچنان نارضایتی بسیاری از معلمان بر برابر نبودن حقوق آنها با سایر کارکنان دولت استوار است که امیدواریم با اجرای دقیق طرح رتبه بندی برای افزایش حقوق فرهنگیان، این خواسته به حق معلمان براورده شود.
*یک معلم: درعلم مدیریت، نظریه معروفی داریم که تئوری برابری خوانده میشود. براساس این تئوری هرکسی که دانستههای علمی، فرهنگی و حتی وقت خودش را به مرکزی ارائه کند بعد آن را با سطح علمی و داشتههای کارکنان دیگر دستگاهها مقایسه نماید، اگر احساس غبن یا ضرر کند از کارایی خود کم خواهد کرد
*راه حل اساسی برای معرفی عزت و کرامت حقیقی مقام معلم این است که او به عنوان کارمندی دیده نشوند که حقوق بگیر دولت است؛ او عالم و تربیتکننده است که نقش اساسی را در پیشرفت و توسعه کشور دارد
*نارضایتی عمده معلمان همچنان به برابر نبودن حقوق آنها با سایر کارکنان دولت استوار است
مجید زندی
هیچ کس چه مسئول و چه افراد عادی،تا زمانی که خود معلم نبوده و ساعتها با دانش آموزان مواجه نشده باشد، هر قدر که برای او توضیح داده شود؛ نمیتواند با سختی کار معلمان باخبر شود.طبیعی هم هست،نمی توان خرده گرفت.
لحظهای را ترسیم کنید که در فصل پر آب پائیز در روستایی دورافتاده معلم روستا برای رساندن دانش آموزان به کلاس درس در آن سوی رودخانه پر آب دانش آموزان را بر روی دوش خود میگیرد و یکی یکی از آب میگذراند یا در سرمای زمستان معلمی دیگر کاپشن خود را به دانش آموز سرماخوردهای میسپارد تا هنگامی که در کلاس درس نشسته سرمای بیرون را فراموش کند و...
البته عشق معلم به کار خود را هر سال میتوان در دوازدهم اردیبهشت با یاد و خاطره معلم شهید انقلاب اسلامی فرزند معنوی و حاصل عمر امام خمینی (ره) شهید آیتالله مرتضی مطهری و بسیاری از معلمان شهیدی هم دید که برای تقویت درخت تنومند معرفت الهی و ارزشهای والای انسانی، جان خود را نیز تقدیم کردند.
این عشق را در وجود معلمان کشورمان فراوان سراغ داریم که دوست دارند بهترین یافتههای علمی و آنچه که شیرازه جانشان هست را در اختیار دانش آموزان قرار دهند، اما واقعیت دیگر را هم باید پذیرفت که شان و مقام معلم در کشور ما تنها به روز معلم خلاصه میشود و عشق بسیاری از معلمان به کار خود تحت الشعاع بیتوجهی ساختاری و فرهنگی به مقام و جایگاه معلم قرار گرفته که دهههای متمادی در جان جامعه نفوذ دارد.
هفته بزرگداشت مقام معلم از فردا سهشنبه 12 اردیبهشت در کشور ما آغاز میشود و تا دوشنبه 18 این ماه ادامه مییابد .یقیناً طی این هفته درباره کارهایی که انجام میشود فراوان گفته میشود،اما باید پذیرفت هیچگاه نمیتوان با کاری که معلمان شریف جامعه ما انجام میدهند،مقایسه کرد.فقط میتوان به یاد آورد که میلیونها دانش آموز سازنده آینده کشور را برای سالها به معلمان میسپاریم تا هرگونه که میخواهند دانش آموزان را با هویت خود و وظایف امروز و فردایشان آگاه سازند و اگر نتوانیم شان و مقام معلم را آنچه که هست رعایت کنیم، یقینا خود اعتراف خواهیم کرد که برای آینده کشور، شان و مقامی قایل نیستیم.
امروز اگر میخواهیم شان و مقام معلم را در کشور به درستی بررسی کنیم باید آن را در نگاه مسئولان کشور، دانش آموزان و اولیا آنها جستجو کنیم زیرا چون جایگاه معلمان در کشور درست تعریف نشده این نگاه در همه مجاری قانونگذاری، اجرایی، تبلیغی،تربیتی و... رد پای خود را نشان میدهدو دولتها تنها میتوانند بخشی از همه رویکرها به ما نشان دهند.چرا که ارزش مقام معلم فقط در حقوق مادی خلاصه نمیشود و اگر جوانی میخواهد به شغل معلمی روی آورد باید رگههایی از عشق و علاقه را در او دید.عشق و علاقه به وطن،کار،فرهنگ و... چرا که هم اوست که میتواند چنین مفاهیم ارزشمندی را به دانش آموزان منتقل سازد.پس وقتی میخواهیم به طور دقیق جایگاه معلم را به جامعه نشان دهیم همه کارها باید با همین رویکرد و بدون منت باشد،چرا که اگر او در صدر باشد فرهنگ، ادب، اقتصاد و سیاست ما هم اصلاح میشود.
به هر حال فرصت روز معلم هرسال سبب میشود ما بخشی از خواستههای معلمان و مسئولان را در این زمینه منتقل نمائیم تا مردم و مسئولان کشور به نوعی با این مشکلات بیشتر آشنا شوند.
در این باره آقای سید محمود طباطبایی معلم یک مدرسه در منطقه 12 تهران در گفت وگو با گزارشگر ما میگوید: معلم و هر فردی که وظیفه آموزش وپرورش آیندگان را در اختیار دارد سرنوشت آینده ملتها را نیز در دست دارد زیرا تجربه ثابت کرده که آندسته از کشورهایی که به مقام معلم و کار تدریس اهمیت دادهاند در آینده در عرصه زندگی بشری به جایگاه ولایی در عرصه جهانی دست یافتند.
وی میافزاید: امروز نیز تقریبا همه کشورهای پیشرفته همان کشورهایی هستند که در گذشته به مقام و منزلت معلم اهمیت فراوان میدادند و اکنون دولتهای مترقی چشم امید به کسانی دارند که اندیشمندان فردای آنها در دست با درایت آنها آموزش میبینند و علم میآموزند.
آقای طباطبایی میافزاید: در علم مدیریت یک تئوری معروف در سطح جهان داریم که تئوری برابری خوانده میشود براساس این تئوری هرکسی که دانستههای علمی، فرهنگی و حتی وقت خودش را به مرکزی ارائه میکند یا حتی در اختیار آموزش وپرورش میگذارد بعد آن را با سطح علمی و داشتههای کارکنان دیگر دستگاهها مقایسه میکند اگر احساس غبن یا ضرر کند از کارایی خود کم میکند.
خانم فهیمه دولتیاری یکی دیگر از فرهنگیان منطقه 14 نیز مهمترین مشکل فرهنگیان را کمی درآمد میداند و میگوید: از طرفی رهبر معظم انقلاب با اشاره به افق چشم انداز کشور در سال 1404 معتقدند که ایران باید مقام اول کشورهای منطقه با ایجاد جنبش نرم افزاری شود جنبش نرم افزاری هم تربیت مغزهای نابغه است در حالیکه تربیت مغزهای نابغه ابتدا باید از آموزش وپرورش شروع شود و دانشگاهها نظام تکمیلی محسوب میشوند.
وی میافزاید: براساس قانون معلم باید 24 ساعت در هفته به تدریس اشتغال داشته باشد و بقیه فرصت خود را به مطالعه و تحقیق بپردازد تا همیشه با اطلاعات و یافتههای جدید در کلاس درس حاضر شود؛اما در کشور ما دریافتی معلم آنقدر کم است که در خارج از ساعت موظفی خود باید به دنبال کارهای غیرفکری بدود در حالیکه او چارهای جز این برای گذران خود ندارد.
این دبیر باسابقه ادامه میدهد: تا بهای شایسته و حقیقی به معلمان داده نشود، تا عنصر اصلی تعلیم و تربیت مورد توجه ویژه مقامات مسئول در کشور قرار نگیرد، قطعا اهداف کلان ملی غیرقابل دسترس میشود و توسعه کشور به جای یک آرمان دست یافتنی به یک آرزوی دست نیافتنی میشود.
دکتر حسین عبداللهی کارشناس امورتربیتی هم ضمن گرامیداشت مقام معلم میگوید: حل مشکلات یک جامعه منوط به داشتن آموزش و پرورش با کیفیت است و لازمه کارآمد بودن نظام تعلیم و تربیت، نیز داشتن نیروی متخصص است تا مهارتهای زندگی را به دانش آموزان بیاموزد.و اگر بخواهیم کشور در مسیر توسعه گام بردارد، باید در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنیم و این سرمایهگذاری نیز باید بیشتر در دوران ابتدایی و قبل ازآن صورت گیرد زیرا میزان تاثیر پذیری افراد از آموزشهای ارائه شده در سنین پایین، بیشتر است.
وی با اشاره به اهمیت موضوع تربیت در سند تحول بنیادین میافزاید: در سند تحول به جای لفظ معلم ازکلمه مربی استفاده شده است زیرا معلم در کلاس درس باید مهارتهایی را که شامل مهارت تفکر، مهارت غلبه بر مشکلات، مهارت روبرو شدن با بحران و مهارت اعتماد به نفس میشود را به دانش آموزان بیاموزد.اعتماد به نفس، نسبت به سایرمهارتها، نقش موثرتری درآینده دانش آموزان دارد لذا افرادی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند احساس ناتوانی میکنند و ممکن است دچار ناهنجاری شوند. معلم در کلاس، مهارت تفکر، غلبه بر مشکلات و اعتماد به نفس را به دانش آموزان یاد میدهد زیرا دانشآموزانی که با اعتماد به نفس ترهستند کمتر دچار اختلالات روحی و روانی میشوند.
عبداللهی با اشاره به این مطلب که تمام معلمان، مسئول تربیت دانش آموزان هستند، تاکید میکند: هنر معلم این است که مسائل و موضوعات اجتماعی را در قالب ماده مورد تدریس خود به دانش آموز آموزش دهد، به طور مثال یک معلم ریاضی باید در قالب اعداد و ارقام، موضوعات اجتماعی را به دانش آموزان خود آموزش دهد که اگر این اتفاق رخ دهد، یادگیری عمقی ایجاد خواهد شد.
وی آموزش و پرورش را بنا و مدار توسعه همه جانبه کشور توصیف میکند و میافزاید: هرگونه سرمایهگذاری برای مدرسه، معلم و دانشآموز، سرمایهگذاری بلندمدت برای توسعه و پیشرفت کشور و بهبود و اصلاح همه جامعه است. ما معتقدیم مبدا و محل همه تحولات اساسی کشور، نظام آموزش و پرورش است و این محدود به یک دستگاه اجرایی نیست، بلکه مسئله آموزش وپرورش، مسئله محوری جامعه، نظام و دولت است که هر گشایشی در آن، گشایش در سایر بخشها و هر تنگنایی در آن، تاثیرگذار در همه زمینهها است. اگر به توسعه کشور فکر میکنیم، باید در آموزش وپرورش سرمایهگذاری کنیم، زیرا مهمترین عامل، نیروی انسانی است و این نیرو، در آموزش و پرورش تربیت میشود.
علیرضا کمرئی مدیرکل آموزش و پرورش شهرتهران هم ضمن گرامیداشت هفته معلم و با قدردانی از تلاشهای بیشائبه معلمان میافزاید: جایگاه مدیریت آموزشی و نقش معلم در موفقیت مدرسه و مدیریت استراتژیک در مدرسه بسیار موثر است. اولین معلم خود خداست و دومین معلم انسانها پیامبران اسلام هستند.کار معلم منصوب به کار پیامبر (ص) است. ارزش و اهمیت مطالبی که در کلاس درس به دانش آموزان آموخته میشود بسیار بالاست که ارزش آن را هم معلم و هم خود دانش آموز حس میکند.
وی در خصوص نقش معلم توسعه یک کشور و تقویت ملت میگوید: نقش معلم در مدرسه و جامعه چه دیگران به آن اشاره کنند و چه نکنند بسیار مهم و اساسی است. ارزش و اعتباری که جامعه به آن نقش میدهد ودر جامعه معنوی باید نقشهای معنوی مثل معلم را مورد توجه قرار دهند و باید این نقشهای اجتماعی با شاخصهای اقتصادی سنجیده نشود اما وقتی این تعارض در جامعه دیده میشود معلمین ناراحت میشوند زیرا از یک طرف شغل معلم را به انبیا نسبت میدهند و شغل او را شغل انبیا میدانند؛ ولی معلمی پایگاه اجتماعی خوبی ندارد.
وی میافزاید: امسال 10 درصد حقوق اضافه شد ولی آیا معلمان رضایت شغلی دارند.بالاترین درجه اعتماد مردم به مشاغل مربوط به معلمان است که معلم بالاترین درجه اعتماد عمومی را دارا میباشد.من معتقدم در گذشته معلم میتوانست جای کدخدا را بگیرد و معلم از معدود افراد باسواد بود و کارکردهای معلمی بسیار بالا و مفید بود و هم ردیف با بسیاری از نقشهای مفید و برتر جامعه بود. ولی به مرور زمان با تغییرات فرهنگی جدید، رابطهها تغییر کرد و نیازهای جدید تولید شد. تصورات بچههای روستایی و شهری با استفاده از اینترنت به هم نزدیک شدند و الان که دهکده جهانی مطرح است و در حال حاضر علوم، لحظهای تغییر میکند، در وضعیت فعلی، کارآمدی معلم، مدرسه و نظام آموزشی در تمام دنیا زیر سوال رفته است. نظام آموزشی قادر به پاسخگویی به نیاز جامعه نیست و باید کارکردهای آموزش و پرورش و نقش معلم تغییر کند.
مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در ادامه پیرامون نظام آموزشی میگوید: نظام آموزشی ما به شدت در معرض ناکارآمدی قرار گرفته است. توسعه حرفهای نیاز امروز کشور ما در نظام آموزشی است. در حال حاضر معلمی حرفه تلقی نمیشود حرفهای شدن، فاصله ما را از جایگاه اصلی کم میکند و موجب تقویت جایگاه اجتماعی معلم میشود و باید بگویند معلم فقط چند روز در هفته میرود و تابستان هم تعطیل است بلکه باید حرفهای ببینند.
***
اگر چه در تامین معیشت معلمان قدرت وزارت آموزش و پرورش برای اقناع مجلس و دولت وحتی نویسندگان برنامههای اسناد توسعه و چشم انداز نقش بسیار موثری دارد، اما ضمن احترام به تفکیک مقام و منزلت معلم از سطح کارمندی آنها باید گفت که تامین و بهبود وضع معیشتی معلمان وظیفه همه مسئولان کشور است.در صورت تامین این نیازهاست که میتوان مدعی بود معلمان تمام تلاش و فعالیت خود را معطوف به تعلیم و تربیت و رفع مشکلات دانش آموزان کنند.
معلمی بالاترین مقام آدمی است و باید به گونهای رفتار کنیم که در آینده، معلمان دغدغهای جز تعلیم و تربیت نداشته باشد چرا که آنها آینده سازان کشور را پرورش میدهند. بدون تردید جامعهای به سعادت و توسعه همه جانبه خواهد رفت که اولویت نخست آن معلمان و آموزش و پرورش باشد.
راه حل اساسی برای عزت و کرامت مقام معلم این است که با نگاه کارمندی دیده نشوند که حقوق بگیر دولت هستند. چرا که او عالم و تربیتکننده است که نقش اساسی را در پیشرفت و توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور دارد.این نگاه در مجلس و دولت هنگام تخصیص بودجه و به ویژه لایحه رتبه بندی و نظام پرداخت معلمان هم تمام و کمال مورد توجه باشد.
به هرحال علیرغم تلاش دولت برای ارتقای سطح معیشت فرهنگیان، همچنان نارضایتی بسیاری از معلمان بر برابر نبودن حقوق آنها با سایر کارکنان دولت استوار است که امیدواریم با اجرای دقیق طرح رتبه بندی برای افزایش حقوق فرهنگیان، این خواسته به حق معلمان براورده شود.
*یک معلم: درعلم مدیریت، نظریه معروفی داریم که تئوری برابری خوانده میشود. براساس این تئوری هرکسی که دانستههای علمی، فرهنگی و حتی وقت خودش را به مرکزی ارائه کند بعد آن را با سطح علمی و داشتههای کارکنان دیگر دستگاهها مقایسه نماید، اگر احساس غبن یا ضرر کند از کارایی خود کم خواهد کرد
*راه حل اساسی برای معرفی عزت و کرامت حقیقی مقام معلم این است که او به عنوان کارمندی دیده نشوند که حقوق بگیر دولت است؛ او عالم و تربیتکننده است که نقش اساسی را در پیشرفت و توسعه کشور دارد
*نارضایتی عمده معلمان همچنان به برابر نبودن حقوق آنها با سایر کارکنان دولت استوار است