مطلوب رئیسجمهور
و حقوق ملت 13شهریور-96
روحانی
باید ناپرهیزی و ریسک کند و بدون لکنت زبان وروراست بگوید تازمانی که عنوان به نام
ولی فقیه انتصابی بااختیارات فراوان واقدامات غیرقانونی وغیر پاسخگویی وجودداشته
باشد . براساس تجربه 39 ساله ادعای حقوق ملت کردن طنز تلخی بیش نیست.
تهران- ایرنا- با توجه به مصاحبه و
سخنان روزهای اخیر رئیسجمهور، در مورد به کارگیری نیروها، معلوم میشود که به
استناد حقوق مصرح ملت در اصول قانون اساسی، مطلوب ایشان فراتر از واقعیت موجود مینماید.
روزنامه مردم سالاری درسرمقاله ای به
قلم منصور فرزامی، آورده است: اینکه نحلههای مذهبی و اقوام مختلف، همه از حقوق
مساوی برخوردارند و در تقسیم مزایا هم بین آنان فرقی نیست، متعلق به جامعه مطلوب
ایران و اصول نظام اسلامی است. چرا که مشی مولای متقیان که عین عدل بود و هست،
بیان این حقیقت در منشور مکتوبشان به مالک اشتر، اظهرمن الشمس است و بر هیچ منتقد
منصف و خالی از تعصب نیز پوشیده نیست که بنده خدا در نعمت خدا نباید بیبهره
بماند و از حقوق مسلم خویش به به هر بهانهای بازداشته شود.
بنابراین، همه دستگاههای اجرایی و حکومتی، محل بایستگان و شایستگانی است که از عهده کار برمیآیند و چون چنین نیست، سفارش اکید میشود که وزیران هر وزارتخانهای از زنان و جوانان نخبه استفاده کنند، تا به تدریج، این فرهنگ در دستگاههای حکومتی و در تمامی قوای مملکتی نهادینه شود که همه از حقوق مساوی برخوردارند و باید هر کس به تناسب قابلیت و اهلیتی که دارد، تحصیل مسند کند.
در این صورت میتوانیم بگوییم که قسط و عدل، سرلوحه این جذب و احراز بوده است وگرنه هم رئیسجمهور و هم جوانان تحصیلکرده شایسته چشم انتظار میدانند که «دستشان کوتاه و خرما بر نخیل است» وانگهی در این نهادهای موردنظر، کسانی و گروههایی آن چنان با موانع غیرقابل توجیه منطقی، امور را در قبضه خود دارند که هر آن نخبه و هر آن بانوی اهلی که جذب شود با سدهای غیرقابل نفوذی برخورد خواهد کرد! چون هنجارهایی در بعضی دستگاهها، مطلق ذهنهاست که نمیگذارد «کارآوران» جذب شوند، زیرا در صورت جذب، تعادل ترازوی اهلیتها بر هم میخورد و به سود اقتدارطلبان و خودبزرگپنداران نیست. این است که باید فرهنگ ساخت و زمینه را فراهم کرد و به جای «نامآوران»، «کارآوران» را به صحنه کار و خلاقیت و تلاش آورد.
به عنوان مثال، آن که اهل اندیشههای نظری است، در کار عملی نمیتوان موفقیتش را تضمین کرد. چون امور اجرایی را باید از دون پایگی شروع کرد و از سربازی به سرداری رسید؛ یعنی استاد مبرز و صاحب تالیف و اندیشههای عالینظری، اگر کار اجرایی نکرده باشد نمیتوان وزیر و استاندار و فرماندارش کرد. چون به تجربه ثابت شده است که بسیاری از استادان مسلم دانشگاهی، در وزارت و بسیاری از نمایندگان خانه ملت در کارهای اجرایی از قبیل استانداری، موفقیت چندانی نداشتهاند و در این عدم موفقیت، آن اعتبار پیشین آنان نیز زیر سوال رفته است. چون کار اجرایی را باید پله پله آغاز کرد و با تجربه بالاتر از علم، به
نتیجه رساند.
نکتهای که باید در انتصابها، مورد عنایت دولت و هیات وزیران و به ویژه وزیر کشور باشد چون، عمر آدمی، چندباره نیست که چند بار اشتباه کند. کارهای گران، مرد کاردیده میخواهد. انتصابهایی که مبنای توصیه دارد، اگر فاقد صلاحیت باشد، مخرب اصل و اساس نظام ماست و آسیب آن اگر بیشتر از تهاجم دشمن بیرونی نباشد، کمتر نیست. شمار رای اعتماد هم تضمینکننده موفقیت هیچ وزیری نیست.
لازم به توضیح است که پیش از این در همین روزنامه و در همین ستون، خطاب به دکتر روحانی، قلمی شد که عوامل موفقیت دولت ایشان را باید در انقلاب اداری جستوجو کرد چون قانون خوب، مجری قابل هم میخواهد. در این مورد اگر رئیسجمهور محترم بتواند وضعیت اجرایی موجود کشور را به سمت وضع مطلوب سوق دهد، بزرگترین خدمت را به ایران عزیزکرده است.
زیرا کیان نظام و ایران به رفتارهای معقول و عادلانه و آیندهنگرانه مسئولانی بستگی دارد که معتقد به حقوق همه ملت ایران با هر اعتقادی و نژاد و قومی هستند، چون در عین تفاوت سلایق و نگرش و باورها، با جان و دل و احساس وظیفه به پای صندوقهای رای آمدهاند و قریب به 42 میلیون رای به صندوق آرا سپردهاند، تا امنیت روحی و روانی و جان و مالشان و نیز باورهایشان بر جای بماند و از احترام متقابل برخوردار باشند. بنابراین هر نوع کجسلیقگی و نادیده گرفتن حق مشروع دیگران و تشریفاتی دانستن رای و نظر مردم، حکایت بر شاخ نشستن و بن بریدن است. روشی نامعقول که برخی پیشه خود ساختهاند و فقط مردم را پل پیروزی و حافظ موقعیت و موید مقام و منزلت خود میپندارند و برای خواستههایشان هیچ ارزش و اعتباری قائل نیستند! نامهربانیای که نمیتواند همیشه یک سر ویک طرفه باشد.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،6،12
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده:شهربانو جمعه
بنابراین، همه دستگاههای اجرایی و حکومتی، محل بایستگان و شایستگانی است که از عهده کار برمیآیند و چون چنین نیست، سفارش اکید میشود که وزیران هر وزارتخانهای از زنان و جوانان نخبه استفاده کنند، تا به تدریج، این فرهنگ در دستگاههای حکومتی و در تمامی قوای مملکتی نهادینه شود که همه از حقوق مساوی برخوردارند و باید هر کس به تناسب قابلیت و اهلیتی که دارد، تحصیل مسند کند.
در این صورت میتوانیم بگوییم که قسط و عدل، سرلوحه این جذب و احراز بوده است وگرنه هم رئیسجمهور و هم جوانان تحصیلکرده شایسته چشم انتظار میدانند که «دستشان کوتاه و خرما بر نخیل است» وانگهی در این نهادهای موردنظر، کسانی و گروههایی آن چنان با موانع غیرقابل توجیه منطقی، امور را در قبضه خود دارند که هر آن نخبه و هر آن بانوی اهلی که جذب شود با سدهای غیرقابل نفوذی برخورد خواهد کرد! چون هنجارهایی در بعضی دستگاهها، مطلق ذهنهاست که نمیگذارد «کارآوران» جذب شوند، زیرا در صورت جذب، تعادل ترازوی اهلیتها بر هم میخورد و به سود اقتدارطلبان و خودبزرگپنداران نیست. این است که باید فرهنگ ساخت و زمینه را فراهم کرد و به جای «نامآوران»، «کارآوران» را به صحنه کار و خلاقیت و تلاش آورد.
به عنوان مثال، آن که اهل اندیشههای نظری است، در کار عملی نمیتوان موفقیتش را تضمین کرد. چون امور اجرایی را باید از دون پایگی شروع کرد و از سربازی به سرداری رسید؛ یعنی استاد مبرز و صاحب تالیف و اندیشههای عالینظری، اگر کار اجرایی نکرده باشد نمیتوان وزیر و استاندار و فرماندارش کرد. چون به تجربه ثابت شده است که بسیاری از استادان مسلم دانشگاهی، در وزارت و بسیاری از نمایندگان خانه ملت در کارهای اجرایی از قبیل استانداری، موفقیت چندانی نداشتهاند و در این عدم موفقیت، آن اعتبار پیشین آنان نیز زیر سوال رفته است. چون کار اجرایی را باید پله پله آغاز کرد و با تجربه بالاتر از علم، به
نتیجه رساند.
نکتهای که باید در انتصابها، مورد عنایت دولت و هیات وزیران و به ویژه وزیر کشور باشد چون، عمر آدمی، چندباره نیست که چند بار اشتباه کند. کارهای گران، مرد کاردیده میخواهد. انتصابهایی که مبنای توصیه دارد، اگر فاقد صلاحیت باشد، مخرب اصل و اساس نظام ماست و آسیب آن اگر بیشتر از تهاجم دشمن بیرونی نباشد، کمتر نیست. شمار رای اعتماد هم تضمینکننده موفقیت هیچ وزیری نیست.
لازم به توضیح است که پیش از این در همین روزنامه و در همین ستون، خطاب به دکتر روحانی، قلمی شد که عوامل موفقیت دولت ایشان را باید در انقلاب اداری جستوجو کرد چون قانون خوب، مجری قابل هم میخواهد. در این مورد اگر رئیسجمهور محترم بتواند وضعیت اجرایی موجود کشور را به سمت وضع مطلوب سوق دهد، بزرگترین خدمت را به ایران عزیزکرده است.
زیرا کیان نظام و ایران به رفتارهای معقول و عادلانه و آیندهنگرانه مسئولانی بستگی دارد که معتقد به حقوق همه ملت ایران با هر اعتقادی و نژاد و قومی هستند، چون در عین تفاوت سلایق و نگرش و باورها، با جان و دل و احساس وظیفه به پای صندوقهای رای آمدهاند و قریب به 42 میلیون رای به صندوق آرا سپردهاند، تا امنیت روحی و روانی و جان و مالشان و نیز باورهایشان بر جای بماند و از احترام متقابل برخوردار باشند. بنابراین هر نوع کجسلیقگی و نادیده گرفتن حق مشروع دیگران و تشریفاتی دانستن رای و نظر مردم، حکایت بر شاخ نشستن و بن بریدن است. روشی نامعقول که برخی پیشه خود ساختهاند و فقط مردم را پل پیروزی و حافظ موقعیت و موید مقام و منزلت خود میپندارند و برای خواستههایشان هیچ ارزش و اعتباری قائل نیستند! نامهربانیای که نمیتواند همیشه یک سر ویک طرفه باشد.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،6،12
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده:شهربانو جمعه