گزیده ها قسمت دوم

گزیده  ها قسمت دوم 11 مهر - 96
    برجام و تحولات شمال عراق محورهاي گفت و گو
سفير ايران در عمان در حاشيه سفر وزير امور خارجه کشورمان به عمان، در جمع خبرنگاران اهداف سفر محمد جواد ظريف به اين کشور را تشريح کرد و گفت: روابط ايران و عمان روابطي مستمر، ثابت، پايدار و رو به رشد است. ما امروز شاهديم که روابط سياسي در اوج خود قرار دارد و روابط اقتصادي نيز روز به روز بهتر مي شود. دو وزير نيز همواره با يکديگر در مجامع بين الملي، مسايل دوجانبه و منطقه اي گفت وگو و تبادل نظر داشته اند بر اين اساس آقاي دکتر ظريف روز دوشنبه در مسقط مسائل را بررسي مي کنند.
    
به گزارش ايسنا حجت الاسلام محمدرضا نوري شاهرودي خاطرنشان کرد: وضعيت پيش آمده براي برخي کشورهاي منطقه و همچنين مسايلي که در شمال عراق وجود دارد، همچنين بداخلاقي هاي به وجود آمده در برجام و در عين حال مسائل دو جانبه دو کشور، در اين ديدارها بررسي مي شود.
    
نوري شاهرودي تصريح کرد: به دنبال اين هستيم که تسهيلاتي را براي رفت و آمد ايرانيان ايجاد کنيم و اين مسئله در ديدار وزيران خارجه دو کشور مورد بحث و بررسي قرار گرفت. در عين حال بنا است عماني ها بندر «سويق» را به صورت اختصاصي در اختيار ايران قرار دهند که کشتي هايي که ظرفيت کمتر از سه هزار تن دارند، بتوانند در اين بندر پهلو بگيرند و بار آن وارد گمرک شده و ترخيص شوند.
    
وي تاکيد کرد: از سويي عماني ها تسهيلاتي را براي ثبت شرکت هاي ايراني ايجاد کردند، به طوري که ايراني ها مي توانند در عمان شرکت خود را ثبت کرده و کالاهايشان را به اين کشور صادر کنند يا اينکه کالاهاي خود را از عمان به کشورهاي آفريقايي يا ديگر کشورهاي منطقه و حوزه درياي هند، صادرات مجدد بکنند.
    
نوري شاهرودي تصريح کرد: پروازهاي بين دو کشور نيز به زودي افزايش مي يابد به طوري که در هفته اخير پرواز بندرعباس به مسقط انجام شد و قرار است که پرواز اصفهان به مسقط نيز به پروازهاي بين دو کشور افزوده شود
    
وي درباره تحولات اخير در کردستان عراق، اظهار کرد: عماني ها در مجموع با اين مسئله برخورد محتاطانه اي داشتند اما نظرشان نسبت به همه پرسي در کردستان مثبت نبوده و در کاريکاتورها و مقالاتي که در نشريات شان منتشر شده، آمده که کردستان خود را وارد منطقه اي سياه و غبار آلود کرده که بيرون آمدن از آنامکان پذير نيست.
    خبر ويژه 
حاميان دو آتشه برجام حالا از آن طرف بام افتاده اند!
آيا علاقه دولتي ها به برجام کم شده است؟ سايت الف با طرح اين پرسش نوشت: حاميان دولتي برجام نه تنها ديگر از القاب بلند بالا براي برجام استفاده نمي کنند بلکه حتي از آن در برابر نقض ها نيز دفاع درخور نمي کنند.
    
الف نوشت: پس از گذشت يك سال و نيم از اجراي برجام و در حالي كه آمريكا در حال استفاده حداكثري از ظرفيت هاي روح و جسم آن است، مسئولين ما، تازه يادشان افتاده برجام قرار نبوده « شق القمر » كند. اين، گفته وزير امور خارجه ايران است. ظريف چندي پيش مدعي شد كه اين منتقدان بودند كه با بزرگنمايي برجام، انتظارات مردم را بالا بردند. البته شايد جناب ظريف فراموش كرده باشد كه دكتر روحاني بود كه «همه چيز » و حتي « آب خوردن ملت » را به توافق احتمالي گره زد و دقيقا خود او بود كه توقعات براي مردم ايجاد كرد تا ميوه آن را در انتخابات بچيند و الا منتقديني كه مدام مي گفتند برجام راه حل كشور نيست، چه زماني منافع حاصل از آن را بزرگنمايي كردند؟ جداي اين مسئله اما، از ظريف در جايگاه يك ديپلمات كارکشته كه روحاني از او با عنوان « برند » ياد مي كند، بسيار بعيد است در شرايطي كه كشور بايد از تمام ظرفيت برجام استفاده كند، با بي ربط نشان دادن عدم رفع تحريم هاي باقي مانده به برجام، پتانسيل آن را محدود نشان دهد و توان چانه زني كشور را براي مواجهه با بدعهدي آمريكا كم نمايد.
    
آمريكا- حداقل در ٦ ماه اخير- با سه حربه در حال استفاده بيشينه از ظرفيت هاي برجام است. آمريكا تلاش مي كند تا از طرفي با سو استفاده از تفسير پذيري « متن » برجام، به ايران براي اخذ مجوز بازرسي هاي « هركجا- هرزمان » فشار بياورد، از طرف ديگر با استفاده از واژه نه چندان واضح « روح » برجام برنامه موشكي ايران را تحت شعاع قرار دهد و در تازه ترين اتفاق، با اشاره به « مقدمه » برجام، حتي حضور ايران در سوريه را هم مغاير برجام نشان دهد و از مجموع اين ها، ايران را به عنوان ناقض برجام معرفي كند و نهايت استفاده را از « برجام» ببرد. ثمره اين استراتژي، حداقل اين است كه ايران تحت اين فشار هاي شرارت آميز، بي خيال اعتراض به نقض عهدهاي مكرر آمريكا شود (يا توان آن را نداشته باشد) تا ايالات متحده با خيالي راحت هم تحريم هاي قبلي را حفظ كند، هم برنامه هسته اي ايران را عقب نگاه دارد و هم با تحريم هاي جديد، ساير چالش هاي خود با ايران را هدف گيري نمايد.
    
در همين حين و در حالي كه ايالات متحده آمريكا با مربوط كردن هر چيز نامربوطي به برجام در صدد استفاده حداكثري از تمام ظرفيت هاي متن، مقدمه و روح برجام است، در طرف ايراني گويا مسئولين ديگر اعتقادي به ظرفيت حداقلي برجام هم ندارند. مقامات محترم دولت، نه تنها عدم رفع تحريم هاي قبلي را با هزار بهانه توجيه مي كنند كه حتي تصويب تحريم هاي جديد را هم مخل برجام نمي دانند. طرف مقابل تهديد مي كند، تحريم مي كند و بي محابا حتي زير صريح ترين تعهدات خود - در فروش هواپيما - مي زند و مسئولين ايراني تازه يادشان افتاده برجام حلال مشكلات نيست!
    
اين البته اولين باري نيست كه مقامات دولت، در زمان هاي حساس دقيقا برعكس آنچه بايد عمل كنند، فعاليت مي كنند. آن روزي كه انتظار مي رفت تا با عدم بزرگنمايي تحريم و تاثير توافق، دست طرف مقابل براي امتياز گيري را باز نگذارند چونان « همه چيز » را به توافق گره زدند كه تو گويي توافق قرار است « بالمره » حلال تمام مشكلات از روز ازل تاكنون باشد. و اما حالا كه اثر برجام چيزي جز « تقريبا هيچ » نيست و دقيقا زماني كه بايد ظرفيت بالقوه برجام را وسيع نشان دهند تا با چانه زني مقابل بدعهدي هاي آمريكا بايستند پتانسيل آن را محدود مي كنند!
    
اما مسئولين ايراني را چه شده است كه از تعريف و تمجيد از برجام دست برداشته اند؟! البته انتظاري نيست تا طرف ايراني هم با استفاده از روح و مقدمه برجام، امتيازات فرابرجامي از طرف آمريكائي اخذ كند؛ اما همين كه مسئولين ايراني به همان برجامي كه بدان علاقه مند بودند برگردند و همان ظرفيت هاي كذايي را براي افزايش چانه زني، براي آن قايل باشد كافي است. شايد لازم است برايشان يادآوري كرد كه اين برجام، همان آفتاب تاباني است كه بسيار به آن علاقه مند بودند و همه چيز را به آن متصل مي دانستند!
خبر ويژه 
فقدان اولويت بندي و بيم توليد رانت در طرح كارورزي
اختصاص 30 هزار ميليارد تومان به طرح موسوم به کارورزي بدون اولويت بندي، طرح تورمي است که فقط موجب ايجاد رانت و تشديد تورم مي شود.
    
روزنامه وطن امروز در اين زمينه نوشت: افزايش نرخ بيکاري به 12/6 درصد در بهار 96 و شکستن رکورد بيشترين نرخ بيکاري در 20 فصل اخير، در کنار منفي شدن اشتغال خالص (افزايش خروجي هاي بازار کار نسبت به ورودي هاي آن) نشان از بحراني شدن موضوع بيکاري و ناکامي مطلق دولت در حوزه اشتغال دارد. دولتي که بر اساس وعده هاي اعلامي خود در سال 92 قرار بود چنان رونقي در اقتصاد ايجاد کند که هيچ کس به 45 هزار تومان يارانه نقدي نيازي نداشته باشد.
    
روحاني سال 92 مدعي بود: «ما براي اشتغال يک برنامه جدي خواهيم داشت و من جدي ترين برنامه اقتصادي ام در ماه هاي اول، حل معضل اشتغال است، به ويژه براي آنهايي که تحصيلکرده دانشگاه ها هستند و وقتي اين مشکل حل شد خود به خود ما مي توانيم دانشجويان تحصيلکرده خارج از کشور را هم به داخل کشور جذب و استفاده کنيم
    
چندي پيش در آخرين روزهاي شهريور، مثلث ولي الله سيف، محمدباقر نوبخت و علي ربيعي در رداي منجي اين وضعيت بحراني در نشستي مشترک از آغاز طرح پرداخت 30 هزار ميليارد توماني تسهيلات به توليد در راستاي حمايت از بنگاه هاي توليدي و ايجاد اشتغال سخن گفتند
    
بي شک پرداخت حجم انبوهي از منابع که قرار است بخش مهمي از آن تحت عنوان طرح اشتغال فراگير پرداخت شود اين ترديد را در ذهن ايجاد مي کند که ملاک عمل دولت در تخصيص اين منابع که عمدتا از منابع بانکي کشور است چه بوده و چه مکانيزمي طراحي شده است تا بنگاه هايي که اين تسهيلات را دريافت مي کنند مستحق (به معناي شايسته و واجد شرايط) دريافت اين تسهيلات باشند؟ آيا اين احتمال که اين طرح نيز مانند طرح هاي گذشته دچار انحرافاتي شده يا در اختيار عده اي رانتخوار قرار بگيرد وجود ندارد؟ دولت چه تدابيري را براي اينکه اين طرح نيز به بلاي بنگاه هاي زودبازده يا طرح هاي ضربتي اشتغال در دولت هاي گذشته دچار نشود انديشيده است؟ اگر قرار باشد روال گذشته ادامه يابد که شواهد گوياي آن است اين منابع عظيم در اختيار گروهي داراي رانت قرار گرفته و صرفا نرخ نقدينگي و تورم جامعه بدون اتفاق مثبتي در توليد افزايش خواهد يافت و اين موضوع نه تنها مشکلي را حل نخواهد کرد که به معناي عميق تر شدن رکود است و فاجعه!
    
طبيعتا پرداخت تسهيلات و تزريق نقدينگي نيازمند بررسي شرايط اقتصادي کشور، تعيين اولويت ها، شناسايي ظرفيت ها و هموار کردن توليد در کنار ايجاد بازار براي صادرات و تقويت قدرت خريد طرف تقاضاست. اين در حالي است که فارغ از وجود اولويت بندي در صنايع کشور، هدف دولت صرفا توزيع بي هدف پول در کشور و خروج اقتصاد از رکود به ضرب و زور اين پول پاشي و به هزينه هدررفت منابع مالي، افزايش تورم و... است، چرا که هيچ اولويت بندي از نيازهاي صنايع کشور به نقدينگي وجود ندارد، همانطور که طرح پرداخت 16 هزار ميليارد توماني تسهيلات به بنگاه هاي نيمه تعطيل در سال گذشته نيز به صورت هدفمند و بر اساس اولويت هاي کشور صورت نگرفت که اگر اينگونه نيست بايد از دولت پرسيد ماحصل پرداخت حدود 550 هزار ميليارد تومان تسهيلات بانکي به کل اقتصاد ايران در سال 95 چه بود؟
    
از سويي در حالي که افزايش بي سابقه نقدينگي و عبور اين رقم از 1300 هزار ميليارد تومان شرايط خاصي را براي اقتصاد ايران رقم زده، قرار است صرفا در طول مدت 6 ماه 30 هزار ميليارد تومان حجم پول وارد اقتصاد کشور شود، موضوعي که با توجه به ضريب فزاينده پولي کشور هر واحد پايه پولي حدود 5 برابر نقدينگي بر اقتصاد تحميل خواهد کرد که با يک حساب سرانگشتي مي توان گفت با اجراي اين طرح ممکن است رقمي حدود 150 هزار ميليارد تومان به نقدينگي موجود کشور اضافه شود و موجب بازگشت غول تورم شود.
خبر ويژه 
افزايش بي سر و صداي نرخ بيكاري
بررسي تغييرات بازار کار نشان مي دهد که نرخ بيکاري در اکثر استان ها در فاصله بهار 95 تا بهار سال 96 روند افزايشي دارد به طوري که استان البرز با ثبت افزايش 6/2 درصدي نرخ بيکاري در بالاترين رتبه خيل عظيم بيکاران قرار دارد.
    
به گزارش سايت فردا، محمدباقر نوبخت، رئيس سازمان برنامه و بودجه در نشست خبري خود با خبرنگاران نرخ بيکاري تابستان امسال را 11/5 درصد اعلام کرد.اما بررسي تغييرات بازار کار نشان مي دهد که نرخ بيکاري در اکثر استان هاي کشور در مدت بهار 95 تا بهار سال 96 روند افزايشي دارد به طوري که استان البرز با ثبت افزايش 6/2 درصدي نرخ بيکاري در بالاترين رتبه خيل عظيم بيکاران قرار دارد.
    
بررسي شاخص هاي عمده نيروي کار در بهار سال 96 در مقايسه با بهار سال 95 به تفکيک استان ها نشان مي دهد که نرخ بيکاري در آذربايجان شرقي در بهار سال 96 رقم 6/3 درصد بود که اين ميزان با افزايش 4 درصدي به 10/3 درصد در بهار امسال رسيده است. علاوه بر اين در آذربايجان غربي هم شاهد افزايش نرخ بيکاري هستيم به طوري که اين نرخ در بهار 95 رقم 9/2 درصد بود که اکنون با افزايش 1/8 درصدي به 11 درصد افزايش پيدا کرده است.
    
استان اصفهان نيز در ميان اين آمارها افزايش 0/4 درصدي نرخ بيکاري را نسبت به بهار 95 تجربه مي کند و در ساير استان ها از جمله استان البرز اختلاف بسيار بالايي در نرخ بيکاري وجود دارد به طوري که اين استان با افزايش 6/2 درصدي نرخ بيکاري اکنون در رقم 20/4 درصدي قرار دارد و مي توان گفت که بيشترين ميزان بيکاري در اين استان رقم خورده است.
    
طبق گزارش مرکز آمار ايران در بهار سال 96 نرخ بيکاري با افزايش 0/4 درصدي نسبت به سال ماقبل خود به 12/6 درصد رسيده است.
    
نتايج اين طرح آماري در بهار سال 96 نشان مي دهد که نرخ بيکاري جوانان 15 تا 24 ساله، 28/8 درصد بوده و اين نرخ در زنان نسبت به مردان و در نقاط شهري نسبت به نقاط روستايي بيشتر است.
    
بررسي روند تغييرات نشان مي دهد که اين شاخص نسبت به فصل مشابه سال گذشته يعني بهار 95 يک درصد و نسبت به فصل گذشته يعني زمستان 95، 0/7 درصد افزايش دارد.