نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان
سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 4 دی – 96
«گران کردن» تنها راه حل دولت براي اداره مملکت است!
سرويس سياسي- روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله ديروز نوشت: «کماکان «گران کردن» اولين و تنها راه حل مسئولان براي اداره مملکت است.پس از بحث هاي مربوط به عوارض خروج از کشور و افزايش قيمت بنزين و حامل هاي سوخت،مديران شهري تهران از طرحي خبر داده اند که در پي اجراي آن مجوزهاي طرح ترافيک حذف و تمام خودروهاي پايتخت براي عبور و مرور در تمام مناطق بايد عوارض خاص خود را دهند.»
در حالي که دولت قيمت برخي اقلام ضروري مردم نظير حامل هاي انرژي را به بهانه ايجاد اشتغال در لايحه بودجه سال آينده تا 50 درصد گران کرده است برخي کارشناسان معتقدند در صورت تصويب نهايي اين لايحه در مجلس گراني هاي ناشي از آن بلافاصله عملياتي مي شود اما اشتغال ادعايي، در خوشبينانه ترين حالت نسيه خواهد بود.
در حال حاضر، انتقادهاي بسيار جدي درخصوص عملکرد دولت دوازدهم در افکار عمومي ايجاد شده است.کارنامه ضعيف حتي صداي کارشناسان حامي دولت را نيز درآورده است.
در روزهاي گذشته «عبدالله ناصري» فعال سياسي اصلاح طلب گفته بود:«روحاني با وجود اينکه شرايط مديريت کشور نسبت به چهار سال قبل خيلي سخت تر شده است، تغيير چنداني نداشته است... به اعتقاد من مطالبه اصلي مردم در اين دوره از رياست جمهوري روحاني سامان دادن به وضعيت اقتصادي و معيشتي است اما چشم انداز روشني براي آن وجود ندارد. هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست.»
حسين راغفر- کارشناس اقتصادي حامي دولت- نيز در واکنش به گزارش ۱۰۰ روزه روحاني گفته بود: «من به حدي از گزارش اقتصادي آقاي روحاني عصباني شدم که تلويزيون را خاموش کردم. شيوه بيان روحاني و گزارش او به مردم حکايت از اين دارد که مسئولين هر روز با واقعيت هاي زندگي مردم فاصله مي گيرند. اين فاصله، فاصله زيادي شده است».
آقاي نماينده؛ پيش از اين کجا بوديد؟!
سرمقاله شماره ديروز اعتماد با عنوان «مادر اَبَرچالش ها» به چگونگي حل چالش هاي بزرگ و راهکار برطرف کردن آنها اختصاص داشت.
اين سرمقاله به قلم مدير مسئول اين روزنامه نوشته شده که نماينده ليست اميد نيز هست. در بخشي از اين نوشتار آمده است: «پس از سخنان آقاي جهانگيري در دومين همايش اقتصاد ايران بايد از منبر وعظ و خطابه پايين آمد و به صراحت گفت كه هرچه مي خواستيم يا بايد بگوييم، همين است كه آقاي جهانگيري اعلام كرد. وي كه سخن خود را معطوف به ابرچالش هاي اقتصادي ايران چون فقر، بيكاري، رشد اقتصادي ناپايدار و... كرده بود گفت: «حل اين ابرچالش ها به همگرايي سياسي و اقتصادي در سطح كشور نياز دارد. مهم ترين چالش كنوني اين است كه چگونه ميان همه اركان نظام هماهنگي به وجود آوريم تا بتوانيم براي ابرچالش هاي گوناگون راهكارهاي مناسب پيدا كنيم. هيچ كدام از اين چالش ها صرفا به حوزه اقتصاد مرتبط نيستند، بلكه چالش هاي پيش رو، تمامي موضوع هاي كشور را درگير كرده است. هر سال براساس معلومات خود، يك سري حرف مي زنيم ولي حتي يكي از مجهولات خود را هم نسبت به گذشته برطرف نكرده ايم، يعني چالش ها به قوت خود باقي است و معلومات در دوران مختلف تكرار شده است.»
اينکه معاون اول يک دولت بعد از گذشت قريب به پنج سال به جاي آنکه از توفيقات و دستاوردهاي دولتش در سال هاي گذشته و برنامه هايش براي سال هاي پيش رو بگويد خود به يک منتقد تبديل شود طنز تلخي است! نکته جالب توجه آن است که هر آنچه وي از آنها ياد کرده در حوزه دولت قرار مي گيرد.
اما نکته اصلي اين است که طيف موسوم به اصلاح طلب شيوه و روش عجيبي دارند. هرگاه بر مسند قدرت تکيه نزده اند آتش توپخانه رسانه هاي آنها به طرزي باور نکردني فعال است. در آن مقاطع حرفي از «همدلي» و «همگرايي» براي حل مشکلات از آنها شنيده نمي شود اما همين که به صندلي قدرت مي رسند آرام و قرار مي گيرند و دعوت به همگرايي و همدلي آغاز مي شود؛ در يک کلام فصل محبت و مهرباني آغاز مي گردد!
در فقره انتخابات 88 شاهد آن بوديم که حتي کار را به آشوب خياباني کشيدند. اما نمونه نزديکتري هم هست که خوب بود اين نماينده محترم به آن توجه مي کردند. در فقره شهرداري تهران روزنامه هاي زنجيره اي شبانه روز حجم انبوه مطالب را در راستاي تخريب تهيه و سپس منتشر مي کردند که براي نمونه آتش سوزي پلاسکو يکي از آن موارد است. يعني در اوج بحران هم به دنبال تسويه حساب سياسي هستند يعني همان کاري که آقاي جهانگيري در فقره مسکن مهر کرمانشاه انجام داد و سپس دم از همگرايي مي زنند!
بايد از نويسنده اين مطلب پرسيد: آن زمان که آتش توپخانه اي روزنامه هاي طيف موسوم به اصلاح طلب فعال بودند کجا بوديد آقاي نماينده تا دعوت به همگرايي و همدلي کنيد؟!
تقاص اتاق شيشه اي!
عميق شدن نابساماني هاي اقتصادي و ناکارآمدي دولت در حل و فصل و عبور از آن، موجب شده تا حاميان دولت با هدف سرپوش گذاشتن بر اين سوءمديريت ها و خسارات ناشي از آن، دستاوردهاي خيالي رديف کنند و با تخريب منتقدان دولت، آنان را حسود و غرض ورز بنامند.
روزنامه ايران ديروز در يادداشتي پس از اينکه به دعوت عموم به نقد بودجه دولت اشاره کرد، نتيجه گرفت که دولت واقعا علاقه دارد براي مردم «خانه شيشه اي» باشد، به نقد کشيده شود و مسئول بماند.
دولت اگرچه ادعاي شفافيت دارد و از نقد بودجه در فضاي مجازي و رسانه ها «خوشحال» است اما متاسفانه اقدام براي حذف يارانه حدود 30 ميليون نفر از مردم، افزايش 50 درصدي نرخ بنزين و بالا بردن عوارض خروج از کشور، هزينه گزافي است که در ازاي ادعا اتاق شيشه اي از مردم مي گيرد. گرچه دولتي که از قراردادها و اقدامات محرمانه سرشار است را چه به ادعاي شفافيت و خانه شيشه اي؟!
ايران ادامه داد: «متاسفانه مانند هر تحول تازه و موفقيتي که دولت به دست مي آورد، اقدامات اخير دولت نيز مورد حسد بعضي مخالفان و بي مهري بعضي دوستان قرار گرفته است. مخالفان دولت، چشم بر موفقيت ها و حتي دست نياز دولت براي تحقق اهداف ملي بسته و همواره بر اساس اغراض سياسي خود عمل نموده و صرفا اهداف تخريبي خود را تعقيب مي کنند. اما مسئله اينجاست که بعضي حاميان دولت هم، ناآگاهانه به آنان پيوسته اند و در زميني بازي مي کنند که مخالفان سياسي دولت طراحي کرده اند.»
عيان شدن عقيم بودن رويکرد و هدف گذاري اصلي دولت روحاني مبني بر مذاکره با قدرت هاي استکباري براي رفع تحريم ها و شکوفايي اقتصادي، زمينه اي براي حسادت و حتي غبطه به دولت باقي نگذاشته است. گراني، رکود، بر زمين ماندن وعده ها، بيکاري و تعطيلي هزاران واحد توليدي پيامدهاي جهت گيري غلط دولتي بود که منتقدانش که اين وضعيت را پيش بيني مي کردند و هشدار مي دادند، حسود و غرض ورز خوانده مي شوند!
تحقق وعده ها زمان مي برد!
روزنامه بهار به نقل از معصومه ابتکار معاون امور زنان رئيس جمهور درباره کمپين پشيماني نوشت: «از اين حرف ها زياد است، حالا چند نفري براي خودشان کاري راه انداختند به نظر نمي رسد خيلي مسئله جدي باشد. هنوز زمان کمي از انتخابات رياست جمهوري دوازدهم مي گذرد و آقاي رئيس جمهور بارها گفتند ، پاي عهد و پيماني که بستند و وعده هايي که دادند هستند ، حالا ممکن است تحقق اين وعده ها زمان ببرد و طول بکشد يا شکل کار با آن شکلي که توقع بوده متفاوت باشد. مشکلات و موانع کماکان باقي است يعني تغييري در اين عرصه که بگوييم موانع برداشته يا کم شده است. دولت مصمم که تمام تلاش خود را انجام دهد.»
گفتني است با گذشت بيش از قريب به 5 سال از آغاز به کار دولت تدبير و اميد، تقريبا هيچ يک از وعده هاي داده شده از سوي رئيس جمهور محقق نشده و به اذعان روزنامه ها و رسانه هاي زنجيره اي دست دولت در عمل و اقدام به وعده ها و مطالبات مردم خالي است و رئيس جمهور و مقامات ارشد دولت همچنان به رويه سال هاي گذشته با گفتار درماني مردم را براي تحقق وعده هاي خود به آينده حواله مي دهند.
محل اصابت گراني، سفره کم درآمدها
روزنامه شرق در گزارشي به بررسي بودجه 1397 و تاثير آن بر سفره مردم پرداخت و نوشت:««تورم ظالمانه ترين مالياتي است که از فقرا به نفع اغنيا گرفته مي شود»؛ اين تعريفي مشهور در اقتصاد سياسي است. اگر تنها با عنايت به اين يک جمله بخواهيم سياست هاي يک ساله کشور را طرح ريزي کنيم، هرگونه دست کاري قيمت هاي کليدي از منظر توسعه اشتباه تلقي مي شود. وقتي دولت در محاسبات خود نرخ بنزين را ٥٠ درصد افزايش مي دهد؛ معناي آن اين است که نرخ ارز با ضريب بالاتري در بازار آزاد افزايش پيدا خواهد کرد... از آنجا که ارز يکي از قيمت هاي کليدي است و بر ساير متغيرها تاثير دارد؛ مي توان رشد قيمت ها را از اين محل قابل اعتنا دانست».
شرق در ادامه به نقل از ابراهيم نکو نماينده سابق مجلس نوشته است: «صريحا بگويم اگر من به جاي رئيس جمهور بودم حتما چند نفر از مديران اقتصادي دولت را از دولت اخراج مي کردم زيرا در برنامه ريزي اقتصادي ضعيف عمل مي کنند».
گفتني است انتقادها به دولت دوازدهم در ماه هاي گذشته و به خصوص هفته هاي اخير از سوي مدعيان اصلاحات تشديد شده است، ادامه انتقادها زمينه ساز ابلاغ دستورالعمل جديدي از بالا به بدنه شد که هرگونه نقدي را دسيسه چيني و کار نفوذي ها مي دانست!
مسکن مهر، خوراک دلچسب زلزله بازان!
ارگان دولت خط تخريب مسکن مهر که پس از زلزله کرمانشاه توسط بالاترين سطوح اجرايي کشور شدت گرفت را رها نکرده و به تاسي از دولت بي مهري به مسکن مهر و فضاسازي عليه آن ادامه مي دهد. ارگان دولت ديروز گزارشي را با عنوان «خلوتي «مسکن مهر» پرند، پس از زلزله» منتشر کرد و گرچه با نوشتن سخناني از مديرعامل شرکت عمران شهر جديد پرند مبني بر اينکه «چند کارشناس توپوگرافي منطقه را نشان داده اند که اراضي پرند روي گسل نيست و استاندارد خانه ها هم رعايت شده است» سعي کرد گزارش خود را منصفانه وانمود کند اما پيش از آن با پرداختن به اوضاع و احوال ساکنان، پس از زلزله چند شب پيش که مشابه آن براي ديگر مناطق تهران و البرز اتفاق افتاده، به ايجاد رعب و وحشت از اين پروژه مسکوني اقدام و مقصود اصلي خود را در گزارش پياده کرد.
روزنامه ايران نوشت: «به «پرند» يا به قولي همان «پايتخت مسکن مهر ايران» که وارد مي شويم با وجود آنکه دو روز از زلزله آرام، اما ترسناک تهران گذشته، هنوز غبار نگراني بر چهره اغلب ساکنين مسکن مهر نمايان است. مردم چهارشنبه شب، خواسته يا ناخواسته بعد از تکانه هاي شديد زلزله «ملارد» بيرون دويده اند، بدون لباس گرم و حتي آذوقه اي که سختي اين دقيقه ها را برايشان راحت تر کند، اما ترس شان نه از حرکت گهواره اي خانه هايشان که بيشتر از «مهري» بوده که اين ماه ها، نفسشان را در سينه هايشان حبس کرده.... «پرند» اگرچه در زلزله اخير تهران، آسيبي نديد، اما آنچه که بر مردمان اين شهر جديد به ويژه در بعضي بلوک هاي تازه ساخت گذشت، قابل تامل است. مي گفتند خانه هايشان را خالي کرده و رفته اند.»
اين حاشيه سازي ها در حالي است که اولا برنامه وزارت راه و شهرسازي دولت روحاني فحاشي عليه مسکن مهر بوده، ثانيا مسکن مهر پرند در زلزله اخير آسيبي نديد و اين روزنامه هم در گزارش خود به آن اشاره کرده است! اما در عين حال با پرداختن به دلهره طبيعي مردم از زلزله که اختصاصي به مسکن مهر ندارد، سعي در تخريب و هجمه به مسکن مهر را دارد که با 200 صنف شغلي در ارتباط است، 2 ميليون شغل ايجاد کرد و به اعتقاد کارشناسان اگر دولت روحاني آن را ادامه مي داد، با رکود فعلي در بازار مواجه نمي شديم.
ايران در پايان گزارش خود از قول مديرعامل شرکت عمران شهر جديد پرند نوشت: «چند کارشناس هم توپوگرافي منطقه را به او نشان داده اند که اراضي پرند روي گسل نيست. استاندارد خانه ها هم رعايت شده است. يعني اسکلت بتن و فونداسيون طبق استانداردهاست. شايد در مصالح و نازک کاري از مواد با کيفيت و درجه يک استفاده نکرده باشند، اما اسکلت خانه ها بتن، قالب هاي تونلي و فلزي است و خوشبختانه در زلزله کرمانشاه هم کمترين تلفات را در مسکن مهر شاهد بوده ايم.»
سرويس سياسي- روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله ديروز نوشت: «کماکان «گران کردن» اولين و تنها راه حل مسئولان براي اداره مملکت است.پس از بحث هاي مربوط به عوارض خروج از کشور و افزايش قيمت بنزين و حامل هاي سوخت،مديران شهري تهران از طرحي خبر داده اند که در پي اجراي آن مجوزهاي طرح ترافيک حذف و تمام خودروهاي پايتخت براي عبور و مرور در تمام مناطق بايد عوارض خاص خود را دهند.»
در حالي که دولت قيمت برخي اقلام ضروري مردم نظير حامل هاي انرژي را به بهانه ايجاد اشتغال در لايحه بودجه سال آينده تا 50 درصد گران کرده است برخي کارشناسان معتقدند در صورت تصويب نهايي اين لايحه در مجلس گراني هاي ناشي از آن بلافاصله عملياتي مي شود اما اشتغال ادعايي، در خوشبينانه ترين حالت نسيه خواهد بود.
در حال حاضر، انتقادهاي بسيار جدي درخصوص عملکرد دولت دوازدهم در افکار عمومي ايجاد شده است.کارنامه ضعيف حتي صداي کارشناسان حامي دولت را نيز درآورده است.
در روزهاي گذشته «عبدالله ناصري» فعال سياسي اصلاح طلب گفته بود:«روحاني با وجود اينکه شرايط مديريت کشور نسبت به چهار سال قبل خيلي سخت تر شده است، تغيير چنداني نداشته است... به اعتقاد من مطالبه اصلي مردم در اين دوره از رياست جمهوري روحاني سامان دادن به وضعيت اقتصادي و معيشتي است اما چشم انداز روشني براي آن وجود ندارد. هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست.»
حسين راغفر- کارشناس اقتصادي حامي دولت- نيز در واکنش به گزارش ۱۰۰ روزه روحاني گفته بود: «من به حدي از گزارش اقتصادي آقاي روحاني عصباني شدم که تلويزيون را خاموش کردم. شيوه بيان روحاني و گزارش او به مردم حکايت از اين دارد که مسئولين هر روز با واقعيت هاي زندگي مردم فاصله مي گيرند. اين فاصله، فاصله زيادي شده است».
آقاي نماينده؛ پيش از اين کجا بوديد؟!
سرمقاله شماره ديروز اعتماد با عنوان «مادر اَبَرچالش ها» به چگونگي حل چالش هاي بزرگ و راهکار برطرف کردن آنها اختصاص داشت.
اين سرمقاله به قلم مدير مسئول اين روزنامه نوشته شده که نماينده ليست اميد نيز هست. در بخشي از اين نوشتار آمده است: «پس از سخنان آقاي جهانگيري در دومين همايش اقتصاد ايران بايد از منبر وعظ و خطابه پايين آمد و به صراحت گفت كه هرچه مي خواستيم يا بايد بگوييم، همين است كه آقاي جهانگيري اعلام كرد. وي كه سخن خود را معطوف به ابرچالش هاي اقتصادي ايران چون فقر، بيكاري، رشد اقتصادي ناپايدار و... كرده بود گفت: «حل اين ابرچالش ها به همگرايي سياسي و اقتصادي در سطح كشور نياز دارد. مهم ترين چالش كنوني اين است كه چگونه ميان همه اركان نظام هماهنگي به وجود آوريم تا بتوانيم براي ابرچالش هاي گوناگون راهكارهاي مناسب پيدا كنيم. هيچ كدام از اين چالش ها صرفا به حوزه اقتصاد مرتبط نيستند، بلكه چالش هاي پيش رو، تمامي موضوع هاي كشور را درگير كرده است. هر سال براساس معلومات خود، يك سري حرف مي زنيم ولي حتي يكي از مجهولات خود را هم نسبت به گذشته برطرف نكرده ايم، يعني چالش ها به قوت خود باقي است و معلومات در دوران مختلف تكرار شده است.»
اينکه معاون اول يک دولت بعد از گذشت قريب به پنج سال به جاي آنکه از توفيقات و دستاوردهاي دولتش در سال هاي گذشته و برنامه هايش براي سال هاي پيش رو بگويد خود به يک منتقد تبديل شود طنز تلخي است! نکته جالب توجه آن است که هر آنچه وي از آنها ياد کرده در حوزه دولت قرار مي گيرد.
اما نکته اصلي اين است که طيف موسوم به اصلاح طلب شيوه و روش عجيبي دارند. هرگاه بر مسند قدرت تکيه نزده اند آتش توپخانه رسانه هاي آنها به طرزي باور نکردني فعال است. در آن مقاطع حرفي از «همدلي» و «همگرايي» براي حل مشکلات از آنها شنيده نمي شود اما همين که به صندلي قدرت مي رسند آرام و قرار مي گيرند و دعوت به همگرايي و همدلي آغاز مي شود؛ در يک کلام فصل محبت و مهرباني آغاز مي گردد!
در فقره انتخابات 88 شاهد آن بوديم که حتي کار را به آشوب خياباني کشيدند. اما نمونه نزديکتري هم هست که خوب بود اين نماينده محترم به آن توجه مي کردند. در فقره شهرداري تهران روزنامه هاي زنجيره اي شبانه روز حجم انبوه مطالب را در راستاي تخريب تهيه و سپس منتشر مي کردند که براي نمونه آتش سوزي پلاسکو يکي از آن موارد است. يعني در اوج بحران هم به دنبال تسويه حساب سياسي هستند يعني همان کاري که آقاي جهانگيري در فقره مسکن مهر کرمانشاه انجام داد و سپس دم از همگرايي مي زنند!
بايد از نويسنده اين مطلب پرسيد: آن زمان که آتش توپخانه اي روزنامه هاي طيف موسوم به اصلاح طلب فعال بودند کجا بوديد آقاي نماينده تا دعوت به همگرايي و همدلي کنيد؟!
تقاص اتاق شيشه اي!
عميق شدن نابساماني هاي اقتصادي و ناکارآمدي دولت در حل و فصل و عبور از آن، موجب شده تا حاميان دولت با هدف سرپوش گذاشتن بر اين سوءمديريت ها و خسارات ناشي از آن، دستاوردهاي خيالي رديف کنند و با تخريب منتقدان دولت، آنان را حسود و غرض ورز بنامند.
روزنامه ايران ديروز در يادداشتي پس از اينکه به دعوت عموم به نقد بودجه دولت اشاره کرد، نتيجه گرفت که دولت واقعا علاقه دارد براي مردم «خانه شيشه اي» باشد، به نقد کشيده شود و مسئول بماند.
دولت اگرچه ادعاي شفافيت دارد و از نقد بودجه در فضاي مجازي و رسانه ها «خوشحال» است اما متاسفانه اقدام براي حذف يارانه حدود 30 ميليون نفر از مردم، افزايش 50 درصدي نرخ بنزين و بالا بردن عوارض خروج از کشور، هزينه گزافي است که در ازاي ادعا اتاق شيشه اي از مردم مي گيرد. گرچه دولتي که از قراردادها و اقدامات محرمانه سرشار است را چه به ادعاي شفافيت و خانه شيشه اي؟!
ايران ادامه داد: «متاسفانه مانند هر تحول تازه و موفقيتي که دولت به دست مي آورد، اقدامات اخير دولت نيز مورد حسد بعضي مخالفان و بي مهري بعضي دوستان قرار گرفته است. مخالفان دولت، چشم بر موفقيت ها و حتي دست نياز دولت براي تحقق اهداف ملي بسته و همواره بر اساس اغراض سياسي خود عمل نموده و صرفا اهداف تخريبي خود را تعقيب مي کنند. اما مسئله اينجاست که بعضي حاميان دولت هم، ناآگاهانه به آنان پيوسته اند و در زميني بازي مي کنند که مخالفان سياسي دولت طراحي کرده اند.»
عيان شدن عقيم بودن رويکرد و هدف گذاري اصلي دولت روحاني مبني بر مذاکره با قدرت هاي استکباري براي رفع تحريم ها و شکوفايي اقتصادي، زمينه اي براي حسادت و حتي غبطه به دولت باقي نگذاشته است. گراني، رکود، بر زمين ماندن وعده ها، بيکاري و تعطيلي هزاران واحد توليدي پيامدهاي جهت گيري غلط دولتي بود که منتقدانش که اين وضعيت را پيش بيني مي کردند و هشدار مي دادند، حسود و غرض ورز خوانده مي شوند!
تحقق وعده ها زمان مي برد!
روزنامه بهار به نقل از معصومه ابتکار معاون امور زنان رئيس جمهور درباره کمپين پشيماني نوشت: «از اين حرف ها زياد است، حالا چند نفري براي خودشان کاري راه انداختند به نظر نمي رسد خيلي مسئله جدي باشد. هنوز زمان کمي از انتخابات رياست جمهوري دوازدهم مي گذرد و آقاي رئيس جمهور بارها گفتند ، پاي عهد و پيماني که بستند و وعده هايي که دادند هستند ، حالا ممکن است تحقق اين وعده ها زمان ببرد و طول بکشد يا شکل کار با آن شکلي که توقع بوده متفاوت باشد. مشکلات و موانع کماکان باقي است يعني تغييري در اين عرصه که بگوييم موانع برداشته يا کم شده است. دولت مصمم که تمام تلاش خود را انجام دهد.»
گفتني است با گذشت بيش از قريب به 5 سال از آغاز به کار دولت تدبير و اميد، تقريبا هيچ يک از وعده هاي داده شده از سوي رئيس جمهور محقق نشده و به اذعان روزنامه ها و رسانه هاي زنجيره اي دست دولت در عمل و اقدام به وعده ها و مطالبات مردم خالي است و رئيس جمهور و مقامات ارشد دولت همچنان به رويه سال هاي گذشته با گفتار درماني مردم را براي تحقق وعده هاي خود به آينده حواله مي دهند.
محل اصابت گراني، سفره کم درآمدها
روزنامه شرق در گزارشي به بررسي بودجه 1397 و تاثير آن بر سفره مردم پرداخت و نوشت:««تورم ظالمانه ترين مالياتي است که از فقرا به نفع اغنيا گرفته مي شود»؛ اين تعريفي مشهور در اقتصاد سياسي است. اگر تنها با عنايت به اين يک جمله بخواهيم سياست هاي يک ساله کشور را طرح ريزي کنيم، هرگونه دست کاري قيمت هاي کليدي از منظر توسعه اشتباه تلقي مي شود. وقتي دولت در محاسبات خود نرخ بنزين را ٥٠ درصد افزايش مي دهد؛ معناي آن اين است که نرخ ارز با ضريب بالاتري در بازار آزاد افزايش پيدا خواهد کرد... از آنجا که ارز يکي از قيمت هاي کليدي است و بر ساير متغيرها تاثير دارد؛ مي توان رشد قيمت ها را از اين محل قابل اعتنا دانست».
شرق در ادامه به نقل از ابراهيم نکو نماينده سابق مجلس نوشته است: «صريحا بگويم اگر من به جاي رئيس جمهور بودم حتما چند نفر از مديران اقتصادي دولت را از دولت اخراج مي کردم زيرا در برنامه ريزي اقتصادي ضعيف عمل مي کنند».
گفتني است انتقادها به دولت دوازدهم در ماه هاي گذشته و به خصوص هفته هاي اخير از سوي مدعيان اصلاحات تشديد شده است، ادامه انتقادها زمينه ساز ابلاغ دستورالعمل جديدي از بالا به بدنه شد که هرگونه نقدي را دسيسه چيني و کار نفوذي ها مي دانست!
مسکن مهر، خوراک دلچسب زلزله بازان!
ارگان دولت خط تخريب مسکن مهر که پس از زلزله کرمانشاه توسط بالاترين سطوح اجرايي کشور شدت گرفت را رها نکرده و به تاسي از دولت بي مهري به مسکن مهر و فضاسازي عليه آن ادامه مي دهد. ارگان دولت ديروز گزارشي را با عنوان «خلوتي «مسکن مهر» پرند، پس از زلزله» منتشر کرد و گرچه با نوشتن سخناني از مديرعامل شرکت عمران شهر جديد پرند مبني بر اينکه «چند کارشناس توپوگرافي منطقه را نشان داده اند که اراضي پرند روي گسل نيست و استاندارد خانه ها هم رعايت شده است» سعي کرد گزارش خود را منصفانه وانمود کند اما پيش از آن با پرداختن به اوضاع و احوال ساکنان، پس از زلزله چند شب پيش که مشابه آن براي ديگر مناطق تهران و البرز اتفاق افتاده، به ايجاد رعب و وحشت از اين پروژه مسکوني اقدام و مقصود اصلي خود را در گزارش پياده کرد.
روزنامه ايران نوشت: «به «پرند» يا به قولي همان «پايتخت مسکن مهر ايران» که وارد مي شويم با وجود آنکه دو روز از زلزله آرام، اما ترسناک تهران گذشته، هنوز غبار نگراني بر چهره اغلب ساکنين مسکن مهر نمايان است. مردم چهارشنبه شب، خواسته يا ناخواسته بعد از تکانه هاي شديد زلزله «ملارد» بيرون دويده اند، بدون لباس گرم و حتي آذوقه اي که سختي اين دقيقه ها را برايشان راحت تر کند، اما ترس شان نه از حرکت گهواره اي خانه هايشان که بيشتر از «مهري» بوده که اين ماه ها، نفسشان را در سينه هايشان حبس کرده.... «پرند» اگرچه در زلزله اخير تهران، آسيبي نديد، اما آنچه که بر مردمان اين شهر جديد به ويژه در بعضي بلوک هاي تازه ساخت گذشت، قابل تامل است. مي گفتند خانه هايشان را خالي کرده و رفته اند.»
اين حاشيه سازي ها در حالي است که اولا برنامه وزارت راه و شهرسازي دولت روحاني فحاشي عليه مسکن مهر بوده، ثانيا مسکن مهر پرند در زلزله اخير آسيبي نديد و اين روزنامه هم در گزارش خود به آن اشاره کرده است! اما در عين حال با پرداختن به دلهره طبيعي مردم از زلزله که اختصاصي به مسکن مهر ندارد، سعي در تخريب و هجمه به مسکن مهر را دارد که با 200 صنف شغلي در ارتباط است، 2 ميليون شغل ايجاد کرد و به اعتقاد کارشناسان اگر دولت روحاني آن را ادامه مي داد، با رکود فعلي در بازار مواجه نمي شديم.
ايران در پايان گزارش خود از قول مديرعامل شرکت عمران شهر جديد پرند نوشت: «چند کارشناس هم توپوگرافي منطقه را به او نشان داده اند که اراضي پرند روي گسل نيست. استاندارد خانه ها هم رعايت شده است. يعني اسکلت بتن و فونداسيون طبق استانداردهاست. شايد در مصالح و نازک کاري از مواد با کيفيت و درجه يک استفاده نکرده باشند، اما اسکلت خانه ها بتن، قالب هاي تونلي و فلزي است و خوشبختانه در زلزله کرمانشاه هم کمترين تلفات را در مسکن مهر شاهد بوده ايم.»