اوین
نامه ی کیهان 3 شنبه 8 اسفند ماه سال 1396
يادداشت روز اوین نامه
کیهان "سوريه، هوشيار و دست به ماشه"
زمان طولانیست که از همه تریبون های تبلیغاتی و رسانه ای
ومطبوعاتی و نهادهای حکومتی ونماز جمعه ها و... عربده کشی های انتقادی علیه دولت
روحانی وآمریکا وعربستان و اسراییل می شود و به دولت روحانی انتقاد می کنند چرا
مشکل بحران اقتصادی وبیکاری و فقر وشکاف طبقاتی و .... را حل نکرده است؟چرا مدام
آمارهای دروغ وغیرواقعی ارائه می شود که همراه با گفتمان درمانی است؟
از سوی دیگر رشد حاشیه نشینی وکودکان کارخیابانی وکارتن و گورخوابی وکلیه
وتن ونوزاد فروشی واعتیاد هم در جامعه در حال رشد است . ولی سرمایه وبودجه کشور به جای صرف تلاش برای حل بحران های اقتصادی و اجتماعی
وپدیده های ناهنجار اجتماعی شود اما این بودجه دراختیار پاسداران جنگ افروز گذاشته
می شود تا همراه با حزب الشیطان لبنان
درحمایت بشار اسد جنایتکار و
جنگنده های روسی و سوری مشغول ویرانی سوریه وتخریب خانه های شهروندان سوری وکشتارشان
باشد تا بقول فرماندهان سپاه و خامنه ای به جای جنگیدن درخانه بایددربرون خانه با دشمن
جنگید . برای همین است که همکار یادداشت نویس اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعتی بابی توجهی کامل به بحران های زنجیره ای وپدیده های ناهنجار اجتماعی و... داخل کشور ارجحیت
داده تا پیرامون دفاع ازسوریه قلم فرسایی کند
وبگوید:
خبرهاي مختلف بيانگر آن است که يک توطئه مهم و ترکيبي عليه
سوريه با «شکست اوليه» مواجه شده و چنانچه غفلت صورت گيرد مي تواند بازتوليد شده و
تاثير مهمي بر تحولات امنيتي و سياسي سوريه و منطقه برجاي بگذارد.
خبرهاي مختلف بيانگر آن است که يک توطئه مهم و ترکيبي عليه
سوريه با «شکست اوليه» مواجه شده و چنانچه غفلت صورت گيرد مي تواند بازتوليد شده و
تاثير مهمي بر تحولات امنيتي و سياسي سوريه و منطقه برجاي بگذارد.
آمريکايي ها در يک اقدام ترکيبي درصدد برآمدند تا از يک سو چتر امنيتي خود را روي گروه هاي تروريستي مستقر در شرق دمشق بگسترانند و اقدامات مشترک روسيه و سوريه براي پاکسازي اين منطقه را متوقف گردانند بر اين اساس با اصرار زياد قطعنامه 2401 را به تصويب رساندند که شامل يک مهلت سي روزه براي گروه هاي تروريستي مي شد که البته با اصلاحاتي که روسيه روي متن انگليسي اين قطعنامه کرد، گروه هايي که در سازمان ملل رسما تروريست خوانده شده اند، از شمول آتش بس خارج شد. از سوي ديگر آمريکايي ها از حدود يک ماه پيش يک گروه حدود 5000 نفره را در پايگاه نظامي خود در «التنف» واقع در شرق سوريه آموزش داده و آماده گسيل به منطقه شرقي دمشق- موسوم به غوطه شرقي - نمودند. اين نيروها قرار بود در فرداي روزي که آتش بس اعلام مي شود، با استفاده از ظرفيت امنيتي قطعنامه شوراي امنيت از تنف به تروريست ها در غوطه شرقي بپيوندند. اضافه بر اين براساس اظهارات بعضي از نيروهاي النصره که در غوطه شرقي مستقر بوده و خود را به ارتش سوريه تسليم کرده اند، قرار بوده به محض رسيدن اين نيروها به غوطه شرقي يک موقعيت پروازي براي جنگنده هاي آمريکا در غوطه در نظر گرفته شود.
اين توطئه يک ضلع مهم ديگر هم داشت. اسرائيلي ها در تکميل اين طرح درصدد برآمدند نيروهاي تروريستي موسوم به «جيش الاسلام» وابسته به عربستان سعودي که در دو شهرک «النشابيه» و «اوتايا» واقع در غوطه شرقي دمشق مستقرند به سمت قلمون شرقي حرکت دهند تا از يک سو اين گروه آتش بس را عملا نقض کند و بهانه براي اقدامات تهاجمي آمريکا فراهم شود و از سوي ديگر منطقه قلمون شرقي را به تنف متصل گردانند و عملا امکان پمپاژ نيروهاي بيشتري از مناطق آلوده بياباني به سمت دمشق فراهم کنند. با توجه به اينکه بخش قابل توجهي از نيروهايي که در غوطه شرقي استقرار دارند از عناصر داعش مي باشند و 5000 نيرويي که در يک پايگاه آمريکا در تنف در حال آماده شدن براي استقرار در غوطه شرقي بودند وابستگي به داعش داشتند و نيروهاي پراکنده اي هم که قرار بود در سازماندهي جديد به غوطه شرقي بروند، طبعا از بقاياي داعش خواهند بود، مي توانيم بگوئيم در واقع آمريکايي ها در ماه هاي اخير يعني از زمان شکست داعش در عراق و سوريه سرگرم «بازسازي داعش» بوده اند.
چرا غوطه شرقي دمشق؟ دمشق خود به تنهايي استراتژيک ترين نقطه سوريه مي باشد که عدم سقوط آن به دست گروه هاي تروريستي، آغازي بر پايان تدريجي سيطره تروريست ها بر سوريه بود و از اين رو تا زماني که پرچم سوريه در اين شهر در اهتزاز باشد، سوريه پيروز به حساب مي آيد. از سوي ديگر غوطه شرقي در منطقه اي واقع شده که حرم مطهر حضرت زينب سلام الله عليها به عنوان رمز مقاومت در آنجا قرار دارد و عليرغم عمليات هاي پي در پي و مشترک گروه هاي تروريستي آزاد باقي مانده است. بايد به اين موضوع اضافه کرد که «فرودگاه دمشق» که مهمترين فرودگاه اين کشور مي باشد، خود به منزله پرچمي برافراشته بقاء نظام و کشور سوريه را تداعي کرده است و از اين رو اگر آمريکايي ها مي توانستند نيروهاي جديدي به غوطه شرقي پايتخت اعزام کنند و نيز خودشان با استفاده از هواپيماهاي جنگي دست به عمليات مي زدند، هر سه موقعيت راهبردي يعني شهر، حرم و فرودگاه به خطر مي افتاد و عملا فصل جديدي از سيطره تروريسم آمريکايي، صهيونيستي و سعودي بر سوريه آغاز مي شد و درست در سالي که همه گمان پايان تروريسم در سوريه دارند به سال آغاز دوباره روند تروريسم در سوريه تبديل مي شد.
غوطه شرقي دمشق منطقه اي است که بين 120 تا 150 کيلومترمربع مساحت دارد و شامل چند شهرک مي شود. جمعيت موجود آن حدود 200 هزار نفر است که دستکم نيمي از آنان مردم عادي مي باشند. حدود يک پنجم اين عدد را تروريست هاي - عمدتا- عضو گروه هاي النصره و داعش و توابع النصره شامل هستند که گاه و بيگاه امنيت پايتخت را مختل کرده اند و بقيه اعضاي خانواده اين گروهک ها هستند. در اين بين دولت سوريه از آنجا که از سوي آنان تهديد جدي احساس نمي کرده و يا از اولويت عملياتي آن خارج بوده، طي ماه هاي گذشته آنان را به محاصره درآورده بود اما از ورود به اين منطقه خودداري مي کرد تا اينکه تحرکات جديد اين گروه و تشديد اقدامات ناامن کننده آنان عليه پايتخت، دولت سوريه و روسيه که سفارت آن در حومه غوطه شرقي دچار آسيب جدي شده بود را ناگزير به انجام اقدامات نظامي عليه اين منطقه اشغالي کرد.
واکنش تند و فوري مقامات آمريکايي به اقدام مشترک روسيه و سوريه نشان داد آمريکايي ها براي منطقه حساس غوطه شرقي برنامه دارند. قطعنامه 2401 شوراي امنيت سازمان ملل اساسا براي خلع سلاح کردن روسيه و سوريه در غوطه شرقي دنبال شد اما اصلاحات روسيه عملا آن را براي آمريکا به قطعنامه اي بي خاصيت تبديل کرد، هر چند براي دولت سوريه و هم پيمانان آن اين موقعيت را فراهم کرد تا مشروعيت بيشتري در اقدامات نظامي عليه منطقه غوطه شرقي بدست آورند. آمريکا پس از آنکه متوجه شد امکان اجرايي انتقال 5000 تروريست تازه نفس به غوطه شرقي دمشق از بين رفته است از يک سو يک موج قوي تخريبي را عليه روسيه به راه انداخت و مسکو را به همدستي و برنامه ريزي کشتار غيرنظاميان متهم کرد و از سوي ديگر جنگنده هاي F16 آمريکا به پرواز درآمده و کريدور تنف- غوطه شرقي دمشق را که طي روزهاي گذشته به محل تجمع ارتش سوريه تبديل شده بود، بمباران کردند که در نتيجه آن نزديک به 30 نفر از شهروندان سوريه کشته شدند. عمليات هوشمندانه ارتش سوريه عملا امکان الحاق تنف به غوطه را از بين برد. از سوي ديگر ارتش سوريه با انجام عمليات در اطراف قلمون شرقي که در منطقه غوطه شرقي واقع است، مانع جابجايي نيروهاي جيش الاسلام گرديد و در واقع منطقه اي که قرار بود با آتش بس آمريکايي به آتش کشيده شود با آتش ارتش سوريه آرام گرديد! البته ماجرا هنوز به نقطه نهايي خود نرسيده و تجربه ثابت کرده است که مدت زماني طول مي کشد تا آمريکايي ها فراتر از تحليل در «عمل» شکست را بپذيرند و عقب بنشينند. لذا به نظر مي آيد آنان طي روزهاي آينده به اقدامات ديگري دست بزنند که قطعا کارساز نخواهد بود.
از سوي ديگر ارتش ترکيه در مناطق شمالي سوريه که با هدف تصرف شهر حساس «عفرين» - واقع در غرب استان و شهر حلب - به خاک سوريه تجاوز کرد و از 30 دي ماه گذشته - 20 ژانويه - در اين منطقه به بمباران مشغول بود، ناگزير شد از تصرف عفرين چشم بپوشد و به مناطق مرزي در عمق 5 تا 10 کيلومتري خاک سوريه برود و هم اينک يک نوار امنيتي ناپيوسته در جوار مرزهاي شمالي سوريه در تصرف ارتش ترکيه است. پيش از اين هم معلوم بود - و در همين ستون هم گفته شد - که اقدامات ارتش ترکيه با شکست مواجه خواهد شد. آنچه پس از حدود 38 روز گلوله باران شهرستان عفرين نصيب ارتش ترکيه شده، صورتحسابي است که شامل کشته شدن حدود 150 و زخمي شدن حدود 300 نفر شهروند غيرنظامي عرب و کرد سوريه مي باشد.
پس از آنکه ارتش ترکيه عملا ناتوان گرديد از ارتش سوريه خواست منطقه عفرين را از تصرف کردهاي حزب اتحاد دمکراتيک به رهبري صالح مسلم - که ديروز در جمهوري چک دستگير شد - خارج کند اين در حالي است که سوريه سرگرم خنثي کردن طرحي آمريکايي، اسرائيلي و سعودي در اطراف دمشق و در حدفاصل غوطه تا تنف مي باشد. بر اين اساس ارتش سوريه به صورت محدود به اين درخواست پاسخ داده است.
شکست آمريکا و ترکيه در عمليات نظامي که هم زمان در دو منطقه شمالي و مرکزي آغاز شده است، بار ديگر بر اين موضو ع صحه گذاشت که آمريکا و ترکيه نمي توانند معادله اي را در سوريه شکل بدهند و ناگزير خود را به نيروهايي که داراي نفوذ مناسب اجتماعي و سياسي در سوريه هستند الصاق نمايند که فعلا چنين نيرويي که آماده باشد تا به اهداف تجاوزکارانه واشنگتن و آنکارا خدمت کند، وجود ندارد، در اين ماجرا روسيه هم يک بار ديگر دريافت که نمي توان به توافقات پشت پرده با آمريکا و ترکيه چشم دوخت و با آنان به راه حل متعادلي درباره بحران سوريه رسيد. مسکو دريافت که آتش بس مدنظر آمريکا در واقع آغاز جنگي جديد با جانمايه، «باز توليد گروه هاي تروريستي نيابتي» است و چنين سياستي هم فضاي اقدامات کارساز نظامي و هم فضاي مذاکرات سياسي را از بين مي برد و همه چيز را به نقطه صفر برمي گرداند. روسيه احساس مي کند وضعيت جديد که در پرتو اقدامات خودسرانه آمريکا و ترکيه در سوريه پديد آمده، ضرباهنگ حرکت «سوچي» را کند کرده و طرح سياسي را به خطر انداخته است.
در يک جمعبندي بايد بگوييم سوريه طي روزهاي اخير يک توطئه پيچيده را پشت سر گذاشت اما همچنان در معرض بعضي از نتايج اين توطئه مي باشد از اين رو دمشق و حاميان آن بيش از گذشته بايد هوشيار و دست به ماشه باشند. نويسنده: سعدالله زارعي
آمريکايي ها در يک اقدام ترکيبي درصدد برآمدند تا از يک سو چتر امنيتي خود را روي گروه هاي تروريستي مستقر در شرق دمشق بگسترانند و اقدامات مشترک روسيه و سوريه براي پاکسازي اين منطقه را متوقف گردانند بر اين اساس با اصرار زياد قطعنامه 2401 را به تصويب رساندند که شامل يک مهلت سي روزه براي گروه هاي تروريستي مي شد که البته با اصلاحاتي که روسيه روي متن انگليسي اين قطعنامه کرد، گروه هايي که در سازمان ملل رسما تروريست خوانده شده اند، از شمول آتش بس خارج شد. از سوي ديگر آمريکايي ها از حدود يک ماه پيش يک گروه حدود 5000 نفره را در پايگاه نظامي خود در «التنف» واقع در شرق سوريه آموزش داده و آماده گسيل به منطقه شرقي دمشق- موسوم به غوطه شرقي - نمودند. اين نيروها قرار بود در فرداي روزي که آتش بس اعلام مي شود، با استفاده از ظرفيت امنيتي قطعنامه شوراي امنيت از تنف به تروريست ها در غوطه شرقي بپيوندند. اضافه بر اين براساس اظهارات بعضي از نيروهاي النصره که در غوطه شرقي مستقر بوده و خود را به ارتش سوريه تسليم کرده اند، قرار بوده به محض رسيدن اين نيروها به غوطه شرقي يک موقعيت پروازي براي جنگنده هاي آمريکا در غوطه در نظر گرفته شود.
اين توطئه يک ضلع مهم ديگر هم داشت. اسرائيلي ها در تکميل اين طرح درصدد برآمدند نيروهاي تروريستي موسوم به «جيش الاسلام» وابسته به عربستان سعودي که در دو شهرک «النشابيه» و «اوتايا» واقع در غوطه شرقي دمشق مستقرند به سمت قلمون شرقي حرکت دهند تا از يک سو اين گروه آتش بس را عملا نقض کند و بهانه براي اقدامات تهاجمي آمريکا فراهم شود و از سوي ديگر منطقه قلمون شرقي را به تنف متصل گردانند و عملا امکان پمپاژ نيروهاي بيشتري از مناطق آلوده بياباني به سمت دمشق فراهم کنند. با توجه به اينکه بخش قابل توجهي از نيروهايي که در غوطه شرقي استقرار دارند از عناصر داعش مي باشند و 5000 نيرويي که در يک پايگاه آمريکا در تنف در حال آماده شدن براي استقرار در غوطه شرقي بودند وابستگي به داعش داشتند و نيروهاي پراکنده اي هم که قرار بود در سازماندهي جديد به غوطه شرقي بروند، طبعا از بقاياي داعش خواهند بود، مي توانيم بگوئيم در واقع آمريکايي ها در ماه هاي اخير يعني از زمان شکست داعش در عراق و سوريه سرگرم «بازسازي داعش» بوده اند.
چرا غوطه شرقي دمشق؟ دمشق خود به تنهايي استراتژيک ترين نقطه سوريه مي باشد که عدم سقوط آن به دست گروه هاي تروريستي، آغازي بر پايان تدريجي سيطره تروريست ها بر سوريه بود و از اين رو تا زماني که پرچم سوريه در اين شهر در اهتزاز باشد، سوريه پيروز به حساب مي آيد. از سوي ديگر غوطه شرقي در منطقه اي واقع شده که حرم مطهر حضرت زينب سلام الله عليها به عنوان رمز مقاومت در آنجا قرار دارد و عليرغم عمليات هاي پي در پي و مشترک گروه هاي تروريستي آزاد باقي مانده است. بايد به اين موضوع اضافه کرد که «فرودگاه دمشق» که مهمترين فرودگاه اين کشور مي باشد، خود به منزله پرچمي برافراشته بقاء نظام و کشور سوريه را تداعي کرده است و از اين رو اگر آمريکايي ها مي توانستند نيروهاي جديدي به غوطه شرقي پايتخت اعزام کنند و نيز خودشان با استفاده از هواپيماهاي جنگي دست به عمليات مي زدند، هر سه موقعيت راهبردي يعني شهر، حرم و فرودگاه به خطر مي افتاد و عملا فصل جديدي از سيطره تروريسم آمريکايي، صهيونيستي و سعودي بر سوريه آغاز مي شد و درست در سالي که همه گمان پايان تروريسم در سوريه دارند به سال آغاز دوباره روند تروريسم در سوريه تبديل مي شد.
غوطه شرقي دمشق منطقه اي است که بين 120 تا 150 کيلومترمربع مساحت دارد و شامل چند شهرک مي شود. جمعيت موجود آن حدود 200 هزار نفر است که دستکم نيمي از آنان مردم عادي مي باشند. حدود يک پنجم اين عدد را تروريست هاي - عمدتا- عضو گروه هاي النصره و داعش و توابع النصره شامل هستند که گاه و بيگاه امنيت پايتخت را مختل کرده اند و بقيه اعضاي خانواده اين گروهک ها هستند. در اين بين دولت سوريه از آنجا که از سوي آنان تهديد جدي احساس نمي کرده و يا از اولويت عملياتي آن خارج بوده، طي ماه هاي گذشته آنان را به محاصره درآورده بود اما از ورود به اين منطقه خودداري مي کرد تا اينکه تحرکات جديد اين گروه و تشديد اقدامات ناامن کننده آنان عليه پايتخت، دولت سوريه و روسيه که سفارت آن در حومه غوطه شرقي دچار آسيب جدي شده بود را ناگزير به انجام اقدامات نظامي عليه اين منطقه اشغالي کرد.
واکنش تند و فوري مقامات آمريکايي به اقدام مشترک روسيه و سوريه نشان داد آمريکايي ها براي منطقه حساس غوطه شرقي برنامه دارند. قطعنامه 2401 شوراي امنيت سازمان ملل اساسا براي خلع سلاح کردن روسيه و سوريه در غوطه شرقي دنبال شد اما اصلاحات روسيه عملا آن را براي آمريکا به قطعنامه اي بي خاصيت تبديل کرد، هر چند براي دولت سوريه و هم پيمانان آن اين موقعيت را فراهم کرد تا مشروعيت بيشتري در اقدامات نظامي عليه منطقه غوطه شرقي بدست آورند. آمريکا پس از آنکه متوجه شد امکان اجرايي انتقال 5000 تروريست تازه نفس به غوطه شرقي دمشق از بين رفته است از يک سو يک موج قوي تخريبي را عليه روسيه به راه انداخت و مسکو را به همدستي و برنامه ريزي کشتار غيرنظاميان متهم کرد و از سوي ديگر جنگنده هاي F16 آمريکا به پرواز درآمده و کريدور تنف- غوطه شرقي دمشق را که طي روزهاي گذشته به محل تجمع ارتش سوريه تبديل شده بود، بمباران کردند که در نتيجه آن نزديک به 30 نفر از شهروندان سوريه کشته شدند. عمليات هوشمندانه ارتش سوريه عملا امکان الحاق تنف به غوطه را از بين برد. از سوي ديگر ارتش سوريه با انجام عمليات در اطراف قلمون شرقي که در منطقه غوطه شرقي واقع است، مانع جابجايي نيروهاي جيش الاسلام گرديد و در واقع منطقه اي که قرار بود با آتش بس آمريکايي به آتش کشيده شود با آتش ارتش سوريه آرام گرديد! البته ماجرا هنوز به نقطه نهايي خود نرسيده و تجربه ثابت کرده است که مدت زماني طول مي کشد تا آمريکايي ها فراتر از تحليل در «عمل» شکست را بپذيرند و عقب بنشينند. لذا به نظر مي آيد آنان طي روزهاي آينده به اقدامات ديگري دست بزنند که قطعا کارساز نخواهد بود.
از سوي ديگر ارتش ترکيه در مناطق شمالي سوريه که با هدف تصرف شهر حساس «عفرين» - واقع در غرب استان و شهر حلب - به خاک سوريه تجاوز کرد و از 30 دي ماه گذشته - 20 ژانويه - در اين منطقه به بمباران مشغول بود، ناگزير شد از تصرف عفرين چشم بپوشد و به مناطق مرزي در عمق 5 تا 10 کيلومتري خاک سوريه برود و هم اينک يک نوار امنيتي ناپيوسته در جوار مرزهاي شمالي سوريه در تصرف ارتش ترکيه است. پيش از اين هم معلوم بود - و در همين ستون هم گفته شد - که اقدامات ارتش ترکيه با شکست مواجه خواهد شد. آنچه پس از حدود 38 روز گلوله باران شهرستان عفرين نصيب ارتش ترکيه شده، صورتحسابي است که شامل کشته شدن حدود 150 و زخمي شدن حدود 300 نفر شهروند غيرنظامي عرب و کرد سوريه مي باشد.
پس از آنکه ارتش ترکيه عملا ناتوان گرديد از ارتش سوريه خواست منطقه عفرين را از تصرف کردهاي حزب اتحاد دمکراتيک به رهبري صالح مسلم - که ديروز در جمهوري چک دستگير شد - خارج کند اين در حالي است که سوريه سرگرم خنثي کردن طرحي آمريکايي، اسرائيلي و سعودي در اطراف دمشق و در حدفاصل غوطه تا تنف مي باشد. بر اين اساس ارتش سوريه به صورت محدود به اين درخواست پاسخ داده است.
شکست آمريکا و ترکيه در عمليات نظامي که هم زمان در دو منطقه شمالي و مرکزي آغاز شده است، بار ديگر بر اين موضو ع صحه گذاشت که آمريکا و ترکيه نمي توانند معادله اي را در سوريه شکل بدهند و ناگزير خود را به نيروهايي که داراي نفوذ مناسب اجتماعي و سياسي در سوريه هستند الصاق نمايند که فعلا چنين نيرويي که آماده باشد تا به اهداف تجاوزکارانه واشنگتن و آنکارا خدمت کند، وجود ندارد، در اين ماجرا روسيه هم يک بار ديگر دريافت که نمي توان به توافقات پشت پرده با آمريکا و ترکيه چشم دوخت و با آنان به راه حل متعادلي درباره بحران سوريه رسيد. مسکو دريافت که آتش بس مدنظر آمريکا در واقع آغاز جنگي جديد با جانمايه، «باز توليد گروه هاي تروريستي نيابتي» است و چنين سياستي هم فضاي اقدامات کارساز نظامي و هم فضاي مذاکرات سياسي را از بين مي برد و همه چيز را به نقطه صفر برمي گرداند. روسيه احساس مي کند وضعيت جديد که در پرتو اقدامات خودسرانه آمريکا و ترکيه در سوريه پديد آمده، ضرباهنگ حرکت «سوچي» را کند کرده و طرح سياسي را به خطر انداخته است.
در يک جمعبندي بايد بگوييم سوريه طي روزهاي اخير يک توطئه پيچيده را پشت سر گذاشت اما همچنان در معرض بعضي از نتايج اين توطئه مي باشد از اين رو دمشق و حاميان آن بيش از گذشته بايد هوشيار و دست به ماشه باشند. نويسنده: سعدالله زارعي