گزیده هاقسمت سوم

گزیده هاقسمت سوم 15 اردیبهشت - 97
 مدير مسئول  اوی نامه كيهان در گفت و گو با فارس: مگر برجامي باقي مانده كه براي خروج از آن استخاره مي كنند؟!
مديرمسئول روزنامه کيهان گفت: ترامپ در پي آن است که محدودسازي برنامه موشکي کشورمان و دست کشيدن از حضورمان در منطقه را نيز به برجام اضافه کند و نه اينکه برجام را کنار بگذارد! زيرا برجام به همان اندازه که براي ما فاجعه بوده، براي آمريکا يک دستاورد طلائي و پر سود است.
    حسين شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه کيهان درگفت وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با اشاره به مباحث مطرح شده درباره احتمال خروج ترامپ از برجام در 22 ارديبهشت ماه و شيوه برخورد ايران با اين مسئله گفت: دوستان ما از کدام برجام سخن مي گويند؟ مگر برجامي مانده است که سخن از خروج يا ماندن در آن مطرح باشد؟

     وي با تاکيد بر اينکه در مثل مناقشه نيست، گفت: به شخصي خبر دادند که پدرت فوت کرده است! گفت: راستش را بگوئيد! حتما اتفاق ناگواري افتاده که نمي خواهيد به من بگوئيد! گفتند مرد حسابي مي خواستي چه اتفاق ديگري بيفتد که ناگوارتر از فوت پدرت باشد؟! آمريکا با زيرپا گذاشتن تعهدات خود مدت هاست که برجام را نابود کرده و مسئولان هسته اي کشورمان هنوز در اين ترديد به سر مي برند که از برجام خارج بشوند يا نشوند؟! و توضيح نمي دهند مگر برجامي وجود دارد که درباره خروج يا باقي ماندن در آن استخاره مي کنند؟

    شريعتمداري گفت: اساس مذاکرات که برجام حاصل و خروجي آن است براي لغو تحريم ها بود که نه فقط لغو نشده بلکه ده ها تحريم ديگر هم به آن اضافه شده است بنابراين معلوم نيست آقايان انتظار دارند چه اتفاق ديگري بيفتد که برجام را از بين رفته بدانند؟! اوباما به گفته خودش با غلاف اسلحه و بدون شليک حتي يک گلوله، برنامه هسته اي ما را از بين برد و حالا ترامپ با پوسته برجام، مسئولان زود باور ما را تهديد مي کند که برنامه موشکي خود را متوقف کنيد!

    وي افزود: ترامپ در پي آن است که محدودسازي برنامه موشکي کشورمان و دست کشيدن از حضورمان در منطقه را نيز به برجام اضافه کند و نه اينکه برجام را کنار بگذارد! زيرا برجام به همان اندازه که براي ما فاجعه بوده، براي آمريکا يک دستاورد طلائي و پر سود است و آمريکا هرگز حاضر نيست اين امتياز بزرگ را که مفت و مجاني به دست آورده است از دست بدهد! آنچه ترامپ مي خواهد و اروپا در نقش پليس خوب! براي او پادوئي مي کند، در يک کلمه آن است که جمهوري اسلامي دست به خودکشي بزند! چرا که توان موشکي ما سد مستحکمي در مقابل کينه توزي دشمنان است، دشمناني که تاکنون از تمامي اهرم ها براي نابودي مان استفاده کرده و مي کنند.

    مدير مسئول کيهان گفت: از سوي ديگر با حضورمان در منطقه و حمايت از جبهه مقاومت، عقبه هاي استراتژيک آمريکا و اروپا را تسخير کرده ايم تا آنجا که امروزه، آمريکا و اروپا در غرب آسيا سلطه قبلي خود را از دست داده اند و اکنون نه فقط نيروهايشان در منطقه بلکه حاکمان دست نشانده آنها در غرب آسيا نيز به گروگان هايي در دست ما تبديل شده اند.

    شريعتمداري در ادامه گفت: کاش برخي از مسئولان کشورمان ازجايگاه مقتدرانه ايران اسلامي در منطقه با خبر بودند و فريب قمپزهاي آمريکا و متحدانش را نمي خوردند.
خبر ويژه 
روحاني با كنايه گويي فضا را مسموم نكند
يک عضو کارگزاران مي گويد رئيس جمهور با کنايه گويي و بدگويي از دولت، فضا را براي افکارعمومي، مسموم تر از آنچه هست نکند.
    علي محمد نمازي عضو شوراي مرکزي کارگزاران در روزنامه آرمان نوشت: مدت هاست رئيس جمهور از ايهام و کنايه در سخنان خود بهره مي برند دو مورد اخير درباره اعضاي کابينه بوده است. بار اول اظهار داشتند: بعضي از وزرا روزه سکوت گرفته اند و يکشنبه گذشته نيز اعلام کردند اعضاي کابينه به دو دسته تقسيم مي شوند، دسته اي نااميدند و از ياس و نوميدي دم مي زنند و بخشي اميدوارند و از آينده خوب صحبت مي کنند. با عنايت جايگاه رفيع و بسيار موثر اظهارات و مواضع اعضاي کابينه برکل يا بخشي از کشور اولا سکوت وزرا و يا اظهارنظرشان مي بايد براساس استدلال، علمي و با رعايت تدبير باشد. ثانيا در قرآن، سنت و منابع دين اسلام و فرهنگ و ادب فارسي، بر کم و گزيده گويي، به موقع صحبت کردن و پرهيز از دروغ، اغراق و سخن بدون پشتوانه عملي سفارش بسيار شده است. ثالثا اعضاي هيئت دولت دائما در حضور و کنار آقاي رئيس جمهور هستند و منطقي و اخلاقي است که تذکر، انتقاد و يادآوري عيب مي يابد ابتدا به صورت خصوصي و محرمانه به خود فرد باشد و نه از طريق رسانه ها اگر ترتيب اثري داده نشد راه نهايي برکنار کردن است. نشانه ها حکايت از آن دارد که مشکلات کشور و ملت زياد است و روز به روز بر آن نيز افزوده مي شود و ديگر خود رئيس جمهور و کابينه بر مسموميت فضاي کشور نيفزايند.

    دو مورد از ويژگي هاي حکمراني خوب، برنامه محور و قانون محور بودن است. همه تصميمات و اقدامات مسئولان بايد مبتني بر برنامه هاي اعلام شده و با رعايت کامل قانون صورت گيرد. يک ايراد بزرگ که به مقامات وارد مي باشد، زياد سخن گفتن است. همين موضوع است که مشکلاتي از نوع سابق الذکر را به وجود مي آورد و البته به گفته هم کمتر توجه مي شود. البته گاها چنين سخناني به منزله فرستادن سيگنال هايي به جامعه براي نظر آنها در مورد تغيير در کابينه است. اگر رياست محترم جمهور به دنبال نظرخواهي از جامعه هستند که آيا لزومي به تغيير در کابينه از نظر آنها وجود دارد، به طور يقين اصلاح طلبان به عنوان مهم ترين حامي رئيس جمهوري خواهان ايجاد تغييرات بنيادين در وزارتخانه هاي گوناگون هستند. هر چند به نظر مي رسد ايجاد تغييرات به منظور شوک درماني در اقتصاد و سياست و فرهنگ به هيچ وجه مدنظر جريان اصلاحات نيست و آنها همواره اصلاحات در ساختاري هاي اقتصادي، سياسي را خواستار هستند.
خبر ويژه 
وقتي سر عارف را زير آب مي كرديد ياد «اصلاح طلب پفكي» نبوديد؟!
اصلاح طلبان در سال 92 براي پيروزي در انتخابات عارف و هويت اصلاح طلبي خود را کنار گذاشتند و عملگرايي را پيشه کردند، حال برخي از نيروهاي اين جريان تمايل به دولت را «اصلاحات پفکي» مي نامند.
    جهان نيوز در اين زمينه نوشت: «اصلاح طلب بدلي»، «اصلاح طلب امنيتي» و حال «اصلاح طلب پفکي و نمايشي»؛ اينها اسامي است که برخي از اصلاح طلبان براي مخالفان درون جناحي خود به کار برده اند.

    اخيرا «ابراهيم اصغر زاده» در گفت وگو با روزنامه شرق از «بوروکرات» شدن اصلاح طلبان صحبت کرد. وي درباره اين دسته از اصلاح طلبان گفت: «به نظرم، اصلاح طلبان در درون دچار شکاف شده اند. گروهي که «اصلاح طلبان بوروکرات» هستند- يعني اصلاح طلباني که در هر شرايطي مي خواهند وضع موجود را توجيه کنند- اينها معتقد هستند ما بايد با همان فرماني که جامعه را به دو دسته تندرو و کندرو يا افراطي و اعتدالي تقسيم مي کند، جلو برويم. اين گروه در دولت هستند و روزه سکوت هم گرفته اند. برخي فکر مي کنند اصلاح طلبي يعني به نوعي وضع موجود را توجيه کردن. اينها بيشتر اصلاح طلبان پفکي و نمايشي هستند

    اصغرزاده در حالي جريان اصلاح طلبي را دچار انشقاق مي بيند و برخي را محافظه کار و بوروکرات مي نامد که در سال 92 اصلاح طلبان در يک حرکت قابل تامل به سبب منفعت جناحي، کانديداي خود يعني «محمدرضا عارف» را مجبور به کناره گيري کردند و به کانديداي غير اصلاح طلب روي آوردند.

    اين ائتلاف به نظر بسياري از ناظران سياسي يک عمل کاملا پراگماتيسي و عمل گرايانه و نشانه قرباني شدن ايدئولوژي به پاي عمل گرايي بود. اينکه اصلاح طلبان هويت اصلاح طلبي خود را کنار بگذارند و تنها به پيروزي در انتخابات فکر کنند، سبب شد تا به ائتلافي فکر کنند که نوعي پشت پا زدن به گذشته ايدئولوژيک و هويت شان بود.

    با اين اوصاف آنچه اصغرزاده از آن به عنوان بوروکرات شدن برخي اصلاح طلبان سخن مي گويد، چندان در گروه خاصي از اصلاح طلبان قابل محدود شدن نيست؛ بلکه به طور يکپارچه و در تمامي جريان اصلاحات در دو انتخابات سال 92 و 96 به وضوح قابل مشاهده و لمس کردن است.

    در اين ماجرا، فقط طيف خاصي از اصلاح طلبان مشارکت نداشتند و از رئيس دولت اصلاحات گرفته تا اعضاي شوراي مشورتي اصلاحات که شامل هسته اصلي اين جريان هستند، چنين نظري را در کل جريان اصلاحات اعمال کردند و با نظر اصغرزاده نه تنها يک طيف خاص بلکه همه جريان اصلاحات از سال 92 تا به امروز «پفکي» شده اند.

    البته مشخص است که چرا اصغرزاده چنين برچسبي را مورد استفاده قرار داده است. نگاهي به جريانات سال 92 مشخص مي کند که هرگاه اصلاح طلبان انحصارطلب که جزو اين طيف اغلب مشارکتي ها حضور دارند درصدد تخريب کردن عده اي با توجه به اهداف سياسي آينده خود هستند دست به اصطلاح سازي و تفکيک خود از بقيه مي زنند.

    اتفاقاتي که در سال 92 رخ داد نيز با توجه به ادعاي اين فعال اصلاح طلب قابل تامل است؛ چرا که اصلاح طلبان براي کنار نهادن عارف با برچسب هايي نظير «اصلاح طلب بدلي» و «اصلاح طلب امنيتي» سعي کردند وي را در نزد افکار عمومي و بدنه جريان خود تخريب کنند اما حال، همان جرياني که هويت اصلي اصلاح طلبي را فراموش کردند، اصلاح طلباني که به دولت تمايل دارند را «پفکي و بوروکرات» مي نامند.

    موضوعي که کماکان درباره عارف در حال اجراست و به نظر برخي حضور او در مجلس نيز براي تخريب وجهه و پايين آوردن وزن سياسي وي بوده است.

    بعدها اين اصطلاح يعني «اصلاح طلب بدلي» درباره نواصلاح طلبان به کار برده شد. بعد از اينکه واژه نو اصلاح طلبي به ادبيات سياسي اصلاحات اضافه شد، مشارکتي ها بيش از هر طيف ديگري نسبت به تشکيل احزابي مانند «نداي ايرانيان» انتقاد کردند. در اين ميان حتي برخي از اعضاي حزب مشارکت با دادن القابي چون «تجديدنظرطلب» سعي کردند ماهيت اين طيف سياسي را مخدوش کنند.
خبر ويژه 
اصلاح طلبان و سلبريتي ها در كماي سركوبگري پليس فرانسه
«پليس ضد شورش فرانسه، سلبريتي ها و اصلاح طلبان را به کما برد».
    وبسايت مشرق با انتشار اين مطلب نوشت: همزمان با روز جهاني کارگر، شورش و ناآرامي شهر پاريس را فراگرفت. اتحاديه هاي کارگري فرانسه طي ماه هاي گذشته بارها مخالفت خود را با سياست هاي اقتصادي امانوئل ماکرون، رئيس جمهوري اين کشور اعلام کرده اند. بر همين اساس تجمع گسترده اعضاي اتحاديه هاي کارگري به تخريب بانک ها و فروشگاه ها و پرتاب اشيا و بمب دستي آتش زا به سمت پليس منتهي شد. در مقابل پليس ضد شورش اقدام به پرتاب گاز اشک آور و استفاده از ماشين هاي آب پاش کرد. پليس فرانسه در پي درگيري روز جهاني کارگر در پاريس بيش از 200 نفر را دستگير کرد. شماري از مردم از جمله خبرنگار شبکه خبر نيز در اين درگيري ها مجروح شد.

    نکته قابل تامل اينجاست که اين موضوع مهم هيچ جايي در صفحات اول روزنامه هاي اصلاح طلب نداشت. علاوه بر اين سلبريتي هاي ايراني نيز هيچ واکنشي به اين موضوع نداشتند!

    فعالان فضاي مجازي در واکنش به اين رويکرد تامل برانگيز به نکات قابل توجهي اشاره کردند، از جمله: «ميگن سي نفر از فعالان سياسي فرانسه نامه زدن به ترامپ که مردم ما رو تحريم کن. کانال فرانسوي زبان «ژوآمد ژينيوز» هم متن نامه رو پوشش داده».

    «الکي شلوغش نکنين اين مدلي حساب نيست، پليس فرانسه خبرنگار ايراني رو فقط در حد رفتن تو کما زده. اگر جيغ مي زد و بيماري قلبي داشت و يکي اون پشت فيلم مي گرفت حساب بود و مي شد پليس رو محکوم کرد. #گشت ارشاد»

    «واقعا متاسفم براتون خيلي ناشکريد. چه افتخاري بزرگتر از اين که پليس فرانسه# توحيديان(خبرنگار ايراني) رو با گلوله زده؟ واقعا کي فکرشو مي کرد که اين سعادت نصيب ما بشه که گلوله فرانسوي بخوره تو سر خبرنگارمون؟ [از عشق به غرب تشنج مي کند]».

    «يه کوچولو دموکراسي فرانسه خورد به# توحيديان، رفت کما!!».

    «مگه فرانسه هم پليس ضد شورش داره؟ به ما گفته بودند تو مهد دموکراسي فقط مردم رو ناز مي کنند».

    «اونجا پليسشون حتي به خبرنگار هم رحم نمي کنه، ولي اسمش مي شه مهد آزادي و دموکراسي و کوفت و زهرمار. اينجا يه مشت وحشي، پليسو با ماشين زير مي گيرن، اسمش مي شه سرکوب و خفقان، تازه بازم يه عده طلبکارن هنوز...».

    «مگه مردم فرانسه شورش مي کنن؟ که پليس ضد شورش داشته باشن که پليس ضد شورش خبرنگار ما رو با گلوله بزنه. که سلبريتي هاشون بخوان حرف مفت بزنن.ها؟».

    «هنوز کسي نگفته براي کتک خوردن #توحيديان خبرنگار ايراني از پليس فرانسه و به کما رفتنش، چراغاي برج ايفل رو خاموش کردن براي همدردي؟ ديشب کسي تو فرانسه نرفته بود جلوي سفارت ايران شمع روشن کنه؟!».
25 هزار هكتار از مزارع گندم سيستان نابود شد
مدير زراعت سازمان جهاد کشاورزي سيستان و بلوچستان گفت: 25 هزار هکتار از مزارع گندم سيستان (شامل زابل، زهک، نيمروز، هامون و هيرمند) براثر خشکسالي و بي آبي سال زراعي 96- 97 به توليد نرسيد.
    حسين کيخا اظهار داشت: 56 هزار و 740 هکتار از زمين هاي کشاورزي سيستان و بلوچستان در سال زراعي جاري به کشت گندم اختصاص داشت.

    وي ادامه داد: 27 هزار و500 هکتار از مجموع کل مزارع گندم استان در سيستان واقع شده است که براثرخشکسالي شديد در منطقه و عدم ورود آب از رودخانه مرزي هيرمند 25 هزار هکتار آن به توليد نرسيد.

    بر اساس اعلام کارشناس سازمان جهاد کشاورزي سيستان و بلوچستان خشکسالي سال زراعي 96-97 افزون بر 247 ميليارد تومان خسارت به فعالان بخش کشاورزي سيستان(زابل، زهک، هيرمند، هامون و نيمروز) وارد کرده است.

    به گفته رئيس گروه تحقيقات هواشناسي کاربردي اداره کل هواشناسي سيستان و بلوچستان 100 درصد گستره اين استان از سال گذشته دچار خشکسالي در درجات متوسط، شديد و بسيار شديد شده است.

    الله بخش ريگي اظهار داشت: خشکسالي اين مدت در 55 درصد از گستره سيستان و بلوچستان شديد، 34 درصد بسيار شديد و 11 درصد متوسط گزارش شده است.

    خشکي تالاب بين المللي هامون در شمال سيستان و بلوچستان و جازموريان در جنوب غرب استان، قطع آب رودخانه هيرمند، کاهش سفره هاي آب زيرزميني، کمبود نزولات آسماني، گرماي زياد و تبخير بيش از حد نرمال کشور اين استان را با مشکلات زيادي در زمينه تامين آب آشاميدني و کشاورزي رو به رو کرده است.