نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب


    نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 13 خرداد -97
بزک آمريکا به بن بست رسيد /نوبت بزک اروپا شد!
    از نقض فاحش و غيرفاحش برجام تا تفکيک مضحک شرکت هاي اروپايي از دولت هاي آنها، مدعيان اصلاحات از خود انتقاد مي کنند، راهکار هم خودشان هستند! و رئيس جمهور براي حل مشکلات دستش بسته است؛ انتظاري نداشته باشيد، از جمله مطالب ديروز روزنامه هاي زنجيره اي بود.

        
سرويس سياسي مدعيان اصلاحات و حاميان دولت شعور مردم را به بازي گرفته اند. آنها مدت هاست اينطور القا مي کنند که دولت اختيارات کافي براي حل مشکلات کشور ندارد! يا اختياراتش حداقلي است! دليل اين تقلا و تکاپو هم واضح است؛ وعده هاي بر زمين مانده، کارنامه ضعيف، عميق شدن رکود، گراني، بيکاري و مجموعا ناکارآمدي دولت در حل نابساماني ها و البته کاهش انتظارات از دولت و تقليل مطالبات معيشتي مردم.
    روزنامه ايران ديروز نوشت: «دکتر روحاني همواره در مقام بيان، تريبون رساي دردهاي ملت بوده و ذره اي کوتاه نيامده. از همين روي هر وقت سخن رانده بر دل ملت خوش نشسته است لکن در مقام اجرا و رفع مشکلات تمام کننده نيست چرا که داراي اختيارات قانوني تام نيست و دست و بالش بسته در مصالح و قوانين و اصول حاکميتي است و شايد اين درد مشترک همه روساي جمهوري به دليل نارسايي در قانون اساسي است

    مفهوم اين جملات به روشني آن است که رئيس جمهور تنها کاري که از دستش برمي آيد، گفتار درماني و بيان دردها و مشکلات مردم است اما در رفع اين مشکلات دستش بسته است؛ انتظاري نداشته باشيد! آقاي روحاني اگر اختيارات کافي و توان حل مشکلات را ندارد، چرا کانديدا شده و خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده است؟ چرا آن همه وعده به مردم داده است؟ آن همه رقيب هراسي، مظلوم نمايي و اتهام افکني براي اختيارات حداقلي بوده است؟ براي همين رسانه هاي زنجيره اي آن همه خبرسازي جعلي و شايعه پراکني کردند؟

    بر اساس آمارهاي اقتصادي، سهم دولت در حداقل ممکن ۷۰ درصد از اقتصاد را شامل مي شود و در حالت حداکثري اين سهم بالغ بر ۸۵ درصد اقتصاد ايران است. سهم دولت از کل توليد ناخالص داخلي به ۷۰ درصد مي رسد و اين گوياي حاکميت بلامنازع دولت در اقتصاد ايران است.

    روزنامه آرمان پيش از اين با اشاره به امکانات و اختيارات گسترده دولت در مطلبي نوشته بود: «مهم ترين مسئله و دليل نااميدي در جامعه به دولت برمي گردد، اگر دولت با امکانات و اختياراتش فضاي کشور را به سمتي ببرد که از حجم مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم بکاهد، چه کسي مي تواند در مردم حس نااميدي ايجاد کند؟ اما وقتي در مسير تحولات اقتصادي، گشايشي در معيشت مردم رخ نمي دهد؛ شکل گيري احساس نااميدي در آنها طبيعي است

       

    جاي خالي غيرت ملي
    گاهي رويکرد روزنامه هاي طيف موسوم به اصلاح طلب نسبت به موضوعي آه از نهاد آدمي برمي خيزاند. رويکرد رسانه ها را نسبت به يک موضوع مي توان در چگونه بيان کردن، به کارگيري کلمات و چيدمان آنها در تيتر، انتخاب عکس، ارزش افزوده و... ديد. اگرچه گاه نيز سکوت خود نوعي رويکرد تلقي مي شود.

    روزنامه اعتماد در خبري در صفحه اقتصادي به موضوع «توتال» پرداخته است. شرکت نفتي فرانسه که به رغم منافع بسياري که از قِبَل برجام عايد صنعت اين کشور شد اما در همراهي با سياست هاي زورگويانه آمريکا از همه پيش قدم تر است.

    تيتري که اعتماد براي اين دهن کجي هاي مکرر توتال برگزيده بخش مهم ماجراست. اين روزنامه براي تيتر خود اين جمله را برگزيده است: «مديرعامل توتال: ممكن است روزي به ايران برگرديم» اين يعني شرکت توتال از جانب طيف خاصي در کشور مطمئن باشد که اگر هر بار بيايد و منافع ايراني ها را زيرپا بگذارد و برود باز هم اينها مشتاق برگشتن دوباره او و لگدمال شدن منافع بيشتر کشور توسط اين يادگاران دوره استعمار کلاسيک هستند!

    اعتماد خبرش را به نقل از رويترز چنين منتشر کرده است: «مديرعامل توتال در حالي كه گفته است: براي معاف شدن از تحريم هاي امريكا و ماندن در ايران، شانس خيلي كمي داريم اما توتال مي تواند روزي به ايران بازگردد. پاتريك پويانه، مديرعامل توتال روز جمعه در جمع سهامداران اين شركت احتمال باقي ماندن در پروژه فاز ۱۱ پارس جنوبي را بسيار ضعيف ارزيابي و تاكيد كرده است: «اگر از تحريم هاي امريكا معاف نشويم، نمي توانيم اين پروژه را ادامه دهيم. احتمال چنين معافيتي هم بسيار پايين است.» او گفته است: توتال مي تواند روزي به ايران بازگردد، اگر مجبور به ترك پروژه فاز ۱۱ پارس جنوبي به دليل تحريم هاي امريكا شود و 50/1 درصد سهام را به شركاي چيني CNPC بدهد

    روزگاري که زنگنه، وزير نفت از قراردادهاي پارس جنوبي با توتال مي گفت منتقدان به دلايل متقن گفتند و نوشتند که اين شرکت قابل اعتماد نيست، چرا که پيش از اين هم چنين کاري را با ايران کرده و دست کشورمان را در پوست گردو گذاشته است. اما دريغ از گوش شنوا. قبيل همين زنجيره اي ها از جمله روزنامه اعتماد آن روزها آمدن توتال را از ميوه هاي برجام عنوان کرده و به منتقدان همه جور چيزي نسبت مي دادند تا مبادا گردي از اين رهگذر بر جامه اين شرکت بنشيند. شرکتي که نواده استعمار نفتي است.

      

    از نقض فاحش و غيرفاحش تا تفکيک مضحک شرکت هاي اروپايي از دولت هاي آنها
    روزنامه آرمان در مطلبي نوشت: «دولت هاي آلمان، فرانسه، انگليس و... حمايت خود را از ايران اعلام کرده اند، اما اين بدان معنا نيست که قطعا تمام شرکت هاي اروپايي با ايران ادامه همکاري مي دهند. واقعيت روز اقتصاد دنيا همين است، شرکت ها مسير خود را بدون اينکه تابع سياست هاي دولتي باشند، طراحي مي کنند».

    گفتني است، چندي پيش عراقچي گفته بود: «ما بايد بين دولت هاي اروپايي با شرکت هاي اروپايي تفاوت قائل شويم، شرکت هاي اروپايي خصوصي هستند و کسي نمي تواند آنها را مجبور به کار با کشوري کند يا نکند، اما دولت هاي اروپايي مصمم هستند برجام را حفظ کنند»!

    پروژه جديد بازي با کلمات که از «نقض فاحش و غيرفاحش» برجام به تفکيک اروپا از آمريکا رسيده بود حالا با روي خوش نشان ندادن اروپايي ها به دولت و برجام، به تفکيک مضحک «شرکت هاي اروپايي از دولت هاي آنها» رسيده است. اين درحالي است که اگر اين گزاره صحت داشته باشد، هيچ نيازي به ادامه مذاکره با اروپايي ها وجود ندارد.

    به اذعان کارشناسان غربي نه اروپا در مقابل سياست هاي آمريکا مي ايستد و نه شرکت هاي اروپايي مي توانند بدون نظر دولت هاي خود و سيستم مالي آمريکايي ها با ايران روابط خود را داشته باشند.

    لازم به ذکر است که بعد از خروج آمريکا از برجام، شرکت هاي اروپايي بدون توجه به تعهدات خود براي خروج از ايران صف کشيدند. در همين راستا شرکت هاي بدعهدي همچون پژو و توتال اعلام کردند که فعاليت هاي خود در ايران را تعليق خواهند کرد. شرکت هاي ايرباس، زيمنس، اينژي، دي زي بانک آلمان و چند شرکت ديگر نيز بيانيه هاي مشابهي صادر کردند.

    از سوي ديگر مقامات اروپايي به صراحت اعلام کرده اند که براي اجراي تعهدات برجامي خود به ايران تضمين نمي دهند و به خاطر ايران، مقابل آمريکا نخواهند ايستاد.

    
        
نوبت بزک به اروپا رسيد!
    در حال حاضر جريان رسانه اي دولت که برخلاف خط تبليغي خود براي بزک برجام و مذاکره با آمريکا با وجود تابوشکني هاي فراوان از جمله تماس تلفني روساي جمهور ايران و آمريکا و عکس يادگاري وزراي خارجه دو کشور در مقابل پرچم هاي يکديگر، از بستن با کدخدا به نتيجه اي نرسيده بود، اين بار سعي دارد با طرح موضوعاتي از قبيل «منافع اروپا در برجام در تضاد با آمريکا است»!، «اروپا در نقض برجام واشنگتن را همراهي نخواهد کرد»!، «برخلاف دشمني آمريکا، اتحاديه اروپا به برجام و تعامل سازنده متعهد است»! و «به حفظ برجام با اروپا بدون آمريکا مطمئن تر شديم»! براي پيگيري و اجراي برجام دل به تضمين همان هايي خوش کند که به تعبير روحاني، دنبال آقا اجازه از آمريکا هستند!

       

    مدعيان اصلاحات از خود انتقاد مي کنند راهکار هم خودشان هستند!
    روزنامه زنجيره اي شرق در سرمقاله شماره ديروز خود به نگاه فانتزي مدعيان اصلاحات به سياست در ايران پرداخت و نوشت که آنان از خود انتقاد مي کنند و راهکار هم خودشان هستند!

    در بخشي از اين يادداشت آمده است: «اين روزها اغلب تئوريسين هاي اصلاح طلب به کنکاش درباره شيوه هاي اصلاح طلبي مي پردازند و هر آنچه مي گويند، از خودشان شروع و باز به خودشان ختم مي شود. گيرم که به شديدترين شکل ممکن از خود نيز انتقاد کنند؛ اما شاه بيت سخنان شان اين است که اگر قرار است تغييري صورت بگيرد، باز به دست اصلاح طلبان خواهد بود و بهترين شيوه همان است که بود. البته با تغييرات اندک و گاه بيشتر

    در ادامه اين يادداشت آمده است: «ناگفته پيداست لازمه تغيير جدي، مواجهه با امر واقعي است. رودررو ايستادن با آن و نه پناه بردن به فانتزي هايي که امر واقعي را ناديده مي گيرند. امروز تئوري هايي که اصلاح طلبان تبيين مي کنند، فارغ از درستي يا نادرستي شان بيش از هر چيز فانتزي سازي هاي تئوريک است براي به تاخيرانداختن تغييرات راديکال. جريانات سياسي... برخوردي کالايي دارند؛ سياستي را توليد مي کنند که خود مصرف کننده آن هستند. همان گونه که شرکت هاي اقتصادي و مصرف کنندگان سوژه فعاليت اقتصادي اند، اصلاح طلبان بيش از جناح هاي ديگر توليدکننده و مصرف کننده سياست شده اند و اگر بخواهند از اين دور تسلسل خارج شوند، بايد با مقولات جدي و بنيادينِ اصلاح طلبي برخوردي جسورانه و واقع بينانه تر داشته باشند

    گفتني است، پيش از اين منتقدان بارها به اين نکته اشاره کرده بودند که مدعيان اصلاحات و مشي مديريتي و سياسي آنان يکي از علت هاي اساسي مشکلات موجود در کشور و بخصوص وضعيت اقتصادي است که گريبان گير کشور است. مدعيان اصلاحات نيز در اين انتقادات همراهي مي کنند و بخش اعظمي از صفحات اين روزنامه ها به انتقاد از وضعيت موجود کشور که خود در آن سهم عمده اي دارند، اختصاص مي يابد اما جالب اينجا است که آنان از وضعيتي انتقاد مي کنند که خود به وجود آورنده اش هستند و جالب تر آنکه راهکار حل اين مشکلات خود ساخته را نيز خود مي دانند و بس!