نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان
سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب . 4 مهر -97
فکرش را هم نمي کرديم امضاي جان کري بي اثر شود!
سرويس سياسي-
روزنامه زنجيره اي شرق که به اذعان مدير آن وظيفه بزک کردن برجام در سال هاي گذشته را بر عهده داشته است در شماره ديروز خود طي يادداشتي نوشت کسي فکر آن را هم نمي کرد که امضاي کري از اثر بيفتد و اعتبارش را از دست بدهد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است : « زماني که جان کري، وزير امور خارجه آمريکا، با پاي شکسته ترجيح داد آخرين رايزني هاي گروه 1+5 با ايران را از ترس شنود لابي قدرتمند صهيونيست ها در راهپيمايي تاريخي با وزير امور خارجه ايران در کنار درياچه لمان سوئيس انجام دهد، کسي فکر نمي کرد يکي از تجار بدنام آمريکايي که عمري را پشت ميز قمار از هر نوع آن سپري کرده بود، ناباورانه وارد اتاق بيضي شکل کاخ سفيد بشود و براي بي اعتبارکردن امضاي وزير امور خارجه آمريکا، اين بار از پشت ميز شوراي امنيت سازمان ملل عليه قطع نامه اي داد سخن بدهد که پشت همين ميز با راي اکثريت 15 عضو شوراي امنيت سازمان ملل با عنوان قطع نامه 2231 شوراي امنيت، به يکي از قديمي ترين اختلافاتي که سازمان ملل را چندين سال درگير کرده بود، پايان داد و در آن ايران از ذيل بند 7 منشور خارج شد.»
نويسنده روزنامه شرق عليرغم اين سابقه تاريک از اعتماد به آمريکا پس از مقدمه چيني هاي فراوان به جلسه شوراي امنيت به رياست ترامپ پرداخته و نوشته است : « چون موضوع فعاليت هسته اي کشورهاي جهان به صورت کلي در شورا مطرح مي شود، لزومي به حضور ايران و حق دفاع براي اين کشور وجود ندارد؛ اما رئيس جمهور آمريکا در آخرين توييت خود به صراحت اعلام کرد در جلسه شوراي امنيت به عنوان رئيس جلسه حاضر مي شوم و به صورت اختصاصي به مسئله برجام خواهم پرداخت. هم اکنون بر اساس مفاد فصل ششم منشور ملل، اين شورا بايد از ايران دعوت کند تا در جلسه شوراي امنيت حاضر شده و از حق قانوني خود دفاع کند.»
روزنامه شرق از رئيس جمهور خواسته است در اين جلسه به رياست ترامپ شرکت کرده و از ايران دفاع کند و نوشته است : « طلايي ترين فرصت تاريخي هم اکنون در اختيار ايران است تا با تکيه بر حمايت آژانس انرژي هسته اي و گروه 1+4 که امضاکنندگان برجام بودند، از حقوق طبيعي ايران دفاع کند. يکي از اعضاي دائمي شوراي امنيت که امضاکننده قطع نامه 2231 شوراي امنيت است، با سوءاستفاده از رياست دوره اي خود بر شوراي امنيت درصدد است دوباره ايران را در موضع تحريم جهاني قرار دهد. دفاع حقوقي و مستدل ايران مي تواند سندي تاريخي باشد براي آنکه تحريم آمريکا برخلاف منشور ملل متحد است.»
شرق حضور روحاني را با شرکت مصدق در شوراي امنيت مقايسه کرده و اين فرصت را فرصتي تاريخي خوانده است.
در اين زمينه نکاتي است که بايد خاطر نشان شود، نخست آنکه وقتي شرق اذعان مي کند با يک آمد و رفت روساي جمهور در آمريکا امضاهاي مسئولين سابق از اثر و اعتبار افتاد شرکت کردن ايران در جلساتي که آمريکا در آن حضور دارد و با فرض قانع کردن ايالات متحده با عقب نشيني هاي فراوان مبني بر اينکه تخلفي روي نداده است چه تضميني وجود دارد که توافقات جديد نيز به سرنوشت برجام مبتلا نشوند؟!
نکته دوم اينکه اگر مصدق با حضور در جلسه شوراي امنيت توانست آمريکا را از دشمني با ايران بازدارد و حقوق مسلم ايران را به دست آورد روحاني نيز خواهد توانست، مهرماه 1330 مصدق در شوراي امنيت سخنراني کرد و مرداد 1332 آمريکا با همراهي انگليس و ضمن کودتاي 28 مرداد مصدق را برکنار و حکومت پهلوي را تحکيم کرد.
روحاني با آمريکا مبناي مودت ايجاد کند!
روزنامه ابتکار نيز در مطلبي با عنوان «نيويورک ٩٧ واپسين فرصت» نوشت : «اکنون که روحاني در سازمان ملل متحد به سر مي برد همزمان ديوان بين المللي لاهه به طرح دعواي ايران از آمريکا بر پايه عهد مودت ١٣٣۴ مشغول است، حال که دو دولت با آن همه سوابق رويارويي و تخاصم حاضر نشدند اين رشته مودت را از هم بگشايند و گاه گاه هر دو دولت آن را مبنايي براي طرح دعوي خود از طرف ديگر در ديوان داوري قرار داده اند، چه عيبي دارد که به طور کامل به آن بازگشت کنند. عهد مودت ايران و آمريکا مي تواند مبنايي خوب و متين براي بازگشايي تاريخ تازه اي از روابط ميان دو دولت باشد...چقدر خوب است که روحاني در آمريکا و در کاروانسراي تعامل و ديپلماسي جهاني يعني سازمان ملل و شهر نيويورک به مردم آمريکا و دولت آن کشور و افکارعمومي جهان اعلام کند که ايران مايل است برپايه عهد مودت ١٣٣۴ با دولت ايالات متحده مبناي مودت ايجاد کند...»
ادعاي عجيب و طنز گونه اين روزنامه اصلاح طلب در حالي است که توافقنامه برجام به عنوان يک نمونه عيني از عهد شکني و عدم پايندي آمريکائي ها به عهد هايشان است. از سوي ديگر طرح چندين دادخواست از سوي ايران عليه آمريکا در لاهه به استناد همين عهد مودت نيز به خوبي بيانگر ميزان پايبندي آمريکا به اين عهدنامه است.
در همين رابطه عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي گفته است اصلي ترين مسئله اي که رئيس جمهور در سازمان ملل بايد مطرح کند، عهدشکني آمريکاست. رئيس جمهور بايد آمريکا را رسوا کند که اين دولت، يک دولت پيمان شکن است و به معاهدات خود پايبند نيست. رئيس جمهور همچنين بايد بر مظلوميت مردم ايران تاکيد کرده و بيان کند که مردم ايران خواستار استقلال و آزادي هستند اما آمريکا نمي خواهد اجازه دهد که مردم ما مستقل باشند.
روحاني با شاخه زيتون به سازمان ملل برود!
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«روحاني با شاخه زيتون به صحن علني سازمان ملل برود و حسن نيت مردم را به همگان نشان بدهد...و آمريکا را منفعل کند.»
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت:« در شرايط کنوني تنش آفريني براي يک اقليت به صورت هويت درآمده و در نتيجه هر حرکتي در جهت تنش زدايي آنان را با بحران هويت روبه رو مي سازد. بنابراين با هر گونه راهبردي که ممکن است منجر به تنش زدايي شود گاه مخالفت مي کنند...روحاني سخنان 40 سال گذشته را در سازمان ملل تکرار نکند.»
مدعيان اصلاحات هيچگاه حاضر نيستند که نازکتر از گل به آمريکا بگويند و همواره توپ را در زمين داخلي مي اندازند. اين جماعت همواره دولت را به سياست انفعالي و رويکرد خسارت آفرين «تنش زدايي» ترغيب و تشويق مي کنند.
اين در حالي است که ملت ايران از آمريکا طلبکار است. آخرين مصداق اين طلبکاري حادثه تروريستي اهواز است. صبح روز وقوع حادثه تروريستي اهواز مايک پمپئو وزير خارجه آمريکا ايران را به حمله مستقيم تهديد و در لحني گستاخانه گفته بود که اگر ايران با استفاده از نيروهاي وابسته به خود به منافع آمريکا حمله کند، به طور مستقيم به آن پاسخ خواهيم داد.
پس از حادثه تروريستي اهواز، محمدجواد ظريف وزير امور خارجه، متحدان منطقه اي آمريکا را مسئول اين حمله تروريستي اعلام کرد و در صفحه توئيتر خود نوشت:«جمهوري اسلامي ايران حاميان منطقه اي تروريسم و اربابان آمريکايي آنها را مسئول حمله در اهواز مي داند. ايران براي دفاع از جان ايرانيان پاسخي سريع و قاطع به تروريست ها مي دهد.»
گروهک تروريستي و جدايي طلب الاحواز که در حادثه تلخ اهواز، در اقدامي رذيلانه زن و کودک و پير و جوان را به رگبار بست تنها يک نمونه از تروريست هاي تحت حمايت آمريکاست. داعش، منافقين، کومله، جندالشيطان، القاعده و ديگر گروهک هاي تروريستي نيز همگي دست پرورده و تحت حمايت آمريکا هستند.
برجام يکي ديگر از مصاديق طلبکاري ملت ايران از آمريکاست. مقامات آمريکايي در موضوع برجام همواره با لحني گستاخانه ايران را محکوم کرده اند. اين در حالي است که توافق هسته اي هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ به صورت فاحش نقض شده است.
انتظار افکار عمومي از رئيس جمهور به عنوان نماينده ايران در نشست مجمع عمومي سازمان ملل اين است که با بياني قاطع و محکم از اين تريبون جهت بيان حقانيت جمهوري اسلامي و تشريح عهدشکني و کينه توزي ها و کارنامه سياه شيطان بزرگ به خوبي بهره ببرد.
آشفتگي بزک کنندگان FATF از گزارش مستند کيهان
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «استفاده ابزاري از خون شهدا براي رد FATF» نوشت:«کيهاني ها روز دوشنبه براي دميدن بر آتش مخالفت با FATF در اقدامي بحث برانگيز و غيرقابل باور از خون شهداي اهوازي هزينه کرده اند و در راستاي رسيدن به منويات خود تيتر نخست خود را «تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز» برگزيدند. تيتري که در آن بهره جويي از خون شهداي حمله تروريستي اخير ديده مي شود به اين نحو که با چنگ زدن به آن، بخواهند مانع تصويب FATF شوند».
گويا گزارش مستند و روشنگرانه کيهان بدجور بزک کنندگان برجام را آشفته کرده است.
گفتني است کيهان روز دوشنبه 2 مهر 97 در گزارشي با عنوان «تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز
» نوشته بود:«رئيس مجلس و وزراي خارجه و اطلاعات به همراه برخي از نمايندگان مجلس همزمان با اقدام تروريستي اهواز، جلسه ويژه اي با موضوع FATF برگزار کردند. تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز است. لازم و ضروري است که نمايندگان مجلس به جاي برگزاري نشست ويژه براي تسريع در تصويب لوايح مرتبط با FATF، در اعتراض به جنايت مزدوران دولت هاي صحنه گردان FATF لوايح مرتبط را از دستور خارج کنند».
در بخش ديگري از اين گزارش آمده بود:«بزک کنندگان FATF در داخل کشور به اين سوالات پاسخ دهند؛در حال حاضر کارگروه FATF کجاست؟! چرا با تامين کنندگان مالي تروريست هاي الاحوازيه برخورد نمي کند؟! چرا برخوردي با قاتلان 17 هزار شهيد ايراني که مورد حمايت فرانسه قرار دارد، انجام نمي دهد؟! آيا آمريکا، انگليس و فرانسه خبر ندارند سرکردگان و اعضاي اين گروهک ها در کدام خيابان از کدام شهرهاي اروپا و آمريکا اقامت دارند؟! چرا FATF فقط براي مقابله با سپاه قدس و حزب الله لبنان و محور مقاومت که کمر گروهک تکفيري تروريستي داعش را شکسته، ساخته شده است؟!»
در حال حاضر سرکرده هاي گروهک هاي تروريستي ضدايراني از جمله گروهک الاحوازيه تحت حمايت برخي دولت هاي اروپايي (گردانندگان FATF) قرار داشته و به راحتي در اين کشورها کنفرانس خبري و ميتينگ برگزار مي کنند و در مصاحبه با شبکه هاي تلويزيوني ضدايراني مستقر در اروپا نحوه ترور مردم ايران را شرح مي دهند!
جالب اينجاست که فرانسه و انگليس و برخي ديگر از کشورهاي اروپايي با وجود حمايت گستاخانه و بي ملاحظه از قاتلان 17 هزار شهروند ايراني و تروريست هاي تجزيه طلب، به عنوان مالکان مافياي FATF از ما مي خواهند در راستاي شفافيت و صداقت(!) و براي استفاده از مزاياي برجام، تعهدات جديدي را ذيل FATF و ملحقات آن بپذيريم که وجه مشترک آنها ادعاي «مبارزه با تروريسم و پولشويي حمايت هاي مالي از تروريست ها» مي باشد!
برخلاف برخي ادعاها در داخل کشور، آمريکا نه تنها از اجراي دستورات FATF توسط ايران ناراحت نمي شود، بلکه اين اقدام را تکميل کننده پازل تحريم هاي بانکي و هوشمندتر شدن تحريم ها مي داند.
آخرين شاهد اين مدعا، سخنان چندي پيش «سيگال مندلکر» معاون خزانه داري آمريکا- اتاق جنگ اقتصادي آمريکا- است که جزئيات درخواست هاي FATF از ايران را مطرح کرده و نسبت به طولاني شدن روند تصويب لوايح استعماري در مجلس ايران از جمله کنوانسيون مبارزه با تامين مالي تروريسم (CFT) معترض شد.
سرويس سياسي-
روزنامه زنجيره اي شرق که به اذعان مدير آن وظيفه بزک کردن برجام در سال هاي گذشته را بر عهده داشته است در شماره ديروز خود طي يادداشتي نوشت کسي فکر آن را هم نمي کرد که امضاي کري از اثر بيفتد و اعتبارش را از دست بدهد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است : « زماني که جان کري، وزير امور خارجه آمريکا، با پاي شکسته ترجيح داد آخرين رايزني هاي گروه 1+5 با ايران را از ترس شنود لابي قدرتمند صهيونيست ها در راهپيمايي تاريخي با وزير امور خارجه ايران در کنار درياچه لمان سوئيس انجام دهد، کسي فکر نمي کرد يکي از تجار بدنام آمريکايي که عمري را پشت ميز قمار از هر نوع آن سپري کرده بود، ناباورانه وارد اتاق بيضي شکل کاخ سفيد بشود و براي بي اعتبارکردن امضاي وزير امور خارجه آمريکا، اين بار از پشت ميز شوراي امنيت سازمان ملل عليه قطع نامه اي داد سخن بدهد که پشت همين ميز با راي اکثريت 15 عضو شوراي امنيت سازمان ملل با عنوان قطع نامه 2231 شوراي امنيت، به يکي از قديمي ترين اختلافاتي که سازمان ملل را چندين سال درگير کرده بود، پايان داد و در آن ايران از ذيل بند 7 منشور خارج شد.»
نويسنده روزنامه شرق عليرغم اين سابقه تاريک از اعتماد به آمريکا پس از مقدمه چيني هاي فراوان به جلسه شوراي امنيت به رياست ترامپ پرداخته و نوشته است : « چون موضوع فعاليت هسته اي کشورهاي جهان به صورت کلي در شورا مطرح مي شود، لزومي به حضور ايران و حق دفاع براي اين کشور وجود ندارد؛ اما رئيس جمهور آمريکا در آخرين توييت خود به صراحت اعلام کرد در جلسه شوراي امنيت به عنوان رئيس جلسه حاضر مي شوم و به صورت اختصاصي به مسئله برجام خواهم پرداخت. هم اکنون بر اساس مفاد فصل ششم منشور ملل، اين شورا بايد از ايران دعوت کند تا در جلسه شوراي امنيت حاضر شده و از حق قانوني خود دفاع کند.»
روزنامه شرق از رئيس جمهور خواسته است در اين جلسه به رياست ترامپ شرکت کرده و از ايران دفاع کند و نوشته است : « طلايي ترين فرصت تاريخي هم اکنون در اختيار ايران است تا با تکيه بر حمايت آژانس انرژي هسته اي و گروه 1+4 که امضاکنندگان برجام بودند، از حقوق طبيعي ايران دفاع کند. يکي از اعضاي دائمي شوراي امنيت که امضاکننده قطع نامه 2231 شوراي امنيت است، با سوءاستفاده از رياست دوره اي خود بر شوراي امنيت درصدد است دوباره ايران را در موضع تحريم جهاني قرار دهد. دفاع حقوقي و مستدل ايران مي تواند سندي تاريخي باشد براي آنکه تحريم آمريکا برخلاف منشور ملل متحد است.»
شرق حضور روحاني را با شرکت مصدق در شوراي امنيت مقايسه کرده و اين فرصت را فرصتي تاريخي خوانده است.
در اين زمينه نکاتي است که بايد خاطر نشان شود، نخست آنکه وقتي شرق اذعان مي کند با يک آمد و رفت روساي جمهور در آمريکا امضاهاي مسئولين سابق از اثر و اعتبار افتاد شرکت کردن ايران در جلساتي که آمريکا در آن حضور دارد و با فرض قانع کردن ايالات متحده با عقب نشيني هاي فراوان مبني بر اينکه تخلفي روي نداده است چه تضميني وجود دارد که توافقات جديد نيز به سرنوشت برجام مبتلا نشوند؟!
نکته دوم اينکه اگر مصدق با حضور در جلسه شوراي امنيت توانست آمريکا را از دشمني با ايران بازدارد و حقوق مسلم ايران را به دست آورد روحاني نيز خواهد توانست، مهرماه 1330 مصدق در شوراي امنيت سخنراني کرد و مرداد 1332 آمريکا با همراهي انگليس و ضمن کودتاي 28 مرداد مصدق را برکنار و حکومت پهلوي را تحکيم کرد.
روحاني با آمريکا مبناي مودت ايجاد کند!
روزنامه ابتکار نيز در مطلبي با عنوان «نيويورک ٩٧ واپسين فرصت» نوشت : «اکنون که روحاني در سازمان ملل متحد به سر مي برد همزمان ديوان بين المللي لاهه به طرح دعواي ايران از آمريکا بر پايه عهد مودت ١٣٣۴ مشغول است، حال که دو دولت با آن همه سوابق رويارويي و تخاصم حاضر نشدند اين رشته مودت را از هم بگشايند و گاه گاه هر دو دولت آن را مبنايي براي طرح دعوي خود از طرف ديگر در ديوان داوري قرار داده اند، چه عيبي دارد که به طور کامل به آن بازگشت کنند. عهد مودت ايران و آمريکا مي تواند مبنايي خوب و متين براي بازگشايي تاريخ تازه اي از روابط ميان دو دولت باشد...چقدر خوب است که روحاني در آمريکا و در کاروانسراي تعامل و ديپلماسي جهاني يعني سازمان ملل و شهر نيويورک به مردم آمريکا و دولت آن کشور و افکارعمومي جهان اعلام کند که ايران مايل است برپايه عهد مودت ١٣٣۴ با دولت ايالات متحده مبناي مودت ايجاد کند...»
ادعاي عجيب و طنز گونه اين روزنامه اصلاح طلب در حالي است که توافقنامه برجام به عنوان يک نمونه عيني از عهد شکني و عدم پايندي آمريکائي ها به عهد هايشان است. از سوي ديگر طرح چندين دادخواست از سوي ايران عليه آمريکا در لاهه به استناد همين عهد مودت نيز به خوبي بيانگر ميزان پايبندي آمريکا به اين عهدنامه است.
در همين رابطه عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي گفته است اصلي ترين مسئله اي که رئيس جمهور در سازمان ملل بايد مطرح کند، عهدشکني آمريکاست. رئيس جمهور بايد آمريکا را رسوا کند که اين دولت، يک دولت پيمان شکن است و به معاهدات خود پايبند نيست. رئيس جمهور همچنين بايد بر مظلوميت مردم ايران تاکيد کرده و بيان کند که مردم ايران خواستار استقلال و آزادي هستند اما آمريکا نمي خواهد اجازه دهد که مردم ما مستقل باشند.
روحاني با شاخه زيتون به سازمان ملل برود!
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«روحاني با شاخه زيتون به صحن علني سازمان ملل برود و حسن نيت مردم را به همگان نشان بدهد...و آمريکا را منفعل کند.»
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت:« در شرايط کنوني تنش آفريني براي يک اقليت به صورت هويت درآمده و در نتيجه هر حرکتي در جهت تنش زدايي آنان را با بحران هويت روبه رو مي سازد. بنابراين با هر گونه راهبردي که ممکن است منجر به تنش زدايي شود گاه مخالفت مي کنند...روحاني سخنان 40 سال گذشته را در سازمان ملل تکرار نکند.»
مدعيان اصلاحات هيچگاه حاضر نيستند که نازکتر از گل به آمريکا بگويند و همواره توپ را در زمين داخلي مي اندازند. اين جماعت همواره دولت را به سياست انفعالي و رويکرد خسارت آفرين «تنش زدايي» ترغيب و تشويق مي کنند.
اين در حالي است که ملت ايران از آمريکا طلبکار است. آخرين مصداق اين طلبکاري حادثه تروريستي اهواز است. صبح روز وقوع حادثه تروريستي اهواز مايک پمپئو وزير خارجه آمريکا ايران را به حمله مستقيم تهديد و در لحني گستاخانه گفته بود که اگر ايران با استفاده از نيروهاي وابسته به خود به منافع آمريکا حمله کند، به طور مستقيم به آن پاسخ خواهيم داد.
پس از حادثه تروريستي اهواز، محمدجواد ظريف وزير امور خارجه، متحدان منطقه اي آمريکا را مسئول اين حمله تروريستي اعلام کرد و در صفحه توئيتر خود نوشت:«جمهوري اسلامي ايران حاميان منطقه اي تروريسم و اربابان آمريکايي آنها را مسئول حمله در اهواز مي داند. ايران براي دفاع از جان ايرانيان پاسخي سريع و قاطع به تروريست ها مي دهد.»
گروهک تروريستي و جدايي طلب الاحواز که در حادثه تلخ اهواز، در اقدامي رذيلانه زن و کودک و پير و جوان را به رگبار بست تنها يک نمونه از تروريست هاي تحت حمايت آمريکاست. داعش، منافقين، کومله، جندالشيطان، القاعده و ديگر گروهک هاي تروريستي نيز همگي دست پرورده و تحت حمايت آمريکا هستند.
برجام يکي ديگر از مصاديق طلبکاري ملت ايران از آمريکاست. مقامات آمريکايي در موضوع برجام همواره با لحني گستاخانه ايران را محکوم کرده اند. اين در حالي است که توافق هسته اي هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ به صورت فاحش نقض شده است.
انتظار افکار عمومي از رئيس جمهور به عنوان نماينده ايران در نشست مجمع عمومي سازمان ملل اين است که با بياني قاطع و محکم از اين تريبون جهت بيان حقانيت جمهوري اسلامي و تشريح عهدشکني و کينه توزي ها و کارنامه سياه شيطان بزرگ به خوبي بهره ببرد.
آشفتگي بزک کنندگان FATF از گزارش مستند کيهان
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «استفاده ابزاري از خون شهدا براي رد FATF» نوشت:«کيهاني ها روز دوشنبه براي دميدن بر آتش مخالفت با FATF در اقدامي بحث برانگيز و غيرقابل باور از خون شهداي اهوازي هزينه کرده اند و در راستاي رسيدن به منويات خود تيتر نخست خود را «تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز» برگزيدند. تيتري که در آن بهره جويي از خون شهداي حمله تروريستي اخير ديده مي شود به اين نحو که با چنگ زدن به آن، بخواهند مانع تصويب FATF شوند».
گويا گزارش مستند و روشنگرانه کيهان بدجور بزک کنندگان برجام را آشفته کرده است.
گفتني است کيهان روز دوشنبه 2 مهر 97 در گزارشي با عنوان «تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز
» نوشته بود:«رئيس مجلس و وزراي خارجه و اطلاعات به همراه برخي از نمايندگان مجلس همزمان با اقدام تروريستي اهواز، جلسه ويژه اي با موضوع FATF برگزار کردند. تصويب FATF خيانت به خون شهداي اهواز است. لازم و ضروري است که نمايندگان مجلس به جاي برگزاري نشست ويژه براي تسريع در تصويب لوايح مرتبط با FATF، در اعتراض به جنايت مزدوران دولت هاي صحنه گردان FATF لوايح مرتبط را از دستور خارج کنند».
در بخش ديگري از اين گزارش آمده بود:«بزک کنندگان FATF در داخل کشور به اين سوالات پاسخ دهند؛در حال حاضر کارگروه FATF کجاست؟! چرا با تامين کنندگان مالي تروريست هاي الاحوازيه برخورد نمي کند؟! چرا برخوردي با قاتلان 17 هزار شهيد ايراني که مورد حمايت فرانسه قرار دارد، انجام نمي دهد؟! آيا آمريکا، انگليس و فرانسه خبر ندارند سرکردگان و اعضاي اين گروهک ها در کدام خيابان از کدام شهرهاي اروپا و آمريکا اقامت دارند؟! چرا FATF فقط براي مقابله با سپاه قدس و حزب الله لبنان و محور مقاومت که کمر گروهک تکفيري تروريستي داعش را شکسته، ساخته شده است؟!»
در حال حاضر سرکرده هاي گروهک هاي تروريستي ضدايراني از جمله گروهک الاحوازيه تحت حمايت برخي دولت هاي اروپايي (گردانندگان FATF) قرار داشته و به راحتي در اين کشورها کنفرانس خبري و ميتينگ برگزار مي کنند و در مصاحبه با شبکه هاي تلويزيوني ضدايراني مستقر در اروپا نحوه ترور مردم ايران را شرح مي دهند!
جالب اينجاست که فرانسه و انگليس و برخي ديگر از کشورهاي اروپايي با وجود حمايت گستاخانه و بي ملاحظه از قاتلان 17 هزار شهروند ايراني و تروريست هاي تجزيه طلب، به عنوان مالکان مافياي FATF از ما مي خواهند در راستاي شفافيت و صداقت(!) و براي استفاده از مزاياي برجام، تعهدات جديدي را ذيل FATF و ملحقات آن بپذيريم که وجه مشترک آنها ادعاي «مبارزه با تروريسم و پولشويي حمايت هاي مالي از تروريست ها» مي باشد!
برخلاف برخي ادعاها در داخل کشور، آمريکا نه تنها از اجراي دستورات FATF توسط ايران ناراحت نمي شود، بلکه اين اقدام را تکميل کننده پازل تحريم هاي بانکي و هوشمندتر شدن تحريم ها مي داند.
آخرين شاهد اين مدعا، سخنان چندي پيش «سيگال مندلکر» معاون خزانه داري آمريکا- اتاق جنگ اقتصادي آمريکا- است که جزئيات درخواست هاي FATF از ايران را مطرح کرده و نسبت به طولاني شدن روند تصويب لوايح استعماري در مجلس ايران از جمله کنوانسيون مبارزه با تامين مالي تروريسم (CFT) معترض شد.