چه باید کرد

 چه باید کرد9بهمن-97
تهران- ایرنا- گروهی قسم‌خورده سیاسی ضددولت هستند و از هر وسیله‌ای برای حمله به دولت استفاده می‌کنند و به قیمت ازدیاد مشکلات کشور درصدد ساقط‌کردن دولت هستند. این گروه درصدد قطع ارتباطات کامل بانکی و مالی و دیپلماتیک ایران و دیگر کشورها هستند، به امید آنکه دولت روحانی اظهار عجز کند.
سیدمصطفی هاشمی‌طبا در یادداشتی در روزنامه شرق، نوشته است: بالاخره چشم‌مان به منشور «به سوی بهار» روشن شد. بی‌هیچ معطلی و مقدمه باید گفت یک مشت کلمات زیبا و دل‌فریب از کسانی که هشت سال همه‌گونه ناروایی به کشور تحمیل کرده‌‌اند، در این منشور دیده می‌شود و صد البته کلمات قوی‌تر، زیباتر و با پشتوانه قانونی در قانون اساسی ما وجود دارد که این انشای دل‌فریبانه در مقابل آنها به قول شیخ شیراز شبه در جوهریان است. ظاهرا عوام‌فریبی پایانی ندارد؛ نه در عمق و نه در وسعت و صد البته این نوع اظهارنظرها در دیگران هم کم‌و‌بیش دیده می‌شود و هریک هم از یک رنگ‌و‌لعاب خاص برخوردار است؛ اما هیچ‌کدام از این اظهارنظرها نمی‌گوید چه کنیم تا بار مشکل این کشور به مقصد برسد. ظاهرا مسائل کشور مثل گوشت قربانی‌ای است که هرکس از یک طرف آن را می‌کشد. گروهی که مشتاق اقتصاد آزاد هستند و ظاهرا مارک نئولیبرالی دارند، در اشتیاق خود به این مبانی صحبت می‌کنند و گروه دیگری که ظاهرا دولت‌گرا هستند، به منش و عقاید آنان حمله می‌کنند. گروهی قسم‌خورده سیاسی ضددولت هستند و از هر وسیله‌ای برای حمله به دولت استفاده می‌کنند و به قیمت ازدیاد مشکلات کشور درصدد ساقط ‌کردن دولت هستند.

این گروه درصدد قطع ارتباطات کامل بانکی و مالی و دیپلماتیک ایران و دیگر کشورها هستند، به امید آنکه دولت روحانی اظهار عجز کند. دولت هم در عین آنکه آمریکا برجام را نفی کرده و نوعا شرکت‌های اروپایی، کره‌ای و ژاپنی و دیگران از ترس آمریکا تصریحا و تلویحا به اقدام آمریکا لبیک گفته‌‌اند و به عین می‌بینند که صادرات نفت 40 درصد سابق شده، باز هم بودجه‌ای عادی و البته با پیش‌خوری آینده می‌نویسد و مجلس هم اگر پیش‌خوری را زیاد نکند، کم نمی‌کند. در‌ همین ‌حال در تریبون‌ها دائما می‌گویند دولت معیشت مردم را بهبود بخشد و از همه اینها برجسته‌تر عالمی دینی اظهارنظر می‌کند که وظیفه و هدف اصلی انقلاب مبارزه با فقر و محرومیت نبوده است. جدا از سخنان امام خمینی (س)، سخن پیامبر روشن است که هرگاه فقر وارد شود، کفر همراه آن می‌آید.‌همه داد سخن سر می‌دهند؛ اما هیچ‌کس نمی‌گوید در شرایط فعلی چه باید کرد که کشور از این گردنه صعب به سلامت عبور کند.

هیچ‌کدام از حضرات روشنفکر، فیلسوف، سیاست‌مدار، عالمان، سخنوران و اقتصاددانان به صراحت نمی‌گویند که آنچه می‌خواهند و بیان می‌کنند، چه تبعاتی در بر دارد. با این اوصاف نگارنده تمایلی ندارد در زمره واعظان غیر‌متعظ باشد. باید با واقعیات روبه‌رو شد و برای چه باید کرد، به نتیجه رسید. البته قبل از آن لازم است برخی مفروضات را که نوعا از سوی رهبر فرزانه انقلاب به آنها صراحتا اشاره داشته‌‌اند، به‌عنوان فرضیات مطرح کرده و پذیرفت. سپس راه را بیان کرد.درباره ویژگی‌های سیاسی کشور، نظام و مردم‌مان انقلابی‌اند، آمریکا و اسرائیل با ایران دشمنی کرده‌اند، ظرفیت‌های کشور و جوانان کشور بسیار است و اتکا به منابع داخلی باید سرلوحه کار قرار گیرد.

ایران از نهضت‌های انقلابی و مردم مظلوم فلسطین دفاع می‌کند (البته رهنمودهای مقام معظم رهبری به این چند مورد خلاصه نمی‌شود؛ ولی آنچه به نظر می‌رسد در سیاست‌های کشور تعیین‌کننده باشد؛ تا حدودی این مطالب هستند).وضعیت موجود کشور و اقتصاد آن چنین است:دولت هزینه‌های سنگین را تحمل می‌کند و درآمد آن کفاف نمی‌دهد و محاصره اقتصادی کشور به صورت جدی در جریان است. دولت‌های اروپایی در اجرای مقررات وعده داده‌شده مشکل دارند، ارتباطات بانکی با دنیا دچار مشکل است و اگر لوایح مربوط به FATF تصویب نشود، دچار مشکل کلی خواهد شد. وضع صادرات نفت از جنبه‌های مختلف مطلوب نیست، اوضاع تولید کارخانجات رضایت‌بخش نیست و از همه مهم‌تر موضوع آب و به‌ویژه آب کشاورزی تهدیدی برای جامعه، چه از لحاظ تولید کشاورزی و چه از لحاظ بروز مسائل اجتماعی خواهد بود.در‌این‌باره چه باید کرد؟

باید دولت، مجلس و مردم واقع‌بین باشند و در شرایط فعلی برعکس آنچه آمریکا می‌گوید که می‌خواهد ایران را از پا درآورد، مصرّ به حفظ و بقای ایران و مردم ایران بوده؛ گرچه داروی تلخ برای همه ما تجویز شود.
1-
مقامات مسئول کشور با صراحت و صداقت مسائل را برای مردم بازگو کنند و همگان را به صرفه‌جویی، مصرف کمتر و قناعت بخوانند.
2-
بودجه کل کشور را به صورت ریاضتی تدوین کنند و پرداخت‌های سال آینده دولت را کاملا انقباضی در نظر بگیرند و از هر نوع افزایش در هزینه‌ها و حتی حقوق و دستمزد جلوگیری کنند. پرداخت‌هایی مانند یارانه نقدی را قطع و تنها به محرومان واقعی کمک‌های لازم را انجام دهند.
3-
آنچه مهم است، تأمین مسائل عمومی کشور است. تأمین برق، گاز، سوخت، بیمارستان‌ها، آموزش‌و‌پرورش و دانشگاه‌ها و البته بنیه دفاعی باید در اولویت قرار گیرد.
4-
بدهی‌های برعهده دولت به مشاوران و پیمانکاران پرداخت و ایشان تشویق به اجرای طرح‌های نیمه‌تمام ‌تحت شرایط سهل شوند تا رونق به کارخانجات تولیدی مصالح ساختمانی برگردد و اشتغال در کشور صورت گیرد.
5-
کالای اساسی به‌ صورتی توزیع شود تا مناصفه به همه برسد و قیمت‌ها کنترل شود.
6-
به مسئله آب کشاورزی و سیستم‌های نوین آبیاری به صورت بسیار ضربتی و فوق‌العاده رسیدگی شود تا مسائل اجتماعی ناشی از بی‌آبی و کم‌آبی سر برنیاورد.
7-
وعده‌دادن به مردم ممنوع شود و همگان برای حفظ و اعتلای کشور آماده باشند.

*
منبع: روزنامه شرق،1397،11،8
**
گروه اطلاع رسانی**1893**9131