نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب.


نگاه  بازجویانه اوین نامه سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب.  7 اردیبهشت -98
همين كه در مذاكرات برجام بوديم موفقيتي عظيم است!
 سرويس سياسي: روزنامه اعتماد در شماره پنج شنبه خود يادداشتي را از يكي از نمايندگان طيف موسوم به اصلاح طلب منتشر كرد. نويسنده يادداشت كه از اعضاي هيئت رئيسه مجلس دهم نيز هست در ابتداي يادداشت خود نوشته: «با توجه به دستاوردي كه برجام براي ايران[!] و 5 داشت در كنار مباحث محتوايي برجام و فراز و فرودهايي كه در جريان مذاكرات وجود داشت، نفس حضور[!] ايران در اين مذاكرات و موفقيت عظيمي[!] كه تيم مذاكره كنندگان هسته اي ايراني به دست آوردند، مدلي موفق[!]از حضور و نقش آفريني مثبت در مسير حل چالش هاي سنگين بين المللي[!]و مديريت امور[!] بود
به نظر مي رسد نام «عليرضا رحيمي» نماينده ليست اميد تهران را بايد در كتاب «گينس» ثبت كنند. چرا كه تا به حال نديده ايم كه شخصي در چندخط يادداشت خود اين همه گزاره خلاف واقع به كارگيرد. البته به نظر مي رسد اين نماينده در اين يادداشت سياسي از «صنعت اغراق» هم به خوبي استفاده كرده است.
نويسنده از دستاورد برجام براي ايران سخن گفته؛ كدام دستاورد؟! قرار بود مذاكره انجام شود تا آنكه هم زمان هم چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ سانتريفيوژها. اين كوتاه ترين توصيف از هدف برجام است. در مقابل چشم پوشي كشورمان از برخي حقوق خود اما تا هم اكنون و پس از گذشت چند سال هنوز غرب به تعهداتش عمل نكرده است. حالا نماينده اصلاح طلب در ميان بدعهدي هاي غرب و وضعيت چرخ اقتصاد و چرخ سانتريفيوژها چه دستاوردي از برجام براي كشور ديده است؟
نماينده اصلاح طلب مذاكره را با المپيك اشتباه گرفته!
نماينده طيف موسوم به اصلاح طلب در ادامه «نفس حضور» ايران در مذاكرات برجامي را موفقيت عظيمي مي داند كه تيم مذاكره كننده كشورمان به دست آورده، مشخص است كه اين نماينده طيف موسوم به اصلاح طلب حضور در مذاكره را با «حضور در المپيك» يا «جام جهاني» اشتباه گرفته است. در المپيك يا جام جهاني «نفس حضور» به واسطه آن داراي ارزش است كه محقق شدن آن به واسط پيروزي هايي در دور مقدماتي حاصل مي شود. ضمن آنكه بايد گفت اين گونه حضورها در ادوار مختلف وجود داشته و چيزي خاص اين دوره نيست.
يعني به عبارتي آنچه توسط اين نماينده به عنوان موفقيت عظيم خوانده شده از دهه 70 وجود داشته است. ضمن آنكه «نفس حضور» به خودي ارزش آور باشد مذاكرات بسياري در تاريخ چند قرن اخير كشورمان وجوددارد كه نفس حضور مذاكره كنندگان به مثلا جدايي بخشي از خاك ميهن ختم شد!
اما از همه جالب تر و البته تاسف برانگيزتر اين است كه نويسنده برجام را «مدلي موفق» از حضور كشورمان و نقش آفريني مثبت در مسير «حل چالش هاي بين المللي» عنوان كرده است. اما چنان كه اطلاع داريد پيرامون خود برجام و با مركزيت آن، چالش هايي شكل گرفته حال رفع چالش هاي بين المللي پيش كش!
جالب تر از اين جهت كه بيان جملات مذكور حالتي طنزگونه به خود گرفته اما تاسف برانگيزتر براي آنكه اين طيف سينه چاك برجام با همه آنچه پيش آمده باز هم پروژه بزك برجام را پيش مي برند.
زنجيره اي ها همچنان نسخه انفعال مي پيچند!
روزنامه همدلي در گزارشي با اشاره به لغو معافيت هاي خريد نفت ايران، نوشت:«آنچه در اين ميان حائز اهميت است، «منطق به صفر رساندن فروش نفت ايران» است. اين نكته مشخص است كه جمهوري اسلامي مي تواند از راه هايي نفت خود را بفروشد. براي مثال تركيه از مصرف كنندگان نفت و گاز ايران است اما اگر اين «منطق به صفر رساندن» به جايي برسد كه فروش نفت ايران را تا حد بسيار چشمگيري كاهش دهد كه تكافوي بودجه كل كشور با توجه به «اقتصاد متكي بر تك محصولي» را ندهد، آنگاه چاره چيست؟». اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت:«همچنان بايد توجه داشت كه گشودن اين گره كور، كماكان در حوزه ديپلماسي ميسر است. «خروج ايران از برجام» و يا «بستن تنگه هرمز» درست همان ادعاهايي است كه تندروهاي كاخ سفيد انتظار آن را دارند تا با دستاويز قرار دادن آن به جهان و به ويژه كشورهاي اروپايي را كه مخالف سياست هاي ترامپ در مقابله با ايران و پايبند به برجام هستند، متقاعد كنند كه جمهوري اسلامي، هماني است كه تيم تندروي ترامپ معرفي مي كند.در اين بين روابط تيره با برخي همسايگان از جمله امارات متحده عربي و عربستان سعودي باعث شده اين كشورها كه متحد راهبردي آمريكا نيز هستند، خلاء نفتي ايران را در اوپك و متعاقب آن در بازارهاي جهاني جبران كنند». هرگاه آمريكا اقدامي خصمانه اي عليه ايران انجام مي دهد، روزنامه هاي زنجيره اي به صف شده و با هراس افكني، نسخه انفعال پيچيده و مدعي مي شوند كه در برابر گستاخي آمريكا بايد از هرگونه واكنش قاطعانه پرهيز كنيم.
اين در حالي است كه حفظ منافع ملي و عزت مردم ايران در مواجهه با دولت مستكبر آمريكا، تنها از طريق اقتدار و رويكرد عزتمندانه تامين مي شود. هرگونه عقب نشيني در مقابل نظام سلطه، آن را به فشار بيشتر ترغيب مي كند.
مذاكره در چه شرايطي مفيد خواهد بود؟
روزنامه ايران ارگان دولت روز پنجشنبه در يادداشتي با عنوان «الزامات ايران در عصر تحريم» نوشت: «رئيس جمهوري آمريكا در حالي قصد دارد فروش نفت ايران را به صفر برساند كه پيش تر حتي كارشناسان آمريكايي هم معتقد بودند راه هاي مختلفي براي دور زدن فروش نفت وجود دارد و به اين سادگي نمي توان فروش نفت ايران را صفر كرد. كشورهاي ديگر مناسبات شان با ايران را صرفا براساس منافع ملي خود تعريف مي كنند و نبايد انتظار داشت كه آنها از حقوق ايران در صحنه عمل دفاع كنند اما ما بايد با منطق اقتصادي حركت كنيم... برخي معتقدند بايد با آمريكا مذاكره كرد. بنده نيز جزو موافقان مذاكره بوده و هستم اما به شرط آنكه هدف، شرايط و چارچوب مذاكره معلوم باشد اما در شرايطي كه مقام هاي آمريكا عملا شرايط ناممكني را پيش پاي ايران گذاشته اند، نتيجه بخشي مذاكره امري دور از دسترس خواهد بود. از اين رو بايد ابتدا شرايط داخلي كشور به مرحله اي از ثبات و توان برسد كه نشستن بر سر ميز مذاكره با آمريكا به دريافت امتياز براي دو طرف بينجامد».اين روزنامه روز چهارشنبه در يادداشتي به قلم يكي از متهمان امنيتي نوشته بود كه تا دير نشده فرصت مذاكره با آمريكا را از دست ندهيم! اما در يادداشت فوق نكته اي وجود دارد كه قابل توجه است؛ آن نكته اين است كه مذاكره وقتي به نتايج مطلوب خواهد رسيد كه ما در جميع جهات به قدرت لازم رسيده باشيم.
شايد اكنون اين پرسش پيش كشيده شود كه مگر ايران قدرتمند نيست؟ چرا كه اگر قدرتمند نبوديم آمريكا لحظه اي در حمله به ايران ترديد نمي كرد. در پاسخ بايد گفت كه متاسفانه قدرتمند شدن در كشور ما در جهات مختلف هم تراز نبوده است. كشور ما در مسايل نظامي پيشرفت هاي شگرفي داشته اما در ابعاد ديگر همچون اقتصاد اين چنين نبوده و براي كسب همين قدرت در بعد اقتصادي است كه رهبر انقلاب اقتصاد مقاومتي را ابلاغ و تاكيد كردند.
متاسفانه جريان مدعي اصلاحات بدون توجه به نتيجه برجام از موضع ضعف به موضوع رابطه با آمريكا ورود كرده و با هراس افكني در افكار عمومي، اينطور القاء مي كنند كه هيچ چاره اي جز امتيازدادن به آمريكا نداريم! اصلاح طلبان در هر حالي بدون توجه به مسايلي (از قبيل آنچه در سطرهاي بالا گفته شد) چاره اي جز مذاكره بلد نيستند.
گريزاني مردم از اصلاحاتي ها، نتيجه ليست هاي «تكراري»
روزنامه زنجيره اي «آرمان» در شماره پيشين خود گفت وگويي را با يكي از مسئولين ارشد ستادهاي خاتمي و روحاني و عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان انجام داده كه وي در اين مصاحبه به نقل از رئيس دولت اصلاحات گفته است: «ايشان اخيرا هم با اشاره به نارضايتي هاي مردم بيان كردند، معلوم نيست كه مردم به دعوت اصلاح طلبان پاي صندوق راي بيايند. اين نشان مي دهد كه نگراني ها جدي است
همچنين روزنامه آرمان در يادداشتي به قلم يك فعال سياسي اصلاح طلب، نوشت: «برخي از تحليل ها نسبت به شرايط جامعه اينگونه است كه مردم به نوعي انفعال و بي تفاوتي نسبت به جريانات سياسي به خصوص اصلاح طلبان براي شركت در انتخابات رسيده اند كه عده اي اين شرايط را ناشي از عملكرد انتقادآميز فراكسيون اميد مجلس و شوراي شهر تهران مي دانند و اساسا عملكرد اين دونهاد انتخابي را بر شرايط حاضر بسيار موثر مي پندارند. گرچه اين تحليل ها در جاي خود محترم است، اما بايد اذعان داشت كه اين نوع برداشت ها چندان علمي و كارشناسانه نيست».
اخيرا و به ويژه بعد از اظهارات خاتمي، به نظر ميرسد عناصر اصلاح طلب دست و پاي خود را گم كرده و در همنوايي با خاتمي لب به اعتراف گشوده و هر از گاهي در اين خصوص به ارائه راهكارهاي تاكتيكي و رسانه اي در روزنامه هاي زنجيره اي مي پردازند. عبدالله ناصري، مشاور خاتمي نيز در گفت وگو با شماره روز چهارشنبه روزنامه زنجيره اي آرمان امروز از پوچ درآمدن ليست «تكرار مي كنم» گفته بود. نكته قابل تامل آنكه مردم دولت روحاني را محصول اصلاح طلبان مي دانند و اصلاح طلبان امروز خود معترفند كه آبي از آنها گرم نشده است! هرچند كه گفته اند «آب رفته به جوي باز نمي گردد».
دلار 4200؛ ديروز «سوپرمن» ساخت، امروز «بزرگترين اشتباه»
روزنامه شرق در سرمقاله شماره پنج شنبه خود نوشت: «تخصيص ارز به نرخ مزبور[4200تومان] نه تنها نتوانست تلاطمات افسارگسيخته را از بازار دور كند و جلوي تداوم چندبرابرشدن قيمت ارز ظرف فقط چند ماه را بگيرد، بلكه حتي موجب چندنرخي شدن آن و از آن بدتر، تشديد رانت ارزي و فرار سرمايه شد. شاهد مثال آنكه هم اينك گفته مي شود فقط يك قلم 14 ميليارد دلار كالايي كه بايد با دلار چهارهزارو 200 توماني تامين مي شد، با ارز نيمايي كه حدودا دو برابر اين مبلغ است خريد و فروش مي شود؛ ادعايي كه دولت دوازدهم نه آن را تكذيب و نه شفاف سازي كرده است».
بلافاصله پس از آنكه آقاي جهانگيري بر صفحه تلويزيون ظاهر شد و خبر دلار 4200توماني را آنگونه كه بيان كرد روزنامه هاي طيف موسوم به اصلاح طلب (يعني همين روزنامه هاي زنجيره اي) او را در لباس «سوپرمن» در صفحات نخست منتشر كردند تا اينگونه يك اصلاح طلب را منجي اقتصاد نشان دهند. در روزهاي گذشته، «عباس عبدي» فعال سياسي اصلاح طلب در مطلبي نوشته بود كه «دلار 4200 توماني بزرگترين اشتباه دولت روحاني بود».
آنچه كه به «دلار جهانگيري» معروف شد، باعث بر باد رفتن چيزي بالغ بر 18 ميليارد دلار شد آن هم در شرايطي كه كشور به شدت به دلار نياز داشت.