دررژیم غلامکان ومتملق وسپاس وثناگوی
وچاکر منش پرور هرگاه عنصری تلاش کند ازاین چارچوب
یا گردونه خارج گزدد سرنوشت شوم یا تراژدی محکوم به شکست ونابودی در
انتظارش خواهدبود.
تهران-ایرنا- قتل "میترا
استاد" همسر دوم "محمدعلی نجفی" شهردار سابق تهران در روز (سه
شنبه) و اعتراف نجفی به این قتل همچنان یکی از خبرهای داغ رسانه هاست.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ اعتراف
محمدعلی نجفی به قتل همسر دومش زلزلهای خبری بود که ازهفتمخرداد، رسانههای
ایران را تکان داد و در بیشتر
روزنامههای امروز ایران بازتاب داشت. ادامه گزارشها و تحلیلها در ارتباط با قتل
همسر دوم شهردار اسبق تهران و واکنشها به پوشش رسانهای این اتفاق با تیترها و
عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای نهم خرداد برجسته شده است.
برخی از رسانهها با توضیح دادن
اعترافات نجفی در جمع خبرنگاران به بازتاب آن در بخشهای فرعی خود پرداختند. اگرچه
این توضیحات روز قبل توسط خبرگزاریها در قالب ویدئو و متن منتشر شده با این حال
آنچه مورد بحث است نحوه تیتر زدن رسانهها و جهت گیری آنها قبل
از رأی دادگاه است.
بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای
داخلی نشان میدهد که رسانههای هر دو طیف سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا ضمن بازتاب
اعترافات و شرح واقعه و روایتهای نزدیکان میترا استاد و محمد علی نجفی، واکنش
شخصیتهای سیاسی و اهالی رسانه را بازنشر کردهاند.
گویی طغیان نجفی دستمایه سیاسی کاری
جریانهای سیاسی شده، اصلاح طلبان جریان رقیب را متهم به بهره برداریهای جناحی از
این مهم کرده و اصولگرایان نیز در ادعایی عجیب از تلاش اصلاح طلبان برای تبرئه
نجفی قلم فرسایی میکنند.
رسانههای اصلاح طلب
عبارتهای به کار رفته در اخبار و گزارشهای
رسانههای نزدیک به جریان اصلاح طلب عبارتند از: اینقدر راحت اسلحه را در دست
گرفتن و فشنگهایش را شمردن اصلاً کار خبرنگار نیست؛ چرا عدهای از یک حادثه جنایی
چنین بهرهبرداریهای جناحیای میکنند؟؛ قاعدتاً باید بر ادارهکنندگان یک مجموعه
بزرگ به نام صداوسیما آشکار باشد که آلت جرم باید در دادسرا بررسی شود؛ چگونه با
پاشیدن رنگ زرد بر تیترها و گزارشها و ویدئوهای خبری مان، به قلب شرافت
رسانهای شلیک نکنیم که کردیم؛ رسانه ملی که تصویر متهمین اختلاس و قتلهای زنجیرهای
را به صورت شطرنجی و با اسم مختصر اعلام میکرد، چگونه یک شبه تغییر رویه داد و
خبرنگارش را به صورت آنلاین در اداره آگهی مستقر کرد؟؛ رسانه ملی چرا یک حادثه
شخصی را به محملی برای انتقامگیری سیاسی و تخریب یک جریان خاص تبدیل کرده است؟؛
نجفی یک نفر را کشت اما رفتار برخی رسانهها و عدهای در برابر این ماجرا عقدهگشایی
و ذبح اخلاق در جامعه اسلامی بود؛ متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که به جای
اینکه قاضی قضاوت کند، همگی درباره فعل یک فرد به راحتی قضاوت میکنیم؛ ای کاش آنان
که صف بستهاند تا از نابودی دو انسان، یکی فیزیکی و دیگری به صورت فروریزی شخصیتی
روحی روانیاش، حداکثر بهرهبرداری سیاسی را بنمایند، متوجه میشدند که رفتارشان
چقدر غیراخلاقی است؛ این یکی از عجیبترین و غیرعادیترین تصاویر خبری زندگیمه. کی مجوز
حضور خبرنگار رو داخل اتاق داده؟؛ باید بپذیریم که قضاوت ناشی از دادههای منتشره
و اطلاعات رسانهها، قضاوتی غیرتخصصی و بعضاً احساسی است؛ قتلهای چند روز گذشته
باز هم به ما یادآور میشود که تا چه اندازه آموزشوپروش ما نیاز به تغییر در نوع
تربیت آدمهای این جامعه را دارد.
بی اخلاقیهای رسانهای و موج سواریهای
سیاسی
روزنامه اعتماد در یادداشتی با تیتر
«خبرنگار فشنگ نمیشمرد» مینویسد: شوک اعتراف شهردار سابق تهران و وزیر اسبق
آموزش و پرورش به قتل همسر دومش هنوز کاربران شبکههای اجتماعی را تکان میدهد.
سوی دیگر این شوک نحوه پرداختن صداوسیما به این خبر است که در اغلب انتقادات تند و
سوالهای فراوان همپای خبرهای مربوط به پرونده نجفی پیش میرود. «آلت قتل در دست
خبرنگار صداوسیما چه میکند؟»، «چرا پروندههای فساد پشت درهای بستهاند و حالا
خبر پرونده نجفی لحظه به لحظه پوشش خبری زنده میگیرد؟» انتقادها روانه صداوسیما و
بعد هم اداره آگاهی شد که چطور پیش از به پایان رسیدن از اولین روز پرونده، متهم و
آلت جرم و اعترافگیری و جزئیات پرونده را در
اختیار دوربین تلویزیون گذاشته است.
محمدرضا گیوکی، قاضی سابق
جنایی و وکیل دادگستری به «اعتماد» میگوید که نمایش تلویزیونی این پرونده که هنوز
نقاط مبهم آن برطرف نشده با روند معمول و عادلانه پروندههای جنایی منافات دارد:
«شاید به این دلیل که زمانی در حوزه پیشگیری از جرم مسؤولیتی داشتم، این نحوه
انعکاس را مغایر با پیشگیری از جرم میدانم. اینقدر راحت اسلحه را در دست گرفتن و
فشنگهایش را شمردن اصلاً کار خبرنگار نیست. تحقیقات در این مرحله باید کاملاً
محرمانه باشد و برملا کردنش هم از نظر پیشگیری از جرم کار غلطی است و هم اینکه یک
درصد باید احتمال بدهیم که یک عامل دیگری در این قتل دخیل باشد.»
روزنامه شرق ذیل عنوان «تراژدی اخلاق
سیاسی» مینویسد: قتلی رخ داده، متهم به قتل دستگیر شده و از قضا همان متهم نیز به
مباشرت در قتل اقرار کرده است و تا اینجای کار در روند پیگیری قضائی خلل خاصی
مشاهده نمیشود؛ اما آنچه نامعلوم به نظر میرسد، این است که چرا عدهای از یک
حادثه جنایی چنین بهرهبرداریهای جناحیای میکنند؟ نجفی با هر تفکر و نوع نگاه
اعتقادی و سیاسی، هرآنچه هست، اکنون در قالب یک
متهم از حقوق اولیه دفاعی برخوردار است. ساعتی پس از آنکه نجفی خود را به نیروهای
آگاهی معرفی کرد، رسانه ملی در اقدامی عجیب فیلم او را درحالیکه چای مینوشید،
منتشر کرد که در آن فیلم خبرنگار از نجفی با عنوان «قاتل» یاد میکرد. ساعتی
نگذشته بود که باز هم همان خبرنگار در گزارشی دیگر اسلحهای را که با آن شلیک شده
بود، در دست گرفت و خشاب آن را خالی کرد و به مخاطبان اطمینان داد که از اسلحه
نجفی پنج گلوله شلیک شده است. بعید به نظر میرسد که مسئولان صداوسیما به این
میزان از ابتدائیات آئین دادرسی کیفری بیاطلاع
باشند؛ زیرا قاعدتاً باید بر ادارهکنندگان یک مجموعه بزرگ به نام صداوسیما آشکار
باشد که آلت جرم باید در دادسرا بررسی شود یا آنکه تصویربرداری از متهم که هنوز
پایش به دادسرا باز نشده است، صحیح به نظر نمیرسد.
آفتاب یزد از بعد دیگری به این موضوع
واکنش نشان داد و در تیتر یک خود به بررسی واکنشها نسبت به این حادثه پرداخت و در
این میان با اشاره مستقیم به تیتر روز گذشته روزنامه سازندگی و توییت کرباسچی در
تیتری کنایه وار نوشت «قتل اخلاق» و در
زیر تیتر توضیح داد، چه رسانهها و چه نخبگان سیاسی، سوگمندانه برخی افراد و رسانهها
این حادثه را ابزاری کردند برای تسویه حسابهای سیاسی خود. جالب آنکه حتی بعضی از
اصلاح طلبان نیز که زمانی هم حزب نجفی بودند اخلاق را به معنای واقعی کلمه به پای
منافع شخصی و جناحی خود ذبح کردند.
«شلیک به قلب شرافت رسانه» تیتر نخست
روزنامه همدلی است که در بخشی از آن میخوانیم: اینکه چگونه با پاشیدن رنگ زرد بر
تیترها و گزارشها و ویدئوهای خبری مان، به قلب شرافت
رسانهای شلیک نکنیم که کردیم. عکس غیر رسمی را با هیجان به تیتر یک تبدیل کردیم،
عقده بیست ساله را روی جلدریخیتم و ویدئویی سورئال از
متهم را روی خط خبری بردیم. ای کاش از یک
سیاستمدار میپرسیدیم: وقتی یک کهنه سیاستمدارِ موجه، میخواهد اعتبار و آبرویش را
به حراج بگذارد ما باید چه کنیم؟ یکی نوشته بود نجفی در نقش ریچارد سوم شکسپیر
وارد شد و دست به خود ویرانگری زد. اما من با این تحلیل موافق نیستم. پس نقش ما در
تراژدی نجفی کجا رفت؟ ما همان مردم شهر «مالنا» در فیلم تورناتوره هستیم که
نجفی را وادار به خودویرانگری کردیم. ما مدتهاست خودویرانگری خود و جامعهمان را
آغاز کردهایم.
ولی الله شجاع پوریان، مدیرمسئول
روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان لزوم واکاوی تراژدی نجفی
نوشت: شاید پررنگترین و متفاوتترین واکنش در ماجرای اخیر، رفتار رسانه ملی باشد،
رسانه ملی در ۴۸ ساعت گذشته به اندازه همه دوران مدیریت نجفی در شهرداری تهران،
فیلم، تصویر، مصاحبه و خبر از نجفی منتشر کرد، البته که جرمی اتفاق افتاده و فرد
خاطی باید بر اساس روال قانونی محاکمه شود، اما آیا مخاطبان تلویزیون حق دارند این
پرسش را مطرح کنند که واکنش رسانه ملی به همه جرمها همین گونه بوده است!؟ رسانه
ملی چرا یک حادثه شخصی را به محملی برای انتقامگیری سیاسی و تخریب یک جریان خاص
تبدیل کرده است؟ رسانه ملی که تصویر متهمین اختلاس و قتلهای زنجیرهای را به صورت
شطرنجی و با اسم مختصر اعلام میکرد، چگونه یک شبه تغییر رویه داد و خبرنگارش را
به صورت آنلاین در اداره آگهی مستقر کرد؟ این نحوه پوشش رسانه ملی چه چیزی را به
ذهن افکار عمومی متبادر میسازد!؟ صرف نظراز عملکرد
رسانه ملی، نحوه برخورد سایر رسانهها و بهویژه رسانههای اصلاح طلب به این موضوع
هم جای نقد و تأمل داشت، قتل اتفاق افتاده، متهم به قتل اعتراف و دستگیر شده، اما
آیا این موارد مجوزی برای رسانهها و فعالان سیاسی است که اینگونه به زندگی خصوصی
دیگران سرک بکشند و ابعاد روانی و جامعهشناسی این ماجرا را نادیده بگیرند!؟ نجفی
یک نفر را کشت اما رفتار برخی رسانهها و عدهای در برابر این ماجرا عقدهگشایی و
ذبح اخلاق در جامعه اسلامی بود.
محمدمهدی فرقانی، استاد علوم ارتباطات،
در گفت و گو با همدلی از رسالت
رسانه ملی در بحبوحه رخدادهای اینچنینی میگوید: نمایش آلت قتاله در
تلویزیون که خبرنگار به عنوان مدارک جرم در دست میگیرد، در حالی که پلیس هم در
شرایطی خاص همچون استفاده از دستکش یا دیگر ابزار مخصوص اجازه لمس و سپس بررسی آن
را دارد، یا مستقیماً نشاندادن چهره حتی در صورتی که شخص خود به جرمش اقرار کرده
باشد، ولی هنوز در حد ادعاست، نه به لحاظ اخلاقی مجاز است و نه به لحاظ حقوقی.
لازم است وجه حقوقی رخداد دیروز را قوه قضائیه پیگیری کند و وجه اخلاقی آن را نیز
به عهده اهالی رسانه بگذاریم که در مورد آن حرفهایشان را بزنند و نظراتشان را
اعلام کنند. من فکر میکنم که ما در کشور برخوردهای دوگانه به اندازه کافی داریم،
با این وجود امیدوارم در هر رسانه فراگیری شاهد این دست برخوردهای دوگانه نباشیم.
به گزارش ابتکار، مجتبی ذوالنوری رئیس فراکسیون
روحانیت مجلس گفت: خطا و عصبانیت ممکن است برای هرکسی رخ بدهد و به هیچ جناحی
اختصاص ندارد و باید از نگاه سیاسی به مسئله پیش آمده برای نجفی پرهیز کرد.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل سیاسی و
رسانه در گفتوگویی با ایسنا، با اعتقاد بر اقدام غیرحرفهای صداوسیما نسبت پوشش
خبری ماجرای قتل همسر محمدعلی نجفی اظهار میکند: گرفتن اسلحه توسط خبرنگار
صداوسیما، شمردن گلولههای آن و اظهار نظر دربارهی جزئیات ماجرا اقدامی غیرحرفهای
است که صداوسیما به آن دامن زد. بیشک این توضیحات باید توسط کارشناس آگاهی صورت
میگرفت نه خبرنگار! او درباره نحوه پرداخت صداوسیما به قتل همسر محمدعلی نجفی
اظهار کرد: متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که به جای اینکه قاضی قضاوت کند،
همگی درباره فعل یک فرد به راحتی قضاوت میکنیم. اولاً این اقدامی که آقای نجفی
انجام دادند یک شوک در رسانههای خبری ایران است و شکی در آن نیست اما در هر صورت
قضاوت کردن آن هم کار درستی نیست. ما باید صبر کنیم و ببینیم قاضی در این مورد چه
نتیجهای میگیرد.
اظهارنظرهای شخصیتهای سیاسی
روزنامه شرق واکنش چهرههای سیاسی به
این حادثه را بازتاب داده است: غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران: ماهیت
تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد، نمیتوان مسئولیت کسانی را که دو سال
قبل علیرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل را برای
اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت.
علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت:
سرنوشت محمدعلی نجفی وضعیت بیرونزده مجموعه تعارضات ایدئولوژیک، اخلاقی، سیاسی،
اجتماعی، مدیریتی و امنیتی کشور و جامعه و غرقابی است که همه
در آن گرفتارند؛ اما عجیب فوران رذالت کسانی است که در این تراژدی اسب خود را نعل
کرده و بر نعش شرف خویش میتازند. به چه سرنوشتی برای خود دلخوشاند!؟
حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور:
سیاستپیشگان نیازمند کسب مشاوره مستمر از روانشناسان و مربیان متبحر و مورد
اعتماد هستند. سلامت روانی و معنوی قدرتمداران بهشدت در خطر است. از قدرت راندهشدگان
بیشازپیش آسیبپذیرند. تهذیب نفس و تمرین تواضع و تحمل برای کسانی که در معرض
آزمون قدرت قرار میگیرند، واجب است.
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی: قتل
میترا استاد به دست همسرش محمدعلی نجفی یقیناً تراژدی هولناک و غمانگیزی است.
بالطبع اصلاحطلبان سعی میکنند تا از هزینه سیاسی آن بکاهند و در مقابل بسیاری از
اصولگرایان تلاش خواهند نمود (همچنان که شروع هم کردهاند) تا حداکثر بهرهبرداری
سیاسی را از این ماجرا بنمایند؛ اما ای کاش آنان
که صف بستهاند تا از نابودی دو انسان، یکی فیزیکی و دیگری به صورت فروریزی شخصیتی
روحی روانیاش، حداکثر بهرهبرداری سیاسی را بنمایند، متوجه میشدند که رفتارشان
چقدر غیراخلاقی است. ای کاش یاد میگرفتیم
برای حریم شخصی و خصوصی انسانها حتی دشمنان و مخالفینمان حرمت قائل میشدیم. اگر
در سختیها و به هنگام زمینخوردنهایشان دستشان را
نمیگرفتیم، لااقل لگدشان نیز نمیکردیم. آنچه برای محمدعلی نجفی اتفاق افتاد،
ممکن است برای خود ما، نزدیکان، همحزبیها و عزیزانمان هم اتفاق بیفتد.
واکنش اهالی رسانه در فضای مجازی
ایسنا در گزارشی واکنشهای روزنامه
نگاران و فعالان رسانه را بازتاب داده است: حسین سعیدی، روزنامهنگار در توئیتر
نوشت: «فارغ از ابعاد تاریک و پیدای ماجرای محمدعلی نجفی، نحوهی اطلاعرسانی لحظهای
صداوسیما نیز در اینباره حائز اهمیت است. این
پلان معروف که شهردار سابق را در حال نوشیدن چای در آگاهی نشان میدهد نیز یکی از
آن لحظات کلیدی است. به نحوهی بستن کادر دوربین دقت کنید. چه حسی را به شما القا
میکند؟»
محمدعلی کامفیروزی، دانشجوی
دکتری حقوق جزای دانشگاه تهران نیز با گلایه از موج اخبار در اینبارهنوشت: «حالم
به میخوره؛ از دیدن این عکسا و فیلمای زرد، از
حرص و ولع برای فهم تمام جزئیات، از حدسها و اظهارنظرهای مزخرف، از رپرتاژهای حیرتآور
صداوسیما، از تسویهحسابهای سیاسی و از هر چیزی که به دنبال جذب توجه، مخاطب،
منفعت و … از "قتل یک آدم توسط یک آدم دیگه"
است.
حال تهوع دارم…»
امیر مهرزاد، روزنامهنگار، درخصوص نحوهی
حضور نجفی در ادارهی آگاهی دربرابر دوربین
نوشت: «انصافااگه وودی آلن و چارلی چاپلین با هم این صحنه رو میساختن انقدر خندهدار
از آب در نمیومد. نجفی معلوم نیست تو این صحنه اومده بازدید از
آگاهی شاپور یا به عنوان قاتل اعتراف کرده.»
خسرو نقیبی، روزنامهنگار نیز به ویدئوی
صداوسیما واکنش نشان داد و نوشت: «این یکی از عجیبترین و غیرعادیترین تصاویر
خبری زندگیمه. کی مجوز حضور خبرنگار رو داخل اتاق
داده؟ با میزانسن چیدهشده و آرامش یک عکس یادگاری و …؛ دقیقن چه خبره؟»
بررسی حقوقی پرونده
هوشنگ پوربابایی، وکیل پایه
یک دادگستری در خصوص پرونده محمدعلی نجفی و روندی که طی کرده و باید طی کند به
«آرمان» میگوید: «نظر به اعتراف شخص متهم و تحویل خود به مراجع قضائی به ارتکاب
قتل، طبیعی است که دادسرا اول آلت مجرمانه را ضبط کرده و آن را بررسی کند. سپس
وضعیت روانی متهم بررسی میشود. باید ثابت گردد که مرتکب دچار جنون نبوده، تعادل
روانی احراز شود و در حین انجام جرم، مادهای مسکر یا مخدر
مصرف نشده باشد. بعد صحنه جرم بررسی و بازسازی میشود و در ادامه اولیای دم
شناسایی و به شکایت آنها رسیدگی خواهد شد». وی در خصوص حکمی که برای متهم صادر
خواهد شد نیز تصریح کرد: «مسائلی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد تا روشن
شود نتیجه این پرونده چه خواهد بود. ابتدا اینکه باید بررسی شود که آیا محمدعلی
نجفی قصد به قتل داشته یا بر اثر اتفاق و درگیری این موضوع حادث شده است. مسأله دوم نیز مهدورالدم بودن مقتول
است که توسط رسانهها مطرح شده که بعید است صحت داشته باشد، اما به هر حال قابل
بررسی در دادگاه است».پوربابایی گفت: «در خصوص مسأله اول که
بررسیهای دادگاه ماجرا را روشن خواهد کرد اما درخصوصمسأله دوم بعید
است چنین سخنی به نتیجه برسد. زیرا قانونگذار قانون را به نوعی انشا کرده
کهمهدورالدمی باید بهاثبات رسیده باشد. یعنی اگر کسی ادعا کند همسرش
خیانت کرده یا حتی بر او اثبات شود خیانت صورت گرفته نیز نمیتواند همسر خود را
بکشد. در نتیجه اگر ثابت نشود که قتل غیر عمد بوده، احتمال صدور حکم قصاص زیاد است.»
پرهیز از قضاوتهای هیجانی
روزنامه آرمان نوشت: متأسفانه بمباران
اطلاعات مختلف و انتشار برخی دیدگاهها موجب ایجاد جو روانی در افکار عمومی گردید
که ظاهراً این موضعگیری عمومی را در دو جهت به نفع یا علیه دکتر محمدعلی نجفی
ایجاد کرده است. این در حالی است که در اینگونه امور تخصصی قضاوت در حیطه وظایف
حاکمیت است و مردم با اتکا بر عدالت قضائی بر مبنای تصمیمات آن موضعگیری خواهند
کرد. باید بپذیریم که قضاوت ناشی از دادههای منتشره و اطلاعات رسانهها، قضاوتی
غیرتخصصی و بعضاً احساسی و موجب ایجاد تکلیف برای نهادهای عمومی خواهد شد.
لزوم آسیب شناسی مقوله خشونت در جامعه
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «خردهجنایتهای ما انسانهای
شریف» مینویسد: قتلهای چند روز گذشته باز هم به ما یادآور میشود که تا چه
اندازه آموزشوپروش ما نیاز به تغییر در نوع تربیت آدمهای این جامعه را دارد که
از اتفاق نجفی روزی وزیر آن بوده است. هشدار بزرگ این است که از دل یک نخبه متین،
آرام و البته مدیری با کارنامه معقول، میتواند یک قاتل بیرون بیاید، همچنان که از
دل همه مردمی که عصیانشان سالها به عناوین مختلف سرکوب شده نیز، اگر به همین
روال دست روی دستمان بگذاریم.
مهدی محمد ملک (روانشناس) در گفتوگو با
خبرنگار ایلنا درباره شیوع خشونتهای منجر به قتل در لایههای مختلف جامعه گفت:
اگر به چهرهاش نگاه کنید، متوجه آثار فرسودگی و پیری شدید میشوید که این نشان میدهد،
در سالهای اخیر استرسهای زیادی را تحمل کرده است و کسی به استرسهایی که نجفی طی
این سالها تحمل کرده، توجهی نداشته و به این مرحله رسیده و مرتکب قتل شده است.
این فرایند که در جامعه ایران در حال رقم خوردن است، بسیار تدریجی و پیشرونده در
طی سالهای گذشته در حال وقوع بوده است و به عبارتی فرایندی است که از گذشته شاهد
آن هستیم و در آینده نیز شاهد آن خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه اکنون در تعاملات
اجتماعی خشونت حرف اول را میزند، افزود: اکنون در جامعه شاهد آن هستیم که
پرخاشگری افراد هر روز بیشتر از روز قبل میشود.
به گزارش نامه نیوز، امان الله قرایی مقدم،
جامعه شناس و استاد دانشگاه میگوید: ریشه خشونت بیشتر عوامل درون زای جامعه اعم
از معیشت مردم، زندگی مردم، برخوردها، رسانهها و اوضاع و احوالی که در جامعه میبینند
است. از نظر جامعهشناسی در حال حاضر، فضا به دلیل عوامل متعددی که در جامعه وجود
دارد به نظر من غیرقابل کنترل شده. یعنی از حد گذشته. هر فردی نگاه میکند به
زندگی خودش به خصوص اقشار محروم که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند.
رسانههای اصولگرا
در ادامه به برخی از عبارتهای به کار
رفته در گزارشهای این رسانهها اشاره میشود: رسانههای اصلاحطلب در اقدامی
غیرحرفهای سعی در تبرئه نجفی داشتند؛ خبرگزاریهای ایسنا و ایلنا سردمدار این
تکذیبیههای مضحک بودند و نشان دادند نمیتوانند حتی خبر حوادثی و جنایی را بدون
عینک جناحی و سیاسی نگاه کنند؛ جریان اصلاحات به خوبی آگاه است که هفتتیرکشی و
قتل نفس «جنتلمن» و «آقای دکتر» و «نابغه ریاضی» و «نخبه سیاسی» دیروز اصلاحات، چه
ضربه سهمگینی به باقیمانده آبرو و اعتبار این جریان وارد کرده است؛ رفتار قبلیه ای اصلاح
طلبان با موضوعات مختلف، روندی مشمئزکننده به خود گرفته است؛ چه چیزی باعث شد تا
نجفی ریاضیدان باآنهمه اعتمادبهنفس در جایگاه جانی بنشیند و مانع از افشای اسرار
شود؟؛ برخی خبرنگاران اصلاحطلب که از دیروز تاکنون رسالهبهدست شدهاند، براساس ادعاهایی
که هنوز حتی بهطور رسمی مطرح هم نشده است، دنبال القای خیانت و مهدورالدمبودن میترا
استاد هستند.
تلاش اصلاح طلبان برای تبرئه نجفی
روزنامه سیاست روز در مطلبی مدعی شد: با وجود اینکه همه شواهد نشان میداد نجفی قاتل همسر دوم خود است اما رسانههای اصلاحطلب در اقدامی غیرحرفهای سعی در تبرئه نجفی داشتند و با عناوینی مثل نجفی متواری نشده، تحقیقات از همسر مقتول در حال انجام است، این موضوع که نجفی مظنون اصلی قتل همسرش است کذب محض است، نجفی در صحنه قتل نبود و… میخواستند افکار عمومی را منحرف کنند. این اقدام غیرحرفهای و کاملاً مبتدیانه در حالی بود که قاتل بودن نجفی کاملاً محرز بود و دروغ این رسانهها بزودی افشا میشد. خبرگزاریهای ایسنا و ایلنا سردمدار این تکذیبیههای مضحک بودند و نشان دادند نمیتوانند حتی خبر حوادثی و جنایی را بدون عینک جناحی و سیاسی نگاه کنند. در میان خبرهای پراکنده دیروز، توئیت معنادار دبیرکل حزب سازندگی خبرساز شد. غلامحسین کرباسچی با هشتگ «شهرداری، نجفی و اصلاحات» مخالفت خود با شهردار شدن نجفی را یادآوری کرد و در توئیتی نوشت: «ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسؤولیت کسانی را که ۲ سال قبل بهرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسؤول، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت».
روزنامه سیاست روز در مطلبی مدعی شد: با وجود اینکه همه شواهد نشان میداد نجفی قاتل همسر دوم خود است اما رسانههای اصلاحطلب در اقدامی غیرحرفهای سعی در تبرئه نجفی داشتند و با عناوینی مثل نجفی متواری نشده، تحقیقات از همسر مقتول در حال انجام است، این موضوع که نجفی مظنون اصلی قتل همسرش است کذب محض است، نجفی در صحنه قتل نبود و… میخواستند افکار عمومی را منحرف کنند. این اقدام غیرحرفهای و کاملاً مبتدیانه در حالی بود که قاتل بودن نجفی کاملاً محرز بود و دروغ این رسانهها بزودی افشا میشد. خبرگزاریهای ایسنا و ایلنا سردمدار این تکذیبیههای مضحک بودند و نشان دادند نمیتوانند حتی خبر حوادثی و جنایی را بدون عینک جناحی و سیاسی نگاه کنند. در میان خبرهای پراکنده دیروز، توئیت معنادار دبیرکل حزب سازندگی خبرساز شد. غلامحسین کرباسچی با هشتگ «شهرداری، نجفی و اصلاحات» مخالفت خود با شهردار شدن نجفی را یادآوری کرد و در توئیتی نوشت: «ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسؤولیت کسانی را که ۲ سال قبل بهرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسؤول، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت».
به گزارش مشرق، محمد رستم پور فعال
رسانهای در توئیتر درباره نجفی و افترای اصلاح طلبان به میترا استاد، نوشت: اصلاح
طلبان هر وقت قانون برایشان منفعت بیاورد، قانون گرا میشوند مثل موضوع دوچرخه
سواری بانوان. هرگاه فقه برایشان منفعت ساز شود، به ناگاه فقه دوست میشوند، مانند
همین افترا به میترا استاد.
مشرق نیوز در گزارشی مینویسد: اینگونه
که از قرائن برمی آید، هر چه که از شوک
اولیه وسنگین قاتل بودن شهردار سابق
تهران کاسته میشود، تریبونها و قلمها و اکانتهای بیشتری به کار خواهند افتاد
تا با ساختن داستانها و روایتها و شایعهسازی و تهمت و…جهت پیکان
اتهام را متوجه هر کس دیگری جز نجفی کنند، چرا که جریان اصلاحات به خوبی آگاه است
که هفتتیرکشی و قتل نفس «جنتلمن» و «آقای دکتر» و «نابغه ریاضی» و «نخبه سیاسی»
دیروز اصلاحات، چه ضربه سهمگینی به باقیمانده آبرو و اعتبار این جریان وارد کرده
است.
مشرق نیوز در گزارشی اختصاصی مدعی شد:
رفتار قبلیه ای اصلاح
طلبان با موضوعات مختلف، روندی مشمئزکننده به خود گرفته است. تاکنون این رفتار
قبیلهای برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد اقتصادی فعالین این جریان سیاسی به کار گرفته
میشد، اما گویا انجام یک قتل توسط یک اصلاح طلب که سابقه وزارت در دولت اصلاحات و
شهرداری تهران در دوره فعالیت شورای شهر اصلاح طلب و ریاست سازمان میراث فرهنگی در
دولت روحانی را نیز داشته است، نیز شامل قوانین قبیلهای در اصلاح طلبان است.
«محمد علی نجفی» شهردار اسبق تهران، همسر خود را به قتل رسانده است اما از همان
ابتدای انتشار خبر مذکور، طیف اصلاح طلب بازی کثیف خود را برای تبرئه نجفی کلید زد.
خبرگزاری تسنیم نوشت: از دیروز تا صبح
امروز نیز برخی رسانهها و خبرنگاران اصلاحطلب با انتشار مطالب و پستهایی سعی در
القای ارتباط میترا استاد با نهادهای امنیتی (بهوسیله پرستو نامیدن وی) و القای
وقوع قتل بهدلیل خیانت و روابط نامشروع او کردند و باز هم در این راه، بهطور
علنی بعضی از ادعاهای خود از جمله اذعان نجفی به خیانت میترا استاد را به رئیس
مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران منتسب کردند که سرهنگ نمکشناس با تکذیب صریح این
ادعاهای منتسب به خود اعلام کرد: نجفی در نامهای کهدرخصوص قتل نوشته اصلاً اشاره
به خیانت همسرش نکرده است. اما ماجرا وقتی عجیب و قابلتأملتر میشود که برخی
خبرنگاران اصلاحطلب که از دیروز تاکنون رسالهبهدست شدهاند، براساس ادعاهایی
که هنوز حتی بهطور رسمی مطرح هم نشده است، دنبال القای خیانت و مهدورالدمبودن میترا
استاد هستند.
انگیزههای قتل
روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: بر اساس
گزارشی که خبرگزاریها منتشر کردند، نجفی در اعترافات خود گفته است که میترا استاد
قصد داشته اسرار زندگی او را رسانهای کند و مدام شهردار اسبق را تهدید به افشاگری
میکرده است. اما چیزی که توجهات را معطوف خود کرده این است که این اسرار چه بوده
که باعث شده آقای تکنوکرات دولتهای هاشمی و
خاتمی به قیمت قتل او را ساکت کند!؟ چه چیزی باعث شد تا نجفی ریاضیدان باآنهمه
اعتمادبهنفس در جایگاه جانی بنشیند و مانع از افشای اسرار شود؟ اینکه همسر دوم
نجفی چه اسراری در سینه داشته و چه میخواسته بگوید، معادله مجهولی است که در
جریان دادگاه رسیدگی به قتل او باید مورد توجه و تأمل قرار بگیرد.
واکنش حزب کارگزاران به قتل همسر نجفی
به گزارش مشرق، فرزانه ترکان عضو هیأترئیسه
شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به قتل همسر دوم محمدعلی نجفی عضو سابق شورای
مرکزی این حزب اشاره و تصریح کرد: همه اعضای حزب کارگزاران از اتفاق تلخی که
درباره دکتر نجفی افتاد متأثر و متأسف هستند. وی با بیان اینکه آقای نجفی را در
این اتفاق مقصر میدانیم، گفت: باید علت و عواملی که سبب این اتفاق شده بررسی شود
و بتوانیم نقدی بر تغییرات سیاسی، انتخابات و موضعگیریهای سیاسی در آینده داشته
باشیم که حضور نجفی در صحنه سیاسی و مطرح شدن ایشان در شرایطی که پروندهای برای
ایشان تشکیل شده بود چقدر به مصلحت بود و آیا صلاح بود که ایشان در عرصه سیاسی باشد
یا خیر؟
فشار روحانی، عامل صدور حکم شهرداری
برای نجفی
روزنامه وطن امروز سخنان ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس درباره شهردار شدن نجفی را بازتاب داده و مینویسد: در جریان انتخاب نجفی برای شهرداری تهران، وزارت اطلاعات و وزارت کشور در استعلامات با انتصاب نجفی به شهرداری تهران مخالفت کرده بودند. پس از آن روحانی ۲ وزیر اطلاعات و کشور را به دفتر خود فرامیخواند و آنها را به تعبیری تحت فشار میگذارد تا حکم نجفی صادر شود! این کار رئیسجمهور خلاف قانون و مصلحت بود.
روزنامه وطن امروز سخنان ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس درباره شهردار شدن نجفی را بازتاب داده و مینویسد: در جریان انتخاب نجفی برای شهرداری تهران، وزارت اطلاعات و وزارت کشور در استعلامات با انتصاب نجفی به شهرداری تهران مخالفت کرده بودند. پس از آن روحانی ۲ وزیر اطلاعات و کشور را به دفتر خود فرامیخواند و آنها را به تعبیری تحت فشار میگذارد تا حکم نجفی صادر شود! این کار رئیسجمهور خلاف قانون و مصلحت بود.
گروه نشریات خبری