دروغ نامه ی کیهان
شنبه 18 مهر ماه سال 1394
يادداشت
روز اوین نامه ی
کیهان "آمپول كه سند نمي سازد! "
سربازجو شریعت نداری بدون توجه به این
واقعیت که طبل رسوایی داعش از بام برزمین
فتاده و جهانگیر شده است . در حالیکه داعش بخشی از دستآورد عملکرد 37 ساله ی رژیم
فاشیستی مذهبی خلافت داعشی خمینی- خامنه
ای است .ولی برای اینکه دفاع از اسلام خلافت داعشی خمینی- خامنه ای را به عنوان
برگ برنده رو کرده باشد و منتقدان یا مدافعان وموافقان توافق هسته ای را کنج رینگ
برده باشد . دست به رله کردن بازگویی خاطره زده است.
برای اینکه این بازگویی خاطره
که به عنوان سند افتخارات بازجویی و تفتیش عقایدو اعتراف گیری و تواب سازی
وابراز ندامت متهمان اسیردرون سیاه چال هاست آن را تبدیل به مدال نصب شده بر سینه
اش کرده تا که توانسته باشد از موضع توبره و آخور خوری کردن به نفع خود و علیه ی
رقبا ومنتقدان تبلیغ کرده باشد.
بنابراین در ابتدای یادداشت روز خود زیر
پوشش تکرار بازگویی خاطره نقل کرده است :
اين خاطره را شش سال
قبل به مناسبتي در يکي از يادداشت هاي اوین نامه ی کيهان آورده بوديم و امروز هم
وصف الحال است.
«وقتي مرحوم احسان طبري برجسته ترين تئوريسين مارکسيسم در آکادمي علوم شوروي سابق و عضو مرکزيت حزب توده به اسلام بازگشت و با نگاهي موشکافانه و مستند به نقد علمي مارکسيسم نشست، رسانه هاي هر دو اردوگاه شرق و غرب با حجم انبوهي از تبليغات به مقابله و تخطئه او برخاستند و در اين ميان، نظر راديو مسکو- شوروي سابق- که راديوهاي آمريکا و بي بي سي نيز با آب و تاب آن را پوشش مي دادند، جالب ترين- و البته خنده دارترين- نمونه بود. مفسر راديو مسکو مي گفت: ايراني ها موفق به ساخت آمپولي شده اند که اگر به زنداني تزريق شود، آنچه به وي ديکته شده است را بر زبان مي آورد! وقتي اين خبر را با مرحوم طبري در ميان گذاشتم پوزخندي زد و گفت؛ بايد از رفقاي مارکسيست و دوستان امپرياليست! پرسيد، برفرض که متخصصان ايراني موفق به ساختن چنين دارويي شده و به من هم تزريق کرده باشند! تزريق دارو که «سند» و «استدلال» نمي سازد. اظهارات من تحت هر شرايط و به هر علتي که باشد، براي اثبات آن سند و دليل ارائه کرده ام، چرا به جاي پاسخگويي! لطيفه مي سرائيد؟»
«وقتي مرحوم احسان طبري برجسته ترين تئوريسين مارکسيسم در آکادمي علوم شوروي سابق و عضو مرکزيت حزب توده به اسلام بازگشت و با نگاهي موشکافانه و مستند به نقد علمي مارکسيسم نشست، رسانه هاي هر دو اردوگاه شرق و غرب با حجم انبوهي از تبليغات به مقابله و تخطئه او برخاستند و در اين ميان، نظر راديو مسکو- شوروي سابق- که راديوهاي آمريکا و بي بي سي نيز با آب و تاب آن را پوشش مي دادند، جالب ترين- و البته خنده دارترين- نمونه بود. مفسر راديو مسکو مي گفت: ايراني ها موفق به ساخت آمپولي شده اند که اگر به زنداني تزريق شود، آنچه به وي ديکته شده است را بر زبان مي آورد! وقتي اين خبر را با مرحوم طبري در ميان گذاشتم پوزخندي زد و گفت؛ بايد از رفقاي مارکسيست و دوستان امپرياليست! پرسيد، برفرض که متخصصان ايراني موفق به ساختن چنين دارويي شده و به من هم تزريق کرده باشند! تزريق دارو که «سند» و «استدلال» نمي سازد. اظهارات من تحت هر شرايط و به هر علتي که باشد، براي اثبات آن سند و دليل ارائه کرده ام، چرا به جاي پاسخگويي! لطيفه مي سرائيد؟»
البته سربازجو شریعت نداری بازگویی
خاطره ازبازجویی احسان طبری ووادار به تواب کردنش رون
زندانش را پیش مقدمه رأی گیری و تصویی برجام در مجلس ارتجاع کرده واز موضع مخالفت وضد آمریکایی محورش چنین توضیح داده است :
فردا طرح يک فوريتي موسوم به «اقدام
متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام» که هدف از آن- برخلاف نام آن- اجازه اجراي
بي قيد و شرط توافق وين به دولت است در جلسه علني مجلس مورد بحث و بررسي قرار مي
گيرد. اين طرح که دو فوريت آن در جلسه روز يکشنبه هفته گذشته مجلس راي نياورده
بود، در حالي به دولت اجازه اجراي بي قيد و شرط برجام را مي دهد که تاکنون به
هيچيک از ايرادها و پرسش هاي اساسي و مستند درباره ده ها بند و ماده فاجعه آفرين
برجام پاسخي داده نشده است و موافقان به جاي پاسخ قانع کننده به اين پرسش ها و
اشکالات اصولي و اساسي به کلي گويي هاي بي خاصيت و يا تعريف و تمجيدهاي گزاف و بي
علت روي آورده اند و در بسياري از موارد نيز منتقدان را با انواع برچسب هاي ناچسب
به باد اهانت گرفته اند.
طرح ياد شده در 9 ماده و دو تبصره تهيه شده است و اين تلقي اوليه را در پي دارد که شامل شرط و شروط مجلس براي دولت است ولي نگاهي گذرا به مفاد آن نشان مي دهد اين تصور، فقط يک توهم است.
طرح ياد شده در 9 ماده و دو تبصره تهيه شده است و اين تلقي اوليه را در پي دارد که شامل شرط و شروط مجلس براي دولت است ولي نگاهي گذرا به مفاد آن نشان مي دهد اين تصور، فقط يک توهم است.
بهرحال سربازجو شریعت نداری درادامه
تاتوانسته است مانور تبلیغاتی علیه توافق هسته ای ودولت روحانی داده است و برای
اعضای مجلس ارتجاع خط ونشان کشیده وتعیین تکلیف کرده است که باید به وظایف و
مسئولیت خود عمل کنند یعنی اینکه به جای رأی دادن وتصویب کردن برجام با آن مخالفت
کنند.
1- اين خاطره را شش سال
قبل به مناسبتي در يکي از يادداشت هاي کيهان آورده بوديم و امروز هم وصف الحال است.
«وقتي مرحوم احسان طبري برجسته ترين تئوريسين مارکسيسم در آکادمي علوم شوروي سابق و عضو مرکزيت حزب توده به اسلام بازگشت و با نگاهي موشکافانه و مستند به نقد علمي مارکسيسم نشست، رسانه هاي هر دو اردوگاه شرق و غرب با حجم انبوهي از تبليغات به مقابله و تخطئه او برخاستند و در اين ميان، نظر راديو مسکو- شوروي سابق- که راديوهاي آمريکا و بي بي سي نيز با آب و تاب آن را پوشش مي دادند، جالب ترين- و البته خنده دارترين- نمونه بود. مفسر راديو مسکو مي گفت: ايراني ها موفق به ساخت آمپولي شده اند که اگر به زنداني تزريق شود، آنچه به وي ديکته شده است را بر زبان مي آورد! وقتي اين خبر را با مرحوم طبري در ميان گذاشتم پوزخندي زد و گفت؛ بايد از رفقاي مارکسيست و دوستان امپرياليست! پرسيد، برفرض که متخصصان ايراني موفق به ساختن چنين دارويي شده و به من هم تزريق کرده باشند! تزريق دارو که «سند» و «استدلال» نمي سازد. اظهارات من تحت هر شرايط و به هر علتي که باشد، براي اثبات آن سند و دليل ارائه کرده ام، چرا به جاي پاسخگويي! لطيفه مي سرائيد؟»
2- فردا طرح يک فوريتي موسوم به «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام» که هدف از آن- برخلاف نام آن- اجازه اجراي بي قيد و شرط توافق وين به دولت است در جلسه علني مجلس مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. اين طرح که دو فوريت آن در جلسه روز يکشنبه هفته گذشته مجلس راي نياورده بود، در حالي به دولت اجازه اجراي بي قيد و شرط برجام را مي دهد که تاکنون به هيچيک از ايرادها و پرسش هاي اساسي و مستند درباره ده ها بند و ماده فاجعه آفرين برجام پاسخي داده نشده است و موافقان به جاي پاسخ قانع کننده به اين پرسش ها و اشکالات اصولي و اساسي به کلي گويي هاي بي خاصيت و يا تعريف و تمجيدهاي گزاف و بي علت روي آورده اند و در بسياري از موارد نيز منتقدان را با انواع برچسب هاي ناچسب به باد اهانت گرفته اند.
طرح ياد شده در 9 ماده و دو تبصره تهيه شده است و اين تلقي اوليه را در پي دارد که شامل شرط و شروط مجلس براي دولت است ولي نگاهي گذرا به مفاد آن نشان مي دهد اين تصور، فقط يک توهم است.
3- روز دوشنبه قبل، کيهان طي يادداشتي به ايرادها و اشکالات فاحش و خسارت بار اين طرح و فاجعه اي که اجراي برجام- با متن کنوني آن- به دنبال خواهد داشت پرداخته و از جمله آورده بود؛ «نه فقط هيچيک از مواد 9 گانه اين طرح، کمترين مغايرتي با متن فاجعه آفرين برجام ندارد و از اين جهت بي ترديد به نفع حريف تدوين شده است، بلکه تمامي مصوبات قبلي مجلس براي الزام دولت ها به حفظ دستاورد هاي هسته اي را نيز لغو مي کند. ضمن آن که در تمامي 9 ماده آن، هيچ اختيار و اجازه تصميم گيري به مجلس داده نشده است بلکه در تمامي موارد به نظر شوراي عالي امنيت ملي به عنوان محل ارجاع و تصميم گيري تاکيد شده است و اين بدون کمترين ترديدي به معنا و مفهوم خلع يد مجلس است.»
پيش از اين با ارائه اسناد و دلايل غيرقابل انکار به ده ها نمونه از مفاد خطرآفرين برجام براي آينده کشور اشاره داشته اند و داشته ايم که تاکنون تمامي آنها از سوي موافقان برجام به کلي گويي هاي خارج از موضوع و يا تغيير صورت مسئله بي پاسخ مانده است. در اين نوشته اما، به چند نمونه جديد از اينگونه پاسخ هاي بي پايه و اساس که طي هفته گذشته مطرح شده است مي پردازيم؛
4- خطاب به منتقدان مي گويند- و با فيگور انقلابي هم مي گويند- آمريکا گرگي است که دندان هايش ريخته است و امروزه، در لبنان و سوريه و عراق و افغانستان و يمن و... درگير است و ديگر قدرتي برايش باقي نمانده است و به منتقدان اعتراض مي کنند که چرا مردم را از آمريکا مي ترسانيد؟ که بايد گفت؛
اول: چرا جاي شاکي و متهم را عوض مي کنيد؟ زيرا، اين منتقدان هستند که به قول حضرت امام(ره)، آمريکا را شير بي دندان و از کارافتاده مي دانند و بر اين باورند که از ترس عربده مي کشد و نبايد از عربده کشي ها و رجز خواني هاي آمريکا ترسيد و به خواسته هاي آن تن داد و در مقابل، طرفداران و موافقان توافق وين هستند که اصرار دارند آمريکا را بزک کنند و او را کدخداي جهان بنامند و از اين طريق، امتيازهاي فراواني که در توافق وين داده اند را موجه و ضروري جلوه دهند! آيا غير از اين است؟!
دوم: اگر شما موافقان توافق وين هم مانند منتقدان برجام قبول داريد که آمريکا يک گرگ پير و از کارافتاده است که نبايد از او ترسيد؟! چرا وقتي به شما اعتراض مي شود که چرا در توافق وين به آمريکا اين همه امتياز داده ايد؟ در جواب مي فرمائيد؛ مگر نمي بينيد که با چه قدرتي روبرو هستيم؟! و يا، مگر شما نيستيد که به عنوان بزرگترين دستاورد توافق وين، ادعا مي کنيد که اين توافق، سايه شوم جنگ را از سر ملت رفع کرده است؟! جنگ با يک گرگ دندان ريخته و پير و فکسني چه ترس و وحشتي دارد که از بيم آن تن به آن همه امتياز داده ايد؟!
5- مي گويند يکي از افتخارات ما در تدوين توافق وين آن است که هيچ يک از قدرت ها و سازمان هاي بين المللي را به عنوان «داور» قبول نکرده ايم بلکه ايران را در جايگاه «داور برجام» نشانده ايم! و درباره چگونگي اين داوري توضيح مي دهند که اگر آمريکا به تعهدات خود عمل نکند، ما توافق را برهم خواهيم زد! درخصوص اين به اصطلاح استدلال آقايان گفتني است؛
الف: «داور» در تعريف حقوقي و سياسي به کسي گفته مي شود که قضاوت و تصميم او براي هر دو طرف دعوا و اختلاف قابل اجراست، بنابراين ادعاي داوري ايران در برجام نه مبناي حقوقي دارد و نه مبناي سياسي! در کجاي دنيا، کنار کشيدن و خروج از يک معاهده «داوري»! ناميده مي شود؟ اين اقدام -بر فرض انجام- ضمن آن که به معناي ترک معاهده بعد از تصويب آن است و پيامدهاي خسارت بار خود را دارد، اعتراف به دست خالي در برابر حريف است چرا که لازمه عدم تعهد حريف، مجازات اوست و نه کنار کشيدن ما...!
ب: برخي از آقايان آرزوهاي بر زمين مانده را به عنوان «خبر» تحويل مردم داده اند، زيرا برخلاف ادعاي آنان، در متن توافق وين با صراحت تاکيد شده است که «داور» برجام براي تشخيص پايبندي ايران به تعهدات خود، آژانس بين المللي انرژي اتمي است و براي داوري درباره تعهدات حريف، «کميسيون مشترک» پيش بيني شده است که در آنجا هر يک از اعضاي کميسيون يعني «ايران، آمريکا، فرانسه، انگليس، آلمان، روسيه، چين و نماينده اتحاديه اروپا» داراي يک راي هستند و تصميمات کميسيون با 5 راي قابل اجرا خواهد بود. بنابراين معلوم است يک راي ايران در مقابل مثلا5 راي آمريکا، انگليس، فرانسه، آلمان و اتحاديه اروپا، بي تاثير است و هيچ مسئله مورد اختلاف را به نفع کشورمان رقم نمي زند از اين روي مي توان حدس زد که چرا آقايان صورت مسئله را با ادعاي خنده دار داوري ايران تغيير مي دهند؟!
ج: فرض کنيد بعد از انجام تعهدات ايران يعني جمع آوري آبشار سانتريفيوژها از 20 هزار دستگاه تا سطح 6 هزار، بتن ريزي در قلب رآکتور اراک، انتقال 9 هزار و هفتصد کيلو از اورانيوم غني شده، بر هم زدن مرکز تحقيقاتي فردو، انبار کردن سانتريفيوژها و... آمريکا، يکي از تعهدات خود- و يا همه آنها- را ناديده گرفت، در آن صورت ايران که به قول آقايان داور است چه کاري از دستش برمي آيد؟ در پاسخ مي گويند ما هم تعهدات خود را ناديده مي گيريم! آقايان شوخي مي کنند يا شعور مردم را دستکم گرفته اند؟! مگر - آنگونه که در يادداشت قبلي آورده ايم- جمع آوري سانتريفيوژها مانند جمع کردن جعبه هاي ميوه در يک ميوه فروشي است که شب هنگام جمع شوند و فردا صبح مانند اول چيده شوند؟! به قول خودتان جمع آوري سانتريفيوژها دستکم به 50درصد آنها آسيب مي رساند. رآکتور بتن ريزي شده اراک چه؟! و يا درباره خروج 9700 کيلو اورانيوم غني شده چه نظري داريد؟ اورانيوم غني شده نخود و لوبيا نيست که به آساني از اولين بقالي قابل خريد و جايگزين باشد؟! و... اما، طرف مقابل چه چيزي را از دست مي دهد؟ بي ترديد، هيچ!
6- درباره گزارش کميسيون برجام که با دقت و نظر کارشناسان و از جمله اعضاي تيم هسته اي تهيه شده و در آن به ده ها نقطه خطرآفرين توافق وين با ارائه دليل و سند اشاره شده است، مي گويند، اين گزارش بيرون از کميسيون تهيه شده است! که بايد گفت؛ اولاً؛ مگر خود شما در کميسيون و بحث و بررسي هاي آن حضور نداشتيد؟ که داشتيد، ثانياً؛ به قول مرحوم احسان طبري، چرا لطيفه مي سرائيد؟! بر فرض که اين گزارش ها را تعدادي از «جن» ها تهيه کرده باشند! آيا، مستندات آن قابل انکار است؟چرا به جاي ارائه دليل و سند در مقابل مفاد اين گزارش مستند، به چگونگي تدوين آن متمسک مي شويد؟! خب! بفرمائيد کدام بخش از نقاط فاجعه آفرين که در گزارش به آن اشاره شده است را قبول نداريد و به چه دليل؟!... چنته خالي از دليل را با بهانه جويي پُر نفرمائيد!
7- مي گويند؛ برخي از اين دوستان (تهيه کنندگان گزارش مستند کميسيون ويژه برجام) مقصر نيستند چون کمتر با مسائل بين المللي در اين سطح آشنايي دارند و چگونگي برخورد با قدرت هاي جهاني را نمي دانند! که در اين باره اگر چه گفتني بسيار است ولي فقط بايد پرسيد شما آقايان که با مسائل بين المللي آشنا هستيد! کدام اقدام برجسته در عرصه سياست خارجي را در کارنامه خود داريد که بتوانيد به آن افتخار کنيد؟! و کدام پيروزي افتخار آميز در تاريخ سي و چند ساله انقلاب را مي توانيد آدرس بدهيد که با همين بينش و منش اسلامي و انقلابي و حقير دانستن دشمن به دست نيامده باشد؟! اگر چگونگي برخورد با قدرت هاي جهاني را مي دانستيد که اين همه امتياز نقد نمي داديد و در مقابل وعده نسيه تحويل نمي گرفتيد.
8- در خيرخواهي قاطبه نمايندگان محترم مجلس ترديدي نيست ولي «خيرخواهي» اگر با ارزيابي و بررسي دقيق موضوع همراه نباشد مي تواند به ضد خود تبديل شود. ايرادها و اشکالات خطرآفرين برجام بارها همراه با دلايل و اسناد غيرقابل ترديد مطرح شده که گزارش مستند کميسيون ويژه از جمله آنهاست. اگر نمايندگان محترم نکات خطرآفرين آن را باور ندارند، با ارائه دليل و سند آن را نفي کنند و نه با کلي گويي هاي اين و آن و تعريف و تمجيدهايي که به لاف گزاف شبيه است و چنانچه اين ايرادات را وارد مي دانند، انتظار آن است که با اجازه اجراي برجام، پاي سندي را امضا نکنند که فردا و پس فرداي اين روزها در مقابل مردم سرافکنده باشند و فرداي قيامت، نزد خداي سبحان... چرا که شاهد امروز، قاضي فرداست. نویسنده حسین شریعت نداری
«وقتي مرحوم احسان طبري برجسته ترين تئوريسين مارکسيسم در آکادمي علوم شوروي سابق و عضو مرکزيت حزب توده به اسلام بازگشت و با نگاهي موشکافانه و مستند به نقد علمي مارکسيسم نشست، رسانه هاي هر دو اردوگاه شرق و غرب با حجم انبوهي از تبليغات به مقابله و تخطئه او برخاستند و در اين ميان، نظر راديو مسکو- شوروي سابق- که راديوهاي آمريکا و بي بي سي نيز با آب و تاب آن را پوشش مي دادند، جالب ترين- و البته خنده دارترين- نمونه بود. مفسر راديو مسکو مي گفت: ايراني ها موفق به ساخت آمپولي شده اند که اگر به زنداني تزريق شود، آنچه به وي ديکته شده است را بر زبان مي آورد! وقتي اين خبر را با مرحوم طبري در ميان گذاشتم پوزخندي زد و گفت؛ بايد از رفقاي مارکسيست و دوستان امپرياليست! پرسيد، برفرض که متخصصان ايراني موفق به ساختن چنين دارويي شده و به من هم تزريق کرده باشند! تزريق دارو که «سند» و «استدلال» نمي سازد. اظهارات من تحت هر شرايط و به هر علتي که باشد، براي اثبات آن سند و دليل ارائه کرده ام، چرا به جاي پاسخگويي! لطيفه مي سرائيد؟»
2- فردا طرح يک فوريتي موسوم به «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام» که هدف از آن- برخلاف نام آن- اجازه اجراي بي قيد و شرط توافق وين به دولت است در جلسه علني مجلس مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. اين طرح که دو فوريت آن در جلسه روز يکشنبه هفته گذشته مجلس راي نياورده بود، در حالي به دولت اجازه اجراي بي قيد و شرط برجام را مي دهد که تاکنون به هيچيک از ايرادها و پرسش هاي اساسي و مستند درباره ده ها بند و ماده فاجعه آفرين برجام پاسخي داده نشده است و موافقان به جاي پاسخ قانع کننده به اين پرسش ها و اشکالات اصولي و اساسي به کلي گويي هاي بي خاصيت و يا تعريف و تمجيدهاي گزاف و بي علت روي آورده اند و در بسياري از موارد نيز منتقدان را با انواع برچسب هاي ناچسب به باد اهانت گرفته اند.
طرح ياد شده در 9 ماده و دو تبصره تهيه شده است و اين تلقي اوليه را در پي دارد که شامل شرط و شروط مجلس براي دولت است ولي نگاهي گذرا به مفاد آن نشان مي دهد اين تصور، فقط يک توهم است.
3- روز دوشنبه قبل، کيهان طي يادداشتي به ايرادها و اشکالات فاحش و خسارت بار اين طرح و فاجعه اي که اجراي برجام- با متن کنوني آن- به دنبال خواهد داشت پرداخته و از جمله آورده بود؛ «نه فقط هيچيک از مواد 9 گانه اين طرح، کمترين مغايرتي با متن فاجعه آفرين برجام ندارد و از اين جهت بي ترديد به نفع حريف تدوين شده است، بلکه تمامي مصوبات قبلي مجلس براي الزام دولت ها به حفظ دستاورد هاي هسته اي را نيز لغو مي کند. ضمن آن که در تمامي 9 ماده آن، هيچ اختيار و اجازه تصميم گيري به مجلس داده نشده است بلکه در تمامي موارد به نظر شوراي عالي امنيت ملي به عنوان محل ارجاع و تصميم گيري تاکيد شده است و اين بدون کمترين ترديدي به معنا و مفهوم خلع يد مجلس است.»
پيش از اين با ارائه اسناد و دلايل غيرقابل انکار به ده ها نمونه از مفاد خطرآفرين برجام براي آينده کشور اشاره داشته اند و داشته ايم که تاکنون تمامي آنها از سوي موافقان برجام به کلي گويي هاي خارج از موضوع و يا تغيير صورت مسئله بي پاسخ مانده است. در اين نوشته اما، به چند نمونه جديد از اينگونه پاسخ هاي بي پايه و اساس که طي هفته گذشته مطرح شده است مي پردازيم؛
4- خطاب به منتقدان مي گويند- و با فيگور انقلابي هم مي گويند- آمريکا گرگي است که دندان هايش ريخته است و امروزه، در لبنان و سوريه و عراق و افغانستان و يمن و... درگير است و ديگر قدرتي برايش باقي نمانده است و به منتقدان اعتراض مي کنند که چرا مردم را از آمريکا مي ترسانيد؟ که بايد گفت؛
اول: چرا جاي شاکي و متهم را عوض مي کنيد؟ زيرا، اين منتقدان هستند که به قول حضرت امام(ره)، آمريکا را شير بي دندان و از کارافتاده مي دانند و بر اين باورند که از ترس عربده مي کشد و نبايد از عربده کشي ها و رجز خواني هاي آمريکا ترسيد و به خواسته هاي آن تن داد و در مقابل، طرفداران و موافقان توافق وين هستند که اصرار دارند آمريکا را بزک کنند و او را کدخداي جهان بنامند و از اين طريق، امتيازهاي فراواني که در توافق وين داده اند را موجه و ضروري جلوه دهند! آيا غير از اين است؟!
دوم: اگر شما موافقان توافق وين هم مانند منتقدان برجام قبول داريد که آمريکا يک گرگ پير و از کارافتاده است که نبايد از او ترسيد؟! چرا وقتي به شما اعتراض مي شود که چرا در توافق وين به آمريکا اين همه امتياز داده ايد؟ در جواب مي فرمائيد؛ مگر نمي بينيد که با چه قدرتي روبرو هستيم؟! و يا، مگر شما نيستيد که به عنوان بزرگترين دستاورد توافق وين، ادعا مي کنيد که اين توافق، سايه شوم جنگ را از سر ملت رفع کرده است؟! جنگ با يک گرگ دندان ريخته و پير و فکسني چه ترس و وحشتي دارد که از بيم آن تن به آن همه امتياز داده ايد؟!
5- مي گويند يکي از افتخارات ما در تدوين توافق وين آن است که هيچ يک از قدرت ها و سازمان هاي بين المللي را به عنوان «داور» قبول نکرده ايم بلکه ايران را در جايگاه «داور برجام» نشانده ايم! و درباره چگونگي اين داوري توضيح مي دهند که اگر آمريکا به تعهدات خود عمل نکند، ما توافق را برهم خواهيم زد! درخصوص اين به اصطلاح استدلال آقايان گفتني است؛
الف: «داور» در تعريف حقوقي و سياسي به کسي گفته مي شود که قضاوت و تصميم او براي هر دو طرف دعوا و اختلاف قابل اجراست، بنابراين ادعاي داوري ايران در برجام نه مبناي حقوقي دارد و نه مبناي سياسي! در کجاي دنيا، کنار کشيدن و خروج از يک معاهده «داوري»! ناميده مي شود؟ اين اقدام -بر فرض انجام- ضمن آن که به معناي ترک معاهده بعد از تصويب آن است و پيامدهاي خسارت بار خود را دارد، اعتراف به دست خالي در برابر حريف است چرا که لازمه عدم تعهد حريف، مجازات اوست و نه کنار کشيدن ما...!
ب: برخي از آقايان آرزوهاي بر زمين مانده را به عنوان «خبر» تحويل مردم داده اند، زيرا برخلاف ادعاي آنان، در متن توافق وين با صراحت تاکيد شده است که «داور» برجام براي تشخيص پايبندي ايران به تعهدات خود، آژانس بين المللي انرژي اتمي است و براي داوري درباره تعهدات حريف، «کميسيون مشترک» پيش بيني شده است که در آنجا هر يک از اعضاي کميسيون يعني «ايران، آمريکا، فرانسه، انگليس، آلمان، روسيه، چين و نماينده اتحاديه اروپا» داراي يک راي هستند و تصميمات کميسيون با 5 راي قابل اجرا خواهد بود. بنابراين معلوم است يک راي ايران در مقابل مثلا5 راي آمريکا، انگليس، فرانسه، آلمان و اتحاديه اروپا، بي تاثير است و هيچ مسئله مورد اختلاف را به نفع کشورمان رقم نمي زند از اين روي مي توان حدس زد که چرا آقايان صورت مسئله را با ادعاي خنده دار داوري ايران تغيير مي دهند؟!
ج: فرض کنيد بعد از انجام تعهدات ايران يعني جمع آوري آبشار سانتريفيوژها از 20 هزار دستگاه تا سطح 6 هزار، بتن ريزي در قلب رآکتور اراک، انتقال 9 هزار و هفتصد کيلو از اورانيوم غني شده، بر هم زدن مرکز تحقيقاتي فردو، انبار کردن سانتريفيوژها و... آمريکا، يکي از تعهدات خود- و يا همه آنها- را ناديده گرفت، در آن صورت ايران که به قول آقايان داور است چه کاري از دستش برمي آيد؟ در پاسخ مي گويند ما هم تعهدات خود را ناديده مي گيريم! آقايان شوخي مي کنند يا شعور مردم را دستکم گرفته اند؟! مگر - آنگونه که در يادداشت قبلي آورده ايم- جمع آوري سانتريفيوژها مانند جمع کردن جعبه هاي ميوه در يک ميوه فروشي است که شب هنگام جمع شوند و فردا صبح مانند اول چيده شوند؟! به قول خودتان جمع آوري سانتريفيوژها دستکم به 50درصد آنها آسيب مي رساند. رآکتور بتن ريزي شده اراک چه؟! و يا درباره خروج 9700 کيلو اورانيوم غني شده چه نظري داريد؟ اورانيوم غني شده نخود و لوبيا نيست که به آساني از اولين بقالي قابل خريد و جايگزين باشد؟! و... اما، طرف مقابل چه چيزي را از دست مي دهد؟ بي ترديد، هيچ!
6- درباره گزارش کميسيون برجام که با دقت و نظر کارشناسان و از جمله اعضاي تيم هسته اي تهيه شده و در آن به ده ها نقطه خطرآفرين توافق وين با ارائه دليل و سند اشاره شده است، مي گويند، اين گزارش بيرون از کميسيون تهيه شده است! که بايد گفت؛ اولاً؛ مگر خود شما در کميسيون و بحث و بررسي هاي آن حضور نداشتيد؟ که داشتيد، ثانياً؛ به قول مرحوم احسان طبري، چرا لطيفه مي سرائيد؟! بر فرض که اين گزارش ها را تعدادي از «جن» ها تهيه کرده باشند! آيا، مستندات آن قابل انکار است؟چرا به جاي ارائه دليل و سند در مقابل مفاد اين گزارش مستند، به چگونگي تدوين آن متمسک مي شويد؟! خب! بفرمائيد کدام بخش از نقاط فاجعه آفرين که در گزارش به آن اشاره شده است را قبول نداريد و به چه دليل؟!... چنته خالي از دليل را با بهانه جويي پُر نفرمائيد!
7- مي گويند؛ برخي از اين دوستان (تهيه کنندگان گزارش مستند کميسيون ويژه برجام) مقصر نيستند چون کمتر با مسائل بين المللي در اين سطح آشنايي دارند و چگونگي برخورد با قدرت هاي جهاني را نمي دانند! که در اين باره اگر چه گفتني بسيار است ولي فقط بايد پرسيد شما آقايان که با مسائل بين المللي آشنا هستيد! کدام اقدام برجسته در عرصه سياست خارجي را در کارنامه خود داريد که بتوانيد به آن افتخار کنيد؟! و کدام پيروزي افتخار آميز در تاريخ سي و چند ساله انقلاب را مي توانيد آدرس بدهيد که با همين بينش و منش اسلامي و انقلابي و حقير دانستن دشمن به دست نيامده باشد؟! اگر چگونگي برخورد با قدرت هاي جهاني را مي دانستيد که اين همه امتياز نقد نمي داديد و در مقابل وعده نسيه تحويل نمي گرفتيد.
8- در خيرخواهي قاطبه نمايندگان محترم مجلس ترديدي نيست ولي «خيرخواهي» اگر با ارزيابي و بررسي دقيق موضوع همراه نباشد مي تواند به ضد خود تبديل شود. ايرادها و اشکالات خطرآفرين برجام بارها همراه با دلايل و اسناد غيرقابل ترديد مطرح شده که گزارش مستند کميسيون ويژه از جمله آنهاست. اگر نمايندگان محترم نکات خطرآفرين آن را باور ندارند، با ارائه دليل و سند آن را نفي کنند و نه با کلي گويي هاي اين و آن و تعريف و تمجيدهايي که به لاف گزاف شبيه است و چنانچه اين ايرادات را وارد مي دانند، انتظار آن است که با اجازه اجراي برجام، پاي سندي را امضا نکنند که فردا و پس فرداي اين روزها در مقابل مردم سرافکنده باشند و فرداي قيامت، نزد خداي سبحان... چرا که شاهد امروز، قاضي فرداست. نویسنده حسین شریعت نداری