هتاكي حاميان برجام به جليلي و ولايتي به جاي عذرخواهي از ملت!


 دروغ نامه ی کیهان 13 خرداد -97
گزارش خبري – تحليلي اوین نامه  كيهان 
هتاكي حاميان برجام به جليلي و ولايتي به جاي عذرخواهي از ملت!
سربازجوشریعت نداری  که عضو اطلاعات سپاه ومخالف سرسخت برجام است  در دفاعی که از علی ا کبر ولایتی  و مخالفت وانتقادی که به منتقدان وی کرده  است  ناشی گری کرده چون ولو داده است  سرنخ  یا دلیل چرخش   180 درجه ای ضد برجامی علی اکبر ولایتی پاسداران بوده اند  .چون ولایتی مأمور شدع تا  پیام ضد برجامی پاسداران را انتقال دهد. ولی این توطئه سوخت.
بعد از نقدهاي روشنگر دکتر ولايتي و جليلي درباره خسارت هاي برجام، برخي مشاوران و مديران ارشد دولتي و رسانه هاي زنجيره اي به ناسزاگويي و فحاشي به اين دو عضو هيئت نظارت بر برجام پرداختند. براي اين جماعت تفاوتي ندارد که جليلي از برجام انتقاد مي کند يا ولايتي. دستور کار اين است که با جنجال رسانه اي و فحاشي، هزينه انتقاد از برجام را آن قدر بالا ببرند که هيچ کس به خود اجازه ندهد که از برجام انتقاد کند.
    
    
سرويس سياسيآقاي روحاني چندي پيش در اظهارنظري تامل برانگيز گفته بود که پيامبر خدا(ص) و امامان معصوم (ع) را مي توان نقد کرد! از سوي ديگر دولت به هيچ عنوان نقد برجام را برنمي تابد! و هرگونه نقد را به شدت سرکوب مي کند. حال سوالي که در افکار عمومي ايجاد مي شود اين است که آيا دولت معتقد است جايگاه و منزلت برجام - نستجير بالله- از پيامبر و امامان عليهم السلام بالاتر است؟!
    
در روزهاي گذشته اظهارات برجامي «علي اکبر ولايتي» و «سعيد جليلي» از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام و هيئت نظارت بر اجراي برجام با واکنش گسترده مقامات دولت و رسانه هاي زنجيره اي مواجه شد.
    
علي اکبر ولايتي-9 خرداد- در نشست «تجربه ماندگار» گفته بود: «يک اشکال برجام نداشتن متن فارسي بود که احساس حقارت به انسان دست مي داد. حتي عهدنامه هاي گلستان و ترکمانچاي هم با آن متن ذلت بار نسخه فارسي داشتند اما درباره برجام اينهم انجام نشد...در ماجراي برجام نان و آب مردم را به برجام گره زدند و همه جاي کشور تعطيل بود...دکتر مصدق به آمريکا خوش بين بود و رفت تا از حق ايران دفاع کند و معتقد بود که چون آمريکايي ها عليه انگليس در گذشته انقلاب کردند پس انقلابي هستند، اما ترومن (رئيس جمهور وقت آمريکا) آب پاکي را روي دست مصدق ريخت. بعدها ترومن يک ميانجي به نام هريمن را به ايران فرستاد و دکتر مصدق در نطق مجلس گفت که هريمن کسي نيست که اعتبار خود را از بين ببرد. مثل همان خوش بيني که برخي دوستان امروز ما به کري و اوباما داشتند و مي گفتند زير حرفشان نمي زنند...در داخل کشور هم جناح و تفکري وجود داشت که مي گفت براي راحت زندگي کردن و معيشت خود را با غربي ها درنيندازيم. بعضي ها در ظاهر مي گفتند از مذاکرات ضرر نمي کنيم. حتي افرادي هم تحت عنوان دلسوزي مي گفتند که هسته اي چيز خاصي نيست! مثل علي رزم آرا(نخست وزير پهلوي) که مي گفت ايراني ها نمي توانند يک لول هنگ (آفتابه سفالي) بسازند. اينها رزم آراهاي عهد ما بودند که ديپلماسي لول هنگ را بازي مي کردند».
    
سعيد جليلي نيز-9 خرداد- در همايش «گفتمان هسته اي مقام معظم رهبري» در قم گفته بود:«برجام مانند اين بود که يک ماشين يک ميليوني را به مبلغ يک ميليارد خريداري کنيم اما طرف مقابل بعد از آنکه بخشي از پول را از ما گرفت، از دادن ماشين خودداري کند و با ماشين فرار کند و بعد شرکاي او به شما بگويند بايد بقيه اقساط ماشين را بدهيد و بعد هم گفته شود يک مزاحم از معامله خارج شد! و بعد هم بگويند اگر برجام ايراد داشت پس چرا آمريکا از آن خارج شد؟ مهم ترين ايراد برجام همين است که ايران بايد تعهدات کامل خود را اجرا کند اما نه تنها ضمانتي براي اجراي تعهدات آمريکا وجود ندارد بلکه وقتي بر شرارت هاي خود مي افزايد گفته شد دستاورد برجام شکست اخلاقي آمريکاست!... اينکه اوباما بعد از برجام گفت اگر توافق صورت نمي گرفت، تحريم ها خود به خود فرو مي پاشيد عين واقعيت است.براساس اعلام رسمي مسئولين وقت وزارت نفت و اذعان مسئولين فعلي در سال هاي 90 تا 92 در اوج تحريم ها بيشترين سکوهاي نفتي در حال فعاليت بودند که اين مسئله باعث تعجب دشمنان شده بود».
    
    
فحاشي به جاي پاسخ کارشناسي
    
بعد از نقدهاي روشنگر آقايان دکتر جليلي و ولايتي درباره خسارت هاي برجام، برخي مشاوران و مديران ارشد دولتي نظير حميد ابوطالبي، حسام آشنا، حميد بعيدي نژاد و انبوه رسانه ها و سايت ها و کانال هاي دولتي ترشرويي به خرج داده و به زعم خود با هتاکي و ناسزاگويي و متلک پراني، از خجالت آن دو عضو هيئت نظارت بر برجام در آمدند.
    «
حميد ابوطالبي» مشاور رئيس جمهور و معاون سابق سياسي رئيس جمهور در توئيت خود در واکنش به اظهارنظر دکتر جليلي با عصبانيت نوشت: «شما شش سال پيش پشت فرمان اين ماشين بوديد؛ آنقدر از چراغ قرمز گذشتيد، ورود ممنوع رفتيد، توقف مطلقا ايستاديد و...تا خسارت ها و جريمه هاي آن هزار برابر قيمت ماشين شد، سپس ماشين را به دره فصل هفت منشور انداخته و گفتيد اينها کاغذ پاره است. اين ارثيه دوران شوم ماشين بازي و تمرين رانندگي جنابعالي است».
    
کار به جايي رسيده است که مشاوران رئيس جمهور حاضرند که اتهامات سخيف مقامات آمريکايي و رژيم صهيونيستي عليه کشورمان را تکرار کنند اما اشتباه خود را نپذيرند.
    
آقاي ابوطالبي همنوا با رويکرد زورگويانه و سخيف اسرائيل و آمريکا، بهره مندي ايران از غني سازي 20 درصد و استفاده از رآکتور آب سنگين و بکارگيري صنعت هسته اي در داروسازي در پيش از دولت روحاني را عبور از چراغ قرمز و واردشدن به منطقه ورود ممنوع معرفي کرده و خرده گرفته است که چرا بدون اجازه کدخدا! در صنعت هسته اي پيشرفت کرده ايم!
    
آقاي روحاني تاکيد کرده بود که با امضاي برجام، در دي ماه 94 تمامي تحريم هاي ضدايراني يکباره لغو خواهد شد و نه تعليق اما پس از امضاي برجام، نه تنها تحريم ها لغو نشد، بلکه با قوانيني همچون آيسا و کاتسا 2017(مادر تحريم ها) دامنه آن گسترده تر شد. اما با اين حال،مشاوران دولت با بي اخلاقي، اين نتيجه خسارت بار برجام را به گذشته حواله مي دهند.
    
    
مشاوران ناآشنا!
    
حسام آشنا ديگر مشاور روحاني نيز به سخنان جليلي واکنش نشان داده و مطلبي عليه وي منتشر کرد. آشنا نوشت: «به سخنان اوباما که براي مصرف داخلي در آمريکا بيان شده استناد مي کنيد و آن را براي مصرف داخلي در ايران خرج مي کنيد. سخنان ظريف را که براي مصرف خارجي در آمريکا بيان شده را هم براي مصرف داخلي در ايران خرج مي کنيد. در دوران مذاکرات هم به زبان داخلي با طرف خارجي سخن مي گفتيد. ظاهرا شما کلا مرد سياست داخلي هستيد نه سياست خارجي... بيشترين تعداد سکوهاي نفتي که در حال فعاليت بودند چه مقدار نفت توليد مي کردند؟ چه مقدار نفت صادر مي شد؟ چقدر زير قيمت صادر مي شد؟ چقدر پول آن باز مي گشت و وارد اقتصاد مي شد؟ چند بابک و رضا و... از آن ارتزاق مي کردند؟ اگر سفرها و بازديدهاي تبليغاتي و پيش انتخاباتي اجازه داد لطفا کتاب هنر تحريم ها نوشته نفيو معمار تحريم هاي ايران را مطالعه کنيد. بعد از خواندن اين کتاب با وجدانتان خلوت کنيد و ببينيد دشمن دانا و دوست نادان چه بر سر کشور آوردند».
    
بهتر بود که آشنا قبل از نگارش پاسخ خود نگاهي به آمارهاي رسمي دولت مي انداخت بانک مرکزي در دي ماه 1393 در گزارش «خلاصه تحولات اقتصادي کشور در سال 92»، متوسط صادرات نفت ايران را به نقل از وزارت نفت، 1606 هزار بشکه در روز اعلام کرده است که در سال 90 صادرات نفت 2033 هزار بشکه بوده است؛ يعني طبق آمار بانک مرکزي، تحريم ها تنها 20 درصد صادرات نفت و حدود 10 درصد توليد نفت را کاهش داده بود. اين آمار در «ترازنامه انرژي سال 92» که در تابستان 94 توسط وزارت نيرو منتشر شده است نيز تقريباً تاييد شده است. طبق آمار بانک مرکزي، ايران 1705 هزار بشکه در روز نفت و فرآورده نفتي مي فروخته است و طبق آمار ترازنامه انرژي 1606 هزار بشکه در روز فروخته شده است.
    
به گزارش رجا، طبق آمار بانک مرکزي صادرات غيرنفتي در سال 92 تغيير چنداني چه از نظر وزني و چه از نظر ارزشي تغيير چنداني با سال هاي قبل از آن نکرده است. بانک مرکزي در آمار خود، آمار واردات سال 91 و 92 را 68 و 63 ميليارد دلار گزارش داده است و در مجموع در اين دو سال با وجود تحريم بانک مرکزي، بيش از 130 ميليارد دلار خريد از بازارهاي جهاني انجام شد. آنچه در تحريم هاي جديد آمريکا نسبت به گذشته وجود داشت محدوديت هاي ايجاد شده در نقل و انتقالات مالي و رديابي مراودات تجاري با ايران بوده است. در صورتي مشکلي در نقل وانتقالات مالي وجود نداشته باشد، ديگر تحريم ها بي اثر خواهد بود. همان گونه نفيو در کتاب خود بيان مي کند که تا قبل از سال 1390 در مورد اثربخشي تحريم ها بر ايران ترديد وجود داشت.
    
استناد آشنا به کتاب هنر تحريم ها براي رد ادعاي اوباما، نشانگر فقدان سطحي ترين اطلاعات در بين دولتمردان دولت روحاني مي باشد. هر چند صداقت نويسنده اين کتاب مورد ترديد است و در متن کتاب به صورت متعدد اتهام هاي بي اساس آمريکا عليه ايران به عنوان فرض صحيح بيان مي شود و اطلاعات اين کتاب به خصوص در حوزه اقتصادي چندان دقيق نيست اما مطالعه اين کتاب بسيار مفيد هست. نکته جالب اينجاست برخلاف نظر آشنا، نفيو در اين کتاب ادعاي اوباما بر بي اثر شدن تحريم ها را تکرار کرده است. از فردي در جايگاه آشنا که رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک رياست جمهوري و مشاور رئيس جمهور مي باشد انتظار است که حداقل مطلبي که به آن استناد مي نمايد را با دقت خوانده باشد. اگر رئيس مرکز تحقيقات يک دولت اينگونه يک کتاب را مطالعه کند بايد سندي مانند برجام نتيجه آن دولت باشد و صرفاً امضاي کري تضمين برايشان شود.
    
راه مقابله با تحريم هاي آمريکا، مذاکره و دادن امتيازهاي بي شمار نيست بلکه بازي نکردن در نقشه بازي آنها است. در کتاب «Securing American Interests: A New Era of Economic Power» که توسط 21 کارشناس حوزه تحريم مالي در «بنياد دفاع از دموکراسي» در سال 2017 منتشر شد و نسبت به کتابي که آشنا معرفي کرده است به مراتب قوي تر مي باشد، تصريح شده است که قدرت اقتصادي آمريکا به مهم ترين ابزار امنيت ملي آمريکا تبديل شده است و اين قدرت ناشي از قدرت دلار و توانايي آمريکا براي تنظيم استانداردهاي اقتصادي و مالي در جهان است.
    
بنابراين براي مقابله با اين نوع قدرت آمريکا بر هم زدن نقشه آمريکا و بازي نکردن در آن است و سيستم مالي کشور را نبايد در هنجارهايي که آمريکا طراحي کرده است درگير کرد. براي مثال استفاده از پيام رسان هاي بومي و يا منطقه اي با کشورهاي همسو يکي از مسيرهاي مقابله با اين طراحي آمريکا است نه اينکه دولت مردان کشور را به سوي گير افتادن در طراحي جديد آمريکا سوق دهند و عضويت ايران در کنوانسيون هاي بين المللي را راهکار معرفي کنند.
    
    
پادشاه برجام!
    
براي دولتمردان و رسانه هاي زنجيره اي تفاوتي ندارد که جليلي از برجام انتقاد مي کند يا ولايتي. دستور کار اين است که با جنجال رسانه اي و فحاشي، هزينه انتقاد از برجام را آن قدر بالا ببرند که هيچ کس به خود اجازه ندهد که از برجام انتقاد کند.
    
آنچه بر اين جماعت گران آمده، تشديد ريزش عوام و خواص در باره نگاه خوش بينانه به توافق خسارت بار و يکطرفه برجام است. براي طيف برجام زده و قائل به اجراي توافق يکطرفه به هر قيمت، خيلي دردناک است که دکتر ولايتي وزير اسبق امور خارجه و حامي مذاکره و توافق در انتخابات 92، اکنون از دايره گفتماني خوش بين به توافق با غرب خارج مي شود و با جدا کردن مسير خود از روحاني، در داخل مدار گفتماني انقلاب (بي اعتمادي به آمريکا و غرب) و در کنار دکتر جليلي مي ايستد.
    
آنها مي دانند که ولايتي نسبت به ظريف شان استادي و پيش کسوتي دارد و امثال ظريف در وزارت خارجه دکتر ولايتي رشد کرده اند. بنابراين در نگاه طيفي از مخاطبان، تشکيک و تخطئه کارنامه خسارت بار برجام توسط ولايتي، لطمه اي شديد براي برجام زدگان خواهد بود. اما مي توان خود را به زحمت نينداخت و فقط چند جمله در جواب امثال آشنا و ابوطالب نوشت.
    
لازم نيست حاميان برجام بي خودي کف بر لب بياورند و پرخاشگري کنند. مردم در متن زندگي خود، آثار برجام را با پوست و گوشت خود حس مي کنند. رکود اقتصادي از بين نرفته که رفته و چرخ کارخانه ها که مي چرخيد، اکنون تندتر مي چرخد! بيکاري کم نشده که شده و دارندگان شغل هم که به جمع بيکاران نپيوسته اند! به قول آقاي روحاني فقط دو ميليون نفر بلکه بيشتر، در فضاي مجازي سر کار نرفته اند که رفته اند!
    
دلار 3300 توماني همان گونه که وعده داده مي شد، ارزان نشده و به 1000 تومان کاهش نيافته، که ارزان شده است! نرخ تورم کم نشده و به 8 درصد کاهش نيافته که کاهش يافته و مردم نمي دانند با زيادي حقوق و درآمدشان چه بکنند! هر کس هم بگويد اين حرف ها دروغ است و پادشاه برجام لخت است، شک نکنيد که مشکل اخلاقي دارد! حالا اگر جرئت داريد کلمه اي درباره برجام بگوييد!