روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه  25 دیماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " وظيفه خطير كشورهاي اسلامي در قبال شرايط ويژه سوريه"
"اگر تنها شانسی برای رئیس جمهور جنایتکار سوریه  باقی مانده باشد. قطع رابطه ی  کامل با حکاکمان ایران و نوری مالکی نخست وزیر مزدور وخائن عراق و حزب الله لبنان و آزاد نمودن بازداشت شدگان وقایع اخیر سوریه می باشد . در غیر اینصورت هرچه زمان به جلو می رود شانس سقوط وی فطعی تر می شود و سرنوشت مشابه سرهنگ قذافی برایش رقم زده خواهد شد"
 سرمقاله نویس نگران سرنوشت بشار اسد جنایتکار رئیس جمهور سوریه بدون آنکه بگوید که جرم مردم بی گناه معترض سوری چیست که  روزانه  کشته  می شوند؟ یا اینکه  وی اشاره  کندکه پاسدار قاسم سلیمانی کییست وچه رابطه ای با سپاه قدس دارد و این سپاه در عراق مرتکب چه جنایات واعمال تروریستی شده است؟همچنین اکنون سپاه قدس در سوریه چکارمی کنند ؟یا اینکه بگوید که دیدار اخیرپاسدار قاسم  سلیمانی تروریست عاشق شهادت با دیکتاتورجنایتکار بشار در دمشق  برای چه بود و چه رهنمود سربکوب معترضان منتقل نمود ؟ یا این دیدارچه رابطه ای  با کامیون های حامل سلاح از ایران به مقصد سوریه که در ترکیه توقیف شده  داشته است؟ بلی چرا سرمقاله نویس اینگونه مسایل را سانسور کرده است واز موضع نماینده  ی ملت وگوینده دولت سوریه سایر کشورهای اسلامی ومنطقه  را مخاطب خود قرار داده است . اگر چنانچه وی مدافع ملت سوریه است . سئوال است که اختلاف ملت سوریه با ملت ایران و سایر ملت های دیگر ملت مسلمان همچون عراق چیست؟ چرا  وی به جای این چنین  از  رئیس جمهور دیکتاتور وجنایتکار سوریه حمایت از  مردم ایران وعراق دفاع  و حمایت نمی  کند؟:
"بعد از سخنراني دو ساعت و نيمه بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه، حملات مخالفان و دشمنان خارجي به وي تندتر شده و در داخل گروه‌هاي معارض بر تحركات خود افزوده‌اند و حتي حملات مسلحانه به نيروهاي دولتي را شدت بخشيده‌اندبا اينكه بشار اسد در سخنراني خود، صف تروريست‌ها را از صف مخالفان سياسي جدا كرده و به مخالفان وعده مشاركت در مناصب دولتي، تجديدنظر در قانون اساسي و انجام اصلاحات داده است، مخالفان وي، اعم از مخالفان سياسي و سايرين، او را به وقت كشي متهم كرده و بر تصميم جدي خود به ادامه مخالفت و تظاهرات و هر كار ديگري كه از دستشان برآيد پافشاري نموده‌اند. آنها حتي اتحاديه عرب را به يكجانبه نگري و تلاش در جهت خريدن وقت براي بشار اسد متهم كرده و خود را از نظارت اين اتحاديه بي‌نياز دانسته‌اندآمريكا و رژيم صهيونيستي نيز با نگاه منفي به اوضاع سوريه، تلاش مي‌كنند زمينه را براي تنگ‌تر كردن حلقه محاصره بشار اسد فراهم نمايند. ابزارهائي از قبيل تحريم، تهديد نظامي، طرح پرواز ممنوع و تحريك دولت تركيه به فاصله گرفتن بيشتر از دولت سوريه و حتي وارد آوردن فشار بر نوري مالكي براي موضعگيري عليه بشار اسد، از اهرم‌هائي هستند كه غربي‌ها براي رسيدن به اهداف خود در سوريه، بكار مي‌برند. وزارت خارجه آلمان نيز اعلام كرده جمعي از كاركنان سفارت اين كشور در دمشق تاكنون سوريه را ترك كرده‌اند تا در جنگ داخلي قريب الوقوع دچار مشكل نشوند و بخش‌هاي حقوقي و كنسولي سفارت آلمان در دمشق نيز ظرف چند روز آينده به خدمات خود پايان خواهند داد:
در ادامه سرمقاله نویس نمی گوید  اگر روس ها اینکاره هستند که می خواهند در دقاع از رئیس جمهور دیکتاتور  سوریه مقابل آمریکا بایستند. پرسش است که چرا از صدام حسین دفاع وحمایت و پشتیبانی  نکردند که منافع نظامی واقتصادی ونفتی بسیار هنگفت داشتند؟ یا اینکه چرا از سرهنگ قذافی دفاع نکردند که  دارای منافع کلان نفتی ونظامی در این کشور بودند؟ بنابراین در سوریه که دارای منافعی نمی باشد جز اینکه این حضور در سواحل آبی سوریه تعبیر به دفاع از سوریه  شده است . در صورتیکه این حضور آبی روسیه در سواحل سوریه نوعی پاسخگویی به آمریکا وغرب می باشد که چرا از معترضان خیابانی اخیر دوما در روسیه حمایت می کنند؟ یا اینکه توضیح دهد عراق ولبنان دارای چه قدرت مهمی در منطقه می باشند که اسامی شان را در کنار روسیه و رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران جزو حامیان بشار اسد جنایتکار لیست کرده و افزوده  است که این حمایت مانع تا کنون سقوط بشار اسد شده است؟ در ادامه  از موضع ضد  آمریکایی و اسراییلی این چنین تعیین تکلیف برای کشور های اسلامی  منطقه کرده است که چرا  در دفاع از رئیس جمهور سوریه وارد  عمل جدی نمی شوند وبرای بازگشت آرامش به  سوریه طرح  ارائه نمی دهند:
"در مقابل، دولت روسيه بر حمايت خود از بشار اسد افزوده و علاوه بر اعزام يك ناو جنگي خود به سواحل سوريه، رسماً اعلام كرده به آمريكا و غرب اجازه نخواهد داد طرحي را كه در ليبي پياده كرده‌اند در سوريه نيز پياده كنند. مقامات مسكو با جملاتي كه به روشني بيانگر خشم آنها بود به آمريكا و ديگر اعضاي ناتو هشدار دادند سوريه خط قرمز روسيه است و هرگز نخواهند گذاشت آنچه ناتو بر سر قذافي آورده بر سر بشار اسد نيز بياوردبه نظر مي‌رسد آنچه تاكنون موجب ناكامي قدرت‌هاي غربي براي يكسره كردن كار بشار اسد شده، موانعي از قبيل مخالفت صريح روسيه از يكطرف و روابط قوي و استراتژيك تعدادي از قدرت‌ها و دولت‌هاي منطقه همچون ايران، عراق و لبنان با دولت سوريه است.با اينهمه، اكنون به نظر مي‌رسد غرب براي براندازي حكومت سوريه و كنار زدن شخص بشار اسد، عزمي جدي دارد. آمريكا، رژيم صهيونيستي و تعدادي از دولت‌هاي اروپائي براي تحقق اين تصميم خود به هر ابزاري متوسل مي‌شوند و از انجام هيچ اقدام خلافي ابا ندارند. وقت آنست كه آن دسته از دولت‌ها‌ي منطقه كه نسبت به خطر نفوذ آمريكا و قدرت گرفتن رژيم صهيونيستي در منطقه حساس هستند، با جديت تمام وارد عمل شوند و با بررسي راه‌هاي مختلف براي جلوگيري از عملي شدن اهداف غربي‌ها در سوريه، به طرحي مطمئن كه تضمين كننده آينده اين كشور باشد برسند. براي اين كار هنوز فرصت باقي است و اگر دولت‌هاي پيراموني سوريه به ويژه ايران، عراق و لبنان به صورت هماهنگ وارد صحنه شوند و دولت تركيه را نيز از وسوسه‌هائي كه اكنون گرفتار آنست نجات دهند، مي‌توانند طرح غرب را خنثي كنند و ثبات را به سوريه برگردانندطرحي كه مي‌تواند آرامش را به سوريه برگرداند و حكومت دمشق را از مشكلات كنوني نجات دهدواقعيت اينست كه غرب با هدف تقويت رژيم صهيونيستي در شرايطي كه اين رژيم به خاطر وقايع مهم جهان عرب، در بحران بسر مي‌برد، تصميم دارد حكومت سوريه را از سر راه بردارد. سقوط حكومت سوريه به همان اندازه كه به سود رژيم صهيونيستي و آمريكاست، به زيان كشورهاي اسلامي به ويژه مخالفان آمريكا و صهيونيسم در منطقه است. بنابر اين، در اين نبرد واقعي كه براي امت اسلامي حياتي است، دولت‌هاي اسلامي نبايد در انجام وظيفه خطيري كه برعهده دارند كوتاهي كنند. اگر اين وظيفه امروز انجام نشود، قطعاً فردا بسيار دير است"
در خاتمه اینکه مشخص نیست که چرا سر مقاله نویس بطور عمد تلا ش می کند تاکه حقیقت را نه کتمان که وارونه  نماید . یعنی اذعان نمی کند که مشکل اصلی که بشار اسد با آن مواجه شده است ریشه اش  گره زدن ریش  خود با ریش رهبر ولی وقیح و هم پیمان شدن با رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی است که بانکدار تروریست جهانی می باشد . آنگونه که بدلیل دریافت نفت مجانی وارزان استقلال وقدرت عمل واراده ی ملی اش را  برای حاکمان ایران به  حراج گذاشته و آنچنان وابسته شده  که مجبور شده است بنا بر خواست حاکمان ایران از حزب الله لبنان حمایت کند تا دست سپاه  پاسداران به خصوص سپاه قدس برای برپایی جنگ 33 روزه باا سراییل از طریق حزب الله لبنان باز شود تا بتوانند از بحران هسته ای بطور مقطعی عبور کنند . همچنین از طرف دیگر بنا بر رهنمود وفشار حاکمان ایران سوریه تن به حمایت از حماس وجهاد اسلامی فلسطین داد تا هم علیه ی ساف موضع گیری خصمانه کنند . هم بستر ساز جنگ داخلی و برادر کشی وجدایی نوار غزه شود و در نهایت جنگ 22 روزه با اسراییل راه اندازی شود . بعلاوه کشور های عربی به خصوص کشور های شورای همآهنگی خلیج فارس رابطه ی خودشان را سوریه تیره کرده اند که چرا  رئیس جمهور سوریه  خودش را ارزان به حاکمان ایران فروخته و سنگ اندازی با روند مذاکرات صلح خاورمیانه می کند . از سوی دیگر سوریه پل عبور  برای حاکمان  شده است  هم در عراق هم در لبنان حضور پررنگ  داشته باشند .هم کشورهای عربی را تهدید وتحقیر کنند .مهمتر اینکه روابط حاکمان ایران با سوریه  موجب شده  است تا که با تلاش بیشتر به اهداف نظامی هسته ای با جدیت ادامه دهند .بنابراین اگر تنها شانسی برای رئیس جمهور جنایتکار سوریه  باقی مانده باشد. قطع رابطه ی  کامل با حکاکمان ایران و نوری مالکی نخست وزیر مزدور وخائن عراق و حزب الله لبنان و آزاد نمودن بازداشت شدگان وقایع اخیر سوریه می باشد . در غیر اینصورت هرچه زمان به جلو می رود شانس سقوط وی فطعی تر می شود و سرنوشت مشابه سرهنگ قذافی برایش رقم زده خواهد شد.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه  25 دیماه سال 1390
وظيفه خطير كشورهاي اسلامي در قبال شرايط ويژه سوريه