(فیلم) غذاهایی برای یک خواب راحت



در این ویدیو ۵ نوع غذای مفید که به خواب راحت شما کمک می کنند معرفی شده اند. 1- ماهی ها: ماهی ها به دلیل داشتن ویتامین B6 به شما برای داشتن خواب راحت کمک می کنند. ۲- غلات غنی شده: این مواد هم مانند ماهی ها دریافت ویتامین B6 را افزایش می دهند. ۳- موز: موز سرشار از پتاسیم و ویتامین B6 است. ۴-غذاهایی که دارای کلسیم هستند مانند ماست. ۵- غذاهای دارای منیزیوم

(فیلم) درگیری شدید در زمین هاکی



(فیلم) تی شرت هوشمند مسیر یاب


این تی شرت هوشمند که سیگنال Sygnal نام دارد می تواند تعداد قدم های کاربر، میزان کالری سوزانده شده، طبقات پیموده شده را اندازه گیری و شمارش کند و همچنین مسیر را به کاربر نشان دهد.

(صوت) موسیقی فوق العاده فیلم لالالند


(فیلم) رقص موزیکال آب در دبی



کلیپ رقص آب بسیار زیبا در دبی بر اساس یکی از معروفترین ترانه های "ام الکلثوم”; یکی از زیباترین و بزرگترین رقص های موزیکال آبی در دبی قرار دارداین فواره های که یکی از پیشرفته ترین سیستم های مدیریت هماهنگ را دارا می باشند چهره این شهر توریستی را در ذهن بازدیدکنندگان حک خواهد کرد.

(فیلم) خوردن بچه موش زنده در چین

لابد جزواقلام بنجولی که از سوی چین به ایران صادر می کند این نوع غذای بسته بندی شده هم وجوددارد.
مدتی است دربرخی از رستوران های چینی نوزاد تازه متولد شده، بصورت زنده سرو میکنند و ظاهرا علاقه مردم هم به آنها کم نبوده، در ضمن یکی از وعده های اصلی غذایی چینی به حساب می آید.

گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها  قسمت سوم 11 اسفند -95
محمدعلی طاهری سرکرده عرفان حلقه، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی احمدزاده، محاکمه و قرار شد در جلسه بعدی دادگاه، فایل صوتی اظهارات وی بررسی شود.
به گزارش تسنیم، سید محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع طاهری با اعلام این خبر گفت: جلسه رسیدگی به پرونده موکل، روز گذشته (دوشنبه) در شعبه 26 دادگاه انقلاب برگزار و در نهایت هم جلسه دادگاه تجدید شد.
این وکیل دادگستری اضافه کرد: در این جلسه هم بحث افساد‌فی‌الارض مطرح بود و همان کیفرخواست سال 93 قرائت شد که استدلال کردیم مبنای قانونی ندارد زیرا دیوان عالی کشور قبلاً حکمی را که بر اساس این کیفرخواست صادر شده، نقض کرده است.
وکیل مدافع طاهری افزود: کارشناسان پرونده در جلسه دادگاه اعلام کردند که مسائل مطرح شده در استفتائات، در فایل‌های صوتی آقای طاهری وجود دارد. طاهری نیز اعلام کرد در صورتیکه که فایل‌های صوتی به همراه تصویر باشد، قبول دارد.
علیزاده طباطبایی گفت: در نهایت قرار شد در جلسه بعدی دادگاه، فایل‌های صوتی منتسب به آقای طاهری مورد بررسی قرار گیرد و به همین خاطر جلسه دادگاه تجدید و به هفته آینده موکول شد.
محمد‌علی طاهری سرکرده فرقه عرفان کیهانی یا حلقه در ایران است که 14 اردیبهشت ماه سال 90 بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به‌اتهام توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار، به 5 سال حبس، پرداخت 900میلیون تومان جزای نقدی و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
افساد فی‌الارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود که در ارتباط با این اتهام به اعدام محکوم شد اما شعبه 33 دیوان عالی کشور آن را نقض کرد.
عبدالرضا شیخ الاسلامی به عنوان رییس ستاد انتخاباتی حمید بقایی معرفی می شود.
به گزارش ایسنا، سایت دولت بهار با اعلام این خبر نوشته است:
در همین زمینه و با توجه به اعلام کاندیداتوری حمید بقایی در انتخابات ریاست جمهوری و تاکید محمود احمدی نژاد مبنی بر ممنوعیت فعالیت انتخاباتی اعضای  شوراهای تبیین مبانی انقلاب و بازخوانی آرمانهای امام(ره)، عبدالرضا شیخ الاسلامی،  علی ذبیحی، سیدحسن موسوی و علی اکبر جوانفکر، استعفای خود از شورای مرکزی تبیین مبانی انقلاب و بازخوانی آرمانهای امام(ره) را تقدیم دکتر احمدی نژاد کردند تا در فعالیتهای انتخاباتی حمید بقایی کمک و یاری رسانند.

متن استعفای این افراد بدین شرح است:

بسمه تعالی
برادر ارجمند جناب آقای دکتر احمدی نژاد
سلام علیکم

همراهی و همگامی با حضرت عالی در شورای مرکزی تبیین مبانی انقلاب و بازخوانی آرمانهای امام (ره) و رهبری طی سه سال گذشته توفیق بزرگی بود که خداوند متعال را بر این موهبت شاکر و سپاسگزاریم.

اینک در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اعلام نامزدی برادر عزیزمان جناب آقای حمید بقایی ، اینجانبان وظیفه خود دانستیم که جهت کمک به ایشان در این عرصه مهم و سرنوشت ساز به صحنه آییم.

از آنجایی که حضرت عالی پیشتر ،فرموده بودید که این شورا اهداف اتنخاباتی را تعقیب نمی کند، در امتثال منویات جناب عالی اجازه می خواهیم که از شرکت در جلسات و فعالیت های مربوط به این  شورا معاف گردیم.

یقینا این تصمیم صرفا بر اساس احساس وظیفه دینی و انقلابی و در راستای ترویج گفتمان امام و ارزشهای انقلاب بوده و ان شاءالله در هر موضع و سنگری که باشیم خادم مردم ، سرباز انقلاب و مطیع رهبری عزیز و بزرگوار خواهیم بود.
رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه ایران در حال یک جهش بزرگی است، گفت: صنعت هسته ای با قدرت درحال پیشرفت است.

به گزارش ایرنا، «علی اکبر صالحی» شامگاه سه شنبه در همایش ایران فرهنگی درجهان امروز که در تالار وحدت برگزار شد، افزود : مذاکرات هسته ای زمانی که به نتیجه رسید برای شخص بنده بسیار غرور آفرین بود، زیرا به پشتوانه مردم توانستیم موفق شویم.

معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به اینکه صنعت هسته ای در وضعیت بسیار مطلوبی به سر می برد، افزود: نباید انتظار داشته باشیم، وضعیت اشتغال و معیشت نیز در مدت کوتاه حل و فصل شود.

صالحی در خصوص مذاکرات هسته ای و برجام و اینکه چرا مذاکرات به وجود آمد و مورد چالش قرار گرفت، اظهار کرد: اینکه عده ای می گویند، برجام چه کار کرده،حرف بی انصافی است. برجام منجر شده است که امروز در زمینه نفتی، حمل و نقل دریایی بسیار موفق باشیم.

وی با بان اینکه در خیلی از مواقع در ظرفیت های شخصی و اجتماعی دچار اوهام می شویم و همین ما را دچار مشکل می کند، گفت: امید یکی از محرک های اجتماعی و فردی است و باید همواره امیدوارانه به آینده بنگریم، باید توجه کنیم که ما یک ملت داریم و یک دولت، اما همواره ملت از دولت می پرسند، اما باید دولت ها نیز گاها از مردم مطالبه کنند.

معاون رئیس جمهوری با اشاره به اینکه هنر در جامعه به مفهوم ایجاد زمینه چرخش همه امور به مفهوم نرم و آسان است، افزود : انقلاب مانند موجود زنده است، قطعا رخدادها در انقلاب نیز برآیندی از محرک ها هستند.

رئیس سارمان انرژی اتمی گفت: پس از انقلاب تلاش کردیم به سمت بالندگی حرکت کنیم، در این مسیر نیز با موانعی مواجه هستیم، اما ملت ما توانسته با تدبیر از تمام این گردنه ها عبور کند.

صالحی با بیان اینکه در تحلیل انقلاب باید همواره به تقدیر و تدبیر توجه کرد، افزود: ملت ما در تاریخ بسیار با ثبات بوده است، پس از انقلاب نیز در مسیر بالندگی حرکت کردیم، اما از این پس باید در مسیر فرهیختگی حرکت کنیم.

معاون رئیس جمهوری درباره دلیل و چرایی به وجود آمدن پرونده هسته ای ایران گفت:موضوع پرونده هسته ای ایران به دلیل انقلاب و ایدئولوژی انقلاب بود و دشمنان به دلیل شیوه و نشر حکمرانی انقلابی با کشور ما مقابله می کنند.

وی ادامه داد: دشمنان در برابر ما راه جنگ، نزاع داخلی، تحریم و حتی تهدید را هم پیش گرفتند و درآخر نیز از در تعامل وارد شدند تا بتوانند از این طریق به ما نفوذ کنند.

صالحی همچنین در خصوص تعداد سانتریفیوژها گفت: امروز به اندازه نیاز و ظرفیت خود این محصول را داریم و نیازی نبود 20 هزار سانتریفیوژ را حفظ کنیم.
روسیه و چین قطعنامه تحریم علیه دولت سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد را وتو کردند.به گزارش ایسنا، پیش‌نویس این قطعنامه خواهان تحریم ۱۱ شهروند و ۱۰ نهاد و موسسه سوری با ادعای دست داشتن در حملات شیمیایی سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ بود.سرلشکر جمیل حسن، رییس اطلاعات نیروی هوایی سوریه و سرلشکر ساجی جمیل درویش، فرمانده عملیات نیروی هوایی سوریه در بین افرادی هستند که پیش‌نویس قطعنامه خواستار تحریم آنها شده است.آمریکا ماه گذشته ۱۸ مقام نظامی سوریه را به اتهامات مشابه مشمول تحریم کرد.اگر این قطعنامه تصویب می‌شد، اموال این افراد که اکثرا مقامات نظامی هستند مسدود شده و حق سفر از آنها گرفته می‌شد.این قطعنامه همچنین فروش بالگرد و تجهیزات مربوط به آن را به ارتش و دولت سوریه ممنوع می‌کرد.پیش‌نویس این قطعنامه را آمریکا، انگلیس و فرانسه تهیه و ارائه کردند.این نخستین اقدام مهم دولت دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا در شورای امنیت بود. با این که تصور بر این است که ترامپ قصد بهبود روابط آمریکا را با روسیه دارد، به نظر می‌رسد دو کشور در مورد سوریه موضع متضادی دارند.این هفتمین بار است که روسیه از حق وتوی خود برای حمایت از متحدش سوریه استفاده کرده است.


گزیده ها قسمت دوم

گزیده ها  قسمت دوم 11 اسفند -95
کیهان نوشت: همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، «فروشنده» جایزه فیلم غیرانگلیسی زبان هشتاد و هشتمین مراسم اسکار را دریافت کرد. این درحالی بود که پیش از برگزاری مراسم یاد شده و در دو مرحله، رقبای اصلی این فیلم مانند «او» از فرانسه، «نرودا» از شیلی، «خولیتا» از اسپانیا و ... در میان شگفتی منتقدین و کارشناسان سینمایی از گردونه رقابت‌های سینمایی حذف شده بودند!
دلارهای نفتی امیر قطر توسط موسسه «انستیتو فیلم دوحه» که بخشی از سرمایه‌گذاری این فیلم را برعهده داشتند، باعث شد تا فیلم «فروشنده» یکه و تنها و فقط با حضور یک رقیب جدی به نام «تونی اردمن» به میدان نهایی برسد.
سال گذشته نیز دلارهای همین موسسه قطری فیلم‌هایی مانند «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، «آدمکش» (از تایوان) و «کبوتری روی شاخه نشست» (برنده جایزه اول جشنواره ونیز) را از گردونه اسکار حذف نمود تا تولیدات بسیار ضعیف خود مانند «ذئب» از اردن و «موستانگ» از ترکیه را به مراسم اسکار برساند و پیش از آن نیز فیلم «تمبوکتو» از موریتانی را اسکاری نموده بود.ویژگی مشترک فیلم‌های یاد شده، ارائه تصویری تاریک و فلاکت بار از جوامع اسلامی و وارونه نمایاندن اسلام به عنوان ریشه خشونت‌ها و تباهی‌ها و بی‌عدالتی‌ها در این‌گونه جوامع  بود.
آنچه که تقریبا از ابتدای پیدایش سینما در غرب و از دوران سینمای صامت (مانند «رقص هفت زن محجبه» ساخته «توماس آلوا ادیسون» و «عرب مسخره» ساخته «ژرژ ملیس» در سال 1897) تا امروز بیش از هر موضوعی به چشم آمده و فیلم‌هایی همچون «تک تیرانداز آمریکایی» و «13 روز در بنغازی» (که در اسکار امسال نیز نامزد دریافت جایزه بود) که با تروریست نمایاندن مسلمانان، کشتار و قتل عام آنها را توجیه کرده‌اند، از آخرین مصادیق آن به شمار می‌آیند.
چراکه مراسم اهدای جوایز آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا موسوم به اسکار فارغ از بازی دولت‌هایی که حاکم بوده‌اند (اعم از دمکرات یا جمهوریخواه) همواره مسیری ثابت و یکسان و برگرفته از بیانیه‌ای که در نخستین تجمع بنیانگذاران آکادمی در سال 1928 و در منزل «لویی بی‌مه یر» صادر شد، داشته است. بیانیه‌ای که اساس جایزه‌ای موسوم به اسکار را مبتنی بر دو عامل معرفی کرد:۱‌-تقویت صنعت سینمای آمریکا  2- گسترش ایدئولوژی و فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان.
براساس آنچه در اسناد منتشره سازمان سیا در سال 2006 آمده، دو عامل یاد شده فوق، بعدا نیز درتعامل این سازمان و هالیوود با فرمولی که پس از جنگ جهانی دوم (تحت عنوان «جنگ صلیبی برای آزادی»)  برای سینمای آمریکا تدوین شد، وجهه عملیاتی‌تر یافت.
یعنی در تمام طول سالهایی که مراسم اسکار برگزار شده (به خصوص در سالهای اخیر) علی‌رغم موافقت یا مخالفت با دولت وقت ایالات متحده، تقریبا براساس همین فرمول عمل شده و اکثریت قریب به اتفاق آثاری که جایزه اسکار دریافت داشته‌اند، از همین فرمول آمریکایی استفاده کرده بودند.
برهمین اساس است که مثلا پس از 11 سپتامبر 2001 و در اوج تهاجم دولت نئوکنسرواتیو جرج دبلیو بوش به سرزمین‌های اسلامی، اسکارهای فراوانی به فیلم صلیبی/صهیونی «ارباب حلقه‌ها» دادندکه با قراردادن نشانه‌ها و شاخصه‌هایی مانند سپاه فیل سوارها و 9 نفره بودن یاران حلقه و مشخصات «سارون» یعنی قطب منفی ماجرا و.... براساس داستان آخرالزمانی و ضد اسلامی «جی آر.آر.تالکین»، در واقع  لشکرکشی جرج بوش به خاورمیانه را پوشش تصویری داده بود و از طرف دیگر در همین بخش فیلم‌های غیرانگلیسی زبان (که اینک فیلم «فروشنده» اسکار آن را برده) این رویه را مثلا در اسکاری کردن فیلمی به نام «حالا بهشت» (در تحقیر مردم فلسطین) و یا با تجلیل از مستندهایی درباره اشغال عراق و افغانستان توسط نظامیان آمریکایی تداوم بخشیدند.
این درحالی است که در همان دوران و در جریان برگزاری مراسم اسکار، بازار تکه پرانی و انتقاد به رئیس جمهوری وقت بسیار داغ‌تر از امروز بود تا آنجا که «شان‌پن» به شدت سیاست‌های جرج بوش را مورد انتقاد قرار داد و مایکل مور در حالی که برای فیلمش اسکار گرفته بود، روی صحنه، بوش را با جمله «شرم برتو» باد خطاب قرار داد! (گفته شد از این پس بود که مراسم اسکار اگرچه ظاهرا به‌طور زنده اما با تاخیر 7 تا 10 ثانیه‌ای و با کنترل پخش می‌شود تا چنان جملات و اظهاراتی سانسور گردد).
همچنین در اوج دوران به اصطلاح طلایی دمکرات‌ها و اوباما (که بسیار مورد علاقه نشریات زنجیره‌ای و جماعت به اصطلاح اصلاح طلب است) همچنان مانیفست اصلی اسکار و روش قبلی تداوم یافت به فیلم‌هایی مانند «محفظه رنج» (در توجیه تهاجم نظامی و اشغال عراق توسط آمریکا) اسکار بهترین فیلم اعطا شد و از فیلم‌هایی همچون «پنج دوربین شکسته» (بازهم در تحقیر ملت مسلمان فلسطین) تجلیل به عمل آمد و به آثار هلوکاستی مثل «آیدا» و «پسر شائول» (در توجیه موجودیت رژیم صهیونیستی) اسکار داده شد.
یادمان نمی‌رود که یکی از ضد ایرانی‌ترین فیلم‌های هالیوود یعنی «آرگو» به عنوان تنها فیلم ضد ایرانی دریافت‌کننده اسکار، علی‌رغم ضعف فراوان ساختاری و محتوایی، در همین دورانِ به اصطلاح طلایی،  اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد!
امسال و در هشتاد و هشتمین مراسم اسکار که فیلم همجنس گرایانه «مهتاب»، اسکار بهترین فیلم و فیلمنامه و بازیگری مرد را دریافت کرده و جوایز کارگردانی و موسیقی و آواز هم به کارگردان و آهنگساز اسراییلی تبار (دیمین چزل و جاستین هورویتز) رسیده و اسکار فیلم مستند را هم فیلم «کلاه سفیدها» برده که به اسم نمایش فعالیت عناصر امدادگر، درواقع از متحدان تروریست‌های تکفیری و همکاران داعش دفاع کرده! حالا اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان هم به فیلم «فروشنده» یا «مشتری» می‌رسد که به سفارش کمپانی «ممنتو» وابسته به اتحادیه اروپا و با سرمایه «انستیتو فیلم دوحه» (متعلق به امیر قطر از حامیان تروریست‌های تکفیری) ساخته شده و در موضوع خود، دفاع و مقابله با تجاوز و تعرض به خانه و ناموس در یک جامعه اسلامی را خشونت طلبی و نتیجه سنت‌های عقب افتاده به شمار می‌آورد.
آن هم در شرایطی که یکی از موضوعات اصلی امروز جامعه اروپا و آمریکا تعرضات و تجاوزات جنسی ذکر گردیده و این موج فزاینده تعرضات و تجاوزات جنسی در کشورهای غربی هم در گزارش سال گذشته دانشگاه استکهلم (گزارش نوردیک) ذکر گردید، هم در اقدامی نادر، در مراسم اسکار سال قبل و توسط جو بایدن معاون اول اوباما تکرار شد، هم در نامه اعتراضی 17 زن سیاستمدار فرانسه انعکاس یافت  و هم در گزارش چندی قبل «آژانس حقوق بنیادین» (اف. آر. ای) و همچنین گزارش‌های متعدد نشریات و رسانه‌های غربی مورد تاکید قرار گرفت و همین موضوع یکی دو سالی است محور بسیاری از فیلم‌های هالیوود و کشورهای اروپایی قرار گرفته (موضوع اصلی جشنواره کن امسال هم بود که چندین فیلم از جمله «فروشنده» برایش سفارش داده شد) تا اینگونه وانمود شود که اساس این تعرضات، تبعیض جنسیتی بوده و از تعصبات و سنت‌های قدیمی و تفکرات دینی برخاسته و بنابر همین رویکرد، این دسته از فیلم‌ها جوایز متعدد را هم به خود اختصاص دادند، از جمله فیلم «اسپات لایت» که سال گذشته اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد و فیلم «فروشنده» که دو جایزه جشنواره کن را گرفت و به آستانه دریافت اسکار رسید
اما برگ نهایی را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری تازه به تخت نشسته آمریکا برای»فروشنده» رو نمود وقتی با قانون جدید مهاجرتی (که اساسا اجرایی هم نشد!) صحنه را برای جایزه فیلم یاد شده ساخته و پرداخته کرد تا با یک دعوای به اصطلاح زرگری هم جایزه اسکار برای فیلم «فروشنده» تثبیت شود و هم افه اپوزیسیون نمایی هالیوود و اسکار به این فیلم و سازندگانش هم سرایت نماید!
این درحالی بود که سازنده فیلم پس از کش و قوس فراوان و بعد از اینکه علاوه بر یکی از بازیگران نقش اولش حتی بازیگر نقش چندم فیلمش نیز از مسافرت به آمریکا انصراف داد، در میان نگاههای پرسش‌گر هواداران خود، سرانجام رضایت به اعلام عدم شرکت در مراسم اسکار و به اصطلاح تحریم حضور در آن را داد!! اما خیلی زود آنچه را که با دست پس زده بود، با پا پیش کشید و برای خود در مراسم اسکار، نماینده و متن سخنرانی آماده کرد!!! متنی که در واقع کپی دست چندمی از بیانیه‌ها و سخنرانی‌ها و مکتوبات چند هفته اخیر نشریات و سیاستمداران و سران اتحادیه اروپا و دمکرات‌های آمریکا و حتی برخی جمهوریخواه‌ها و نئوکان‌های این کشور بوده است!! اما فرمان ترامپ کار خودش را کرد!!!
به قول معروف آش این‌قدر شور بود که خان هم فهمید! چند روز قبل نشریه معتبر «دیلی اسکرین» با پیش بینی اعطای اسکار فیلم غیرانگلیسی به «فروشنده» نوشت:

«...
دستور «دونالد ترامپ» مبنی بر ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، پیروزی را برای «اصغر فرهادی» و فیلمش «فروشنده» خرید
روزنامه «گاردین» نیز پس ازمراسم دیروز نوشت:

«... 
به نظر می‌رسد آنچه جایزه اسکار را برای فرهادی به ارمغان آورد،  رای اعتراضی به فرمان ترامپ برای ورود اتباع این کشورها بود!... در واقع افزایش آرای اعضای آکادمی برای فیلم «فروشنده» به نوعی نمایش اعتراضی به فرمان مسافرتی ترامپ بود...»!!
اما در این میان آنچه برنده شد، همان سفارش اتحادیه اروپایی/قطری بود که فیلمساز ایرانی را (خودآگاه یا ناخودآگاه) در قالب نگاه نژادپرستانه و تحقیرگرانه‌ای قرار داد که توسط مراکز استراتژیک ایالات متحده نسبت به آیین‌ها و سنت‌های دینی ملت‌ها (برای پرداختن به موضوع تعرض جنسیتی مبتلابه جامعه خودشان) تئوریزه شده و فراتر از امثال ترامپ و اوباما، سیاست‌های خود را از طرق مختلف از جمله جایزه و سفارش و جشنواره و ... به این افراد حقنه می‌کند.
رئیس‌جمهورآمریکا در مصاحبه شبکه تلویزیونی فاکس نیوز گفت: باراک اوباما و "افرادش" عامل اعتراضات سراسری علیه او و عامل افشاگری‌ها علیه کاخ سفید هستند.
به گزارش ایسنا به نقل از فاکس نیوز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص مساله افشاگری‌ها گفت: شما هرگز نخواهید فهمید که دقیقا پشت صحنه چه اتفاقاتی می‌افتد. ممکن است حدستان درست باشد اما هرگز نخواهید دانست که چه اتفاقی می‌افتد. با این حال من فکر می‌کنم که باراک اوباما عامل اصلی است زیرا افرادش مطمئنا در پشت پرده فعالیت می‌کنند.
ترامپ افزود: برخی از این افشاگری‌ها احتمالا از جانب این گروه است. می‌دانید که برخی از اطلاعات افشا شده که افشاگری‌های واقعا جدی هستند به لحاظ امنیت ملی بسیار بد و زیانبار بودند اما من همچنین درک می‌کنم که این دنیای سیاست واقعی است. اینکه او (اوباما) پشت پرده این اتفاقات است مربوط به سیاست می‌شود و احتمالا ادامه خواهد یافت.
ترامپ همچنین خاطر نشان کرد: این معترضانی که به تظاهرات رفته و برای آزار قانونگذاران جمهوری‌خواه در سالن‌های کنگره حضور پیدا می‌کنند پول دریافت می‌کنند.
رئیس‌جمهور آمریکا نیز همچنین به مراسم اعطای جوایز اسکار نیز پرداخته و مسئولان این نمایش را متهم به بیرون کشیدن گزینه نژادپرستی علیه او کرد.
ترامپ خاطر نشان کرد: ببینید، اینگونه به نظر می‌رسد که طرف مقابل هر زمان که خیلی بد می‌بازد گزینه نژادپرستی را بیرون می‌کشد. من سال‌هاست که مراسم‌های اسکار را تماشا می‌کنم و نمایش‌های آنها علیه رونالد ریگان و بسیاری از افراد دیگر را دیده‌ام.
او گفت: آنها همیشه دوست دارند که درمقابل آنها از گزینه نژادپرستی استفاده کنند اما درحقیقت عملکرد من به نسبت بسیاری از دیگر جمهوری‌خواهان و افراد دیگر در انتخابات گذشته درقبال گروه‌های نژادی بهتر بود. من عملکرد بهتری در میان لاتین تبارها و در میان سیاه پوستان داشتم و اگر این عملکرد بهتر نبود اینجا ننشسته بودم.
او همچنین درباره عدم حضورش در مراسم ضیافت شام خبرنگاران کاخ سفید در سال جاری میلادی گفت: شما در طی سالیان متوالی اشتباهی را مرتکب می‌شوید. من کاملا می‌فهمم که چه موقع آنها می‌خواهند حمله کنند؛ زمانی که داستان‌هایی را می‌سازند و منابعی را به وجود می‌آورندکه به اعتقاد من اصلا وجود خارجی ندارد. البته من نمی‌گویم که همه منابع آنها ناموجود است اما معتقدم که بسیاری از منابع خبری آنها ساختگی و بسیاری از روایت‌های آنها ساختگی هستند و بسیاری از این گزارشات موهومات محض هستند.
یادداشت دریافتی- احسان اقبال سعید، پس از اعلام نامزدی حمید بقایی برای انتخابات ریاست  جمهوری که احمدی نژاد و یارانش را به مرکز توجه رسانه ها آورد یکشنبه هشتم اسفندماه را هم میتوان به نام این جریان سند زد.روزی که مرید و مراد هر دو خبرساز شدند.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران متن نامه اش به دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید ایالات متحده را منتشر کرد و اسفندیار رحیم مشایی در حمایت از نامزدی حمید بقایی کنفرانس خبری –مطبوعاتی برگزار کرد.
در این نوشتار برانیم یکشنبه پرخبر احمدی نژادی ها را واکاوی کنیم.

1-    
نامه احمدی نژاد: احمدی نژاد به رسم نامه هایی که برای بوش، اوباما ،پاپ و برخی سران اروپایی نوشته بود اینبار دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا را مخاطب قرار داد. در مورد مفاد و روح نامه میتوان نکاتی را یاد آوری نمود.
در ابتدا میتوان این نکته را گوشزد کرد که احمدی نژاد هیچگاه خود را نه یک مقام مستقر یا سابق سیاسی صرف به حساب نیاورده بلکه فراتر از آن شان یک مصلح و ناصح جهانی با عقبه  موعود گرایی میداند که وظیفه دارد دنیا را به آنچه خیر می پندارد فرابخواند.
احمدی نژاد در ابتدای نامه نگاه و توجه اش به تاریخ ایران باستان را به رخ میکشد. نگاهی که میتواند تداوم حضور چندی قبلش در پاسارگاد باشد.
احمدی نژاد در فرازی از نامه چنین میگوید: به عنوان فرزند ملت بزرگ، تمدن ساز و فرهنگ آفرین ایران سخن می گویم. ملتی که در تاریخ پر افتخار خود، با تقدیم هزاران دانشمند و هنرمند و دستاوردهای علمی و فرهنگی بی شمار، سهم مهمی در فرهنگ و تمدن جهانی دارد.
ملتی که حدود ۲۵۰۰ سال قبل و توسط شخصیت بزرگ تاریخ، کوروش، فرمان آزادی اندیشه و برابری انسانها و لغو برده داری، تبعیض نژادی و استثمار را صادر کرده و به آن پایبند مانده است.
احمدی نژاد نشان میدهد بخشی از گفتمان احیا سیاسی اش مبتنی بر میراث باستانی ایران است. دکترینی که حاصل تراوشات اسفندیار رحیم مشایی است و به خوبی نشان می دهد رویای برخی اصولگرایان برای داشتن محمود بدون اسفندیار نقش برآب است.
در بخش دیگری از نامه درباره روند انتخاب ترامپ اینگونه مینویسد: جناب عالی در انتخابات اخیر آمریکا به ریاست جمهوری این کشور برگزیده شده اید.
از فضای سیاسی و رسانه ای آمریکا چنین استنباط می شود که نتیجه انتخابات بر خلاف روال معمول و خارج از اراده و پیش بینی هیات حاکمه و جریان اصلی پشت صحنه سیاست آمریکا بوده است.
مواضع حزب رقیب و برخی از اعضای حزب شما و اغلب رهبران غربی نیز همین مطلب را القاء می کند. صرفنظر از صحت و سقم آن، انتخابات اخیر، بخشی از مطالبات واقعی و انباشته مردم آمریکا را آشکار کرد

احمدی نژاد میخواهد بگوید انتخاب ترامپ برخلاف خواست جریان ثروت قدرت و رسانه بوده است دقیقا مشابه آنچه از انتخاب خودش در ذهن دارد.
او میخواهد بگوید انتخاب ترامپ نیز مانند احمدی نژاد خلاف اراده کلی جریان سازها بوده است و خودش را صاحب جایگاه مردمی و ضد هژمون نشان دهد و بگوید او سد شکن بوده است. نمود بارز این تصور ذهنی احمدی نژاد در شعر انتخاباتی چپ راست کارگزار علیه خدمتگزار بود که از سوی حامیانش سر داده میشد.

2-
و اما اسفندیار:اسفندیار رحیم مشایی هم در حمایت از اعلام نامزدی حمید بقایی کنفرانس خبری مطبوعاتی برقرار کرد. جان کلام مشایی را میتوان اینگونه بیان کرد: اول اینکه مشایی چون سالهای ریاست جمهوری احمدی نژاد جریان مطبوعش را نه در قامت یک نیروی سیاسی برابر درون نظام که از ارکان حیاطی نظام به حساب آورد او اینگونه می گوید: عدم ورود احمدی نژاد موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات شده اما با ورود بقایی تلاش می کنیم مانع کاهش آرا شویم.
این جمله بخوبی نشان میدهد مشایی و یارانش نه با شانیت یک نامزد انتخاباتی که بعنوان کمک به نظام وارد عرصه شده اند و همچون سالهای قبل تصویر و تصور خیالی از وزن و جایگاه سیاسی خود درون نظام دارند.
دیگر اینکه به کرات یادآوری میکند نهی رهبری شرایط خاصی دارد و این جریان هرگز از مدار ولایت خارج نبوده است، این گفته ها بیشتر برای زدودن خاطرات تمرد احمدی نژاد در خانه نشینی معروف و عزل وزیر اطلاعات است.
به طور کلی مشایی و احمدی نژاد برآنند ذیل اصولگرایی تعریف نشوند و حضور مستقلی در انتخابات داشته باشند اگر توفیق حاصل شد که احمدی نژاد در مدل پوتین –مدودفی باز میگردد،مشایی چنین میگوید: فردی میخواهیم که وقتی رییس جمهور اعلام کند ملت ایران، من میدانم شما در غیبت احمدی نژاد بخاطر احمدی نژاد به من رای داده اید و باز ادامه می دهد: فردی میخواهیم که وقتی رییس جمهور شد عاشقانه و مهرورزانه به نام نامی احمدی نژاد راه را ادامه دهد. اما اگر توفیق حاصل نشد با کمترین هزینه اسب را برای انتخابات 1400 زین کنند، زمانی که با رفع احتمالی نهی احمدی نژاد اصل جنس بتواند در انتخابات شرکت کند.
اگر بقایی رد صلاحیت شود سیاست فرار به جلو در دستور کار این جریان است در اینباره مشایی رندانه چنین میگوید عدم تایید صلاحیت بقایی هم محبوبیت بقایی را افزایش خواهد داد هم به محبوبیت دکتر احمدی نژاد خواهد افزود.
و اگر بقایی آرا مطلوبی بدست نیاورد احمدی نژاد با استناد به نامه اش مبنی بر عدم حمایت از نامزد ی خاص در انتخابات دامن از شکست و قلت رای احتمالی خواهد کشید و سال 1400 را انتظار خواهد کشید.
از یکشنبه پر خبر محمود و اسفندیار به نظر میرسد این زوج جدانشدنی بازی رندانه ای را آغاز کرده اند.حال باید دید ترکیب محمود و اسفندیار روئین تن است و از تند باد حوادث سیاسی میگزرد یا خیر؟
رضا کیانیان با اشاره به شعارهای محیط زیستی سیاست‌مداران در آستانه انتخابات گفت: باید به مسئولان بگوییم که محیط زیست را به عرصه‌ای برای تناب کشی تبدیل نکنند. آقایان اگر تنها برای قدرت دغدغه محیط زیستی ندارند بیایند و بگویند که برای محیط زیست چه برنامه‌ای دارند و روزنامه‌ها و رسانه‌ها پیگر وعده‌های آنان باشند.
به گزارش خبرآنلاین؛ رضا کیانیان بازیگر سینما و فعال محیط زیست در اولین کنفرانس بین المللی تغییر اقلیم در رابطه با نحوه آغاز فعالیت‌های محیط زیستی خود بیان کرد: سالیان سال است که دغدغه محیط زیست دارم و همیشه از شهر فرار می‌کنم و به طبیعت پناه می‌برم. در این گشت و گزارها صحنه‌هایی تخریب محیط زیست مرا به خود آورد و به طور جدی کار را برای حمایت از یوزپلنگ ایرانی آغاز کردم. بعد از آن برای دغدغه آب فعالیت کردم و بچه‌های ارومیه از من کمک خواستند تا صدای ارومیه را به سازمان ملل و همچنین بانک جهانی و تبعات و آثار تحریم بر روی محیط زیست ارومیه برسانم. من به دنبال آن بودم تا یک میلیون امضا جمع کنم اما تعداد آنها به یک میلیون و ۷۰۰ هزار مضا رسید.
او ادامه داد: وقتی کمپیمن صدای ارومیه به راه افتاد از همه طیف‌های سیاسی با ما هم صدا شدند و این وحدت ملی دستاورد مهمی بود که که تا قبل از این انفاق نیفتاده بود. وقتی امضاها به دست سازمان ملل رسید من دست به کار شدم تا برای صدای آب نیز کمپینی ایجاد کنم.
کیانیان با اشاره به فعالیت‌هایش در زمینه عکاسی و برگزاری نمایشگاه‌ عکس از طبیعت گفت: یکی از نمایشگاه عکسی که در این اواخر برگزار کردم نمایشگاه عکس با عنوان «دچار آبی بی کران» بود که شامل مجموعه تصاویری از رودخانه کارون بود که من سعی کردن این رودخانه را با وجود زوالی که دارد به زیبایی به تصویر بکشم و از زیبایی‌های آن عکاسی کنم. چون وقتی فعالان محیط زیست از محیط زیست ایران حرف می‌زنند انگار که آخر زمان شده است.
او در پاسخ به این سوال که آیا محیط زیست ایران به مرحله آخر زمانی نرسیده است، گفت: پروفسور کردوانی طوری صحبت می‌کنند که امید را از بین می برد. اگر آخر زمان شده پس چرا باید حرف بزنیم؟ پس بهتر است برویم و بمیریم. جهان که پایان نمی‌پذیرید.
این بازیگر سینما با اشاره به مشکلات محیط زیستی در خوزستان گفت: درست که در خوزستان در شرایط بحرانی به سر می‌برد و تصاویر از زندگی در خوزستان شبیه به فیلم‌های علمی تخیلی است، درست است که مردم نمی‌توانند نفس بکشند و برق و آب ندارند و ما آب و برق را به کشورهای دیگر صادر می‌کنیم، درست است که مسائل جنگ بردوش خوزستانی‌ها بوده و ما به آنها مدیونیم و برایشان کار نمی‌کنیم اما ایجاد ناامیدی مشکلی را حل نمی‌کند. حتما راهی برای حل این مشکل وجود دارد.
کیانیان با اشاره به نقش دولت‌ مردان در حل مشکلات محیط زیستی بیان کرد: یک نکته مهم این است که دولت مردان ما با اینکه زیاد از مردم حرف می زند و مردم را خرج می‌کنند ولی بیشتر زمان‌ها آنها را فراموش می‌کنند. البته در زمان انتخابات دوباره به یاد مردم می افتند. با این حال به این موضوع معتقدم که اگر مردم در حفاظت از محیط زیست خود شراکت نکنند، دولت نمی‌تواند به تنهایی کاری انجام دهد.
او افزود: روزگاری محیط زیست در نگاه بسیاری سوسول بازی بود اما به یک ضرورت تبدیل شده است چرا که ما موج تبعات تخریب محیط زیست را به وضوح می‌بینم. آلودگی هوا را نفس می‌کشیم. ریزگردها نه تنها در خوزستان بلکه به تهران می‌آیند. کمبود آب را فریاد می‌زنیم. همه اینها باعث شده که دیگر دغدغه محیط زیست داشتن سوسول بازی نباشد بلکه آن را ضرروی بخوانیم.
کیانیان با اشاره به شعارهای محیط زیستی سیاست‌مداران در آستانه انتخابات گفت: باید به مسئولان بگوییم که محیط زیست را به عرصه‌ای برای تناب کشی تبدیل نکنند. آقایان اگر تنها برای قدرت دغدغه محیط زیستی ندارند بیایند و بگویند که برای محیط زیست چه برنامه‌ای دارند و روزنامه‌ها و رسانه‌ها پیگر وعده‌های آنان باشند.
این بازیگر سینما با تاکید بر بیان اقدامات محیط زیستی دولت به زبان مردمی گفت: چند وقت پیش با عیسی کلانتری دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه صحبت می‌کردم و او نیم ساعت درباره اقدامات انجام شده برای احیای دریاچه توضیح داد و من نفهمیدم چون تمام توضیحات فنی و کارشناسی بود. چه کار باید کنیم که بحث مردمی شود؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم که کار بسیار ساده است. اتاق فکر از اصحاب رسانه و هنرمندان تشکیل دهید. کسانی که مردم زبانشان را می‌فهمند.
او با انتقاد از منتقدان دولت گفت: کسانی که از دولت انتقاد می‌کنند که چرا کاری برای ورود خودروهای هیبریدی نکرده باید بگویم که امروز باید کلاه را به آسمان بیندازیم. خروج موتوهای کاربراتوری از چرخه وسایل حمل و نقل و اقداماتی که برای ورود خودروهای هیبریدی انجام داده از جمله این اقدامات است اما نقدی بر دولت وارد است که چرا این اقدامات را به زبان مردم نمی‌زنند تا آنها بدانند.
کیانیان در واکنش به تشویق حضار گفت: شما یک جامعه علمی هستید نه یک جامعه احساساتی. ابزار احاساسات برای زمین فوتبال خوب است ولی ما اینجا نشته‌ایم که فکر کنیم. ما باید راه حل پیدا کنیم. عده‌ای در فضای مجازی ناسزا می‌گویند. فحش دادن که کار ندارد. رویه اکثر روزنامه‌ها انتقام‌گیری شخصی است. ما سال‌ها از این موضوع رنج کشیده‌ایم که کسی که تند حرف می‌زند آدم مسله حل کردن نیست ولی باز هم برایش کف‌ می‌زنیم. انتظار نداشته باشیم که دیگران مسئله را حل کنند. مسله این است که من چه می‌کنم؟
او گفت: اگر ما بتوانیم این فرهنگ را که همه کارها را از خود شروع کنیم در جامعه پایه گذاری کنیم مشکلات حل می‌شود. برخی می‌گویند ما آب کم مصرف کنیم که آب را صادر کنند، اکر دیگری جنایت می‌کند تو هم باید جنایت کنی؟ اگر من از خودم شروع کنم زبانم برای دیگران دراز است و می‌توانم مچ دیگران را بگیرم. تا زمانی که این فرهنگ در جامعه حاکم نباشد هیچ اتفاقی برای محیط زیست ایران نخواهد افتاد.
کیانیان با اشاره به فعالیت محیط زیستی خود رد فضای مجازی بیان کرد: ابتدا که صفحات اجتماعی را برای حمایت از محیط زیست راه اندازی کردم بیشتر لایک مخاطبان را به همراه داشتم. اما من می‌خواستم تعدادی پرسشگر تربیت کنم. جای خرسندی دارد که مخاطبان امروز پست‌های مجازی من به جایی رسیده‌اند که در نظرات با هم بحث می‌کنند.
او با اشاره به برنامه‌های خود در فضای مجازی برای حمایت از محیط زیست گفت: هشتکی با یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر پرسشگر برای به چالش کشیدن مسئولان در برنامه خود دارم. بعد سعی می‌کنم که تلفن و آدرس اینترنتی نمایندگان را برای مردم بگذارم تا آنها بتوانند مطالبات خود راا نمایندگان برسانند. در همین دوره مجلس اتفاقاتی رخ داد که حاصل این تلاش‌های است.
کیانیان در پاسخ به این سوال که آیا برای کار‌هایی در حوزه محیط زیست انجام داده تاکنون پولی نیز دریافت کرده است، گفت: برای حرکت محیط زیستی پولی نمی‌دهد. اما این فعالیت می‌تواند کار و سرمایه نیز ایجاد کند. چند وقت پیش با گروه افسران سایبری آشنا شدم. افراد بسیار فعالی هستند و با من همکاری کردند و سایت را راه‌اندازی کردند. این کار می‌تواند بخشی از جامعه را فعال کند به شرط اینکه با هم هم‌صدا شویم.
او در رابطه با اظهارنظرهای غیر کارشناسانه سلبریتی‌های درباره محیط زیست گفت: وقتی که حمایت از دریاچه ارومیه را آغاز کردم از طریق چند نفر از دوستان با دکتر مدنی آشنا شدم. کوچک‌ترین مطلبی را که می‌خواهم بیان کنم بدون اجتهاد از او بازگو نمی‌کنم.

گزیده ها 11 اسفند -95

گزیده ها 11 اسفند -95
«محمدرضا نعمت‌زاده» در تازه‌ترین اظهارات خود با انتقاد شدید از عملکرد بانک‌ها در تسهیلات‌دهی به تولیدکنندگان اعلام کرده که روند دریافت تسهیلات از بانک‌ها به گونه‌ای است که کار را از طریق نزول‌خواری و دریافت بهره پیش می‌بریم و به همین دلیل کارمان برکت ندارد. از آن سو اما آمارهای بانکی نشان از آن دارد که همواره صنعت بالاترین سهم تسهیلات بانکی را دریافت کرده است.

به گزارش ایسنا، با توجه به پیشران بودن صنعت در اقتصاد ایران و سهمی که می‌تواند در ایجاد تولید و به تبع آن رونق اقتصادی داشته باشد، همواره در صدر دریافت‌کنندگان تسهیلات بانکی در بین بخش‌های اقتصادی قرار دارد، اما این روند انگار هیچ‌گاه نتوانسته مسئولان حوزه صنعت و تولیدکنندگان را راضی نگه دارد.

بارها و بارها در اظهارات وزیر صنعت، معدن و تجارت به بانک‌ها و روند تسهیلات‌دهی آنها انتقاد و در عناوین مختلف عنوان شده این بانک‌ها هستند که عامل اصلی کندی حرکت در حوزه صنعت و تولید کشور شده‌اند. از کمی منابعی که برای تسهیلات پرداخت می‌کنند تا سودهای بالایی که به این وام‌ها تعلق گرفته و از توان پرداخت تولیدکنندگان خارج است.

این البته اخیرا به اظهارات تندتری در میان مسئولان رده بالای بانکی و صنعتی کشیده شده و مواضع دیگری از خود نشان داده‌اند. محمدرضا نعمت‌زاده – وزیر صنعت، معدن و تجارت (صمت) – به روال گذشته کمتر مواقعی پیش آمده که از روند موجود در زیرمجموعه خود انتقادی داشته و عمدتا مشکلات موجود در روند تولید را ناشی از مسائلی می‌داند که شبکه بانکی عامل اصلی آن محسوب می‌شود.

نعمت‌زاده در واکنش اخیر خود موضوع تازه‌ای را که کمتر دیده می‌شود مسئولان و مدیران دولتی به صراحت به آن اشاره داشته باشند، مطرح کرد. وی از سود دریافتی تسهیلات بانکی به شدت انتقاد کرده و در توضیحات‌ خود گفته که در تمامی دنیا بانک‌ها براساس خدمات ارائه شده سود دریافت می‌کنند، اما ما می‌خواهیم از طریق نزول‌خواری  و دریافت بهره کار را پیش ببریم. وی البته معتقد است که برکت کار با این نزول و بهره‌ای که به بانک‌ها پرداخت می‌شود از بین رفته است.

وی توضیحات بیشتری ارائه کرده و گفته که متاسفانه قوانین و مقررات بازدارنده فعلی مانع پیشبرد کار شده و هیچ وقت با این شرایط تلاش‌هایمان به جایی نمی‌رسد، چرا که کار از پایه مشکل دارد و البته به برخی اختلاف‌نظرهایی که عنوان می‌شود که با برخی مسئوولان دولتی دارند اشاره داشته و عنوان کرده است که من با کسی اختلافی ندارم اما نمی‌توانم حقایق را بازگو نکنم. بانک‌ها در یکسری مسائل دچار مشکل هستند و به هرحال ما به دنبال حل و فصل آن هستیم.

انتقادات نعمت‌زاده در رابطه با تسهیلات‌گیری از بانک‌ها و دریافت بهره‌های سنگین و به گونه‌ای نزول‌خواری آنها در شرایطی مطرح می‌شود که گذری بر آمارهای منتشره بانک مرکزی و جریان تخصیص خطوط اعتباری طی دو تا سه آینده به حوزه صنعت و معدن قابل تامل است.

آمار حاکی از آن است که در حال حاضر و طی روالی معمول بالاترین سطح تسهیلات دریافتی را حوزه صنعت و معدن دریافت می‌کند. طبق آخرین گزارش منتشره طی ۱۰ ماهه ابتدایی امسال از حدود ۴۲۷ هزار میلیارد تومان تسهیلاتی که بانک‌ها دریافت کرده‌اند تا ۳۰ درصد به این بخش اختصاص پیدا کرده است. از ۱۲۴ هزار میلیارد تومانی که صنعت و معدن تا پایان دی‌ماه دریافت کرده حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به سرمایه درگردش آن اختصاص پیدا کرده که در مجموع تا ۸۱ درصد منابع دریافتی را پوشش می‌دهد. این در حالی است که از حدود ۲۷۰ هزار میلیاردی که از کل منابع بانکی به سرمایه در گردش اختصاص پیدا کرده تا بیش از ۲۷ درصد مربوط به بخش صنعت و معدن است. تسهیلات صنعت توانسته ۲۶۱ بنگاه را طی ۱۰ ماهه امسال پوشش دهد.

باید یادآور شد که صنعت و معدن از تسهیلات بانکی در حالی بعد از خدمات بالاترین سهم را دارد که بعد از آن حوزه بازرگانی با اختلاف حدود ۱۷ درصدی ۱۳.۵ درصد منابع را دریافت کرده و در کنار آن بخش مسکن و ساختمان فقط حدود ۸.۸ و کشاورزی تا ۸.۱ درصد از منابع را به خود اختصاص داده‌اند.

این در حالی است که وقتی سهم دریافتی بخش‌های اقتصادی از تسهیلات بانکی با نسبت آنها در رشد اقتصادی و خلق ارزش افزوده‌ای که دارند مقایسه می‌شود، قابل تامل است. به‌طوری که سهم صنعت و معدن که تا ۳۰ درصد منابع بانک‌ها را صرف می‌کند در ایجاد ارزش افزوده و اثربخشی در اقتصاد حدود ۱۶ درصد، اما سهم بخش خدمات که ۴۰ درصد منابع را در خود خرج می‌کند تا ۶۰ درصد و دو برابر بخش صنعت و معدن است.

صنعت و معدن طی سال‌های گذشته عمدتا دارای رشد منفی در حوزه اقتصاد بوده و با وجود منابع دریافتی نتوانسته نقش قابل تاملی در افزایش رشد اقتصادی داشته باشد؛ تا جایی که مدیران ارشد دولتی نسبت به این موضوع گلایه‌هایی را مطرح کرده بودند. آمارها حاکی از آن است که در زمانی که رشد اقتصادی صنعت و معدن منفی بود، در مقابل حوزه‌ای مانند کشاورزی که تا یک سوم و حتی کمتر از صنعت و  معدن از تسهیلات بانکی بهره می‌برد، رشدی مثبت را پشت سر می‌گذاشت و نقش قابل توجهی در رشد اقتصاد داشته است.

با این حال به تازگی وزیر صمت با وجود گلایه‌هایی که در رابطه با نحوه‌ی تسهیلات پرداختی بانک‌ها و تعبیر آن به نزول‌خواری دارد، خواستار افزایش سهم این حوزه از منابع بانکی تا ۴۰ درصد شده و عنوان کرده که این موضوع حتی مورد تایید مجلس نیز قرار گرفته است.

از سوی دیگر طی دو تا سه سال گذشته طرح‌ها و تسهیلات تکلیفی که عمدتا به شبکه بانکی اعمال شده و یا از خطوط اعتباری بانک مرکزی استفاده شده است مربوط به حوزه صنعت می‌شود. در سال گذشته در بسته‌ای که از آن به عنوان طرح تسریع رونق اقتصادی یاد شده و قرار بود مجموعه حوزه‌های اقتصاد را در بر گیرد، تنها سه خط اعتباری برای حوزه صنعت و تولیدکنندگان این بخش در نظر گرفته شد؛ به‌طوری که در نهایت تا ۲۵۰۰ میلیارد تومان برای فروش ۱۳۰ هزار خودروی مانده در انبار خودروسازان تا ۸۰۰ میلیارد برای تسهیلات کالاهای واسطه‌ای در صنایع بزرگ خرج شد و اعتباری ۴۲۰۰ میلیاردی هم از خط اعتباری بانک مرکزی برای طرح کارت‌های اعتباری خرید کالاهای ایرانی در نظر گرفته شد، اما در نهایت با توجه به شرایطی که بر کالاها حاکم بود، وزارت صمت و بانک مرکزی با یکدیگر به نتیجه مشخص شکست طرح رسیده و ظاهرا ادامه آن ملغی شد.

از سویی دیگر در سال جاری طرح احیای بنگاه‌های کوچک و متوسط هم از سوی بانک مرکزی مطرح و قرار براین بود تا ۱۶ هزار میلیارد تومان برای کمک به حدود ۷۵۰۰ بنگاه اختصاص پیدا کند که آخرین آمارها حاکی از آن است که این مبلغ ۱۶ هزار میلیارد و برای ۲۲ هزار بنگاه اختصاص پیدا کرده است.

فقط با نقدینگی مشکل حل نمی شود
این در حالی است که بانک مرکزی معتقد است رونق تولید صرفا به تزریق نقدینگی وابسته نیست و صنعتگران باید هزینه های خود را تعدیل کنند. این  بانک در رابطه با نحوه پرداخت تسهیلات به حوزه صنعت و گلایه‌هایی که صنعتگران دارند اعلام کرده در نتیجه اقدامات انجام شده و تسهیلاتی که پرداخت شده است رشد شاخص تولید کارگاه‌های بزرگ صنعتی نسبت به مدت مشابه سال قبل در بهار تا ۲.۹ و در تابستان امسال تا ۴.۱ درصد افزایش یافته که در مجموع رشد ۳.۵ درصدی را برای آن رقم زده است.

البته بانک مرکزی در توضیحات بیشتر عنوان کرده که با توجه به این‌که مسئولیت‌های محوله در حوزه سیاست‌های پولی، ارزی و اعتباری وظیفه اساسی را برعهده این بانک قرار داده و هدف اصلی سیاست های اتخاذ شده نیز ایجاد ثبات، تعادل و سلامت نظام بانکی و همچنین رعایت منافع تمامی ذینفعان در بازار پول است که سهامداران، سپرده‌گذاران و تسهیلات‌گیرندگان را در بر می‌گیرند، بنابراین بانک مرکزی به عنوان نهاد متولی سیاست‌گذاری پولی باید در برابر تمام اقشار جامعه پاسخ‌گو بوده و امکان اعمال سیاست‌های پولی و بانکی را با هدف جلب رضایت گروه‌ها و صنوف خاص بدون توجه به تبعات و اثرات آن بر اقتصاد ندارد.

اما گرچه بانک‌ها در حال حاضر به عنوان مادر خرج اقتصاد به حساب رفته و تا بیش از ۸۰ درصد تامین مالی آن را بر عهده داشته و به گونه‌ای باید تسهیلات‌دهی خود را به سمت بنگاه‌های تولیدی و البته سایر بخش‌های تسریع‌ کننده رونق اقتصادی سوق دهند، اما در سویی دیگر با موانعی نیز همراه هستند که مهم‌ترین آنها تنگنای اعتباری است.

اکنون و براساس آنچه که بارها از سوی مدیران ارشد اقتصادی و بانکی مطرح شده تا ۴۵ درصد از منابع بانک‌ها منجمد شده است، به‌طوری که تا مرز ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به بانک‌ها، بالغ بر ۱۰۰ هزار میلیارد معوقات بانکی و بخشی به عنوان سپرده‌های قانونی و بخشی دیگر در قالب طرح‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری خود بانک‌هاست که قدرت استفاده از آن وجود ندارد، بنابراین باید با حدود ۵۰ درصد باقی‌مانده تمامی سهم خود را در حوزه اقتصادی ایفا کرده؛ آن هم در شرایطی که بازارهای مالی و بورس و همچنین بیمه قدرتی در تامین مالی اقتصاد به ایران ندارد.

این در حالی است که بانک مرکزی در اعلام خود تاکید داشته که با توجه به مضایق موجود اعتباری بانک‌ها به نظر می‌رسد رویکرد مورد نظر به تولیدکنندگان برای اعمال تکالیف جدید به شبکه بانکی سازنده نبوده و در عمل به افزایش مطالبات غیرجاری، تشدید تنگنای اعتباری، اضافه‌برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی و در نهایت رشد بالاتر پایه پولی و نقدینگی خواهد شد که در مجموع بر سلامت و ثبات شبکه بانکی اثر منفی داشته و می‌تواند دستاوردهای تورمی دولت را زیر سوال ببرد.

همچنین بانک مرکزی از فعالان اقتصادی خواسته تا به جای انتساب و اهاله مشکلات مدیریتی وعدم کارایی در واحدهای خود به نظام بانکی در جهت ارتقاء کیفیت محصولات تولیدی و کاهش هزینه تولید و قیمت محصولات، بهبود بهره‌وری عوامل تولید و افزایش قدرت رقابتی تولیدات رقابتی در برابر کالاهای خارجی حرکت کرده و ابتکار عمل داشته باشند.
فرارو- آرمان شهرکی؛ در سالو salo آخرین فیلم پیر پائولوپازولینی کارگردان فقید ایتالیایی، بدن به عنوان یک هستیِ بدیهی قطعی و لاینفکِ از آدمی مورد هجوم بی‌رحمانه عاملین و مامورین یک حکومت فاشیستی قرار می‌گیرد.

بدن‌های قربانیان زیر زجر و شکنجه‌ و تجاوز جنسیِ مشتی هوس‌باز، دغل‌کار، بیمار روانی و سیاست‌باز، تکه‌پاره و ازهم‌گسیخته می‌شود. بصیرت و نظرگاه نافذ پازولینی آنجا خود را هویدا می‌سازد که بر سرکوب بدن و سیطره برچیزی که علی‌القاعده محرمانه‌ترین و نزدیک‌ترین و مسلم‌ترین مایملک آدمی است از سوی یک ساختار سیاسی مهر تایید زده و آن را به رادیکال‌ترین شکل ممکن تصویر کرده است.

میشل فوکو فیلسوف فرانسوی بر این عقیده است که در زمانه مدرن، این نه داغ و درفش مستبدین بلکه ساختارها و گفتمانهاست که آدمیان محسوسِ از گوشت و پوست و خون را سرکوب و متلاشی می سازند.

در هر دو دیدگاه حقایقی نهفته است. گفتمان‌ها بدون حضور معتقدین بدانها توانی ندارند و آدمیان نیز همواره حامل انواع و اقسام گفتمان‌ها و ایدئولوژی‌ها هستند.

اما آنچه پازولینی به تصویر کشید  غل و زنجیری بود که بدن را نمی‌شکافت تنها آن را مورد تعرض قرار می‌داد به بردگی می‌کشید و یا از طریق شکنجه دردآلودش می‌ساخت.

فوکو نیز وقتی خط سیر تحول سرکوب بدنی را تشریح می‌کرد از دشنه‌آجین ساختن متهمینِ به مرگ در قرون وسطی آغازید و به سرکوب نامحسوس اما دل‌بخواهیِ انسان‌ها در عصر مدرن ختم کرد.

در هردوی این موارد بدن شکافته نمی‌شد و حیطه عملگریِ متجاوز از سطح پوست قربانی به درون بدن او تسری پیدا نمی‌کرد مگر اینکه قصد معدوم ساختن یک متهم در میان بود. اما فروش کلیه/جوارح و خرید نظام‌مند آن قصه دیگری است.

بدن آرام آرام و طی یک جراحیِ تدریجیِ بهداشتی-در بیمارستان- یا غیربهداشتی-در تاریک‌خانه قاچاقچیان-شکافته شده عضوی از اندام‌های آن خارج شده و در ازای آن پول پرداخته می‌شود یا گاهن پولی هم در کار نیست. آنچه طی این جراحی بدن را می‌شکافد تنها جراح و ابزارالات او نیست؛ اقتصاد و گفتمان‌های وابسته بدان نیز هست نوعی "شکافت و پولی‌شدنِ بدنی" توامان.

از منظر خریداران اما، آن‌هنگام که هم‌دستی کلینیک‌های خاطی را درنظر بگیریم؛ حرف همان حرفی است که فوکو زد یعنی اینکه نوعی گفتمانِ اقتصادیِ بازتولید شده در بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها در اقدامی به‌غایت ددمنشانه که تنها در حجابی از بهداشت و سلامت پنهان شده به‌نحوی نظام‌مند؛ بدن‌های قربانیان را مورد تاخت‌وتاز خویش قرار داده‌اند. اینجا کلینیک از عمل‌گری و کارکرد اصلی خویش که همانا "حفظ و ارتقاء سلامت" است تخطی نموده منحرف گشته و گواه‌اش صف‌های طویلی است که اهداءکنندگان را سال‌ها بلکه ماه‌ها در انتظار اهداء عضو نگاه می‌داراند و مافیایی که عضو قربانیِ نگون‌بخت را در بازار سیاه آب می‌کند. اگر نماینده مجلسی در بی عیب بودن خرید‌وفروش اعضاء بدن سخن رانده او هم دست‌کمی از اعضای باند‌های مافیایی ندارد.

تمامی دَم‌ودستگاه بیمارستانی و سیاست‌ورزانه‌ای که در خرید و فروش اعضای بدن دست دارند؛ همگی یک هیلشمِ Iranian Hailsham ‌ایرانی از نوع بسیار خشن و ظالمانه‌اش برپا کرده‌اند.

هیلشم نام یک مدرسه شبانه‌روزی در رمان هرگز رهایم مکن Never let me go نوشته نویسنده ژاپنی کازوئو ایشی‌گورو Kazuo Ishiguro است آنجا که دانش‌آموزان را برای فروش اعضای بدن‌شان پرورش داده و تربیت می‌کنند.

در هلشیم دانش‌اموزان فارغ‌التحصیل نمی‌شوند این اعضای بدن آنهاست که جدا شده و آن‌ها را طی یک یا چند عمل جراحی از زندگی فارغ می‌کنند. هیلشم تجسم باندها کلینیک‌ها و مافیای خرید و فروش اعضا و جوارح بدنی است که بر روی هم و در قامت یک کلیت، نهاد و ماشین apparatus فروش بدن راه انداخته‌اند.

این استدلال که همواره کسانی هستند که از سر فقر و نداری بر بدن خویش چوب حراج زده‌اند همانقدر شنیع و دل‌آشوبنده‌است که بگوییم اگر زنی مورد تعرض قرار گرفته حتمن تمایلی درونی به این کار داشته.

اینجا ایران است نه عراق یا نیجریه سیاستمدار ما بنا‌به‌فرض با اعضای بوکوحرام و داعش فرق می‌کند و پزشکان ما نیز هنوز در ذهن ما مردم با کریستین زلِ Christian Szell فیلم دونده ماراتون Marathon Man آن پزشک نازیِ بی‌رحم توفیر دارند.

بر رسانه‌هاست که هرجا ردی از اقدام فاجعه‌بارِ شکافت بدن و فروش اعضا می‌بینند به فاحش ترین شکل رسوایش کنند و بر قانون‌گذار ماست که هرچه سریع‌تر قانونی در این‌خصوص سروسامان دهد.

این بدن‌ها که اینگونه دست تطاول بدانها گشوده شده حق مسلم قربانیان است.
آیت‌الله مکارم شیرازی گفت: گوش بانک‌ها بدهکار کسی نیست؛ پس از دستوراتی که بانک مرکزی داده، شاهد آن هستیم که این بانک‌ها به حرف کسی گوش نمی‌دهند؛ آنها به بخشش اضافات بیش از ۱۰۰ میلیون نیز گوش نمی‌دهند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‌الله مکارم شیرازی پیش از ظهر سه‌شنبه (10 اسفند) در دیدار با رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا اظهار کرد: تا زمانی که سه مساله مهم حل نشود، اقتصاد ما به جایی نمی‌رسد.

وی افزود: دردهای اقتصادی ما شامل قاچاق، یارانه‌ها و بانک‌ها است، تا زمانی که این مشکلات حل نشود اقتصاد ما به جایی نمی‌رسد و قطعا رشد اقتصادی در زندگی مردم خود را نشان نمی‌دهد.

او بیان کرد: گوشِ بانک‌ها بدهکار کسی نیست؛ پس از دستوراتی که بانک مرکزی داده است شاهد آن هستیم که این بانک‌ها به حرف کسی گوش نمی‌دهند؛ آنها به بخشش اضافات بیش از ۱۰۰ میلیون نیز گوش نمی‌دهند.

این مرجع تقلید ادامه داد : بسیاری از بانک‌ها متمرد هستند و به این دستورات گوش نمی‌دهند و تا زمانی که این روند ادامه دارد مشکلات حل نمی‌شود.

آیت الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: در مسایل اقتصادی درد بی‌درمان نداریم، باید حل شود؛ در زمینه یارانه‌ها نیز سنگی بود که به چاه افتاد و باید از چاه بیرون بیاید؛ چه دلیلی دارد که ده‌ها میلیون نفر که دارای امکانات هستند از این پول دریافت کنند و چیزی که باید صرف تولید و مردم شود به جیب این افراد برود؟

وی افزود: مساله قاچاق از نظر من یک معما است؛ ولی به رغم تاکیدات همه مسئولان مشاهده می‌کنیم که تریلی‌های فراوانی از مرزها خارج می‌شوند؛ پس مشخص است که این افراد برای خود یک حکومت دارند که قابل کنترل نیست.

او بیان کرد: وقتی بیان شده است که ۲۵ میلیارد دلار کالا در کشور قاچاق می‌شود، یک عدد وحشتناک است که باید این درد بزرگ را درمان کرد. این مملکت مرز و اطلاعات و سپاه و دستگاه قضایی دارد؛ اگر همه دست به دست هم بدهند، به این قدرت فایق می‌آیند، ولی نمی‌دانم که مشکل کجاست که می‌گویند هنوز ۱۵ میلیارد دلار دیگر قاچاق می‌شود.

مردم هنوز به کالای ایرانی اعتماد ندارند
این مرجع تقلید ادامه داد: مبارزه با قاچاق، دارای ابعاد مختلفی است که نخستین آن جلوگیری از ورود و خروج است و دیگر آنکه باید تولید داخل را قوت ببخشند؛ تولید داخل باید کیفیت داشته باشد. وقتی تولید داخل با مارک کشور دیگری تولید می‌شود، به این معنی است که مردم هنوز به کالای ایرانی اعتماد ندارند.

آیت‌الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: تا زمانی که کیفیت کالاها بالا نرود، نصایح کارساز نخواهد بود. کارخانه‌های از کار افتاده باید به کار بیفتند، زیرا تا زمانی که این کارخانه‌ها تولید نکنند، قطعا دیگر تولیدی نخواهد بود و کالایی در بازار وجود نخواهد داشت که نیازمند خارجی‌ها نباشیم.

حل مشکل قاچاق نیازمند کار فرهنگی است
او افزود: مسایل فرهنگی جزو مهمترین امور است، تجربه هم ثابت کرده تا زمانیکه مسایل فرهنگی حل نشود، مشکلات حل نمی‌شوند. باید در این زمینه فرهنگسازان جامعه کار کنند. باید فتوا بدهند که قاچاق حرام است، زیرا قوانین کشور را دور می‌زنند که این کار حرام است؛ حتی خروج از چراغ قرمز نیز حرام است، زیرا خلاف قوانین کشور است.

وی بیان کرد: در کنار این بحث به مردم نیز بیان می‌کنیم که کالای قاچاق مصرف نکنید، رئیس جمهور آمریکا نیز که به مسایلی فرهنگی اعتقاد ندارد نیز بر مصرف کالای داخلی اصرار دارد. این مساله برای کشور ما زشت است که هنوز با این وضعیت نسبت به مصرف کالای داخلی التزام نداریم.

رسانه‌ها و تریبون‌های فرهنگی اجتماعی به میدان بیایند
او اظهار کرد: مساله مصرف کالای داخلی باید از سوی رسانه‌ها و تریبون‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و مذهبی از جمله نماز جمعه تبلیغ شود؛ خوشبختانه جامعه ما کم‌کم نسبت به این مساله حساس شده و باید این مساله را حساس‌تر کرد و باید به مردم گفت که این کالاهای قاچاق اگر شایع‌تر شود، همه بدبخت می‌شوند. کما اینکه بسیاری از کالاهای قاچاق تاریخ مصرف گذشته و برای سلامتی آنها نیز مضر است.

آیت‌الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: تا زمانی که مساله قاچاق حل نشود، کمیّت اقتصاد ما لنگ است، حتی اگر تورم به صفر برسد و رشد اقتصادی ما اعداد بالاتر را هم ببیند، قطعا نمی‌توان آثار اقتصادی را در زندگی مردم مشاهده کرد.

وی افزود: مسئولان مبارزه با قاچاق کالا باید موانع خود را به شکل شفاف بیان کنند و در این زمینه قوی‌تر عمل کنند و قطعا اگر این گونه شود، ما نیز همین مباحث را به شکل شفاف بیان می‌کنیم.
سيدرضا صالحي‌اميري چند ماهي است كه سكاندار كشتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. او در اين چند ماه تلاش كرده مسائل را با گفت‌وگو حل كند. يكي از اصلي‌ترين مناقشات او درحوزه فرهنگ؛ حوزه موسيقي و لغو كنسرت‌ها بوده است. او براي اين كار با علما و ائمه جمعه شهرها ديدار مي‌كند و سعي دارد كه اين مسائل را با گفتمان حل كند.

به گزارش اعتماد، از سوي ديگر در حوزه سينما هم مشكلاتي از گذشته وجود داشت كه به دوره وزير فعلي رسيد و يكي از مهم‌ترين آنها فيلم رستاخيز بود كه صالحي اميري نويد داد كه به زودي خبرهاي خوبي درباره اين فيلم اعلام خواهد شد.

فيلم«رستاخيز» احمدرضا درويش به خاطر فتواي يكي از علما درباره نشان دادن چهره‌ حضرت ابوالفضل (ع) مدت‌ها در محاق ماند. اين داستاني است كه بارها و بارها درباره اين فيلم شنيده‌ايم. در دوره علي جنتي رايزني‌ها براي حل مشكل فيلم حل نشد و اين مشكل به دوره وزير فعلي هم آمد. صالحي‌اميري اما اميدوار است كه به زودي مشكل فيلم رستاخيز حل شود.

او در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد يكي از كارهايي كه كرده تعيين يك گروه حكميت براي اين موضوع است كه محمدمهدي حيدريان، ‌احمد مسجدجامعي، ‌منوچهر محمدي و حجت‌الله ايوبي عضو آن هستند.

به گفته وزير اين گروه با احمدرضا درويش و تهيه‌كننده فيلم وارد مذاكره شدند و به توافق نسبي رسيده‌اند. «ان‌شاءالله در آينده نزديك، نتايج را به شما اعلام خواهند كرد

صالحي‌اميري اعتقاد دارد: «احمدرضا درويش يكي از سرمايه‌هاي بزرگ سينماي ايران است و نبايد او را تخريب يا تضعيف كنيم. نبايد به خاطر يك مساله، سرمايه‌هاي‌مان را از مسير حركت خارج كنيم؛ لذا بايد تصميمي درسطح ملي گرفته مي‌شد كه اين تصميم در چارچوب گروه حكميت با آقاي درويش به نتيجه خواهد رسيد. ما حتما اين مساله را حل و فصل كرده و از آن عبور خواهيم كرد. »

او يك نويد ديگر هم در حوزه سينما مي‌دهد؛ مذاكره با قوه قضاييه بر سر تبليغ در شبكه‌هاي ماهواره‌اي. او مي‌گويد: «با مقامات قوه قضاييه مذاكره و تقاضا كرديم كه حل مساله را به ما بسپارند. مقامات قضايي با بزرگواري اين پيشنهاد را قبول كردند. الان با مذاكره با اصحاب سينما و خصوصا تلاش‌هاي خانه سينما و شخص مديرعامل خانه سينما اين مساله تا حدود زيادي حل شده و در حال حل نهايي است

جشنواره فيلم فجر امسال با انتقادات و اعتراض‌هايي روبه‌رو بود به گونه‌اي كه بعد از اعلام نتايج رييس سازمان سينمايي، ‌دبير جشنواره و معاون نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي به مجلس فراخوانده شدند تا درباره نحوه داوري و اعتراضات توضيح دهند.

وزیر ارشاد كاملا به عملكرد درست جشنواره باور دارد و در اين باره توضيح مي‌دهد: «در هر مسابقه‌اي كه برگزار مي‌شود عده‌اي برنده و عده‌اي بازنده هستند و خودبه‌خود اعتراضاتي شكل مي‌گيرد. ما هر نوع اعتراض را به رسميت مي‌شناسيم و براي معترضين احترام قايليم

به همين دليل است او، محمد مهدي حيدريان، مشاور عالي‌‌اش را مامور كرده سخن منتقدان و معترضان را بشنود تا به ملاحظات آنها در جشنواره بعدي توجه شود. به گفته صالحي اميري نظام داوري يك نظام مستقل است و اين بحث‌ها دليلي بر سلامت عمل وزارت ارشاد است. بنده به عنوان وزير، در سازمان سينمايي و مجموعه عوامل ارشاد هيچ گونه دخالتي در فرآيند انتخاب براي حضور در مسابقه، فرآيند داوري و جوايز نداشته‌ام.

به عنوان وزير نتايج مسابقه را در سالن از زبان مجري شنيدم. هيچ‌ ارتباطي در هيچ سطحي با هيچ‌يك از اعضاي انتخاب و داوري نداشته‌ام. نكته ديگر اين است هر دو نفري كه به سمت داوري مي‌روند يك نفر ممكن است برنده و يك نفر بازنده باشد و بازنده ناراضي برمي‌گردد. آقاي وزير البته منكر اشكالات جشنواره فيلم فجر نيست و اميدوار است اين اشكالات در سال آينده برطرف شود به همين دليل كميته‌اي تعريف كرده‌اند كه ساز و كار جشنواره ٩٦ را با لحاظ كردن مداخله بيشتر نهادهاي صنفي سينما از جمله خانه سينما تعريف كنند

او تاكيد دارد كه با وجود اين اعتراضات با تخريب به‌شدت مخالف است و بر اين باور است كه تخريب عمدتا هدفش انتقام‌جويي و نفي همه فرصت‌ها و تبديل آنها به تهديد است. وزير ارشاد به تخريب پرويز پرستويي در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني هم اشاره دارد و اين كار را غيراخلاقي مي‌داند

او مي‌گويد: «يكي از سرمايه‌هاي بزرگ سينماي ايران كه پرويز پرستويي است تخريب ايشان و همين‌طور بقيه بزرگان سينماي ايران تحت هيچ شرايطي جايز نيست. من با رويكرد باز و با لبخند پذيراي منتقدان هستم، ولي در مقابل تخريب ايستادگي خواهم كرد

وزير ارشاد يكي از مهم‌ترين حرف‌هايش در چند ماه اخير را خطاب به آنهايي كه خارج از نظام رسمي مانع اجراي كنسرت مي‌شوند زده است: «ما قايل به اجتهاد، حكومت و دستورالعمل‌هاي محلي نيستيم. يك نظام، يك رهبر، يك دولت و يك مجلس و يك قوه قضاييه داريم. به همين خاطر به مداخله‌هاي استاني در حوزه موسيقي و به طور كلي حوزه فرهنگي قايل نيستيم

او در گفت‌وگو با «اعتماد» يادآور مي‌شود «سياسيون براي اينكه بازي را از زمين سياست خارج كنند به سمت حوزه هنر به خصوص حوزه موسيقي آمده‌اند. » اما آقاي وزير يكي از نخستين اقداماتش بيرون كردن سياسيون از زمين فرهنگ بوده است. صالحي اميري همچنين تاكيد دارد: «ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه بايد با واقعيت‌هاي‌مان زيست كنيم نه با آرمان‌هاي‌مان. در چنين فضايي، استراتژي وزارت ارشاد گفت‌وگو با آنها است و بعد اجراي قانون را مدنظر داريم؛ يعني اگر از طريق گفت‌وگو به اقناع برسيم كه چه بهتر، در غير اين صورت از طريق قانون و مراجع قانوني عمل مي‌كنيم.» 

استراتژي وزير و مجموعه مديران وزارت ارشاد در دوره جديد، ايجاد فضاي ثبات و آرامش فرهنگي است. به خاطر همين موضوع وزير ارشاد تلاش مي‌كند كه وارد حاشيه‌ها نشود چراكه بر اين باور است كه در فضاي پرمناقشه و پرمنازعه فرهنگي، امكان كار فرهنگي وجود ندارد و اساسا عده‌اي نام و نان‌‌شان در ايجاد مناقشه، منازعه و حاشيه است.  

او مي‌گويد كه مسيرشان در حوزه فرهنگي را انتخاب كرده‌اند و رويكردي استراتژيك به اين حوزه دارند؛ رويكردي كه به تعبير خودش «بلندنگر، ‌كلان‌نگر، همه‌جانبه نگر و آينده‌نگر است و بزرگ‌ترين خطاي فاحش اين است كه ما وارد حاشيه‌هايي شويم كه ديگران براي‌مان طراحي كرده‌اند

اما يكي ديگر از اقداماتي كه صالحي از آن حرف مي‌زند طراحي دو سازمان براي حوزه فرهنگ و نظام رسانه است و توضيح مي‌دهد: «نظام‌ رسانه‌اي كشور اوايل اسفند بعد از دو سال در كميسيون فرهنگي دولت تصويب شد. همزمان با اين كار، تقاضايي از روساي صنوف مختلف هنر مثل خانه سينما، خانه تئاتر و موسيقي انجام داديم كه آنها هم نظام صنفي هنر تشكيل دهند.

الان اين كار با كمك آقاي حيدريان و دكتر ايوبي انجام شده است و خود صنوف هنر هم حضور دارند تا اين سازمان شكل بگيرد. بخش عمده‌ كارهاي حوزه هنر در آنجا انجام مي‌شود. به تعبير دقيق‌تر، وزارت ارشاد بعد از تصويب اين سازمان‌ها، سه رسالت بيشتر براي خودش قايل نيست؛ سياستگذاري، حمايت و نظارت. با اين حساب تولي‌گري و بقيه امور فرهنگي كه تصدي‌گري است بايد در نهادهاي صنفي و مردمي حوزه فرهنگ تعريف شود