"فراموش نشده است پاسدار محسن رضایی پس از جنگ 33 روزه در گفتگوی تلویزیونی خود اعتراف کرد  که این شیوه ی جنگ موشکی حزب الله لبنان با اسراییل الگوی رزم جنگی پاسداران است  و ادعا کرد که این شیوه ی جنگ پاسداران در جهان منحصر به فرد است .همچنین گفت که حزب الله لبنان با آنان که در افغانستان علیه ی نظامیان آمریکا می جنگند همگی هم خط مقدم جبهه ی جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران وعراق حضور داشتند .هم اینکه در پادگان های نظامی پاسداران در ایران آموزش وتعلیم نظامی دیده اند . دور از واقعیت است که ادعا شده که سوریه قبل از ترک لبنان اینان را آموزش نظامی داده ومسلح کرده است"
قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس فاش کرده است که بر پایی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسراییل که طراح آن سپاه پاسداران  بود و نقش کلیدی هم  سپاه قدس  بر عهده داشت. آنهم جنگی  که بقول ولید جنبلاط رهبر دوروزی ها وحزب سوسیالیست مترقی لبنان منتهی به  سرزمین سوخته شدن لبنان برای عبور از بحران هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران شد . ولی اکنون اذعان شده است که هدف دیگراین جنگ کمک  به سوریه بود که پس از  مجبور به ترک ارتش سوریه ش از لبنان فاش شدکه متهم ردیف اول طرح ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان  سوریه بود. پس برای خروج  از این بحران نیاز به جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسراییل بود . البته آن موقع رسانه های خبری ومطبوعاتی و بلند گوهای نهاد های حکومتی ایران  پیرامون تبلیغات این جنگ کوک وبسیج شده بودند و هرگز زیر بار کمک مالی وتسلیحاتی از خاک سوریه به حزب الله نمی رفتند ومدعی حمایت معنوی می شدند. چون وحشت از عواقب علنی شدن این حمایت مالی وتسلیحا تی داشتند . به خصوص نگرانی از واکنش اسراییل و  اخلال از ادامه ی مذاکرات هسته ای و سیاست وقت کشی  زیاد بود. اما اکنون با نقل قول یک مقاله  نیمی از واقعیت در این مورد گفته شده است . زیرا همانگونه پاسدار حسن عباسی که یکی از تئوری پردازان پاسداران ومدافعان سینه چاک حزب ا لله لبنان است بدفعات اعتراف و تبلیغ کرده است که حزب الله لبنان فرزندان معنوی خمینی شیاد می باشندو از اقدامات تروریستی شان بعنوان اقدامات مقدس یاد نموده است و ضمن دفاع شدید از داشتن  سلاح هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی ایران تأکید نموده که حزب الله لبنان  هم باید از داشتن بمب اتمی بر خور دار باشد . بنابراین اینکه نقل قول شده است که  سوريه در فاصله سالهاي 1996- اولين عقب نشيني رژيم صهيونيستي از لبنان- تا 2006- زمان آغاز جنگ 33 روزه- نقش عمده و اصلي در تجهيز و پشتيباني از حزب الله بر عهده داشته و بدون اين كمك ها شكست اسرائيل در سال هاي 2000- زمان عقب نشيني كامل اسرائيل از لبنان- و 2006 امكان پذير نبوده است. بخشی از واقعیت است . زیرا که نقش آموزش نظامی ومسلح کردن  حزب الله لبنان همانگونه که فراموش نشده است پاسدار محسن رضایی پس از جنگ 33 روزه در گفتگوی تلویزیونی خود اعتراف کرد  که این شیوه ی جنگ موشکی حزب الله لبنان با اسراییل الگوی رزم جنگی پاسداران است  و ادعا کرد که این شیوه ی جنگ پاسداران در جهان منحصر به فرد است .همچنین گفت که حزب الله لبنان با آنان که در افغانستان علیه ی نظامیان آمریکا می جنگند همگی هم خط مقدم جبهه ی جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران وعراق حضور داشتند .هم اینکه در پادگان های نظامی پاسداران در ایران آموزش وتعلیم نظامی دیده اند . دور از واقعیت است که ادعا شده که سوریه قبل از ترک لبنان اینان را آموزش نظامی داده ومسلح کرده است. بهرحال قلم بر دست غیر ایرانی در دفاع از بشار اسد جنایتکار وخونریز تأکید کرده است که کشتن مردم ناراضی ومخالف ومعترض از سوی ارتش سوریه قانونی و تعقیب قانونی ندارد .ولی  مخالفان رئیس جمهور سوریه که از خود دفاع می کنند ومسلح هستند  مبارزه شان غیر قانونی و تروریست های وابسته هستند که علیه ی دولت قانونی مردمی سوریه مبارزه می کنند که هم کشته شدن شان وهم تعقیب کردن شان از سوی دولت وارتش سوریه قانونی  است . همچنین نظر داده است که با مخالفت چین و روسیه موجب شد که 3 اجلاس اخیر در ژنو وپاریس وقاهره که علیه رئیس جمهور جنایتکار وخونریز سوریه بود مواجه با شکست شد. همینطور افزوده عدم انسجام مخالفان سوری موجب شده است که جبهه ی مخالفان تضعیف شود . در نهایت از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی وقطر وعربستان این چنین به نفع رئیس جمهور خونریز وجنایتکار سوریه بشار اسد نقل قول کرده و تحلیل ولی فقیه پسند انه داده است :

"كارتالوچي در مقاله مستند خود مي نويسد تلاش براي تغيير نظام سوريه به زمان شكست رژيم صهيونيستي از حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه برمي گردد. در آن جنگ رژيم غاصب اگرچه از همه امكانات نظامي در زمين، هوا و دريا استفاده كرد و از آمريكا، فرانسه، انگليس، عربستان و... چك سفيد امضا براي توسل به هر جنايت دريافت كرده بود و به طولاني ترين جنگ خود طي 60 سال اخير مبادرت ورزيد، اما در نهايت به شكست كامل رسيد و در واقع اميد به آينده را به كلي از دست داد. حدود سه ماه پس از پايان اين جنگ يك هيأت 80 نفره تحقيق به سرپرستي وينوگراد تشكيل شد، اين هيأت تركيبي از نيروهاي نظامي، امنيتي، سياسي، قضايي بود و پس از حدود 9 ماه گزارش مستند و كاملي از علل و عوامل شكست رژيم صهيونيستي از حزب الله لبنان ارائه داد و پس از آن در گزارش نهايي بهمن 86 به درستي يافته هاي آن تأكيد نمود، پس از آن بود كه همه فرماندهان عالي و ارشد نظامي، مقامات ارشد امنيتي و مقامات سياسي بركنار شدند. در اين گزارش يك نكته كليدي درباره عوامل خارجي شكست اسرائيل آمده و گوشزد كرده بود كه: «سوريه در فاصله سالهاي 1996- اولين عقب نشيني رژيم صهيونيستي از لبنان- تا 2006- زمان آغاز جنگ 33 روزه- نقش عمده و اصلي در تجهيز و پشتيباني از حزب الله داشته و بدون اين كمك ها شكست اسرائيل در سالهاي 2000- زمان عقب نشيني كامل اسرائيل از لبنان- و 2006 امكان پذير نبوده است.»كارتالوچي در اين مقاله مستند فاش كرده است كه پس از صدور جمعبندي كميته تحقيق وينوگراد، آمريكايي ها و رژيم صهيونيستي از ميان برداشتن دولت اسد را در دستور كار قرار دادند در اين طرح قرار شد كه بعد از سقوط دولت اسد، جنگ جديدي عليه حزب الله لبنان به راه افتد تا از يك سو شكست 2000 و 2006 جبران شود و از سوي ديگر مقدمه حمله نظامي عليه دولت ايران فراهم گردد. اما اجراي فوري اين نتيجه گيري امكانپذير نبود و از اين رو اجراي آن تا زمان آغاز انقلابات عربي به تأخير افتاد.در يك هفته سه اجلاس براي تغيير سوريه با محوريت آمريكا برگزار شده است اجلاس روز شنبه ژنو، نشست روز سه شنبه قاهره و اجلاس روز جمعه پاريس از يك سو از اهميت سقوط نظام سوريه براي غرب خبر مي دهد و در عين حال از ناتواني غرب پرده برمي دارد. در اجلاس ژنو قرار بود بركناري بشاراسد به تصويب برسد و از آنجا كه 5 عضو دائم شوراي امنيت در آن عضو بودند، زمينه مداخله نظامي عليه سوريه فراهم شود كه با مخالفت روسيه و چين به بن بست رسيد. در نشست قاهره قرار بود مخالفان داخلي بشار اسد كه با اقدام نظامي عليه كشورشان مخالف بودند را به گروه هاي شبه نظامي وابسته به آمريكا ملحق كنند و مخالفان يكدست شوند، اين اتفاق هم نيفتاد و حتي شكاف شبه نظاميان بيشتر شد. در اجلاس پاريس، آمريكايي ها مي خواستند وانمود كنند كه عليرغم مخالفت روسيه، چين، ايران و حداقل 100 كشور ديگر با مداخله خارجي عليه مردم و دولت سوريه، يك اجماع جهاني براي بركناري بشار اسد حول محور آمريكا به وجود آمده است. در اين اجلاس هم حداقل نيمي از كشورهاي جهان غايب بودند و تعدادي از دولت هاي عربي هم كه با اصرار و اجبار آمريكا به پاريس آمده بودند با مداخله خارجي و بركناري دولت بشار اسد مخالفت كردند و در نهايت بيانيه پاريس روي سه موضوع تشديد فشارهاي اقتصادي، كمك به مخالفان مردم و دولت سوريه و تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه سوريه براساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تأكيد كرد. اين موارد اولاً مورد توافق واقع نشده بودند و اجماعي براي آن به وجود نيامد ثانياً موضوعات جديدي نبودند.و ثالثاً؛ كار به شوراي امنيتي واگذار شد كه در آن چين و روسيه هر قطعنامه متضمن مداخله نظامي عليه سوريه را وتو مي كنند. با اين وصف اجلاس پاريس بار ديگر بن بست آمريكايي ها را به تصوير كشيد. در همان روز برگزاري اجلاس پاريس، كوفي عنان كه نمايندگي شوراي امنيت سازمان ملل و اتحاديه عرب- و در واقع نمايندگي آمريكا، انگليس، فرانسه، عربستان و رژيم صهيونيستي- را بر عهده دارد در مصاحبه با «گاردين» از فشار شديد آمريكا و عواقب آن پرده برداشت. لحن تند روز سه شنبه كلينتون و تهديد روسيه به مجازات و نيز لحن بسيار تند مك كين عليه روسيه و چين (تهديد به انتقال انقلاب هاي عربي به اين دو كشور) از مخمصه آمريكا در مورد سوريه خبر مي دهند.در صورت بقاء دولت اسد در سوريه، وضع رژيم صهيونيستي از اين هم وخيم تر مي شود چرا كه اگر ثابت شود جبهه بين المللي و منطقه اي حامي اسرائيل قادر به جابجايي قدرت در يك كشور نه چندان قوي هم نيست از آنجا كه وجود رژيم صهيونيستي به خارج وابسته است، بقاء اسرائيل بطور جدي تهديد مي شود هيچ قانوني وجود ندارد كه بشار اسد را از تعقيب مخالفان مسلح بازدارد كما اينكه هيچ قانوني وجود ندارد كه توسل به جنگ داخلي يا خارجي براي غلبه بر يك دولت را موجه جلوه دهد بنابراين كاملاً واضح است كه اقدام بشار اسد حتي آنگاه كه صدها مخالف مسلح را هدف قرار مي دهد، قانوني و اخلاقي است ولي در نقطه مقابل آن ارسال حتي يك گلوله از سوي كشورهاي آمريكا، انگليس، فرانسه، عربستان، قطر، تركيه و رژيم صهيونيستي غيراخلاقي و غيرقانوني است حتي اگر آن گلوله، يك عنصر نظامي سوريه را هدف قرار دهد. در عين حال ترديدي نيست كه به مرور فضاي اخلاقي بر فضاي غيراخلاقي غلبه مي كند.عناصر جبهه مخالف بشار اسد، اگرچه روي ساقط كردن نظام سياسي سوريه توافق دارند اما در مورد نظام جايگزين در سوريه هيچ توافقي ندارند. در اين ميان آمريكا، اروپا، رژيم صهيونيستي و عربستان بر محوريت لائيك هاي مسلح تأكيد كرده و با مشاركت اخوان المسلمين و مخالفان داخلي سوريه در حكومت آينده بشدت مخالفند، تركيه و مصر بر محوريت اخوان المسلمين تأكيد مي كنند و با محوريت لائيك هاي مسلح مخالفند، قطر بر محوريت مشترك اخوان و مخالفان داخلي سوريه تأكيد مي كند. تركيه حضور كردهاي مخالف در حكومت آينده را برنمي تابد و حال آنكه غرب روي مشاركت كردها تأكيد دارد.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه 19 تیر ماه سال 1391
سوريه ، چالش امپراتوري (يادداشت روز)