نقد وبررسی
: (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " انتخابات آمريكا مهم بود ؟ "
"آنچنان هم قلم وهم
لهجه سر بازجو پاسدار حسین شر یعتمداری داد
وفغان از بدهکاری وبریز وبپاش ها و هزینه کردن های کلان تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کرده و صدایش را
بلند وگرد وخاک نموده و داد سخن سر رانده
است و از بدهکارترین کشور د نیا یاد کرده
و برای 47 میلیون گرسنه و کارتن خواب در
آمریکا دلسوزی نموده است که انگاری عنقریب آمریکا سقوط می کند . از سوی
دیگر گویا ر استی ر استی در ایران اوضاع
نا بسامان و آشفته وبحرانی نیست ، بلکه بهشت برین است. زیرا که همانگونه که
رهبرش قول داده بود حکومت از آن مستضعفان و پا بر هنگان است و بر دست کوخ نشینان
بوسه می زند واز کاخ نشینان دوری می جوید و دل خوشی از مرفهان اسلام بی درد آمریکایی ندارد .مهمتر اینکه اقتصادی که به خر
حواله داد از سوی جانشین وی بر این بر عهد
وفا شده است .چونکه این جماعت از قماش نجیب حیوان گوش دراز دربست صاحب اقتصاد شده
اند و اقتصاد را طوری شکوفا کرده و توسعه
داده و پر رونقش کرده اند که مکمل شتاب دادن بیشتر پیام پیشر فت اقتصاد ونو آوری و خود کفا شدن پیام های نوروزی جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی رهبر ولی فقیه شده است .همچنین از سوی دیگر
همانگونه که خمینی شیاد زیر درخت سیب در پاریس قول داده بود آزادی قلم وبیان آنقدر هست که مارکسیست ها هم در بیان نظرات شان
آزاد می باشند . خلاصه ایران آنچنان مدینه
فاضله شده است که کار گر جوان 35 ساله وبلاگ
نویس ستار بهشتی آنقدر از آزادی مورد
ادعای خمینی شیاد وجانشین ولی فقیه شیاد تر از وی بر خور دار و بهره مندبود که پس از تهاجم و بازداشت وشکنجه
به قتل رسید و قاتلان با تهدید کردن اعضای خانواده اش وتضمین گرفتن عدم گفتگو با
رسانه های فارسی زبان جسدش را تحویل دادند.."
آنچنان هم قلم وهم لهجه
سر بازجو پاسدار حسین شر یعتمداری داد وفغان از بدهکاری وبریز وبپاش ها و
هزینه کردن های کلان تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کرده و صدایش را
بلند وگرد وخاک نموده و داد سخن سر رانده
است و از بدهکارترین کشور د نیا یاد کرده
و برای 47 میلیون گرسنه و کارتن خواب در
آمریکا دلسوزی نموده است که انگاری عنقریب آمریکا سقوط می کند . از سوی
دیگر گویا ر استی ر استی در ایران اوضاع
نا بسامان و آشفته وبحرانی نیست ، بلکه بهشت برین است. زیرا که همانگونه که
رهبرش قول داده بود حکومت از آن مستضعفان و پا بر هنگان است و بر دست کوخ نشینان
بوسه می زند واز کاخ نشینان دوری می جوید و دل خوشی از مرفهان اسلام بی درد آمریکایی ندارد .مهمتر اینکه اقتصادی که به خر
حواله داد از سوی جانشین وی بر این بر عهد
وفا شده است .چونکه این جماعت از قماش نجیب حیوان گوش دراز دربست صاحب اقتصاد شده
اند و اقتصاد را طوری شکوفا کرده و توسعه
داده و پر رونقش کرده اند که مکمل شتاب دادن بیشتر پیام پیشر فت اقتصاد ونو آوری و خود کفا شدن پیام های نوروزی جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی رهبر ولی فقیه شده است .همچنین از سوی دیگر
همانگونه که خمینی شیاد زیر درخت سیب در پاریس قول داده بود آزادی قلم وبیان آنقدر هست که مارکسیست ها هم در بیان نظرات شان
آزاد می باشند . خلاصه ایران آنچنان مدینه
فاضله شده است که کار گر جوان 35 ساله وبلاگ
نویس ستار بهشتی آنقدر از آزادی مورد
ادعای خمینی شیاد وجانشین ولی فقیه شیاد تر از وی بر خور دار و بهره مندبود که پس از تهاجم و بازداشت وشکنجه
به قتل رسید و قاتلان با تهدید کردن اعضای خانواده اش وتضمین گرفتن عدم گفتگو با
رسانه های فارسی زبان جسدش را تحویل دادند . از این
منظر است که هم لهجه وهم قلم پاسدار شریعتمداری بدون آنکه کوچک ترین اشاره ای به اوضاع داخلی کند وبگوید وضعیت اقتصادی و
ارزی چگونه است .تحریم ها که آمریکا در افزایش آن نقش کلیدی دارد چگونه برروی اقتصاد کشور وافزایش قیمت ارز ونا
رضایتی عمومی اثر گذاشته است . یا اینکه بگوید
چرا آنچنان موجب رشد تضاد واختلاف و رقابت میان باندهای مافیایی شده است که
دامنه ی آن موجب پراندن چرت رهبر شده است .طوری که مجبور به صدور فتوای تهدید آمیز
همراه توصیه شد .ولی بدلیل ریختن پشمش وبی اعتبار شدنش کسی گوش به تهدید
وتوصیه وی نکرد. در عوض با تصویر مار
کشیدن ومار قالب کردن از موضع ضد آمریکایی
مدعی شده بحران افول قدرت در آمریکا مسئله
به استقلال اوباما و نوكرمآبي رامني برنمي گردد، بلكه به محدوديت هاي قدرت كاهنده
حاكميت آمريكا مربوط مي شود. برای اینکه اوباما
مواجه با حلقه مقاومت و بيداري
اسلامي با محوريت رهبر ام القرای جهان
اسلام در جماران می باشد که رهبرش آنقدر قوی و تنومند می باشد که رئیس جمهور آشکارا مقابلش
ایستاده است . ولی آمریکا مقابل
سراشیب سقوط ترمز بریده و دنده عقب کنده
رهبر ولی فقیه در سربالايي مقابل سياست
خارجي گیر کرده و گذر آمريكا و اسرائيل از این سربالایی صعب العبورتر شده است . چونکه ترفند تبلیغاتی
بيداري اسلامي و بهار عربي بخش مهمي از جمعيت 2/1ميليارد نفري مسلمانان را به حركت
درآورده تا بفرمان رهبر جنبش بیداری
اسلامی جماران نشین از موضع ضد آمریکایی و
انگلیسی پيگير موضوع فلسطين باشند. به ویژه اینکه بر اساس ادعای هم لهجه وهم قلم
سربازجو شریعتمداری دولت آمريكا ديگر نه
امكانات مالي آن را دارد كه از اسرائيل حمايت كند و نه افكار عمومي آمريكا از چنين
اقدامي حمايت مي كند. برای اینکه اسرائيل
به رژيمي اشغالگر كه در ايجاد دموكراسي شكست خورده، تبديل شده است. مخالفت با اين
رژيم آپارتايدي در سطح بين المللي در حال گسترش است و نبايد در ائتلافي شركت كرد
كه بيشتر جامعه جهاني با آن مخالف است. پس بي دليل نيست كه راديو اسرائيل سه شنبه
شب در گزارشي اعلام كرد تحليل گران اسرائيلي مي گويند نتانياهو از قدرت گيري
دوباره اوباما بيمناك است. نتانياهو طرفدار ميت رامني بود و اگر اوباما به قدرت
برسد ممكن است انتقام بگيرد. وعده هاي اوباما به مردم آمريكا محقق نشد و به نظر
نمي رسد بتواند در دوره دوم نيز آنها را برآورده كند و از جمله اقتصاد را بهبود
ببخشد. لذا اوباما در اين ميان ناتوان تر از آن است كه چالش هاي مهمي چون مسئله
فلسطين و امنيت رژيم اشغالگر، يا بيداري اسلامي و چالش ايران و ديگر پرونده هاي
لاينحل منطقه را برطرف كند. نتیجه اینکه او از اينجا رانده و از آنجا مانده شده است. پس اوباما
همان بوش ضعيف شده است همچنان كه آمريكاي 2012، همان آمريكاي آب رفته 2001 است.
بدون اینکه گفته شود چرا لابی های مقیم آمریکا هرروز بیش از روز گذشته فعالیت برای
کانال زدن پشت پرده می کنند . اما برایر د گم کردن ادعا شده معدل جنايت در دوره اوباما كمتر از دوره بوش
نيست. چونکه در منازعات و بحران هاي منطقه از افغانستان و پاكستان تا ليبي و سوريه
و لبنان و فلسطين و بحرين و يمن و عربستان و عراق، رد پاي آمريكا در اغلب ناامني
ها و جنايت هاي زنجيره اي قابل مشاهده است. بهرحال نیاز به توضیح نیست که گفته شود
چند سال است که اینگونه تحلیل های وارونه باز تولید شده است و چه ارتباطی به
مطالبات انباشت شده وپرداخت نا شده مردم ایران دارد وقرار است چه کسی را بفریبد .
به جز ولی فقیه که با تیغ بر زیر پیزور وی گذاشتن والکی بزرگش کردن تا که ذوق زده شود
واقعاً رهبر ام القرای جهان اسلام و ضد آمریکا واسراییل می باشد،. چه کسی توجهی می
کند و این خالی بندی ووارونه گویی های تکرار نشخوار شده را می پذیرد؟
"گران ترين» انتخابات تاريخ در «بدهكارترين» كشور دنيا به
پايان رسيد. ميزان بدهي هاي آمريكا اكنون از 16هزار ميليارد دلار گذشته و بنابراين
هزينه 6 ميليارد دلاري براي انتخابات رياست جمهوري حتي اگر 2 برابر هزينه انتخابات
سال 2000 ميلادي باشد و در برابر چشمان 47 ميليون نفر گرسنه كارتن خواب انجام شود،
در ورشكستگي پنهان يك سيستم چيزي را جابه جا نمي كند. -انتخاب
اوباما از نگاه راي دهندگان، انتخاب ميان بد و بدتر است. البته آمريكا در دوره
اوباما 6 هزار ميليارد دلار بدهكارتر شد اما خيلي ها در آمريكا مي دانند كه دست كم
4 هزار ميليارد از اين رقم حاصل سياستگذاري به بن بست رسيده نومحافظه كاران (دولت
بوش) در دو جنگ عراق و افغانستان بوده است. و نيز آنها شنيدند كه ميت رامني هنوز
سوار توسن قدرت نشده، 47درصد آمريكايي هاي فرودست را «مفت خور» خطاب مي كند. اين
مصداق همان ضرب المثل معروف است كه مي گويد طرف در جهنم از ترس عقرب جرّاره به مار
غاشيه پناه مي برد! ساختار سيستم سياسي- اقتصادي آمريكا همان است كه پاول فارل چند
روز قبل از انتخابات در روزنامه وال استريت ژورنال اذعان كرد. «اقتصاد آمريكا
تبديل به اقتصاد فرانكشتايني شده، هيولايي كه دچار جنون آدم كشي است و خود را به
همراه جماعتي كه او را خلق كرده اند، نابود مي كند. سرمايه داران آمريكايي خود و
دموكراسي شان را و به دنبال آن اقتصاد جهاني را نابود مي كنند. اقتصاد فرانكشتايني
در اغلب زمينه ها به ورشكستگي رسيده است.»اشپيگل
آن لاين در آستانه انتخابات آمريكا در معرض قضاوت مخاطبان قرار داد. «انتخاب رئيس
جمهور براي امپراتوري سقوط كرده! آلماني ها بدشان نمي آيد رامني را نامزد
ثروتمندان و اوباما را نامزد مردم ببينند، انتخاب ميان خوب و بد. اين تلقي غلط
است. صرف نظر از اينكه چه كسي پيروز شود، آنچه بر آمريكا تسلط مطلق دارد، سرمايه
داري است؛ يعني همان قدرتي كه مي تواند ايالات متحده را نابود كند. ارتش سلاحي مي
سازد كه ظرف يك ساعت مي تواند به هر نقطه از جهان شليك و آنجا را ويران كند. اما
در همين زمان در بروكلين و كوئينز و نيوجرسي تيرهاي حامل سيم برق در كنار خيابان
افتاده اند. طوفان ميليون ها نفر را آشفته كرده است. آمريكا كشوري پيشرفته براي
طبقات خاص و در حال رشد براي بقيه شهروندان است. در نيويورك بيمارستان ها را تخليه
و بيماران را به جاي ديگر مي برند. كسي كه نتواند تضاد موجود در جامعه آمريكا را
ببيند، نمي تواند تسلط مطلق، سرمايه داري را درك كند. سرمايه سالاري مطلق آمريكا
را به ويراني كشانده و دولت را ناكارآمد ساخته است. اوباما نتوانست در اين وضعيت
تغيير ايجاد كند. رامني هم نخواهد توانست».اشپيگل معتقد است «اروپا در اشتباه است
اگر فكر مي كند انتخاب ميان اين دو، ميان خوب و بد است... 4 سال پيش كه اوباما
كارش را شروع كرد به نظر مي رسيد اين آغاز دوباره براي آمريكاست ولي اين تصور ناشي
از سوء تفاهم بود. او گوانتانامو را تعطيل نكرد و مصونيت
جنايتكاران جنگي در دستگاه بوش را لغو ننمود.او بازارهاي مالي را تغيير نداد. قدرت
مردم در برابر قدرت بانك ها و كارتل ها و نظاميان هيچ است و رئيس جمهور هم در
برابر آنها قدرتي ندارد... براي اروپا فرقي نمي كند كه برنده چه كسي باشد. اينها
فقط نشانه هاي شكست آمريكا هستند، علت آن نيستند. نه دموكرات ها و نه تي پارتي ها
و جمهوري خواهان هيچ كدام مسلط بر مناسبات نيستند. براي ما اروپايي ها و در عرصه
سياست خارجي، نه اوباما كبوتر است و نه رامني شاهين. اوباما هم آدم مي كشد چه فرقي
مي كند با سرباز يا هواپيماي بدون سرنشين! روش قتل چه چيزي را براي قربانيان تغيير
مي دهد؟ از. افول امپراتوري آمريكا آغاز شده است. ممكن است آمريكايي ها به
رغم كوشش هايي كه بكنند نتوانند جلوي آن را بگيرند ولي آنها حتي تلاش هم نمي
كنند.»- با همه اينها و با وجود انفعال هر دو حزب جمهوري خواه و دموكرات- و
نامزدهاي آنان- نفوذ لابي صهيونيستي در آمريكا رو به كاهش است. نتانياهو هرچند پس
از پيروزي اوباما به وي تبريك گفت و مقامات صهيونيست اوباما را «بهترين رئيس جمهور
براي اسرائيل» خواندند اما طي يك سال اخير روابط دو دولت آميخته با تشنج و تنش كم
سابقه بوده است. كار به جايي رسيد كه كساني چون نتانياهو و برخي مقامات ديگر علنا
اوباما را سرزنش كرده و از رامني حمايت كردند. البته
مسئله به استقلال اوباما و نوكرمآبي رامني برنمي گردد، بلكه به محدوديت هاي قدرت
كاهنده حاكميت آمريكا مربوط مي شود. به يك معنا هرچه حلقه مقاومت و بيداري اسلامي
با محوريت ايران تنومندتر مي شود، سربالايي مقابل سياست خارجي آمريكا و اسرائيل را
تندتر و صعب العبورتر مي كند. اينجاست كه اسب هاي درشكه مجبورند حتي اگر از يك
تيره و نژاد باشند، يكديگر را گاز بگيرندبيداري
اسلامي و بهار عربي بخش مهمي از جمعيت 2/1ميليارد نفري مسلمانان را به حركت
درآورده تا پيگير موضوع فلسطين باشند... دولت آمريكا ديگر نه امكانات مالي آن را
دارد كه از اسرائيل حمايت كند و نه افكار عمومي آمريكا از چنين اقدامي حمايت مي
كند... اسرائيل به رژيمي اشغالگر كه در ايجاد دموكراسي شكست خورده، تبديل شده است.
مخالفت با اين رژيم آپارتايدي در سطح بين المللي در حال گسترش است و نبايد در
ائتلافي شركت كرد كه بيشتر جامعه جهاني با آن مخالف است.» بي دليل نيست كه راديو
اسرائيل سه شنبه شب در گزارشي اعلام كرد «تحليلگران اسرائيلي مي گويند نتانياهو از
قدرت گيري دوباره اوباما بيمناك است. نتانياهو طرفدار ميت رامني بود و اگر اوباما
به قدرت برسد ممكن است انتقام بگيرد. وعده هاي اوباما به مردم آمريكا محقق نشد و
به نظر نمي رسد بتواند در دوره دوم نيز آنها را برآورده كند و از جمله اقتصاد را
بهبود ببخشد.»اوباما در اين ميان ناتوان تر از آن است كه چالش هاي مهمي چون مسئله
فلسطين و امنيت رژيم اشغالگر، يا بيداري اسلامي و چالش ايران و ديگر پرونده هاي
لاينحل منطقه را برطرف كند. او از اينجا رانده و از آنجا مانده است.
4- اوباما همان بوش ضعيف شده است همچنان كه آمريكاي 2012، همان آمريكاي آب رفته
2001 است. معدل جنايت در دوره اوباما كمتر از دوره بوش نيست. در
منازعات و بحران هاي منطقه از افغانستان و پاكستان تا ليبي و سوريه و لبنان و
فلسطين و بحرين و يمن و عربستان و عراق، رد پاي آمريكا در اغلب ناامني ها و جنايت
هاي زنجيره اي قابل مشاهده است. اگر هم در بسياري از كشورها
بيش از اقدامات موجود مداخله نكرده اند، صرفاً تيغشان نبريده است. آمريكا در عراق،
سوريه، لبنان، فلسطين و افغانستان شكست هاي بزرگي به جان خريد. در اين ميان ايران
به نحو قدرتمندي - به واسطه بيداري و مقاومت اسلامي و در چارچوب حق استقلال و
حاكميت ملت ها- آمريكا را به چالش كشيده است."
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 18 آبان ماه سال 1391
انتخابات آمريكا مهم بود ؟ (يادداشت روز)
