روزی
نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 22 آبان ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " اين حنا ديگر رنگي ندارد "
"هنگامي كه دولت ميخواهد كاري را انجام دهد از چندين جا ميآيند
و قيچي ميكنند. ثروت، پول و خاك همه براي ملت است. در ادامه دست به افشاگری علیه
حامیان رقیب زده و افزوده چهار سال است كه
ما داريم افرادي را كه وامهاي كلان گرفتهاند دنبال ميكنيم. رقم 80 درصد وامها
دردست كمتر از 10 الي 12 درصد فعالان اقتصادي است. ما گفتيم وام گرفتهاند نوش جان
شان، اما حالا آن را بر گردانند كه در اين هنگام از زمين و آسمان بر سر ما ريختند
كه شما داريد اقتصاد را به هم ميريزيد. اگر 20 درصد از 80 درصدي را كه بردهاند
به بانك برگردانند همه چيز درست ميشود.سرمقاله نویس درد نباله گفته رئيس جمهور اين مبحث را به ماجراي ارز هم مرتبط
كرد و افزود: "اكنون آمدهاند و بر روي ارز، جنگ اقتصادي درست كردهاند و
قيمتها را به طور مصنوعي بالا ميبرند. اگر اكنون فرد يا باند يا دستهاي قيمتي
روي ارز بگذارد و پولي ببرد به او كاري ندارند، اما به محض اين كه دولت بگويد ما
ميخواهيم مقدار پول دردست مردم بگذاريم ميگويند اقتصاد به هم ميخورد. اينها
مباحثي است كه بالاخره بايد روزي مطرح شود و مطرح نيز خواهد شد"
سرمقاله نویس از آن زمانی سخن نگفته است که احمدی نژاد چگونه با تشویق و ترغیب و چراغ سبز ر هبر و پاسداران کودتاگر تهاجم به رفسنجانی می کرد حمایت می شد .البته احمدی نژاد تصور نمی
کرد که هدف تضعیف کردن رفسنجانی در نهایت منتهی به زدن زیرآب وی ویاران ومشاوران نزدیکش می شود .وی
دیر متوجه شد که توی دامی افتاده که رهبر
وپاسداران برایش گشوده یا پهن کرده بود ند. بنابراین سرمقاله نویس چون مشاور رفسنجانی می باشد بدفاع از رفسنجانی بمرور منتقد دولت ورئیس جمهور شد. لذا از این منظر است
که سراغ رئیس جمهور ضعیف شده و به پایان
تاریخ مصرف رسیده رفته و علیه اش تاخته
است. لذا در این راستا سرمقاله نویس از سخنرانی جدید احمدی نژاد در مراسم تجلیل از
باز نشستگان کشوری نقل کرده که وی به دو مشکل اشاره نمود . مشکل اول تحریم ها می
باشد که گفته مشکل موقتی است و دشمن هنوز ملت را نشناخته است و تأکید
کرده که از این بحران بزودی عبور خواهد کرد . اما پیرامون مشكل دوم که مرتبط با اختلاف دولت و رئیش جمهور
با بازار مکاره می باشد . زیرا که موازی طرح سئوال از رئیس جمهور در بازار مکاره مکمل با مخالفت واریز هدفمند یارانه ای شده است
که سر مقاله نویس موضع گیری رئیس جمهور در
این مورد را با مشکل دوم یا مشكل ديگر یاد کرده كه این
مشکل مثل مشکل قبلی نه موقتی نیست ، بلکه از موقتي خارج شده است چون
باور دارد به بعضي افراد و نگاهها بر ميگردد. طوری که گفته به محض اين كه دولت تصميم ميگيرد مقداري پول در
جيب مردم بگذارد، شروع به سر و صدا ميكنند و از چندين جا بسيج ميشوند تا نگذارند
اين اتفاق بيفتد. همچنین گفته هنگامي كه
دولت ميخواهد كاري را انجام دهد از چندين جا ميآيند و قيچي ميكنند. ثروت، پول و
خاك همه براي ملت است. در ادامه دست به افشاگری علیه حامیان رقیب زده و افزوده چهار سال است كه ما داريم افرادي را كه وامهاي
كلان گرفتهاند دنبال ميكنيم. رقم 80 درصد وامها دردست كمتر از 10 الي 12 درصد
فعالان اقتصادي است. ما گفتيم وام گرفتهاند نوش جان شان، اما حالا آن را بر
گردانند كه در اين هنگام از زمين و آسمان بر سر ما ريختند كه شما داريد اقتصاد را
به هم ميريزيد. اگر 20 درصد از 80 درصدي را كه بردهاند به بانك برگردانند همه
چيز درست ميشود.سرمقاله نویس درد نباله
گفته رئيس جمهور اين مبحث را به ماجراي ارز هم مرتبط كرد و افزوده اكنون
آمدهاند و بر روي ارز، جنگ اقتصادي درست كردهاند و قيمتها را به طور مصنوعي
بالا ميبرند. اگر اكنون فرد يا باند يا دستهاي قيمتي روي ارز بگذارد و پولي ببرد
به او كاري ندارند، اما به محض اين كه دولت بگويد ما ميخواهيم مقدار پول دردست
مردم بگذاريم ميگويند اقتصاد به هم ميخورد. اينها مباحثي است كه بالاخره بايد
روزي مطرح شود و مطرح نيز خواهد شد. بهر حال به نظر می رسد که سرمقاله دریافته که دیوار رئیس جمهور آنگونه کوتاه ودر
حال فرو ریزی می باشد که نه اینکه به آسانی می تواند از روی آن به پرد ، بلکه قادر
است یک لگد محکم هم بزند تا زودتر فرو ریزد
. بنابراین سرمقاله نویس به سبک بازجویی
سربازجو پاسدار شریعتمداری یک کیفر خواست
7 سال و4 ماهه برایش تهیه وتنظیم و ردیف نموده است . از جمله تمام ادعاهای وی
را لیست کرده است . به خصوص پیرامون موضع گیری
رئیس جمهور محور قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل است که سرمقاله نویس خطاب به رئیس جمهور گفته در
همين زمينه لازم است به سخني از خود آقاي احمدي نژاد اشاره كنيم كه در شروع صدور
قطعنامههاي سازمان ملل عليه ايران در مسأله انرژي هسته اي، قطعنامه را "ورق
پاره" دانستند و حتي گفتند آنقدر عليه ما قطعنامه بدهند تا قطعنامهدان آنها
پاره شود. سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید رفسنجانی وکروبی و موسوی پس زده شدند تا
احمدی نژاد رئیس جمهور شود و پاسداران بتوانند تسلط بر تأسیسات هسته ای داشته باشند
و احمدی نژاد و هیأت دولت هم مأموریت داشته باشند دست به تور ماراتونی سفر های
هسته ای بزند وعلیه قطعنامه های شورای عالی امنیت نه مخالفت که تمسخر کند . چرا
سرمقاله نویس نمی گوید برای چه رهبر نه حتی یکبار
گوشزد به رئیس جمهور نکرد که چرا چنین موضع گیری می کند ، بلکه اکنون هم
همان موضع احمدی نژاد را تکرار و تأیید می کند وبا تأکید می گوید تحریم ها ربطی به
گرانی ندارد . مهمتر اینکه برای این احمدی نژاد اخ و بد وطرد شده است که دیگر نه
آنگونه فکر نمی کند ، بلکه اذعان می دارد که تحریم ها موجب افزایش قیمت ارز شده
است که عامل رشد انتقادات همه جانبه به وی
شده است. از جمله اینکه سرمقاله نویس در ادامه انتقاد به رئیس جمهور ونوع ادبیات
گفتاری وی گفته است..
اين
نوع سخن گفتن درباره قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل در موضوعات حساس و مهم، علاوه
بر نوع ادبيات آن كه در خور جايگاه يك مقام رسمي نظام جمهوري اسلامي نيست، اصولاً
كوچك شمردن واقعهايست كه سرانجام به شرايط امروز منجر ميشود، شرايطي كه برابري
دلار با ريال و پول ملي را در مدت زمان كوتاهي حدود 5 برابر افزايش ميدهد، قيمت
تمام كالاها و خدمات را به دنبال خود بالا ميبرد و گراني سرسام آوري بر مردم
تحميل ميكند كه عوارض آن اكنون گريبان همه را گرفته و آقاي رئيسجمهور در بررسي
مشكلات جامعه در سخنان ديروزشان آن را اصلاً به حساب نياوردند! هر چند به حساب
نياوردن نميتواند به معناي وجود نداشتن باشد و صورت مسأله را پاك كند و دولت را
از عوارض خطرناك آن در امان نگهدارد
"ديروز، رئيسجمهور در مراسم تجليل
از بازنشستگان كشوري در بررسي شرايط كشور، دو مشكل را مطرح و درباره هر يك از آنها
به نكاتي اشاره كرد. آقاي احمدي نژاد گفت: "ما اكنون دو مشكل كوچك داريم؛
نخست مشكلي موقتي است كه دشمن درحال دست و پا زدن است تا محدوديتهايي را براي ملت
ايران درست كند كه ان شاءالله ما از آن عبور خواهيم كرد. در فشارهايي كه دشمن ميآورد
و ميخواهد فضا را زمستاني كند، روسياهي براي خودش باقي ميماند وهمانطور كه
بارها گفتم آنها ملت ايران را نميشناسند و ملت ايران به سرعت از اين مسائل عبور
ميكند." رئيس
جمهور درباره مشكل دوم گفت: "مشكل ديگر كه از موقتي خارج شده به بعضي افراد و
نگاهها بر ميگردد. به محض اين كه دولت تصميم ميگيرد مقداري پول در جيب مردم
بگذارد، شروع به سرو صدا ميكنند و از چندين جا بسيج ميشوند تا نگذارند اين اتفاق
بيفتد. هنگامي كه دولت ميخواهد كاري را انجام دهد از چندين جا ميآيند و قيچي ميكنند.
ثروت، پول و خاك همه براي ملت است... چهار سال است كه ما داريم افرادي را كه وامهاي
كلان گرفتهاند دنبال ميكنيم. رقم 80 درصد وامها دردست كمتر از 10 الي 12 درصد
فعالان اقتصادي است. ما گفتيم وام گرفتهاند نوش جان شان، اما حالا آن را بر
گردانند كه در اين هنگام از زمين و آسمان بر سر ما ريختند كه شما داريد اقتصاد را
به هم ميريزيد. اگر 20 درصد از 80 درصدي را كه بردهاند به بانك برگردانند همه
چيز درست ميشود." رئيس جمهور
اين مبحث را به ماجراي ارز هم مرتبط كرد و افزود: "اكنون آمدهاند و بر روي
ارز، جنگ اقتصادي درست كردهاند و قيمتها را به طور مصنوعي بالا ميبرند. اگر
اكنون فرد يا باند يا دستهاي قيمتي روي ارز بگذارد و پولي ببرد به او كاري
ندارند، اما به محض اين كه دولت بگويد ما ميخواهيم مقدار پول دردست مردم بگذاريم
ميگويند اقتصاد به هم ميخورد. اينها مباحثي است كه بالاخره بايد روزي مطرح شود و
مطرح نيز خواهد شد." اگر از اين
واقعيت كه مشكلات فعلي كشور به اين دو موضوع محدود نميشود بگذريم و فقط به همين
دو موضوع كه آقاي رئيسجمهور مطرح كردهاند اكتفا نمائيم، لازم است درباره سخنان
ايشان چند واقعيت را گوشزد كنيم. مباني عقلي هرگز نبايد
مشكلات، به ويژه مشكلاتي كه به دشمنان خارجي مربوط ميشوند، را "كوچك"
شمرد. البته اينكه كساني طبل و شيپور به دست و دهان بگيرند و با كوبيدن بر اولي و
دميدن در دومي تا ميتوانند مشكلات را بزرگ جلوه دهند، اينهم كار درستي نيست. كوچك
شمردن دشمنيها موجب غفلت از وظيفه مقابله با مشكلات ميشود و بزرگ كردن آن نيز
روحيهها را متزلزل ميكند و مانع اقدام شجاعانه براي روياروئي با مشكلات ميگردد.
راه صحيح اينست كه همواره در برخورد با مشكلات، تعادل حفظ شود و همه با واقع بيني
به مقابله برخيزند تا بر آن غلبه كنند. در همين زمينه لازم است به سخني از خود آقاي
احمدي نژاد اشاره كنيم كه در شروع صدور قطعنامههاي سازمان ملل عليه ايران در
مسأله انرژي هسته اي، قطعنامه را "ورق پاره" دانستند و حتي گفتند آنقدر
عليه ما قطعنامه بدهند تا قطعنامهدان آنها پاره شود...! اين نوع سخن گفتن درباره قطعنامه شوراي امنيت
سازمان ملل در موضوعات حساس و مهم، علاوه بر نوع ادبيات آن كه در خور جايگاه يك
مقام رسمي نظام جمهوري اسلامي نيست، اصولاً كوچك شمردن واقعهايست كه سرانجام به
شرايط امروز منجر ميشود، شرايطي كه برابري دلار با ريال و پول ملي را در مدت زمان
كوتاهي حدود 5 برابر افزايش ميدهد، قيمت تمام كالاها و خدمات را به دنبال خود
بالا ميبرد و گراني سرسام آوري بر مردم تحميل ميكند كه عوارض آن اكنون گريبان
همه را گرفته و آقاي رئيسجمهور در بررسي مشكلات جامعه در سخنان ديروزشان آن را
اصلاً به حساب نياوردند! هر چند به حساب نياوردن نميتواند به معناي وجود نداشتن
باشد و صورت مسأله را پاك كند و دولت را از عوارض خطرناك آن در امان نگهدارد. واقعيت دوم به روش برخورد رئيس جمهور در همين
سخنان با مشكل اول يعني توطئه دشمنان خارجي مربوط ميشود كه روش درستي است. ايشان
در توضيح مشكل اول آن را موقتي دانسته و گفتهاند دشمن، ملت ايران را نميشناسد و
ملت ايران از اين مشكل به سرعت عبور خواهد كرد. واقعيت سوم به ماجراي كهنه ولي بشدت مورد
علاقه آقاي احمدي نژاد برمي گردد كه تكرار "نمي گذارند"ها و به عبارت
روشنتر "فرافكني" و مشكلات را به گردن ديگران انداختن مربوط ميشود.
ايشان در سخنان ديروز، بار ديگر افراد مجهول الهويهاي را مورد اشاره قرار دادهاند
كه وامهاي كلاني گرفتهاند و حاضر به بازپرداخت آن نيستند و همين كه دولت به سراغ
آنها ميرود، عدهاي به حمايت از آنها برمي خيزند و اجازه نميدهند اين وامها از
آن افراد پس گرفته شود. در
منطق آقاي احمدي نژاد، اين يك شيوه شناخته شده است. ايشان از هفت سال و چهار ماه
قبل كه بر مسند رياست جمهوري تكيه زدند با همين ادبيات درباره افراد مجهول الهويهاي
كه نميگذارند دولت كار كند سخن گفتند و به فهرست بلندبالائي اشاره كردند كه در
جيب دارند و اگر افشايش كنند چنين و چنان ميشود و البته تا امروز هنوز اين فهرست
از جيب مبارك ايشان خارج نشده است. اطمينان داريم كه در هشت ماه باقيمانده نيز
جناب ايشان همين سخنان را تكرار خواهند كرد و چه بسا كه بعد از كنار رفتن از حكومت
نيز به همين فرافكنيها ادامه دهند. وقتي نمايندگان مجلس، طرح سؤال از رئيسجمهور
را مطرح ميكنند آقاي رئيسجمهور ميگويد ناگفتهها را خواهم گفت، وقتي سخن از
ماجراي پروندههاي مسئولان ارشد دولتي به ميان ميآيد، شايعه ميسازند كه پروندههائي
وجود دارد كه اگر رئيسجمهور آنها را افشا كند چنين و چنان ميشود. اينها همه در
شرايطي مطرح ميشود كه مفاسد مالي سه هزار ميلياردي و شانزده هزار ميلياردي در
زمان حاكميت دولتهاي نهم و دهم رخ داده و درعين حال رئيس دولت اعلام ميكند اين
دولت پاكترين دولت تاريخ است! آقاي رئيسجمهور
خوب است به اين واقعيت توجه نمايند كه حناي فرافكني و روش "نمي گذارند"
و "فهرستي كه در جيب دارم" ديگر رنگي ندارد. ايشان مطمئن باشند كه حتي
همان كساني كه ديروز در مراسم تجليل از بازنشستگان، مستمع سخنان ايشان بودند نيز
اين اظهارات ايشان را باور نكردند. حتي اگر گوشهاي از
نظر آقاي رئيسجمهور به مجلس است كه اجازه نداد فعلاً مرحله دوم قانون هدفمندي
اجرا شود، بايد به ايشان اطمينان دهيم كه در شرايط سخت اقتصادي كنوني اين اقدام
مجلس يك خدمت به دولت بود، زيرا قطعاً مردم تحمل سنگينتر شدن اين بار را ندارند.
آقاي رئيسجمهور نميتواند ناكارآمدي دولت خود را با اين ترفندها انكار كند، دولتي
كه از بيشترين حمايت برخوردار بود و بيشترين درآمد نفتي را نيز داشت. ضمناً اين قبيل سخن گفتن آقاي رئيس جمهور،
نوعي از سرگيري همان دعواها و اختلافاتي است كه رهبر انقلاب نسبت به آن هشدار
دادند و آن را خيانت دانستند. ممكن است در اين مرحله، مسئولين ديگر به ملاحظه
توصيه رهبري پاسخي به اين اظهارات رئيسجمهور ندهند ولي مردم در اين قبيل ماجراها
درست قضاوت خواهند كرد"
هوشنگ بهداد
روزی
نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 22 آبان ماه سال 1391
اين
حنا ديگر رنگي ندارد