مذاکرات اتمی در آلماتی و نتایج آن


مذاکرات اتمی در آلماتی و نتایج آن
از آقای علیرضا یعقوبی
چند روزی از پایان دور جدید مذاکرات نمایندگان رژیم حاکم بر تهران با نمایندگان ۱+۵ می گذرد و بازتاب آن هنوز نقل محافل و خبرگزاری های رژیم است. صالحی وزیر خارجه رژیم، روز دوشنبه گذشته تا آنجا پیش رفت که صریحا اعلام نمود که غرب از پیشرفت و تاثیر گذاری تحریم ها مایوس شده است و از فردا بطور تدریجی تحریم ها برداشته خواهد شد. سخنگوی اشتون بلافاصله این گفته صالحی را تکذیب نمود و ضمن رد برداشتن تحریمها اعلام نمود که گروه ۱+۵ بدنبال پیشرفت ملموس در گفتگوهاست. خوب تا اینجای کار معلوم می شود که هیچ پیشرفت ملموسی در مذاکرات حاصل نشده است و دو طرف صرفا برای ادامه مذاکرات به توافق رسیده اند. اما رژیم و لااقل اجزایی از آن شدیدا به پیشرفت مذاکرات اصرار داشته و هر اشاره ای را از سوی غرب با به سر دویدن پاسخ می گویند و ولی فقیه رژیم مجبور است در هر گفتگو و دیداری با وابستگان رژیم خود، ضمن کشیدن ترمز این عاشقان مذاکره یادآور شود که عمری به شما مواجب دادیم که با هر اشاره ما به سر بدوید نه اینکه مزد را از ما بگیرید و دنبال دشمنمان بدوید.
خامنه ای امروز پنج شنبه در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان طی سخنانی در رابطه با مذاکرات برگزار شده در آلماتی پایتخت قزاقستان، یادآور شد: <<غربی ها امتیاز ندادند فقط اعتراف کوچکی کردند>>. البته او به محتوای این اعتراف کوچک اشاره ای نکرد. از مجموعه سخنان دو طرف باید اعلام داشت که در دنباله سیاست چماق و هویج گروه ۱+۵ بنا به ترکیب این گروه حتی بسته های پیشنهادی از میز مذاکرات حذف شده است و جای آن را اعتراف کوچکی گرفته است که خامنه ای در سخنان امروز خود برای رئیس و اعضای خبرگان رژیم به آن اشاره کرده است. یعنی اینکه روسیه و چین در مواضع خود درباره راهکرد حل مسئله اتمی با ایران مجبور به عفب نشینی بنفع دیگر اعضای گروه شده اند.
باید همواره در تحلیل های خود، نقش مبنایی رژیم در فرصت سوزی های تاکتیکی و تبدیل آنها به تهدید بنا به وضعیت و جایگاه داخلی رژیم و درون جامعه ایران را لحاظ نمود. بدون اشاره و در نظر گرفتن این واقعیت سترگ ناچارا همچون بسیاری از افراد رژیم دچار کج فهمی و احیانا اشتباهات استراتژیک خواهیم شد. هیچکسی بهتر از ولی فقیه رژیم به عمق چالش ها و تضادهای نهفته در جامعه آگاه نیست و دقیقا از همین زاویه است که هرگونه دستاورد احتمالی در مذاکرات در سایه کابوس سرنگونی قرار گرفته و فی الفور از سوی ولی فقیه تکذیب می شود. مذاکره با غرب به چنان معضلی برای رژیم و ولی فقیه تبدیل شده است که از ترس تحریمهای هر چه بیشتر از یک سو و خریدن زمان برای مسلح شدن هسته ای از سوی دیگر گریزی از ادامه آن دارند و از طرف دیگر با ادامه مذاکرات و طی هر دوره آن، حلقه بر گردن رژیم تنگتر شده و بهمین دلیل جان کری وزیر امورخارجه جدید عراق در دیدارش با وزیر خارجه عربستان یادآور می شود که فضای مذاکره با ایران در حال تنگتر شدن است. دقیقا از همین زاویه است که وقتی ادامه مذاکرات مطرح می شود سران رژیم مدتها به بحث بیهوده و چانه زنیدرباره محل برگزاری اجلاس گذرانده و این در واقع گویای سردرگمی رژیم درباره مباحث گفتگو با گروه ۱+۵ است.
اگر در مبانی تحلیل خود همچنان استواریم و معتقدیم که رژیم فاشیسم مذهبی حاکم برای ادامه حیات خود در اوج انزوای داخلی و بین المللی نیازمند به سلاح اتمی است و تمامی امکانات و توانائی های خود را در تسریع این امر به خدمت می گیرد و گروه ۱+۵ هم دقیقا از این واقعیت آگاه است و به اصطلاح دو طرف دست یکدیگر را خوانده اند، هیچ آینده ای بر اینگونه مذاکرات متصور نیست. گروه ۱+۵ بنا به گفته سخنگوی اشتون در نهایت خواهان پیشرفت محسوس و ملموس مذاکرات یعنی دست کشیدن رژیم از دستیابی به سلاح هسته ای که در گام اول از گشودن در سایتهای مشکوک بر روی کارشناسان سازمان انرژی هسته ای و دست کشیدن از غنی سازی در غلظت بالا می گذرد، هستند و رژیم نیز ادامه بقای خود را در مسلح شدن به سلاح اتمی می داند و آن را نقطه اقتداری برای آینده خود می شمارد و لذا نمی تواند به پیشرفت محسوس و ملموس مورد نظر سخنگوی خانم اشتون تن در دهد. شاید سوال این باشد که پس چرا مذاکرات ادامه می یابد؟. غرب بدون شک به دنبال این است که روسیه و چین را هر چه بیشتر به دنباله روی از سیاست خود در این زمینه بکشاند و یک جبهه واحد از جامعه جهانی را در این زمینه بهمراه خود داشته باشد و رژیم هم مذاکرات را فضایی برای ادامه تنفس و حیات خود می داند تا شاید بتواند در این فرصت به سلاح اتمی دست یابد. اما علیرغم تمامی تغییراتی که در کابینه جدید دولت اوباما بوجود آمده در روز سه شنبه همین هفته بایدن معاون اوباما تاکید کرد که راه حل نظامی کماکان روی میز قرار دارد. خوب با این تاکید حتی نمی توان برای آن اعتراف کوچک غرب به زعم خامنه ای هم اعتباری جز در حد رفع بعضی از سوء تفاهمات قائل شد. چنین رفع سوء تفاهماتی فاقد ارزش قابل تکیه و اعتبار می باشد و صرفا به یک ژست و تعارف دیپلماتیک تعبیر می شود.