3 خبر ویژه علیه ی فتنه و انحراف


برای ادامه راه 34 ساله سرکوب وسانسور و تجمیل فضای خفقانی و انفجاری سربازجو شریعتمداری از ترس ترک  برداشتن وسپس  تبدیل به شکاف  شدن دیوار اختناق  وسرازیر شدن مردم نا راضی توی خیابان ها و فریاد مرگ بردیکتاتور سز داد و خواهان  پایان حکومت فاشیست دینی و تغییرات دمکراتیک شدن  بنابراین  بطور پیوسته  وبا جدیت تمام پرسه زنی یا سگ دوزنی و وب گردی می کند تا چک کند رسانه  ها و سایت های خبری اینترنتی  مخالفان به ویژه وابسته به  رقیب  مغلوب مدعی اصلاح طلب چه نوشته اند و چه تحلیل و نظری  پیرامون برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد داه ودارند. سپس تا با گزینه برداری واستفاده از شیوه بازجویی وتحریف گری و پرونده سازی کند  تا در راستای  مسدود نمودن  هرگونه روزنه ای برای حضور رقیب در صحنه ی نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری تلاش نماید .برای همین است که  این 3 خبر ویژه را  گرد آوری و بازتاب داده است که چرا تلاش می شود خاتمی ریسک حضورش را در صحنه ی رقابت ریاست جمهوری به پذیرد .
ارگان رسانه اي شماري از فتنه گران فراري خواستار ورود اصلاح طلبان به انتخابات از حوزه «شرارت» و «فتنه گري» شد.پايگاه اينترنتي نداي سبز كه توسط شماري از اعضاي متواري حزب مشاركت راه اندازي شده در تحليلي نوشت: جمهوري اسلامي 4 سال هزينه داده و راه رفته را باز نخواهد گشت و يك اشتباه را دوبار تكرار نمي كند. از اين منظر، جراحي انجام گرفته اجتناب ناپذير بوده و يك دستاورد است. بر اين اساس بديهي است كه اجازه بازگشت امثال خاتمي به حاكميت را نخواهند داد. بنابراين نبايد منتظر چراغ سبز حاكميت بود.نويسنده آنگاه با دعوت خاتمي به انتحار نوشت: خاتمي اگر قبلا هر 9 روز يكبار بحران داشت اكنون هر ساعت حضورش مملو از بحران خواهد بود. او اگر مي خواهد بيايد بايد خود را در قامت موسوي و كروبي باز تعريف كرده و به قصد شر يا فتنه وارد اين كارزار شود.همزمان ارگان گروهك ملي-مذهبي نيز از قول تقي رحماني از اعضاي فراري و پاريس نشين اين گروه نوشت: خاتمي كانديدا شود و نبايد از ترس رد صلاحيت كانديدا نشود. كانديدا شدن مي تواند همان نقطه ايستادن باشد.با اين حال حسين باقرزاده از اعضاي جدا شده منافقين كه در لندن اقامت دارد، در سايت ايران امروز نوشت: مسئله، آمدن يا نيامدن خاتمي نيست بلكه انتخابات آزاد هيچ گاه در جمهوري اسلامي وجود نداشته است و رقابت ها تنها در محدوده نيروهاي خودي بوده است. حتي به فرض اينكه حاكميت اجازه دهد خاتمي از صافي شوراي نگهبان بگذرد و انتخابات هم به ضرر او مهندسي نشود، تازه چه نتيجه اي مي توان گرفت. چه تضميني هست كه مردم مجددا به خاتمي رأي بدهند؟ و حتي اگر به فرض او پيروز شود چه كاري از دست او در برابر حاكميت برمي آيد. سناريوي گذر خاتمي از هفت خوان رستم حتي براي بسياري از خوش خيال ترين اصلاح طلبان يك فانتزي است. مهم، تاكيد بر انتخابات آزاد است كه هاشمي و احمدي نژاد و خاتمي آن را پيش كشيده اند. مسئله آمدن يا نيامدن خاتمي نيست.از سوي ديگر سايت ضدانقلابي گويانيوز با اشاره به ادعاهاي دست اندركاران فتنه سبز، شركت در انتخابات را قرباني كردن جنبش سبز توصيف كرد و نوشت اين كار شركت در حماسه سازي حاكميت است.
همان سیاست  و اهداف پیگیری ذکرشد ه در خبر قبلی در  رله کردن این خبر علیه ی خاتمی پیگیری شده است .
حتي برخي اصلاح طلبان هم نامزدي خاتمي را به منزله مقابله با نظام مي دانند. او همچنين يقين دارد كه رد صلاحيت خواهد شد و به همين دليل هم نمي آيد.اين تحليل را وبسايت راديو زمانه منتشر كرد. اكبر گنجي با طرح اين سؤال كه چرا خاتمي نمي آيد نوشت حسن روحاني و علي يونسي گفته اند كه خاتمي قطعاً كانديدا نخواهد شد. چرا؟ خاتمي بارها اين مدعا را تكرار كرده كه دنبال مقابله و براندازي جمهوري اسلامي نيست. به گفته عباس عبدي و احمد پورنجاتي، كانديداتوري خاتمي به منزله مقابله با نظام به شمار خواهد رفت. از اين رو، اين دو مخالف نامزدي خاتمي هستند.وي با اشاره به يقيني بودن رد صلاحيت خاتمي توسط شوراي نگهبان نوشت: خاتمي به دنبال طرد شدن از سوي جمهوري اسلامي نيست. حتمي بودن تأييد صلاحيت وي توسط شوراي نگهبان شرط لازم كانديداتوري اوست. پورنجاتي در اين باره گفته است «اگر آقاي خاتمي را شوراي نگهبان رد صلاحيت كند هزينه زيادي داده ايم. شخص خود آقاي خاتمي بارها در جمع مشاورانش گفته هرگز حاضر به نامزدي در انتخابات 92 نيست تا تضميني در مورد تأييد صلاحيتش نداشته باشد... خاتمي مي گويد حسين شريعتمداري عليه من مي نويسد ولي من نمي خواهم از يك نهاد رسمي نظام مهر عدم صلاحيت بگيرم... پيش بيني ام اين است كه خاتمي نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 92 نمي شود. در واقع آقاي خاتمي با تحليل در انتخابات سال 92 نامزد نمي شود.»راديو زمانه مي افزايد: بسياري از اصول گرايان بارها گفته اند كه خاتمي قطعاً رد صلاحيت خواهد شد. خاتمي اگر بخواهد حملات بي امان شريعتمداري را ناديده بگيرد، تكرار همان مدعيات توسط وزير اطلاعات ابقا شده با حكم حكومتي آيت الله خامنه اي را نمي تواند نشنيده بگيرد. حيدر مصلحي در 17/12/91 درباره خاتمي گفت «اين حضور در صحنه چگونه امكان پذير است وقتي كه به طور مثال يكي از اين افراد كه همه شبكه هاي ضد انقلاب در داخل و خارج به دنبال كانديداتوري وي هستند، بدهي هاي زيادي به ملت ايران دارد و صرف سوابق مسئوليت وي در گذشته نمي تواند پرونده گذشته وي را به دست فراموشي بسپارد. اردوگاه و تيم اين فرد چگونه سخن از فقدان انتخابات آزاد به ميان مي آورند در حالي كه 8 سال صدارت دوم خردادي ها بر مبناي همين انتخابات صورت پذيرفته است، اي كاش امكان انتشار اسنادي مربوط به همين افراد از جلسه خصوصي شان وجود داشت كه در اين جلسه جسارت هايشان به ساحت امام راحل و سخره گرفتن اصل ولايت فقيه توسط همين فرد برملا مي شد كه در جلسه مي گويد امام هم تحت فشار مقوله ولايت فقيه را قبول كرد. اين افراد چگونه مي توانند به خود اجازه دهند ضربه هايي كه در فتنه 88 به مردم و انقلاب زدند و باعث خسران بسيار شده اند را فراموش كرده و به دنبال كانديداتوري هم باشند. بي بي سي با چه توجيهي براي اين فرد رپرتاژ مي رود؟».راديو زمانه همچنين با طرح اين پرسش كه با وجود ادعاي تقلب و مهندسي انتخابات چگونه مي توان از انتخابات سخن گفت، به احتمال قوي ناكامي اصلاح طلبان اشاره مي كند و از قول پورنجاتي مي نويسد: حالا فرض كنيد آقاي خاتمي تأييد شد و 12-10 ميليون رأي براي آقاي خاتمي اعلام و در نهايت يك نفر ديگر به عنوان رئيس جمهوري معرفي شد. آن وقت لابد ما اصلاح طلبان بايد كماكان بزنيم بر سر خودمان و بگوييم آراي ما را دزديدند و جابجا كردند و شعار بدهيم رأي ما را پس بده.»
بازهم نمونه ی دیگر که مخاطبین چند جانبه از خاتمی دارد . ضمن اینکه بر رد صلاحیت رحیم مشایی مهر تأکید زده شده و علی مطهری دراز شده است که چرا از حضور خاتمی  برای کنترل افراطی هادر صحنه نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری حمایت شده است.
مواضع متناقض علي مطهري در قضاوت هاي سياسي تمامي ندارد.وي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي شرق از يك سو خواستار رد صلاحيت اسفنديار رحيم مشايي شد و از طرف ديگر بر لزوم نامزدي خاتمي تاكيد كرده است او رد صلاحيت خاتمي را نشانه عدم سعه صدر نظام و تائيد صلاحيت مشايي را باعث زير سؤال رفتن شوراي نگهبان توصيف كرده است.مطهري كه چند ماه پيش به خاطر حمله و اهانت به شوراي نگهبان و حمايت از برخي دست اندركاران فتنه از سوي شبكه دولتي انگليس، عنوان اصلاح طلب جديد را دريافت كرد، خواستار حضور خاتمي در انتخابات با وجود احتمال رد صلاحيت وي شده و مي گويد: تهديدها نبايد تاثيري بر نامزدي خاتمي بگذارد. [اگر رد صلاحيت شود] خود همين هم بركاتي دارد؛ از اين نظر كه ميزان سعه صدر نظام در برابر منتقدان مشخص شده و برخي رويكردها شفاف تر مي شود. هر چه مسائل براي مردم روشن تر شود بهتر از اين است كه در هاله اي از ابهام باقي بماند.وي افزوده است: اگر آقاي خاتمي بنا دارند بيايند بايد همه هزينه ها را -حتي رد صلاحيت- بپذيرند و آماده باشند. نبايد با روحيه منفعل وارد كارزار انتخاباتي شد.مطهري همچنين گفته كه «اگر آقاي هاشمي نمي آيد اصلاح طلبان بايد حضور جدي داشته باشند تا از افراط ها كاسته شود».وي در عين حال درباره احتمال نامزدي مشايي مي گويد به احتمال قوي از دو جهت رد صلاحيت مي شود، يكي از جهت رجل سياسي نبودن و دوم از جهت گرايش هاي فكري غيراسلامي. اگر شوراي نگهبان صلاحيت او را تاييد كند مشروعيت خود را زير سؤال مي برد.آنچه محل تامل در سخنان علي مطهري است اينكه 1- سعه صدر نظام در قبال چه كساني بايد باشد؟ فتنه گراني كه به خاطر حذف اسلام از جمهوري اسلامي و اهانت به امام و ولايت فقيه و سردادن شعارهايي به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي، بارها مورد تحسين سران جبهه استكبار واقع شدند؟ موضع نظام در قبال بانيان و زمينه چينان آن خيانت بزرگ ابهامي ندارد كه بخواهد بعد از اين روشن شود.مسائل براي مردم هم كاملا روشن است كه حماسه نهم دي را رقم زده و چشم فتنه را كور كردند. 2- اگر مشايي به خاطر عملكردش و گرايش هاي فكري غيراسلامي فاقد صلاحيت است كه هست، خاتمي به طريق اولي و به اعتبار پيش قراولي در حمايت از جريان هاي منحرف روي دست امثال مشايي بلند شده و چند برابر مشايي مرتكب خيانت شده است. تحت مسئوليت آقاي خاتمي بود كه در نشريات و ميتينگ هاي عناصر ساختارشكن مدعي اصلاح طلبي، از ختم انقلاب و به موزه رفتن امام خميني(ره) و انكار نبوت و امامت و قداست قرآن و احكام قطعي اسلام سخن گفته شد و براي براندازي جمهوري اسلامي آشوب هاي زنجيره اي ترتيب يافت. البته آن روزگار هنوز آقاي علي مطهري مانند امروز دگرگون نشده بود و در نوشته ها و مصاحبه هاي به غايت تند و تيز، مدعيان اصلاح طلبي را افراطي تلقي مي كرد و امروز در حالي كه آنها به نسبت 12-10 سال پيش به مراتب ساختارشكن تر شده اند، از آنها به عنوان مقابله كنندگان با افراط ياد مي كند!با اين اوصاف منطقي است كه شوراي نگهبان برخورد يكساني با عناصر منحرف داشته باشد نه اينكه مانند برخي سياست بازان تازه از راه رسيده منش يك بام و دو هوا پيشه كند.