سرمقاله ی جمهوری " سياستمداران بي‌سياست "

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 19 آبان ماه سال 1392
نقد و بررسی : سرمقاله  ی روزی  نامه ی حکومتی جمهوری " سياستمداران بي‌سياست "
"سرمقاله نویس در پایان سر مقاله برای اینکه  پیامش را به مخاطبین داخلی ومنتقدان دولت ورئیس جمهور  و غرب داده باشد  آنچه  بلغور کرده را  نمونه‌هاي روشني از بي‌كفايتي سران حكومت‌هاي غربي دانسته است كه در تصميم گيري‌ها و اظهارات شان ظاهر مي‌شود و تأکید کرده  سران آمريكا و كشورهاي اروپائي بايد از فرصتي كه پس از رئیس جمهور شدن روحانی به وجود آورده که شامل آمار اعدام ها وناامنی اجتماعی و طرح های زنجیره ای سرکوبگرانه ی نیروی انتظامی  است که  افزایش یافته  است . بعلاوه بدون توجه  به واجدین شرایطینی که رأی ندادند و التماس و لابه ای که خامنه ای کرد که از مخالفان در خواست نمود بخاطر دفاع از کشور ونه رژیم فاشیستی مذهبی  رأی دهند . ولی وی  رأی دهندگان به روحانی   را  ملت ايران  نامیده  تا از سوی این ملت بگوید   که با روي كار آوردن دولت اعتدال  فضایی حاکم شده  که  منطق را جايگزين برخوردهاي افراطي كرده است.  انگاری با وجودرهبر ولیفقیه همکارع  رئیس جمهور کاره ای است وقدرتی دارد  که توصیه  کرده  حکومت های غربی باید حداكثر بهره‌برداري از این شرایط  را به عمل آورند و به منازعات بي‌مبنائي كه فقط بر ادعاهاي واهي صهيونيست‌ها و مجاري اطلاعاتي فرصت طلب مبتني است خاتمه دهند. برای اینکه  طرف ايراني با استدلال‌هاي روشن و منطقي براي طرف مقابل اين واقعيت را به اثبات رسانده كه رژیم بربرمنش  ايران فقط در چارچوب مقررات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عمل مي‌كند و از قوانين بين‌المللي در فعاليت‌هاي هسته‌اي فراتر نمي‌رود  چون  تلاش کرده همه قوانین را دور بزند ودروغ بگوید وعوامفریبی  کند  تا به سلاح هسته ای دست یابد  و این اقدام پنهانکاری و وقت کشی منطق نامیده شده  که  پذيرش اين منطق  باید از سوی غرب  امري كاملاً طبيعي باشد چون  ...."
سرمقاله نویس حامی دولت اعتدال ومدافع سر سخت پروژه ی هسته  ای  برای اینکه وزیر امور خارجه ی فرانسه در مذاکرات هسته ای ژنو  با ادامه غنی سازی  اورانیوم وفعالیت راکتور آب سنگین اراک مخالفت  کرده است . این موضوع  را تبدیل به بهانه ی یکه تازی واتهام زدن و اهانت کردن از موضع طلبکارانه کرده است .آنگونه گرد و خاک تبلیغاتی بر پا کرده است که انگاری حکومت فاشیستی مذهبی آخوند ها مهد دمکراسی  درجهان است وکارنامه ی ننگین محکومیت  رتبه دار جهانی مستمر نقض حقوق در جهان ندارد  که کشورهای غربی وعربی را متهم کرده و مدعی شده است وضعيت نامطلوب جهان كه دچار ناامني، جنگ و شرايط سخت اقتصادي است، انگاری که در ایران  وعراق و سوریه دو هم پیمانش چنین نیست و اوضاع بمراتب بدتر از شرا یط توصیف شده   نمی باشد  که از موضع فرار به جلو وفرافکنی ادعا کرده این شرایط حاکم بر جهان  ناشی  از بي‌كفايتي سران حكومت‌ها و سياستمداران كنوني ناشي شده است و افزوده  شايد بتوان گفت معدودي از كشورها داراي حاكماني شايسته هستند  لابد اینها هم شامل  رهبر ولی فقیه و نوری مالکی مزدور و دست نشانده وبشار اسد جنایتکار وحسن نصرالله و  عمرالبشیر رهبر سودان هستند . در عوض اكثر دولت‌ها به ويژه در اروپا، آمريكا و جهان عرب زمامداران بي‌كفايتي دارند كه از سياست چيزي نمي‌دانند و اهرم‌هاي حكومتي را به ابزارهائي براي بازي با ملت‌ها و تلف كردن منابع انساني و طبيعي و ساير امكانات تبديل كرده‌اند. 

 بهر حال سرمقاله نویس در ادامه  از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی گفته  عجيب‌تر اينكه سران كشورهاي غربي براي حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي حتي حاضر مي‌شوند منافع ملت‌هاي خود را قرباني كنند، اعتبار دولت‌هاي خود را زير سؤال ببرند، قوانين بين‌المللي را زير پا بگذارند و حقوق بشر را ناديده بگيرند و این يك لكه ننگ بر پيشاني كشورهاي غربي است كه  رژیم ضد بشری وارونه گوی وعوامفریب حاکم بر ايران را با اينكه مي‌دانند فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح آميز دارد  دلیل اثباتی هم این است که مذاکرات هسته ای بیش از 10 سال ادامه داشته و به نتیجه نرسیده چون صلح آمیز بوده است! زیرا  که با مخفی کاری وسیاست وقت کشی تلاش شده و انمود شود چون هنوزبطور کامل دست یابی به سلاح هسته ای نداشته است ولی   زیر  فشار قرار مي‌دهند تا غني‌سازي صلح آميز آن را نيز محدود كنند . در صورتی که  آنهمه جنايت كه رژيم صهيونيستي عليه مردم فلسطين مرتكب مي‌شود را غربي‌ها ناديده مي‌گيرند و هر روز براي كشورهائي كه حاضر نيستند  زیر فرمان غرب باشند به اتهام نقض حقوق بشر پرونده‌سازي مي‌كنند. اينها موضوعاتي هستند كه اعتبار كشورهاي غربي را زير سؤال برده و پوچ بودن ادعاهاي سران اين كشورها را به اثبات مي‌رسانند.  مسخره تر اینکه ولی فقیه گونه  و آمرانه  گفته اگر سران كشورهاي غربي افراد عاقل و با درايتي بودند حاضر نمي‌شدند تمام حيثيت و اعتبار خود را خرج صهيونيست‌ها كنند و خود را در افكار عمومي جهان زير سؤال ببرند. برای اينکه این  روزها موضوع مذاكرات با گروه 1+5 در ژنو بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي  رژیم بربرمنش ايران، كه توجه زيادي را در جهان به خود جلب كرده، دچار مشكلاتي است كه عمده آنها از نفوذ غربي‌ها در دولت‌هاي غربي ناشي مي‌شود. به ویژه اینکه بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در صفحه توئيتر خود نوشته است: "اگر ميان ايران و گروه 1+5 توافق حاصل شود، اين يك معامله تاريخي در قرن حاضر خواهد بود." همين جمله نخست‌وزير يك رژيم غاصب و نامشروع، سران كشورهاي غربي را در اينكه با رژیم ولایت فقیه خامنه ای  بر سر موضوعي كه انرژی هسته ای  حق  مسلم اش است به توافق برسند دچار ترديد كرده است. از سوی دیگر  وزير خارجه فرانسه که زیر نفوذ  همين فشار صهيونيستي است  گفته است: "نگراني‌هاي اسرائيل و كشورهاي منطقه به دليل برنامه‌هاي هسته‌اي  رژیم بربرمنش ايران بايد مورد توجه قرار گيرد.  همینطور اوباما رئيس‌جمهور آمريكا نيز با تأثيرپذيري از هياهوي سران رژيم صهيونيستي، با نخست‌وزير رژيم صهيونيستي مذاكره تلفني كرد و بعد از آن گفت: "آمريكا بر تعهد خود مبني بر ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي تأكيد دارد." رئيس‌جمهور آمريكا علاوه بر اين، اعلام كرد حتي اگر بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران توافقي صورت بگيرد، هر چند تحريم‌ها بطور نسبي لغو خواهند شد ولي اصل تحريم پا برجا خواهد بود. وي همچنين از وجود تمام گزينه‌ها بر سر ميز سخن گفت و تلاش كرد با اين سخنان تكراري و تهديدهاي نخ نما شده، نوعي فشار بر جمهوري اسلامي ايران وارد كند. 

 بالاخره سرمقاله نویس در پایان سر مقاله برای اینکه  پیامش را به مخاطبین داخلی ومنتقدان دولت ورئیس جمهور  و غرب داده باشد  آنچه  بلغور کرده را  نمونه‌هاي روشني از بي‌كفايتي سران حكومت‌هاي غربي دانسته است كه در تصميم گيري‌ها و اظهارات شان ظاهر مي‌شود و تأکید کرده  سران آمريكا و كشورهاي اروپائي بايد از فرصتي كه پس از رئیس جمهور شدن روحانی به وجود آورده که شامل آمار اعدام ها وناامنی اجتماعی و طرح های زنجیره ای سرکوبگرانه ی نیروی انتظامی  است که  افزایش یافته  است . بعلاوه بدون توجه  به واجدین شرایطینی که رأی ندادند و التماس و لابه ای که خامنه ای کرد که از مخالفان در خواست نمود بخاطر دفاع از کشور ونه رژیم فاشیستی مذهبی  رأی دهند . ولی وی  رأی دهندگان به روحانی   را  ملت ايران  نامیده  تا از سوی این ملت بگوید   که با روي كار آوردن دولت اعتدال  فضایی حاکم شده  که  منطق را جايگزين برخوردهاي افراطي كرده است.  انگاری با وجودرهبر ولیفقیه همکارع  رئیس جمهور کاره ای است وقدرتی دارد  که توصیه  کرده  حکومت های غربی باید حداكثر بهره‌برداري از این شرایط  را به عمل آورند و به منازعات بي‌مبنائي كه فقط بر ادعاهاي واهي صهيونيست‌ها و مجاري اطلاعاتي فرصت طلب مبتني است خاتمه دهند. برای اینکه  طرف ايراني با استدلال‌هاي روشن و منطقي براي طرف مقابل اين واقعيت را به اثبات رسانده كه رژیم بربرمنش  ايران فقط در چارچوب مقررات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عمل مي‌كند و از قوانين بين‌المللي در فعاليت‌هاي هسته‌اي فراتر نمي‌رود  چون  تلاش کرده همه قوانین را دور بزند ودروغ بگوید وعوامفریبی  کند  تا به سلاح هسته ای دست یابد  و این اقدام پنهانکاری و وقت کشی منطق نامیده شده  که  پذيرش اين منطق  باید از سوی غرب  امري كاملاً طبيعي باشد چون  كارشناسان غربي اين منطق را پذيرفته‌اند ولي سران غرب، از اراده لازم براي بي‌اعتنائي به وسوسه‌هاي صهيونيست‌ها برخوردار نيستند و تصميم‌گيري را به آينده موكول مي‌كنند. پس اينكه بعضي محافل سياسي در غرب خبر داده‌اند "به دليل پيش آمدن موانع غيرمنتظره در مذاكرات ژنو به احتمال زياد ادامه اين گفتگو به هفته آينده موكول مي‌شود" نشان مي‌دهد صهيونيست‌ها بار ديگر بر اراده سران كشورهاي غربي تأثير گذاشته‌اند. غربي‌ها براي حفظ اعتبار خود هم كه شده بايد قدري سياست ورزي كنند و خود را از يوغ سياست صهيونيست‌ها نجات دهند:
"وضعيت نامطلوب جهان كه دچار ناامني، جنگ و شرايط سخت اقتصادي است، از بي‌كفايتي سران حكومت‌ها و سياستمداران كنوني ناشي شده است. شايد بتوان گفت معدودي از كشورها داراي حاكماني شايسته هستند ولي اكثر دولت‌ها به ويژه در اروپا، آمريكا و جهان عرب زمامداران بي‌كفايتي دارند كه از سياست چيزي نمي‌دانند و اهرم‌هاي حكومتي را به ابزارهائي براي بازي با ملت‌ها و تلف كردن منابع انساني و طبيعي و ساير امكانات تبديل كرده‌اند. بارزترين موارد بي‌كفايتي زمامداران را مي‌توان در آمريكا و اروپا مشاهده كرد كه دولت‌هاي خود را تحت نفوذ و فرمان صهيونيست‌ها قرار داده‌اند و حتي به قيمت بي‌اعتبار ساختن خود و كشورهاي خود به دستورات آنها عمل مي‌كنند. حمايت بي‌چون و چرا از رژيم غاصب و اشغالگر فلسطين و جناياتي كه سران اين رژيم مرتكب مي‌شوند، يكي از سياه‌ترين برگ‌هاي كارنامه سران كشورهاي غربي است. در اين مقطع از تاريخ نيز تمام جنگ‌افروزي‌ها، جنايات و تجاوزاتي كه توسط غربي‌ها در خاورميانه صورت مي‌گيرد با انگيزه حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي است. عجيب‌تر اينكه سران كشورهاي غربي براي حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي حتي حاضر مي‌شوند منافع ملت‌هاي خود را قرباني كنند، اعتبار دولت‌هاي خود را زير سؤال ببرند، قوانين بين‌المللي را زير پا بگذارند و حقوق بشر را ناديده بگيرند. اينكه صهيونيست‌ها عليرغم داشتن زرادخانه اتمي با صدها كلاهك هسته‌اي از عضويت در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي معاف هستند و بازرسان آژانس حتي حق بازرسي از تأسيسات اتمي اين رژيم را ندارد، يك لكه ننگ بر پيشاني كشورهاي غربي است كه جمهوري اسلامي ايران را با اينكه مي‌دانند فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح آميز دارد و اصلاً به طرف نظامي كردن آن نرفته، تحت فشار قرار مي‌دهند تا غني‌سازي صلح آميز آن را نيز محدود كنند. آنهمه جنايت كه رژيم صهيونيستي عليه مردم فلسطين مرتكب مي‌شود را غربي‌ها ناديده مي‌گيرند و هر روز براي كشورهائي كه حاضر نيستند تحت فرمان غرب باشند به اتهام نقض حقوق بشر پرونده‌سازي مي‌كنند. اينها موضوعاتي هستند كه اعتبار كشورهاي غربي را زير سؤال برده و پوچ بودن ادعاهاي سران اين كشورها را به اثبات مي‌رسانند. اگر سران كشورهاي غربي افراد عاقل و با درايتي بودند حاضر نمي‌شدند تمام حيثيت و اعتبار خود را خرج صهيونيست‌ها كنند و خود را در افكار عمومي جهان زير سؤال ببرند. اين روزها موضوع مذاكرات ايران با گروه 1+5 در ژنو بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، كه توجه زيادي را در جهان به خود جلب كرده، دچار مشكلاتي است كه عمده آنها از نفوذ غربي‌ها در دولت‌هاي غربي ناشي مي‌شود. بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در صفحه توئيتر خود نوشته است: "اگر ميان ايران و گروه 1+5 توافق حاصل شود، اين يك معامله تاريخي در قرن حاضر خواهد بود." همين جمله نخست‌وزير يك رژيم غاصب و نامشروع، سران كشورهاي غربي را در اينكه با ايران بر سر موضوعي كه حق ايران است به توافق برسند دچار ترديد كرده است. وزير خارجه فرانسه تحت تأثير همين فشار صهيونيستي گفته است: "نگراني‌هاي اسرائيل و كشورهاي منطقه به دليل برنامه‌هاي هسته‌اي ايران بايد مورد توجه قرار گيرد." اوباما رئيس‌جمهور آمريكا نيز با تأثيرپذيري از هياهوي سران رژيم صهيونيستي، با نخست‌وزير رژيم صهيونيستي مذاكره تلفني كرد و بعد از آن گفت: "آمريكا بر تعهد خود مبني بر ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي تأكيد دارد." رئيس‌جمهور آمريكا علاوه بر اين، اعلام كرد حتي اگر بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران توافقي صورت بگيرد، هر چند تحريم‌ها بطور نسبي لغو خواهند شد ولي اصل تحريم پا برجا خواهد بود. وي همچنين از وجود تمام گزينه‌ها بر سر ميز سخن گفت و تلاش كرد با اين سخنان تكراري و تهديدهاي نخ نما شده، نوعي فشار بر جمهوري اسلامي ايران وارد كند. اينها نمونه‌هاي روشني از بي‌كفايتي سران حكومت‌هاي غربي است كه در تصميم گيري‌ها و اظهاراتشان ظاهر مي‌شود. با اينكه رهبر ايران فتواي شرعي به حرام بودن سلاح اتمي داده‌اند و توليد و استفاده از اين سلاح را قبول ندارند و مسئولان ايراني در رده‌هاي مختلف درباره اين فتوا سخن گفته‌اند و با صراحت اعلام كرده‌اند كه ايران خود را به رعايت اين فتوا متعهد مي‌داند و هرگز به سوي ساخت سلاح اتمي نخواهد رفت، با اين حال سران كشورهاي اروپائي و آمريكا اعلام مي‌كنند كه نگران ساخت سلاح اتمي توسط ايران هستند و اعتراف مي‌كنند كه اين نگراني از سران رژيم صهيونيستي به آنها منتقل شده و آنها تلاش مي‌كنند اين نگراني صهيونيست‌ها را در مذاكرات با ايران مورد نظر قرار دهند! اين اظهارات، به روشني نشان مي‌دهند سران كشورهاي غربي از چنان اراده‌اي برخوردار نيستند كه با تكيه بر واقعيت‌ها به تصميم برسند و همواره فشارهاي صهيونيست‌ها عامل اصلي تصميم سازي براي آنهاست. اين، يعني بي‌كفايتي و بي‌سياستي كساني كه در رأس حكومت كشورهاي بزرگ غربي قرار دارند و خود را رهبران بزرگ جهان قلمداد مي‌كنند. مشكلات كنوني جهان نيز از همين بي‌كفايتي‌ها ناشي مي‌شود. سران آمريكا و كشورهاي اروپائي بايد از فرصتي كه ملت ايران با روي كار آوردن دولت اعتدال فراهم آورده و منطق را جايگزين برخوردهاي افراطي كرده حداكثر بهره‌برداري را به عمل آورند و به منازعات بي‌مبنائي كه فقط بر ادعاهاي واهي صهيونيست‌ها و مجاري اطلاعاتي فرصت طلب مبتني است خاتمه دهند. طرف ايراني با استدلال‌هاي روشن و منطقي براي طرف مقابل اين واقعيت را به اثبات رسانده كه ايران فقط در چارچوب مقررات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عمل مي‌كند و از قوانين بين‌المللي در فعاليت‌هاي هسته‌اي فراتر نمي‌رود. پذيرش اين منطق، امري كاملاً طبيعي است و كارشناسان غربي نيز اين منطق را پذيرفته‌اند ولي سران غرب، از اراده لازم براي بي‌اعتنائي به وسوسه‌هاي صهيونيست‌ها برخوردار نيستند و تصميم‌گيري را به آينده موكول مي‌كنند. اينكه بعضي محافل سياسي در غرب خبر داده‌اند "به دليل پيش آمدن موانع غيرمنتظره در مذاكرات ژنو به احتمال زياد ادامه اين گفتگو به هفته آينده موكول مي‌شود" نشان مي‌دهد صهيونيست‌ها بار ديگر بر اراده سران كشورهاي غربي تأثير گذاشته‌اند. غربي‌ها براي حفظ اعتبار خود هم كه شده بايد قدري سياست ورزي كنند و خود را از يوغ سياست صهيونيست‌ها نجات دهند. وضعيت نامطلوب جهان كه دچار ناامني، جنگ و شرايط سخت اقتصادي است، از بي‌كفايتي سران حكومت‌ها و سياستمداران كنوني ناشي شده است. شايد بتوان گفت معدودي از كشورها داراي حاكماني شايسته هستند ولي اكثر دولت‌ها به ويژه در اروپا، آمريكا و جهان عرب زمامداران بي‌كفايتي دارند كه از سياست چيزي نمي‌دانند و اهرم‌هاي حكومتي را به ابزارهائي براي بازي با ملت‌ها و تلف كردن منابع انساني و طبيعي و ساير امكانات تبديل كرده‌اند. بارزترين موارد بي‌كفايتي زمامداران را مي‌توان در آمريكا و اروپا مشاهده كرد كه دولت‌هاي خود را تحت نفوذ و فرمان صهيونيست‌ها قرار داده‌اند و حتي به قيمت بي‌اعتبار ساختن خود و كشورهاي خود به دستورات آنها عمل مي‌كنند. حمايت بي‌چون و چرا از رژيم غاصب و اشغالگر فلسطين و جناياتي كه سران اين رژيم مرتكب مي‌شوند، يكي از سياه‌ترين برگ‌هاي كارنامه سران كشورهاي غربي است. در اين مقطع از تاريخ نيز تمام جنگ‌افروزي‌ها، جنايات و تجاوزاتي كه توسط غربي‌ها در خاورميانه صورت مي‌گيرد با انگيزه حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي است. عجيب‌تر اينكه سران كشورهاي غربي براي حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي حتي حاضر مي‌شوند منافع ملت‌هاي خود را قرباني كنند، اعتبار دولت‌هاي خود را زير سؤال ببرند، قوانين بين‌المللي را زير پا بگذارند و حقوق بشر را ناديده بگيرند. اينكه صهيونيست‌ها عليرغم داشتن زرادخانه اتمي با صدها كلاهك هسته‌اي از عضويت در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي معاف هستند و بازرسان آژانس حتي حق بازرسي از تأسيسات اتمي اين رژيم را ندارد، يك لكه ننگ بر پيشاني كشورهاي غربي است كه جمهوري اسلامي ايران را با اينكه مي‌دانند فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح آميز دارد و اصلاً به طرف نظامي كردن آن نرفته، تحت فشار قرار مي‌دهند تا غني‌سازي صلح آميز آن را نيز محدود كنند. آنهمه جنايت كه رژيم صهيونيستي عليه مردم فلسطين مرتكب مي‌شود را غربي‌ها ناديده مي‌گيرند و هر روز براي كشورهائي كه حاضر نيستند تحت فرمان غرب باشند به اتهام نقض حقوق بشر پرونده‌سازي مي‌كنند. اينها موضوعاتي هستند كه اعتبار كشورهاي غربي را زير سؤال برده و پوچ بودن ادعاهاي سران اين كشورها را به اثبات مي‌رسانند. اگر سران كشورهاي غربي افراد عاقل و با درايتي بودند حاضر نمي‌شدند تمام حيثيت و اعتبار خود را خرج صهيونيست‌ها كنند و خود را در افكار عمومي جهان زير سؤال ببرند.
اين روزها موضوع مذاكرات ايران با گروه 1+5 در ژنو بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، كه توجه زيادي را در جهان به خود جلب كرده، دچار مشكلاتي است كه عمده آنها از نفوذ غربي‌ها در دولت‌هاي غربي ناشي مي‌شود. بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در صفحه توئيتر خود نوشته است: "اگر ميان ايران و گروه 1+5 توافق حاصل شود، اين يك معامله تاريخي در قرن حاضر خواهد بود." همين جمله نخست‌وزير يك رژيم غاصب و نامشروع، سران كشورهاي غربي را در اينكه با ايران بر سر موضوعي كه حق ايران است به توافق برسند دچار ترديد كرده است. وزير خارجه فرانسه تحت تأثير همين فشار صهيونيستي گفته است: "نگراني‌هاي اسرائيل و كشورهاي منطقه به دليل برنامه‌هاي هسته‌اي ايران بايد مورد توجه قرار گيرد." اوباما رئيس‌جمهور آمريكا نيز با تأثيرپذيري از هياهوي سران رژيم صهيونيستي، با نخست‌وزير رژيم صهيونيستي مذاكره تلفني كرد و بعد از آن گفت: "آمريكا بر تعهد خود مبني بر ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي تأكيد دارد." رئيس‌جمهور آمريكا علاوه بر اين، اعلام كرد حتي اگر بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران توافقي صورت بگيرد، هر چند تحريم‌ها بطور نسبي لغو خواهند شد ولي اصل تحريم پا برجا خواهد بود. وي همچنين از وجود تمام گزينه‌ها بر سر ميز سخن گفت و تلاش كرد با اين سخنان تكراري و تهديدهاي نخ نما شده، نوعي فشار بر جمهوري اسلامي ايران وارد كند. اينها نمونه‌هاي روشني از بي‌كفايتي سران حكومت‌هاي غربي است كه در تصميم گيري‌ها و اظهاراتشان ظاهر مي‌شود. با اينكه رهبر ايران فتواي شرعي به حرام بودن سلاح اتمي داده‌اند و توليد و استفاده از اين سلاح را قبول ندارند و مسئولان ايراني در رده‌هاي مختلف درباره اين فتوا سخن گفته‌اند و با صراحت اعلام كرده‌اند كه ايران خود را به رعايت اين فتوا متعهد مي‌داند و هرگز به سوي ساخت سلاح اتمي نخواهد رفت، با اين حال سران كشورهاي اروپائي و آمريكا اعلام مي‌كنند كه نگران ساخت سلاح اتمي توسط ايران هستند و اعتراف مي‌كنند كه اين نگراني از سران رژيم صهيونيستي به آنها منتقل شده و آنها تلاش مي‌كنند اين نگراني صهيونيست‌ها را در مذاكرات با ايران مورد نظر قرار دهند! اين اظهارات، به روشني نشان مي‌دهند سران كشورهاي غربي از چنان اراده‌اي برخوردار نيستند كه با تكيه بر واقعيت‌ها به تصميم برسند و همواره فشارهاي صهيونيست‌ها عامل اصلي تصميم سازي براي آنهاست. اين، يعني بي‌كفايتي و بي‌سياستي كساني كه در رأس حكومت كشورهاي بزرگ غربي قرار دارند و خود را رهبران بزرگ جهان قلمداد مي‌كنند. مشكلات كنوني جهان نيز از همين بي‌كفايتي‌ها ناشي مي‌شود.
سران آمريكا و كشورهاي اروپائي بايد از فرصتي كه ملت ايران با روي كار آوردن دولت اعتدال فراهم آورده و منطق را جايگزين برخوردهاي افراطي كرده حداكثر بهره‌برداري را به عمل آورند و به منازعات بي‌مبنائي كه فقط بر ادعاهاي واهي صهيونيست‌ها و مجاري اطلاعاتي فرصت طلب مبتني است خاتمه دهند. طرف ايراني با استدلال‌هاي روشن و منطقي براي طرف مقابل اين واقعيت را به اثبات رسانده كه ايران فقط در چارچوب مقررات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عمل مي‌كند و از قوانين بين‌المللي در فعاليت‌هاي هسته‌اي فراتر نمي‌رود. پذيرش اين منطق، امري كاملاً طبيعي است و كارشناسان غربي نيز اين منطق را پذيرفته‌اند ولي سران غرب، از اراده لازم براي بي‌اعتنائي به وسوسه‌هاي صهيونيست‌ها برخوردار نيستند و تصميم‌گيري را به آينده موكول مي‌كنند. اينكه بعضي محافل سياسي در غرب خبر داده‌اند "به دليل پيش آمدن موانع غيرمنتظره در مذاكرات ژنو به احتمال زياد ادامه اين گفتگو به هفته آينده موكول مي‌شود" نشان مي‌دهد صهيونيست‌ها بار ديگر بر اراده سران كشورهاي غربي تأثير گذاشته‌اند. غربي‌ها براي حفظ اعتبار خود هم كه شده بايد قدري سياست ورزي كنند و خود را از يوغ سياست صهيونيست‌ها نجات دهند"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 19 آبان ماه سال 1392
 " سياستمداران بي‌سياست "