دو گزارش تصادفات مرگ آفرین . 2 دی -92

دو گزارش تصادفات مرگ آفرین . 2 دی -92
مرگ دردناك ماموران پليس زير چرخ‌هاي كاميون
گذشته از اینکه بر اساس گزارشات ناامنی وتصادفات جاده ها آمار مرگ ومیر جاده های مرگ آفرین روز به روز افزایش می یابد تا همچون رکورد جهانی محکومیت نقض مستمر حقوق بشر این رتبه هم حفظ شود . از سوی دیگر وقتی در کشور مدعی امن ترین کشور جهان ، امنیت  پوشالی مورد ادعاخیلی بالا باشد چنین اتقاقاتی هم رخ برای پلیس به وقوع می پیوند که زیر چرخ کامیون له می شود.به بینید که رانندگان و سرنشینان دیگر چه ساده در جاده های کشورروزانه جانی می بازند؟

رئيس پليس راهو‌ر استان فارس از جزئيات حادثه خونين كاميون و خودروي بنز‌ پليس خبر داد.سرهنگ سير‌وسي در‌گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: ساعت 20:40 دقيقه پنجشنبه شب گذشته در استان فارس در گردنه باجگاه‌ يك دستگاه كاميون بنز‌ كه حامل محموله خرما بود در سرازيري گردنه در حال حركت بود كه با توجه به لغزندگي جاده از مسير خود منحرف و با گارد‌ريل جدول كه كوتاه بود برخورد و در ادامه از گارد‌ريل عبور كرده و با خودروي بنز‌ پليس و كاميون و سواري پژو 206 برخورد مي‌كند.اين مقام مسئول انتظامي در ادامه عنوان كرد: متاسفانه در پي وقوع اين سانحه رانندگي 2 مامور پليس يكي ستوان دوم محمد شفيعي‌ و ستوان دوم ياسر عباسي در اين حادثه كشته مي‌شوند و يك همكار ديگر پليس نيز در بيمارستان به كما رفته است.وي خاطرنشان كرد: علت حادثه 50 درصد از سوي راننده كاميون و 50 درصد از سوي اداره راه اعلام شده است.گفتني است: گردنه با‌جگاه 5 كيلومتر مسافت دارد و تنها ورودي به شهر شيراز از شمال كشور است كه روزانه بين 20 تا 30 هزار تردد وسيله نقليه از اين گردنه صورت مي‌گيرد. اين گردنه مشكلات فني و مهندسي و ترافيكي زيادي دارد كه عوامل پليس اين مشكلات را به اداره راه استان اعلام كرده ‌اند، اما تاكنون تصميمي از سوي مسئولان اداره راه اتخاذ نشده است.اين گردنه با هر بار بارندگي روزانه به طور متوسط شاهد واژگوني يك خودرو مي‌باشد
ديروز پژو، امروز اسكانيا چند نفر بايد زنده زنده در آتش بسوزند؟

عصرايران - صنعت خودروسازي ايران، چه سواري ساز باشد و چه عمومي ساز، مركب مرگ تحويل مردم مي‌دهد. آن از پژوهايي كه بسيار سوختند و بسيار آدميان را سوزاندند، آن از پرايدهايي كه ايمني پايين شان، بلاي جان مردم شده، آن از "هُوو"هايي كه ترمزشان، ترمز زندگي خيلي‌ها شد و اين هم از اسكانياهايي كه يكي پس از ديگري مي‌سوزند و عجيب كه مسوولان نيز با اينان مي‌سازند!يك اتوبوس اسكانياي ديگر كه حامل زائران عتبات عاليات بود در مرز مهران استان ايلام دچار آتش‌سوزي شد و خدا چقدر رحم كرد كه مسافران اتوبوس، هنگام آتش سوزي داخل آن نبودند!روز 22 آذر هم يك اسكانياي ديگر در نزديكي اصفهان سوخت و مسافران، قبل از اين كه آتش سوزي به همه جاي آن سرايت كنند، خود را نجات دادند.اما همه مسافران، به خوش شانسي اين دو اتوبوس نيستند. در 18 شهريور همين امسال، 44 مسافر اسكانيا در اتوبان قم - تهران به طرز مصيبت باري، زنده زنده در آتش سوختند تا بوي گوشت سوخته انسان، تا صدها متر آن سوتر را پر كند!12 ارديبهشت نيز 17 مسافر ديگر كه از بخت بد، سوار بر اسكانياي V.I.P شده بودند، در جاده اهواز - هفتگل در آتش سوختند و جان دادند.نكته مهم اينجاست:برندهايي مانند اسكانيا،در جهان معروف و معتبر‌اند و نوعاً دچار چنين وضعيتي نمي‌شوند، ولي وقتي همين‌ها در داخل توليد مي‌شوند، ارابه مرگ مي‌شوند و يكي پس از ديگري آتش مي‌گيرند.آيا علت را مي‌توان چيزي جز كاستن كيفيت در توليدات داخلي دانست؟ آيا مردم بايد قبل از سوار شدن به اتوبوس‌ها، آن‌ها را معاينه فني كنند؟ آيا مردم بايد در جاده‌ها، بر اتوبوس‌ها نظارت كنند؟ آيا مردم بايد كيفيت توليدات در كارخانه‌هاي داخلي را بررسي كنند؟ آيا مردم بايد اصالت قطعات به كار رفته در توليدات را رد يا تأييد كنند؟ آيا مردم بايد جلوي شماره‌گذاري و تردد اتوبوس‌هاي ناايمن را بگيرند؟مگر جز اين است كه اين وظايف بر عهده شركت‌هاي مسافري، وزارت صنعت،معدن،تجارت، سازمان استاندارد، پليس است؟ اگر چنين است - كه هست - آيا جز اين است كه همه اين مجموعه‌هايي كه نام برديم، در حوادثي از اين دست مسووليت دارند؟ اگر مسووليت دارند، پس كو پاسخگويي شان و‌اي بسا مجازات‌شان؟اگر اتفاقي براي يك بار رخ دهد، مي‌توان آن را حادثه‌اي دانست كه تكرار نمي‌شود ولي وقتي مدام يك رويداد تكرار مي‌شود ديگر چه مي‌تواند گفت؟ وقتي پژوها مدام سوختند، وقتي هووها مدام ترمز بريدند و وقتي اسكانياها مدام آتش مي‌گيرند، ماجرا معنايي متفاوت از يك حادثه پيدا مي‌كند.از مسوولان وزارت صنعت و معدن، استاندارد، پليس و حتي قوه قضاييه مي‌خواهيم سري به كارخانه توليد اسكانيا در كشورمان بزنند و توليدات اينان را با اصل توليدات خارجي مقايسه كنند. در اين حال، دو فرض متصور است: يا داخلي‌ها، با همان برند محصولاتي با كيفيت نازل توليد مي‌كنند كه بايد برخورد بسيار جدي شود؛يا اصل جنس هم نامرغوب است كه عذر بدتر از گناه است چرا كه يك محصول بي‌كيفيت را به ايران آورده و توليد مي‌كنند و براي سودشان، مردم را يكي پس از ديگري مي‌كشند.شايد هم مسوولان توليدكننده اين اتوبوس مدعي داشتن استاندارد شوند و راست هم بگويند كه در اين صورت بايد سازمان استاندارد پاسخگو باشد كه چرا استاندارد اتوبوسي را تأييد مي‌كند كه مدام آتش مي‌گيرد و مردم را مي‌سوزاند؟! آيا اين سازمان، حافظ منافع مردم است يا سازمان موجّه جلوه دادن خطاها يا خيانت‌ها؟وقتي در شهريور امسال، 44 نفر زنده زنده دز اسكانيا سوختند، كميسيون عمران مجلس وعده بررسي داد. سوال از اعضاي كميسيون اين است: نتيجه بررسي هايتان چه شد؟ اصلاً بررسي كرديد؟ قبل و بعد از بررسي تان، ماجرا چه فرقي كرد؟!عصرايران، به تصاويري دست يافته است كه نشان مي‌دهد زير ظاهر زيبا و فريبنده برخي از اتوبوس‌هايي كه مردم را بين شهرها جابجا مي‌كنند، چه وضعيت شكننده و دلهره آوري وجود دارد و مردم، واقعاً بر چه مركب‌هاي ناامني سوار مي‌شوند. اين تصاوير افشا‌كننده را بعد از تكميل بررسي‌هاي نهايي به زودي منتشر خواهيم كرد تا در دوراني كه كلمه بر مسوولان اثر نمي‌گذارد، بلكه تصوير به خودشان آورد.