گزیده خبرهای ناامنی های اجتماعی 24 دی -92

گزیده خبرهای ناامنی های اجتماعی 24 دی -92
باز هم  مثل  هرروز گزارشات ربودن زنان واذیت و آزار و قصاص و قتل کودک 50 روزه از سوی در معتاد و تصادف  جاده ها در رژیم مدعی امن ترین کشور جهان گزارش شده است.
مردی جوان زنان را به‌عنوان مسافر سوار خودرواش می‌کرد و بعد از ربودن طعمه‌ها آنان را مورد آزار قرار می‌داد به گزارش خبرنگار «شرق»، زنی جوان روز شنبه هفته پیش با مراجعه به دادسرای امور جنایی طی شکایتی اعلام کرد توسط مردی ربوده شد و این شخص قصد داشت به وی تعرض کنداین پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره 11 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و شاکی پس از حضور در آنجا به کارآگاهان گفت: «روز حادثه به قصد خرید از منزل خارج شدم و پس از خرید، قصد بازگشت به منزل را داشتم. پس از خروج از ایستگاه مترو گلبرگ، راننده خودرو پژو که آرم و علايم شبیه به آژانس را نیز نصب کرده بود مقابل پای من توقف کرد و من به تصور اینکه او مسافربر است، به مقصد خیابان جانبازان سوار ماشین شدمشاکی در ادامه اظهاراتش گفت: «پس از طی مسافت کوتاهی ناگهان راننده مسیر خود را به سمت اتوبان امام علی (مسیر جنوب به شمال) تغییر داد و همزمان درهای ماشین را قفل کرد. او اسپری اشک‌آور درآورد و مرا تهدید به ضرب‌وشتم و حتی قتل کرد. راننده پس از گذشتن از خروجی اتوبان شهید همت، داخل خیابانی فرعی رفت و پس از طی مسافتی کوتاه توقف کرد. او مدام مرا تهدید می‌کرد و من نیز جز گریه و التماس کاری از دستم برنمی‌آمد. راننده از ماشین پیاده شد و در عقب ماشین را باز کرد. او قصد داشت به من تعرض کند که در یک لحظه با هل‌دادن وی به عقب، موقعیتی برایم ایجاد شد و توانستم فرار کنم. دوان‌دوان خود را به اتوبان رساندم و جلوی یک تاکسی را گرفتم و از راننده آن خواستم مرا به منزل برساند.» شاکی که شماره پلاک خودرو را به‌خاطر سپرده بود آن را در اختیار پلیس قرار داد و کارآگاهان خودرو پژو پرشیا نقره‌ای‌رنگ را ردیابی کردند. آنها با شناسایی آخرین مالک خودرو موفق به شناسایی جوانی 23ساله به‌نام «دانیال» شدند که به عنوان تحصیلدار بانک کار می کرد. شاکی پس از مشاهده تصاویر این شخص، وی را به‌عنوان متهم شناخت.با شناسایی محل سکونت دانیال در منطقه بزرگراه رسالت و اخذ دستور مقام‌قضایی، وی دستگیر و خودرو وی نیز مقابل در منزل شناسایی و توقیف شد.  همزمان با دستگیری متهم و اعتراف وی به تلاش برای آزار و اذیت شاکی پرونده، وی به آدم‌ربایی به شیوه مشابه و تعرض به زنی جوان اعتراف کرد. به این ترتیب دومین شاکی شناسایی شد و پس از حضور در پلیس آگاهی گفت: «ساعت 19:30 روز 15دی در خیابان سلیمان‌خاطر، به‌عنوان مسافر سوار ماشینی شدم. راننده ناگهان تغییر مسیر داد و به بزرگراه کردستان (مسیر جنوب به شمال) رفت و با تهدید چاقو مرا مورد آزارواذیت قرار داد و سپس در اتوبان مرا از ماشین در حال حرکت به بیرون انداختسرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به شناسایی متهم توسط دو شاکی پرونده و اعتراف صریح متهم به ارتکاب جرم، قرار بازداشت موقت برای متهم و مجوز انتشار بدون پوشش تصویر این شخص توسط مقام قضایی صادر شده است. بنابراین از دیگر شکات احتمالی پرونده که موفق به شناسایی تصویر متهم شده‌اند، درخواست می‌شود برای طرح و پیگیری شکایت خود به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند
مردی که زوج جوان همسایه را به قتل رسانده و جواهراتشان را به سرقت برده‌ بود با تایید حکم دوبار قصاص توسط دیوانعالی کشور یک‌گام دیگر به مرگ نزدیک شد.  به گزارش خبرنگار ما، تابستان دو سال قبل ماموران پلیس ورامین حین گشت‌زنی مرد جوانی را دیدند که با لباس خونی در حال دویدن بود و به‌شدت مضطرب به نظر می‌رسید. وقتی ماموران به مرد خون‌آلود دستور ایست دادند او بدون توجه به این دستور همچنان سعی کرد از محل دور شود. ماموران با تعقیب مرد جوان موفق شدند او را متوقف و به کلانتری منتقل کنند. در بازجویی اولیه مشخص شد این مرد مجتبی نام دارد و از اهالی ورامین است اما او حاضر نشد اطلاعات بیشتری به ماموران بدهد و سکوت کرد.  با انتقال مجتبی به دادسرا او مورد بازجویی‌های دقیق قرار گرفت و گفت: من زوج جوانی را که همسایه‌ام بودند به قتل رسانده‌ام.مجتبی در توضیح کاری که کرده ‌بود به ماموران گفت: مدت‌ها بود که بیکار بودم و نمی‌توانستم برای خودم کار پیدا کنم. من همسر داشتم و مجبور بودم کرایه خانه هم بدهم. بیکاری وضعیت بدی را برایم درست کرده ‌بود. روز حادثه با همسرم برای قدم‌زدن بیرون رفتیم موقعی که برگشتیم متوجه شدم سعید و لیلا زوج جوانی که همسایه ما بودند منزل نیستند و در خانه‌شان قفل است. البته این چیز غیرطبیعی نبود چون هر دو کار می‌کردند بیشتر ساعات روز را خانه نبودندبعد از اینکه برگشتیم چون بیکار بودم به قهوه‌خانه دوستم رفتم و چندساعتی آنجا بودم. وقتی برگشتم دیدم سعید و همسرش هنوز به خانه نیامده‌اند یک لحظه وسوسه شدم که وارد خانه شوم و سرقت کنم. می‌دانستم قفل در خانه آنها چطور باز می‌شود چون قفل در خانه من هم شبیه به قفل آنها بود. خیلی راحت توانستم در را باز کنم و وارد خانه شدم بعد از اینکه خانه را گشتم پول و طلاها را پیدا کردم و داشتم آنها را برمی‌داشتم که یکدفعه سعید و لیلا سر رسیدند. لیلا من را دید و جیغ کشیداو خیلی ترسیده‌ بود سعید پشتش به من بود متوجه من نشد. خواستم لیلا را آرام کنم که یک‌دفعه از دستم فرار کرد و به اتاق رفت و در را قفل کرد. من و سعید با هم درگیر شدیم از آشپزخانه چاقویی برداشته‌ بودم. با همان چاقو ضرباتی را بر بدن سعید زدم و او را روی زمین انداختم. لیلا که متوجه قطع صدای هر دو ما شد در را باز کرد و بیرون آمد. او فکر می‌کرد من رفته‌ام به همین خاطر هم بیرون آمد وقتی جسد شوهرش را دید دوباره جیغ‌ کشید و من هم با واردآوردن ضربات چاقو او را هم به قتل رساندم و بعد از خانه فرار کردم.  بازپرس با توجه به اعتراف متهم دستور بازرسی خانه مقتولان را صادر کرد. ماموران بررسی صحنه جرم که در محل حاضر شده‌ بودند بعد از کشف جسد زوج جوان و انتقال آنها به پزشکی قانونی به جمع‌آوری مدارک موجود در صحنه پرداختند و گزارش خود را به بازپرس ارایه کردند.در همین حال بازپرس پرونده دستور داد تا پیشینه متهم مورد بررسی قرار گیرد. پرونده‌های بایگانی‌شده‌ای که به اسم مجتبی بود نشان می‌داد او پیش از این دوبار به اتهام سرقت بازداشت و هر دوبار نیز محکوم و زندانی شده ‌است. آنطور که وضعیت پرونده‌های پیشین نشان می‌داد او از جمله افرادی بود که در سرقت تبحر زیادی داشت و از روش خاصی برای سرقت استفاده می‌کرد.   با تکمیل اطلاعات درمورد متهم و صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه این مرد، وی برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده ‌شددر جلسه محاکمه بعد از اینکه اولیای‌دم هر دو مقتول که والدین آنها بودند درخواست قصاص را به دادگاه ارایه دادند و متن کیفرخواست هم خوانده‌ شد، مجتبی برای دفاع از خود در جایگاه ایستاد. او اتهام دو فقره قتل را قبول کرد و گفت: من به خاطر فقر شدیدی که داشتم این کار را کردم. درست است که سابقه‌دار هستم اما می‌خواستم درست زندگی کنم و نمی‌خواستم دوباره زندانی شوم. آن روز هم بعد از اینکه از قهوه‌خانه برگشتم همسرم به من گفت یک جفت دستکش ظرفشویی بخرم. تا آن زمان اصلا به فکرم نرسید که سرقت کنم دستکش را خریدم و به همسرم دادم و دوباره بیرون رفتم با اینکه سعید و لیلا در آن ساعت به خانه می‌آمدند فکر کردم اگر نیامدند به خاطر این است که به میهمانی رفته‌اند و به این زودی برنمی‌گردندبعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل‌مدافع او قضات وارد شور شدند و متهم را به دوبار قصاص به خاطر دوفقره قتل عمد و همچنین 74ضربه شلاق و سه‌سال حبس به جرم سرقت محکوم کردند. این رای مورد تایید شعبه 13 دیوانعالی کشور قرار گرفت و در صورتی‌که متهم نتواند از اولیای‌دم رضایت بگیرد پای چوبه‌دار خواهد رفت.
زن معتاد به شیشه به قتل فرزند 50 روزه خود اعتراف کرد و گفت که زمان حادثه تحت‌تاثیر ماده مخدر شیشه قرار داشت.  مسوولان بیمارستانی در جنوب تهران حدود دوماه قبل در تماس با پلیس از مرگ مشکوک پسر تازه متولدشده‌ای خبر دادند. ماموران بعد از حضور در بیمارستان وقتی فهمیدند روی سر و صورت نوزاد آثار جراحت وجود دارد موضوع را به بازپرس ویژه قتل اطلاع دادند و جسد به دستور او برای تعیین علت مرگ به پزشکی‌قانونی منتقل شدمتخصصان بعد از آزمایش‌های لازم اعلام کردند علت مرگ نوزاد برخورد سرش به جسمی سخت است. به این ترتیب احتمال وقوع قتل قوت گرفت و بازپرس پرونده دستور تحقیق از والدین متوفی را صادر کرد اما وقتی ماموران به خانه این زوج رفتند، فهمیدند آنها محل سکونتشان را ترک کرده‌اند. پدربزرگ نوزاد به ماموران گفت: «دختر و دامادم در خانه من زندگی می‌کردند. آنها به موادمخدر اعتیاد داشتند و اصلا نمی‌توانستم این شرایط را تحمل کنم. چندبار به آنها تذکر دادم اما وقتی دیدم فایده‌ای ندارد به آنها گفتم باید خانه‌ام را ترک کنند و آنها نیز از اینجا رفتند و در حال حاضر خبری از آنها ندارمکارآگاهان بعد از تحقیقات گسترده بالاخره زن و شوهر معتاد را یافتند و آنها را تحت بازجویی قرار دادند. پدر کودک با ابراز بی‌اطلاعی از نحوه مرگ پسرش قبول کرد که به تریاک اعتیاد دارد. او گفت: «اعتیاد من ربطی به مرگ پسرم ندارد. من در شرکتی نگهبان هستم و چند وقت قبل مجبور شدم به سفری بروم، وقتی به تهران برگشتم و به خانه رسیدم دیدم همسر و بچه‌ام خواب هستند. زنم وقتی بیدار شد به من گفت حال بچه اصلا خوب نیست. من چون کار داشتم از خانه بیرون رفتم و زنم او را به بیمارستان برد، بعد هم تلفن زد و گفت بچه مرده است اما من دلیل مرگ را نمی‌دانماین مرد ادامه داد: «چند روز بعد از مرگ پسرم، پدرزنم ما را از خانه بیرون کرد، در واقع ما قصد فرار نداشتیم.»کارآگاهان در ادامه به بازجویی از مادر کودک پرداختند. او سرانجام نحوه مرگ نوزاد را فاش کرد و گفت: «بعد از ازدواج فهمیدم شوهرم به تریاک اعتیاد دارد، خودم هم در همان ایام با زنی آشنا و توسط او به ماده‌مخدر شیشه معتاد شدم. پدرم از این وضع خیلی ناراحت بود و مرتب به ما اعتراض می‌کرد. روز حادثه بعد از اینکه مقداری شیشه کشیدم پدرم سراغم آمد و گفت باید از آن خانه برویم. کمی با او جروبحث کردم. به شدت عصبانی بودم. وقتی پدرم رفت بچه شروع به گریه کرد من هم برای اینکه او را آرام کنم چند سیلی زدم اما گریه‌های پسرم شدیدتر شد. در آن لحظات اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم به همین دلیل او را به دیوار کوبیدم. بعد هم خوابیدم تا اینکه شوهرم از سفر برگشت. وقتی او درباره حال بچه سوال کرد، نگفتم چه اتفاقی افتاده است و مدعی شدم نمی‌دانم چرا او بدحال استبنابر این گزارش، این زن اکنون در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.

بامداد یکشنبه فرزاد حسنی که به اتفاق دونفر از دوستانش برای اجرای برنامه ای ارگانی به جاده چالوس رفته بود حوالی ساعت30 /2 نیمه شب در تونل 7 این جاده به واسطه برخورد با اتومبیل L90 ای که از روبرو می آمد دچار آسیب دیدگی از ناحیه قفسه سینه شد.به گزارش شبکه ایران، برخورد با آن اتومبیل سبب واژگونی خوردوی این دوهنرمند شد و آن طور که باخبر شدیم اتومبیل آنها خسارت فراوانی دیده است.علی مرادی، مجری جوان تلویزیون هم از ناحیه پا صدمه دیده، اما یکی دیگر از سرنشینان این ماشین امین طارمی تهیه کننده تلویزیون بود که او هم دچار آسیب دیدگی جزیی شده است.هر 4 نفر پس از این تصادف به سرعت به بیمارستان مدنی کرج منتقل شدند و ساعاتی تحت مراقبت قرار گرفتند. حال عمومی آنها خوب است و از بیمارستان مرخص شدند. فرزاد حسنی و علی مرادی خبر مذکور را تایید و از صحت و سلامت خود خبر دادند.