روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 18 اسفند
ماه سال 1392
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی
جمهوری " پشت پرده همهپرسي براي سازش"
مشخص نیست مسأله ی ملت فلسطین چه ارتباطی به رژیم ولایت فقیه نا
مشروع دارد که 35 سال است از موضع قیمومیت
و سیاست صدور تروریسم وارتجاع و بحران به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور
های منطقه به ویژه ی فلسطین می شود . آنگونه که
پیوسته نماینده و وکیل تسخیری ملت
فلسطین می شود و برای شان اشک تمساح ریخته می شود چون هدف بهانه داشتن مخالفت با هر گونه روند مذاکره ی صلح فسطین با
اسراییل می باشد . برای همین اکنون در مخالفت با نظر محمود عباس رهبر حکومت خود
گردان فلسطین که طي يك سخنراني كه براي
دانشجويان فلسطيني عضو جنبش فتح در شهر رامالله داشته است تاكيد نموده هرگونه توافق صلح با اسرائيل را به همهپرسي
خواهد گذاشت و افزوده اين همهپرسي به
گونهاي خواهد بود كه تمام فلسطينيهاي جهان بتوانند در آن مشاركت داشته
باشند. ولی اکنون سرمقاله نویس نماینده ی فلسطییان منطقه اشغالی و فلسطینان سراسر جهان شده ومدعی شده است که همه فلسطینیان به خصوص
فلسطینیان سراسر جهان مخالف ادامه ی مذاکره ی صلح با اسراییل هستند که محمود عباس پیشنهاد نظر خواهی توافق صلح
با اسراییل به فلسطینیان داده است .چون فلسطینیان پیرو رهبر پوشالی مسلمین
جهان علی خخامنه ای اند که می گوید اسراییل باید نا بود گردد . در صورتی که در داخل ایران
آنگونه دامنه ی اختلاف جنگ قدرت و ثروت افزایش یافته است که صحفات اول برخی
مطبوعات رژیم ولایت فقیه سخت به رفسنجانی و روحانی تاخته اند که چرا انتقاد کردند
برای چه منتقدان دولت وابسته به خامنه ای و پاسداران از دیوار پولادین برخوردارند؟
حال سئوال است چچگونه چنین رژیم
متزلزلی که دستخوش جنگ قدرت وثروت داخلی است می تواند مدافع ودلسوز ملت فلسطین
باشد که بهخودش حق می دهد مخالفت با روند توافق مذاکره ی صلح با اسراییل کند؟
مهمتراینکه این روز ها دراویش داخل کشور با شدت سرکوب می شوند. مسخره تر
اینکه بدون توجه به این واقعیت که سپاه
قدس در عراق وهمراه با حزب الشیطان در سوریه چه بر سرملت های عراق وسوریه آورده
اند وچگونه این دو کشور ویران وشخم زده شده است . با این وجود با تاکتیک تبلیغاتی
ضدیت با آمریکا و اسراییل و متهم
کردن محمود عباس سرمقاله نویس مدعی شده اين خواسته در نگاه كلي
فروش آرمان فلسطين است. از آن گذشته عباس كه خود به هر دري ميزند تا با اسرائيل
به توافق برسد و از طرفي ميداند كه منويات قلبي او با خواستههاي فلسطينيها در
تضاد است و جرأت تصميمگيري فردي را در اين باره ندارد، با اين حيله و توطئهاي كه
آمريكائي ها و اسرائيلي ها نيز در آن شريك هستند، قصد دارد با بازي رفراندوم و همهپرسي
"وطنفروشي" را به نام مردم فلسطين بدون سلاح و ارتش در كنار كشور يهودي
اسرائيل اعلام كرده بود اما وي همچنان به دنبال آن است كه ننگ اين توافق را رأساً
به گردن نگيرد و در اين ميان شريك جرمي بنام "ملت فلسطين" ميجويد!
"محمود
عباس، رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين طي يك سخنراني كه براي دانشجويان فلسطيني عضو
جنبش فتح در شهر رامالله داشت، تاكيد نمود هرگونه توافق صلح با اسرائيل را به همهپرسي
خواهد گذاشت. وي ادعا كرد اين همهپرسي به گونهاي خواهد بود كه تمام فلسطينيهاي
جهان بتوانند در آن مشاركت داشته باشند. اين سخنان در شرايطي بر زبان
محمود عباس جاري شده است كه اساساً مردم فلسطين و گروههاي مبارز فلسطيني با اصل
مذاكره و سازش با رژيم اشغالگر صهيونيستي مخالفند و اين مخالفت را به بهانههاي
مختلف و در دورههاي متوالي در قالب تظاهرات خياباني و موضعگيريهاي پي در پي
سياسي ابراز داشتهاند. با اين وجود، اصرار محمود عباس بر سازشي كه مردم فلسطين از
ريشه با آن مخالف هستند، نشان ازتوطئهاي سازماندهي شده و با برنامهريزي قبلي از
سوي دشمنان مردم فلسطين كه اينك در كسوت خيرخواه فلسطينيها ظاهر شدهاند دارد. براي روشنتر شدن
ماجرا، لازم است نگاهي اجمالي به روند مذاكرات سازش طي سالهاي اخير داشته باشيم.
دور جديد مذاكرات سازش ميان طرف فلسطيني (تشكيلات خودگردان فلسطين به رياست محمود
عباس) و طرف صهيونيستي با ميانجيگري مستقيم دولت آمريكا شكل گرفته است. ميانجيگري
مستقيم آمريكا در روند مذاكرات كه به شكل كلي پس از جنگ 22 روزه غزه و پيروزي
مقاومت اسلامي فلسطين در نبرد با ارتش رژيم صهيونيستي به بنبست رسيده بود، اكنون
در شرايطي دنبال ميشود كه طي اين مدت تلاش شده ساير طرفهاي منطقهاي و بينالمللي
در روند جديد حضور و مشاركت نداشته باشند. اين نكته، نشان ميدهد طراحان دور تازه
مذاكرات درصددند با استفاده از فرصت و شرايط پيش آمده در منطقه، مذاكرات را به
نقطه قابل قبولي برسانند و به زعم خود مسأله اشغالگري رژيم صهيونيستي را از طريق
تشكيل دو كشور فلسطيني - اسرائيلي پايان يافته قلمداد نمايند. آنچه در اين ميان حائز اهميت
است اينست كه هم آمريكا به عنوان ميانجي و هم رژيم صهيونيستي به عنوان يك طرف
مذاكرات، هرگز در بيان نيتهاي واقعي خود پنهانكاري نميكنند و همواره نتيجهاي
را كه از پايان مذاكرات انتظار دارند، تكرار ميكنند. جان كري وزير امور خارجه
آمريكا كه به عنوان مأمور مستقيم دولت واشنگتن در فراهم كردن مقدمات اين دور از
مذاكرات و بر سر ميز سازش نشاندن دو طرف تعيين شده و اين از اهميت ماجرا براي
واشنگتن حكايت دارد، چند روز پيش در اجلاس سالانه آيپك و در حضور افراد قدرتمند
لابي صهيونيستي، صراحتاً اعتراف كرد كه امنيت اسرائيل اولويت اول آمريكاست، امري
كه البته پيش از اين به كرات از زبان ساير مقامات آمريكايي نيز شنيده شده و در عمل
هم دولت آمريكا ثابت كرده كه براين شعار پايبند است. از طرفي بنيامين نتانياهو
نخستوزير رژيم صهيونيستي با اينكه در ظاهر خود را تحت فشار دولت آمريكا براي
نشستن بر سر ميز مذاكره با تشكيلات خودگردان فلسطين نشان ميدهد، اما در عين حال
ميگويد ما با هرگونه توافق صلحي كه اهدافمان را محقق نسازد، مخالفيم حتي اگر برخي
در پي تحميل آن به ما باشند. در اين ميان "آوگدور ليبرمن" وزير خارجه
رژيم صهيونيستي، مبنا و هدف اصلي دور جديد مذاكرات را به رسميت شناختن
"يهوديت" اسرائيل به عنوان كشور قومي ملت يهود دانسته و گفته به رسميت
شناختن كشور يهود از ابتدا و از سال 1326 (سال اشغال رسمي فلسطين) همواره بر سر
ميز مذاكره بوده و تنها راه اينست كه جامعه بينالملل فلسطينيان را تشويق به پذيرش
اين اصل نمايد! واقعيت اينست كه رژيم صهيونيستي به عنوان دولتي جنايتكار
و اشغالگر و دولت آمريكا به عنوان حامي اصلي جنايتها و اشغالگريهاي اين رژيم،
نشان دادهاند كه هيچگاه طرفهاي قابل اعتنا و اعتماد براي هرگونه توافق و مصالحه
نبودهاند و حتي اگر در پارهاي از اوقات به دليل شرايط خاص زماني و بينالمللي از
برخي مواضع خود عدول كردهاند، هر بار به بهانهاي از آن مواضع عدول شده و توافق
نيمبند خود نيز برگشتهاند و خود را متعهد به هيچ راهكار منطقي وبينالمللي نميدانند.
ناگفته پيداست كه اكنون نيز دشمنان مردم فلسطين ذرهاي از آنچه هدف خود ميپندارند
كوتاه نخواهند آمد وشكل جديدي كه در رفتارهاي خود به نمايش گذاشتهاند، تنها قادر
است دستمايهاي براي انحراف افرادي مانند محمود عباس باشد. عباس ادعا ميكند هرگونه
توافق صلح را به همهپرسي فلسطينيها حتي فلسطينيهاي تبعيدي خواهد گذاشت. اين
ادعايي است كه خود عباس بهتر از هر كس به ناممكن بودن آن آگاه است. اگر در محتواي
طرح جنجال برانگيز جان كري درباره فلسطينيهاي تبعيدي دقت شود، ملاحظه ميگردد كه
اساساً آمريكا و رژيم صهيونيستي فلسطينيهاي خارج از سرزمينهاي اشغالي را به
رسميت نميشناسند. در طرح جان كري پيشنهاد شده پناهجويان فلسطيني در همان كشورهايي
كه هستند بمانند و يا با دريافت پول به هر جايي كه توانستند بروند، فقط به فلسطين
بازنگردند! معني اين پيشنهاد آنست كه آمريكا به عنوان ميانجي حامي رژيم صهيونيستي،
فلسطينيهاي اخراج شده از سرزمينشان را فلسطيني نميداند و به رسميت نميشناسد.
حال محمود عباس چگونه انتظار دارد، سازش با رژيم اشغالگر را كه صاحب اصلي خانه را
بيرون كرده و به هيچ قيمتي حق مشاركت براي آنان در تعيين سرنوشت كشورشان قائل
نيست، به همه پرسي بگذارد؟ معني ديگر اين جملات آنست كه حتي به فرض موافقت آمريكا
و اسرائيل با برگزاري همهپرسي در ميان فلسطينيان براي اعلام نظر درباره سازش،
محمود عباس انتظار دارد مردم فلسطين پس از سالها مبارزه با اشغالگران اكنون به
"وطن فروشي" رضايت دهند و بخش گستردهاي از سرزمينهاي خود را كه به
اشغال دشمن درآمده، به عنوان كشوري يهودي به رسميت بشناسند. اين خواسته در نگاه كلي فروش
آرمان فلسطين است. از آن گذشته عباس كه خود به هر دري ميزند تا با اسرائيل به
توافق برسد و از طرفي ميداند كه منويات قلبي او با خواستههاي فلسطينيها در تضاد
است و جرأت تصميمگيري فردي را در اين باره ندارد، با اين حيله و توطئهاي كه
آمريكائيها و اسرائيليها نيز در آن شريك هستند، قصد دارد با بازي رفراندوم و همهپرسي
"وطنفروشي" را به نام مردم فلسطين بدون سلاح و ارتش در كنار كشور يهودي
اسرائيل اعلام كرده بود اما وي همچنان به دنبال آن است كه ننگ اين توافق را رأساً
به گردن نگيرد و در اين ميان شريك جرمي بنام "ملت فلسطين" ميجويد! واقعيت اينست كه محمود عباس
و تشكيلات تحت اداره او غافل از آن هستند كه نه تنها در شرايط كنوني بلكه در هر
شرايطي، هرگونه مذاكره و سازش ميان فلسطينيها و رژيم صهيونيستي محكوم به شكست است
و تجربه طولاني اشغالگري نشان داده است كه اسرائيل و حاميان غربي اين رژيم هيچ
ارادهاي براي به رسميت شناختن حقوق فلسطينيها ندارند و مردم فلسطين به خوبي از
اين امر اطلاع دارند. دقيقاً به همين جهت است كه در مقاطع مختلف مردم فلسطين
خواسته خود را به صراحت بيان كرده و بر آزادي كامل زندانيان و بازگشت همه آوارگان
فلسطيني به وطن خود تاكيد نمودهاند و ذرهاي نيز از اين خواسته عقبنشيني نمينمايند.
ملت فلسطين با دادن هزاران شهيد در طول سالهاي متمادي بر اين نكته تاكيد كردهاند
كه حاضرند براي دستيابي به خواستههاي برحق و قانوني خود بدون آنكه اعتنايي به
سازشكاران نمايند، هر هزينهاي را تقبل كنند و اين بار نيز نشان خواهند داد كه در
مقابل روحيه سازشكاري و وطنفروشي با صلابت و قدرت ايستادهاند و در نهايت سرنوشتي
جز بيآبرويي و انزوا براي وطنفروشان قائل نيستند.
حسن خياطي