: سرمقاله ی جمهوری " فرهنگ سازي، راه مقابله با كاهش جمعيت "

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 24 اردیبهشت ماه سال 1393
 نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی  نامه ی حکومتی جمهوری " فرهنگ سازي، راه مقابله با كاهش جمعيت "
وقتی گفته وتأکید می شد این رژیم ارتجاعی وقرون وسطایی وعوامفریب ودین فروش ووارونه گوی می باشد. برای اینکه تعلق به این دوران ندارد . چون با ابزاری کردن دین و آویزان شدن به 1400 سال پیش  هدف فقط تلاش پیشبرد سیاست  ضرب سرکوب وسانسور و جنگ افروزی وتفتیش عقاید و اتهام و ارعاب و.... بوده است تاکه  قدرت انحصاری  شود  وبا حذف حتی فیزیکی مخالفان ومنتقدان و دگر اندیشان تا می شود  جنایت وغارتگری و انباشت ثروت شود . برای همین ابتدای انقلاب با بهانه پاک سازی فرهنگی در آموزش و پرورش دست به تصیفه فرهنگیان زده شد . در دنباله  با  ترفند  طرح ضدانقلاب فرهنگی یورش سراسری به دانشگاه های سراسر کشور  شد و دانشگاه ها و دانشجویان به خاک وخون کشیده  و برای 3 سال دانشگاه ها  تعطیل  گردیدند . از سوی دیگر درپوشش صدور انقلاب به منطقه بستر تحریک آمیز جنگ خانمانسوز 8 ساله  ی ایران وعراق  آماده شد و با خاک پاشیدن بر توی چشمان  هموطنان آواره  وبی خانمان  وکشته شدگان جنگ ویرانگر موهبت الهی نامیده شود .در ادامه  با اجرای طرح های بغایت زن ستیزانه  ی جنسیتی مبارزه با بی حابی و شبیخون فرهنگی  اجرا شد  تا فضای خفقانی در جامعه به ویژه  علیه ی را تشد ید گردد . البته این طرح ها همچنان اجرا می شود. آنگاه بصورت فله ای مطبوعات  به تیغ سانسور و توقیف برده شد و جنایت علیه ی بشریت قتل عام زندانیان سیاسی در سراسر کشور مکمل چنین سیاست های ضد بشری شد .  همچنین   طرح پادگانی- حوزوی – گورستانی و تفکیک جنسیتی جدا سازی دختران وپسران دانشگاه ها  دنبال شد . بدتر اینکه در شرایطی که رشد تورم وگرانی لجام گسیختته همراه با فقر وبیکاری بیداد می کند و رژیم بانکدار تروریست جهانی ولایت فقیه نامشروع رتبه دار جهانی فرار مغزهاست. ولی شعار تبلیغاتی افزایش جمعیت  سر داده و  تأکید برای پیگیری اش می شود .   برای همین سرمقاله نویس خبر از نگرانی در این مورد داده و گفته است
"ابراز نگراني‌هائي كه اين روزها از تغييرات هشدار دهنده در تركيب جمعيتي كشور و اصولاً در مورد منفي شدن نرخ رشد جمعيت صورت مي‌گيرد، از اهميت زيادي برخوردار است. متأسفانه طي دهه‌هاي 70، 80 و 90 سياست كنترل جمعيت كه سياستي كاملاً غلط بود همراه با تبليغاتي وسيع و پشتوانه‌هاي قانوني و سياسي و با برخورداري از امكانات كشور اجرا شد و آنچه امروز مشاهده مي‌شود ميراث آن سياست غلط است. آمارهائي كه امروز منتشر مي‌شوند واقعاً تكان دهنده هستند و اگر اقدام حساب شده‌اي صورت نگيرد، تهديد بزرگي در راه است"
مسخره اینکه  سرمقاله نویس بدون توجه به آمار رو به رشد مهاجرت وترک کشور ومرگ ومیرها که بدلایل گوناگون  است .همچنین با نادیده گرفتن این واقعیت که 70 % جمعیت کشور زیر 30 سال است . مهمتراینکه  در مدت 35 سال گذشته جمعیت کشور بیش از 2 برابر شده است . یعنی در این مدت رشد جمعیت بیش از 100% بوده است  . ولی با وقاحت تمام  ادعا شده  کنترل  رشد جمعیت  شعار انحرافی بوده است . زیرا که به نقل  آمارها ادعا شده  در طول سه دهه گذشته درحالي كه تبليغات پرحجم ضرورت كاهش جمعيت براساس شعار ا نحرافي "فرزند كمتر زندگي بهتر" در بخش اكثريت جامعه همين شعار را به يك فرهنگ تبديل كرد و نرخ رشد جمعيت را به حدود يك درصد كاهش داد، در ميان اقليت‌هاي مذهبي به دليل اينكه آنها به اين شعار و اين سياست عمل نكردند نرخ رشد جمعيت به حدود 50 درصد افزايش يافته است. وضعيت در ميان اقليت‌هاي ديني هر چند تا اين ميزان حاد نيست ولي آنها نيز از رشد مثبت قابل ملاحظه‌اي برخوردار بودند.
 بعلاوه سرمقاله نویس با نقل قول کردن  افزایش جمعیت از منظر خامنه ای رهبر ولی فقیه  مدعی شده اكنون خدا را شكر مي‌كنيم كه سرانجام، انحرافي بودن سياست كنترل جمعيت بر مسئولان نيز مبرهن شده ولي باز هم هشدار مي‌دهيم كه جبران خسارت‌هاي ناشي از اين سياست، تلاش‌ها، سرمايه گذاري‌ها و كارهاي فرهنگي زيادي را مي‌طلبد. براي جا انداختن سياست كنترل جمعيت و تبديل كردن آن به يك فرهنگ، امكانات زيادي صرف شد، صدا و سيما با تمام توان و ظرفيت خود عمل كردند، عناصر ويژه‌اي - كه همان زمان به مأموريت داشتن آنها اشاره كرديم - براي فرهنگ سازي در اين زمينه به صحنه آمدند، قواي مقننه و مجريه بي‌دريغ براي هرچه قوي‌تر اجرائي شدن اين سياست عمل كردند... و سرانجام جامعه ما به وضعيتي مبتلا شد كه امروز به عنوان يك تهديد از آن ياد مي‌شود
 بالاخره برای اینکه سرمقاله نویس بدون در نظر گرفتن میلیون ها نفر دانش آموزان ترک تحصیل کردگان خانواده های فقیر وتهی دست که تبدیل به کودکان کار خیابای شده اند  .ولی برای اینکه رشد جمعیت کشور را  طبقاتی کرده و از خانواده های غارتگر متمول و صاحب ثروت های باد آورده  حمایت کرده باشد . بنابراین سرمقاله نویس بعنوان  راه چاره ی رشد  زاد و ولد بیشتر و جمعیت  جمعیت کشور به اینان توصیه داده است راه چاره، تغيير فرهنگ غلط موجود به فرهنگ فرزند بيشتر به تناسب مقدورات خانواده‌هاست. سياست صحيح اينست كه هر خانواده‌اي به تناسب مقدوراتي كه براي تأمين نيازهاي تغذيه سالم و تربيت فرزندان دارد، صاحب فرزنداني شود كه بتواند آنها را با كارآمدي لازم به جامعه تحويل دهد. رسيدن به اين هدف، نيازمند "فرهنگ سازي" است. به اقليت‌هاي مذهبي و ديني نمي‌توان گفت دست از اعتقادات خود بردارند ولي اكثريت را مي‌توان نسبت به آثار زيانبار "فرهنگ كنترل جمعيت" هوشيار كرد و "فرهنگ فرزند بيشتر" را جايگزين آن ساخت. براي آنكه اين سياست با موفقيت قرين شود، دولت بايد تلاش‌هاي حساب شده‌اي در جهت حل مشكلات اقتصادي، تأمين رفاه خانواده‌ها و در نظر گرفتن عوامل تشويقي به عمل آورد. تنها در اين صورت است كه تهديد كنوني را مي‌توان خنثي كرد.
حال متوجه شدید  آن روی سکه ی  الگو برداری ا نقلاب ضد فرهنگی یورش به دانشگاه ها چگونه پیشنهاد فرهنگ سازی برای رشد جمعیت کشور  داده شده است؟!

"ابراز نگراني‌هائي كه اين روزها از تغييرات هشدار دهنده در تركيب جمعيتي كشور و اصولاً در مورد منفي شدن نرخ رشد جمعيت صورت مي‌گيرد، از اهميت زيادي برخوردار است. متأسفانه طي دهه‌هاي 70، 80 و 90 سياست كنترل جمعيت كه سياستي كاملاً غلط بود همراه با تبليغاتي وسيع و پشتوانه‌هاي قانوني و سياسي و با برخورداري از امكانات كشور اجرا شد و آنچه امروز مشاهده مي‌شود ميراث آن سياست غلط است. آمارهائي كه امروز منتشر مي‌شوند واقعاً تكان دهنده هستند و اگر اقدام حساب شده‌اي صورت نگيرد، تهديد بزرگي در راه است. اكنون بيش از هر چيز به خط پير شدن جمعيت كشور اشاره مي‌شود كه البته درست است كما اينكه منفي شدن نرخ رشد نيز يك خطر است، ولي خطرهاي بزرگ‌تري نيز وجود دارند كه براي مقابله با آنها بايد فكري كرد. اين خطرها يكي نفوذ "فرهنگ فرزند كمتر" در روح و جان مردم است و ديگري تغييرات عمده‌ايست كه در توازن جمعيتي به نفع اقليت‌هاي ديني و اقليت‌هاي مذهبي پيش آمده و درحال گسترش است. آمارها مي‌گويند در طول سه دهه گذشته درحالي كه تبليغات پرحجم ضرورت كاهش جمعيت براساس شعار ا نحرافي "فرزند كمتر زندگي بهتر" در بخش اكثريت جامعه همين شعار را به يك فرهنگ تبديل كرد و نرخ رشد جمعيت را به حدود يك درصد كاهش داد، در ميان اقليت‌هاي مذهبي به دليل اينكه آنها به اين شعار و اين سياست عمل نكردند نرخ رشد جمعيت به حدود 50 درصد افزايش يافته است. وضعيت در ميان اقليت‌هاي ديني هر چند تا اين ميزان حاد نيست ولي آنها نيز از رشد مثبت قابل ملاحظه‌اي برخوردار بودند. توجه به بخشي از آماري كه هفته گذشته مديركل فناوري، اطلاعات و آمار جمعيتي سازمان ثبت احوال كشور در مورد مناطق برخوردار از رشد بيشتر مواليد ارائه كرده، مي‌تواند روند استمرار اين وضعيت را گوشزد كند. وي در عين حال كه گفته است در سال گذشته يك ميليون و چهارصد و هفتاد و يك هزار و 833 واقعه ولادت در كشور به ثبت رسيده، بلافاصله اين نكته را نيز اضافه كرده است كه استان‌هاي سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي و هرمزگان (كه از بيشترين جمعيت اقليت‌هاي مذهبي برخوردار هستند) در ثبت مواليد پيشتازند بطوري كه نرخ ولادت به ثبت رسيده در اين استان‌ها به ترتيب 9/35، 4/25 و 6/23 در هزار بوده است درحالي كه ارقام ثبت ولادت در استان‌هاي گيلان، مازندران و تهران به ترتيب 13، 4/14 و 9/14 بود (روزنامه جمهوري اسلامي 16/2/93 صفحات 1 و 12) هر چند عواملي از قبيل افزايش نرخ طلاق و افزايش سن ازدواج، كه خود دلايل ويژه‌اي دارند، در منفي شدن نرخ رشد جمعيت تأثير گذارند ولي مهم‌تر از اينها همان دو عامل است كه به آنها اشاره كرده ايم. مدير كل فناوري، اطلاعات و آمار جمعيتي سازمان ثبت احوال كشور در ادامه گزارش خود گفته است در سال 92 ميزان طلاق‌ها 2/3 نسبت به سال قبل افزايش داشته و سن ازدواج 86 درصد از مردان در سنين بين 20 تا 34 سالگي و 85 درصد از زنان در سنين بين 18 تا 29 سالگي انجام مي‌شود. اين تأخيرها قطعاً در كاهش جمعيت مؤثرند ولي نكته نگران كننده اينست كه در مورد همين افراد نيز به دليل آنكه تحت تأثير فرهنگ غلط "فرزند كمتر، زندگي بهتر" قرار دا رند، ماجراي كاهش مواليد به نحو ديگري جريان مي‌يابد. در دو سال اخير بعد از آنكه رهبر معظم انقلاب، اشتباه بودن سياست كنترل جمعيت را اعلام كردند، اقداماتي براي بازگشت به مسير صحيح در مورد سياست جمعيتي كشور صورت گرفته و كارهائي نيز درحال انجام است ولي هنوز تغيير اساسي در روند خطرناكي كه در اثر سياست غلط كنترل جمعيت در جامعه پديد آمده مشاهده نمي‌شود. روزنامه جمهوري اسلامي از همان آغاز اجراي سياست كنترل جمعيت در سه دهه قبل، انحرافي بودن اين سياست را در قالب صدها مقاله، گزارش و مصاحبه با صاحبنظران، گوشزد كرد و بر نادرست بودن آن پافشاري نمود ولي نه تنها گوش مسئولان بدهكار هشدارها نبود بلكه به نحوي مسئولان روزنامه را به جمود و عدم درك واقعيت‌ها متهم مي‌كردند! اكنون خدا را شكر مي‌كنيم كه سرانجام، انحرافي بودن سياست كنترل جمعيت بر مسئولان نيز مبرهن شده ولي باز هم هشدار مي‌دهيم كه جبران خسارت‌هاي ناشي از اين سياست، تلاش‌ها، سرمايه گذاري‌ها و كارهاي فرهنگي زيادي را مي‌طلبد. براي جا انداختن سياست كنترل جمعيت و تبديل كردن آن به يك فرهنگ، امكانات زيادي صرف شد، صدا و سيما با تمام توان و ظرفيت خود عمل كردند، عناصر ويژه‌اي - كه همان زمان به مأموريت داشتن آنها اشاره كرديم - براي فرهنگ سازي در اين زمينه به صحنه آمدند، قواي مقننه و مجريه بي‌دريغ براي هرچه قوي‌تر اجرائي شدن اين سياست عمل كردند... و سرانجام جامعه ما به وضعيتي مبتلا شد كه امروز به عنوان يك تهديد از آن ياد مي‌شود. راه چاره، تغيير فرهنگ غلط موجود به فرهنگ فرزند بيشتر به تناسب مقدورات خانواده‌هاست. سياست صحيح اينست كه هر خانواده‌اي به تناسب مقدوراتي كه براي تأمين نيازهاي تغذيه سالم و تربيت فرزندان دارد، صاحب فرزنداني شود كه بتواند آنها را با كارآمدي لازم به جامعه تحويل دهد. رسيدن به اين هدف، نيازمند "فرهنگ سازي" است. به اقليت‌هاي مذهبي و ديني نمي‌توان گفت دست از اعتقادات خود بردارند ولي اكثريت را مي‌توان نسبت به آثار زيانبار "فرهنگ كنترل جمعيت" هوشيار كرد و "فرهنگ فرزند بيشتر" را جايگزين آن ساخت. براي آنكه اين سياست با موفقيت قرين شود، دولت بايد تلاش‌هاي حساب شده‌اي در جهت حل مشكلات اقتصادي، تأمين رفاه خانواده‌ها و در نظر گرفتن عوامل تشويقي به عمل آورد. تنها در اين صورت است كه تهديد كنوني را مي‌توان خنثي كرد.