گزیده خبرهای 2 تیر-94 قسمت -2
کشف 50 کیلو تریاک در بار هندوانه
50 کیلوگرم مواد مخدر از نوع تریاک از بار هندوانه یک
دستگاه کامیون در شهرستان دلیجان استان مرکزی کشف و ضبط شد.به گزارش پایگاه خبری
پلیس، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان مرکزی گفت: ماموران پلیس مبارزه با
مواد مخدر استان و شهرستان دلیجان در عملیاتی مشترک از جابجایی یک محموله مواد
مخدر در مسیرهای مواصلاتی این شهرستان مطلع شدند.سرهنگ «محمد حسنی»
اظهار کرد: برنامه ریزی لازم برای شناسایی و دستگیری قاچاقچیان مواد مخدر با سرعت
آغاز شد و عملیات تجسس در دستور کار قرار گرفت.وی بیان کرد: سرانجام دیروز در عملیات تیمهای پلیس، یک دستگاه کامیون با
بار هندوانه در یکی از مسیرهای شهرستان دلیجان شناسایی و متوقف شد.وی ادامه داد: در
بازرسی دقیق از خودرو، این میزان مواد افیونی که به شکل بستههایی کوچک در لابه
لای هنداونهها جاسازی شده بود، کشف شد.رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان مرکزی ادامه
داد: در این عملیات دو قاچاقچی دستگیر و به مقامهای قضایی معرفی شدند.شهرستان دلیجان از
توابع استان مرکزی با 45 هزار نفر جمعیت در مسیر شاهراه اصلی استانهای جنوبی و
شرقی با استانهای شمالی و مرکز واقع شده است.
هوای تهران آلوده ترشد
مدیر روابط عمومی شرکت
کنترل کیفیت هوا شهرداری تهران گفت: شاخص کیفیت هوای تهران با افزایش تمام آلایندهها
برای گروههای حساس جامعه در شرایط ناسالم قرار گرفت.«حشمتالله بسطامی» در
گفت و گو با ایرنا، افزود: براساس اطلاعات رسیده از ایستگاههای سنجش آلودگی هوای
شهر تهران، شاخص کیفیت هوا در 24 ساعت گذشته منتهی به ساعت هشت صبح دیروز در شرایط
ناسالم برای گروههای حساس قرار گرفته است.وی گفت: میزان غلظت
آلاینده ذرات معلق با قطر کمتر از 2.5 میکرون، نسبت به روز گذشته با 22عدد افزایش
فراتر از حد مجاز بوده و بر روی عدد 104 قرار گرفت.«بسطامی» به آلاینده
اشاره کرد و افزود: میزان غلظت آلایندههای منواکسید کربن نیز نسبت به روز گذشته
از 30 به 39 و ذرات معلق کمتر از 10 میکرون از 54 به 63 افزایش داشته است.وی گفت: ایستگاههای
شهرداری منطقه 15 با 154، پارک قائم(منطقه 18) با 151 و فرمانداری شهرری(منطقه 20)
با 135آلودهترین مناطق شهرستان تهران در 24 ساعت گذشته بودند.«بسطامی» به مناطق کم
آلوده نیز اشاره کرد و گفت: ایستگاههای پونک(منطقه 5) با 66، اقدسیه(منطقه 1) با
69 و تربیت مدرس(منطقه 3) با 175سالمترین مناطق شهر تهران در این مدت بودند.«بسطامی» به افراد
مبتلا به بیماریهای قلبی و ریوی، سالمندان و کودکان توصیه کرد از فعالیتهای
طولانی مدت و ورزش در فضای باز خودداری کنند.شاخص کیفیت هوا، Air Quality Index)
AQI) شاخصی برای تعیین روزانه کیفیت هوا و میزان ارتباط آن با سطوح سلامتی افراد
است.بر این اساس معیار سطح اهمیت بهداشتی شاخص کیفیت هوا
(AQI) به ترتیب از صفر تا 50 در شرایط پاک (سبز)، 51 تا 100 سالم (زرد)، 101 تا
150 ناسالم برای گروه حساس(نارنجی)، 151 تا 200 ناسالم (قرمز)، 201 تا 300 بسیار
ناسالم (بنفش) و 301 تا 500 در شرایط خطرناک (ارغوانی) تعیین شده است.
دستگیری 27 عضو اصلی شرکت هرمی «کیونت»
رئیس پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی استان زنجان،
از شناسایی و دستگیری 27 عضو اصلی شرکت هرمی «کیونت» خبر داد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان زنجان، سرگرد «مقدم» در تشریح این خبر گفت: در پی کسب خبری مبنی بر فعالیت یک شرکت هرمی و تلاش برای جذب افراد، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت.وی گفت: ماموران پس از انجام تحقیقات دریافتند که تعدادی از ساکنان استان زنجان عضو این شرکت بوده که با تلاشهای صورت گرفته، محل تجمع اعضای این شرکت هرمی در تهران شناسایی شد.رئیس پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی استان زنجان تصریحکرد: ماموران ضمن هماهنگی با مراجع قضایی به استان تهران عزیمت و با همکاری پلیس آگاهی تهران موفق شدند از محل این شرکت هرمی که با نام کیونت فعالیت میکرد، 27 عضو اصلی آن را دستگیر کنند.وی در خصوص نحوه فعالیت این شرکتها گفت: اعضای این شرکتهای هرمی با ترفندهای مختلف و به عنوان بازاریابی شبکهای به بهانه ایجاد اشتغال برای جوانان و به طمع انداختن افراد از نقاط مختلف کشور اقدام به عضوگیری میکنند.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان زنجان، سرگرد «مقدم» در تشریح این خبر گفت: در پی کسب خبری مبنی بر فعالیت یک شرکت هرمی و تلاش برای جذب افراد، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت.وی گفت: ماموران پس از انجام تحقیقات دریافتند که تعدادی از ساکنان استان زنجان عضو این شرکت بوده که با تلاشهای صورت گرفته، محل تجمع اعضای این شرکت هرمی در تهران شناسایی شد.رئیس پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی استان زنجان تصریحکرد: ماموران ضمن هماهنگی با مراجع قضایی به استان تهران عزیمت و با همکاری پلیس آگاهی تهران موفق شدند از محل این شرکت هرمی که با نام کیونت فعالیت میکرد، 27 عضو اصلی آن را دستگیر کنند.وی در خصوص نحوه فعالیت این شرکتها گفت: اعضای این شرکتهای هرمی با ترفندهای مختلف و به عنوان بازاریابی شبکهای به بهانه ایجاد اشتغال برای جوانان و به طمع انداختن افراد از نقاط مختلف کشور اقدام به عضوگیری میکنند.
خبر ويژه
تركان: برخي اعضاي دولت به بعد از روحاني فكر مي كنند
تركان: برخي اعضاي دولت به بعد از روحاني فكر مي كنند
مشاور ارشد رئيس جمهور برخي
اعضاي کابينه را متهم کرد که به بعد از روحاني فکر مي کنند و نمي خواهند از دولت
دفاع کنند. اکبر ترکان در مصاحبه با روزنامه فرهيختگان گفت: اصولادر شان و
شخصيت رئيس جمهور نيست که بخواهد از عملکرد اعضاي دولت در مقابل منتقدان و افرادي
خاص دفاع کند، بلکه اعضاي دولت بايد خودشان در مقابل منتقدان موضع بگيرند و پاسخ
آنها را بدهند. وي با ادعاي اينکه منتقدان شکست خوردگان انتخابات هستند، افزود:
تاکيد من اين است که همه همکاران دولت بايد جواب دهند. درست است که شايد سختي هايي
داشته باشد اما با آقاي روحاني کار کردن يعني اينکه تصميم بگيريم و عهد ببنديم تا
آخر خط با او برويم. نبايد به گونه اي باشد که افرادي به فکر منافع خود باشند و
براي بعد از آقاي روحاني هم فکر کنند. بايد آرمان ها و خط مشي آقاي روحاني را قبول
کنند و تا آخر با او بروند و تا آخر پاي روحاني بمانند و در مسير ترديد به خودشان
راه ندهند.
فرارو- پناهجویان از اینجا رانده و
از آنجا مانده در انتظار پایان بازی اند؛ بازی که مدتی است میان ایران و استرالیا
در سطح رسانه ها به راه افتاده است. بازی که هر از گاهی با طرح ادعای استرالیایی
ها درباره رسیدن به توافق با ایران برای بازگشت پناهجویان ایرانی آغاز می شود و با
تکذیب ایران خاتمه می یابد و دوباره روز از نو و روزی از نو.
به گزارش فرارو، در ادامه این بازی
رسانه ای وزیر خارجه استرالیا از دیدار هیئتی بلندپایه از ایران با مقامات
استرالیایی در هفته گذشته خبر داد که برای گفتگو درباره توافق جدیدی برای بازگشت
پناهجویان پذیرفته نشده به این کشور سفر کرده بودند.
جولی بیشاپ امروز در پارلمان استرالیا
گفت به یک توافق جدید برای بازگرداندن پناهجویان ایرانی مواجه است چرا که بسیاری
از آنها مهاجران اقتصادی هستند و با هدف بهبود وضعیت اقتصادی خود اقدام به مهاجرت
کردهاند.
بیشاپ اواخر فروردین هم به تهران سفر
کرده بود و در این سفر گفته بود که حدود 13200 نفر از 52 هزار پناهجو در زمان حزب
حاکم پیشین - حزب کارگر- که تلاش کردند به استرالیا برسند ایرانی بودند که بیشتر
آنها از طریف اندونزی و توسط قاچاقچیان انسان به سوی استرالیا آمده اند. وی یکی از
اهداف سفرش به ایران را گفتگو برای امکان بازگشت پناهجویانی که درخواست آنها رد
شده است دانست.
استرالیا طی سالهای اخیر قوانین بسیار
سختگیرانه ای را برای مهاجران تصویب کرده است، این کشور با نگهداشتن این افراد در
مرکز بازداشت پناهندگان، شروع به بررسی پرونده درخواست پناهندگی آنان میکنند.
مراکزی که شرایط اقامت بسیار بدی دارند.
جزایر مانوس و نائورو در پاپوا گینه نو از مراکزی است که استرالیا در خارج از خاک
این کشور به این منظور تدارک دیده است. پناهجویان در این جزایر در شرایط بسیار بد
انسانی و باکم ترین امکانات رفاهی به سر می برند.
بر همین اساس سیاستهای استرالیا در
مقابله با ورود پناهجویان به این کشور با اعتراض های زیادی روبرو است. به طوری که
به جز سازمانها و نهاد های حقوق بشری، کمیسیون حقوقبشر استرالیا نیز خواست تا
مراکز نگهداری پناهجویان در جزیره "کریسمس" بسته شود و به بازداشت بدون
مدت پناهجویانی که در کمپها نگهداری میشوند نیز پایان داده شود.
با این حال دولت استرالیا به جای
پاسخگویی به این اعتراضات به دنبال آن است که هر طور شده دولت ایران را مجاب کند
که پناهجویان غیر قانونی را به کشور برگردارند.
این در حالی است که موضع دولت ایران به
گفته حسن قشقاوی معاون کنسولی، مجلس و امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور
خارجه مخالفت با دیپورت اجباری است. به گفته قشقاوی موضع ایران «بازگشت اختیاری به
میهن آری؛ دیپورت اجباری خیر» است.
معاون وزیر خارجه معتقد است که «دیپورت
اجباری اقدامی ضد انسانی، ضد حقوق بشری و خلاف کنوانسیونهای کنسولی و حقوق بشری
است.»
با این حال و با وجود اطلاع استرالیایی
ها از موضوع ایران در این رابطه هر از گاهی خبر از یک توافق با تهران به منظور
بازگرداندن پناهجویان ایرانی مطرح می کنند که به سرعت با واکنش وزارت خارجه مواجه
می شود.
نمونه اش سه روز پیش بود که پس از
انتشار خبر سفر هیات کنسولی از ایران به استرالیا و از سوی رسانه های این کشور و
طرح ادعای توافق برای بازگرداندن پناهجویان ایرانی بود که مقام نزدیک به هیات
کنسولی ایرانی هر گونه توافق ایران و استرالیا برای بازگردان پناهجویان
ایرانی را تکذیب کرد.
شبکههای
اجتماعی در فضای مجازی این روزها بیش از پیش وارد تار و پود زندگی مردم شدهاند و
چهرههای سرشناس هم از این قاعده خارج نیستند. اگر تا چند سال قبل مخاطبان تنها
از مجرای رسانههای رسمی و به شکلی یک طرفه در جریان وقایع و اتفاقات زندگی شخصی و
کاری هنرمندان قرار میگرفتند، این روزها هنرمندان در عرصههای مختلف با عضویت در
شبکههای اجتماعی مختلف و متنوع به شکل مستقیم با مخاطب ارتباط برقرار میکنند.
نظرات و علایق خود را با هوادارانشان در میان میگذارند و از آنها به شکل مستقیم بازخورد میگیرند. از آن طرف هواداران همیشه باید منتظر گفتوگوی چهرههای محبوبشان در روزنامهها، مجلات یا سایتها و تلویزیون میماندند تا شاید سوالاتی که در ذهنشان دارند پرسیده شود اما الان میتوانند مستقیما از هنرمند مطبوع خود سوال کنند و احتمالا جواب بگیرند.
در این بین رسانهها هم که تا پیش از این تنها منبع مخاطب برای آگاهی از وضع هنرمندان بودند این روزها خودشان هم بسیاری از اخبار و واکنشها را بیواسطه و از طریق همین شبکههای اجتماعی به دست میآورند.
در چند روز گذشته و پس از به دنیا آمدن فرزند مهناز افشار و یاسین رامین در رسانههای مختلف هجمههای گستردهای علیه این زوج به وجود آمد.
پس از گذشت چند روز ابتدا یاسین رامین در صفحه اینستاگرامش جوابیه بلند بالایی به حاشیهسازان اطرافش داد و روز گذشته هم مهناز افشار در شبکه اجتماعی «توییتر» طوفانی از توییتهای صریح و بیپرده درباره حاشیههای اخیر منتشر کرد. سام درخشانی هم در چند روز گذشته در صفحه اینستاگرام خود از رفتن به جامجهانی به همراه تیم سیدجواد هاشمی ابراز پشیمانی کرد،
شهاب حسینی هم چند هفته پیش به گفته خودش با اصرار دوستان و اطرافیان و به علت زیاد شدن صفحات جعلی با نام او صفحه اینستاگرام باز کرده است.
مهراب قاسمخانی هم جوابیه تند و تیزی در اینستاگرام خود به صحبتهای جهانگیر الماسی داد.
ساعد سهیلی عکس قبر سگی را در صفحه اینستاگرام خود میگذارد اما آنقدر واکنش منفی میگیرد که بلافاصله عکس را حذف میکند، اتفاقی که برای عکس شکار گنجشک سحر قریشی و نیما شاهرخشاهی و سیاوش خیرابی هم رخ میدهد و مردم به قول معروف کامنتدونی را میترکانند، هانیه توسلی یک پست درخصوص مرگ مرتضی پاشایی در صفحه شخصیاش منتشر میکند و مورد هجوم بیسابقهای قرار میگیرد. بهنوش بختیاری اعلام میکند به دلیل درخواست طرفدارانش در جشن حافظ با حجاب کامل ظاهر شده است، رامبد جوان، ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، هنگامه قاضیانی، صابر ابر و بسیاری از هنرمندان جوان و میانسالتر هم عضوی از یک یا چند شبکه اجتماعی هستند که در آن به فراخور اتفاقات اظهارنظر میکنند و این اظهار نظرها با واکنشهای متعددی هم همراه میشود.
به این ترتیب به راحتی این نکته را میتوان دریافت که دیگر همه ترجیح میدهند خودشان مهمترین منبع خبری درباره خودشان باشند. اما این اتفاق که با توجه به روند رو به رشد نفوذ اینترنت در بین جوامع دنیا اجتنابناپذیر است هم روی مثبت دارد و هم روی منفی. برای بررسی هر دو طرف ماجرا به سراغ دکتر محمد سلطانیفر و اسماعیل قدیمی رفتیم تا بهتر با نقاط روشن و تاریک این موضوع آشنا شویم.
مسیری که ورود به آن اجتنابناپذیر است
دکتر سلطانیفر این اتفاق را کاملا مثبت میداند و معتقد است روندی که درحال طی شدن است کاملا درست و همگام با اتفاقی است که در سراسر جهان میافتد.
به گفته او چنین اتفاقی باعث شده دیگر ممیزیهای سلیقهای در انتشار اخبار هیچ جایگاهی نداشته باشد: «شبکههای اجتماعی فضایی است که اجازه مداخله دروازهبانان خبری در رسانهها را میگیرد و فعالیت صاحبان رسانه، مدیران رسانه و آنها که منافع خودشان را در چگونگی انتشار اخبار لحاظ میکردند متوقف و خنثی میکند. این یعنی هیچکس در ایدهها و نظرات دخل و تصرف نمیکند و مردم به صورت مستقیم اخبار را از هنرمندان دریافت میکنند.»
به گفته سلطانیفر در چنین فضایی رسانههای سنتی بیشترین آسیب را میبینند و سرآمد همه این رسانههای سنتی که روزنامهها هستند دیگر ارج و قرب سابق را بین مخاطبان نخواهند داشت.
البته این کارشناس رسانه معتقد است هر پدیده نویی یک سری عوارض ابتدایی دارد و یکی از مهمترین عوارض ناشی از حضور هنرمندان در رسانههای مجازی را رشدنیافتگی سواد رسانهای این افراد میداند که گاهی باعث میشود در اظهار نظرها و برخوردهایشان در این رسانه به گونهای عمل کنند که دردسرهای فراوانی برایشان ایجاد شود با این حال این استاد دانشگاه معتقد است: «در کل ورود به این مسیر اجتنابناپذیر است. همه مجبور هستند وارد این جریان شوند و بهتر است همه با این موضوع کنار بیایند که حضور در این فضا روزبهروز گریزناپذیرتر میشود.»
فرار از فیلترینگ
اما دکتر اسماعیل قدیمی به سراغ آسیبهایی میرود که بر اثر این شبکهها به وجود میآید. اما قبل از آن به این نکته میپردازد که چرا حجم گستردهای از هنرمندان به سمت استفاده از شبکههای اجتماعی رفتهاند و استفاده خبری و رسانهای از آن میکنند. او معتقد است که این اتفاق را باید از دو منظر نگاه کنیم.
یکی اصل ماجرا که در کشورهای پیشرفته و صنعتی اتفاق افتاده و یکی آن بخش ماجرا که در ایران رخ میدهد: «در کشورهای صنعتی این مسأله نمیتواند خیلی آسیبرسان باشد چرا که سیر تحول رسانهها طبیعی است. ارتباطات شفاهی، مکتوب و بعد الکترونیک. هر رسانه جدیدی در آنجا نافی سیستمهای گذشته خودش نبوده بلکه در راستای تکامل یکدیگر بودهاند. درواقع این رسانهها برای افزایش امکانات و قابلیتها به وجود آمدند. بنیان این رسانهها در کشورهای پیشرفته صنعتی به صورت سیستماتیک گذاشته شده و اصلا براساس نیاز و نفوذ اجتماعی توانستهاند فرصت عرضاندام پیدا کنند. در این شرایط همه چیز به رسمیت شناخته میشود و برایش جنبههای حقوقی در نظر میگیرند. در این کشورها مطبوعات و تلویزیون مورد قبول جامعه هستند و هنرمندان در این کشورها برای دور زدن وسایل ارتباطات جمعی رسمی به سراغ شبکههای اجتماعی نمیروند.»
به اینجا که میرسد این استاد دانشگاه وارد تشریح انگیزه هنرمندان ایرانی از حضور در این شبکهها میشود: «آیا این کار به دلیل آمدن ابزار جدیدی که در اختیارشان قرار گرفته صورت میگیرد یا اینکه رادیو، تلویزیون و مطبوعات وظایف نهادی یا کار سیستمیشان را انجام نمیدهند؟ در ایران وسایل ارتباط جمعی نوین و قدیمی هیچکدام به شکل بنیادی، با یک روند طبیعی و از دل نیازهای اجتماعی به وجود نیامدهاند. مطبوعات و کتاب وقتی وارد ایران شدند با مخالفت شدید گروههای فشار روبهرو میشوند. سالها طول میکشد تا کتابنویسی مورد توجه قرار بگیرد. خود حکومتها ازجمله پهلوی، قاجاریه هر دو در مورد کارکردهای اصلی مطبوعات مقاومت میکنند و مطبوعات به ابزار تبلیغاتی تبدیل میشوند. کارکرد اطلاعرسانی، آموزشی، تفریحی و کارکردهای تفسیریشان تحتتأثیر نظام تبلیغاتی قرار میگیرد. بنابراین شاید هنرمندان احساس میکنند که جایی در رادیو و تلویزیون ندارند. در کشور ما وسایل ارتباط جمعی هم با فیلترینگ و سانسور روبهرو شدهاند و نسل قبل وسایل ارتباط جمعی هم در انحصار نهادهای خاص است. یعنی همه اقشار از آن بهره نمیبرند.»
این استاد دانشگاه پس از تشریح موقعیت به سراغ آسیبها میرود: «مثلا اینکه در این شبکههای اجتماعی مدیریت رسانه، مدیریت جریان اطلاعات، همبستگی اجتماعی و منافع عمومی وجود ندارد. یعنی بیشتر روحیات فردی پرورش پیدا میکند. وحدت در اینجا مورد غفلت قرار میگیرد و آشفتگی هویتی به وجود میآید.»
به گفته دکتر قدیمی هنرمندان تحت نظارت یک صنف یا سازمان غیردولتی یا تحت یک تشکیلات منسجمی که صاحب افکار منسجمی باشد فعالیت نمیکنند درحالیکه یک جامعه موفق در هر عرصهای در کنار فردیت نیازمند یک روحیه جمعی یا هویت جمعی هم هست: «خب در شبکههای اجتماعی هویت جمعی آسیب میبیند. اگر مخاطب صفحات بسیاری از این هنرمندان را رصد کند میبیند حرفهایی که به یکدیگر میزنند بیشتر مبتنی بر شایعه است. صحهگذاریها فردی، صنفی و شخصی است و بیشتر مطالب عنوان شده حرفهای بیمایه و مسائل خصوصی است.»
اما این کارشناس رسانه یکی از بدترین معضلات و مضرات این شبکهها را ورود افراد به حریمهای خصوصی و بسته میداند آن هم زمانی که هنوز فرهنگسازی لازم در این زمینه صورت نگرفته است. نتیجه این اتفاق هم رواج ناهنجاریها، ادبیات گستاخانه و افزایش استفاده از کلمات رکیکی است که میتواند وارد زبان جامعه شود و کیفیت آن را به هم بریزد.منبع: روزنامه شهروند
نظرات و علایق خود را با هوادارانشان در میان میگذارند و از آنها به شکل مستقیم بازخورد میگیرند. از آن طرف هواداران همیشه باید منتظر گفتوگوی چهرههای محبوبشان در روزنامهها، مجلات یا سایتها و تلویزیون میماندند تا شاید سوالاتی که در ذهنشان دارند پرسیده شود اما الان میتوانند مستقیما از هنرمند مطبوع خود سوال کنند و احتمالا جواب بگیرند.
در این بین رسانهها هم که تا پیش از این تنها منبع مخاطب برای آگاهی از وضع هنرمندان بودند این روزها خودشان هم بسیاری از اخبار و واکنشها را بیواسطه و از طریق همین شبکههای اجتماعی به دست میآورند.
در چند روز گذشته و پس از به دنیا آمدن فرزند مهناز افشار و یاسین رامین در رسانههای مختلف هجمههای گستردهای علیه این زوج به وجود آمد.
پس از گذشت چند روز ابتدا یاسین رامین در صفحه اینستاگرامش جوابیه بلند بالایی به حاشیهسازان اطرافش داد و روز گذشته هم مهناز افشار در شبکه اجتماعی «توییتر» طوفانی از توییتهای صریح و بیپرده درباره حاشیههای اخیر منتشر کرد. سام درخشانی هم در چند روز گذشته در صفحه اینستاگرام خود از رفتن به جامجهانی به همراه تیم سیدجواد هاشمی ابراز پشیمانی کرد،
شهاب حسینی هم چند هفته پیش به گفته خودش با اصرار دوستان و اطرافیان و به علت زیاد شدن صفحات جعلی با نام او صفحه اینستاگرام باز کرده است.
مهراب قاسمخانی هم جوابیه تند و تیزی در اینستاگرام خود به صحبتهای جهانگیر الماسی داد.
ساعد سهیلی عکس قبر سگی را در صفحه اینستاگرام خود میگذارد اما آنقدر واکنش منفی میگیرد که بلافاصله عکس را حذف میکند، اتفاقی که برای عکس شکار گنجشک سحر قریشی و نیما شاهرخشاهی و سیاوش خیرابی هم رخ میدهد و مردم به قول معروف کامنتدونی را میترکانند، هانیه توسلی یک پست درخصوص مرگ مرتضی پاشایی در صفحه شخصیاش منتشر میکند و مورد هجوم بیسابقهای قرار میگیرد. بهنوش بختیاری اعلام میکند به دلیل درخواست طرفدارانش در جشن حافظ با حجاب کامل ظاهر شده است، رامبد جوان، ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، هنگامه قاضیانی، صابر ابر و بسیاری از هنرمندان جوان و میانسالتر هم عضوی از یک یا چند شبکه اجتماعی هستند که در آن به فراخور اتفاقات اظهارنظر میکنند و این اظهار نظرها با واکنشهای متعددی هم همراه میشود.
به این ترتیب به راحتی این نکته را میتوان دریافت که دیگر همه ترجیح میدهند خودشان مهمترین منبع خبری درباره خودشان باشند. اما این اتفاق که با توجه به روند رو به رشد نفوذ اینترنت در بین جوامع دنیا اجتنابناپذیر است هم روی مثبت دارد و هم روی منفی. برای بررسی هر دو طرف ماجرا به سراغ دکتر محمد سلطانیفر و اسماعیل قدیمی رفتیم تا بهتر با نقاط روشن و تاریک این موضوع آشنا شویم.
مسیری که ورود به آن اجتنابناپذیر است
دکتر سلطانیفر این اتفاق را کاملا مثبت میداند و معتقد است روندی که درحال طی شدن است کاملا درست و همگام با اتفاقی است که در سراسر جهان میافتد.
به گفته او چنین اتفاقی باعث شده دیگر ممیزیهای سلیقهای در انتشار اخبار هیچ جایگاهی نداشته باشد: «شبکههای اجتماعی فضایی است که اجازه مداخله دروازهبانان خبری در رسانهها را میگیرد و فعالیت صاحبان رسانه، مدیران رسانه و آنها که منافع خودشان را در چگونگی انتشار اخبار لحاظ میکردند متوقف و خنثی میکند. این یعنی هیچکس در ایدهها و نظرات دخل و تصرف نمیکند و مردم به صورت مستقیم اخبار را از هنرمندان دریافت میکنند.»
به گفته سلطانیفر در چنین فضایی رسانههای سنتی بیشترین آسیب را میبینند و سرآمد همه این رسانههای سنتی که روزنامهها هستند دیگر ارج و قرب سابق را بین مخاطبان نخواهند داشت.
البته این کارشناس رسانه معتقد است هر پدیده نویی یک سری عوارض ابتدایی دارد و یکی از مهمترین عوارض ناشی از حضور هنرمندان در رسانههای مجازی را رشدنیافتگی سواد رسانهای این افراد میداند که گاهی باعث میشود در اظهار نظرها و برخوردهایشان در این رسانه به گونهای عمل کنند که دردسرهای فراوانی برایشان ایجاد شود با این حال این استاد دانشگاه معتقد است: «در کل ورود به این مسیر اجتنابناپذیر است. همه مجبور هستند وارد این جریان شوند و بهتر است همه با این موضوع کنار بیایند که حضور در این فضا روزبهروز گریزناپذیرتر میشود.»
فرار از فیلترینگ
اما دکتر اسماعیل قدیمی به سراغ آسیبهایی میرود که بر اثر این شبکهها به وجود میآید. اما قبل از آن به این نکته میپردازد که چرا حجم گستردهای از هنرمندان به سمت استفاده از شبکههای اجتماعی رفتهاند و استفاده خبری و رسانهای از آن میکنند. او معتقد است که این اتفاق را باید از دو منظر نگاه کنیم.
یکی اصل ماجرا که در کشورهای پیشرفته و صنعتی اتفاق افتاده و یکی آن بخش ماجرا که در ایران رخ میدهد: «در کشورهای صنعتی این مسأله نمیتواند خیلی آسیبرسان باشد چرا که سیر تحول رسانهها طبیعی است. ارتباطات شفاهی، مکتوب و بعد الکترونیک. هر رسانه جدیدی در آنجا نافی سیستمهای گذشته خودش نبوده بلکه در راستای تکامل یکدیگر بودهاند. درواقع این رسانهها برای افزایش امکانات و قابلیتها به وجود آمدند. بنیان این رسانهها در کشورهای پیشرفته صنعتی به صورت سیستماتیک گذاشته شده و اصلا براساس نیاز و نفوذ اجتماعی توانستهاند فرصت عرضاندام پیدا کنند. در این شرایط همه چیز به رسمیت شناخته میشود و برایش جنبههای حقوقی در نظر میگیرند. در این کشورها مطبوعات و تلویزیون مورد قبول جامعه هستند و هنرمندان در این کشورها برای دور زدن وسایل ارتباطات جمعی رسمی به سراغ شبکههای اجتماعی نمیروند.»
به اینجا که میرسد این استاد دانشگاه وارد تشریح انگیزه هنرمندان ایرانی از حضور در این شبکهها میشود: «آیا این کار به دلیل آمدن ابزار جدیدی که در اختیارشان قرار گرفته صورت میگیرد یا اینکه رادیو، تلویزیون و مطبوعات وظایف نهادی یا کار سیستمیشان را انجام نمیدهند؟ در ایران وسایل ارتباط جمعی نوین و قدیمی هیچکدام به شکل بنیادی، با یک روند طبیعی و از دل نیازهای اجتماعی به وجود نیامدهاند. مطبوعات و کتاب وقتی وارد ایران شدند با مخالفت شدید گروههای فشار روبهرو میشوند. سالها طول میکشد تا کتابنویسی مورد توجه قرار بگیرد. خود حکومتها ازجمله پهلوی، قاجاریه هر دو در مورد کارکردهای اصلی مطبوعات مقاومت میکنند و مطبوعات به ابزار تبلیغاتی تبدیل میشوند. کارکرد اطلاعرسانی، آموزشی، تفریحی و کارکردهای تفسیریشان تحتتأثیر نظام تبلیغاتی قرار میگیرد. بنابراین شاید هنرمندان احساس میکنند که جایی در رادیو و تلویزیون ندارند. در کشور ما وسایل ارتباط جمعی هم با فیلترینگ و سانسور روبهرو شدهاند و نسل قبل وسایل ارتباط جمعی هم در انحصار نهادهای خاص است. یعنی همه اقشار از آن بهره نمیبرند.»
این استاد دانشگاه پس از تشریح موقعیت به سراغ آسیبها میرود: «مثلا اینکه در این شبکههای اجتماعی مدیریت رسانه، مدیریت جریان اطلاعات، همبستگی اجتماعی و منافع عمومی وجود ندارد. یعنی بیشتر روحیات فردی پرورش پیدا میکند. وحدت در اینجا مورد غفلت قرار میگیرد و آشفتگی هویتی به وجود میآید.»
به گفته دکتر قدیمی هنرمندان تحت نظارت یک صنف یا سازمان غیردولتی یا تحت یک تشکیلات منسجمی که صاحب افکار منسجمی باشد فعالیت نمیکنند درحالیکه یک جامعه موفق در هر عرصهای در کنار فردیت نیازمند یک روحیه جمعی یا هویت جمعی هم هست: «خب در شبکههای اجتماعی هویت جمعی آسیب میبیند. اگر مخاطب صفحات بسیاری از این هنرمندان را رصد کند میبیند حرفهایی که به یکدیگر میزنند بیشتر مبتنی بر شایعه است. صحهگذاریها فردی، صنفی و شخصی است و بیشتر مطالب عنوان شده حرفهای بیمایه و مسائل خصوصی است.»
اما این کارشناس رسانه یکی از بدترین معضلات و مضرات این شبکهها را ورود افراد به حریمهای خصوصی و بسته میداند آن هم زمانی که هنوز فرهنگسازی لازم در این زمینه صورت نگرفته است. نتیجه این اتفاق هم رواج ناهنجاریها، ادبیات گستاخانه و افزایش استفاده از کلمات رکیکی است که میتواند وارد زبان جامعه شود و کیفیت آن را به هم بریزد.منبع: روزنامه شهروند