يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "تفسير ممنوع! "

اوین نامه ی کیهان یکشنبه 3 آبان ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "تفسير ممنوع! "

صدور فرمان تاريخي رهبر معظم انقلاب و تعيين شرايطي متعدد در مسير اجراي برجام، فصل الخطابي بود بر همه ادعا ها و اما و اگر ها و راه روشني را معلوم کرد که براساس شرع و قانون و نگاه کارشناسانه، تمکين به آن اجتناب ناپذير و واجب است. با اين همه به نظر مي رسد برخي اظهارات و واکنش ها در برداشتي خوش بينانه از عدم درک صحيح پيام رهبري حکايت دارد! براي پرهيز از تکرار چنين مواضعي و تبيين آنچه در پيام معظم له بر آن تاکيد وتصريح شده، توجه به چند نکته ضروري است:
    1- بر خلاف برخي برداشت ها، رهبر انقلاب اجازه اجراي برجام را صرفا پس از تحقق و رعايت شروط و قيودي محکم وغير قابل خدشه صادر نمودند و اساسا موافقت کلي با موضع نفرمودند.اين مهم به روشني از عبارت «با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبه جلسه ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شوراي عالي امنيّت ملّي با رعايت موارد ياد شده تاييد ميشود» معلوم مي شود. اهميت اين بحث هنگامي است که برخي با هر نيتي ادعا کنند رهبر بزرگوار انقلاب با برجام موافقت فرمودند و البته شرايطي هم در نظر گرفتند! مفهوم اين سخن آنست که اصل را در پذيرش بدانيم و تحقق شروط را ضميمه اي بر اصل! حال آنکه بي هيچ تعارفي بايد گفت ادبيات و واژگان بکار رفته در متن به گونه اي است که براساس آن برجام تنها و تنها در صورت رعايت دقيق و مو به موي متن پيام قابليت اجرا دارد و بدون آن هيچ اقدامي وجاهت قانوني ندارد.

    2- نکته ديگر ادعاي اعلام نظر از سوي رهبر انقلاب است! ادعايي که ابداع آن توسط رسانه هاي بيگانه و تقليد از آن توسط برخي اقمار داخلي آنها صورت گرفت و هدف گذاري آن را بايد در چارچوب کاهش سطح اهميت نامه ارزيابي کرد. براساس اين روش، اينگونه وانمود مي شود که رهبر عزيز انقلاب ضمن تاييد برجام «نظراتي هم ارائه فرمودند»! حال آنکه اين قلب محتوا وتغيير صورت مسئله است. تفاوت هنگامي آشکار ميشود که آنها را با اين پرسش مبنايي مواجه کنيم که آيا اين نظر را نظري در ميان ساير نظريات مي دانيد يا نظر رهبر انقلاب!؟ پاسخ آنها هر کدام باشد اقتضائات خاص خود را در پي دارد اما صرفنظر از آن پاسخ، نمي توان از نظر دور داشت که نامه رهبر انقلاب، نه يک موعظه ونصحيت ونه يک نظر هم وزن سايرين است بلکه دستور و امري از عالي ترين مقام کشور براي اجرا به تمامي دستگاه هاي ذيربط و مسئول است وتقليل آن ازاين جايگاه، تحريفي ديگر براي دور زدن آن قلمداد مي شود. چه آنکه براساس قانون اساسي مصوبات شوراي عالي امنيت ملي صرفا با نظر رهبر انقلاب به قانون بدل مي شود و واضح است که در امر قانون گذاري،چيزي بعنوان توصيه و موعظه راه ندارد و هرچه هست امر الزام آور و داراي ضمانت اجراست.

    3- تعيين شروط نه گانه دقيق از سوي رهبر انقلاب و الحاق حدود 20 شرط ديگر (مصوبات مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي) گوياي آن است که برجام برخلاف آن همه هياهوي پيشين، آن سند محکم و افتخار آفريني نيست که حافظ منافع ملي باشد و بتوان با تکيه به آن به حفظ مواضع هسته اي و دستيابي به حقوق از دست رفته در اثر تحريم هاي ظالمانه اميدوار بود. برعکس بر خلاف اين تصور ذوق زدگان، رهبر انقلاب برجام را داراي «ضعف ها و ابهام هاي ساختاري» دانسته و بر نظارت لحظه به لحظه بر آن بمنظور جلوگيري از ورود «خسارت بزرگ به حال و آينده کشور» تاکيد فرمودند و طبيعي است که در چنين شرايطي و پس از چنين صراحتي، ديگر سخن از فتح الفتوح وبرد-برد و... مطايباتي است که احتمالابراي دلخوشي گوينده کاربرد دارد و جاي آن دارد که به جاي اين سخنان، براي اجراي متن فرمان چاره انديشي شود اما چگونه!؟

    4- فراز هاي نه گانه فرمان رهبري،صريح،شفاف و غيرقابل تفسير و تاويل است و در برابر آن تنها مي توان و بايد يک کار کرد و آن يک کار چيزي نيست جز اجراي بي قيد و شرط. در چنين شرايطي اگر کسي مدعي شود که آنچه رهبر انقلاب با دقت و با گزينش هوشمندانه واژگان بر آن تاکيد کرده اند، پيش از اين فراهم آمده و در متن برجام ذکر شده يا مدعي شود آنچه ايشان امر به کسب يا اجراي آن فرموده اند، در حال حاضر هم بدست آمده است چه معنايي دارد!؟ کمترين معني اين سخن آن است که رهبر انقلاب، حکم به «تحصيل حاصل» فرموده اند! آيا چنين سخني جفا به عمود خيمه انقلاب نيست!؟ ظاهرا مدعيان متوجه نيستند که در اين نامه تاريخي، جلوي خسارات جبران ناپذير بخشي از ضعف ها و خطاهاي مهم و غيرقابل اغماض و ضعف هاي ساختاري برجام گرفته شده است و اگر آنچه آنها مدعي هستند، در متن وجود داشت، اساسا چه نيازي به تصريح رهبر عزيز انقلاب و يادآوري نقاط ضعف برجام بود؟! جاي کمترين ترديدي نيست که هيچ يک-تاکيد مي شود هيچ يک - از موارد مورد اشاره رهبر انقلاب، در شرايط کنوني در برجام ديده نشده و حتي زير ساخت آن هم فراهم نشده و هرگونه ادعايي در اين خصوص، غيرقابل پذيرش است و به صلاح دولت ودست اندرکاران اجرايي است که از تکرار اين ادعاها به هر شکل ممکن جلوگيري کنند. به عنوان نمونه رهبر عزيز انقلاب آغاز عمليات نوسازي کارخانه اراک را صرفا در صورتي مجاز دانسته اند که اولاً قرارداد و طرح جايگزين آن تهيه شده باشد و ثانياً تضمين کافي براي اجراي آن فراهم آمده باشد. اين فرمان را مقايسه کنيد با شتاب زدگي و حتي تعيين زمان اقدام از سوي برخي دست اندرکاران اجرايي که با خوشحالي مژده اين کار را مي دادند و سبب شده بود دشمنان را به وجد بياورد و مثلانيويورک تايمز بنويسد: «آغاز بزرگترين امحاء هسته اي تاريخ»! يعني عده اي در آستانه آغاز بودند و دشمن هم ذوق زده شده بود! حال اگر ادعا شود همه آنچه رهبري فرموده اند، پيش بيني شده، عجيب و غيرقابل باور نيست!؟چون بجز جلساتي بين ايران، چين و آمريکا براي ترسيم طرح اوليه، هيچ گام ديگري در اجراي اين فرمان برداشته نشده است چه رسد به اخذ تضمين کافي! و اگر کسي چنين ادعايي دارد، نقشه راه و تضمين طرف مقابل را منتشر کند. نمونه ديگر امررهبر معظم انقلاب به پرهيز از انجام برخي اقدامات (تغييرات در کارخانه اراک و معامله اورانيوم موجود) قبل از اعلام نتيجه پي ام دي از سوي آژانس است و بالاتر از همه امر به «اخذ تضمين کتبي از رئيس جمهور آمريکا و اتحاديه اروپا مبني بر لغو تحريم ها» است آن هم با اعلام اين نکته که «تحريم ها به کلي برداشته شده است و هرگونه اظهاري مبني بر بقاي ساختار تحريم ها، به منزله نقض برجام است» آيا اين عبارت ابهام و اجمالي دارد؟!آيا قابل تفسير وتاويل و انحراف است؟! پس چرا معاون وزير خارجه و عضوتيم مذاکره کننده مدعي مي شود که تضمين لازم اخذ شده و بهترين تضمين ما حق برگشت پذيري است!!؟ آيا واقعا متن دستور رهبر معظم انقلاب همين است که آقاي عراقچي مي گويد!؟ بديهي است که پاسخ منفي است و پيش از اخذ تضمين مکتوب با خصوصيات مورد تاکيد رهبر انقلاب، هيچکس حق ندارد کمترين اقدامي در مسير عملياتي کردن برجام در بخش هاي مورد نظر رهبري بردارد و ديپلمات هاي کشورمان مکلفند اين پيام روشن رهبر انقلاب را به طرف هاي غربي برسانند و تا حصول نتيجه، کليه اقدامات خود را متوقف کنند. يقينا هر تاويل و تفسيري جز اجراي صريح متن،جفا به ملت و نظام است و آمران و عاملان آن بايد در پيشگاه ملت ومراجع قانوني پاسخگو باشند.
    5- گرچه مخاطب پيام رهبر انقلاب ،رييس جمهور محترم است اما نمي توان از نظر دور داشت که در سايه تبيين و تاکيد مجدد ايشان بر دشمني تمام نشدني آمريکا با ملت ايران، فرمان وحدت عمومي به همه جامعه صادر شده و از اين روي، افزون بر دولتمردان، ديگر قوا و دستگاه ها نيز در رويارويي با آمريکا وتقويت جبهه داخلي، فراخوانده شده اند. اکنون تکليف نمايندگان مجلس با ده روز قبل فرق کرده است و صراحت پيام رهبري جاي هيچ عذري بر کسي باقي نگذاشته است. هر کس اعتقاد به ايران و نظام اسلامي دارد، حتي اگر تاکنون نمي دانست برجام چه فرجامي براي ما رقم زده است، اکنون و با اتمام حجت رهبر انقلاب، متوجه ابهامات و ضعف هاي ساختاري برجام شده و موظف به همراهي و همدلي در زمينه اجراي اين فرمان است و بايد در اين راه به دولت کمک و ياري برساند و بالاترين مساعدت به دولت، نظارت لحظه به لحظه و موشکافانه در تحقق مفاد فرمان رهبري است که تنها وتنها در اين صورت است که هم به وظيفه ذاتي و سوگند خود عمل کرده اند وهم به فرمان ولي فقيه تمکين کرده و برگي درخشان به نامه اعمال خود افزوده اند.

    درباره نامه رهبر معظم انقلاب نکات فراوان ديگري هم قابل بيان است اما مختصر اينکه دشمن مي کوشد با نفوذ در مراکز تصميم ساز و تصميم گير، با قلب حقيقت و ارائه اطلاعات نادرست، به تحريف اين فرمان تاريخي و به حاشيه راندن وکم اثر کردن آن بپردازد. از اين روي، وظيفه همگان است که با کمک به دولت و رئيس جمهور محترم، ضمن پيشگيري از چنين رخدادي، راه نفوذ دشمنان را سد کرده و بدون لکنت زبان از حريم ولايت دفاع کنيم. نويسنده: حسين شمسيان