اوین
نامه ی کیهان شنبه 8 اسفندماه سال 1394
يادداشت روز
اوین نامه ی کیهان "خبر پرشكوه اين روزها"
همسو وهمگام باتیتر اول صفحه
اوین نامه ی کیهان تلاش شده است که حضور
شرکت کنندگان درنمایش انتخابات روز گذشته
به حساب دعوت خامنه ای منفور گذاشته شود .در صورتیکه بخش
اعظم رأی د هندگان که وابسته به دو جریان مدعیان اصول گراو اصلاح طلب نبودند
آشکارا به خاطردهان کجی کردن به خامنه ای
ودلواپسانن گران ومصباح وجبهه پایداری و سیاست های کینه ورزانه ی اینان پای صندوق ها حضور یافتند و رأی دادند .برای
همین برای اولین بارا ست که تعداد نمایندگان مستقل مجلس ارتجاع در این نمایش
افزایش یافته است . از سوی دیگر ته لیست 16نفره نامزدان خبرگان مصباح وشیخ
محمدیزدی و جنتی قرار گرفته اند که نمودی دیگر ازد هان کجی کردن رأی دهندگان به
خامنه ای وپاسداران وحامیانش است . درصورتیکه اکنون همکار وهم قلم مغبون سربازجو
شریعت نداری در پایان روضه خود درد فاع ازخامنه ای مدعی شده است :
حضرت آقا بود که پدرانه از
همه کساني که حتي دلخوري و گلايه اي از نظام نيز داشتند براي شرکت در انتخابات
دعوت کرد: «هر فردي از آحاد ملّت که احساس مسئوليّت بکند، خودش يکي از آن عناصر
حفظ کننده انقلاب است. حضور مردم يکي از آن عناصري است که دشمن را ناکام مي کند.
اينکه ما تکيه مي کنيم، تاکيد مي کنيم، اصرار مي ورزيم بر اينکه مردم همه شرکت
کنند در انتخابات و من بارها اين را قبلاً گفته ام که حتي آن کساني که نظام را
قبول ندارند، براي حفظ کشور، براي اعتبار کشور بيايند در انتخابات شرکت کنند. ممکن
است کسي بنده را قبول نداشته باشد، عيبي ندارد اما انتخابات مال رهبري نيست، مال
ايران اسلامي است، مال رژیم وارونه ی ولایت
فقیه است. همه بايد بيايند در
انتخابات شرکت کنند؛ اين موجب مي شود که رژیم وارونه ی ولایت فقیه تقويت بشود، پايداري آن و ماندگاري آن تامين
بشود، کشور در حصار امنيت کامل باقي بماند اين موجب مي شود که ملت ايران در چشم
ملّت هاي ديگر آبرو پيدا کند و اعتبارش بالابرود؛ در چشم دشمنانش ابهت پيدا کند
ملت ايران؛ انتخابات اين است. بنابراين اصل انتخابات حضور مردم در پاي صندوق هاي
راي و راي دادن آنها است. همه بايد شرکت کنند؛ شرکت در انتخابات آبروي نظام جمهوري
اسلامي است، آبروي اسلام است، آبروي ملت ايران است، آبروي کشور است. »
بالاخره در پایان باز هم برای اینکه بطور دربست حاصل حضور پای صندوق های حوزه های انتخابیه روز گذشته رأی دهندگان را توی کیسه خامنه ای ریخته باشد نتیجه گیری کرده است : امرور همه اين سخنان، ما را به نتيجه اي جز اين نمي رساند که انتخابات هفتم اسفند،بيش از آنکه انتخابات مجلس ارتجاع و مجلس خبرگان باشد، راي آري مردم به نظام و لبيک آنان به دعوت خامنه ای بود. مردم ديروز بارديگر با رهبر انقلاب بيعت کردند و به رژیم وارونه ی ولایت فقیه آري گفتند. اين پرشکوه ترين خبر اين روزهاست.
بالاخره در پایان باز هم برای اینکه بطور دربست حاصل حضور پای صندوق های حوزه های انتخابیه روز گذشته رأی دهندگان را توی کیسه خامنه ای ریخته باشد نتیجه گیری کرده است : امرور همه اين سخنان، ما را به نتيجه اي جز اين نمي رساند که انتخابات هفتم اسفند،بيش از آنکه انتخابات مجلس ارتجاع و مجلس خبرگان باشد، راي آري مردم به نظام و لبيک آنان به دعوت خامنه ای بود. مردم ديروز بارديگر با رهبر انقلاب بيعت کردند و به رژیم وارونه ی ولایت فقیه آري گفتند. اين پرشکوه ترين خبر اين روزهاست.
روز تاريخي هفتم اسفند بعد از مدت ها انتظار رسيد و
مردم ايران حماسه ديگري آفريدند. جريانات و گروه هاي کوچک و بزرگ سياسي از مدت ها
قبل، با برنامه ها و طرح هاي مختلف خود را براي اين روز آماده مي کردند و هرکس به
گونه اي مي کوشيد سهم بيشتري از راي مردم را به خود جلب کند. برخي، رفتارهاي
منطقي، موقر و آرام را براي رسيدن به اين منظور در پيش گرفته بودند و برخي
رفتارهاي هيجاني و بعضا غير اخلاقي را. اين روي سکه مربوط به سياسيون بود و مردم
در راي خود، اقبال يا ادبار خود به آنها را نشان خواهند داد.
روي ديگر سکه، مردمي هستند که با هر گرايش و عقيده اي، جانانه در يکي از مهمترين بزنگاه هاي سياسي کشورشان حاضر شدند. اين حضور، بار سنگيني براي مردان سياست ايجاد کرد که شايد به اين زودي ها و به اين سادگي ها نتوانند از عهده آن برآيند و پاسخ اين راي مردم را بدهند.
اما در اين بين موضوع مهم و قابل توجه ديگري هم هست که نبايد و نمي توان از کنار آن به سادگي گذشت و تجربه نشان داده کساني که اين نکته مهم را ناديده گرفته اند، در ورطه غرور و خود خواهي تا آنجا پيش رفته اند که راه بازگشتي برايشان باقي نمانده است. آن نکته مهم و تعيين کننده، چيزي نيست جز باور اينکه راي مردم، قبل از راي به فلان جريان سياسي و بهمان گرايش حزبي، راي به نظام و بيعت دوباره با رهبري است که همچون پدري دلسوز و مهربان، آحاد جامعه را به شرکت در تعيين سرنوشتشان فراخواند و مردم آن دعوت را به گوش جان شنيدند و آمدند. اين موضوع بسيار مهم و کليدي، از چند جهت جاي بررسي و دقت نظر دارد.
1- برکسي پوشيده نيست که، دشمنان ما هيچگاه از حضور مردم در انتخابات خرسند نبوده و به هر شکل ممکن، مي کوشيدند مردم را به تحريم انتخابات تحريک کنند. در ادوار پيشين اينگونه بود که صراحتا مردم را به عدم حضور در انتخابات دعوت مي کردند، با اين اميد واهي که نظام را در تنگناي عدم مقبوليت مردمي قرار دهند. تجربه سي وهفت ساله ايران سربلند به آنها ثابت کرد که،حرف آنها هيچ تغييري در تصميم مردم و انتخاب آنها ايجاد نکرد و مردم هربار بيش از پيش و پرشور تر از قبل در تعيين سرنوشت خود مشارکت کردند. در اين انتخابات هم آنها از حضور مردم خرسند نبودند، اما مي دانستند که اگر دعوت به تحريم کنند، بازهم تيرشان به سنگ خواهد خورد. پس ناشيانه کوشيدند با دو قطبي سازي، خود را در نتيجه انتخابات سهيم نشان دهند! اين تصميم يعني پرهيز از تحريم انتخابات، يک انتخاب آزادنه نبود. آنها اگر بازهم مي توانستند، همين کار را مي کردند اما بهتر از هرکسي مي دانستند که چنين پيشنهادي به مردم ايران، آبروي نداشته اشان را بيش از پيش خواهد برد.
2- اما اين تنها آنها نبودند که در گذشته انتخابات را تحريم کرده بودند. در گذشته اي نه چندان دور، يعني تنها شش سال قبل، عده اي که طاقت روبرو شدن با نه بزرگ ملت را نداشتند، با تشکيک در صحت انتخابات، کشور را به آشوب کشيدند و در يک پروژه خطرناک و با حمايت دشمنان اصلي نظام، هرکاري که از دستشان بر مي آمد انجام دادند و چون جواب شرارت هايشان را با دست الهي ملت ايران گرفتند، به گوشه اي خزيده، انتخابات را تحريم کردند! با اين بهانه که در ايران انتخابات آزاد نيست و مردم به هرکه راي بدهند فرقي نمي کند و نظام هرکه را بخواهد از صندوق بيرون مي آورد! اين البته اولين بار نبود که آنها چنين تهمتي به مردم مي زدند و پيشتر هم در جريان انتخابات سال 84 چنين دروغي را به نظام نسبت داده بودند. اما آنها بهتر از هرکسي مي دانستند که سخنشان لاف گزافي بيش نيست و امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد و اينگونه شد که بدون اينکه به روي نامبارک خود بياورند، در انتخابات مجلس نهم شرکت کردند و انگار نه انگار که خودشان چنين ادعايي مطرح کرده بودند! انتخابات ديروز اما کار را يکسره کرد. و همه کساني که در فتنه و سالهاي بعد از آن، بدترين تهمت هارا به نظام زدند، در انتخابات ديروز شرکت کردند و راي خود را به اشخاص مورد نظرشان دادند. اين موضوع چه معنايي دارد!؟ آيا آنها بر اساس ادعاي پيشين خود، نگران نيستند که هرچه بنويسند، جور ديگري خوانده شود!؟ يقينا اگر آنها سر سوزني نگراني داشتند، هرگز در انتخاباتي که هيچ يک از ساز و کارهاي قانوني آن ذره اي تغيير نکرده شرکت نمي کردند و همچنان بر طبل تحريم مي کوبيدند. اما چون مي دانستند ادعايشان دروغ است و مي دانستند، جايي اطمينان بخش در نظام، راي مردم را پاسداري مي کند، در انتخابات شرکت کردند.
3- به جز دعوت هميشگي دشمن بيروني به تحريم و دروغ بزرگ تقلب از سوي دنباله هاي داخلي دشمن،يک موضوع ديگر هم در ميزان مشارکت مردم در انتخابات تاثيرگذار است و آن رضايتمندي يا نارضايتي آنها از وضع موجود بخصوص از وضعيت اقتصادي کشور است. بر اساس آمار و ارقام رسمي که از سوي منابع دولتي منتشر مي شود و بر اساس آنچه در واقعيت زندگي مردم به عينه قابل ملاحظه است،عملکرد دولت يازدهم در حوزه معيشت و اشتغال و در مجموع در حوزه اقتصاد بسيار ضعيف بوده و همين موضوع مي توانست مردم را دلسرد و مشارکت آنها در انتخابات را تحت الشعاع خود قرار دهد. اين موضوع فارغ از ريشه ها و عوامل ارادي و غيرارادي آن، بصورت موذيانه و ماهرانه اي در ايام گذشته، دستمايه برخي رسانه ها و شبکه هاي اجتماعي بود تا با استناد به آن، مشارکت مردم در انتخابات را تا حد ممکن کاهش دهند.
اکنون و به رغم همه آنچه گفته شد،مردم در انتخابات ديروز،بسيار پرشور و پرشکوه شرکت کردند. با همين چند نمونه شايد بتوان بهتر فهميد که اين انتخابات،بيعت دوباره مردم با نظام و لبيک به فراخوان رهبري بود. چراکه در برابر همه آن صداها و همه آن عوامل مايوس کننده، تنها يک نفر بود که از ابتدا، از همان سال 88 تا صبح ديروز و براي هميشه، بر اهميت راي مردم، ضرورت حضور و مشارکت مردم در سرنوشتشان و هشدار درباره آرزوهاي دشمن با مردم، صميمانه و پدرانه سخن گفته و مي گويد و آنها را به حضور در عرصه انتخابات دعوت کرده و مي کند.
اين رهبر انقلاب بود که فضاسازي دو قطبي در داخل کشور را صراحتا رد کرد و فرمود: «بدخواهان ملت ايران براي اين انتخابات، به ايجاد «دوقطبي هاي دروغين» روي آورده اند تا وجود دو دستگي در مردم را القا بکنند.
...برتري يا عدم برتري در انتخابات به معناي دوقطبي شدن ملت و ايجاد دو دستگي در جامعه و دشمني و عناد مردم با يکديگر نيست و القاي وجود اين دوقطبي در ايران، دروغ است....البته در اين دوقطبي، قاطبه ملت ايران، «انقلابي و علاقه مند به انقلاب و وفادار به امام رحمه الله و تفکر و اصول ايشان»
ايشان بودند که احتمال تقلب در انتخابات را از اساس منتفي دانستند و مکررا بر حق الناس بودن راي مردم و امانت بودن آن تاکيد کردند: «همه کساني که در اجرا، مراقبت، شمارش، جمع بندي آرا و اعلام نتايج دخيل اند بايد در حفظ آراي ملت کمال امانت را رعايت کنند و اندک تخلفي در اين مسئله، خيانت در امانت است.»
البته ايشان پذيرش نتايج قانوني انتخابات را هم از ديگر ابعاد رعايت حق الناس دانستند :« وقتي مراکز قانوني، نتايج انتخابات را اعلام و تاييد کردند مخالفت با اين نتايج، ضد حق الناس است.
...در آن سال(88) برخي با حرف هاي منکَر و ناپسند، ادعاي تقلب را مطرح کردند و خواستار برهم خوردن نتايج آرا شدند. ... ما با آنها خيلي مماشات کرديم که جزئيات آن طولاني است، گفتيم بياييد هر تعداد صندوق که مي خواهيد بازشماري شود اما به توصيه ها اعتنايي نکردند چون بنا نبود که حرف حق را بپذيرند! »
حضرت آقا بود که پدرانه از همه کساني که حتي دلخوري و گلايه اي از نظام نيز داشتند براي شرکت در انتخابات دعوت کردند و فرمودند: «هر فردي از آحاد ملّت که احساس مسئوليّت بکند، خودش يکي از آن عناصر حفظ کننده انقلاب است. حضور مردم يکي از آن عناصري است که دشمن را ناکام مي کند. اينکه ما تکيه مي کنيم، تاکيد مي کنيم، اصرار مي ورزيم بر اينکه مردم همه شرکت کنند در انتخابات و من بارها اين را قبلاً گفته ام که حتي آن کساني که نظام را قبول ندارند، براي حفظ کشور، براي اعتبار کشور بيايند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسي بنده را قبول نداشته باشد، عيبي ندارد اما انتخابات مال رهبري نيست، مال ايران اسلامي است، مال نظام جمهوري اسلامي است. همه بايد بيايند در انتخابات شرکت کنند؛ اين موجب مي شود که نظام جمهوري اسلامي تقويت بشود، پايداري آن و ماندگاري آن تامين بشود، کشور در حصار امنيت کامل باقي بماند اين موجب ميشود که ملت ايران در چشم ملّتهاي ديگر آبرو پيدا کند و اعتبارش بالابرود؛ در چشم دشمنانش ابهت پيدا کند ملت ايران؛ انتخابات اين است. بنابراين اصل انتخابات حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و راي دادن آنها است. همه بايد شرکت کنند؛ شرکت در انتخابات آبروي نظام جمهوري اسلامي است، آبروي اسلام است، آبروي ملت ايران است، آبروي کشور است. »
مرور همه اين سخنان، ما را به نتيجه اي جز اين نمي رساند که انتخابات هفتم اسفند،بيش از آنکه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان باشد، راي آري مردم به نظام و لبيک آنان به دعوت رهبري بود. مردم ديروز بارديگر با رهبر انقلاب بيعت کردند و به نظام اسلامي آري گفتند. اين پرشکوه ترين خبر اين روزهاست.
نويسنده: حسين شمسيان
روي ديگر سکه، مردمي هستند که با هر گرايش و عقيده اي، جانانه در يکي از مهمترين بزنگاه هاي سياسي کشورشان حاضر شدند. اين حضور، بار سنگيني براي مردان سياست ايجاد کرد که شايد به اين زودي ها و به اين سادگي ها نتوانند از عهده آن برآيند و پاسخ اين راي مردم را بدهند.
اما در اين بين موضوع مهم و قابل توجه ديگري هم هست که نبايد و نمي توان از کنار آن به سادگي گذشت و تجربه نشان داده کساني که اين نکته مهم را ناديده گرفته اند، در ورطه غرور و خود خواهي تا آنجا پيش رفته اند که راه بازگشتي برايشان باقي نمانده است. آن نکته مهم و تعيين کننده، چيزي نيست جز باور اينکه راي مردم، قبل از راي به فلان جريان سياسي و بهمان گرايش حزبي، راي به نظام و بيعت دوباره با رهبري است که همچون پدري دلسوز و مهربان، آحاد جامعه را به شرکت در تعيين سرنوشتشان فراخواند و مردم آن دعوت را به گوش جان شنيدند و آمدند. اين موضوع بسيار مهم و کليدي، از چند جهت جاي بررسي و دقت نظر دارد.
1- برکسي پوشيده نيست که، دشمنان ما هيچگاه از حضور مردم در انتخابات خرسند نبوده و به هر شکل ممکن، مي کوشيدند مردم را به تحريم انتخابات تحريک کنند. در ادوار پيشين اينگونه بود که صراحتا مردم را به عدم حضور در انتخابات دعوت مي کردند، با اين اميد واهي که نظام را در تنگناي عدم مقبوليت مردمي قرار دهند. تجربه سي وهفت ساله ايران سربلند به آنها ثابت کرد که،حرف آنها هيچ تغييري در تصميم مردم و انتخاب آنها ايجاد نکرد و مردم هربار بيش از پيش و پرشور تر از قبل در تعيين سرنوشت خود مشارکت کردند. در اين انتخابات هم آنها از حضور مردم خرسند نبودند، اما مي دانستند که اگر دعوت به تحريم کنند، بازهم تيرشان به سنگ خواهد خورد. پس ناشيانه کوشيدند با دو قطبي سازي، خود را در نتيجه انتخابات سهيم نشان دهند! اين تصميم يعني پرهيز از تحريم انتخابات، يک انتخاب آزادنه نبود. آنها اگر بازهم مي توانستند، همين کار را مي کردند اما بهتر از هرکسي مي دانستند که چنين پيشنهادي به مردم ايران، آبروي نداشته اشان را بيش از پيش خواهد برد.
2- اما اين تنها آنها نبودند که در گذشته انتخابات را تحريم کرده بودند. در گذشته اي نه چندان دور، يعني تنها شش سال قبل، عده اي که طاقت روبرو شدن با نه بزرگ ملت را نداشتند، با تشکيک در صحت انتخابات، کشور را به آشوب کشيدند و در يک پروژه خطرناک و با حمايت دشمنان اصلي نظام، هرکاري که از دستشان بر مي آمد انجام دادند و چون جواب شرارت هايشان را با دست الهي ملت ايران گرفتند، به گوشه اي خزيده، انتخابات را تحريم کردند! با اين بهانه که در ايران انتخابات آزاد نيست و مردم به هرکه راي بدهند فرقي نمي کند و نظام هرکه را بخواهد از صندوق بيرون مي آورد! اين البته اولين بار نبود که آنها چنين تهمتي به مردم مي زدند و پيشتر هم در جريان انتخابات سال 84 چنين دروغي را به نظام نسبت داده بودند. اما آنها بهتر از هرکسي مي دانستند که سخنشان لاف گزافي بيش نيست و امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد و اينگونه شد که بدون اينکه به روي نامبارک خود بياورند، در انتخابات مجلس نهم شرکت کردند و انگار نه انگار که خودشان چنين ادعايي مطرح کرده بودند! انتخابات ديروز اما کار را يکسره کرد. و همه کساني که در فتنه و سالهاي بعد از آن، بدترين تهمت هارا به نظام زدند، در انتخابات ديروز شرکت کردند و راي خود را به اشخاص مورد نظرشان دادند. اين موضوع چه معنايي دارد!؟ آيا آنها بر اساس ادعاي پيشين خود، نگران نيستند که هرچه بنويسند، جور ديگري خوانده شود!؟ يقينا اگر آنها سر سوزني نگراني داشتند، هرگز در انتخاباتي که هيچ يک از ساز و کارهاي قانوني آن ذره اي تغيير نکرده شرکت نمي کردند و همچنان بر طبل تحريم مي کوبيدند. اما چون مي دانستند ادعايشان دروغ است و مي دانستند، جايي اطمينان بخش در نظام، راي مردم را پاسداري مي کند، در انتخابات شرکت کردند.
3- به جز دعوت هميشگي دشمن بيروني به تحريم و دروغ بزرگ تقلب از سوي دنباله هاي داخلي دشمن،يک موضوع ديگر هم در ميزان مشارکت مردم در انتخابات تاثيرگذار است و آن رضايتمندي يا نارضايتي آنها از وضع موجود بخصوص از وضعيت اقتصادي کشور است. بر اساس آمار و ارقام رسمي که از سوي منابع دولتي منتشر مي شود و بر اساس آنچه در واقعيت زندگي مردم به عينه قابل ملاحظه است،عملکرد دولت يازدهم در حوزه معيشت و اشتغال و در مجموع در حوزه اقتصاد بسيار ضعيف بوده و همين موضوع مي توانست مردم را دلسرد و مشارکت آنها در انتخابات را تحت الشعاع خود قرار دهد. اين موضوع فارغ از ريشه ها و عوامل ارادي و غيرارادي آن، بصورت موذيانه و ماهرانه اي در ايام گذشته، دستمايه برخي رسانه ها و شبکه هاي اجتماعي بود تا با استناد به آن، مشارکت مردم در انتخابات را تا حد ممکن کاهش دهند.
اکنون و به رغم همه آنچه گفته شد،مردم در انتخابات ديروز،بسيار پرشور و پرشکوه شرکت کردند. با همين چند نمونه شايد بتوان بهتر فهميد که اين انتخابات،بيعت دوباره مردم با نظام و لبيک به فراخوان رهبري بود. چراکه در برابر همه آن صداها و همه آن عوامل مايوس کننده، تنها يک نفر بود که از ابتدا، از همان سال 88 تا صبح ديروز و براي هميشه، بر اهميت راي مردم، ضرورت حضور و مشارکت مردم در سرنوشتشان و هشدار درباره آرزوهاي دشمن با مردم، صميمانه و پدرانه سخن گفته و مي گويد و آنها را به حضور در عرصه انتخابات دعوت کرده و مي کند.
اين رهبر انقلاب بود که فضاسازي دو قطبي در داخل کشور را صراحتا رد کرد و فرمود: «بدخواهان ملت ايران براي اين انتخابات، به ايجاد «دوقطبي هاي دروغين» روي آورده اند تا وجود دو دستگي در مردم را القا بکنند.
...برتري يا عدم برتري در انتخابات به معناي دوقطبي شدن ملت و ايجاد دو دستگي در جامعه و دشمني و عناد مردم با يکديگر نيست و القاي وجود اين دوقطبي در ايران، دروغ است....البته در اين دوقطبي، قاطبه ملت ايران، «انقلابي و علاقه مند به انقلاب و وفادار به امام رحمه الله و تفکر و اصول ايشان»
ايشان بودند که احتمال تقلب در انتخابات را از اساس منتفي دانستند و مکررا بر حق الناس بودن راي مردم و امانت بودن آن تاکيد کردند: «همه کساني که در اجرا، مراقبت، شمارش، جمع بندي آرا و اعلام نتايج دخيل اند بايد در حفظ آراي ملت کمال امانت را رعايت کنند و اندک تخلفي در اين مسئله، خيانت در امانت است.»
البته ايشان پذيرش نتايج قانوني انتخابات را هم از ديگر ابعاد رعايت حق الناس دانستند :« وقتي مراکز قانوني، نتايج انتخابات را اعلام و تاييد کردند مخالفت با اين نتايج، ضد حق الناس است.
...در آن سال(88) برخي با حرف هاي منکَر و ناپسند، ادعاي تقلب را مطرح کردند و خواستار برهم خوردن نتايج آرا شدند. ... ما با آنها خيلي مماشات کرديم که جزئيات آن طولاني است، گفتيم بياييد هر تعداد صندوق که مي خواهيد بازشماري شود اما به توصيه ها اعتنايي نکردند چون بنا نبود که حرف حق را بپذيرند! »
حضرت آقا بود که پدرانه از همه کساني که حتي دلخوري و گلايه اي از نظام نيز داشتند براي شرکت در انتخابات دعوت کردند و فرمودند: «هر فردي از آحاد ملّت که احساس مسئوليّت بکند، خودش يکي از آن عناصر حفظ کننده انقلاب است. حضور مردم يکي از آن عناصري است که دشمن را ناکام مي کند. اينکه ما تکيه مي کنيم، تاکيد مي کنيم، اصرار مي ورزيم بر اينکه مردم همه شرکت کنند در انتخابات و من بارها اين را قبلاً گفته ام که حتي آن کساني که نظام را قبول ندارند، براي حفظ کشور، براي اعتبار کشور بيايند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسي بنده را قبول نداشته باشد، عيبي ندارد اما انتخابات مال رهبري نيست، مال ايران اسلامي است، مال نظام جمهوري اسلامي است. همه بايد بيايند در انتخابات شرکت کنند؛ اين موجب مي شود که نظام جمهوري اسلامي تقويت بشود، پايداري آن و ماندگاري آن تامين بشود، کشور در حصار امنيت کامل باقي بماند اين موجب ميشود که ملت ايران در چشم ملّتهاي ديگر آبرو پيدا کند و اعتبارش بالابرود؛ در چشم دشمنانش ابهت پيدا کند ملت ايران؛ انتخابات اين است. بنابراين اصل انتخابات حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و راي دادن آنها است. همه بايد شرکت کنند؛ شرکت در انتخابات آبروي نظام جمهوري اسلامي است، آبروي اسلام است، آبروي ملت ايران است، آبروي کشور است. »
مرور همه اين سخنان، ما را به نتيجه اي جز اين نمي رساند که انتخابات هفتم اسفند،بيش از آنکه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان باشد، راي آري مردم به نظام و لبيک آنان به دعوت رهبري بود. مردم ديروز بارديگر با رهبر انقلاب بيعت کردند و به نظام اسلامي آري گفتند. اين پرشکوه ترين خبر اين روزهاست.
نويسنده: حسين شمسيان