يادداشت روز اوین نامه ی کیهان"آماده باش به انقلابي ها

اوین نامه ی کیهان  5 شنبه 6 خرداد ماه سال 1395
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان"آماده باش به انقلابي ها"
يکي از محورهاي بيانات راهبردي رهبر معظم انقلاب اسلامي در دانشگاه افسري امام حسين(ع)، تاکيد چند باره ايشان بر مسئله «انقلابي گري» بود. ايشان تاکيد کردند؛ «شعارهاي انقلاب را بايد حفظ کرد؛ اين يکي از هدف ها است. يکي از کارهاي بزرگ و [يکي ] از بخش هاي بزرگ اين جهاد عظيم - جهادبزرگ- عبارت است از حفظ شعارهاي انقلاب. شعارها هدف ها را نشان مي دهند، شعارها راه را به ما نشان مي دهند، شعارها مثل علامت هايي هستند که در راه مي گذارند براي اينکه انسان راه را اشتباه نکند... به چپ و راست نغلتند، راه مستقيم و صراط مستقيم را بروند؛ هنر اين شعارها اين است، نقشش اين است
    مروري بر بيانات ايشان در سال جاري و پيش از آن، به روشني نشان مي دهد مسئله «انقلابي بودن» و حفظ اين روحيه، يکي از دغدغه ها و مطالبات جدي ايشان است. اما انقلابي بودن و ضرورت آن چيست؟ چه لوازم و مقدماتي دارد؟ چه چيز آن را تهديد مي کند و آفت هايش چيست؟

    1- انقلابي بودن اگر براي همه مردم و اقشار يک خصوصيت لازم و البته تعالي بخش محسوب شود -که مي شود- براي برخي افراد و اقشار يک ويژگي واجب است که نداشتن آن، نقص و ضعف محسوب مي شود و در مواردي حتي مي تواند خطرناک نيز باشد. تاکيد مکرر رهبرمعظم انقلاب بر لزوم انقلابي بودن نهادها و مجموعه هايي مانند مجلس خبرگان، سپاه پاسداران، حوزه هاي علميه، دانشجويان و به طور عمومي جوانان از اين منظر قابل ارزيابي است. 

    2- فرد و مجموعه انقلابي، نه تنها نسبت به خود احساس مسئوليت مي کند، بلکه نسبت به اطرافيان و ساير مسائل پيراموني خود نيز حساس است. اگر مشکلي در جاي ديگري نيز ببيند، نمي گويد اين قضيه در حوزه کاري و زندگي من نيست و بقول معروف «سري را که درد نمي کند دستمال نمي بندند»! انقلابي کمر همت خود را بسته است و هرجا نياز باشد حاضر است. از زندگي و آسايش و آرامش مادي و ظاهري خود مي گذرد تا هدف بزرگ تري را محقق سازد. نمونه امروزي و حاضر اين روحيه را مي توان به عيان در سيره مدافعان حرم مشاهده کرد. اگر عده اي کوته فکر از سر ناآگاهي و عده اي خائن آگاهانه شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند، مدافع حرم جان ارزشمند خود را آنسوي مرزها، فداي امنيت و آرامش ملت و کشورش مي کند. 
    3- انقلابي از کسي طلبکار نيست. منتي بر سر کسي ندارد و سوابق و مجاهدت هايش را به رخ کسي نمي کشد. نمي گويد من مال و جان و آبرو و وقتم را صرف کردم و حالابايد ما به ازاي آن را دريافت کنم! انقلابي با خدا معامله کرده است و مزد جهاد خود را نيز از خدا مي گيرد و از غربت گريزان نيست. به فرموده حضرت آقا؛ «اين جهاد هوشمندي لازم دارد، اين جهاد اخلاص لازم دارد. اين جهاد مثل جهاد نظامي نيست که کساني در آنجا بدرخشند و چه شهيدشان، چه زنده شان و چه جانبازشان مثل قهرمان نشان داده بشوند -که ماها افتخار مي کنيم به اين شهدا و اين جانبازان و ايثارگران- اين جهاد جهادي است که ممکن است کسي خيلي هم زحمت بکشد، امّا چهره او را هيچ کس نشناسد؛ اخلاص لازم دارد اين جهاد

    4- اگر چه انقلابي ها شعارهاي انقلاب را بي پروا و بدون هراس از ملامت و مذمت دشمن و غافلان بر زبان دارند اما صرفاً به شعار اکتفا نمي کنند و بيش از آنکه اهل شعار باشند، مرد ميدان عمل هستند. انقلابي اهل تدبير و محاسبه است. البته بدون شک روش محاسبه و تدبير او با ديگران تفاوت هايي اساسي دارد. ايستادگي در جنگ تحميلي هشت ساله و حماسه هايي مانند فتح خرمشهر با کدام عقل و محاسبه مادي و امروزي قابل توجيه و نتيجه گيري است؟ نگاهي به تاريخ انقلاب و مقاطع حساس نشان مي دهد ما هميشه در حال نبرد و چالشي نامتقارن با حريف بوده ايم و تدبير و عمل نامتقارن عامل پيروزي هاي ما بوده است. رهبر معظم انقلاب در اين خصوص مي فرمايند؛ «معناي جنگ نامتقارن اين است که دو طرفِ جنگ از منابع مختلف الحالي، با هويّت هاي مختلف برخوردارند؛ اين جنگ نامتقارن است؛ يعني هرکدامِ از اين دو طرف امکاناتي دارند، منابع قدرتي دارند که طرف ديگر آن را ندارد. ما با استکبار جهاني در حال جنگ نامتقارنيم؛ چرا؟ ممکن است او يک امکاناتي داشته باشد که ما نداشته باشيم امّا ما هم امکاناتي داريم که او ندارد؛ آن امکان چيست؟ توکّل، اعتماد به خدا، اعتماد به پيروزي نهايي، اعتماد به قدرت انسان، به قدرت اراده انسان مومن؛ اين را ما داريم

    5- دشمن و دنباله داخلي آن، سال هاست مي کوشد با برچسب افراطي و تصوير و تصورسازي با ارائه چهره اي خشن، انقلابي ها را منزوي و سرکوب و حاشيه نشين کند. آنان براي باورپذير کردن ادعاي خود دست به هر اقدامي نيز مي زنند. از تئوري پردازي و دوقطبي سازي هايي مانند افراط-اعتدال گرفته تا نفوذ و انجام اقداماتي ناپسند که پاي حزب اللهي ها و انقلابي ها نوشته شود. در برابر چنين شيوه خبيثانه اي بايد هوشياري مضاعفي داشت. اين که رهبر معظم انقلاب در همين سخنراني نسبت به برخي رفتارها هشدار داده و تاکيد مي کنند؛ «گاهي اوقات يک جماعتي، يک افرادي، جوانهاي احتمالاً صالح و مومني با يک کسي مخالفند يا با يک جلسه اي مخالفند، بنا مي کنند هياهو کردن و جنجال کردن و شعار دادن؛ بنده با اين کارها موافق نيستم. اين هيچ فايده اي ندارد؛ اين را من از قديم به کساني که در اين کارها بودند، همواره سفارش کرده ام»، ناظر به همين موضوع و دغدغه است.

    6- انقلابي گري اساساً با عافيت طلبي در تضاد است. انقلابي ها نگاه اداري و بوروکراتيک به مسائل و امور ندارند. نگاه اداريِ معيوب مي گويد؛ سر اين ساعت بيا، سر آن ساعت برو، اگر ساعتي بيشتر ماندي اضافه کار بگير، سر فلان سال بازنشسته شو و برو دنبال زندگي ات! 

    يکي از سرداران سپاه تعريف مي کرد؛ به مجلس ترحيمي رفته بودم. چند متر آن طرف تر سردار حسن طهراني مقدم نشسته بود. کاغذ کوچکي روي زانويش گذاشته بود. سرش پايين و تند تند چيزهايي مي نوشت! بعد از پايان مراسم او را ديدم و پرسيدم حاج حسن چه کار مي کردي؟ چه مي نوشتي؟! و حاج حسن جواب مي دهد؛ فرمول هايي درباره سوخت موشک!

    تصور کنيد اگر شهيد طهراني مقدم نيز نگاهي صرفاً اداري و بوروکراتيک به مجموعه تحت امرش داشت امروز ما در توانايي موشکي در چنين قله اي بوديم؟! طهراني مقدم براي مجاهدت هايش فيش حقوقي چند ده ميليوني نمي گرفت اما اين گونه نيز نبود که يکسره از معيشت نيروهايش غافل باشد و مي گفت شما سرمايه هاي اين کشور هستيد، نبايد سوار ماشين هاي ناامن شويد. براي نيروهايش وام جور کرد تا ماشين امن تري سوار شوند. البته ماشين هايي متعارف که زير پاي خيلي هاست. نه ماشين هاي چند صدميليوني!

    همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند «خرمشهرها در پيش است»، مياديني که عرصه جنگ نظامي نيست اما از آن سخت تر است و آباداني در پيش دارد. انقلابي ها بايد کمربندهاي خود را محکم تر از گذشته ببندند و براي فتح الفتوح هاي واقعي - و نه کاغذي- آماده باشند.
نويسنده: محمد صرفي